PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خداوندا



آبجی
29th May 2010, 02:04 AM
خداوندا نمی دانمدر این دنیایوانفساكدامین تكیه گه را تكیه گاه خویشتن سازم نمیدانم


نمی دانمخداوندا.در این وادی كه عالم سر خوش است و دلخوش است و جای خوش دارد.كدامینحالت و حال و دل عالم نصیب خویشتن سازم


نمی دانم خداوندا


به جان لاله های پاكو والایت نمی دانم دگر سیرم خداوندا دگر گیجم خداوندا



خداوندا تو راهمده. پناهم ده .امیدم خداوندا . كه دیگر نا امیدم من و میدانمكه نومیدی ز درگاهت گناهی بس ستمبار است و لیكن من نمیدانم


دگر پایان پایانم. همیشه بغض پنهانی گلویم را حسابی در نظر دارد و می دانم كه آخر بغض پنهانممرا بی جان و تن سازد.چرا پنهان كنم در دل؟


چرا با كس نمی گویم؟ چرا بامن نمی گویند یاران رمز رهگشایی را؟


همه یاران به فكر خویش و در خویشند. گهی پشتو گهی پیشند


ولی در انزوای این دل تنها . چرا یاری ندارم من . كه دردم را فروریزد


دگر هنگامه ی تركیدن این درد پنهان است


خداوندا نمی دانم


نمی دانمو نتوانم به كس گویم فقط می سوزم و می سازم و با درد پنهانی بسی من خون دلدارم. دلی بی آب و گل دارمبه پو چی ها رسیدم من به بی دردی رسیدم من به این دوران نامردی رسیدم من


نمیدانم


نمی گویم


نمی جویم نمی پرسم


نمیگویند


نمی جوند


جوابی را نمی دانم


سوالی را نمی پرسند و از غمها نمیگویند


چرا من غرق در هیچم؟چرا بیگانه از خویشم؟خداوندا رهاییده


كلام آشنایی ده خدایا آشنایم ده خداوندا پناهم ده امیدمده


خدایا یا بتركان این غم دل را و یا در هم شكن این سد راهم را كه دیگرخسته از خویشم كه دیگر بی پس و پیشم فقط از ترس تنهایی هر از گاهی چودرویشم و صوتی زیر لب دارم وبا خود می كنم نجوای پنهانی كه شاید گیرمآرامش ولی آن هم علاجی نیست و درمانم فقط درمان بی دردیست
و آن هم دست پاكذات پاكت را نیازی جاودانش هست

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد