PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله کارمندان و کارکنان امپراطوري هخامنشي



باستان شناس
1st June 2010, 12:49 AM
کارمندان و کارکنان امپراطوري هخامنشي (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Faryapersia3d.parsi blog.com%2F1407474.htm)




منطقه پارس و المائيس به شش حوزه تقسيم شده بود.



1-تخت جمشيد و حومه
2-شيراز و حومه
3-منطقه جنوب غربي پارس
4-منطقه جنوب پارس
5-منطقه شمال غربي
6-المائيس



تخت جمشيد، مرکز ديوان اداري و مقر بالاترين مقام مديريت کشور بود.


رشته هاي ديوان اداري در تخت جمشيد، تماما به دستهاي رئيس تشريفات و قائم مقام وي ختم ميشد.


خزانه دار دربار که مسئول اداره خزانه شاهي و ديگر خزانه هاي سرزمين مرکزي شاهنشاهي هخامنشيان بود، زير نظر اين دو قرار داشت.


در استانهاي ديگر، اين مقام با ساتراپها بود که وظايفي همانند رئيس تشريفات و چون او هر يک براي خود قائم مقام و خزانه دار کل داشتند.


ديگر نهادهاي نظام ديواني را نيز ميتوانيم به همين روال مجسم کنيم. در مرحله بعد، (کاخ دار) بود که مقامي همپايه خزانه دار داشت.


کار اصلي او عزل و نصب و ترتيب دادن جيره کارگران و داراي حوزه نفوذي بسيار وسيع بود.


اما در حالي که مسئول تمامي سرزمين مرکزي هخامنشيان يک خزانه دار بود، پيوسته ما با دو نفر با عنوان کاخ دار، روبرو ميشويم.


يکي از اين دو مسئول بخش شمال پارس تا سرزمين المائيس و مرکز فرماندهي اش در عيلام بود و ديگري مسئول جنوب و جنوب شرقي پارس و مقر اداري اش در شيراز بود.


کار اصلي اين دو، تضمين به موقع جيره هزاران کارگر بود.
حتي رئيس تشريفات و قائم مقام او براي جيره کارگران خود به او رجوع ميکردند.


اين دو بر تمامي غله منطقه که غذاي اصلي همگاني بود و نيز باغهاي ميوه، دامها و جريان دريافت ماليات و اجاره مزارع نظارت داشتند. به اين ترتيب ميتوان آنها را دست راست رئيس تشريفات به حساب آورد.



مقام بعدي در نظام ديواني هخامنشي، نمايندگان محلي دولت بودند.


مسئولان بخشهاي مختلف کشوري، که با تمام نيرو ميکوشيدند دستورهاي رسيده از مقام بالا را با حرارت اجرا کنند.

به عنوان مثال،

بذر ذخيره ميکردند، ناظر برداشت محصول بودند، ترتيب جيره پرداخت کارگران را ميدادند و کارگران خارجي را که بيشتر از ليکيه و تراکيه بودند به کارهاي گوناگون و به ويژه برداشت محصول ميگماشتند. طي سفر شاه، همين نمايندگان محلي، ترتيب خوراک و آسايش او و همراهانش را ميدادند.

براي اين منظور ميبايستي تمام جوانب کار را سنجيد. مثلا نمايندگي محلي منطقه المائيس به مردي بنام (رذيفيه) دستور داد تا براي سفر شاه به المائيس، پنج ماه تمام، هفت گاو را پروار کند.

نانوايي خزانه دار محلي بنام (هونر) نيز تحت نظارت عاليه (رذيفيه) بود. معاونين نماينده محلي، کارمندان تهيه مواد بودند.

اين کارمندان نيز در راس اداره خزانه هاي منطقه قرار داشتند.



قلمرو مسئوليتها در تک تک آباديها يا بخشهاي محلي بر اساس محصولات متفاوت، تقسيم شده بود.
مثلا به عناويتي نظير مدير غله که انباردار نيز ناميده ميشد، مدير ميوه و مدير شراب بر ميخوريم.
هر يک از اين مديران، معاوناني داشتند و متصديان انبارها را سرپرستي ميکردند.


مديراني نيز بر دامداريها نظارت ميکردند که (سرگله) ناميده ميشدند و هر کدام تعداد زيادي چوپان در اختيار داشتند.


کارگران نيز متناسب با کارشان گروه بندي ميشدند و هر گروه يک سرکارگر داشت.


در لوحهاي ديواني به سرکارگران (100کارگري) و (10کارگري) برميخوريم که جيره کارگران را زير نظر داشتند.


به اين ترتيب، به نظر مي آيد که روابط و مديريت کار، چيزي مانند ارتش بوده است.



منبع : کتاب از زبان داريوش
از خانم هايد كخ ماري

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد