PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث خاطرات نخبگان ( کامپیوتر )



آبجی
11th May 2010, 05:31 PM
سلام به همه دوستای خوبم http://www.pic4ever.com/images/grouphug.gif

تو این تاپیک میخوایم خاطرات شیرینمون رو با کامپیوتر بگیم http://www.pic4ever.com/images/4lqqtqv.gif سوتی هایی که با کار با کامپیوتر دادیم http://www.pic4ever.com/images/127fs1982754.gif فرقی نمیکنه که کامپیوتری باشی یا نباشی http://www.pic4ever.com/images/computer3.gif الان همه مون دیگه ماشاالله برای خودمون یه پا مهندس کامپیوتر هستیم http://www.pic4ever.com/images/1.gif . از بچه های رشته کامپیوتر هم میخوام سوتی های برنامه نویسی و سر کلاس و دانشگاه رو هم بگن منم خودم خرابکاری هامو کم کم براتون میزارم http://www.pic4ever.com/images/putertired.gif تا ببینید چه مهندسی هستم من http://www.pic4ever.com/images/out.gif

ممنون از تمامی عزیزان پس منتظر خاطرات زیباتون هستم که هر دفعه بگید چی کار کردید http://www.pic4ever.com/images/2lxe53l.gif

موفق باشید http://www.pic4ever.com/images/thankyou.gif .

Big-brother
11th May 2010, 05:59 PM
من تنها سوتی که یادم میاد(قضیه مال حودا 10 سال پیشه:-o)
این بود که فکر میکردم یک دستگاه (مثل سی دی رام) رو کامپیوتر باید نصب بشه تا کارت اینترنت رو بخونه :-o
خوشبخانه دیگه هیچ سوتی ندادم یا اونقدر نیست که یادم بیاد!
تا حالا با کامپیوتر هر کاری که میشه کردن از وبلاگ نویسی-بازی سازی(مبتدی)-تا هک سایت(متوسط)و... انجام دادم
رشتم هم میخواستم کامپیوتر بردارم اما به دلایلی الکترونیک رو برداشتم{worried}
ازت هم ممنونم به پروفیل من لینک نمیدیhttp://www.njavan.com/forum/images/icons/icon10.gif

بانوثریا
11th May 2010, 06:07 PM
سلام کیییییییییییی من و سوتی عمرا{big green}

من سوتی که در مورد کامپیوتر باشه ندادم اگه غیر کامپیوتری خواستی بگو بیام تعریف کنم{big green}

آبجی
11th May 2010, 06:15 PM
رشتم هم میخواستم کامپیوتر بردارم اما به دلایلی الکترونیک رو برداشتم{worried}
ازت هم ممنونم به پروفیل من لینک نمیدیhttp://www.njavan.com/forum/images/icons/icon10.gif

چرا خب برمیداشتی :-?? بابا دو دقیقه صبر کنی میفرستم برای شما هم فرستادم ;)

آبجی
11th May 2010, 06:19 PM
سلام کیییییییییییی من و سوتی عمرا{big green}

من سوتی که در مورد کامپیوتر باشه ندادم اگه غیر کامپیوتری خواستی بگو بیام تعریف کنم{big green}

{big green} ببخشید مهندس {happy} نه که بچه های کامپیوتر همه مهندس هستن برای همین اشتباهی اومد ولی من اعتراف میکنم که خاطره زیاد دارم :ar! .

ریپورتر
11th May 2010, 07:02 PM
سلام ای ول سوتی من هم عین سوتی اقای big brother بود{big green}

آبجی
11th May 2010, 07:04 PM
تو اسفند ماه بود که یه نمایشگاه تو دانشگاه ازاد تهران گذاشتیم {happy} . محصولات شرکت رو برای فروش برده بودیم نمایشگاه http://www.pic4ever.com/images/fly2.gif

جاتون خالی روز اول که از خستگی این مدلی شده بودیم همه مون http://www.pic4ever.com/images/healer.gifبعد از اینکه کامل شد و دانشجویان برای بازدید اومدن {big green} یکی از دانشجویان محترمه اومد smilee_new2 (1) گفت ببخشید خانم این لپ تاپ :-osh_omomi112:-oچنده منم خسته یهو دیدم لپ تاپ ها اصلا اینور نیست که گفتم کدوم یهو دیدم {i dont want to see}داره به مانیتور اشاره میکنه sh_omomi37 یه ستون بغلم بود میخواستم این مدلی بشم sh_omomi49یا این مدلی sh_omomi48 برام فرقی نداشت فقط میخواستم سرمو بکوبم به دیفــــــــــــال {big green} خنده ام هم گرفته بود نمیتونستم جلو خنده مو هم بگیرم :"> یکم صبر کردم بعد گفتم عزیزم sh_omomi12 قیمت این مانیتور ... هست {big green} جاتون خالی بعدش نشستیم دور هم برای همکارا خاطرات رو میگفتیم و میخندیدیم ( اینم بگما خدایی نکرده کسی رو مسخره نمیکردیم :-$) ولی خاطرات جالبی بود که به مرور براتون میزارم sh_omomi70

آبجی
11th May 2010, 07:06 PM
سلام ای ول سوتی من هم عین سوتی اقای big brother بود{big green}

داشتی دنبال جا برای کارت اینترنت میگشتی {big green} ببخشید :)) خدا رو شکر که این ای دی اس ال اومد ولی خدایی باز هم همون دایال اپ خیلی بهتر از این ای دی اس ال بود {feeling beat up}

آبجی
11th May 2010, 07:07 PM
خب عرضم به حضور شما که اخرین خاطره ام رو میگم مال همین هفته بود داغ داغه {big green}

جمعه سرکلاس بودیم روز قبلش هم 12 ساعت دانشگاه جمعه هم باید 12 ساعت میموندیدم {worried} خسته هم بودیم. این ترم جدیدا خوابم میگیره سرکلاسا (:| بهار هم هست |-) همه مون تو چرتیم {big green} .

