LaDy Ds DeMoNa
28th April 2010, 09:23 PM
موسیقیدانانی كه دیگر در میان ما نیستند
http://www.seemorgh.com/DesktopModules/iContent2/Files/59166.jpg
مشكاتیان از سال۱۳۵۶، همكاری با رادیو را زیر نظر هوشنگ ابتهاج آغاز كرد ولی پس از واقعه ۱۷شهریور ۱۳۵۷ از رادیو استعفا داد و مؤسسه چاووش را با همكاری هنرمندان گروه عارف و شیدا كه از گروههای بینظیر ...
سالی كه گذشت، به زعم بسیاری از مردم سال سنگین، پرتنش و سختی بود. اما اگر سال 1388 برای همه سال بدی بود میتوان گفت كه برای اهالی موسیقی سالی سیاه بود.
سال 1388 خورشیدی وفات 14 موسیقیدان برجسته را در روزهای خود دارد كه فقدان هر كدام ضربهای به تنگ نازك و شیشهای موسیقی ایران وارد كرد و تركی عمیق برجای گذاشت كه پر كردن این تركها مسئولیت بازماندگان را بیشتر میكند؛ مسئولیتی كه با برپایی بزرگداشت و انتشار یادنامه و...تمام نمیشود. این تازه اول راه است... .
شهریار فریوسفی؛ سرعت در نوازندگی
اگرچه شهریار فریوسفی را بیشتر بهعنوان نوازنده تار میشناسند اما او یكی از آهنگسازان موسیقی سنتی ایران نیز بود كه علاوه بر تار سهتار هم مینواخت.
فریوسفی متولد 1335 و از شاگردان استاد زنده یاد علیاكبر شهنازی و استاد هوشنگ ظریف بود و علاوه بر آن از محضر جلیل شهناز نیز بهرههای فراوانی برد. فریوسفی سالهای آخر عمرش را در خدمت صدا و سیما گذراند. بسیاری از اهالی موسیقی كه كار او را در نواختن موسیقی سریالهای تلویزیونی از نزدیك دیده بودند عقیده دارند كه فریوسفی یكی از تواناترین نوازندگان تار در ایران بود كه سرعت بینظیری در نتخوانی داشت.
فریوسفی از معدود نوازندگانی بود كه هنگام نواختن تار میتوانست با همان سرعت از روی نت نیز به راحتی بخواند؛ اگرچه این هنری است كه همه نوازندگان باید داشته باشند اما فریوسفی به زعم همكارانش سرعت بیشتری در این زمینه داشت.
وی كه عضو كانون نوازندگان خانه موسیقی نیز بود در روز 15 تیر 1388 بهعلت ایست قلبی درگذشت و به این ترتیب نخستین مرگ سال 1388 را در رشته موسیقی به نام خود ثبت كرد.
پرویز مشكاتیان؛ مؤثر در موسیقی
پرویز مشكاتیان را میتوان از معدود آهنگسازان و نوازندگانی دانست كه با اینكه خیلی زود از میان ما رفت تأثیری شگرف بر موسیقی ایران گذاشت. او تصنیفها و آهنگهای بینظیری ساخت كه گذشت زمان، ارزش آنها را بیشتر و تواناییهای مشكاتیان را آشكارتر كرد. او توانست یادگارهای ارزشمندی برای نسلهای مختلف بهجا بگذارد اما متأسفانه سال 88 در سن 54 سالگی بر اثر نارسایی قلبی درگذشت.
مشكاتیان ردیف میرزا عبدالله را نزد استاد نورعلی برومند و دكتر داریوش صفوت و مبانی موسیقی ایرانی را نزد بزرگانی چون دكتر محمدتقی مسعودیه، عبدالله دوامی، سعید هرمزی و یوسف فروتن فراگرفت. او كار سنتورنوازی خود را به شیوه رسمی در مركز حفظ و اشاعه موسیقی آغاز كرد و همچون سایر هنرمندان این مركز توانست تبحر خود را در تكنوازی و همنوازی سنتور نشان دهد.
