B a R a N
1st June 2010, 01:06 PM
تعريف مزيت رقابتي :خصوصيت يا ويژگي مثبت هر شخص -سازمان يا كشور را گويند كه با اتكا به آن مي تواند در يك رقابت رتبه برتري را كسب كن.
براي حفظ مزيت رقابتي در يك صنعت، عوامل تعيينكننده بايد به گونهاي يكديگر را حمايت كنند تا محيطي بوجود آيد كه رقباي خارجي قادر به مشابهسازي آن نباشند.
عوامل تعيينكننده مزيت رقابتي بر يكديگر تاثير گذاشته و در طول زمان تقويت ميشوند به گونهاي كه منجر به مزيت رقابتي در يك صنعت ميگردد. در عمل هر عامل بر ديگر عوامل تاثير ميگذارد ولي تشخيص ميزان اين تاثير و رابطه علي و معلولي آنها چندان روشن نيست.
به طور كلي عوامل به دو دسته تقسيم مي شود: عوامل عمومي، همانند سيستم حمل و نقل و آموزش متوسطه، كه در تمام كشورها وجود دارد. تفاوت اساسي در عوامل عمومي كشورها، در ميزان سرمايه گذاري، انتظارات از آنها، و ميزان درگيري سازمانهاي متولي آنها در ايجاد عوامل است. اين عوامل در ايجاد مزيت براي يك كشور نقشي نداشته بلكه بعنوان زير ساختي براي پيشرفت يك كشور لازمند.
آنچه در ايجاد مزيت رقابتي داراي اهميت است وجود مكانيسمهاي كارا در ايجاد و ارتقاء عوامل تخصصي و پيشرفته ميباشد همانند پژوهشكدههاي درجه يك در سطح جهان. ميزان سرمايهگذاري دولتي و خصوصي در چنين مكانيسمهايي بستگي به صنايعي دارد كه در يك كشور وجود داشته و يا ميخواهد ايجاد شود. براي مثال، دانمارك كه داراي مزيت در بيولوژي و طراحي ميز و صندلي داراي بهترين مراكز تحقيقاتي در اين زمينهها است يا زماني كه صنايع شيميايي آلمان داراي مزيت بود، بهترين برنامههاي آموزشي شيمي در آن به اجرا در ميآمد. اما سؤال اين است كه در چه كشورهايي چنين مكانيسمهايي بوجود ميآيد؟ شكي نيست كه ساير تعيين كنندههاي مزيت رقابتي نقشي اساسي در شكل گيري آن مكانيسمها دارند. اين تاثيرات در شكل زير ملاحظه مي گردد.
مدل الماس پورتر
http://www.novinupload.com/images/99614680889896461181_thumb.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.novinupload.co m%2Fviewer.php%3Ffile%3D99614680889896461181.jpg)
ايجاد عوامل توليد بيشتر از هر چيز تحت تاثير رقابت داخلي است. يك رقابت جدي ميان رقباي داخلي باعث غناي مهارتهاي نيروي كار، تكنولوژيهاي مرتبط، اطلاعات مربوط به بازار و زيرساختهاي تخصصي خواهد شد. شركتها به صورت انفرادي يا از طريق انجمنهاي حرفهاي و به منظور عقب نماندن از ساير رقبا مكانيسمهايي براي ايجاد عوامل تدارك ميبينند. اين مكانيسمها ميتواند در قالب برنامههاي ويژه در دانشگاهها و موسسات حرفهاي دولتي، و يا چاپ مجلات مربوط به يك صنعت خاص اجرا شوند. توجيه سرمايهگذاريهاي آلمان در پشتيباني صنايع شيميايي از اين موضوع ناشي ميشود. از سوي ديگر، رقباي داخلي، نيروي كار را ترغيب به كسب مهارتهاي ويژه ميكنند. بعلاوه، واقع شدن رقبا در يك منطقه جغرافيايي تاثير رقابت داخلي بر ايجاد عوامل را بيشتر مينمايد كه در اين زمينه وجود چهار دانشگاه تخصصي فعال در زمينه خودروسازي در جنوب آلمان را ميتوان به عنوان نمونه ذكر كرد. شركتهاي بزرگ قادر به تدارك چنين مكانيسمهاي هستند ليكن وجود يك رقابت داخلي باعث كاهش ريسك، تنوع برنامههاي آموزشي و رقابت براي تامين هزينههاي آموزشي ميشود. بهرحال شركتهاي داخلي بايد نياز به ارتقاء عوامل توليدشان را احساس كرده و به طور فعال در آن سرمايهگذاري كنند.