جدیدا یه راه حلی کشف کردم انقدر خوبه تو دو سوت خوابم میپره sh_omomi53 .

وقتی خوابم میگیره سریع یه اهنگ میزارم گوش میدم جالبش اینه که ته اعتماد به نفسsh_omomi46 هم هستم و زل میزنم تو چشم استاد بنده خداsh_omomi25 . اون هم فکر میکنه که دارم گوش میدم گاها هم سرمو تکون میدادم .

خوابم که پرید صداشو کم کردم ولی خاموشش نکردم دیدم اعظم (دوستم تو دانشگاه )کنارم نشسته بدجور داره چرت میزنه دیدم الانه که با کتاب یکی بشه http://www.pic4ever.com/images/healer.gif گفتم اعظم خوابت میاد گفت اره sh_omomi17گفتم انقدر که حتی نمیتونم برم صورتمو بشورم گفتم بیا اینو گوش بده خوابت میپره sh_omomi63 یه اهنگ براش گذاشتم سمت راستم هم یکی دیگه از دوستام بود داشت ما رو نگاه میکرد و ریز ریز میخندید ;)) بهش اشاره کردم که اعظم رو ببینه اعظم دقیقا این مدلی بود (:| چشماش باز نمیشد وقتی که هنوز یه دقیقه از اهنگه نگذشته بود یهو این مدلی شد sh_omomi112 ... :)) حمیده بهم گفت عوضش کن این الان پامیشه http://www.pic4ever.com/images/cancan.gif که سریع اهنگ رو عوض کردم :)) تو همین موقع بود که استاد یه خمیازه کشید (:| بچه ها همزمان گفتن که بریدم بدیم استاد هم گوش کنه sh_dokhtar15 .

به شما هم توصیه میکنم اگه خوابتون گرفت حتما اینکار رو انجام بدید تست شده و 100 در 100 تضمینیه sh_omomi123

atena-ati
11th May 2010, 07:27 PM
باحال بود زهره جونی
اینم خاطره من:
سرکلاس برنامه نویسی بودیم استاد داشت درس رو توضیح میداد میخواست بگه این برنامه یه جورایی تو شکم این یکی جامیشه
روی تخته نوشت بتن(یوهاهاهاها)بعدم یه 2ساعتی زل زد بهش متوجه اشتباه تابلوش نشد برای ما حرکت گذاشت.منم توی جزوم سوتی استاد رو دورش خط کشیدم باقرمز درستش رو نوشتم(بطن) دادم بچه ها اونام دست به دست کردن خلاصه کلی خندیدیم به این سوتی تابلو استاد:))

آبجی
11th May 2010, 08:02 PM
باحال بود زهره جونی
اینم خاطره من:
سرکلاس برنامه نویسی بودیم استاد داشت درس رو توضیح میداد میخواست بگه این برنامه یه جورایی تو شکم این یکی جامیشه
روی تخته نوشت بتن(یوهاهاهاها)بعدم یه 2ساعتی زل زد بهش متوجه اشتباه تابلوش نشد برای ما حرکت گذاشت.منم توی جزوم سوتی استاد رو دورش خط کشیدم باقرمز درستش رو نوشتم(بطن) دادم بچه ها اونام دست به دست کردن خلاصه کلی خندیدیم به این سوتی تابلو استاد:))

اخ گفتی اره خیلی این کلاسای برنامه نویسی تو دانشگاه سوژه بود بزار منم کم کم خاطرات کلاسای برنامه نویسی و سوتی های خودمون و استاد ها رو میزارم :))

atena-ati
11th May 2010, 08:23 PM
اوکی منم سوتی زیاد میدم 2تایی پابه پای هم میریم جلو

Big-brother
11th May 2010, 08:28 PM
چرا خب برمیداشتی :-?? بابا دو دقیقه صبر کنی میفرستم برای شما هم فرستادم ;)
اخه دو سه دفعه ندادی من فکر کردم ناراحت شدیhttp://www.njavan.com/forum/images/icons/icon10.gif

آبجی
11th May 2010, 08:34 PM
اوکی منم سوتی زیاد میدم 2تایی پابه پای هم میریم جلو

خوبه پس نوبتی شد{big green} من تصویری هم دارم

آبجی
11th May 2010, 08:34 PM
اخه دو سه دفعه ندادی من فکر کردم ناراحت شدیhttp://www.njavan.com/forum/images/icons/icon10.gif

