LaDy Ds DeMoNa
10th May 2010, 02:20 PM
http://www.seemorgh.com/DesktopModules/iContent2/Files/60687.jpg
چرا كلهر كه هر 4روز یك كنسرت در دنیا برگزار میكرد و در طول سال، 250 روزش را در مسافرت و اجرای برنامه بود، در زمینه برگزاری كنسرت در ایران كمكار است؟...
وجود خطوط قرمز متعدد، انجام هر فعالیتی در بخش موسیقی را منوط به گذراندن پروسهای طولانی و در بیشتر مواقع نفسگیر كردهاست.
طاقتفرسا بودن روند دریافت مجوز، نبود سالن مناسب، نبود اسپانسر و حمایتكننده مالی، نبود تبلیغات تصویری بهدلیل همان مشكل همیشگی ممنوعیت نمایش ساز در تلویزیون ایران، بالا بودن هزینه اجاره سالنها كه به سقف 15میلیون تومان در برخی سالنها هم میرسد، نبود حاشیه امن اجتماعی و حقوق شهروندی برای یك هنرمند و... ازجمله مشكلاتی است كه هنرمندان عرصه موسیقی طومار آن را ردیف میكنند تا دلایل عدمتمایل خود برای اجرای صحنهای در داخل كشور و تمایل به سفر به خارج از كشور را بیان كرده باشند. اما اگر تعدادی از هنرمندان به دلایل اخیر، دیگر كشورها را بر سرزمین مادری خود ترجیح میدهند، در مقابل عدهای كه هنوز آماج حواشی قرار نگرفتهاند و البته برخی پیشرفتها را در سایه ممارست و سختكوشی جوانان به دست آوردهاند، چمدان میبندند و راهی سرزمین مادری میشوند تا ساكنان سرزمین خود را از حظ هنری خود برخوردار كنند اگرچه این سفرها اغلب عمر چندانی ندارد.
حسین كلهر كه چند سالی است در ایران كنسرت برگزار نكرده و تنها آلبومهایش منتشر شده، در سالهای اخیر كنسرتهای بسیاری در سراسر دنیا برگزار كرده است كه بنا به بعضی شنیدهها تعداد آنها را تا 50 كنسرت در سال نیز اعلام كردهاند. اما آخرین باری كه علاقهمندان موسیقی شاهد حضور كلهر در یك كنسرت در ایران بودند، سال۸۴ بود. اما چرا كلهر كه هر 4روز یك كنسرت در دنیا برگزار میكرد و در طول سال، 250 روزش را در مسافرت و اجرای برنامه بود، در زمینه برگزاری كنسرت در ایران كمكار است؟
كلهر درباره این موضوع گفت: «اگر قرار بود در ایران كنسرتی برگزار كنم بهعنوان مثال باید همراه با كسانی باشد كه عموما با آنها در نقاط مختلف دنیا كنسرت میدهم. اما قوانین جدیدی از طرف مسئولان تدوین شده؛ مثلاً نوازنده خارجی كه قرار است برای اجرا به ایران دعوت شود، باید گواهی عدمسوءپیشینه داشته باشد. طبیعی است كه نمیتوان به موسیقیدانی كه همه دنیا او را میشناسد گفت كه برای برگزاری كنسرت در كشور من تأییدیه پلیس كشور خودش را ارائه كند. پس این بخش از ارتباط من با موسیقی و موسیقیدانان غیرایرانی در ایران خودبهخود منتفی است. اما برگزاری كنسرت در ایران داستانهای خودش را دارد.»
بازهم مجوز!
حسین علیزاده ازجمله هنرمندان سختگیر و مقرراتی است كه مدتهاست در ایران به صحنه نرفته است. به یقین سال 86 برای بزرگان موسیقی ایران زمین و حسین علیزاده كه تازه از گروه اساتید بهدلیل اختلافهای مختلف جدا شده بود، یك سال منحصربهفرد بود.
نزدیك به 2میلیارد تومان فروش بلیت در 2فصل ابتدایی سال به دست آمد كه اگر دیگر استانها نیز سهمی از این ماجرا داشتند، بیگمان 3 یا 4برابر این رقم حاصل میشد. علیزاده در همین سال به همراه مجید خلج و گروه همآوایان به صحنه رفت. اما در پایان علیزاده اعلام كرد بهدلیل مشكلات در نحوه صدابرداری و ضبط و آكوستیك نبودن سالن وزارت كشور دیگر در این تالار به اجرای موسیقی نمیپردازد و این پایانی بود بر اجرای علیزاده درسالن وزارت كشور. اما غیراز مشكلات فنی، ماجرای دریافت مجوز هم علیزاده را پس از سالها تجربه دلخور كرده بود. او دلخوریاش را این چنین عنوان میكند: «یك هنرمند برای داشتن ارتباط با مردم باید مجوز دریافت كند اما تا مجوز صادر شود باید چند تشكیلات موازی با هم توافق كنند كه به شما مجوز بدهند یا خیر! بعد هم سالن مناسب.
