*مینا*
4th June 2010, 10:12 AM
آیه شریفه 12 سوره مباركه حجرات :
http://www.maarefquran.com/tafsir/raahnemaa/images/QR4624.gif
ترجمه :
ای اهل ایمان، از بسیار پندارها در حق یکدیگر اجتناب کنید که برخی ظنّ و پندارها معصیت است و نیز هرگز (از حال درونی هم) تجسس مکنید و غیبت یکدیگر روا مدارید، هیچ یک از شما آیا دوست میدارد که گوشت برادر مرده خود را خورد؟البته کراهت و نفرت از آن دارید (پس بدانید که مثل غیبت مؤمن به حقیقت همین است) و از خدا پروا کنید، که خدا بسیار توبه پذیر و مهربان است.
در آیه فوق آبروی برادر مومن به گوشت تن او تشبیه شده ، و ریختن آبروی او به وسیله غیبت كردن به خوردن گوشت مرده او ! تشبیه شده .
چرا گوشت مرده ؟ چون غیبت در غیاب و نبود افراد صورت میگیرد ، مانند مرده ای كه قادر به دفاع كردن از خودش نیست . بنابراین همچنان كه خوردن گوشت مرده حرام است غیبت هم حرام است .
چند روایت در مورد غیبت :
1 ) پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله : ان الدرهم یصیبه الرجل من الربا اعظم عند الله فى الخطیئة من ست و ثلاثین زنیة ، یزنیها الرجل ! و اربى الربا عرض الرجل المسلم !:
((درهمى كه انسان از ربا به دست مى آورد گناهش نزد خدا از سى و شش زنا بزرگتر است ! و از هر ربا بالاتر آبروى مسلمان است ))!.
2 ) روزى پیامبرصلى اللّه علیه و آله با صداى بلند خطبه خواند و فریاد زد: یا معشر من آمن بلسانه و لم یؤ من بقلبه ! لا تغتابوا المسلمین ، و لا تتبعوا عوراتهم ، فانه من تتبع عورة اخیه تتبع الله عورته ، و من تتبع الله عورته یفضحه فى جوف بیته !؟
((اى گروهى كه به زبان ایمان آورده اید و نه با قلب ! غیبت مسلمانان نكنید، و از عیوب پنهانى آنها جستجو ننمائید، زیرا كسى كه در امور پنهانى برادر دینى خود جستجو كند خداوند اسرار او را فاش مى سازد، و در دل خانه اش رسوایش مى كند))!.
3 ) در حدیث دیگرى آمده است كه خداوند به موسى وحى فرستاد: من مات تائبا من الغیبة فهو آخر من یدخل الجنة ، و من مات مصرا علیها فهو اول من یدخل النار!:
((كسى كه بمیرد در حالى كه از غیبت توبه كرده باشد آخرین كسى است كه وارد بهشت مى شود و كسى كه بمیرد در حالى كه اصرار بر آن داشته باشد اولین كسى است كه وارد دوزخ مى گردد))!.
4 ) پیامبر صلى اللّه علیه و آله : الغیبة اسرع فى دین الرجل المسلم من الا كلة فى جوفه !:
((تاثیر غیبت در دین مسلمان از خوره در جسم او سریعتر است ))!.
5 ) امام صادق (علیه السلام ) مى فرماید: من روى على مؤ من روایة یرید بها شینه ، و هدم مروته ، لیسقط من اعین الناس ، اخرجه الله من ولایته الى ولایة الشیطان ، فلا یقبله الشیطان !:
((كسى كه به منظور عیبجوئى و آبروریزى مؤ منى سخنى نقل كند تا او را از نظر مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خودش بیرون كرده ، به سوى ولایت شیطان مى فرستد، و اما شیطان هم او را نمى پذیرد))!.
غیبت چیست ؟
در حدیثى از امام صادق (علیه السلام ) مى خوانیم : الغیبة ان تقول فى اخیك ما ستره الله علیه ، و اما الامر الظاهر فیه ، مثل الحدة و العجلة ، فلا، و البهتان ان تقول ما لیس فیه : غیبت آن است كه درباره برادر مسلمانت چیزى را بگوئى كه خداوند پنهان داشته ، و اما چیزى كه ظاهر است مانند تندخوئى و عجله داخل در غیبت نیست ، اما بهتان این است كه چیزى را بگوئى كه در او وجود ندارد .