مشكاتیان از سال۱۳۵۶، همكاری با رادیو را زیر نظر هوشنگ ابتهاج آغاز كرد ولی پس از واقعه ۱۷شهریور ۱۳۵۷ از رادیو استعفا داد و مؤسسه چاووش را با همكاری هنرمندان گروه عارف و شیدا كه از گروههای بینظیر در كل تاریخ موسیقی ایران محسوب میشدند، تشكیل داد. مشكاتیان با هنرمندانی چون محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، محمدرضا شجریان و شهرام ناظری، همكاری داشت كه نتیجهٔ این همكاری، آثار ماندگاری چون مجموعه چاووش، بیداد، دود عود، آستان جانان، سِر عشق، نوا و دستان بود. قرار است مجسمه این هنرمند توسط علیرضا قدمیاری، مجسمه ساز نیشابوری ساخته و بر سر مزار این هنرمند در باغ عطار نصب شود.
سید محمد نجمالدین؛ شهرت موسیقی نواحی
سید محمد نجمالدین، آهنگساز، خواننده و نوازنده بومی خراسان نیز چهارم آبان ماه 1388 بر اثر ایست قلبی درگذشت. وی متولد سال 1315 بود كه خوانندگی را از 20سالگی و با خواندن ترانههای بومی خراسان آغاز كرد و از سال1335 به رادیو نیروهوایی رفت. سپس وارد گروه موسیقی رادیو ایران شد و در بخش آهنگهای بومی به اجرای برنامه دهقان پرداخت. نجمالدین را بیشتر بهخاطر خواندن ترانه «یرهیره» میشناسند كه خودش آن را ساخته است. همچنین ترانه «مسافر قطار» نیز از ساختههای او به زبان خراسانی است كه شهرت خاصی در خراسان دارد.
نجمالدین همچنین در حوزه شعر طنز بومی و ترانههای طنز بومی شهرت داشت و آهنگسازی كارهایش را خودش براساس ملودیهای بومی انجام میداد. او نیز همچون سایر موسیقیدانان بومی و محلی خدمات ارزندهای برای معرفی موسیقی منطقه خود انجام داده كه از جمله آنها میتوان به ترانههای طنز خراسانی اشاره كرد. متأسفانه این هنرمند موسیقی نواحی ایران نیز بدون آنكه فرصت انتقال تجربیاتش را پیدا كند ما را تنها گذاشت و كمتر كسی از او یاد كرد؛ بهطوری كه حتی یك بیوگرافی درست و كامل نیز از كارها و آثار او در دسترس عموم قرار نگرفته است.
فرامرز پایور؛ یك عمر تلاش بیوقفه
فرامرز پایور بهمن سال1311 در تهران بهدنیا آمد. پدرش علی پایور، استاد زبان فرانسه در دانشگاه تهران، آشنا به نواختن سهتار، سنتور و ویلن بود. پدربزرگش نیز مصورالدوله نام داشت كه از هنرمندان عصر قاجار و نقاش چیرهدست آن دوره بود و نوازنده ویلن، سنتور و سهتار بود. فرامرز پایور از نوجوانی با موسیقی آشنا شد و از محضر ابوالحسن صبا بهره برد. پایور در نوازندگی سنتور بهحدی رسیده بود كه قطعاتی میساخت و با صبا اجرا میكرد.
پایور همچنین از محضر استادانی چون عبدالله دوامی، نورعلی برومند، حاج آقا محمد ایرانی، ملیك اصلانیان و حسین دهلوی و... بهره برد. آثار ركنالدینخان و درویشخان و حبیب سماعی و دیگران را نیز به خط نت درآورد.
در سال ۱۳۴۱ برای ادامه تحصیلات كلاسیك خود، از طرف وزارت فرهنگ و هنر به انگلستان فرستاده شد. از دانشگاه كمبریج در زبان و ادبیات انگلیسی دانشنامه گرفت و در تمام این سالها تلاش فراوانی در جهت معرفی موسیقی ایرانی و سنتور به محافل دانشگاهی انگلستان انجام داد.
پایور به خاطر یك عمر تلاش بیوقفه در زمینه اعتلای موسیقی ایرانی درجه عالی و نشان درجه یك هنر، معادل دكتری را كسب كرده و علاوه بر تدریس و آهنگسازی بیش از 1500ساعت اجرای گروهی و فردی ارائه دادهاست.
وی در اجراهای گروهی خود با هنرمندانی چون جلیل شهناز، هوشنگ ظریف، رحمتالله بدیعی و علی اصغر بهاری، حسن ناهید، محمد موسوی، حسین تهرانی، محمد اسماعیلی و محمدرضا شجریان همكاری داشته است.