غیر از تالار رودكی كه سالها پیش ساخته و طراحی شده است آنهم درست زمانی كه جمعیت ایران فقط ۲۰میلیون نفر بود تا امروز تعداد سالنها افزایش نیافته است. اجاره سالن وزارت كشور بهكنار بهای گزاف چند میلیونی آن برای هر شب، بهدلیل عدمتناسب با اجرای موسیقی چندان باب میل دستاندركاران موسیقی نیست. نتیجه آن میشود كه بلیت كنسرت در ایران از بلیت كنسرت در آلمان گرانتر است.» در این مدت هم بهرغم آنكه خبر اجرای علیزاده منتشر شد اما این اجرا هرگز عملی نشد و او تنها به انتشار آلبومهای خود دلخوش ماند.
تب تندی كه فروكش كرد
محمدرضا لطفی پس از سالها تجربه درآهنگسازی و نوازندگی سال85 به ایران آمد و در آخرین روز فصل تابستان همان سال در نخستین برنامه عمومی خود در تالار رودكی ظاهر شد. لطفی كه در آن سالها با گروه موسیقی شیدا اجراهای متفاوتی را رقم زده بود، اعلام كرد كه تصمیم دارد بار دیگر این گروه موسیقی را احیا كند و بهدنبال آن، در سال86 در فضای باز كاخ نیاوران به اجرای برنامه پرداخت. سپس در سال87 شاگردانش را در معرض قضاوت گذاشت و آنها در قالب گروههای سهگانه به اجرای برنامه پرداختند كه البته با اقبال چندانی هم مواجه نشد. بلافاصله برای بیان آشتی رسمی خود به دعوت جشنواره موسیقی فجر پاسخ مثبت داد تا با كمك شاگردانش دومین اجرای خود را در سال87 رقم بزند اما ماجرا به همین جا ختم شد. لطفی در سال88 هیچ برنامهای نداشت و البته دلایل عدمبرگزاری كنسرت خود را بیپاسخ گذاشته است.
نتهای سكوت شمس
گروه شمس به سرپرستی كیخسرو پورناظری در سال 87 توانست طی 4شب اجرا، بیش از 20 هزار نفر را به كاخ سعدآباد بكشاند. در این كنسرت از8 نوازنده خارجی و سماعگران قونیه دعوت شده بود اما باوجود هزینههای سرسام آور گروه برای آوردن آنها به ایران و پرداخت پول بلیت ازسوی علاقهمندان، بهدلیل عدمارائه مجوز ازسوی وزارت ارشاد، برنامه خود را اجرا نكرده و خود به تماشای كنسرت گروه شمس نشستند. این گروه در سال88 در ایران كنسرتی برگزار نكرد اما از پنجم مهرماه تا 17 آبانماه 88 به شهرهای نیویورك، لسآنجلس، سانفرانسیسكو و سندیهگو سفر كرد تا برنامه «برای ایران» را اجرا كند.
متأثر از شرایط
گروه كامكارها كه بسیاری از آن بهعنوان بادوامترین گروه موسیقی ایران یاد كردهاند نیز بهصورت روتین اجراهای خود را در خارج از كشور دنبال میكنند. آنها بهطور معمول هرسال در یك كنسرت دو تا سه روزه، مخاطبان داخلی را به تالار وزارت كشور میكشانند اما كنسرت شیراز این گروه تنها برنامه كامكارها در سال 87 بود كه مجوز آن بهگفته هوشنگ كامكار با رنج فراوان اخذ شد حال آنكه این گروه در همین سال در ابوظبی و آلمان به اجرای برنامه پرداخت و اگر اجرای كردستان عراق با عدنان (خواننده عراقی) بهدلیل برخی مشكلات لغو نشده بود، كامكارها سومین اجرای برونمرزی خود را نیز در آن سالپشت سر میگذاشتند.
بدون رغبت
و گروه دستان با مدیریت حمید متبسم با ویژگی برنامههایی نو و غیرتكراری و با همراهی نوازندگان و آهنگسازان معتبر ایرانی، پس از اجرای ناكام خود در تالار بزرگ كشور به همراه همایون شجریان و قطع برق تالار، سال گذشته رغبتی برای اجرا در ایران از خود نشان نداده است. اما همین گروه با خواننده گروه خود - همایون شجریان- تور اروپایی خود را از 28 فروردین سال گذشته آغاز كردند و تور آمریكای شمالی و كانادای این گروه نیز از 18 اردیبهشت آغاز و تا نیمه خرداد ادامه داشت.