((غیبت )) این است كه در غیاب كسى سخنى گویند، منتهى سخنى كه عیبى از عیوب او را فاش سازد، خواه این عیب جسمانى باشد، یا اخلاقى ، در اعمال او باشد یا در سخنش ، و حتى در امورى كه مربوط به او است مانند لباس ، خانه ، همسر و فرزندان و مانند اینها.
بنابراین اگر كسى صفات ظاهر و آشكار دیگرى را بیان كند غیبت نخواهد بود. مگر اینكه قصد مذمت و عیبجوئى داشته باشد كه در این صورت حرام است ، مثل اینكه در مقام مذمت بگوید آن مرد نابینا، یا كوتاه قد، یا سیاهرنگ یا كوسه !
به این ترتیب ذكر عیوب پنهانى به هر قصد و نیتى كه باشد غیبت و حرام است ، و ذكر عیوب آشكار اگر به قصد مذمت باشد آن نیز حرام است ، خواه آن را در مفهوم غیبت وارد بدانیم یا نه .
اینها همه در صورتى است كه این صفات واقعا در طرف باشد، اما اگر صفتى اصلا وجود نداشته باشد داخل در عنوان ((تهمت )) خواهد بود كه گناه آن به مراتب شدیدتر و سنگینتر است .
علاج غیبت و توبه از آن چگونه است ؟
باید قبل از هر چیز به درمان انگیزه هاى درونى غیبت كه در اعماق روح او است و به این گناه دامن مى زند بپردازد، انگیزه هائى همچون ((بخل )) و ((حسد)) و ((كینه توزى )) و ((عداوت )) و ((خود برتربینى )).
باید از طریق خودسازى ، و تفكر در عواقب سوء این صفات زشت و نتائج شومى كه ببار مى آورد، و همچنین از طریق ریاضت نفس این آلودگیها را از جان و دل بشوید، تا بتواند زبان را از آلودگى به غیبت باز دارد.
سپس در مقام توبه برآید، و از آنجا كه غیبت جنبه حق الناس دارد اگر دسترسى به صاحب غیبت دارد و مشكل تازه اى ایجاد نمى كند، از او عذرخواهى كند، هر چند بصورت سر بسته باشد، مثلا بگوید من گاهى بر اثر نادانى و بیخبرى از شما غیبت كرده ام مرا ببخش ، و شرح بیشترى ندهد، مبادا عامل فساد تازه اى شود.
و اگر دسترسى به طرف ندارد یا او را نمى شناسد، یا از دنیا رفته است ، براى او استغفار كند، و عمل نیك انجام دهد، شاید به بركت آن خداوند متعال وى را ببخشد و طرف مقابل را راضى سازد.
موارد اسثناء غیبت ؟
- در مقام ((مشورت )) مثلا براى انتخاب همسر، یا شریك در كسب و كار و مانند آن كسى سؤ الى از انسان مى كند، امانت در مشورت كه یك قانون مسلم اسلامى است ایجاب مى كند اگر عیوبى از طرف سراغ دارد بگوید، مبادا مسلمانى در دام بیفتد، و چنین غیبتى كه با چنین نیت انجام مى گیرد حرام نیست .
- در موارد دیگرى كه اهداف مهمى مانند هدف مشورت در كار باشد، یا براى احقاق حق و تظلم صورت گیرد .
- كسى كه آشكارا گناه مى كند و به اصطلاح ((متجاهر به فسق )) است از موضوع غیبت خارج است ، و اگر گناه او را پشت سر او بازگو كنند ایرادى ندارد، ولى باید توجه داشت این حكم مخصوص گناهى است كه نسبت به آن متجاهر است .
تذكر !
نه تنها غیبت كردن حرام است ، گوش به غیبت دادن ، و در مجلس غیبت حضور یافتن آن نیز جزء محرمات است ، بلكه طبق پاره اى از روایات بر مسلمانان واجب است كه رد غیبت كنند، یعنى در برابر غیبت به دفاع برخیزند ، و از برادر مسلمانى كه حیثیتش به خطر افتاده دفاع كنند، و چه زیبا است جامعه اى كه این اصول اخلاقى در آن دقیقا اجرا شود.
