توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله محيط گريد
آبجی
3rd June 2010, 04:49 PM
محيط گريد(قسمت 1)
گريد نوعي سيستم نامتمرکز و موازي است که امکان به اشتراک گذاشتن و انتخاب منابع ناهمگون, خودمختار و توزيع شده از نظر جغرافيايي را به صورت پويا و در زمان اجرا و با ملاحظاتي نظير کارايي, در دسترس بودن, هزينه و کيفيت سرويس فراهم مينمايد.
سيستمهاي گريد را ميتوان به سه دستهي گريد محاسباتي, گريد سرويس و گريد دادهاي تقسيم بندي کرد[9].
1.1. معماري گريد
همانطور که گفته شد هدف گريد ايجاد محيطي است تا کامپيوترها بتوانند به آساني به منابع موجود در ساير کامپيوترها دسترسي پيدا کرده و از آنها استفاده نمايند. ولي ايجاد چنين ساختاري به جهت وجود ناهمگوني بين کامپيوترها کار بسيار مشکلي است.
محيط گريد مملو از تجهيزاتي است که با تکنولوژيهاي مختلف نرمافزاري و سختافزاري کار ميکنند. کامپيوترهاي مختلفي مانند سرورها، ابر رايانهها، رايانههاي شخصي معمولي، ابزار و منابع ذخيره سازي اطلاعات با ساختارهاي مختلف، تجهيزات مهندسي مثل تلسکوپ و....
کامپيوترها سختافزار خاص خود را دارند و از سيسستم عامل مخصوص به خود استفاده ميکنند. يک کامپيوتر با Windows کار ميکند ديگري يک Mainframe است که سيستم عامل VAX روي آن قرار دارد و اطلاعات را با روش سختافزاري تعريف شده, ذخيره و پردازش ميکند و کامپيوتر ديگر يک سرور است که سيستم عامل Novell روي آن اجرا ميشود، نرمافزارهاي کاربردي در محيط و سکوي[1] خاص خود ايجاد شده و اجرا ميشوند. کامپيوترها در شبکههاي مختلف با سياستهاي مديريتي خاص، پيکربنديها و پروتکلهاي مختلف کار ميکنند.
در واقع هدف گريد در برخورد با چنين محيطي تبديل اين محيط به يک محيط يکنواخت است که در آن کامپيوترها بتوانند باهم ارتباط برقرار کرده، پيغامهاي يکديگر را بفهمند و درخواستهاي رسيده را پاسخ دهند. کليه کاربران محيطي همگن و يکنواخت را ببينند و احساس کنند. يعني هر کاربر يا نرمافزار کاربردي بتواند با يک روش مشخص به منابع مورد نياز خود دسترسي پيدا کرده و از آنها استفاده کند و تمامي دغدغههاي موجود مانند مشکلات ارتباطي، غير همگون بودن کامپيوترها و غيره از ديد او پنهان بماند. مسلما براي دستيابي به اين محيط همگن و يکنواخت تغيير دادن و يکي کردن کامپيوترهاي موجود در دنيا عملي نشدني است. پس بايد با روشهاي ديگري اين کار انجام شود.
يعني بايد بتوانيم يک محيط انتزاعي همگن از تجهيزات و منابع کامپيوتري موجود بسازيم. که در آن کامپيوترها بر اساس يک قانون يا پروتکل با هم ارتباط برقرار نمايند. به عبارت ديگر يک ماشين مجازي ايجاد کرده و در اختيار کامپيوترها و استفادهکنندگان از آنها قرار دهيم تا سيستمهاي مختلف بدون دغدغه ناهمگون بودن امکانات و تجهيزات بتوانند با يکديگر تبادل داده انجام دهند. در همين راستا ميانافزارهايي طراحي شده و در اختيار کاربران قرار گرفته است.
براي محيط گريد ساختاري بصورت شکل 2 در نظر گرفته شده است.
اين ساختار چند لايهاي انتظارات ما از يک محيط يکنواخت گريد را بر آورده ميکند. که وظيفه لايههاي آن به شرح زير است [3].
[1] Platform
· لايه FABRIC
حاوي تمام منابع توزيع شده مانند کامپيوترها، شبکهها، منابع ذخيره سازي اطلاعات، پايگاههاي داده و ابزار علمي و مهندسي است.
منابع کامپيوتري مانند رايانههاي شخصي، سرورها، ابر رايانهها و خوشهها[1] داراي ساختارهاي مختلفي هستند و سيستم عامل خاص خود را دارند.
[1] Cluster
لايه ميانافزار سطح کاربر
اين لايه شامل محيطي براي ايجاد و ارتقاي برنامههاي کاربردي در محيط گريد، ابزار برنامه سازي و امکاناتي جهت دسترسي و مديريت منابع است و همچنين وظيفه دارد که برنامهها را براي اجرا در محيط گريد زمانبندي و مديريت نمايد. اين لايه با فراهم آوردن دستورات و امکانات بهصورت انواع اوليه[1] اين امکان را در اختيار برنامه نويس و نرمافزار کاربردي قرار ميدهد تا بتواند با استفاده از اين انوع اوليه, امکانات موجود در محيط گريد را مورد استفاده قرار دهد.
· لايه ميانافزار هستهاي گريد[2]
همانطور که گفته شد ميانافزار سطح کاربر وظيفه دارد تا حتي الامکان شرايطي را براي ديدن يک محيط يکپارچه و يکنواخت در اختيار کاربران و نرمافزارهاي کاربردي قرار دهد.
در اين ميان به دليل اينکه محيط ما يک محيط وسيع شبکهاي است بايستي براي اجراي يک برنامه در اين محيط مسائل ديگري همچون امنيت[3]، کيفيت سرويس دهي[4]، مسائل و سياستهاي مديريتي و... نيز در نظر گرفته شود. لايه ميانافزار هستهاي يکي از مهمترين قسمتها در معماري گريد است که وظيفه دارد يک محيط يکپارچه امن براي دسترسي نرمافزارهاي کاربردي به منابع فراهم سازد. اين لايه يک محيط انتزاعي از منابع موجود در گريد در اختيار نرمافزارهاي کاربردي قرار ميدهد تا بتوانند بهوسيله سرويسهاي اين لايه منابع مورد نياز را در اختيار گرفته و استفاده نمايند. همچنين اين لايه وظيفه دارد دسترسيها به منابع را کنترل کرده و مجوزهاي مورد نياز را در اختيار پردازههاي دريافتي از ساير کامپيوترها قرار دهد.
