AreZoO
7th June 2010, 01:09 PM
سرمایه و تئوری های ساختار سرمایه
سرمایه
سرمايه را مي توان در دو گروه اصلي قرارداد: وام و سهام.(پارسائیان، 1382)
* وامها و تسهيلات مالي
بدهيهاي ميان مدت و بلندمدت، بدهيهايي هستند كه ظرف چند سال بازپرداخت مي شوند. اين نوع بدهيها در ساختارتامين مالي و هزينه سرمايه شركت از اهميت ويژه اي برخوردارند.به طور كلي در تدوين يك استراتژي تامين مالي بر حسب منبع و مقدار وجوه، به موارد زير توجه مي شود: (مدرس و عبداله زاده،1378 )
1- هزينه و ريسك استراتژيهاي مختلف تامين مالي
2- روند آتي شرايط بازار سرمايه و اثر آن بر نرخهاي بهره و قابليت دسترسي وجوه در آينده
3- نسبت فعلي بدهي به حقوق صاحبان سهام
4- تاريخ سررسيد بدهيهاي موجود
5- محدوديتهاي موجود در قراردادهاي وام
6- نوع و ميزان وثيقه مورد مطالبه وام دهندگان بلندمدت
7- توانايي تغيير استراتژي تامين مالي، متناسب با تغيير شرايط اقتصادي
8- مقدار، ماهيت و ثبات وجوه تامين شده از داخل موسسه
9- كفايت حد اعتبار بانكي فعلي براي تحقق نيازهاي جاري و آتي
10- نرخ تورم (به خاطر بازپرداخت ارزانتر بدهي)
11- قدرت سود آوري و وضعيت نقدينگي شركت
12- نرخ ماليات
منابع بدهي شامل وامهاي بانكي، وامهاي شركتهاي بيمه و ساير موسسات اعتباري، تامين مالي تجهيزات، وامهاي رهني، اوراق قرضه، اوراق مشاركت و نظاير آن است.
· وامهاي بانكي بلندمدت
وامهاي بانكي بلندمدت وامهايي هستند كه سررسيد آنها بيش از يك سال است. اين قبيل وامها براي رفع نيازهاي بلندمدت مانند خريد برخي از انواع دارايي ثابت مناسب هستند. نرخ بهره اين قبيل وامها معمولا به دليل سررسيد طولاني تر آنها، بيشتر از نرخ وامهاي كوتاه مدت است. نرخ بهره اين نوع وامها مي تواند ثابت و يا متغير باشد. در برخي از كشورها، هزينه بانكي متناسب با ميزان وام، توانايي مالي و اعتبار وام گيرنده متفاوت است.
· وامهاي شركتهاي بيمه و ساير موسسات اعتباري
شركتهاي بيمه و ساير موسسات مالي نيز ممكن است به شركتها وام دهند. اين قبيل شركتها و موسسات، وامهايي اعطا مي كنند كه سررسيد آنها بلندمدت است و غالباً نرخ بهره مورد مطالبه آنها ازنرخ بهره وامهاي بانكي بيشتر است. اين نوع وامها معمولا نيازمند مانده جبراني نيستند.
· تامين مالي تجهيزات
تجهيزات شركت مي تواند به عنوان وثيقه اي براي وام مورد استفاده قرار گيرد. ميزان وام دريافتي از اين طريق، به ارزش بازار دارايي و هزينه فروش آن بستگي دارد. هرچه قابليت فروش تجهيزات بيشتر باشد، مبلغ وام پرداختي بيشتر خواهد بود.جدول زماني پرداخت اين نوع وامها به صورتي تنظيم مي شود كه در هر لحظه از زمان، ارزش بازار تجهيزات مورد رهن از مانده پرداخت نشده اصل وام بيشتر باشد.
