B a R a N
1st June 2010, 12:43 PM
تعریف مدل کسب و کار، غالباً با دشواری همراه است زیرا در زمینههای متفاوت کسب و کار، معانی متفاوتی از آن برداشت میشود. این نقیصه در تعریف مدلهای نوین کسب و کار الکترونیک بیش از سایر حوزهها احساس میشود. در این باره تحقیقات و فعالیتهای آکادمیک و قابل اتکاء اندکی انجام شده است.
یک متد انجام کسب و کار است به نحوی که توسط آن شرکت بتواند خود را حفظ نموده و بقای خود را تضمین نماید، به عبارت دیگر تولید درآمد کند.
Business Model مشخص میکند که یک شرکت چگونه میتواند پول به دست بیاورد و به این منظور مشخص میکند، این شرکت در زنجیره ارزش در کجا قرار دارد. (مایکل راپا)
تعاریف متعددی از مدلهای کسب و کار شده است. در زیر برخی از مهمترین تعاریف ارائه شده آمده است. برخی از تعاریف، بیان کننده اهدافی هستند که یک مدل کسب و کار دنبال میکند. برخی دیگر بر اجزای اصلی مدلهای کسب و کار و شاید به نوعی بر ارتباطات درونی این اجزاء، متمرکز شدهاند.
تعاریف مدلهای کسب و کار
ماگرتا (۲۰۰۲)
توصیفی است که نحوه فعالیت شرکت را بیان میکند.
پتروویک (۲۰۰۱) آیر و فولاک (۲۰۰۲)
توصیفی از منطق یک سیستم تجاری برای ایجاد ارزش است.
اپلگت (۲۰۰۱)
توصیفی از یک مجوعه کسب و کار که ساختار، روابط بین عوامل ساختاری و همچنین نحوه پاسخدهی آن کسب و کار به دنیای واقعی را بیان میکند.
تیمرز (۱۹۹۸)
طراحی کالا، خدمات و جریانهای اطلاعاتی، شامل توصیفی از بازیگران مختلف کسب و کار و نقشهای آنها، توصیفی از مزایای بالقوه برای بازیگران مختلف کسب و کار و همچنین توصیفی از منابع درآمدی است.
اوستروالدر و پیگنیور (۲۰۰۲)
توصیفی است از ارزشی که یک شرکت به یک یا چند بخش از مشتریان ارائه میدهد. طرحی است از شرکت و شبکه همکاران آن برای ایجاد، بازاریابی و تحویل ارزش و سرمایههای ارتباطی به منظور ایجاد جریاناتی که منجر به کسب درآمدهای مثبت (سود) و باثبات میشوند.
ویل و ویتال (۲۰۰۱)
توصیفی از نقشها و ارتباطات مابین مصرف کنندگان، مشتریان، همپیمانان و عرضه کنندگان یک شرکت است که جریانات اصلی تولیدی، اطلاعاتی و مالی و همچنین منافع اصلی شرکاء را مشخص میکند.
هاوکینز (۲۰۰۱)
توصیفی است از ارتباطات تجاری مابین یک شرکت تجاری و کالاها و خدماتی که آن شرکت در بازار فراهم میکند. به طور خاص مدل کسب و کار، روشی برای ساختاردهی جریانات هزینهای و درآمدی است.
تپسکات (۲۰۰۰)
یک مدل کسب و کار شامل ابداع پیشنهادهایی برای خلق ارزشی جدید است که با دگرگون کردن قوانین رقابت و بسیج افراد و منابع به دنبال سطوح جدیدی از عملکرد است.
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
http://en.wikipedia.org/wiki/Business_model (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fen.wikipedia.org%2 Fwiki%2FBusiness_model)
در مسیر رشد و توسعه بنگاهها، در بسیاری مواقع، مدیریت بنگاه عمدتاً درگیر رفع مشکلات کسب و کار خود و تصمیمگیری در مورد فعالیتهای اجرایی بنگاه میباشد، در حالی که در کنار اقدامات اجرایی، توجه به برنامهریزی مسیر رشد و موفقیت بنگاه و بکارگیری نهایت تجربه و هوشمندی در طرحریزی الگوی کسب و کار بسیار حیاتی و ضروری است.
موفقیت در یک کسب و کار در اثر عوامل مختلفی بدست میآید که یکی از مهمترین و محوریترین آنها طراحی و اجرای یک مدل بهینه کسب و کار در ابتدای کار شرکت است. این مدل که بیانگر الگوی تجاری کردن نوآوریها و ایدههای تجاری نوآورانه است، در واقع مشخص کننده محدوده سودآوری حاصل از نوآوری خواهد بود.