[1] primitive
[2] Core Grid Middleware
[3] Security
[4] Quality of Services
آبجی
3rd June 2010, 04:49 PM
2.1. شرح وظايف ميانافزار هستهاي گريد در جهت ايجاد محيطهاي گريد
شرح وظايف يا عملياتي که اين ميانافزار انجام ميدهد به شرح زير است:
1.2.1.کشف منابع و ثبت وضعيت
سرويس اطلاعاتي گريد بايد در مورد منابع موجود در گريد که سرويس ارائه ميکنند اطلاعات جمع آوري نمايد. اين اطلاعات، اطلاعات ماندگاري در مورد سرورهاي موجود است. اين سرورها براي فعال کردن سرويسها و برنامههاي موجود در گريد مديريت ميشوند. در واقع وقتي قرار است يک برنامه در محيط گريد به اجرا در آيد لازم است که بهصورت موازي در سراسر محيط گريد توزيع شود. در اين حالت کامپيوتر مبدا بايد از امکانات و منابع موجود در گريد با اطلاع باشد يعني اطلاعات سرورهاي موجود را در اختيار داشته باشد تا بتواند به آنها مرتبط شده و از سرويسهاي آنها استفاده نمايد.(در اينجا منظور از سرور ماشين سرور نيست بلکه منظور از سرور سرويس دهنده نرمافزاري است که بوسيله يک شناسه مورد شناسايي قرار ميگيرد). بنابراين يکي از وظايف ميانافزار هستهاي گريد جمع آوري و ذخيرهسازي اطلاعات در مورد منابع موجود در گريد است.
در اين قسمت بهطور کلي مراحل زير انجام ميشود:
- تهيه مشخصات تعيين شده در مورد منابع موجود در گريد به همراه هدف مربوط به هر منبع.
- تهيه اطلاعات مربوط به وضعيت منابع.
2.2.1.زمان بندي[1] منابع
وقتي قرار است يک فعاليت در محيط گريد انجام شود، به دليل وجود مسائلي همچون زمان پاسخگويي، کارايي[2] وغيره ميبايست منابع در دسترس برنامه ريزي، زمان بندي و هماهنگ شوند. تا بتوانيم وظيفه مورد نظر را در زمان مناسب و با کيفيت در نظر گرفته شده اجرا نماييم. به عبارت ديگر بهکارگيري منابع براي همکاري با يکديگر مثلا جهت عمليات موازي يا پردازههاي چند سطحي نياز به هماهنگي زيادي بين عناصر موجود در گريد دارد. در اينجا در واقع کامپيوتر مبدا از نظر زمانبندي صرفا ميتواند منابع مورد نياز را رزرو نمايد.
3.2.1. دسترسي يکسان به منابع محاسباتي
در بين منابع موجود در گريد تفاوتهاي زيادي وجود دارد. اين تفاوتها نبايد روي نحوه دسترسي به منابع تاثير بگذارند. يعني اگر بخواهيم يک نرمافزار کاربردي بصورت قابل حمل در گريد مورد استفاده قرار گيرد بايد محيطي يکنواخت براي اجراي آن ايجاد نماييم که يکي از ويژگيهاي اين محيط يکنواخت که کاربر و برنامه نويس و نرمافزار کاربردي احساس ميکنند امکان دسترسي يکسان به منابع کامپيوتري موجود درگريد است.
4.2.1. دسترسي يکسان به داده
يکي از اهداف ايجاد گريد امکان دسترسي به حجم وسيعي از منابع ذخيره سازي اطلاعات است. ولي مسئله اين است که باز هم بايد نرمافزارهاي کاربردي قابل حمل داشته باشيم بهطوريکه بتوانند به دادههاي مورد نظر خود با روشي يکسان دسترسي پيدا کنند. يعني اين دسترسي بايد مستقل از تمام وابستگيهاي دادهاي در محيط گريد باشد. علاوه بر اين امروزه سرويسهاي دسترسي به دادهها در گريد دادهها را بوسيله نام شناسايي ميکنند.
5.2.1. ارتباطات امن و تاييد اعتبار کاربران
يکي ديگر از وظايف ميانافزار هستهاي گريد اين است که اعتبار و سنديت درخواستهاي رسيده را مشخص نموده، مجوز آنها را بررسي کرده آنها را رمز گشايي و در مورد يک سرويس معين بررسي کند. اين کار با استفاده از مدلهاي امنيتي، پروتکلها و تکنولوژيهاي برقراري ارتباط انجام ميشود. در واقع اين سرويس مسائل امنيتي را براي محيط گريد فراهم ميکند. در واقع هر کامپيوتر موجود در محيط بايد قبلا تاييد اعتبار شده باشد تا بتواند از امکانات گريد استفاده نمايدکه اين کار براي جلوگيري از نفوذ و خرابکاري درون کامپيوترها ضروري است.
3.1. بررسي سرويسهاي ارائه شده توسط ميانافزار هستهاي گريد
اين ميانافزار براي انجام وظايف خود سرويسهاي مختلفي را شامل ميشود که عبارتند از:
1. مديريت راه دور پردازهها
2. تخصيص منابع
3. دسترسي به منابع ذخيره سازي
4. کشف و ثبت منابع
5. امنيت
6. کيفيت سرويس
7. رزرو کردن منابع
1.3.1. مديريت راه دور پردازهها
در محيط شبکه و ارتباطات شبکهاي ارتباط کامپيوترها از طريق ارسال و دريافت پيام انجام ميشود. بنابراين اين پيغامها بايد به نوعي مديريت و کنترل شوند. يک کامپيوتر ممکن است درخواستهاي زيادي از ساير کامپيوترها بصورت مستمر دريافت کند. پس بايد با روشي مثل صف بندي پيامها آنها را نگهداري کرده, درخواستها را پردازش نموده و پاسخ را به درخواست کننده ارسال نمايد.