از جمله كارهای وی میتوان به تصنیف دشتی، سرانداز، سروناز، بیداد، كرد بیات، رزم مشترك، غم انگیز، آستان جانان، شیدایی، وطن، ایرانی، چوپانی پیروزی، طلوع، جان جهان، سركش، دلانگیزان، گلنوش، صبح است ساقیا، چكاد، افسرده حال، شكر و شكایت اشاره كرد. این هنرمند یگانه كه 11 سال پیش دچار سكته مغزی شده و از كار كنار گرفته بود، 18آذر سال قبل برای همیشه از میان ما رفت.
سیمین آقارضی؛ نخستین نوازنده قانون
21 دی ماه سال قبل سیمین آقارضی، نخستین نوازنده ساز قانون نیز پس از تحمل یك دوره بیماری درگذشت. این نوازنده قدیمی قانون متولد سال 1317 در تهران بود. میگویند استاد صبا در مورد وی گفته بود كه او یكی از هنرمندان بزرگ موسیقی ایران خواهد شد. مهدی مفتاح نیز كه خود از جمله چهرههای شاخص ساز قانون در ایران به شمار میرود، درباره آقارضی گفته است كه سیمین، ساز قانون، این ساز باستانی و اصیل ایرانی را با هنر نوازندگی و استعداد خاص خود دوباره زنده كرد.
در اواخر دهه ٤٠ بهعنوان تكنواز قانون به استخدام رادیو درآمد و در اركسترهای بزرگی مانند اركستر گلها و اركستر سازهای ملی مشاركت پرباری داشت.آقارضی با اینكه با چند ساز آشنا بود و به خوبی آنها را مینواخت اما بیشتر به واسطه آشنایی كامل با ساز قانون بود كه در زمینه موسیقی شناخته شد. او ویلن را نزد استاد صبا، پیانو را نزد جواد معروفی، قانون را از مهدی مفتاح، آواز را از غلامحسین بنان و تمبك را نزد حسین تهرانی فراگرفت و علاوه بر این با نواختن رباب، بربط، قیچك و كمانچه نیز آشنایی كامل داشت.
آقارضی با بسیاری از اركسترهای بزرگ مانند اركستر سمفونیك تهران، اركستر خالقی به رهبری روانشاد روحالله خالقی همكاری داشت و با بسیاری از اساتید همچون پرویز یاحقی، علی تجویدی، حبیباله بدیعی، همایون خرم، حسین تهرانی، یوسف یوسفزاده و... . همكاری داشته است. از تكنوازیهای سیمین آقارضی میتوان به آلبوم «قانون سیمین» با همراهی تمبك آبتین اجلالی اشاره كرد.
سیمین آقارضی چنان تبحری داشت كه در تمام اجراهای قبل و بعد از انقلاب، از جمله موسیقی فیلم، اجرای گروههای بزرگ و نام آشنا تا موسیقیهای مردمی، صدای ساز قانون این هنرمند شنیده میشود.
ولی رحیمی؛ حافظ صد ترانه كهن
ولی رحیمی در یكی از طوایف كرماغشمالی خراسان در تیره «عاشیق»ها بهدنیا آمد. از كودكی در كنار پدر و عمویش كمانچه مینواخت. او را بهخاطر نام پدرش ولی رحیمی مینامند اما كرباغها كه مهارت او را در نوازندگی میستایند او را «ولی عاشیق» مینامند. او بیش از صد ترانه كهن كرباغی را در ذهن داشت و تعدادی ترانه طنز به زبان فارسی و كردی سروده و ساخته بود كه نمونههایی از آن در سیدی صوتی «شادیهای ایرانی» ضبط شدهاست.
ولی رحیمی 12بهمن سال قبل، یعنی كمتر از یك ماه مانده به برگزاری جشنواره موسیقی فجر و در حالیكه قرار بود در این جشنواره از او تجلیل بهعمل آید، در سن 77 سالگی در منطقه آشخانه بجنورد از دنیا رفت.
