توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : برای پدر
آبجی
31st May 2010, 02:55 AM
شور عشقت هست در قلبم اي پدر
گرمي لبخندهايت هست در ذهنم اي پدر
مهرباني هايت همواره در من جاري است
ساز آواي صدايت هم هميشه با من است
از تو از عشق تو لبريز هستم اي پدر
من براي ديدنت با سر دوانم اي پدر
زندگي يعني پرواز در آغوش تو
مرگ يعني من بدون عطر تو
حرف آخر را برايت مينويسم اي پدر
با تو بودن را دوست دارم اي پدر
@};-@};-@};-
kab
31st May 2010, 11:21 AM
در میان آستان حضرت دوست
آنجا که تمام نعمت از اوست
گفتم که به من چه داده ای دوست؟
هر دم که دما دمت دم از اوست
خندید و دمی به من نظر کرد
در هر نظرش سری به سر کرد
ناگه به دلم نهیب آورد
از کفر دلم شدید آورد
ناگفته گناه خویش جستم
از کرده خویش توبه جستم
یک لحظه اگر پدر نباشد
در لحظه بعد من نباشم
گفتم که خداخداتو را شکر
دیگر نکنم به لطف تو کفر
@};-@};-@};-
ریپورتر
31st May 2010, 01:23 PM
پدردستهـــــاي تـــــوگهواره من
دوچـــــشم توچــــراغ خونه من
بجزءتـــــوازهمــــه دنيا بـــريدم
که عاشــــقتر ز تو هــرگز نديدم
ببوســم پينه...دستـــــاي پاکــت
ببوسم صورت چــون قرص ماهت
نشسته روي موهـــات برف پيري
الهـي مـــن بميرم تـــــو نــــميري
پـــــــــدر اي قبله راه سعــــــادت
نــدارم ذره اي از تــــــو شــــکايت
تورو همچــون نفسها دوس دارم
که جون مـــــن تويي تا بينهايت
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.