نه این حرفا چیه این دفعه گذاشتم که {big green}

atena-ati
11th May 2010, 08:43 PM
خوبه پس نوبتی شد{big green} من تصویری هم دارم

بذار گلم بخندیم یکم شایداز افسردگی مزمنی که دچارش شدیم رها بشیم :-ss:-ss

پرینس پرشیا
11th May 2010, 08:57 PM
سلام به همه
بذارین منم یکی رو بگم
یبار نشسته بودم خونه که دوستم زنگ زد
گفت فلانی
گفتم بله
گفت این دکمه ریست کامپیوترم کجاست {big green}
اخه تازه کامپیوتر خریده بود
حالا شما بگید که من باید چی جواب میدادم:-?
مگه همه ی کیس ها مثل همن که من بگم دکمه ریست کیس اون کجاست

آبجی
11th May 2010, 09:09 PM
سلام به همه
بذارین منم یکی رو بگم
یبار نشسته بودم خونه که دوستم زنگ زد
گفت فلانی
گفتم بله
گفت این دکمه ریست کامپیوترم کجاست {big green}
اخه تازه کامپیوتر خریده بود
حالا شما بگید که من باید چی جواب میدادم:-?
مگه همه ی کیس ها مثل همن که من بگم دکمه ریست کیس اون کجاست

{big green} خب میگفتی اون کوچیکه کنار اون بزرگه {tongue} به همین سادگی

آبجی
11th May 2010, 09:41 PM
جلسه اول کلاس سی پلاس پلاس بود ساعت اخر هم بود . ما کلاسامون تو دانشگاه سه الی چهار ساعت هست {i dont want to see} اخرش هم خودمون نفهمیدیم چند ساعته ;;) .


خوشحال خندون رفتیم سر کلاس کلاسامون جمعیتش یه کوچولو زیاد بود اون موقع ولی الان نه {i dont want to see} نصف بیشتر هم ترمی هام رفتن انصراف دادن {worried} اخی یادشون بخیر 8-> .


بهرحال رفتیم سر کلاس دیدیم که فقط لیست اون کلاس 11 نفره :-o انقدر ذوق کردیم کلاس خصوصی بود انگار از اون یازده نفر هم فقط 7 نفر میامدن سر کلاس استاد اومد شروع کرد به انگلیسی حرف زدن اخرش هم گفت متوجه شدید منم ناخودآگاه گفتم هــــــــــــــا sh_omomi112( از این مدل ها های گل مراد بود ) یهو سریع اینجوری شدم :-$ ولی خب دیگه گفته بودم بعد استاد تا اخرین جلسه تا هر چی میپرسیدیم میگفت ها {big green}sh_omomi12 خیلی استاد خوبی بود یادش بخیر {nerd} . سر توابع بودیم که یه تابع داشتیم اسمش الان یادم نمیاد یادمه فقط با c شروع میشد دوستم ازم پرسید که این s تلفظ میشه یا k منم یه نگاه بهش کردم دیدم میخواد بره جواب رو بگه {big green} شیطنتم گل کرد گفتم k تلفظ میشه :)) اقا تا استاد اومد بگه این سریع زودتر از استاد گفت sh_omomi13 استاد اول به روی خودش نیاورد یهو برگشت تلفظ صحیح رو گفت ن دیگه نتونستم با کتابم یکی شدم :)) بعد دوستم گفت بزار انتراک بشه sh_omomi116انتراک که شد کلی خندیدیم جاتون خالی sh_omomi12

moji5
11th May 2010, 11:50 PM
اخرین سوتی که یادم میاد واسه هفته پیشه
رفته بودیم اتاق بسیج دانشگاه( اخه پروژم با یکی از بسیجیا افتاده میریم اونجا و انجام میدیم)
خلاصه اومدیم پرینت بگیریم هی دستور میدادیم هی ارور میداد
کلی با سیستم ور رفتیم بالا پایین
روشن خاموش
فکر کن 4 نفر مهندس الافه این بودیم
یه هو یکی از بسیجیا اومد گفت این کابله چیه چرا وصل نیست نکنه از اینه.مام صداش رو در نیاوردیم گفتیم نه اون الکیه.
البته کابل یو اس بی پرینتر نصب نبود.
و ....

*AM@NDA*
12th May 2010, 12:15 AM
اخرین سوتی که یادم میاد واسه هفته پیشه
رفته بودیم اتاق بسیج دانشگاه( اخه پروژم با یکی از بسیجیا افتاده میریم اونجا و انجام میدیم)
خلاصه اومدیم پرینت بگیریم هی دستور میدادیم هی ارور میداد
کلی با سیستم ور رفتیم بالا پایین
روشن خاموش
فکر کن 4 نفر مهندس الافه این بودیم
یه هو یکی از بسیجیا اومد گفت این کابله چیه چرا وصل نیست نکنه از اینه.مام صداش رو در نیاوردیم گفتیم نه اون الکیه.
البته کابل یو اس بی پرینتر نصب نبود.
و ....

