LaDy Ds DeMoNa
29th April 2010, 10:18 AM
http://www.seemorgh.com/DesktopModules/iContent2/Files/59823.jpg
قصه فیلم درباره زوج خوشبختی است كه یك روز صبح با ورود ماموران پلیس به منزل آنها، زندگیشان دگرگون میشود. ماموران پلیس همسر مرد را به جرم قتل دستگیر كرده و میبرند و مرد ـ كه همسرش را بشدت دوست دارد...
دریافت جایزه اسكار در سال 2000 برای «گلادیاتور»، تعجب و شگفتی بسیاری را برانگیخت. كمتر كسی فكر میكرد راسل كرو برای بازی در یك فیلم تاریخی عامهپسند، موفق به دریافت جایزه اسكار شود.
كرو در كارنامه كاری خود فیلمهای موفق دیگری مثل غیرخودی، یك ذهن زیبا، گانگستر آمریكایی، بدنه دروغها (دو فیلم اخیر را ریدلی اسكات كارگردانی كرده است) و قطار 3 و 10 دقیقه به یوما را دارد.
مدتی قبل «وضعیت بازی» این بازیگر از تلویزیون ایران به نمایش درآمد. «رابین هود» فیلم جدید او نسخه دوبارهسازی شده یك اثر كلاسیك است كه شركت والت دیسنی هم نسخه كارتونی آن را در دهه 70 میلادی تولید كرد. كرو در این فیلم ـ كه چهارمین همكاری مشترك سینماییاش با ریدلی اسكات است ـ در نقش شخصیت افسانهای رابین هود بازی كرده است، كسی كه در جنگل شروود از ثروتمندان میدزدید تا آن را میان فقرا تقسیم كند.
راسل كرو در گفتگوی اینترنتی زیر ـ كه برگرفته از چند گفتگوی مختلف است ـ درباره جنبههای مختلف این فیلم و كارهای تازهاش صحبت میكند.
پیش از بازی در فیلم رابینهود، نسخههای قبلی آن را تماشا كردید؟ میتوان گفت بازی شما تحت تاثیر بازی بازیگران قبلی این نقش است؟
نسخهای كه كوین رینولدز ساخت را در همان زمان نمایش آن در سال 1991 دیدم و فرصت نشد تا هنگام بازی در فیلم خودم، دوباره آن را تماشا كنم. ولی همان زمان كه این فیلم را دیدم، سخت تحتتاثیر بازی كوین كاستنر در نقش رابینهود قرار گرفتم. بازی او در فیلم را خیلی دوست داشتم و احساس میكردم او یك رابینهود دوستداشتنی است. خب، آن زمان من 27 سال داشتم و خیلی رویایی فكر میكردم. ولی نسخه ارژینال فیلم را به درخواست ریدلی (اسكات) قبل از شروع فیلمبرداری دیدم. او میخواست من نوع بازی ارول فلین معروف در نقش رابینهود را ببینم. البته در همان زمان به من گفت متوجه این نكته باشم كه نخواهم نقشم را به تقلید از او بازی كنم. ارول فلین در این فیلم معركه است. احساس میكنم چیزی در بازی بازیگران قدیمی و كلاسیك وجود دارد كه به هیچ طریق نمیتوان آن را در فیلمهای امروزی تكرار كرد.
هیچوقت فكر میكردید روزی خودتان نقش رابینهود را روی پرده سینما بازی كنید؟
به این شكل خیر. میدانید، شما وقتی بازیگر میشوید باید آمادگی داشته باشید كه درهر نقشی ظاهر شوید. ایفای نقش رابینهود هم یكی از آنهاست. یادم میآید وقتی رابینهود كوین كاستنر را دیدم، خودم را جای او گذاشتم. به هر حال بازی در نقش یك شخصیت مطرح تاریخی مثل رابینهود، آرزوی پنهان هر بازیگر سینماست.