علیاكبر مهدیپور دهكردی؛ نویددهنده سال نو
علیاكبر مهدیپور دهكردی، در سال1314 در چهارمحال و بختیاری به دنیا آمد. دهكردی از 17سالگی كار خود را در زمینه نوازندگی سازهای محلی استان چهارمحال و بختیاری آغاز كرد. امروز او را بهعنوان خالق یكی از زیباترین و خاطرهانگیزترین ملودیهای ایران زمین میشناسند؛ ملودیای كه هر سال به ایرانیها نوید آمدن سال نو را میدهد. مهدیپور دهكردی نوازنده سرنای نوروزی است كه 24سال پیش در استودیو ضبط شد و اكنون بیش از 20سال است كه هنگام تحویل سال پخش میشود.
نویددهنده سال نو، در كشورهای آلمان، كانادا، فرانسه، قرقیزستان، تركمنستان، مغولستان، دوبی، ژاپن، تركیه، كویت و هنگكنگ به اجرای موسیقی محلی پرداخته و برخلاف اغلب موسیقیدانان محلی در جریان برپایی جشنوارههای موسیقی ملی و بینالمللی نیز بوده و در بسیاری از آنها شركت كردهاست. شركت در جشنواره بینالمللی موسیقی فجر، اجرای موسیقی در جشنهای گل و گیاه، نوازندگی ساز در تئاتر، نوازندگی سرنا در سریال روزی روزگاری، شركت در جشنواره موسیقی نواحی ایران در كرمان و دریافت 50لوح تقدیر از دیگر فعالیتها و دستاوردهای این هنرمند است.
از آنجا كه مهدیپور دهكردی علاوه بر سرنا با نوازندگی كمانچه و ردیف موسیقی ایران نیز آشنایی داشت، توانست موسیقی ردیف دستگاهی ایران را با ساز سرنا نیز بنوازد. او دستگاههای هفتگانه و آوازهای دوازدهتایی را روی سازهای كرنا و سرنا اجرا كرده است و حتی 90 دستنوشته نیز برای اجرای دستگاههای موسیقی روی این دو ساز فراهم آورده كه در نوع خود بینظیر و ماندگار است. این نوازنده سازهای محلی، 25بهمن سال قبل در سن74سالگی چشم از جهان فرو بست.
كمال خان هوت؛ گنجینه شفاهی بلوچ
كمالخان هوت در سال1320 در روستای لایدان از توابع دشتیاری در یك خانواده كشاورز متولد شد. او از كودكی به شعر و موسیقی علاقهمند شد و به همین دلیل اشعار را به خاطر میسپرد تا اینكه توانست نام خود را در فهرست نامداران موسیقی نواحی ایران ثبت كند.
این موسیقیدان بلوچی به سبك پهلوانی كه از اصیلترین و قدیمیترین گونههای موسیقی بلوچی است، آواز میخواند و چون این سبك مورد علاقه بسیاری از بلوچیها بود توانست خود را در دل مردم جای دهد و آوای روحبخش آوازش را به گوش آنها برساند.
كمال خان هوت را گنجینه موسیقی شفاهی بلوچستان میدانند؛ چرا كه او از كودكی تمام وقت خود را صرف حفظ ترانهها و اشعار محلی و بومی كرده و با اینكه سواد نداشته اغلب آنها را در دفترچهای گردآوردی كردهاست.
طهمورث كشكولی:
طهمورث كشكولی را باید آخرین موسیقیدان درگذشته سال 88 دانست كه از معدود خنیاگران موسیقی ایران و بهویژه موسیقی قشقایی بود. این خنیاگر موسیقی ایرانی گرچه زندگی خود را در گمنامی گذراند اما مرگش همزمان با برپایی جشنواره موسیقی فجر بود كه باعث شد توجه اهالی موسیقی به این خنیاگر موسیقی و نقش او در موسیقی نواحی ایران جلب شود. البته او پیش از این كنسرتهایی را در زمینه موسیقی نواحی برگزار كرد اما این باعث نشد كه هنر اصیل خنیاگری آنچنان كه شایسته است مورد توجه عموم قرار گیرد. امسال برای نخستین بار قرار بود از هنرمندان موسیقی نواحی در جشنواره موسیقی فجر تقدیر شود اما متأسفانه نام طهمورث كشكولی را در فهرست بزرگداشتیها ندیدیم.
شاید اگر اجل مهلت میداد جشنواره موسیقی فجر سال آینده نوبت توجه به او و هنر والای او میرسید. حیف...!