اين سرويس از ميانافزار هستهاي گريد وظيفه دارد عمليات برقراري ارتباط جهت ارسال و دريافت پيام، عمليات همگام سازي ارتباطات، انتقال دادهها، عمليات ضبط و نگهداري وقايع را انجام داده و امکان مشاهده و پيگيري درخواستها و وقايع را فراهم نمايد.
2.3.1. تخصيص منابع
در يک تعريف خيلي ساده محاسبات گريد عبارتست از استفاده از چندين منبع کامپيوتري مثل کامپيوتر، داده، I/O، تجهيزات و غيره براي حل يک مسئله بزرگ بهطوريکه اين مسئله قابل انجام توسط يک منبع تکي نباشد[5].
همانطور که ميدانيم در محيط يک کامپيوتر تک که از منابع محلي براي اجراي برنامهها استفاده ميکند هنگام اجراي يک برنامه بايد منابع کامپيوتر مثل حافظه، پردازنده، منابع ذخيره سازي داده، ورودي-خروجي و... در اختيار آن قرار گرفته (به آن تخصيص داده شده ) و اين منابع مديريت شوند. مثل مديريت حافظه.
در محيط گريد نيز وقتي يک برنامه ميخواهد اجرا شود بايد منابع مورد نيازش را در اختيار گيرد. بهعنوان مثال يک برنامه ممکن است به 400 پردازنده براي اجرا نياز داشته باشد. درواقع بايد سيستم مجموعهاي از منابع را بهطور همزمان در اختيار يک نرمافزار کاربردي قرار داده و آنها را مديريت نمايد. مسلما مديريت منابع در اين حالت با حالت کامپيوتر تک متفاوت است. چرا که مجموعهاي از تجهيزات و منابع بايد باهم همکاري کنند و بهطور همزمان در اختيار برنامه قرار گيرند. وظيفه اين سرويس, تخصيص منابع مورد نياز يک برنامه جهت اجرا در محيط گريد و مديريت اين منابع ميباشد.
تخصيص منابع توسط اين سرويس در سه فاز بصورت زير ميتواند انجام شود.
- فاز تخصيص : که در آن منابع کامپيوتري مورد نياز را در اختيار گرفته و اشياي مختلف مورد نياز ايجاد ميشوند.
- فاز پيکربندي : که در آن نرمافزار کاربردي مورد نظر مقدار دهي و آماده اجرا ميشود.
- فاز کنترل و پيگيري : که در حين اجراي برنامه انجام ميشود. دراين فاز عمليات کنترل تجهيزات و منابع تخصيصي و نمايش اطلاعات مورد نياز برنامه در حال اجرا انجام ميشود.
3.3.1. دسترسي به منابع ذخيره سازي
در محيط گريد برخي از برنامهها با حجم وسيعي از اطلاعات سر و کار دارند که بايستي اولا بتوانند منابع لازم جهت ذخيره سازي اين اطلاعات را در محيط گريد در دسترس داشته باشند و ثانيا در مواقع نياز بتوانند به اين اطلاعات دسترسي پيدا کنند. همانطور که قبلا نيز اشاره شد يکي از ضروريات محيط گريد ايجاد يک محيط يکنواخت و شفاف براي کاربرها و نرمافزارهاي کاربردي است يعني نرمافزارهاي کاربردي بايد شبيه به منابع محلي خود به اطلاعات مورد نياز خود دسترسي پيدا کنند.
وظيفه اين سرويس پديد آوردن امکاناتي جهت رسيدن به اين هدف است. يکي از ابزارهاي مناسبي که در اين بخش استفاده ميشود يک ميانافزار بهنام فروشنده منابع گريد[3] است که اين ميانافزار امکاناتي را فراهم ميکند تا نرمافزارهاي کاربردي بتوانند به سادگي به اطلاعات مورد نياز خود که درون منابع ذخيره سازي مختلف در سطح گريد ذخيره شده اند، دسترسي پيدا کنند.
فروشنده منابع گريد به طور خلاصه سه وظيفهي مهم جمعآوري و مديريت فايلها, مديريت دادگان و کنترل دسترسي فايلها و دادگان را به عهده دارد.
4.3.1.کشف و ثبت منابع
در محيط گريد سرويس تخصيص منابع که زمانبندي را انجام ميدهد, نياز دارد بداند که در حال حاضر چه امکاناتي از محيط را ميتواند رزرو کرده و به برنامهها تخصيص دهد. اين سرويس که سرويسهاي اطلاعاتي را در محيط انجام ميدهد، وظيفه دارد در محيط گريد به جستجو پرداخته و اطلاعات به روز از منابع موجود مانند اطلاعات مربوط به افراد، نرمافزارها، سرويسها، شبکه و سختافزارهاي فعال قابل استفاده و بهطور کلي موجوديتهاي محيط را جمع آوري و نگهداري نمايد. اين سرويس به نوعي عمليات سرويس پوشهها [4]و نام دهي[5] را در محيط انجام ميدهد.
[1] Scheduling
[2] Performance
[3] Storage Resource Broker(SRB)
[4] Directory service
[5] Naming
آبجی
3rd June 2010, 04:50 PM
5.3.1. امنيت
بهطور کلي در محيط شبکه که اطلاعات به صورت اشتراکي در اختيار قرار ميگيرد مسئله تامين امنيت موضوعي است که بايد در نظر گرفته شود. در گريد تجهيزات و منابع زيادي مانند کامپيوترهاي گران قيمت، تجهيزات حساس و باارزش و اطلاعات محرمانهاي وجود دارند که بايد در برابر دسترسيهاي غير مجاز محافظت شوند.
حتي در محيطهايي که احتمال خرابکاري وجود ندارد نيز بايستي اين مسئله مد نظر قرار گيرد. چرا که ممکن است دسترسي به اطلاعات غير مجاز و يا انجام عمليات مخرب بصورت نا خواسته توسط کاربران يا نرمافزارهاي کاربردي انجام شود. اين سرويس ميانافزار هسته اي, وظيفه ايجاد امنيت براي استفاده از منابع موجود را برعهده دارد.