بازی در این نقش سخت بود؟
خب، بله. ما قصد تولید یك فیلم بزرگ را داشتیم و ساخت چنین فیلمی چالشهای خاص خود را داشت. از همان آغاز تولید فیلم، بحث آن بود كه فیلم ما قرار است در كجای تاریخ سینما قرار گیرد؟ طبیعی است كه فیلم ما نمیتوانست (و نمیخواست) با نسخه ارژینال رقابت كند. در عین حال ما نمیخواستیم در رتبه دوم قرار بگیریم. به همین دلیل، احساس كردیم باید این جور بحثها را كنار بگذاریم و فقط سعی كنیم فیلم خوب خودمان را بسازیم. به این نتیجه رسیدیم كه اگر این گونه فكر كنیم و فیلم را با چنین دید و نیتی بسازیم، آن وقت فرصت آن را پیدا میكنیم كه بهترین فیلم رابین هودی تاریخ سینما را بسازیم. در چنین شرایطی، دست یافتن به چنین رویایی، یك چیز دور از ذهن نبود. همین مساله باعث شد تمام تلاش خود را به كار گیریم تا یك اثر تماشایی و جذاب خلق كنیم.
در سال 2000 فیلم تاریخی «گلادیاتور» را با ریدلی اسكات كار كردید. آیا هنگام تولید رابین هود در فكر تكرار یك موفقیت مشابه بودید؟
این درست است كه هر دو فیلم حال و هوای تاریخی و حماسی دارند و توسط یك فیلمساز ساخته شدهاند، ولی اصلا به دریافت جوایز اسكار یا تحسین منتقدان سینمایی فكر نمیكردیم. هدف ما تولید یك فیلم خوب بود كه بیننده را جذب خود كند. بقیه مسائل جزو چیزهایی است كه به دنبال اكران عمومی این اثر میآید.
در بین فیلمسازانی كه با آنها كار كردهاید، نام ریدلی اسكات بیشتر از بقیه به چشم میخورد. دلیل خاصی دارد؟
من و ریدلی (اسكات) دوستان قدیمی هستیم و حرف و زبان یكدیگر را بهتر میفهمیم. این مساله باعث میشود پشت دوربین راحتتر و بهتر با یكدیگر كار كنیم. طبیعی است كه وقتی چنین باشد، ترجیح میدهم با او بیشتر كار كنم. خودش هم این نكته را میداند كه همیشه آماده شنیدن طرحهای جدید او هستم. او وقتی میخواهد كار تازهای را شروع كند، معمولا قبل از هر بازیگر دیگری به سراغ من میآید.
طرح تولید نسخه جدید رابین هود متعلق به او بود یا شما؟
متعلق به اوست. بیش از 5 سال است كه میخواست این فیلم را بسازد. در طول چند سال گذشته فرصت تولید آن مهیا نشد. میدانید، او قصد نداشت یك فیلم معمولی و ساده عرضه كند. هدفش ساخت یك اثر ماندگار و تاثیرگذار مثل «گلادیاتور» بود.
تا به حال پیش آمده كه به رغم میل باطنیتان با یك فیلمساز كار كنید؟
بله، این اتفاقی است كه در حرفه ما همیشه رخ میدهد. شما هیچ وقت نمیتوانید با آن عواملی همكاری كنید كه دوست دارید كار كنید، اما من برای خودم یك اصل مهم را قائلم. شما ممكن است دوست نداشته باشید با این بازیگر یا آن كارگردان كار كنید، اما بهتر است این كار را انجام دهید و خودتان را متقاعد كنید كه با این شیوه جلو بروید. در چنین شرایطی است كه شما اعتماد و احترام دیگران را كسب میكنید.
