AreZoO
3rd June 2010, 02:10 AM
شعر متفاوط
http://img.tebyan.net/big/1387/10/16611827422574163202531081202157217712342.jpg
خیر! خودشان متوجه معضل "ت" دو نقطه هستند اما چون تفاوت خیلی متفاوط بودن را نمی شد معمولی همین طور معمولی به عرض شما برسانند آمدند ت ی دو نقطه اش را دسته دار کردند که از همین اول گفته باشند " حرچه طا به هال عز موئلمطان یاد گرفطه عید بی خیال شوید!"
"شعر متفاوط" تلاشی برای بر هم ریختن تفکرات سنتی در باب شعر و نتیجه ی قلمه زدن تحولات فکری -فلسفی اروپا به تنه ی کلفت ادبیات فارسی است . البته این خوشبینانه ترین تعریف برای جریانهای شعریی است که در بعضی از آنها تنها "حروف" نوشته می شوند و حتی شاعر ( شائر؟) سعی دارد بنیان معناگرایی در کوچکترین واحد معنا دار زبان - کلمه- را نیز بر اندازد. توجه مطلق به فرم تا جایی که شعر به نقاشی برسد ( شعر کانکریت) یا توجه رادیکال به صدا (شعر صوتی) تا جایی که اساسا نشود شعر را نوشت دو گونه ی بسیار مشهور از اشعار متفاوط هستند. در ایران جریانهای این چنینی را اصطلاحا "شعر دهه هفتاد" می خوانیم. افرادی مانند سید علی صالحی ، هوشنگ ایرانی ، ید الله رویایی از جمله شعرای مؤلف در جریان شعر دهه هفتاد بودند.
شعرهای "چند صدایی"، با تم گریز از مرکز و اسکیزوفرنیکال و "شعر نگاره ای"( موسوم به "شعرتوگراف"، "وسط چین"،"مربع" ، احیای معما و چیستان های منظوم قدیمی در شکل شعری نو با عنوان "لغز"، احیای گونه ی جدید شعر "کانکریت" با عنوان "خواندیدنی" ) ، شعر "گفتار" ، "شعرحرکت" و همچنین "کاریکلماتورهای اپیزودی" با عنوان "شعرهای چند صدایی" و شعر هایی که از حس آمیزی و خرق عادت و استعاره با مضون اصلی طنز با عنوان "فرانو" گرایشهای شعر دهه هفتاد هستند.
این جریان های شعری متعاقب تغییرات بنیادین در حوزه ی مسائل سیاسی و اجتماعی و تغییر در مناسبات اطلاع رسانی جهان با ظهور ابر رایانه ها نیز مهندسی ژنتیک، تسخیر کرات، پایان یافتن دنیای دو قطبی، و شکست تلخ اردوگاه کمونیسم و جای گزینی خرده تفکرات ملل و به نوعی ورود پر چالش علوم نظری همچون:"فلسفه و زیبایی شناسی سایر هنرها و مبتلا به آن اینترنت، راه افتادن سایت ها و وبلاگ نویسی خبری و ادبی و هنری، ماهواره، بلوتوس های تلفن های همراه و مخلص کلام دگردیسی اساسی در وظایف رسانه ای در اواخر دهه ی شصت و تکثر گرایی مطرح در اندیشه های فلسفی شکل گرفتند.
شعر مضمون گرای دهه های چهل و پنجاه در دهه ی هفتاد به نوعی تعدیل می شود و زبان و بازی های زبانی در این شعر ها نقش پر رنگ تری به خود می گیرد .به طور کلی در این نوع شعری کلان نگری در ابعاد معرفتی و فلسفی جای خود را به تفرد ، جزئیات ، پرهیز از ادبیت و توجه به منسبات زبان کوجه و بازار می بخشد و فضای شعر به خواننده اجازه می دهد که به تاویل و تفسیرهایی شخصی دست پیدا کند . صور خیال و به ویژه در برخی استعاره از شعرهای شاعران این جریان حذف و به جای آن عناصر عینی پیرامون شاعر به عنوان دال و نه مدلول در اختیار خواننده قرار می گیرد تا ناگفته ها ی دیگر شاعر در ذهن او ساخته شود.