خیلی باحال بود:))
به شما باید گفت مهندس{big green}

آبجی
12th May 2010, 12:20 AM
خیلی باحال بود:))
به شما باید گفت مهندس{big green}


اخ اخ اقا مجتبی نباید اینو میگفتی حالا همکلاسی ها هم که هستن بعدازظهری یکی از بچه های کلاس خونده بود من سرکلاس برای پریدن خوابم چکار میکنم {big green} گفت این هفته به استاد میگه :)) همین میشه دیگه وقتی سوتی ها رو بنویسیم {big green}

*AM@NDA*
12th May 2010, 01:30 AM
2ترم قبل با 3تا از دوستام تو دانشگاه بیکار بودیم موندیم چطور خودمون رو سرگرم کنیم.
من پیشنهاد دادم بریم آسانسور بازی اونا هم قبول کردن.{big green}
رفتیم جلو آسانسور یه شیخ ایستاده بود معلوم بود عجله داره ولی خیلی به ما اصرار کرد اول بریم ما هم سوار شدیم شروع کردیم بالا و پایین رفتن از طبقات حدودا 5-6 دقیقه ای تو آسانسور بودیم که در آسانسور باز شد من داشتم سریع شماره همه طبقات انتخاب می کردم . واااااای استاد شیخ ایستاده بود دید(از پله ها اومده بود نفس نفس میزد):))
شدیدا اخم کرد{i dont want to see} منم از اخمش خنده ام گرفت با خنده از کنارش رد شدم.{big green}
آبرومون رفت
آخرین بارم بود دیگه آسانسور بازی نکردم
پیشنهاد میکنم این بازی رو تجربه کنید واقعا حال میده;)

محممد
12th May 2010, 01:58 PM
نمیدونم کسی درس فیزیک الکترونیک داشته یا نه ( مخصوص بچه های الکترونیک ) انقدر چرته که آدم میگه صد رحمت به درسهای عمومی پنج صفحه استاد مینویسه آخرش میگه این فرمول آخری که دو خط میشه رو حفظ کنیم .آقا سرتونو درد نیارم یهو یکی از بچه ها که ظاهرا اولین بارش بود اومده بود کلاس گفت استاد چرا این درسو فقط شما ارائه میدی ؟ ( البته بنده خدا راس میگفت ) استادم که یه خانمی هستن به اطرافش نگاه کرد تا ببینه اون طرف کیه بعد گفت خب شما چرا کلاس با من میگیری ؟ بالاخره یه سوتفاهماتی پیش اومد که نگید و نپرسید ایراد به کلیه اساتید ، کلیه مراجع آموزشی و ... که مجبورم خیلیشو سانسور کنم بعد تهدید به حذفو اینکه شما پول از دولت میگیرید چرندیات بگید و ... .استاد کلاس و ول کرد و اومد بیرون و گفت همتونو میندازم و اون روز تموم شد .روز بعدش استاد اومد سرکلاس گفت خب کتاباتونو بیرون بیارید همه بچه ها مات و مبهوت به هم نگاه کردن و گفتن استاد کتابشو گیر نیووردیم استادم گفت که این طور آقا چشتون روز بد نبینه اسم منو خوندو گفت بیا پا تخته گفتم استاد متاسفانه ما وقت نکردیم بخونیم گفت بیاین میخوام ببینم وقتی که صرف کلاس شما میکنم چقدر فایده داره منم یه چنتا نمودار بی خودی کشیدمو و چنتا فرمولم نوشتم هی بچه ها بهم اشاره میکردن اینا دیگه چیه منم خیلی بهشون توجه نمیکردم استاد گفت خب توضیح بده گفتم استاد نخوندیم اذیتمون نکنید یه (-) گرفتیمو نشستیم بعد استاد یه دختر خانمی رو صدا زد گفت توضیح بده دختره گفت این شکل مربوط به درس شما نیستو مربوط به درس الکترونیک 3 یعنی آقا خدا اون روزو براتون نیاره حسابی آبروم پیش استاد رفت دو ترم پیشم باهاش الکترونیک داشتم و حسابی منو میشناخت یعنی دیگه فکر کنم آخر سوتییای من بود . اون خانم هم بلد بود و رفت نشست به هر حال باید یه فرقی باشه بین آقایون و خانما ! البته دم استاد گرم بعدش خیلی ضایم نکرد هرچند که تا دو هفته بهم چپ چپ نگاه میکرد .

madarshab
12th May 2010, 03:43 PM
سلام به زودی ما هم شروع میکنیم به گفتن سوتی های مختلف
برای اون مانیتوری که ابجی گفت از اینها زیاد پیش اومده طبیعی هم هست دیگه
یه بار من اومدم به یه نفر قیمت سیستم رو دادم وقتی که کارم تموم شد و لیست قطعات رو بهش دادم طرف بعد از نیم ساعت صحبت کردن بعدش اومد گفت اگه بخواهیم سیستممون لب تاپی باشه چقدر میاد بالاش بعدش دوباره اومدم بهش توضیح دادم فرق این نوع سیستمها چیه و قیمتهاش بعد وقتی که حسابی کار توضیح ما تموم شد دیدم طرف دستش رو به طرف یه ال سی دی دراز کرده میگه اگه از این نوع لب تاپ باشه اون موقع قیمتش چطوری میشه
اون موقع بود که من تازه متوجه شدم طرف ال سی دی رو فکر میکنه لب تاپ و مانتیورهای CRTرو فکر میکرده کامپیوتر خونگی هستن {rock on}