نقشهای خود را چگونه انتخاب میكنید؟
همیشه سعی میكنم نقشی را برای كار انتخاب كنم كه آن را دوست داشته باشم. فرقی نمیكند آن نقش مثبت باشد یا منفی، نقش اصلی باشد یا مكمل. مهم این است كه كاراكتر مورد نظر به دلم بنشیند. آن وقت میتوانم آن شخصیت را خوب و طبیعی بازی كنم. زمانی كه برخلاف میل باطنیام و به اصرار و خواست دوستان و اطرافیانم نقشی را قبول میكنم، حاصل كار چیز خوبی از آب درنمیآید.
مثلا كدام نقشها و فیلمها؟
اجازه بدهید در این مورد توضیحی ندهم.
حضور در جلوی دوربین هنوز شما را هیجانزده میكند؟
بشدت! هنوز هم پروسه تحول شخصیت و تولید فیلمها را دوست دارم. علاقهمندم در فیلمهایی بازی كنم كه روی دل و جان تماشاگران تاثیر میگذارد و به یك شكلی، آنها را درگیر خودش میكند. برایم اهمیتی ندارد كه زمان این تاثیرگذاری چقدر است، میخواهد فقط برای یك شب باشد یا برای مدت زمانی طولانیتر، میخواهم بیننده با گوشت و پوست و روح خود، بازی مرا ببیند و لذت ببرد. انگیزه اصلی من از بازیگری همین است.
در چند سال اخیر، تعدادی از بازیگران مطرح سینما جذب صحنه تئاتر شدهاند. شما قصد حضور در یك نمایش تئاتری را ندارید؟
فعلا خیر. البته گاهی به این موضوع فكر میكنم و دلم میخواهد این بخش هنری را نیز تجربه كنم. ولی فكر میكنم یك بازیگر سینما باید در وهله اول بازیگر سینما باشد و به همكاران خود در دنیای تئاتر اجازه بدهد كه آنها نیز كار خودشان را بكنند. البته كسانی مثل مریل استریپ را میتوان دید كه سالهاست با دنیای تئاتر همكاری دارد. یكی از دوستانم به شوخی میگفت وقتی بازیگری میگوید به تئاتر و ریشههای اصلیام برمیگردم، منظورش این است كه در سینما به او پیشنهاد تازهای نشده و وی قصد دارد حرفه خود را كمی جابهجا كند! البته نمیدانم این شوخی تا چه اندازه به واقعیت نزدیك است!
شما هم در فیلمهای معاصر بازی كردهاید و هم در فیلمهایی با حال و هوای قدیمی و تاریخی. كدامیك را بیشتر ترجیح میدهید؟
بحث معاصر یا تاریخی بودن فیلمهای سینمایی نیست، بحث اصلی این است كه فیلم مورد نظر باید قصه جذابی داشته باشد و آن را به شكلی جذاب و مقبول تعریف كند. وقتی این اتفاق افتاد، دیگر مهم نیست كه شما دارید در «گلادیاتور» بازی میكنید یا «یك ذهن زیبا» و یا «مرد سیندرلایی» را.
كار جدید چه دارید؟ باز هم یك اثر تاریخی؟
خیر. فیلم تازهام «سه روز بعدی» یك درام رمانتیك امروزی است كه حال و هوایی جنایتكارانه و دلهرهآور دارد. این فیلم نسخه دوبارهسازی شده یك محصول موفق فرانسوی است كه چند سال قبل اكران عمومی شد. قصه فیلم درباره زوج خوشبختی است كه یك روز صبح با ورود ماموران پلیس به منزل آنها، زندگیشان دگرگون میشود. ماموران پلیس همسر مرد را به جرم قتل دستگیر كرده و میبرند و مرد ـ كه همسرش را بشدت دوست دارد ـ در مقابل این پرسش قرار میگیرد كه آیا همسرش براستی یك قاتل است و او چقدر همسرش را میشناسد. از اینجا، تلاش و جستجوی مرد برای كشف هویت واقعی همسرش آغاز میشود و خیلی زود با واقعیتهای تلخ و سختی روبهرو میشود. كارگردانی فیلم را پل هگیس به عهده دارد كه قبل از این فیلم موفق «تصادف» را كارگردانی كرده است.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
قصه فیلم درباره زوج خوشبختی است كه یك روز صبح با ورود ماموران پلیس به منزل آنها، زندگیشان دگرگون میشود. ماموران پلیس همسر مرد را به جرم قتل دستگیر كرده و میبرند و مرد ـ كه همسرش را بشدت دوست دارد...