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
http://www.seemorgh.com/DesktopModules/iContent2/Files/59166.jpg
مشكاتیان از سال۱۳۵۶، همكاری با رادیو را زیر نظر هوشنگ ابتهاج آغاز كرد ولی پس از واقعه ۱۷شهریور ۱۳۵۷ از رادیو استعفا داد و مؤسسه چاووش را با همكاری هنرمندان گروه عارف و شیدا كه از گروههای بینظیر ...
سالی كه گذشت، به زعم بسیاری از مردم سال سنگین، پرتنش و سختی بود. اما اگر سال 1388 برای همه سال بدی بود میتوان گفت كه برای اهالی موسیقی سالی سیاه بود.
سال 1388 خورشیدی وفات 14 موسیقیدان برجسته را در روزهای خود دارد كه فقدان هر كدام ضربهای به تنگ نازك و شیشهای موسیقی ایران وارد كرد و تركی عمیق برجای گذاشت كه پر كردن این تركها مسئولیت بازماندگان را بیشتر میكند؛ مسئولیتی كه با برپایی بزرگداشت و انتشار یادنامه و...تمام نمیشود. این تازه اول راه است... .
شهریار فریوسفی؛ سرعت در نوازندگی
اگرچه شهریار فریوسفی را بیشتر بهعنوان نوازنده تار میشناسند اما او یكی از آهنگسازان موسیقی سنتی ایران نیز بود كه علاوه بر تار سهتار هم مینواخت.
فریوسفی متولد 1335 و از شاگردان استاد زنده یاد علیاكبر شهنازی و استاد هوشنگ ظریف بود و علاوه بر آن از محضر جلیل شهناز نیز بهرههای فراوانی برد. فریوسفی سالهای آخر عمرش را در خدمت صدا و سیما گذراند. بسیاری از اهالی موسیقی كه كار او را در نواختن موسیقی سریالهای تلویزیونی از نزدیك دیده بودند عقیده دارند كه فریوسفی یكی از تواناترین نوازندگان تار در ایران بود كه سرعت بینظیری در نتخوانی داشت.
فریوسفی از معدود نوازندگانی بود كه هنگام نواختن تار میتوانست با همان سرعت از روی نت نیز به راحتی بخواند؛ اگرچه این هنری است كه همه نوازندگان باید داشته باشند اما فریوسفی به زعم همكارانش سرعت بیشتری در این زمینه داشت.
وی كه عضو كانون نوازندگان خانه موسیقی نیز بود در روز 15 تیر 1388 بهعلت ایست قلبی درگذشت و به این ترتیب نخستین مرگ سال 1388 را در رشته موسیقی به نام خود ثبت كرد.
پرویز مشكاتیان؛ مؤثر در موسیقی
پرویز مشكاتیان را میتوان از معدود آهنگسازان و نوازندگانی دانست كه با اینكه خیلی زود از میان ما رفت تأثیری شگرف بر موسیقی ایران گذاشت. او تصنیفها و آهنگهای بینظیری ساخت كه گذشت زمان، ارزش آنها را بیشتر و تواناییهای مشكاتیان را آشكارتر كرد. او توانست یادگارهای ارزشمندی برای نسلهای مختلف بهجا بگذارد اما متأسفانه سال 88 در سن 54 سالگی بر اثر نارسایی قلبی درگذشت.
مشكاتیان ردیف میرزا عبدالله را نزد استاد نورعلی برومند و دكتر داریوش صفوت و مبانی موسیقی ایرانی را نزد بزرگانی چون دكتر محمدتقی مسعودیه، عبدالله دوامی، سعید هرمزی و یوسف فروتن فراگرفت. او كار سنتورنوازی خود را به شیوه رسمی در مركز حفظ و اشاعه موسیقی آغاز كرد و همچون سایر هنرمندان این مركز توانست تبحر خود را در تكنوازی و همنوازی سنتور نشان دهد.