به هر حال دسترسي و استفاده از منابع با يک درخواست از طرف کامپيوتر مبدا انجام ميشود اين درخواست ممکن است مربوط به يک کاربر، يک منبع و يا يک پردازه باشد. ارتباط اين درخواستها با منابع ميتواند بصورت منبع به کاربر، کاربر به منبع، پردازه به منبع و پردازه به پردازه باشد که سيستم بايد اطلاعات کاملي از هر جفت از موارد فوق مربوط به محيط گريد در اختيار داشته باشد تا با استفاده از آنها مشخص کند که آيا يک درخواست مجاز هست به يک منبع خاص دسترسي داشته باشد يا خير.
اين سرويس براي ايجاد امنيت در سطح گريد از يک معماري دوسطحي استفاده ميکند.
در سطح اول مسائلي مانند تعيين هويت، کنترل دسترسيها، جامعيت، مجوز و رمزگشايي انجام ميشود و درسطح دوم پيگيري در حال اجراي پردازهها انجام ميشود تا از انجام هرگونه عمليات مخرب جلوگيري شود.
بهطور کلي وظايف اين سرويس را ميتوان بصورت زير خلاصه نمود:
- تعيين هويت
براي تعيين هويت کاربرهاست تا مشخص شود که معتبر هستند يا خير.
- مجوز
براي اطمينان از اينکه کاربرهاي مجاز تنها به منابع مشخص شده براي آنها دسترسي پيدا ميکنند.
- جانشيني
براي اينکه به سيستم اجازه داده شود تا بتواند مجموعهاي از عمليات را براي يک کاربر که هنوز در سيستم معرفي نشده انجام دهد.
- تک ورود
سيستم بايد اين امکان را داشته باشد که وقتي يک کاربر يک بار براي استفاده از يک منبع وارد سيستم شد براي استفاده از منابع ديگر که از نظر مجوزهاي استفاده شبيه به اين منبع هستند، نياز به ورود مجدد نباشد.
- ارتباط امن
براي ضمانت کردن جامعيت و محرمانگي در ارتباطات.
6.3.1.کيفيت سرويس
برخي از نرمافزارهاي کاربردي گريد طوري هستند که براي دريافت سرويس يا به عبارت ديگر براي اجرا شدن نياز دارند که سرويسهاي ارائه شده در محيط با محدوديتها و معيارهاي خاصي ارائه شوند. به عنوان مثال يک برنامه بلادرنگ[1] نياز دارد که منابع مورد نيازش حتما در محدوده زماني مشخص به آن تخصيص داده شده و سرويسها بتوانند در زمان مشخص سرويس خود را ارائه کنند و يا برنامه ديگري ممکن است نياز داشته باشد که سطح خاصي از پوشيدگي مربوط به عملکرد آن در حين اجرا در اختيارش قرار گيرد.
در مورد اطلاعات پيوسته مانند چند رسانهايها هم مسئله کيفيت سرويس مطرح ميشود و سيستم بايد بتواند اطلاعات چند رسانهاي را که ترکيب صدا و تصوير هستند با کيفيت قابل قبول ارسال و دريافت نمايد. مثلا تصوير دريافتي بايد با صدا هماهنگ باشد. وجود مسائلي از اين قبيل باعث ميشود که سيستم تمهيداتي را براي ارائه سرويسهاي مورد نظر در نظر بگيرد.
فاکتورهاي کيفيت سرويس براي منابع مختلف متفاوت است. مثلا در مورد پردازنده درصد بکارگيري آن مطرح است. در مورد منابع ذخيره سازي اطلاعات و ديسکها، ظرفيت در مورد منابع شبکه سرعت انتقال اطلاعات و غيره مطرح است.
در محيط گريد يک نرمافزار کاربردي بايد فاکتورها و پارامترهاي کيفيت سرويس را در مورد منابع مورد نياز مشخص کند. بعد از آن سرويس کنترل کيفيت از عمليات زير براي ارائه سرويس استفاده ميکند.
رزرو کردن منابع
سيستم بايد با استفاده از مکانيزمي به سرعت منابع مورد نياز را براي يک نرمافزار کاربردي خاص رزرو نمايد بهخصوص در مورد منابع کمياب در محيط گريد.
- سياستهاي رزرو
سيستم بايد با استفاده از مکانيزمي محدوديتها و سياستهاي اعمال شده روي منابع از طرف مالک آنها را در نظر بگيرد. اين محدوديتها مشخص ميکنند که چه کسي، چه وقت و چگونه ميتواند به منابع اين دامنه دسترسي داشته باشد. سيستم با استفاده از اين اطلاعات و محدوديتهاي کيفيت سرويس موجود ميتواند منبع مناسب را رزرو نمايد.
- پروتکل مورد توافق
سيستم بايد اين اطمينان را به وجود بياورد که کيفيت سرويس ارائه شده به يک مشتري در طول زمان سرويس دهي همان است که وي انتظار آن را داشته و سيستم با استفاده از اين پروتکل اين کار را انجام ميدهد.
- امنيت
سيستم بايد از ورود کاربران غير مجاز جلوگيري کرده و سياستهايي براي جلوگيري از اعمال تغييرات در مخازن دادهاي که حاوي اطلاعات تجهيزات رزرو شده، سياستها و اطلاعات پروتکل مورد توافق است در نظر بگيرد.
- سادگي کيفيت سرويس
اعمال سياستهاي کيفيت سرويس براي يک پردازه بايد حتي الامکان طوري انجام شود که در صورتيکه امکان ارتقاي فاکتورهاي کيفيت سرويس وجود داشت، اين کار با حداقل تغييرات ممکن صورت گيرد. هرچند که در عمل اين کار بسيار مشکل است. به دليل اينکه نياز به پيشبيني وضعيت آينده سيستم دارد.
- مقياس پذيري
روش انتخاب شده براي کيفيت سرويس بايد طوري باشد که بتوان از آن براي تعداد زيادي از موجوديتهاي محيط گريد استفاده نمود.