این گروه امسال هم با خوانندگی سالار عقیلی برنامههایی برای آنسوی آبها تدارك دیده است.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture (http://www.seemorgh.com/culture)
چرا كلهر كه هر 4روز یك كنسرت در دنیا برگزار میكرد و در طول سال، 250 روزش را در مسافرت و اجرای برنامه بود، در زمینه برگزاری كنسرت در ایران كمكار است؟...
وجود خطوط قرمز متعدد، انجام هر فعالیتی در بخش موسیقی را منوط به گذراندن پروسهای طولانی و در بیشتر مواقع نفسگیر كردهاست.
طاقتفرسا بودن روند دریافت مجوز، نبود سالن مناسب، نبود اسپانسر و حمایتكننده مالی، نبود تبلیغات تصویری بهدلیل همان مشكل همیشگی ممنوعیت نمایش ساز در تلویزیون ایران، بالا بودن هزینه اجاره سالنها كه به سقف 15میلیون تومان در برخی سالنها هم میرسد، نبود حاشیه امن اجتماعی و حقوق شهروندی برای یك هنرمند و... ازجمله مشكلاتی است كه هنرمندان عرصه موسیقی طومار آن را ردیف میكنند تا دلایل عدمتمایل خود برای اجرای صحنهای در داخل كشور و تمایل به سفر به خارج از كشور را بیان كرده باشند. اما اگر تعدادی از هنرمندان به دلایل اخیر، دیگر كشورها را بر سرزمین مادری خود ترجیح میدهند، در مقابل عدهای كه هنوز آماج حواشی قرار نگرفتهاند و البته برخی پیشرفتها را در سایه ممارست و سختكوشی جوانان به دست آوردهاند، چمدان میبندند و راهی سرزمین مادری میشوند تا ساكنان سرزمین خود را از حظ هنری خود برخوردار كنند اگرچه این سفرها اغلب عمر چندانی ندارد.
حسین كلهر كه چند سالی است در ایران كنسرت برگزار نكرده و تنها آلبومهایش منتشر شده، در سالهای اخیر كنسرتهای بسیاری در سراسر دنیا برگزار كرده است كه بنا به بعضی شنیدهها تعداد آنها را تا 50 كنسرت در سال نیز اعلام كردهاند. اما آخرین باری كه علاقهمندان موسیقی شاهد حضور كلهر در یك كنسرت در ایران بودند، سال۸۴ بود. اما چرا كلهر كه هر 4روز یك كنسرت در دنیا برگزار میكرد و در طول سال، 250 روزش را در مسافرت و اجرای برنامه بود، در زمینه برگزاری كنسرت در ایران كمكار است؟
كلهر درباره این موضوع گفت: «اگر قرار بود در ایران كنسرتی برگزار كنم بهعنوان مثال باید همراه با كسانی باشد كه عموما با آنها در نقاط مختلف دنیا كنسرت میدهم. اما قوانین جدیدی از طرف مسئولان تدوین شده؛ مثلاً نوازنده خارجی كه قرار است برای اجرا به ایران دعوت شود، باید گواهی عدمسوءپیشینه داشته باشد. طبیعی است كه نمیتوان به موسیقیدانی كه همه دنیا او را میشناسد گفت كه برای برگزاری كنسرت در كشور من تأییدیه پلیس كشور خودش را ارائه كند. پس این بخش از ارتباط من با موسیقی و موسیقیدانان غیرایرانی در ایران خودبهخود منتفی است. اما برگزاری كنسرت در ایران داستانهای خودش را دارد.»
بازهم مجوز!
حسین علیزاده ازجمله هنرمندان سختگیر و مقرراتی است كه مدتهاست در ایران به صحنه نرفته است. به یقین سال 86 برای بزرگان موسیقی ایران زمین و حسین علیزاده كه تازه از گروه اساتید بهدلیل اختلافهای مختلف جدا شده بود، یك سال منحصربهفرد بود.
نزدیك به 2میلیارد تومان فروش بلیت در 2فصل ابتدایی سال به دست آمد كه اگر دیگر استانها نیز سهمی از این ماجرا داشتند، بیگمان 3 یا 4برابر این رقم حاصل میشد. علیزاده در همین سال به همراه مجید خلج و گروه همآوایان به صحنه رفت. اما در پایان علیزاده اعلام كرد بهدلیل مشكلات در نحوه صدابرداری و ضبط و آكوستیك نبودن سالن وزارت كشور دیگر در این تالار به اجرای موسیقی نمیپردازد و این پایانی بود بر اجرای علیزاده درسالن وزارت كشور. اما غیراز مشكلات فنی، ماجرای دریافت مجوز هم علیزاده را پس از سالها تجربه دلخور كرده بود. او دلخوریاش را این چنین عنوان میكند: «یك هنرمند برای داشتن ارتباط با مردم باید مجوز دریافت كند اما تا مجوز صادر شود باید چند تشكیلات موازی با هم توافق كنند كه به شما مجوز بدهند یا خیر! بعد هم سالن مناسب.