مشكاتیان از سال۱۳۵۶، همكاری با رادیو را زیر نظر هوشنگ ابتهاج آغاز كرد ولی پس از واقعه ۱۷شهریور ۱۳۵۷ از رادیو استعفا داد و مؤسسه چاووش را با همكاری هنرمندان گروه عارف و شیدا كه از گروههای بینظیر در كل تاریخ موسیقی ایران محسوب میشدند، تشكیل داد. مشكاتیان با هنرمندانی چون محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، محمدرضا شجریان و شهرام ناظری، همكاری داشت كه نتیجهٔ این همكاری، آثار ماندگاری چون مجموعه چاووش، بیداد، دود عود، آستان جانان، سِر عشق، نوا و دستان بود. قرار است مجسمه این هنرمند توسط علیرضا قدمیاری، مجسمه ساز نیشابوری ساخته و بر سر مزار این هنرمند در باغ عطار نصب شود.
سید محمد نجمالدین؛ شهرت موسیقی نواحی
سید محمد نجمالدین، آهنگساز، خواننده و نوازنده بومی خراسان نیز چهارم آبان ماه 1388 بر اثر ایست قلبی درگذشت. وی متولد سال 1315 بود كه خوانندگی را از 20سالگی و با خواندن ترانههای بومی خراسان آغاز كرد و از سال1335 به رادیو نیروهوایی رفت. سپس وارد گروه موسیقی رادیو ایران شد و در بخش آهنگهای بومی به اجرای برنامه دهقان پرداخت. نجمالدین را بیشتر بهخاطر خواندن ترانه «یرهیره» میشناسند كه خودش آن را ساخته است. همچنین ترانه «مسافر قطار» نیز از ساختههای او به زبان خراسانی است كه شهرت خاصی در خراسان دارد.
نجمالدین همچنین در حوزه شعر طنز بومی و ترانههای طنز بومی شهرت داشت و آهنگسازی كارهایش را خودش براساس ملودیهای بومی انجام میداد. او نیز همچون سایر موسیقیدانان بومی و محلی خدمات ارزندهای برای معرفی موسیقی منطقه خود انجام داده كه از جمله آنها میتوان به ترانههای طنز خراسانی اشاره كرد. متأسفانه این هنرمند موسیقی نواحی ایران نیز بدون آنكه فرصت انتقال تجربیاتش را پیدا كند ما را تنها گذاشت و كمتر كسی از او یاد كرد؛ بهطوری كه حتی یك بیوگرافی درست و كامل نیز از كارها و آثار او در دسترس عموم قرار نگرفته است.
فرامرز پایور؛ یك عمر تلاش بیوقفه
فرامرز پایور بهمن سال1311 در تهران بهدنیا آمد. پدرش علی پایور، استاد زبان فرانسه در دانشگاه تهران، آشنا به نواختن سهتار، سنتور و ویلن بود. پدربزرگش نیز مصورالدوله نام داشت كه از هنرمندان عصر قاجار و نقاش چیرهدست آن دوره بود و نوازنده ویلن، سنتور و سهتار بود. فرامرز پایور از نوجوانی با موسیقی آشنا شد و از محضر ابوالحسن صبا بهره برد. پایور در نوازندگی سنتور بهحدی رسیده بود كه قطعاتی میساخت و با صبا اجرا میكرد.
پایور همچنین از محضر استادانی چون عبدالله دوامی، نورعلی برومند، حاج آقا محمد ایرانی، ملیك اصلانیان و حسین دهلوی و... بهره برد. آثار ركنالدینخان و درویشخان و حبیب سماعی و دیگران را نیز به خط نت درآورد.
در سال ۱۳۴۱ برای ادامه تحصیلات كلاسیك خود، از طرف وزارت فرهنگ و هنر به انگلستان فرستاده شد. از دانشگاه كمبریج در زبان و ادبیات انگلیسی دانشنامه گرفت و در تمام این سالها تلاش فراوانی در جهت معرفی موسیقی ایرانی و سنتور به محافل دانشگاهی انگلستان انجام داد.
پایور به خاطر یك عمر تلاش بیوقفه در زمینه اعتلای موسیقی ایرانی درجه عالی و نشان درجه یك هنر، معادل دكتری را كسب كرده و علاوه بر تدریس و آهنگسازی بیش از 1500ساعت اجرای گروهی و فردی ارائه دادهاست.
وی در اجراهای گروهی خود با هنرمندانی چون جلیل شهناز، هوشنگ ظریف، رحمتالله بدیعی و علی اصغر بهاری، حسن ناهید، محمد موسوی، حسین تهرانی، محمد اسماعیلی و محمدرضا شجریان همكاری داشته است.