· بدهيهاي رهني
بدهيهاي رهني، تعهداتي هستند كه وثيقه آن داراييهاي مشهود است و مستلزم پرداخت ادواري مي باشند. بدهيهاي رهني مي توانند براي مواردي همچون تامين مالي خريد دارايي جديد، احداث كارخانه و يا نوسازي امكانات موجود مورد استفاده واقع شوند. ارزش دارايي مورد وثيقه در بدهيهاي رهني بايد بيشتر از ميزان وام اعطايي باشد.وامهاي رهني را مي توان از بانك ها، شركتهاي بيمه يا ساير موسسات مالي تحصيل كرد. وامهاي رهني خود به دو نوع تقسيم مي شوند: وام هاي رهني درجه اول كه ادعاي آنان نسبت به داراييها و سود.شركت در اولويت قرار دارد و وامهاي رهني تبعي كه ادعاي آنان مادون ساير ادعاهاي درجه اول است.وام رهني مي تواند داراي شرط رهن بسته نيز باشد كه در اين صورت، شركت نمي تواند با همان درجه اولويت نسبت به داراييهاي مورد رهن خود، وام جديد بگيرد. در صورتي كه وام رهني، رهن باز باشد، شركت مي تواند با به رهن گذاردن همان دارايي، اوراق قرضه رهني درجه اول منتشر كند. وامهاي رهني مزاياي متعددي دارند كه از جمله آنها مي توان به نرخهاي بهره مطلوب تر، محدودتيهاي تامين مالي كمتر و تاريخ سررسيد طولاني تر بازپرداخت وام اشاره كرد.
· انواع اوراق قرضه
اوراق قرضه از تنوع بسياري برخوردار است كه برخي از رايج ترين آنها عبارتند از:
1- اوراق قرضه بدون وثيقه: اوراقي هستند كه فاقد وثيقه مي باشند و بنابراين تنها توسط شركتهايي منتشر مي شوند كه از نظر مالي بسيار قوي و از نظر اعتباري داراي درجه عالي باشند.
2- اوراق قرضه تبعي: ادعاي دارندگان اين نوع قرضه نسبت به بستانكاران درجه اول شركت، در درجه دوم اهميت قرار دارد. در قراردادهاي قرضه، بدهيهايي كه نسبت به اوراق قرضه تبعي اولويت دارند ذكر مي شود. معمولاً در صورت ورشكستگي، اوراق قرضه تبعي بعد از بدهيهاي جاري قرار مي گيرند.
3- اوراق قرضه با وثيقه: اوراق قرضه هايي هستند كه با داراييهاي مشهود تضمين مي شوند.
4- اوراق قرضه با وثائق اماني: وثيقه اين قبيل اوراق قرضه، اوراق بهاداري است كه شركت در آنها سرمايه گذاري كرده (سهام يا قرضه) و براي حفاظت آن را نزد امين نگهداري مي كند.
5- اوراق قرضه قابل تبديل: اين اوراق مي تواند بر مبناي نرخ تبديلي كه از قبل مشخص شده در تاريخي بعد از انتشار، به سهام تبديل شود. اوراق قرضه قابل تبديل معمولا به شكل اوراق قرضه تبعي منتشر مي شوند. اوراق قرضه قابل تبديل، جذابيت و قابليت فروش بيشتري دارند و معمولاً نسبت به ساير قرضه هاي معمولي با نرخ بهره كمتري منتشر مي شوند و در صورت تبديل قرضه به سهام، بازپرداخت اصل بدهي در سررسيد وجود نخواهد داشت.
6- اوراق قرضه درآمدي: زماني به اين اوراق بهره پرداخت خواهد شد كه شركت سود داشته باشد. با وجود اين، از آن جايي كه صرف نظر از سود شركت، بهره جمع شونده است، در صورتي كه در سالي پرداخت نشود، در سال يا سالهاي بعدي، زماني كه سود شركت كفايت مي كند، مجموع بهره هاي معوقه پرداخت مي شود.
7- اوراق قرضه تضمين شده: قرضه هاي تضمين شده قرضه هايي هستند كه پرداخت بهره و اصل آن توسط شخص ثالثي تضمين مي شود.
8- قرضه هاي سريال: قرضه هايي هستند كه هر ساله، بخش مشخصي از آن به سررسيد مي رسند. در زمان انتشار اين اوراق، جدول ارائه مي شود كه در آن، بازده، نرخهاي بهره و قيمتهاي قابل اعمال هر سري مشخص است. اين نوع قرضه ها بيشتر توسط سازمانهاي دولتي منتشر مي شود.
9- اوراق قرضه متصل به شاخص: اين اوراق، به منظور حفظ حداقل منافع سرمايه گذار، به طور مداوم براساس شاخص بهاي مصرفي (نرخ تورم) تعديل مي شوند.