لذا مدل کسب و کار، فرآیند ارتباط دادن فضای نوآوری و تکنولوژی با فضای اقتصادی و کسب و کار است که مطابق شکل زیر، میتوان کارکرد این مدل را نشان داد: http://www.businessplan.ir/images/stories/business_model.jpg
طبق تعریف، مدل کسب و کار بیانگر این است که شرکت چگونه جایگاه خود را در زنجیره ارزش تولید محصول یا ارائه خدمت تعیین میکند، به نحوی که مدل درآمدی پایداری را برای خود ایجاد کند. در هر حال، پارادایم اصلی این است که «شرکت با چه مدلی درآمدزایی می کند؟»
امروزه با توجه به شدت یافتن رقابت بنگاهها و افزایش امکان کپیبرداری از ایدههای تجاری، داشتن یک طرح منطقی و مستحکم برای کسب و کار، به صورت یک باید درآمده است که در نبود آن، بنگاهها دچار لغزشها و تغییر جهتهای مختلف خواهند شد. این مدل به بنگاه کمک میکند تا با رویکردی بروننگر به مدیریت کسب و کار خود بپردازد و امور شرکت را به سردرگمی، تشویش و شانس و اقبال وانگذارد.
اگر یک طرح تجاری به خوبی طراحی و اجرا شود، شکوفائی و حیات بلندمدت بنگاه را تضمین میکند. مهمترین اثربخشی یک طرح تجاری در مرحله نوشتن طرح به وقوع میپیوندد، چرا که باعث شفافتر شدن دیدگاهها و همگرایی بیشتر مجموعههای درونسازمانی میشود و این امر مستقل از این است که لزوماً آن طرح عیناً اجرا شود.
در واقع، مرحله تفکر و برنامهریزی جهت خلق طرح کسب و کار سبب میشود مدیران و کارکنان بنگاه به جای تمرکز صرف بر موقعیت و محدودیتهای فعلی، به دنبال تصویر بهینه آینده بنگاه خود باشند. همچنین راهبردها و مأموریت شرکت مشخصتر میشود.
لازم به ذکر است که به طور معمول، یک مدل کسب و کار در طی مسیر رشد و تکامل بنگاه به صورت مستمر مرور میشود تا مجموعه اهداف و برنامههای آن با آنچه در عمل اجرا میشود یا به وقوع میپیوندد، مقایسه شده و برنامهها و اقدامات اصلاحی انجام گیرد. بالاخص در زمانهایی که اهداف مالی بنگاه برآورده نمیشود، لزوم بازنگری و تغییرات مدل کسب و کار شرکت بیشتر میشود.
لذا مدل کسب و کار باید به گونهای باشد تا بتواند به نوعی دارای فرآیند خودارزیابی باشد و بتوان آن را به طور مداوم مورد تصحیح قرار داد. این ارزیابیها و بازنگریهای مداوم، در اثر یادگیری از تجربیات، تغییرات بازار، تغییرات تکنولوژیها و سایر تحولات و تغییرات ممکن، بعضی فعالیتها و برنامههای جدید به کار گرفته میشوند و برخی از رئوس فعالیتهای قبلی کنار گذاشته میشوند.
bp (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.businessplan.i r%2Fcontent%2Fview%2F116%2F41%2F)
یک متد انجام کسب و کار است به نحوی که توسط آن شرکت بتواند خود را حفظ نموده و بقای خود را تضمین نماید، به عبارت دیگر تولید درآمد کند.
Business Model مشخص میکند که یک شرکت چگونه میتواند پول به دست بیاورد و به این منظور مشخص میکند، این شرکت در زنجیره ارزش در کجا قرار دارد. (مایکل راپا)
تعاریف متعددی از مدلهای کسب و کار شده است. در زیر برخی از مهمترین تعاریف ارائه شده آمده است. برخی از تعاریف، بیان کننده اهدافی هستند که یک مدل کسب و کار دنبال میکند. برخی دیگر بر اجزای اصلی مدلهای کسب و کار و شاید به نوعی بر ارتباطات درونی این اجزاء، متمرکز شدهاند.
تعاریف مدلهای کسب و کار
ماگرتا (۲۰۰۲)
توصیفی است که نحوه فعالیت شرکت را بیان میکند.
پتروویک (۲۰۰۱) آیر و فولاک (۲۰۰۲)
توصیفی از منطق یک سیستم تجاری برای ایجاد ارزش است.
اپلگت (۲۰۰۱)
توصیفی از یک مجوعه کسب و کار که ساختار، روابط بین عوامل ساختاری و همچنین نحوه پاسخدهی آن کسب و کار به دنیای واقعی را بیان میکند.
تیمرز (۱۹۹۸)
طراحی کالا، خدمات و جریانهای اطلاعاتی، شامل توصیفی از بازیگران مختلف کسب و کار و نقشهای آنها، توصیفی از مزایای بالقوه برای بازیگران مختلف کسب و کار و همچنین توصیفی از منابع درآمدی است.
اوستروالدر و پیگنیور (۲۰۰۲)
توصیفی است از ارزشی که یک شرکت به یک یا چند بخش از مشتریان ارائه میدهد. طرحی است از شرکت و شبکه همکاران آن برای ایجاد، بازاریابی و تحویل ارزش و سرمایههای ارتباطی به منظور ایجاد جریاناتی که منجر به کسب درآمدهای مثبت (سود) و باثبات میشوند.