*sabrina*
12th May 2010, 09:07 PM
سوتي هاي دوستان خيلي باحال بود من خودم آخر سوتي هستم اينقدر سوتي دادم كه ديگه برام عادي شده{happy}{tongue}
در مورد كامپيوتر زياد سوتي ندادم ولي استاد برنامه نويسيمون يادش بخير يه خورده اين شكلي بود 8-} منم كه سر كلاساي اون شيطنتم هميشه گل مي كردsh_omomi52 سر كارش ميذاشتم مثلا يه سوالاي سر كاري مي پرسيدم بيچاره كلي زحمت مي كشيد جواب بده {big green}
توي كلاساي عمليش هم هميشه با كامپيوتر گيم بازي مي كردم{big green} آخر ترم بهمون چند تا مساله داده بود كه براشون برنامه بنويسيم كه دستشون درد نكنه دانشجوهاي ترم هاي قبل زحمتشو كشيده بودن sh_omomi103به ما هم فقط زحمت به فلش خودمون منتقل كردنش رسيدsh_omomi9 خلاصه وقتي استاد خواست ازمون تحويل بگيره تعجب كرد كه از دانشجوهاي من اين جربزه:-osh_omomi112 اينا رو من خودم بلد نيستم اينا از كجا بلدنsh_omomi112 خلاصه كلي قسممون داد كه حرف از زبونمون بكشه ما هم ...
ولي اينم بگم آخرش با اون استاد كلي صميمي شديم {big green}

*sabrina*
12th May 2010, 09:27 PM
گفتم كه سوتي هاي من كمي زياده بذار بگم كلي بخنديم:))
توي آزمايشگاه داريم كروماتوگرافي كاغذي مي كنيم (روي كاغذهاي مخصوصي لكه ميذاريم بعد توي حلال خاصي ميذاريم كه هر ماده اي برهمكنشهاي خاصي با حلال و كاغذ ميدن و تا حدي روي كاغذ بالا ميرن كه ما از اين فاصله مي تونيم ماده رو شناسايي كنيم )
حالا بعد از اين توضيحات سوتي بنده{big green}
آزمايشو انجام داديم حالا همه جمع شدن تا استاد ازمون سوال بپرسه
آستاد خطاب به بنده: خوب اون لكه هايي كه گذاشتيم به چه صورت روي كاغذ بالا رفتن؟ smilee_new2 (27)(منظور استاد فرمول اونا بود)
بنده: به شكل دايره البته كاملا دايره اي شكل نبودن بيضي شكل بودن ( البته با قيافه كاملا حق به جانب جواب ميدم)sh_omomi36
كه يه دفعه ديدم استاد خودشو به زور نگهداشته كه نخنده{big green}

*مینا*
12th May 2010, 09:38 PM
سوتي هاي دوستان خيلي باحال بود من خودم آخر سوتي هستم اينقدر سوتي دادم كه ديگه برام عادي شده{happy}{tongue}
در مورد كامپيوتر زياد سوتي ندادم ولي استاد برنامه نويسيمون يادش بخير يه خورده اين شكلي بود 8-} منم كه سر كلاساي اون شيطنتم هميشه گل مي كردsh_omomi52 سر كارش ميذاشتم مثلا يه سوالاي سر كاري مي پرسيدم بيچاره كلي زحمت مي كشيد جواب بده {big green}
توي كلاساي عمليش هم هميشه با كامپيوتر گيم بازي مي كردم{big green} آخر ترم بهمون چند تا مساله داده بود كه براشون برنامه بنويسيم كه دستشون درد نكنه دانشجوهاي ترم هاي قبل زحمتشو كشيده بودن sh_omomi103به ما هم فقط زحمت به فلش خودمون منتقل كردنش رسيدsh_omomi9 خلاصه وقتي استاد خواست ازمون تحويل بگيره تعجب كرد كه از دانشجوهاي من اين جربزه:-osh_omomi112 اينا رو من خودم بلد نيستم اينا از كجا بلدنsh_omomi112 خلاصه كلي قسممون داد كه حرف از زبونمون بكشه ما هم ...
ولي اينم بگم آخرش با اون استاد كلي صميمي شديم {big green}

ونوس با استاده کلی صمیمی شدین ؟؟ sh_omomi89 چــــه شـــووووود sh_omomi12

sgangi6

Amitis
13th May 2010, 09:57 PM
تازه بحث فلش داغ شده بود و داشتنش برای بعضی ها یک جور کلاس .:)) تا بچه ها رو تو سایت میدیدی سلام میکردی، میگفتند فلشتو بده برات فلان برنامه رو بریزم. سر یک برنامه حسابی مشغول فکر کردن بودیم وقتی به نتیجه رسید با خنده به دوستم گفتم خوب تو هم فلشتو بده برنامه رو بهت بدم.;;) دیدم بهم عجیب میخده=)) گفتم چیه؟ حرف خنده داری زدم؟{worried}:-? منو کشید یک گوشه بهم گفت: چون دوستت دارم:x و نمی خوام جلو جمع کنف بشی بهت میگم. داری غلط تلفظ میکنی. اسمش فلش نیست. اسلش هست. دیگه حال و روز منو تجسم کنید.sh_omomi125

hossein_music
14th May 2010, 01:17 AM
سلام

منم یه خاطره دارم خیلی جالبه

فکر کنم سال 76 یا 77 بود زمانی که تازه سی دی و سی دی رایتر اومده بود

دوستان اگه یادشون باشه اولین سی دی هایی که وارد ایران شد هیچ مارکی نداشت و پشت و روی سی دی اصلامعلوم نبود

منم مثلا کامپیوتر خریده بودم میخواستم فیلم بزارم اعضای فامیل ببینن منم سی دی برعکس میزاشتم تو سی دی رام