10- اوراق مشاركت: اين نوع اوراق كه تا حدود زيادي شبيه اوراق قرضه است، براساس قرارداد مشاركت مدني بين سرمايه گذار (اشخاص) و وام گيرنده (صادركننده) منتشر مي شود. وجوه حاصل از اوراق مشاركت براي پروژه خاصي بكار مي رود و سود آن ثابت نيست بلكه تابع درآمد حاصل از پروژه اي خواهد بود كه براي آن اوراق مشاركت منتشر شده است. براي اين نوع اوراق در طي مدت عمر موردنظر، درصدي به صورت علي الحساب پرداخت مي شود و نهايتاً در سررسيد، ميزان سود واقعي براساس منافع حاصله و ميزان مشاركت وام گيرنده و وام دهنده تعيين و پرداخت مي شود. اين اوراق معمولاً تضمين شده، بي نام و داراي كوپن دريافت حداقل سود تضمين شده است.
مزايا و معايب تامين مالي از طريق بدهيهاي بلندمدت
از ديدگاه شركت و اعتباردهنده، مزايا و معايب تامين مالي از طريق بدهي بلندمدت به شرح زير است:
مزايا از نظر شركت
1- بهره بدهي ماليات كاه است اما سود سهام اين گونه نيست.
2- خريداران اوراق قرضه به جز بهره خود، سهمي از سود بعد از بهره و ماليات شركت نخواهند داشت.
3- بازپرداخت بدهي در دوران تورمي ارزانتر تمام خواهد شد.
4- كنترل شركت به واسطه تامين مالي از طريق بدهي كاهش نخواهد يافت.
5- با اعمال شرط بازخريد در قرارداد قرضه، تامين مالي شركت انعطاف پذير مي شود. چنين شرطي به شركت اجازه مي دهد قبل از سررسيد قرضه، بدهي خود را پرداخت كند.
6- بدهي بلندمدت مي تواند ثبات مالي آتي شركت را حفظ كند. خصوصا در شرايطي كه بازارهاي پولي دچار كسادي است و اخذ وامهاي كوتاه مدت مقدور نمي باشد.
معايب از نظر شركت
1- صرف نظر از سود يا زيان، هزينه هاي بهره بايد پرداخت شود.
2- اصل بدهي بايد در تاريخ سررسيد پرداخت شود.
3- استفاده از بدهي بيشتر، ريسك ساختمان سرمايه را افزايش و در نتيجه هزينه سرمايه شركت را افزايش مي دهد.
4- شرايط قرارداد قرضه ممكن است محدوديتهاي شديدي بر شركت تحميل كند.
5- تعهدات شركت ممكن است به واسطه خطاهاي پيش بيني، شديداً افزايش يابد.
مزايا از نظر اعتبار دهنده
1- هر ساله يك مبلغ مشخص بهره وجود دارد.
2- اوراق بدهي، مطمئن تر از اوراق سهام است.
معايب از نظر اعتبار دهنده
1- خريداران اوراق بدهي معمولاً در سود بعد از بهره مشاركتي ندارند.
2- براي اين اوراق حق راي وجود ندارد.
تركيب مناسب بدهي بلندمدت و حقوق صاحبان سهام در يك شركت، به عواملي از قبيل نوع سازمان، قابليت دسترسي به اعتبار و هزينه تامين مالي بعد از ماليات بستگي دارد. شركتي كه داراي درجه اهرم مالي بالايي است، تمايل دارد اقداماتي صورت دهد كه ساير ريسك هاي شركت را حداقل سازد. به طور كلي تامين مالي از طريق بدهي وقتي مناسب تر است كه:
1- درآمد و سودآوري شركت از ثبات برخوردار باشد.
2- شركت داراي يك حاشيه سودكافي و راضي كننده باشد.
3- وضعيت نقدينگي و جريان نقدي مطلوب باشد.
4- نسبت بدهي به حقوق صاحبان سهام پايين باشد.
5- قيمت سهام دستخوش ركود و كسادي شده باشد.
6- كنترل شركت مورد توجه خاص باشد.
7- انتظار تورم وجود داشته باشد.
8- محدوديتهاي تحميلي قرارداد قرضه، سنگين نباشد.