منبع : تفسیر نمونه
http://www.maarefquran.com/tafsir/raahnemaa/images/QR4624.gif
ترجمه :
ای اهل ایمان، از بسیار پندارها در حق یکدیگر اجتناب کنید که برخی ظنّ و پندارها معصیت است و نیز هرگز (از حال درونی هم) تجسس مکنید و غیبت یکدیگر روا مدارید، هیچ یک از شما آیا دوست میدارد که گوشت برادر مرده خود را خورد؟البته کراهت و نفرت از آن دارید (پس بدانید که مثل غیبت مؤمن به حقیقت همین است) و از خدا پروا کنید، که خدا بسیار توبه پذیر و مهربان است.
در آیه فوق آبروی برادر مومن به گوشت تن او تشبیه شده ، و ریختن آبروی او به وسیله غیبت كردن به خوردن گوشت مرده او ! تشبیه شده .
چرا گوشت مرده ؟ چون غیبت در غیاب و نبود افراد صورت میگیرد ، مانند مرده ای كه قادر به دفاع كردن از خودش نیست . بنابراین همچنان كه خوردن گوشت مرده حرام است غیبت هم حرام است .
چند روایت در مورد غیبت :
1 ) پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله : ان الدرهم یصیبه الرجل من الربا اعظم عند الله فى الخطیئة من ست و ثلاثین زنیة ، یزنیها الرجل ! و اربى الربا عرض الرجل المسلم !:
((درهمى كه انسان از ربا به دست مى آورد گناهش نزد خدا از سى و شش زنا بزرگتر است ! و از هر ربا بالاتر آبروى مسلمان است ))!.
2 ) روزى پیامبرصلى اللّه علیه و آله با صداى بلند خطبه خواند و فریاد زد: یا معشر من آمن بلسانه و لم یؤ من بقلبه ! لا تغتابوا المسلمین ، و لا تتبعوا عوراتهم ، فانه من تتبع عورة اخیه تتبع الله عورته ، و من تتبع الله عورته یفضحه فى جوف بیته !؟
((اى گروهى كه به زبان ایمان آورده اید و نه با قلب ! غیبت مسلمانان نكنید، و از عیوب پنهانى آنها جستجو ننمائید، زیرا كسى كه در امور پنهانى برادر دینى خود جستجو كند خداوند اسرار او را فاش مى سازد، و در دل خانه اش رسوایش مى كند))!.
3 ) در حدیث دیگرى آمده است كه خداوند به موسى وحى فرستاد: من مات تائبا من الغیبة فهو آخر من یدخل الجنة ، و من مات مصرا علیها فهو اول من یدخل النار!:
((كسى كه بمیرد در حالى كه از غیبت توبه كرده باشد آخرین كسى است كه وارد بهشت مى شود و كسى كه بمیرد در حالى كه اصرار بر آن داشته باشد اولین كسى است كه وارد دوزخ مى گردد))!.
4 ) پیامبر صلى اللّه علیه و آله : الغیبة اسرع فى دین الرجل المسلم من الا كلة فى جوفه !:
((تاثیر غیبت در دین مسلمان از خوره در جسم او سریعتر است ))!.
5 ) امام صادق (علیه السلام ) مى فرماید: من روى على مؤ من روایة یرید بها شینه ، و هدم مروته ، لیسقط من اعین الناس ، اخرجه الله من ولایته الى ولایة الشیطان ، فلا یقبله الشیطان !:
((كسى كه به منظور عیبجوئى و آبروریزى مؤ منى سخنى نقل كند تا او را از نظر مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خودش بیرون كرده ، به سوى ولایت شیطان مى فرستد، و اما شیطان هم او را نمى پذیرد))!.
غیبت چیست ؟
در حدیثى از امام صادق (علیه السلام ) مى خوانیم : الغیبة ان تقول فى اخیك ما ستره الله علیه ، و اما الامر الظاهر فیه ، مثل الحدة و العجلة ، فلا، و البهتان ان تقول ما لیس فیه : غیبت آن است كه درباره برادر مسلمانت چیزى را بگوئى كه خداوند پنهان داشته ، و اما چیزى كه ظاهر است مانند تندخوئى و عجله داخل در غیبت نیست ، اما بهتان این است كه چیزى را بگوئى كه در او وجود ندارد .