از جمله كارهای وی میتوان به تصنیف دشتی، سرانداز، سروناز، بیداد، كرد بیات، رزم مشترك، غم انگیز، آستان جانان، شیدایی، وطن، ایرانی، چوپانی پیروزی، طلوع، جان جهان، سركش، دلانگیزان، گلنوش، صبح است ساقیا، چكاد، افسرده حال، شكر و شكایت اشاره كرد. این هنرمند یگانه كه 11 سال پیش دچار سكته مغزی شده و از كار كنار گرفته بود، 18آذر سال قبل برای همیشه از میان ما رفت.
سیمین آقارضی؛ نخستین نوازنده قانون
21 دی ماه سال قبل سیمین آقارضی، نخستین نوازنده ساز قانون نیز پس از تحمل یك دوره بیماری درگذشت. این نوازنده قدیمی قانون متولد سال 1317 در تهران بود. میگویند استاد صبا در مورد وی گفته بود كه او یكی از هنرمندان بزرگ موسیقی ایران خواهد شد. مهدی مفتاح نیز كه خود از جمله چهرههای شاخص ساز قانون در ایران به شمار میرود، درباره آقارضی گفته است كه سیمین، ساز قانون، این ساز باستانی و اصیل ایرانی را با هنر نوازندگی و استعداد خاص خود دوباره زنده كرد.
در اواخر دهه ٤٠ بهعنوان تكنواز قانون به استخدام رادیو درآمد و در اركسترهای بزرگی مانند اركستر گلها و اركستر سازهای ملی مشاركت پرباری داشت.آقارضی با اینكه با چند ساز آشنا بود و به خوبی آنها را مینواخت اما بیشتر به واسطه آشنایی كامل با ساز قانون بود كه در زمینه موسیقی شناخته شد. او ویلن را نزد استاد صبا، پیانو را نزد جواد معروفی، قانون را از مهدی مفتاح، آواز را از غلامحسین بنان و تمبك را نزد حسین تهرانی فراگرفت و علاوه بر این با نواختن رباب، بربط، قیچك و كمانچه نیز آشنایی كامل داشت.
آقارضی با بسیاری از اركسترهای بزرگ مانند اركستر سمفونیك تهران، اركستر خالقی به رهبری روانشاد روحالله خالقی همكاری داشت و با بسیاری از اساتید همچون پرویز یاحقی، علی تجویدی، حبیباله بدیعی، همایون خرم، حسین تهرانی، یوسف یوسفزاده و... . همكاری داشته است. از تكنوازیهای سیمین آقارضی میتوان به آلبوم «قانون سیمین» با همراهی تمبك آبتین اجلالی اشاره كرد.
سیمین آقارضی چنان تبحری داشت كه در تمام اجراهای قبل و بعد از انقلاب، از جمله موسیقی فیلم، اجرای گروههای بزرگ و نام آشنا تا موسیقیهای مردمی، صدای ساز قانون این هنرمند شنیده میشود.
ولی رحیمی؛ حافظ صد ترانه كهن
ولی رحیمی در یكی از طوایف كرماغشمالی خراسان در تیره «عاشیق»ها بهدنیا آمد. از كودكی در كنار پدر و عمویش كمانچه مینواخت. او را بهخاطر نام پدرش ولی رحیمی مینامند اما كرباغها كه مهارت او را در نوازندگی میستایند او را «ولی عاشیق» مینامند. او بیش از صد ترانه كهن كرباغی را در ذهن داشت و تعدادی ترانه طنز به زبان فارسی و كردی سروده و ساخته بود كه نمونههایی از آن در سیدی صوتی «شادیهای ایرانی» ضبط شدهاست.
ولی رحیمی 12بهمن سال قبل، یعنی كمتر از یك ماه مانده به برگزاری جشنواره موسیقی فجر و در حالیكه قرار بود در این جشنواره از او تجلیل بهعمل آید، در سن 77 سالگی در منطقه آشخانه بجنورد از دنیا رفت.