شركتي كه مشكلات مالي را تجربه مي كند ممكن است با تمديد سررسيد بدهيهاي كوتاه مدت خود، آن را به بلندمدت تبديل كند. اين عمل ممكن است تا حدي مشكلات فعلي جريان نقدي و نقدينگي شركت را بهبود بخشد. معمولا هرچه ريسك ناتواني شركت افزايش مي يابد، نرخ بهره بدهي نيز براي جبران ريسك بالاتر شركت، بيشتر مي شود. __________________
سرمایه
سرمايه را مي توان در دو گروه اصلي قرارداد: وام و سهام.(پارسائیان، 1382)
* وامها و تسهيلات مالي
بدهيهاي ميان مدت و بلندمدت، بدهيهايي هستند كه ظرف چند سال بازپرداخت مي شوند. اين نوع بدهيها در ساختارتامين مالي و هزينه سرمايه شركت از اهميت ويژه اي برخوردارند.به طور كلي در تدوين يك استراتژي تامين مالي بر حسب منبع و مقدار وجوه، به موارد زير توجه مي شود: (مدرس و عبداله زاده،1378 )
1- هزينه و ريسك استراتژيهاي مختلف تامين مالي
2- روند آتي شرايط بازار سرمايه و اثر آن بر نرخهاي بهره و قابليت دسترسي وجوه در آينده
3- نسبت فعلي بدهي به حقوق صاحبان سهام
4- تاريخ سررسيد بدهيهاي موجود
5- محدوديتهاي موجود در قراردادهاي وام
6- نوع و ميزان وثيقه مورد مطالبه وام دهندگان بلندمدت
7- توانايي تغيير استراتژي تامين مالي، متناسب با تغيير شرايط اقتصادي
8- مقدار، ماهيت و ثبات وجوه تامين شده از داخل موسسه
9- كفايت حد اعتبار بانكي فعلي براي تحقق نيازهاي جاري و آتي
10- نرخ تورم (به خاطر بازپرداخت ارزانتر بدهي)
11- قدرت سود آوري و وضعيت نقدينگي شركت
12- نرخ ماليات
منابع بدهي شامل وامهاي بانكي، وامهاي شركتهاي بيمه و ساير موسسات اعتباري، تامين مالي تجهيزات، وامهاي رهني، اوراق قرضه، اوراق مشاركت و نظاير آن است.
· وامهاي بانكي بلندمدت
وامهاي بانكي بلندمدت وامهايي هستند كه سررسيد آنها بيش از يك سال است. اين قبيل وامها براي رفع نيازهاي بلندمدت مانند خريد برخي از انواع دارايي ثابت مناسب هستند. نرخ بهره اين قبيل وامها معمولا به دليل سررسيد طولاني تر آنها، بيشتر از نرخ وامهاي كوتاه مدت است. نرخ بهره اين نوع وامها مي تواند ثابت و يا متغير باشد. در برخي از كشورها، هزينه بانكي متناسب با ميزان وام، توانايي مالي و اعتبار وام گيرنده متفاوت است.
· وامهاي شركتهاي بيمه و ساير موسسات اعتباري
شركتهاي بيمه و ساير موسسات مالي نيز ممكن است به شركتها وام دهند. اين قبيل شركتها و موسسات، وامهايي اعطا مي كنند كه سررسيد آنها بلندمدت است و غالباً نرخ بهره مورد مطالبه آنها ازنرخ بهره وامهاي بانكي بيشتر است. اين نوع وامها معمولا نيازمند مانده جبراني نيستند.
· تامين مالي تجهيزات
تجهيزات شركت مي تواند به عنوان وثيقه اي براي وام مورد استفاده قرار گيرد. ميزان وام دريافتي از اين طريق، به ارزش بازار دارايي و هزينه فروش آن بستگي دارد. هرچه قابليت فروش تجهيزات بيشتر باشد، مبلغ وام پرداختي بيشتر خواهد بود.جدول زماني پرداخت اين نوع وامها به صورتي تنظيم مي شود كه در هر لحظه از زمان، ارزش بازار تجهيزات مورد رهن از مانده پرداخت نشده اصل وام بيشتر باشد.