دریافت جایزه اسكار در سال 2000 برای «گلادیاتور»، تعجب و شگفتی بسیاری را برانگیخت. كمتر كسی فكر میكرد راسل كرو برای بازی در یك فیلم تاریخی عامهپسند، موفق به دریافت جایزه اسكار شود.
كرو در كارنامه كاری خود فیلمهای موفق دیگری مثل غیرخودی، یك ذهن زیبا، گانگستر آمریكایی، بدنه دروغها (دو فیلم اخیر را ریدلی اسكات كارگردانی كرده است) و قطار 3 و 10 دقیقه به یوما را دارد.
مدتی قبل «وضعیت بازی» این بازیگر از تلویزیون ایران به نمایش درآمد. «رابین هود» فیلم جدید او نسخه دوبارهسازی شده یك اثر كلاسیك است كه شركت والت دیسنی هم نسخه كارتونی آن را در دهه 70 میلادی تولید كرد. كرو در این فیلم ـ كه چهارمین همكاری مشترك سینماییاش با ریدلی اسكات است ـ در نقش شخصیت افسانهای رابین هود بازی كرده است، كسی كه در جنگل شروود از ثروتمندان میدزدید تا آن را میان فقرا تقسیم كند.
راسل كرو در گفتگوی اینترنتی زیر ـ كه برگرفته از چند گفتگوی مختلف است ـ درباره جنبههای مختلف این فیلم و كارهای تازهاش صحبت میكند.
پیش از بازی در فیلم رابینهود، نسخههای قبلی آن را تماشا كردید؟ میتوان گفت بازی شما تحت تاثیر بازی بازیگران قبلی این نقش است؟
نسخهای كه كوین رینولدز ساخت را در همان زمان نمایش آن در سال 1991 دیدم و فرصت نشد تا هنگام بازی در فیلم خودم، دوباره آن را تماشا كنم. ولی همان زمان كه این فیلم را دیدم، سخت تحتتاثیر بازی كوین كاستنر در نقش رابینهود قرار گرفتم. بازی او در فیلم را خیلی دوست داشتم و احساس میكردم او یك رابینهود دوستداشتنی است. خب، آن زمان من 27 سال داشتم و خیلی رویایی فكر میكردم. ولی نسخه ارژینال فیلم را به درخواست ریدلی (اسكات) قبل از شروع فیلمبرداری دیدم. او میخواست من نوع بازی ارول فلین معروف در نقش رابینهود را ببینم. البته در همان زمان به من گفت متوجه این نكته باشم كه نخواهم نقشم را به تقلید از او بازی كنم. ارول فلین در این فیلم معركه است. احساس میكنم چیزی در بازی بازیگران قدیمی و كلاسیك وجود دارد كه به هیچ طریق نمیتوان آن را در فیلمهای امروزی تكرار كرد.
هیچوقت فكر میكردید روزی خودتان نقش رابینهود را روی پرده سینما بازی كنید؟
به این شكل خیر. میدانید، شما وقتی بازیگر میشوید باید آمادگی داشته باشید كه درهر نقشی ظاهر شوید. ایفای نقش رابینهود هم یكی از آنهاست. یادم میآید وقتی رابینهود كوین كاستنر را دیدم، خودم را جای او گذاشتم. به هر حال بازی در نقش یك شخصیت مطرح تاریخی مثل رابینهود، آرزوی پنهان هر بازیگر سینماست.