وجود صنايع پشتيبان و مرتبط بر مقدار و پيشرفت ايجاد عوامل تاثير ميگذارد. بدينگونه كه آنها مكانيسمهاي ايجاد و ارتقاء عوامل تخصصي خود را دارا بوده و يا تحريك مينمايند. تهدادي از اين عوامل قابل انتقال ميباشند. براي مثال دورههاي آموزشي، نيروي تخصصي و امكانات تحقيقاتي صنايع بيولوژي دانمارك، كه براي صنايع غذايي تدارك ديده شده بود، بر موفقيت صنايع آنزيم، انسولين و افزودنيهاي خوراكي تاثير گذاشته است. وجود گروهي از صنايع كه نيازمند نهادهها، مهارتها و زيرساختهاي مشتركي هستند دولت، موسسات آموزشي، شركتها و افراد را ترغيب ميكند كه در مكانيسمهاي ايجاد عوامل سرمايهگذاري كنند. براي مثال، وجود شركتهاي متعدد در زمينه كامپيوتر و الكترونيك بسياري از دانشگاهها را به سمت ايجاد دورههايي در اين زمينه سوق داده كه نتيجه آن منتفع شدن آنها از مراكز علمي، دانش، نيروي انساني ماهر و زيرساختهاي تخصصي مي باشد.
از سوي ديگر تقاضاي نامتناسب براي يك محصول، و متقاضيان متوقع سرمايهگذاري دولت و بخش خصوصي را به سمت ايجاد عوامل سوق ميدهد. در نتيجه عوامل پيشرفته و تخصصي توليد براي رفع فشار نيازهاي داخلي ايجاد خواهد شد. بعنوان مثال، سوئد و نروژ بدليل نياز به حمل و نقل دريايي موسسات علمي و آموزشي در زمينه اقيانوسشناسي و كشتيسازي تاسيس نمودند.
بدين ترتيب در طول زمان سرمايه گذاري در ايجاد عوامل افزايش مييابد. تاثير ساير عوامل تعيينكننده موجب يك حركت مستمر در ايجاد عوامل تخصصي خواهد شد. آنچه كه كشورهاي مختلف را در اين زمينه از هم متمايز مي سازد نرخ و جهت چنين سرمايه گذاريهايي مي باشد.
براي حفظ مزيت رقابتي در يك صنعت، عوامل تعيينكننده بايد به گونهاي يكديگر را حمايت كنند تا محيطي بوجود آيد كه رقباي خارجي قادر به مشابهسازي آن نباشند.
عوامل تعيينكننده مزيت رقابتي بر يكديگر تاثير گذاشته و در طول زمان تقويت ميشوند به گونهاي كه منجر به مزيت رقابتي در يك صنعت ميگردد. در عمل هر عامل بر ديگر عوامل تاثير ميگذارد ولي تشخيص ميزان اين تاثير و رابطه علي و معلولي آنها چندان روشن نيست.
به طور كلي عوامل به دو دسته تقسيم مي شود: عوامل عمومي، همانند سيستم حمل و نقل و آموزش متوسطه، كه در تمام كشورها وجود دارد. تفاوت اساسي در عوامل عمومي كشورها، در ميزان سرمايه گذاري، انتظارات از آنها، و ميزان درگيري سازمانهاي متولي آنها در ايجاد عوامل است. اين عوامل در ايجاد مزيت براي يك كشور نقشي نداشته بلكه بعنوان زير ساختي براي پيشرفت يك كشور لازمند.
آنچه در ايجاد مزيت رقابتي داراي اهميت است وجود مكانيسمهاي كارا در ايجاد و ارتقاء عوامل تخصصي و پيشرفته ميباشد همانند پژوهشكدههاي درجه يك در سطح جهان. ميزان سرمايهگذاري دولتي و خصوصي در چنين مكانيسمهايي بستگي به صنايعي دارد كه در يك كشور وجود داشته و يا ميخواهد ايجاد شود. براي مثال، دانمارك كه داراي مزيت در بيولوژي و طراحي ميز و صندلي داراي بهترين مراكز تحقيقاتي در اين زمينهها است يا زماني كه صنايع شيميايي آلمان داراي مزيت بود، بهترين برنامههاي آموزشي شيمي در آن به اجرا در ميآمد. اما سؤال اين است كه در چه كشورهايي چنين مكانيسمهايي بوجود ميآيد؟ شكي نيست كه ساير تعيين كنندههاي مزيت رقابتي نقشي اساسي در شكل گيري آن مكانيسمها دارند. اين تاثيرات در شكل زير ملاحظه مي گردد.