((غیبت )) این است كه در غیاب كسى سخنى گویند، منتهى سخنى كه عیبى از عیوب او را فاش سازد، خواه این عیب جسمانى باشد، یا اخلاقى ، در اعمال او باشد یا در سخنش ، و حتى در امورى كه مربوط به او است مانند لباس ، خانه ، همسر و فرزندان و مانند اینها.
بنابراین اگر كسى صفات ظاهر و آشكار دیگرى را بیان كند غیبت نخواهد بود. مگر اینكه قصد مذمت و عیبجوئى داشته باشد كه در این صورت حرام است ، مثل اینكه در مقام مذمت بگوید آن مرد نابینا، یا كوتاه قد، یا سیاهرنگ یا كوسه !
به این ترتیب ذكر عیوب پنهانى به هر قصد و نیتى كه باشد غیبت و حرام است ، و ذكر عیوب آشكار اگر به قصد مذمت باشد آن نیز حرام است ، خواه آن را در مفهوم غیبت وارد بدانیم یا نه .
اینها همه در صورتى است كه این صفات واقعا در طرف باشد، اما اگر صفتى اصلا وجود نداشته باشد داخل در عنوان ((تهمت )) خواهد بود كه گناه آن به مراتب شدیدتر و سنگینتر است .
علاج غیبت و توبه از آن چگونه است ؟
باید قبل از هر چیز به درمان انگیزه هاى درونى غیبت كه در اعماق روح او است و به این گناه دامن مى زند بپردازد، انگیزه هائى همچون ((بخل )) و ((حسد)) و ((كینه توزى )) و ((عداوت )) و ((خود برتربینى )).
باید از طریق خودسازى ، و تفكر در عواقب سوء این صفات زشت و نتائج شومى كه ببار مى آورد، و همچنین از طریق ریاضت نفس این آلودگیها را از جان و دل بشوید، تا بتواند زبان را از آلودگى به غیبت باز دارد.
سپس در مقام توبه برآید، و از آنجا كه غیبت جنبه حق الناس دارد اگر دسترسى به صاحب غیبت دارد و مشكل تازه اى ایجاد نمى كند، از او عذرخواهى كند، هر چند بصورت سر بسته باشد، مثلا بگوید من گاهى بر اثر نادانى و بیخبرى از شما غیبت كرده ام مرا ببخش ، و شرح بیشترى ندهد، مبادا عامل فساد تازه اى شود.
و اگر دسترسى به طرف ندارد یا او را نمى شناسد، یا از دنیا رفته است ، براى او استغفار كند، و عمل نیك انجام دهد، شاید به بركت آن خداوند متعال وى را ببخشد و طرف مقابل را راضى سازد.
موارد اسثناء غیبت ؟
- در مقام ((مشورت )) مثلا براى انتخاب همسر، یا شریك در كسب و كار و مانند آن كسى سؤ الى از انسان مى كند، امانت در مشورت كه یك قانون مسلم اسلامى است ایجاب مى كند اگر عیوبى از طرف سراغ دارد بگوید، مبادا مسلمانى در دام بیفتد، و چنین غیبتى كه با چنین نیت انجام مى گیرد حرام نیست .
- در موارد دیگرى كه اهداف مهمى مانند هدف مشورت در كار باشد، یا براى احقاق حق و تظلم صورت گیرد .
- كسى كه آشكارا گناه مى كند و به اصطلاح ((متجاهر به فسق )) است از موضوع غیبت خارج است ، و اگر گناه او را پشت سر او بازگو كنند ایرادى ندارد، ولى باید توجه داشت این حكم مخصوص گناهى است كه نسبت به آن متجاهر است .
تذكر !
نه تنها غیبت كردن حرام است ، گوش به غیبت دادن ، و در مجلس غیبت حضور یافتن آن نیز جزء محرمات است ، بلكه طبق پاره اى از روایات بر مسلمانان واجب است كه رد غیبت كنند، یعنى در برابر غیبت به دفاع برخیزند ، و از برادر مسلمانى كه حیثیتش به خطر افتاده دفاع كنند، و چه زیبا است جامعه اى كه این اصول اخلاقى در آن دقیقا اجرا شود.
منبع : تفسیر نمونه