[1] Real Time
آبجی
3rd June 2010, 04:51 PM
4.1. تعريف سازمانهاي مجازي چهار سناريوي زير را در نظر بگيريد
يک شرکت قصد تصميم گيري دربارهي ساخت يک کارخانهي جديد را داشته که نياز به پيش بينيهاي مالي بسيار مهمي دارد. اين پيش بينيها بر اساس سابقههاي ثبت شده در پايگاههاي دادهي نا متمرکز شرکت انجام خواهند پذيرفت.
يک ائتلاف صنعتي سعي در انجام مطالعات امکان سنجي پروژهاي را دارد که طراحيهاي نسل آيندهي هواپيماها را انجام خواهد داد. مسلما چنين طراحي نياز به محاسبات پيچيده, دقيق و شبيهسازيهاي گوناگوني دارد.
يک تيم مديريت بحران براي بررسي بارانهاي شيميايي نياز به محاسبه نحوه و ميزان گسترش محدودهي فاجعه با استفاده از آب و هواي محلي و خاک دارد. همچنين بايد خسارات احتمالي محاسبه شده و تدابير امنيتي لازم انديشيده شود و مقدار تجهيزات لازم براي مقابله با آن تعيين شود تا کمترين خسارت به محدوده وارد شود.
هزاران فيزيکدان در آزمايشگاهها و دانشگاههاي خود از سراسر دنيا گردهم آمده اند تا با استفاده از حجمهاي بسيار بالاي داده مدلي براي سيارات و ستارگان جهان طراحي کنند.
اين مثالها از جنبههاي بسياري با هم متفاوت هستند: تعداد و انواع کاربران شرکت کننده در عمليات, انواع فعاليتها, مقياس و محدودهي فعل و انفعالات و منابع مشترک. اما در بسياري از نقاط هم اشتراک دارند همان طور که در ادامه توضيح داده ميشود(شکل 3).
در همهي اين حالات تعدادي شرکت کنندهي غير قابل اعتماد مقداري از منابع خود را به اشتراک ميگذارند تا وظيفهاي را انجام دهد. اما به اشتراک گذاشتن فقط به معني استفاده از اطلاعات يکديگر نيست بلکه گاهي اوقات معني استفاده مستقيم از منبع و در اختيار گرفتن کنترل آن به طور کامل ميباشد.
به اشتراک گذاشتن منابع شرطي است؛ به اين معني که هر فرد موقعي که يک منبع را به اشتراک ميگذارد مشخص مينمايد که اين منبع در چه مواقعي و چه مکاني قابل استفاده است و چه کاري ميتواند انجام دهد. براي مثال يک شرکت کننده در سازمان مجازي P در شکل 3 ميتواند به ساير شرکت کنندگان همان سازمان مجازي اجازه دهد که فقط مسائل ساده را بر روي رايانهي وي اجرا کنند. مصرف کنندگان نيز ميتوانند بر روي منابعي که ميخواهند در اختيار بگيرند محدوديت قرار دهند, براي مثال شرکت کنندهاي در سازمان مجازي Q درخواست دادههايي را ميکند که فقط با عنوان امن تاييد شده باشند. که البته قرار دادن چنين محدوديتهايي مستلزم تعريف کردن قراردادهايي به عنوان اصول امنيت ميباشد.
به اشتراک گذاشتن منابع ميتواند حالت پويا داشته باشد و طي دورههاي زماني تغيير يابد. شرکت کنندگان و به تبع آن منابعي که به آنها اختصاص يافته ميتوانند حذف شوند, يا به محيط اضافه شوند يا دسترسيهاي آنها تغيير يابد.
روابط بين منابع مشترک هميشه به صورت مشتري-مجري نيست بلکه گاهي ميتواند همرده[1] باشد يعني جاي مشتري و مجري به تناوب تغيير يابد. اين به اشتراک گذاشتن منابع ميتواند در هر زير مجموعهاي از شبکه قرار بگيرد و بين تعداد خاصي از منابع به وقوع افتد.
اين روابط ميتوانند با هم ترکيب شوند تا در رسيدن به هدف خاصي همکاريهاي لازم را به انجام رسانند. منابع مورد استفاده ميتوانند متعلق به سازمانهاي متفاوتي باشند که توسط يکديگر استفاده ميشوند.
يک منبع ثابت ميتواند بسته به محدوديتهايي که بر رويش قرار ميگيرد و هدف از پيش تعيين شده با روشهاي مختلفي استفاده گردد. براي مثال يک رايانه ميتواند فقط براي اجراي قسمت خاصي از يک نرمافزار به اشتراک گذاشته شود, در حالي که در حالت ديگري ميتواند به مديريت يک پروژهي بزرگ اختصاص يابد. به خاطر عدم وجود اطلاعات قبلي دربارهي نحوهي استفاده از يک منبع, مقدار کارايي, انتظارات و محدوديتها (که کلا به نام کيفيت سرويس معروف هستند) بايد جزيي از شرايطي باشند که براي يک منبع و يا نحوهي استفاده از آن در نظر گرفته ميشود.
اين مشخصهها و نيازمنديها چيزي را تعريف ميکنند که به آن سازمان مجازي ميگوييم, مفهومي که به اعتقاد ما يکي از کليدي ترين مفاهيم موجود در گريد خواهد بود. سازمانهاي مجازي به گروههاي مختلف سازماني يا اشخاص اجازه خواهد داد که منابع خود را در يک روند کنترل شده به اشتراک گذارند.
[1] Peer-to-peer
آبجی
3rd June 2010, 04:52 PM
5.1. ارتباط گريد با ساير تکنولوژيها
مفهوم به اشتراک گذاري پويا و کنترل شده در داخل سازمانهاي مجازي بسيار پايهاي است به طوري که ما ميتوانيم تصور کنيم که تکنولوژيهاي مانند گريد بايد هم اکنون به صورت گستردهاي نصب شده باشند. در عمل ما ميبينيم که فقط تعداد کم و ناکافي راه حل براي مشکلات سازمانهاي مجازي وجود دارد. به طور خلاصه, راه حلهاي موجود براي سيستمهاي توزيع شده نميتوانند يک چارچوب مناسب و کلي پديد آورند که تمام نيازمنديهاي سازمانهاي مجازي براي به اشتراک گذاري منابع را پاسخ دهد. تکنولوژيهاي گريد با فراهم سازي چنين راه حل کلي خود را از ساير تکنولوژيها متمايز کرده اند. در زير تکنولوژيهايي که گريد ميتواند براي رسيدن به هدف خود از آنها استفاده کند ذکر شده است.