بازی در این نقش سخت بود؟
خب، بله. ما قصد تولید یك فیلم بزرگ را داشتیم و ساخت چنین فیلمی چالشهای خاص خود را داشت. از همان آغاز تولید فیلم، بحث آن بود كه فیلم ما قرار است در كجای تاریخ سینما قرار گیرد؟ طبیعی است كه فیلم ما نمیتوانست (و نمیخواست) با نسخه ارژینال رقابت كند. در عین حال ما نمیخواستیم در رتبه دوم قرار بگیریم. به همین دلیل، احساس كردیم باید این جور بحثها را كنار بگذاریم و فقط سعی كنیم فیلم خوب خودمان را بسازیم. به این نتیجه رسیدیم كه اگر این گونه فكر كنیم و فیلم را با چنین دید و نیتی بسازیم، آن وقت فرصت آن را پیدا میكنیم كه بهترین فیلم رابین هودی تاریخ سینما را بسازیم. در چنین شرایطی، دست یافتن به چنین رویایی، یك چیز دور از ذهن نبود. همین مساله باعث شد تمام تلاش خود را به كار گیریم تا یك اثر تماشایی و جذاب خلق كنیم.
در سال 2000 فیلم تاریخی «گلادیاتور» را با ریدلی اسكات كار كردید. آیا هنگام تولید رابین هود در فكر تكرار یك موفقیت مشابه بودید؟
این درست است كه هر دو فیلم حال و هوای تاریخی و حماسی دارند و توسط یك فیلمساز ساخته شدهاند، ولی اصلا به دریافت جوایز اسكار یا تحسین منتقدان سینمایی فكر نمیكردیم. هدف ما تولید یك فیلم خوب بود كه بیننده را جذب خود كند. بقیه مسائل جزو چیزهایی است كه به دنبال اكران عمومی این اثر میآید.
در بین فیلمسازانی كه با آنها كار كردهاید، نام ریدلی اسكات بیشتر از بقیه به چشم میخورد. دلیل خاصی دارد؟
من و ریدلی (اسكات) دوستان قدیمی هستیم و حرف و زبان یكدیگر را بهتر میفهمیم. این مساله باعث میشود پشت دوربین راحتتر و بهتر با یكدیگر كار كنیم. طبیعی است كه وقتی چنین باشد، ترجیح میدهم با او بیشتر كار كنم. خودش هم این نكته را میداند كه همیشه آماده شنیدن طرحهای جدید او هستم. او وقتی میخواهد كار تازهای را شروع كند، معمولا قبل از هر بازیگر دیگری به سراغ من میآید.
طرح تولید نسخه جدید رابین هود متعلق به او بود یا شما؟
متعلق به اوست. بیش از 5 سال است كه میخواست این فیلم را بسازد. در طول چند سال گذشته فرصت تولید آن مهیا نشد. میدانید، او قصد نداشت یك فیلم معمولی و ساده عرضه كند. هدفش ساخت یك اثر ماندگار و تاثیرگذار مثل «گلادیاتور» بود.
تا به حال پیش آمده كه به رغم میل باطنیتان با یك فیلمساز كار كنید؟
بله، این اتفاقی است كه در حرفه ما همیشه رخ میدهد. شما هیچ وقت نمیتوانید با آن عواملی همكاری كنید كه دوست دارید كار كنید، اما من برای خودم یك اصل مهم را قائلم. شما ممكن است دوست نداشته باشید با این بازیگر یا آن كارگردان كار كنید، اما بهتر است این كار را انجام دهید و خودتان را متقاعد كنید كه با این شیوه جلو بروید. در چنین شرایطی است كه شما اعتماد و احترام دیگران را كسب میكنید.
نقشهای خود را چگونه انتخاب میكنید؟
همیشه سعی میكنم نقشی را برای كار انتخاب كنم كه آن را دوست داشته باشم. فرقی نمیكند آن نقش مثبت باشد یا منفی، نقش اصلی باشد یا مكمل. مهم این است كه كاراكتر مورد نظر به دلم بنشیند. آن وقت میتوانم آن شخصیت را خوب و طبیعی بازی كنم. زمانی كه برخلاف میل باطنیام و به اصرار و خواست دوستان و اطرافیانم نقشی را قبول میكنم، حاصل كار چیز خوبی از آب درنمیآید.