· بدهيهاي رهني
بدهيهاي رهني، تعهداتي هستند كه وثيقه آن داراييهاي مشهود است و مستلزم پرداخت ادواري مي باشند. بدهيهاي رهني مي توانند براي مواردي همچون تامين مالي خريد دارايي جديد، احداث كارخانه و يا نوسازي امكانات موجود مورد استفاده واقع شوند. ارزش دارايي مورد وثيقه در بدهيهاي رهني بايد بيشتر از ميزان وام اعطايي باشد.وامهاي رهني را مي توان از بانك ها، شركتهاي بيمه يا ساير موسسات مالي تحصيل كرد. وامهاي رهني خود به دو نوع تقسيم مي شوند: وام هاي رهني درجه اول كه ادعاي آنان نسبت به داراييها و سود.شركت در اولويت قرار دارد و وامهاي رهني تبعي كه ادعاي آنان مادون ساير ادعاهاي درجه اول است.وام رهني مي تواند داراي شرط رهن بسته نيز باشد كه در اين صورت، شركت نمي تواند با همان درجه اولويت نسبت به داراييهاي مورد رهن خود، وام جديد بگيرد. در صورتي كه وام رهني، رهن باز باشد، شركت مي تواند با به رهن گذاردن همان دارايي، اوراق قرضه رهني درجه اول منتشر كند. وامهاي رهني مزاياي متعددي دارند كه از جمله آنها مي توان به نرخهاي بهره مطلوب تر، محدودتيهاي تامين مالي كمتر و تاريخ سررسيد طولاني تر بازپرداخت وام اشاره كرد.
· انواع اوراق قرضه
اوراق قرضه از تنوع بسياري برخوردار است كه برخي از رايج ترين آنها عبارتند از:
1- اوراق قرضه بدون وثيقه: اوراقي هستند كه فاقد وثيقه مي باشند و بنابراين تنها توسط شركتهايي منتشر مي شوند كه از نظر مالي بسيار قوي و از نظر اعتباري داراي درجه عالي باشند.
2- اوراق قرضه تبعي: ادعاي دارندگان اين نوع قرضه نسبت به بستانكاران درجه اول شركت، در درجه دوم اهميت قرار دارد. در قراردادهاي قرضه، بدهيهايي كه نسبت به اوراق قرضه تبعي اولويت دارند ذكر مي شود. معمولاً در صورت ورشكستگي، اوراق قرضه تبعي بعد از بدهيهاي جاري قرار مي گيرند.
3- اوراق قرضه با وثيقه: اوراق قرضه هايي هستند كه با داراييهاي مشهود تضمين مي شوند.
4- اوراق قرضه با وثائق اماني: وثيقه اين قبيل اوراق قرضه، اوراق بهاداري است كه شركت در آنها سرمايه گذاري كرده (سهام يا قرضه) و براي حفاظت آن را نزد امين نگهداري مي كند.
5- اوراق قرضه قابل تبديل: اين اوراق مي تواند بر مبناي نرخ تبديلي كه از قبل مشخص شده در تاريخي بعد از انتشار، به سهام تبديل شود. اوراق قرضه قابل تبديل معمولا به شكل اوراق قرضه تبعي منتشر مي شوند. اوراق قرضه قابل تبديل، جذابيت و قابليت فروش بيشتري دارند و معمولاً نسبت به ساير قرضه هاي معمولي با نرخ بهره كمتري منتشر مي شوند و در صورت تبديل قرضه به سهام، بازپرداخت اصل بدهي در سررسيد وجود نخواهد داشت.
6- اوراق قرضه درآمدي: زماني به اين اوراق بهره پرداخت خواهد شد كه شركت سود داشته باشد. با وجود اين، از آن جايي كه صرف نظر از سود شركت، بهره جمع شونده است، در صورتي كه در سالي پرداخت نشود، در سال يا سالهاي بعدي، زماني كه سود شركت كفايت مي كند، مجموع بهره هاي معوقه پرداخت مي شود.
7- اوراق قرضه تضمين شده: قرضه هاي تضمين شده قرضه هايي هستند كه پرداخت بهره و اصل آن توسط شخص ثالثي تضمين مي شود.
8- قرضه هاي سريال: قرضه هايي هستند كه هر ساله، بخش مشخصي از آن به سررسيد مي رسند. در زمان انتشار اين اوراق، جدول ارائه مي شود كه در آن، بازده، نرخهاي بهره و قيمتهاي قابل اعمال هر سري مشخص است. اين نوع قرضه ها بيشتر توسط سازمانهاي دولتي منتشر مي شود.
9- اوراق قرضه متصل به شاخص: اين اوراق، به منظور حفظ حداقل منافع سرمايه گذار، به طور مداوم براساس شاخص بهاي مصرفي (نرخ تورم) تعديل مي شوند.