1.5.1. سرويس جهاني وب
تکنولوژيهاي وب به خاطر گستردگي و مقبوليت عام گزينهي مناسبي براي استفاده در گريد و حل مشکلات سازمانهاي مجازي ميباشند. به همين خاطر ميتوان از آنها در ساخت بستر براي سازمانهاي مجازي استفاده کرد. با وجود اينکه اين فن آوري مدلي بسيار قوي براي استفاده در سيستمهاي مجري-مشتري است, که هم در وب و هم در گريد کاربرد دارد, فاقد مشخصههاي قدرتمند تري هستند که براي ساخت سازمانهاي مجازي نياز است. براي مثال مرورگرهاي وب براي تاييد اعتبار کاربران عموما از TLS[1] استفاده ميکنند و نميتوانند سيستم تک وروده[2] يا جانشيني[3] را پشتيباني کنند.
بدين منظور بايد گامهايي برداشته شود تا گريد و وب را با همديگر مجتمع سازد. براي مثال GSI[4] که خود مدل توسعه يافتهاي از TLS است قابليت تک وروده را پشتيباني ميکند و اگر بتواند با وب مجتمع شود ميتواند اين قابليت را به وب اضافه نمايد. همين طور اگر GSI قابليت جانشيني خود را به وب بيافزايد, وب ابزار بسيار مناسبي خواهد بود تا به عنوان درگاه سازمانهاي مجازي مورد استفاده قرار گيرد تا واسطههاي بسيار کم حجم و کوچکي را بر روي نرمافزارهاي کاربردي حجيم قرار دهد.
2.5.1. فراهم کنندگان سرويسهاي ذخيره سازي اطلاعات و نرمافزارهاي کاربردي
فراهم کنندگان سرويسهاي نرمافزارهاي کاربردي و سرويسهاي ذخيره سازي و ساير شرکتهاي ميزباني مشابه, پيشنهاد ميدهند که بعضي از نرمافزارهاي کاربردي مهندسي و تجاري و نيز فضاي ذخيره سازي را به صورت اجارهاي در اختيار مشتريها قرار دهند. مشتري و فروشنده بر روي سطح سرويس و نوع سختافزار و نرمافزار مورد نظر به توافق ميرسند. همچنين سطحي از امنيت که بايد توسط سرويس دهنده تضمين شود مشخص ميشود.
مجتمع سازي تکنولوژي گريد با اين سرويس دهندهها محدودهاي وسيع تر و غني تر از امکانات بهوجود ميآورد. براي مثال, سرويسها و پروتکلهاي استاندارد گريد ميتوانند براي جداسازي سختافزار و نرمافزار از يکديگر به کار روند. يک مشتري ميتواند با يک سرويس دهنده به توافق رسيده و منبعي را با مشخصات لازم در اختيار گرفته, سپس آن را در شبکه قرار دهد. در اين صورت منبعي که توسط اين سرويس دهنده در اختيار مشتري قرار گرفته, بر طبق پروتکلهاي گريد و تحت امنيت پروتکلهاي گريد به اشتراک گذاشته ميشود.
3.5.1. سيستمهاي محاسباتي حرفه اي
تکنولوژيهاي توسعه نرمافزاري مثل CORBA,EJB[5],J2EE [6] و DCOM سيستمهايي هستند که براي ساخت نرمافزارهاي توزيع شده طراحي شدهاند. آنها ميتوانند واسطههاي استانداردي براي منابع تعريف کنند, متدها را از راه دور صدا بزنند(RMI) و منابع را در داخل يک سازمان خاص به اشتراک گذارند. هرچند که هيچ کدام از اينها جزو نيازمنديهايي که از قبل براي سازمانهاي مجازي تعريف کرديم نيستند. ولي در پياده سازي گريد ميتوان از آنها استفاده کرد. براي مثال در CORBA ميتوانيم يک شئي پياده سازي کنيم که با استفاده از GSI عمليات برقراري امنيت بين سازمانها را مديريت کند. ميتوانيم شيئي بسازيم که با منابع موجود در گريد به تبادل اطلاعات پرداخته تا کنترل يک يا چند منبع را در داخل يک سازمان مجازي بر عهده بگيرد.
در تمام اين حالات استفاده از پروتکلهاي گريد قابليتهاي توسعه يافتهاي را در اختيار قرار ميدهد (مثل امنيت بين واحدهاي سازماني مختلف) و امکان برقراري ارتباط با ديگر تکنولوژيها (غير از CORBA) فراهم ميآورد.
4.5.1. محاسبات همرده و اينترنت
محاسبات همرده (همان طور که در نرمافزارهايي مثل Napster و Gnutella وجود دارد) و محاسبات اينترنتي(مثل سيستمهاي Entropia) نمونههاي عمومي تري از سيستمهاي کلاسيک مشتري-مجري هستند. امکاناتي از قبيل به اشتراک گذاري و ساختار محاسباتي موجود در اين نرمافزارها بسيار به آنچه که ما در گريد بدان نيازمنديم نزديک است.
در عمل, تمرکز بر روي اين دو محدوده هيچ همپوشاني مهمي با يکديگر ندارد و دليل اين اتفاق اين است که توسعه دهندگان اين سيستمها بيشتر سعي داشتند راه حلهايي پيدا کنند که پروتکلهايي را براي نرمافزار خود پديد آورند نه اينکه يک پروتکل عمومي پديد آورند که به وسيلهي ساير نرمافزارها نيز مورد استفاده واقع شود.
همان طور که اين نرمافزارهاي کاربردي پيچيده تر و احتياج به همکاري بين منابع روشن تر ميشود, همگرايي بيشتري بين محاسبات همرده, اينترنت و گريد به وجود ميآيد.