مثلا كدام نقشها و فیلمها؟
اجازه بدهید در این مورد توضیحی ندهم.
حضور در جلوی دوربین هنوز شما را هیجانزده میكند؟
بشدت! هنوز هم پروسه تحول شخصیت و تولید فیلمها را دوست دارم. علاقهمندم در فیلمهایی بازی كنم كه روی دل و جان تماشاگران تاثیر میگذارد و به یك شكلی، آنها را درگیر خودش میكند. برایم اهمیتی ندارد كه زمان این تاثیرگذاری چقدر است، میخواهد فقط برای یك شب باشد یا برای مدت زمانی طولانیتر، میخواهم بیننده با گوشت و پوست و روح خود، بازی مرا ببیند و لذت ببرد. انگیزه اصلی من از بازیگری همین است.
در چند سال اخیر، تعدادی از بازیگران مطرح سینما جذب صحنه تئاتر شدهاند. شما قصد حضور در یك نمایش تئاتری را ندارید؟
فعلا خیر. البته گاهی به این موضوع فكر میكنم و دلم میخواهد این بخش هنری را نیز تجربه كنم. ولی فكر میكنم یك بازیگر سینما باید در وهله اول بازیگر سینما باشد و به همكاران خود در دنیای تئاتر اجازه بدهد كه آنها نیز كار خودشان را بكنند. البته كسانی مثل مریل استریپ را میتوان دید كه سالهاست با دنیای تئاتر همكاری دارد. یكی از دوستانم به شوخی میگفت وقتی بازیگری میگوید به تئاتر و ریشههای اصلیام برمیگردم، منظورش این است كه در سینما به او پیشنهاد تازهای نشده و وی قصد دارد حرفه خود را كمی جابهجا كند! البته نمیدانم این شوخی تا چه اندازه به واقعیت نزدیك است!
شما هم در فیلمهای معاصر بازی كردهاید و هم در فیلمهایی با حال و هوای قدیمی و تاریخی. كدامیك را بیشتر ترجیح میدهید؟
بحث معاصر یا تاریخی بودن فیلمهای سینمایی نیست، بحث اصلی این است كه فیلم مورد نظر باید قصه جذابی داشته باشد و آن را به شكلی جذاب و مقبول تعریف كند. وقتی این اتفاق افتاد، دیگر مهم نیست كه شما دارید در «گلادیاتور» بازی میكنید یا «یك ذهن زیبا» و یا «مرد سیندرلایی» را.
كار جدید چه دارید؟ باز هم یك اثر تاریخی؟
خیر. فیلم تازهام «سه روز بعدی» یك درام رمانتیك امروزی است كه حال و هوایی جنایتكارانه و دلهرهآور دارد. این فیلم نسخه دوبارهسازی شده یك محصول موفق فرانسوی است كه چند سال قبل اكران عمومی شد. قصه فیلم درباره زوج خوشبختی است كه یك روز صبح با ورود ماموران پلیس به منزل آنها، زندگیشان دگرگون میشود. ماموران پلیس همسر مرد را به جرم قتل دستگیر كرده و میبرند و مرد ـ كه همسرش را بشدت دوست دارد ـ در مقابل این پرسش قرار میگیرد كه آیا همسرش براستی یك قاتل است و او چقدر همسرش را میشناسد. از اینجا، تلاش و جستجوی مرد برای كشف هویت واقعی همسرش آغاز میشود و خیلی زود با واقعیتهای تلخ و سختی روبهرو میشود. كارگردانی فیلم را پل هگیس به عهده دارد كه قبل از این فیلم موفق «تصادف» را كارگردانی كرده است.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