فکر کنم یک ساعتی گذشت همه خمیازه ای شده بودن منم هی سی دی در می آوردم نگاش میکردم دوباره میزاشتم آخر سر که همه خوابشون گرفته بود یک دفعه به عقلم رسید سی دی برعکس کنم
منم اینکارو کردم و هیچی هم به کسی نگفتم

امیدوارم لذت برده باشین

kab
14th May 2010, 03:21 PM
سلام

عجب سوتی نامه ای شد:))

عرضم به حضور شما که

یه بار یکی از دوستای عزیز ما که تازه کامپیوتر خریده بود و کلا چیزی از اون بلد نبود بهم زنگ زد

گفت مهندس هر چی میخوام وارد کامپیوتر بشم نمیشه:-??

گفتم تا کجا بالا میاد ؟:-?

گفت تا اونجایی که ازت پسورد میخواد:-ss

گفتم خب پسورد رو اگه داری وارد کن{thumbs down}

بنده خدا گفت هر چی پسورد رو میزنم وارد نمیشه {nerd}

گفتم شاید caps lock روشنه :-/

گفت نه :-o

گفتم شاید کارکترها رو جابجا میزنی :-?

گفته نه :-o

گفتم مطمئنی پسورد رو درست وارد میکنی؟:-/

گفتش اره بابا خودم دیدم داداشم 5 تا نقطه زد وارد شد{i dont want to see}

حالا فکر کنید من باید بهش چی میگفتم؟:-??

Asghar2000
14th May 2010, 03:28 PM
سلام

عجب سوتی نامه ای شد:))

عرضم به حضور شما که

یه بار یکی از دوستای عزیز ما که تازه کامپیوتر خریده بود و کلا چیزی از اون بلد نبود بهم زنگ زد

گفت مهندس هر چی میخوام وارد کامپیوتر بشم نمیشه:-??

گفتم تا کجا بالا میاد ؟:-?

گفت تا اونجایی که ازت پسورد میخواد:-ss

گفتم خب پسورد رو اگه داری وارد کن{thumbs down}

بنده خدا گفت هر چی پسورد رو میزنم وارد نمیشه {nerd}

گفتم شاید caps lock روشنه :-/

گفت نه :-o

گفتم شاید کارکترها رو جابجا میزنی :-?

گفته نه :-o

گفتم مطمئنی پسورد رو درست وارد میکنی؟:-/

گفتش اره بابا خودم دیدم داداشم 5 تا نقطه زد وارد شد{i dont want to see}

حالا فکر کنید من باید بهش چی میگفتم؟:-??

http://www.uc-njavan.ir/images/ehn7ue8r75xizx3atge6.gif

Asghar2000
14th May 2010, 03:40 PM
تقریبا یک ماه پیش بود رفته بودم واسه یکی از دوستام دی وی دی رایتر بخرم، صاحب مغازه ای که از اون وسایل کامپیوتری می خریدم تازگیا یکی رو آورده که وردستش باشه، تازه طرف کلی کامپیوتر حالیشهhttp://www.uc-njavan.ir/images/kkofd61zm5yqu68lx9s.gif.

بهش گفتم من یه دی وی دی رایتر IDE می خوام! یه نگاه بهم انداخت و گفت: IDE؟
گفتم: آره
گفت: IDE نداریم فقط SATA داریم و PATA داریم!http://www.uc-njavan.ir/images/xq9lmo7odukiwx6nmfsd.gif


منم دیگه نتونستم جلو خودم رو بگیرم زدم زیر خنده کلا قرمز شده بودم از خنده!
http://www.uc-njavan.ir/images/ehn7ue8r75xizx3atge6.gifhttp://www.uc-njavan.ir/images/s0c65vv4ndlpyufk1het.gifhttp://www.uc-njavan.ir/images/ehn7ue8r75xizx3atge6.gif
بعدش بهش گفتم: خانم IDE همون PATA هستش!
تازه یه بارم بهش گفتم یه رم 2 گیگ DDR2 واسه کامپیوتر می خوام، یه مموری 2 گیگ واسه گوشی بهم داد!{big green}

حالا فک می کنم با این وضع صاحب مغازه 2 ماه دیگه ورشکست می شهhttp://www.uc-njavan.ir/images/kkofd61zm5yqu68lx9s.gif

آبجی
14th May 2010, 11:14 PM
سلام

عجب سوتی نامه ای شد:))

عرضم به حضور شما که

یه بار یکی از دوستای عزیز ما که تازه کامپیوتر خریده بود و کلا چیزی از اون بلد نبود بهم زنگ زد

گفت مهندس هر چی میخوام وارد کامپیوتر بشم نمیشه:-??

گفتم تا کجا بالا میاد ؟:-?

گفت تا اونجایی که ازت پسورد میخواد:-ss

گفتم خب پسورد رو اگه داری وارد کن{thumbs down}

بنده خدا گفت هر چی پسورد رو میزنم وارد نمیشه {nerd}

گفتم شاید caps lock روشنه :-/

گفت نه :-o

گفتم شاید کارکترها رو جابجا میزنی :-?

گفته نه :-o

گفتم مطمئنی پسورد رو درست وارد میکنی؟:-/

گفتش اره بابا خودم دیدم داداشم 5 تا نقطه زد وارد شد{i dont want to see}

حالا فکر کنید من باید بهش چی میگفتم؟:-??