[1] Transport Layer Security
[2] Single Sign-on
[3] Delegation
[4] Grid Security Infrastructure
[5] Enterprise Java Beans
[6] Java 2 Enterprise Edition
آبجی
3rd June 2010, 04:52 PM
6.1. OGSA[1]
اين معماري, تکنولوژي گريدرا به صورت مجموعهاي از سرويسهاي گريد (GS) نشان ميدهد که خود براي اينکه نيازمنديهاي گريد را برطرف کند, يک نمونهي توسعه يافته از وب سرويس است. دليل اصلي توسعهي سرويس وب به سرويس گريد مديريت حالات مختلف, هويت شناسي[2], جلسهها[3] و سيکلهاي حيات آنها ميباشد.
چنين چارچوبي بايد نيازمنديهاي سازمانهاي مجازي و گريد را به طور کامل برطرف کند. براي مثال بايد قابليت جابجايي و همکاري منابع ناهمگون را فراهم آورد. همچنين بايد سرويسهاي متداول نظير اعتبارسنجي و تبادل داده را انجام دهد.
در واقع OGSA محصول ترکيب معماري انعطاف پذير و جامعيت پوياي سرويسهاي وب و معماري مقياس پذير و توزيع شدهي گريد است. در ادامه به بررسي سرويسهاي وب و OGSA خواهيم پرداخت.
1.6.1. سرويسهاي وب
سرويسهاي وب معماري مجتمعي هستند که طراحي شده اند تا به سيستمهاي اطلاعاتي که به صورت مستقل اجرا ميشوند اجازه دهند که با يکديگر تبادل اطلاعات داشته باشند. تعريف آنها در استانداردهاي W3C به طور کامل بيان شده است و شرکتهاي بزرگي مثل IBM, Oracle و Microsoft به طور فعال بر آن نظارت دارند.
تعريف سرويس وب به اين صورت ميباشد:
"وب سرويس يک بستر و يک بخش نرمافزار مستقل از پياده سازي است که ميتواند
· به وسيلهي زبان توصيف سرويس تعريف شود
· توسط بخش ثبت سرويسها ثبت شود.
· از طريق يک مکانيزم استاندارد درک و فهميده شود(هنگام اجرا يا طراحي)
· از طريق يک واسط برنامه نويسي نرمافزاري(API) و معمولا بر روي شبکه فراخواني شود.
· با ساير سرويسها ترکيب شود"[8]
سرويسهاي وب به دو دليل براي ما حائز اهميت است:
1. وظيفهي آنها در متصل کردن چند منبع اطلاعاتي به هم ديگر مشابه چيزي است که ما در گريد به آن نياز داريم. اين به هم پيوستگي براي بسياري از سيستمهايي که قصد استفاده از بستهها و اجزاي مختلف را دارند اهميت ويژهاي دارد.
2. پشتيباني شرکتهاي مختلف از استانداردهاي سرويسهاي وب, زبانهاي توصيفي, بسترها و ابزارهاي توسعهي نرمافزاري زيادي را در اختيار قرار ميدهد. اين امکانات با در اختيار قرار دادن يک چارچوب استاندارد براي توصيف و ترکيب کردن سرويسهاي وب و سرويسهاي گريد به سرويسهاي گريد اجازه توسعهي سريع را ميدهد.
يکي از مشخصههاي مهم سرويسهاي وب وجود زبانهايي است که براي توصيف جنبههاي مختلف بخشهايي است که بايد با هم مجتمع شوند و اين زبان کاملا مستقل از پياده سازي و تکنولوژيهاي محيط است. اين زبانها به طور کلي به وسيلهي XML Schema پياده سازي ميشوند. براي مثال WSDL[4] براي توصيف وظايف و واسطههاي سرويسهاي وب به کار ميرود وWSIL[5] براي پشتيباني سيستمهاي ساده ثبت و بازيابي سرويسها به کار ميرود. درحال حاضر تعداد بسياري پيشنهاد براي بازنگري اين زبان وجود دارد تا امکاناتي مثل کيفيت سرويس, وضعيت سرويس و انواع داده پيچيده تري را به اين زبان اضافه گردد.
2.6.1.سرويس OGSA
سيستمي که بر اساس OGSA طراحي ميشود ترکيبي از سرويسهاي گريد خواهد بود. هر سرويس گريد يک سرويس وب است که به وسيله WSDL تعريف ميشود. نمونههاي توسعه يافتهاي از WSDL در حال تعريف شدن هستند تا مشخصههاي خاص گريد را به اين زبان بيافزايند. اين نسخه توسعه يافتهي WSDL به نامGSDL [6] معروف است.
يک سرويس گريد بايد واسطههاي معيني را پياده سازي کند, سيکل حيات مشخصي داشته باشد و در اين سيکل حيات به وسيلهي GSH[7] به طور يکتا قابل شناسايي باشد. مديريت سيکل حيات شامل يک مدل مرحلهاي است تا بتواند بر روي ملزومات سيستم محدوديت قرار دهد, هنگامي که اختلال جزيي[8] در سيستم رخ دهد از بروز نابودي دادههاي دائمي جلوگيري کند و استقلال سيستم را تضمين کند.
يک سرويس گريد ممکن است که بعضي از مشخصههاي خود را از طريق عناصر داده سرويس (SDE) به نمايش گذارد. اين عناصر داده سرويس ميتوانند ايستا يا پويا باشند. آنهايي که ايستا هستند در طول سيکل حيات سرويس گريد ثابت ميمانند. اطلاعات اين عناصر داده سرويس با استفاده از WSDL قابل فهم خواهد بود. آنهايي که پويا هستند براي نمايش وضعيت سرويس گريد به کار ميروند. از اين عناصر داده سرويس معمولا براي آناليز سرويسهاي گريد استفاده ميکنند. براي مثال با استفاده از ابزارهاي خاصي کارايي سرويس, شناسايي خطاهاي پيش آمده و آناليز پيشرفت سرويس, محاسبه و تعيين ميشود. عناصر داده سرويس با استفاده از XML Schema پياده ميشوند و به سادگي قابل پرس و جو[9] ميباشند.
در عناصر داده سرويس مکانيزمهاي اخطار يک رويداد[10], ثبت و انتشار پشتيباني شده است و توابعي که در واسطههاي عناصر داده سرويس وجود دارند فقط اعتبار سنجي و ثبت و درک سرويسها ميباشد.