علیاكبر مهدیپور دهكردی؛ نویددهنده سال نو
علیاكبر مهدیپور دهكردی، در سال1314 در چهارمحال و بختیاری به دنیا آمد. دهكردی از 17سالگی كار خود را در زمینه نوازندگی سازهای محلی استان چهارمحال و بختیاری آغاز كرد. امروز او را بهعنوان خالق یكی از زیباترین و خاطرهانگیزترین ملودیهای ایران زمین میشناسند؛ ملودیای كه هر سال به ایرانیها نوید آمدن سال نو را میدهد. مهدیپور دهكردی نوازنده سرنای نوروزی است كه 24سال پیش در استودیو ضبط شد و اكنون بیش از 20سال است كه هنگام تحویل سال پخش میشود.
نویددهنده سال نو، در كشورهای آلمان، كانادا، فرانسه، قرقیزستان، تركمنستان، مغولستان، دوبی، ژاپن، تركیه، كویت و هنگكنگ به اجرای موسیقی محلی پرداخته و برخلاف اغلب موسیقیدانان محلی در جریان برپایی جشنوارههای موسیقی ملی و بینالمللی نیز بوده و در بسیاری از آنها شركت كردهاست. شركت در جشنواره بینالمللی موسیقی فجر، اجرای موسیقی در جشنهای گل و گیاه، نوازندگی ساز در تئاتر، نوازندگی سرنا در سریال روزی روزگاری، شركت در جشنواره موسیقی نواحی ایران در كرمان و دریافت 50لوح تقدیر از دیگر فعالیتها و دستاوردهای این هنرمند است.
از آنجا كه مهدیپور دهكردی علاوه بر سرنا با نوازندگی كمانچه و ردیف موسیقی ایران نیز آشنایی داشت، توانست موسیقی ردیف دستگاهی ایران را با ساز سرنا نیز بنوازد. او دستگاههای هفتگانه و آوازهای دوازدهتایی را روی سازهای كرنا و سرنا اجرا كرده است و حتی 90 دستنوشته نیز برای اجرای دستگاههای موسیقی روی این دو ساز فراهم آورده كه در نوع خود بینظیر و ماندگار است. این نوازنده سازهای محلی، 25بهمن سال قبل در سن74سالگی چشم از جهان فرو بست.
كمال خان هوت؛ گنجینه شفاهی بلوچ
كمالخان هوت در سال1320 در روستای لایدان از توابع دشتیاری در یك خانواده كشاورز متولد شد. او از كودكی به شعر و موسیقی علاقهمند شد و به همین دلیل اشعار را به خاطر میسپرد تا اینكه توانست نام خود را در فهرست نامداران موسیقی نواحی ایران ثبت كند.
این موسیقیدان بلوچی به سبك پهلوانی كه از اصیلترین و قدیمیترین گونههای موسیقی بلوچی است، آواز میخواند و چون این سبك مورد علاقه بسیاری از بلوچیها بود توانست خود را در دل مردم جای دهد و آوای روحبخش آوازش را به گوش آنها برساند.
كمال خان هوت را گنجینه موسیقی شفاهی بلوچستان میدانند؛ چرا كه او از كودكی تمام وقت خود را صرف حفظ ترانهها و اشعار محلی و بومی كرده و با اینكه سواد نداشته اغلب آنها را در دفترچهای گردآوردی كردهاست.
طهمورث كشكولی:
طهمورث كشكولی را باید آخرین موسیقیدان درگذشته سال 88 دانست كه از معدود خنیاگران موسیقی ایران و بهویژه موسیقی قشقایی بود. این خنیاگر موسیقی ایرانی گرچه زندگی خود را در گمنامی گذراند اما مرگش همزمان با برپایی جشنواره موسیقی فجر بود كه باعث شد توجه اهالی موسیقی به این خنیاگر موسیقی و نقش او در موسیقی نواحی ایران جلب شود. البته او پیش از این كنسرتهایی را در زمینه موسیقی نواحی برگزار كرد اما این باعث نشد كه هنر اصیل خنیاگری آنچنان كه شایسته است مورد توجه عموم قرار گیرد. امسال برای نخستین بار قرار بود از هنرمندان موسیقی نواحی در جشنواره موسیقی فجر تقدیر شود اما متأسفانه نام طهمورث كشكولی را در فهرست بزرگداشتیها ندیدیم.
شاید اگر اجل مهلت میداد جشنواره موسیقی فجر سال آینده نوبت توجه به او و هنر والای او میرسید. حیف...!
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