{big green} به به میدونی یه راه حل من بهت میگم اول از همه یه سوال از این دیفــــــــال ها اون دور و بر نبود ؟؟؟ sh_omomi49 البته این مدلیش بهتره sh_omomi48 بهش میگفتی تو هم از اون نقطه ها بزن تازه نقطه نیست که ستاره هست * sh_omomi53

آبجی
14th May 2010, 11:17 PM
گفت: IDE نداریم فقط SATA داریم و PATA داریم!http://www.uc-njavan.ir/images/xq9lmo7odukiwx6nmfsd.gif


منم دیگه نتونستم جلو خودم رو بگیرم زدم زیر خنده کلا قرمز شده بودم از خنده!
http://www.uc-njavan.ir/images/ehn7ue8r75xizx3atge6.gifhttp://www.uc-njavan.ir/images/s0c65vv4ndlpyufk1het.gifhttp://www.uc-njavan.ir/images/ehn7ue8r75xizx3atge6.gif
بعدش بهش گفتم: خانم IDE همون PATA هستش!
تازه یه بارم بهش گفتم یه رم 2 گیگ DDR2 واسه کامپیوتر می خوام، یه مموری 2 گیگ واسه گوشی بهم داد!{big green}

حالا فک می کنم با این وضع صاحب مغازه 2 ماه دیگه ورشکست می شهhttp://www.uc-njavan.ir/images/kkofd61zm5yqu68lx9s.gif

{big green} نه خب میدونی احتمالا صاحب مغازه حقوقش رو سر موقع نداده یا کم کرده این هم داشته تلافی میکرده ;)

kamanabroo
15th May 2010, 02:12 AM
الان داشتم از اینجا رد می شدم یه هو یه سوتی یادم اومد ! {tongue}

تقریبا مال 10 یا 11 سال پیشه که خیلیا اصلا نمی دونستن کامپیوتر چی هست:-o
البته ما یه کم پیشرفته تر بودیم یه چیزایی بلد بودیم مثلا روشن کردنش رو {big green}

رفته بودیم خونه یکی از فامیلا که اونوقت سیستم داشت یه فیلم برامون گذاشت
بعد گفت من خسته ام می رم بخوابم سی دی اول که تموم شد
بیدارم کنید تا سی دی دو رو بگذارم ( فرشو بکن ما هم سه چار نفر بودیم که کلی از کامپیوتر سر در می اوردیم :^o)
بعد من گفتم بابا اینقد که دیگه بلدیم خوب سی دی رو عوض می کنیم برو بخواب اصلا {big green}
خلاصه رفت و خوابش برد :-??
سی دی اول تموم شد و همه به من نگا کردن که حالا که گفتی می تونی یالا ....

آقا چشمتون روز بد نبینه ، باید دکمه سی دی رام رو میزدم سی دی می اومد بیرون و عوضش می کردیم و ....

کلی ور رفتم ;)) به کیس و کیبورد رو که نگو {i dont want to see} نشد که نشد :))
حالا همه هم روی سر من ایستادن منتظرن که فیلم رو درستش کنم...

یه هو دیدم جیغ سیستم بلند شد!! هنگ کرد و ما رو می گی قلبمون از جا در اومد

رفتیم بنده خدا رو بیدارش کردیم@-) اومد دید ....

آبجی
16th May 2010, 06:19 PM
الان داشتم با یکی از بچه های گل مون میچتیدمsh_omomi103 یه خاطره برام تعریف کرد گفتم خودت بزار که گفت نه و نمیشه ازش اجازه گرفتم بدون اینکه اسمشو ببرم بزارمش تو سایت sh_omomi64 ولی خدایی وقتی شنیدم کلی خندیدم :))


پسرخاله ام کامپیوتر داشت،میرفتیم که خونشون نمیذاشت دست به کامپیوترش بزنیم، میگفت دستاتونو بشورین، وگرنه کامپیوتر ویروسی میشه!!http://barnamenevis.org/forum/images/smilies/yahoo/109.gifhttp://barnamenevis.org/forum/images/smilies/yahoo/124.gif

میرفتیم، میشستیم، میومدیم، با یه اسپری هوا و روی کامپیوترو تمیز میکرد که ظاهرا اسپری ضد ویروس بودش، ما هم میگفتیم، بابا عجب چیزیه این کامپیوتر!!http://barnamenevis.org/forum/images/smilies/yahoo/128.gif کلی حال میکردم با مای کامپیوترhttp://barnamenevis.org/forum/images/smilies/yahoo/109.gif;))sh_dokhtar0

محسن بافتاني پور
16th May 2010, 06:41 PM
منم يه چي بگم:
من يه2-3سال پيش يه خدمات كامپيوتري داشتم ما يه دوستي داشتيم 40 ساله بود تازه با كامپيوتر ور مي رفتش ياد بگيره.يه روز اومد مغازه بعد از كلي خوش و بش گفت
-كارت اينترنت مي خوام
-گفتم واسه چي؟
-گفت ميخوام برم اينترنت
منم بهشد دادم گفت :
-حالا چطوري بايد برم نت؟
-منم گفتم كاري نداره!!! خيلي راحت اين كارت مخصوصه اگه بندازي فلاپي رام خودش ميره اينترنت!!!
-بنده خدا باور كرده بودش!رفته بود انداخته بود فلاپي رام اومده بود ميگفت اينترنت نميره! كارتت خرابه:-o
اون رورز از خنده خوابم نيردش