غیر از تالار رودكی كه سالها پیش ساخته و طراحی شده است آنهم درست زمانی كه جمعیت ایران فقط ۲۰میلیون نفر بود تا امروز تعداد سالنها افزایش نیافته است. اجاره سالن وزارت كشور بهكنار بهای گزاف چند میلیونی آن برای هر شب، بهدلیل عدمتناسب با اجرای موسیقی چندان باب میل دستاندركاران موسیقی نیست. نتیجه آن میشود كه بلیت كنسرت در ایران از بلیت كنسرت در آلمان گرانتر است.» در این مدت هم بهرغم آنكه خبر اجرای علیزاده منتشر شد اما این اجرا هرگز عملی نشد و او تنها به انتشار آلبومهای خود دلخوش ماند.
تب تندی كه فروكش كرد
محمدرضا لطفی پس از سالها تجربه درآهنگسازی و نوازندگی سال85 به ایران آمد و در آخرین روز فصل تابستان همان سال در نخستین برنامه عمومی خود در تالار رودكی ظاهر شد. لطفی كه در آن سالها با گروه موسیقی شیدا اجراهای متفاوتی را رقم زده بود، اعلام كرد كه تصمیم دارد بار دیگر این گروه موسیقی را احیا كند و بهدنبال آن، در سال86 در فضای باز كاخ نیاوران به اجرای برنامه پرداخت. سپس در سال87 شاگردانش را در معرض قضاوت گذاشت و آنها در قالب گروههای سهگانه به اجرای برنامه پرداختند كه البته با اقبال چندانی هم مواجه نشد. بلافاصله برای بیان آشتی رسمی خود به دعوت جشنواره موسیقی فجر پاسخ مثبت داد تا با كمك شاگردانش دومین اجرای خود را در سال87 رقم بزند اما ماجرا به همین جا ختم شد. لطفی در سال88 هیچ برنامهای نداشت و البته دلایل عدمبرگزاری كنسرت خود را بیپاسخ گذاشته است.
نتهای سكوت شمس
گروه شمس به سرپرستی كیخسرو پورناظری در سال 87 توانست طی 4شب اجرا، بیش از 20 هزار نفر را به كاخ سعدآباد بكشاند. در این كنسرت از8 نوازنده خارجی و سماعگران قونیه دعوت شده بود اما باوجود هزینههای سرسام آور گروه برای آوردن آنها به ایران و پرداخت پول بلیت ازسوی علاقهمندان، بهدلیل عدمارائه مجوز ازسوی وزارت ارشاد، برنامه خود را اجرا نكرده و خود به تماشای كنسرت گروه شمس نشستند. این گروه در سال88 در ایران كنسرتی برگزار نكرد اما از پنجم مهرماه تا 17 آبانماه 88 به شهرهای نیویورك، لسآنجلس، سانفرانسیسكو و سندیهگو سفر كرد تا برنامه «برای ایران» را اجرا كند.
متأثر از شرایط
گروه كامكارها كه بسیاری از آن بهعنوان بادوامترین گروه موسیقی ایران یاد كردهاند نیز بهصورت روتین اجراهای خود را در خارج از كشور دنبال میكنند. آنها بهطور معمول هرسال در یك كنسرت دو تا سه روزه، مخاطبان داخلی را به تالار وزارت كشور میكشانند اما كنسرت شیراز این گروه تنها برنامه كامكارها در سال 87 بود كه مجوز آن بهگفته هوشنگ كامكار با رنج فراوان اخذ شد حال آنكه این گروه در همین سال در ابوظبی و آلمان به اجرای برنامه پرداخت و اگر اجرای كردستان عراق با عدنان (خواننده عراقی) بهدلیل برخی مشكلات لغو نشده بود، كامكارها سومین اجرای برونمرزی خود را نیز در آن سالپشت سر میگذاشتند.
بدون رغبت
و گروه دستان با مدیریت حمید متبسم با ویژگی برنامههایی نو و غیرتكراری و با همراهی نوازندگان و آهنگسازان معتبر ایرانی، پس از اجرای ناكام خود در تالار بزرگ كشور به همراه همایون شجریان و قطع برق تالار، سال گذشته رغبتی برای اجرا در ایران از خود نشان نداده است. اما همین گروه با خواننده گروه خود - همایون شجریان- تور اروپایی خود را از 28 فروردین سال گذشته آغاز كردند و تور آمریكای شمالی و كانادای این گروه نیز از 18 اردیبهشت آغاز و تا نیمه خرداد ادامه داشت.
این گروه امسال هم با خوانندگی سالار عقیلی برنامههایی برای آنسوی آبها تدارك دیده است.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture (http://www.seemorgh.com/culture)