در دو مقاله ی بعد سعی در معرفی 2 گونه عمده ازین جریانها را داریم ، شعر صوتی و شعر کانکریت . و البته نا گفته واضح است که از آنجایی که این حرکات زبانی یا آنگونه که می گویند " شعر" ها خاستگاهی ایرانی ندارند در معرفی آنان هم بیشتر سبقه های فرنگی مد نظر خواهد بود.
http://img.tebyan.net/big/1387/10/16611827422574163202531081202157217712342.jpg
خیر! خودشان متوجه معضل "ت" دو نقطه هستند اما چون تفاوت خیلی متفاوط بودن را نمی شد معمولی همین طور معمولی به عرض شما برسانند آمدند ت ی دو نقطه اش را دسته دار کردند که از همین اول گفته باشند " حرچه طا به هال عز موئلمطان یاد گرفطه عید بی خیال شوید!"
"شعر متفاوط" تلاشی برای بر هم ریختن تفکرات سنتی در باب شعر و نتیجه ی قلمه زدن تحولات فکری -فلسفی اروپا به تنه ی کلفت ادبیات فارسی است . البته این خوشبینانه ترین تعریف برای جریانهای شعریی است که در بعضی از آنها تنها "حروف" نوشته می شوند و حتی شاعر ( شائر؟) سعی دارد بنیان معناگرایی در کوچکترین واحد معنا دار زبان - کلمه- را نیز بر اندازد. توجه مطلق به فرم تا جایی که شعر به نقاشی برسد ( شعر کانکریت) یا توجه رادیکال به صدا (شعر صوتی) تا جایی که اساسا نشود شعر را نوشت دو گونه ی بسیار مشهور از اشعار متفاوط هستند. در ایران جریانهای این چنینی را اصطلاحا "شعر دهه هفتاد" می خوانیم. افرادی مانند سید علی صالحی ، هوشنگ ایرانی ، ید الله رویایی از جمله شعرای مؤلف در جریان شعر دهه هفتاد بودند.
شعرهای "چند صدایی"، با تم گریز از مرکز و اسکیزوفرنیکال و "شعر نگاره ای"( موسوم به "شعرتوگراف"، "وسط چین"،"مربع" ، احیای معما و چیستان های منظوم قدیمی در شکل شعری نو با عنوان "لغز"، احیای گونه ی جدید شعر "کانکریت" با عنوان "خواندیدنی" ) ، شعر "گفتار" ، "شعرحرکت" و همچنین "کاریکلماتورهای اپیزودی" با عنوان "شعرهای چند صدایی" و شعر هایی که از حس آمیزی و خرق عادت و استعاره با مضون اصلی طنز با عنوان "فرانو" گرایشهای شعر دهه هفتاد هستند.
این جریان های شعری متعاقب تغییرات بنیادین در حوزه ی مسائل سیاسی و اجتماعی و تغییر در مناسبات اطلاع رسانی جهان با ظهور ابر رایانه ها نیز مهندسی ژنتیک، تسخیر کرات، پایان یافتن دنیای دو قطبی، و شکست تلخ اردوگاه کمونیسم و جای گزینی خرده تفکرات ملل و به نوعی ورود پر چالش علوم نظری همچون:"فلسفه و زیبایی شناسی سایر هنرها و مبتلا به آن اینترنت، راه افتادن سایت ها و وبلاگ نویسی خبری و ادبی و هنری، ماهواره، بلوتوس های تلفن های همراه و مخلص کلام دگردیسی اساسی در وظایف رسانه ای در اواخر دهه ی شصت و تکثر گرایی مطرح در اندیشه های فلسفی شکل گرفتند.
شعر مضمون گرای دهه های چهل و پنجاه در دهه ی هفتاد به نوعی تعدیل می شود و زبان و بازی های زبانی در این شعر ها نقش پر رنگ تری به خود می گیرد .به طور کلی در این نوع شعری کلان نگری در ابعاد معرفتی و فلسفی جای خود را به تفرد ، جزئیات ، پرهیز از ادبیت و توجه به منسبات زبان کوجه و بازار می بخشد و فضای شعر به خواننده اجازه می دهد که به تاویل و تفسیرهایی شخصی دست پیدا کند . صور خیال و به ویژه در برخی استعاره از شعرهای شاعران این جریان حذف و به جای آن عناصر عینی پیرامون شاعر به عنوان دال و نه مدلول در اختیار خواننده قرار می گیرد تا ناگفته ها ی دیگر شاعر در ذهن او ساخته شود.
در دو مقاله ی بعد سعی در معرفی 2 گونه عمده ازین جریانها را داریم ، شعر صوتی و شعر کانکریت . و البته نا گفته واضح است که از آنجایی که این حرکات زبانی یا آنگونه که می گویند " شعر" ها خاستگاهی ایرانی ندارند در معرفی آنان هم بیشتر سبقه های فرنگی مد نظر خواهد بود.