3.6.1. تاريخچه OGSA
نويسندگان OGSA انتظار داشتند که اولين پياده سازي OGSA که بر روي Globus Toolkit 3 صورت گرفت تمام نيازمنديهاي اين نرمافزار را برطرف کند و تمام امکاناتي را که Globus Toolkit 2 فراهم کرده بود را نيز داشته باشد و در واقع نيز OGSA فرصت خوب و مناسبي براي طراحي دوباره تکنولوژيGlobus بود. اگر چه اين روش بسيار مفيد خواهد بود ولي تغييرات زيادي بايد از نظر معنايي در سيستم داده شود.
به خاطر اينکه سرمايه گذاريهاي بسياري بر روي گريدهاي قديمي انجام شده بود, به وجود آوردن يک تغيير اساسي در ساختار گريد باعث ايجاد نگراني در ميان اين شرکتها گشت. به همين دليل بايد نيرويي آنها را وادار ميکرد که از اين تکنولوژي جديد استفاده کنند و آن را به عنوان پايه براي تکنولوژيهاي بعد گريد در نظر گيرند. بحث بر پذيرفتن OGSA به عنوان پايهي تکنولوژيهاي آيندهي گريد به سه فاکتور اساسي وابسته ميباشد: سياسي, بازرگاني و تکنولوژيکي.
از نظر سياسي, براي اينکه اين تکنولوژي فراگير باشد, کيفيت سرويس بالايي داشته باشد و تمام شرکتهايي که بر روي گريد کار ميکنند از اين استاندارد استفاده کنند, موسسهي eScience وظيفهاي را بر عهده گرفت که شرکتهاي مختلف را از لحاظ قانوني مجبور کند که اين استاندارد را رعايت کنند و در صورت تخلف مورد پي گرد قرار گيرند.
از نظر بازرگاني, ابزارهاي برنامه نويسي و يک بستر مناسب براي گريد در حال حاضر وجود ندارد و اين امر به اين دليل است که منابع موسسهي eScience در برابر تقاضاي بسيار زياد براي يک بستر کامل و استاندارد گريد ضعيف و اندک است. از آنجايي که ساخت چنين بستري به نيروي کار بالا و هزينههاي سنگين وابسته است شرکتهاي تجاري مختلفي سعي در پشتيباني مالي اين پروژه دارند تا يک بستر استاندارد براي گريد پديد آيد.
از نظر تکنولوژيکي, OGSA به طور وسيعي به مهندسي نرمافزار وابسته است. در حال حاضر بستههاي نرمافزاري که براي گريد وجود دارد عموما زياد ساخت يافته نيستند و توسعه دهندگان اين سيستمها را دچار سردرگمي ميکنند. اين عدم وجود ساختار منظم باعث افزايش هزينه نگهداري و توسعهي بستر گريد ميشود.
به هر حال با تعريف GSDLها و استفادهي برنامه نويسان از آنها به گونهاي اين مشکل کمتر احساس ميشود و زبان استانداردي براي توسعه دهندگان پديد آمده است.
4.6.1. چالشهاي پيش روي OGSA
براي اينکه استانداردهاي OGSA تامين شوند چالشهاي زيادي وجود دارد. رسيدن به استانداردهايي که در تمام نقاط دنيا پذيرفته باشند براي مجتمع کردن سرويسهاي وب و گريد يکي از واضح ترين و مهم ترين چالشها است. ما در اين قسمت بر روي مشکلات فني تر تمرکز خواهيم کرد.
· انواع ابتدايي[11] مختلف که براي نرمافزارهاي کاربردي علمي استفاده ميشوند بايد در يک XML Schema تعريف شده و به وسيلهي تمام گريدهاي تعريف شده در دنيا مورد قبول واقع شوند, در غير اين صورت هر شبکهاي از استانداردهاي خود استفاده کرده و هماهنگ کردن آنها مقدور نخواهد بود.
· دقت زيادي در تعريف GSDLها بايد وجود داشته باشد تا اين سرويسها به صورت جامع و مانع تعريف شده و نيز استفادههاي فزايندهي آينده از اين زبان را نيز پشتيباني کند.
· بسترهاي استانداردي نياز است که بر روي آنها سرويسهاي گريد و نرمافزارهاي کاربردي پياده شوند.
· بستري براي اعلان خطاهاي سيستم(شامل کشف خطا, گزارش آن, نحوه برطرف کردن خطاهاي جزيي و غيره) و پاسخ گويي به آنها بايد ايجاد شود.
· بستري براي مديريت و توسعه. اين بستر امکاناتي را در اختيار قرار خواهد داد تا به وسيله آنها رفتار گريد را مديريت کرده و نيز توانايي افزودن,حذف و ويرايش سرويسهاي گريد را به صورت پويا داشته باشيم.
· سرويسهاي هماهنگ کنندهاي بايد پياده سازي شوند که بتوانند سرويسهاي مختلف گريد را با يکديگر هماهنگ کنند.
· روشهاي تست يکي از اساسي ترين نيازهايي هستند که به عنوان معيارهايي از کارايي گريد بايد تعريف شده و پياده سازي شوند.
· پشتيباني از گريدهاي متحرک[12] که به طور نا پيوسته به شبکه متصل ميشوند و نوعي تبادل اطلاعات نامعتبر(به دليل وجود ارتباط غير قابل اطمينان) دارند يکي ديگر از چالشهاي پيش روي گريد است.
در حال حاضر اين چالشها در برابر معماري کلاسيک گريد قرار دارند که گروههاي فعال در مجمع گريدهاي عمومي[13] آنها را در نظر دارند. OGSA يک چهارچوب مناسب را فراهم ميکند که اين چالشها را مورد توجه قرار داده است. براي مثال واسطهايي را در اختيار قرار ميدهد تا بتوان GSDLها را تعريف کرد.
[1] Open Grid Services Architecture
[2] Identification
[3] Sessions
[4] Web Service Description Language
[5] Web Services Inspection Language
[6] Grid Services Description Language
[7] Grid Service Handle
[8] Partial Failure
[9] Query
[10] Event Notification
[11] primitive
[12] mobile
[13] Global Grid Forum
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.