مهدی67
17th May 2010, 06:56 PM
سلام.من حدود 8سال پیش کامپیوتر خریدم.دفعه اول من نه میدونستم درایو چیه نه اینترنت.هیچی نمیدونستم.قبلن هم از یکی از بچه ها که ادعاش میشد بلده پرسیدم اینترنت چه جوری میرن.گفت فکر کنم کارت رو یه جایی میزارن.مهندسه که اومد وصل کنه کامپیوتر رو مثلا اومدم کلاس بزارم گفتم کارت خوانه کارت اینترنت کجاشه.دیدم زد زیره خنده.گفت جایی نمیزان که.باید این اعداد رو وارد کنی.خلاصه کلی ضایع شدیما.اینم از دسته آدمایی که ادعا میکنن واردن

آبجی
17th May 2010, 06:59 PM
{big green} ماشاالله همه با این کارت اینترنت مشکل داشتنا {i dont want to see}

نابغه
18th May 2010, 02:33 PM
9 سالگي - كامپيوترو باز كردم ديگه نتونستم ببندم{i dont want to see}
.
.
.
16 سالگي - همزمان هم با داييم چت مي كردم هم با يه استاد كه پيامها رو جا به جا فرستادم{i dont want to see}
17 سالگي - براي كامپيوتر مدرسمون از طريق فلش ويروس فرستادم:)>-
اين داستان ادامه دارد...:)>-

آبجی
25th June 2010, 12:41 AM
به سرعت برق این ترم هم تموم شدhttp://www.pic4ever.com/images/bc2.gif انگار همین دیروز بود که داشتم انتخاب واحد میکردم و سیستم مدام خطا میداد http://www.pic4ever.com/images/computer3.gifیادم هم نمیره اینترنتم هم از طرف شرکت قطع شده بود http://www.pic4ever.com/images/129fs370785.gif نمیتونستم درسها رو انتخاب کنم یا پرشده بود یا اینکه سیستم هنوز کامل اون درسش باز نشده بود یا تداخل امتحان و کلاس داشت [nadidan] چه ترمی بودhttp://www.kolobok.us:8080/smiles/big_madhouse/mail1.gif...، شیطنت های سرکلاسhttp://www.pic4ever.com/images/mocantina.gif، شبای امتحانhttp://www.pic4ever.com/images/mornincoffee.gif(هر هفته ازمون امتحان میگرفتن اخرش هم نفهمیدم مدرسه بود یا دانشگاه http://www.pic4ever.com/images/reading.gif)، شبای تحویل پروژهhttp://www.pic4ever.com/images/putertired.gif( که اخرش هم یکی شون رو با یک هفته دیرتر تحویل دادمhttp://www.en.kolobok.us/smiles/artists/viannen/viannen_109.gif[nishkhand]) ، اول ترم و تعطیل کردن کلاساhttp://www.pic4ever.com/images/Laie_28.gifچون نزدیک عید بود ما خط در میون میرفتیم استاد دو خط در میان میومد [nishkhand]، به یاد دوستای نابابمونhttp://www.pic4ever.com/images/pirates5B15D_th.gif، دوستای خوبمونhttp://www.pic4ever.com/images/grouphugg.gif،کل کلامونhttp://www.pic4ever.com/images/42kmoig.gif، اردوهای آخر این ترمhttp://www.pic4ever.com/images/treeswing.gif، تو خوابگاهhttp://www.pic4ever.com/images/pillowfight.gif(که هر دفعه رفتیم بچه ها از دست گروهمون شاکی شده بودن بس که ما اروم هستیم {shnjavan}) ، یه پست اینجا زدم http://www.en.kolobok.us/smiles/personal/music2.gifکه یکی از دوستانم تو دانشگاه کلی تهدید کرد که به استاد میگه http://www.pic4ever.com/images/nocomment.gif، الف ب پhttp://www.pic4ever.com/images/SEVeyesB08_th.gif، روح الف ب پhttp://www.pic4ever.com/images/SEVeyesC08_th.gifو در آخر هم امتحانات پایان ترم مون http://www.pic4ever.com/images/18.gif حالا خدا به خیر کنه نمرات مون رو http://www.pic4ever.com/images/bc9.gif .


جلسه اخر کلاس ها و خداحافظی با بچه های دانشکده و دانشگاه http://msnsmileys.net/o/smileys/Onion_2/Onion_69.gif اخرین باری که با هم تو محوطه جمع شدیم و کلی شاد بودیم [nishkhand]چه بازی هایی که نکردیم والیبال در شرایط سخت انشاالله اخرش خوب و خوش باشه http://msnsmileys.net/b/smileys/Blacky_Small/Victory.png



برای همتون آرزوی موفقیت داریم، http://www.pic4ever.com/images/4xvim2p.gif


در پناه حق...http://www.pic4ever.com/images/dancegirl2.gif

papie
29th August 2013, 01:33 PM
تا دلت بخواد سوتی دادم ولی با همین سوتیاست که ادم پیشرفت میکنهhttp://www.uc-njavan.ir/images/lvm15trdb6eubpbjk43h.gif

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد