kamanabroo
16th November 2008, 01:40 PM
شکايت از روزگار
مفضل بن قيس، سخت در فشار زندگي واقع شده بود. فقرو تنگدستي قرض و مخارج زندگي او را آزار مي داد. يک روز در محضر امام صادق، لب به شکايت گشود و بيچارگيهاي خود را مو به مو تشريح کرد:
" فلان مبلغ قرض دارم، نمي دانم چه جور ادا کنم فلان مبلغ خرج دارم و درآمدي ندارم، بيچاره شدم ،متحيرم، گيج شدم، به سمت هر در بازي که مي روم به رويم بسته مي شود..."
در آخر از امام صادق تقاضا کرد برايش دعايي بفرمايد و از خداوند متعال بخواهد گره از کار او بگشايد.
امام صادق به کنيزکي که در آنجا بود فرمود :" برو آن کيسه اشرفي که منصور براي ما فرستاده بياور"
کنيزک رفت و فورا کيسه اشرفي را حاضر کرد. آنگاه امام عليه السلام به مفضل بن قيس فرمود:" در اين کيسه چهارصد دينار است و کمکي است براي زندگي تو".
مفضل گفت: مقصودم از آنچه در محضر شما گفتم اين نبود، بلکه فقط خواهش دعا بود.
امام صادق فرمود:" بسيار خوب! دعا هم مي کنم. اما اين نکته را به تو بگويم، هرگز سختيها و بيچارگيهاي خود را براي مردم تشريح نکن، اولين اثرش اينست که وانمود مي شود تو در زندگي زمين خورده اي و از روزگار شکست يافته اي . در نظرها کوچک مي شوي، شخصيت و احترامت از بين مي رود."
مفضل بن قيس، سخت در فشار زندگي واقع شده بود. فقرو تنگدستي قرض و مخارج زندگي او را آزار مي داد. يک روز در محضر امام صادق، لب به شکايت گشود و بيچارگيهاي خود را مو به مو تشريح کرد:
" فلان مبلغ قرض دارم، نمي دانم چه جور ادا کنم فلان مبلغ خرج دارم و درآمدي ندارم، بيچاره شدم ،متحيرم، گيج شدم، به سمت هر در بازي که مي روم به رويم بسته مي شود..."
در آخر از امام صادق تقاضا کرد برايش دعايي بفرمايد و از خداوند متعال بخواهد گره از کار او بگشايد.
امام صادق به کنيزکي که در آنجا بود فرمود :" برو آن کيسه اشرفي که منصور براي ما فرستاده بياور"
کنيزک رفت و فورا کيسه اشرفي را حاضر کرد. آنگاه امام عليه السلام به مفضل بن قيس فرمود:" در اين کيسه چهارصد دينار است و کمکي است براي زندگي تو".
مفضل گفت: مقصودم از آنچه در محضر شما گفتم اين نبود، بلکه فقط خواهش دعا بود.
امام صادق فرمود:" بسيار خوب! دعا هم مي کنم. اما اين نکته را به تو بگويم، هرگز سختيها و بيچارگيهاي خود را براي مردم تشريح نکن، اولين اثرش اينست که وانمود مي شود تو در زندگي زمين خورده اي و از روزگار شکست يافته اي . در نظرها کوچک مي شوي، شخصيت و احترامت از بين مي رود."