10- اوراق مشاركت: اين نوع اوراق كه تا حدود زيادي شبيه اوراق قرضه است، براساس قرارداد مشاركت مدني بين سرمايه گذار (اشخاص) و وام گيرنده (صادركننده) منتشر مي شود. وجوه حاصل از اوراق مشاركت براي پروژه خاصي بكار مي رود و سود آن ثابت نيست بلكه تابع درآمد حاصل از پروژه اي خواهد بود كه براي آن اوراق مشاركت منتشر شده است. براي اين نوع اوراق در طي مدت عمر موردنظر، درصدي به صورت علي الحساب پرداخت مي شود و نهايتاً در سررسيد، ميزان سود واقعي براساس منافع حاصله و ميزان مشاركت وام گيرنده و وام دهنده تعيين و پرداخت مي شود. اين اوراق معمولاً تضمين شده، بي نام و داراي كوپن دريافت حداقل سود تضمين شده است.
مزايا و معايب تامين مالي از طريق بدهيهاي بلندمدت
از ديدگاه شركت و اعتباردهنده، مزايا و معايب تامين مالي از طريق بدهي بلندمدت به شرح زير است:
مزايا از نظر شركت
1- بهره بدهي ماليات كاه است اما سود سهام اين گونه نيست.
2- خريداران اوراق قرضه به جز بهره خود، سهمي از سود بعد از بهره و ماليات شركت نخواهند داشت.
3- بازپرداخت بدهي در دوران تورمي ارزانتر تمام خواهد شد.
4- كنترل شركت به واسطه تامين مالي از طريق بدهي كاهش نخواهد يافت.
5- با اعمال شرط بازخريد در قرارداد قرضه، تامين مالي شركت انعطاف پذير مي شود. چنين شرطي به شركت اجازه مي دهد قبل از سررسيد قرضه، بدهي خود را پرداخت كند.
6- بدهي بلندمدت مي تواند ثبات مالي آتي شركت را حفظ كند. خصوصا در شرايطي كه بازارهاي پولي دچار كسادي است و اخذ وامهاي كوتاه مدت مقدور نمي باشد.
معايب از نظر شركت
1- صرف نظر از سود يا زيان، هزينه هاي بهره بايد پرداخت شود.
2- اصل بدهي بايد در تاريخ سررسيد پرداخت شود.
3- استفاده از بدهي بيشتر، ريسك ساختمان سرمايه را افزايش و در نتيجه هزينه سرمايه شركت را افزايش مي دهد.
4- شرايط قرارداد قرضه ممكن است محدوديتهاي شديدي بر شركت تحميل كند.
5- تعهدات شركت ممكن است به واسطه خطاهاي پيش بيني، شديداً افزايش يابد.
مزايا از نظر اعتبار دهنده
1- هر ساله يك مبلغ مشخص بهره وجود دارد.
2- اوراق بدهي، مطمئن تر از اوراق سهام است.
معايب از نظر اعتبار دهنده
1- خريداران اوراق بدهي معمولاً در سود بعد از بهره مشاركتي ندارند.
2- براي اين اوراق حق راي وجود ندارد.
تركيب مناسب بدهي بلندمدت و حقوق صاحبان سهام در يك شركت، به عواملي از قبيل نوع سازمان، قابليت دسترسي به اعتبار و هزينه تامين مالي بعد از ماليات بستگي دارد. شركتي كه داراي درجه اهرم مالي بالايي است، تمايل دارد اقداماتي صورت دهد كه ساير ريسك هاي شركت را حداقل سازد. به طور كلي تامين مالي از طريق بدهي وقتي مناسب تر است كه:
1- درآمد و سودآوري شركت از ثبات برخوردار باشد.
2- شركت داراي يك حاشيه سودكافي و راضي كننده باشد.
3- وضعيت نقدينگي و جريان نقدي مطلوب باشد.
4- نسبت بدهي به حقوق صاحبان سهام پايين باشد.
5- قيمت سهام دستخوش ركود و كسادي شده باشد.
6- كنترل شركت مورد توجه خاص باشد.
7- انتظار تورم وجود داشته باشد.
8- محدوديتهاي تحميلي قرارداد قرضه، سنگين نباشد.
شركتي كه مشكلات مالي را تجربه مي كند ممكن است با تمديد سررسيد بدهيهاي كوتاه مدت خود، آن را به بلندمدت تبديل كند. اين عمل ممكن است تا حدي مشكلات فعلي جريان نقدي و نقدينگي شركت را بهبود بخشد. معمولا هرچه ريسك ناتواني شركت افزايش مي يابد، نرخ بهره بدهي نيز براي جبران ريسك بالاتر شركت، بيشتر مي شود. __________________