ویل و ویتال (۲۰۰۱)
توصیفی از نقشها و ارتباطات مابین مصرف کنندگان، مشتریان، همپیمانان و عرضه کنندگان یک شرکت است که جریانات اصلی تولیدی، اطلاعاتی و مالی و همچنین منافع اصلی شرکاء را مشخص میکند.
هاوکینز (۲۰۰۱)
توصیفی است از ارتباطات تجاری مابین یک شرکت تجاری و کالاها و خدماتی که آن شرکت در بازار فراهم میکند. به طور خاص مدل کسب و کار، روشی برای ساختاردهی جریانات هزینهای و درآمدی است.
تپسکات (۲۰۰۰)
یک مدل کسب و کار شامل ابداع پیشنهادهایی برای خلق ارزشی جدید است که با دگرگون کردن قوانین رقابت و بسیج افراد و منابع به دنبال سطوح جدیدی از عملکرد است.
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
http://en.wikipedia.org/wiki/Business_model (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fen.wikipedia.org%2 Fwiki%2FBusiness_model)
در مسیر رشد و توسعه بنگاهها، در بسیاری مواقع، مدیریت بنگاه عمدتاً درگیر رفع مشکلات کسب و کار خود و تصمیمگیری در مورد فعالیتهای اجرایی بنگاه میباشد، در حالی که در کنار اقدامات اجرایی، توجه به برنامهریزی مسیر رشد و موفقیت بنگاه و بکارگیری نهایت تجربه و هوشمندی در طرحریزی الگوی کسب و کار بسیار حیاتی و ضروری است.
موفقیت در یک کسب و کار در اثر عوامل مختلفی بدست میآید که یکی از مهمترین و محوریترین آنها طراحی و اجرای یک مدل بهینه کسب و کار در ابتدای کار شرکت است. این مدل که بیانگر الگوی تجاری کردن نوآوریها و ایدههای تجاری نوآورانه است، در واقع مشخص کننده محدوده سودآوری حاصل از نوآوری خواهد بود.
لذا مدل کسب و کار، فرآیند ارتباط دادن فضای نوآوری و تکنولوژی با فضای اقتصادی و کسب و کار است که مطابق شکل زیر، میتوان کارکرد این مدل را نشان داد: http://www.businessplan.ir/images/stories/business_model.jpg
طبق تعریف، مدل کسب و کار بیانگر این است که شرکت چگونه جایگاه خود را در زنجیره ارزش تولید محصول یا ارائه خدمت تعیین میکند، به نحوی که مدل درآمدی پایداری را برای خود ایجاد کند. در هر حال، پارادایم اصلی این است که «شرکت با چه مدلی درآمدزایی می کند؟»
امروزه با توجه به شدت یافتن رقابت بنگاهها و افزایش امکان کپیبرداری از ایدههای تجاری، داشتن یک طرح منطقی و مستحکم برای کسب و کار، به صورت یک باید درآمده است که در نبود آن، بنگاهها دچار لغزشها و تغییر جهتهای مختلف خواهند شد. این مدل به بنگاه کمک میکند تا با رویکردی بروننگر به مدیریت کسب و کار خود بپردازد و امور شرکت را به سردرگمی، تشویش و شانس و اقبال وانگذارد.
اگر یک طرح تجاری به خوبی طراحی و اجرا شود، شکوفائی و حیات بلندمدت بنگاه را تضمین میکند. مهمترین اثربخشی یک طرح تجاری در مرحله نوشتن طرح به وقوع میپیوندد، چرا که باعث شفافتر شدن دیدگاهها و همگرایی بیشتر مجموعههای درونسازمانی میشود و این امر مستقل از این است که لزوماً آن طرح عیناً اجرا شود.
در واقع، مرحله تفکر و برنامهریزی جهت خلق طرح کسب و کار سبب میشود مدیران و کارکنان بنگاه به جای تمرکز صرف بر موقعیت و محدودیتهای فعلی، به دنبال تصویر بهینه آینده بنگاه خود باشند. همچنین راهبردها و مأموریت شرکت مشخصتر میشود.
لازم به ذکر است که به طور معمول، یک مدل کسب و کار در طی مسیر رشد و تکامل بنگاه به صورت مستمر مرور میشود تا مجموعه اهداف و برنامههای آن با آنچه در عمل اجرا میشود یا به وقوع میپیوندد، مقایسه شده و برنامهها و اقدامات اصلاحی انجام گیرد. بالاخص در زمانهایی که اهداف مالی بنگاه برآورده نمیشود، لزوم بازنگری و تغییرات مدل کسب و کار شرکت بیشتر میشود.
لذا مدل کسب و کار باید به گونهای باشد تا بتواند به نوعی دارای فرآیند خودارزیابی باشد و بتوان آن را به طور مداوم مورد تصحیح قرار داد. این ارزیابیها و بازنگریهای مداوم، در اثر یادگیری از تجربیات، تغییرات بازار، تغییرات تکنولوژیها و سایر تحولات و تغییرات ممکن، بعضی فعالیتها و برنامههای جدید به کار گرفته میشوند و برخی از رئوس فعالیتهای قبلی کنار گذاشته میشوند.
bp (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.businessplan.i r%2Fcontent%2Fview%2F116%2F41%2F)