مدل الماس پورتر
http://www.novinupload.com/images/99614680889896461181_thumb.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.novinupload.co m%2Fviewer.php%3Ffile%3D99614680889896461181.jpg)
ايجاد عوامل توليد بيشتر از هر چيز تحت تاثير رقابت داخلي است. يك رقابت جدي ميان رقباي داخلي باعث غناي مهارتهاي نيروي كار، تكنولوژيهاي مرتبط، اطلاعات مربوط به بازار و زيرساختهاي تخصصي خواهد شد. شركتها به صورت انفرادي يا از طريق انجمنهاي حرفهاي و به منظور عقب نماندن از ساير رقبا مكانيسمهايي براي ايجاد عوامل تدارك ميبينند. اين مكانيسمها ميتواند در قالب برنامههاي ويژه در دانشگاهها و موسسات حرفهاي دولتي، و يا چاپ مجلات مربوط به يك صنعت خاص اجرا شوند. توجيه سرمايهگذاريهاي آلمان در پشتيباني صنايع شيميايي از اين موضوع ناشي ميشود. از سوي ديگر، رقباي داخلي، نيروي كار را ترغيب به كسب مهارتهاي ويژه ميكنند. بعلاوه، واقع شدن رقبا در يك منطقه جغرافيايي تاثير رقابت داخلي بر ايجاد عوامل را بيشتر مينمايد كه در اين زمينه وجود چهار دانشگاه تخصصي فعال در زمينه خودروسازي در جنوب آلمان را ميتوان به عنوان نمونه ذكر كرد. شركتهاي بزرگ قادر به تدارك چنين مكانيسمهاي هستند ليكن وجود يك رقابت داخلي باعث كاهش ريسك، تنوع برنامههاي آموزشي و رقابت براي تامين هزينههاي آموزشي ميشود. بهرحال شركتهاي داخلي بايد نياز به ارتقاء عوامل توليدشان را احساس كرده و به طور فعال در آن سرمايهگذاري كنند.
وجود صنايع پشتيبان و مرتبط بر مقدار و پيشرفت ايجاد عوامل تاثير ميگذارد. بدينگونه كه آنها مكانيسمهاي ايجاد و ارتقاء عوامل تخصصي خود را دارا بوده و يا تحريك مينمايند. تهدادي از اين عوامل قابل انتقال ميباشند. براي مثال دورههاي آموزشي، نيروي تخصصي و امكانات تحقيقاتي صنايع بيولوژي دانمارك، كه براي صنايع غذايي تدارك ديده شده بود، بر موفقيت صنايع آنزيم، انسولين و افزودنيهاي خوراكي تاثير گذاشته است. وجود گروهي از صنايع كه نيازمند نهادهها، مهارتها و زيرساختهاي مشتركي هستند دولت، موسسات آموزشي، شركتها و افراد را ترغيب ميكند كه در مكانيسمهاي ايجاد عوامل سرمايهگذاري كنند. براي مثال، وجود شركتهاي متعدد در زمينه كامپيوتر و الكترونيك بسياري از دانشگاهها را به سمت ايجاد دورههايي در اين زمينه سوق داده كه نتيجه آن منتفع شدن آنها از مراكز علمي، دانش، نيروي انساني ماهر و زيرساختهاي تخصصي مي باشد.
از سوي ديگر تقاضاي نامتناسب براي يك محصول، و متقاضيان متوقع سرمايهگذاري دولت و بخش خصوصي را به سمت ايجاد عوامل سوق ميدهد. در نتيجه عوامل پيشرفته و تخصصي توليد براي رفع فشار نيازهاي داخلي ايجاد خواهد شد. بعنوان مثال، سوئد و نروژ بدليل نياز به حمل و نقل دريايي موسسات علمي و آموزشي در زمينه اقيانوسشناسي و كشتيسازي تاسيس نمودند.
بدين ترتيب در طول زمان سرمايه گذاري در ايجاد عوامل افزايش مييابد. تاثير ساير عوامل تعيينكننده موجب يك حركت مستمر در ايجاد عوامل تخصصي خواهد شد. آنچه كه كشورهاي مختلف را در اين زمينه از هم متمايز مي سازد نرخ و جهت چنين سرمايه گذاريهايي مي باشد.