PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مانی و گسترش باورهاى ايرانی



آبجی
26th April 2010, 11:19 PM
http://www.seemorgh.com/DesktopModules/iContent2/Files/6529.jpg
ایران با تمدنی چند هزارساله از معدود تمدن‌های جهان است كه ماندگاری خویش را بر صفحه تاریخ حفظ كرده است. پس از آن كه ایرانیان كه خود از آغاز یكتاپرست بودند،...

ایران با تمدنی چند هزارساله از معدود تمدن‌های جهان است كه ماندگاری خویش را بر صفحه تاریخ حفظ كرده است. پس از آن كه ایرانیان كه خود از آغاز یكتاپرست بودند، با اندیشه‌ای زرتشت پیامبر پاكی‌ها، بر «یگانگی اهورا مزدا» گواهی دادند، روند رو به تكاملی را شروع كردند كه از قلب آن اولین جهان امپراتوری بر كره زمین شكل گرفت. هر چند هخامنشیان خود به دلیل تساهل مذهبی كه داشتند، هیچ گاه مذهبی را به عنوان مذهب رسمی كشور معرفی ننمودند، اما نگاه آنها به ایزدان مهر و آناهیتا كه از جمله ایزدان فرودست اهورامزدا به شمار می‌رفتند، نشان دهنده عمق باور آنهاست.
حمله یونانیان به سركردگی اسكندر مقدونی، ایران را برای چندین قرن به هیجانات فرهنگی و مذهبی مبتلا‌ كرد. با سست شدن پایه‌های یونانی‌مآبی در ایران در اوایل قرن سوم میلا‌دی و ظهور اردشیر بابكان به عنوان احیا كننده تمدن و فرهنگ ناب ایرانی و برپا دارنده سلسله ساسانی، دین زرتشتی به عنوان دین رسمی پیوند دهنده قلب‌های ایرانیان به همدیگر، معرفی شد.
از تمدن ساسانی كه از ایالت پارس محل خالص‌ترین باورهای آریایی برخاسته بود، به عنوان اوج تمدن ایرانی یاد می‌شود. در اوان همین سلسله بود كه دو تن از افراد تاثیرگذار پا به عرصه گیتی گذاردند. این دو تن یكی مانی بود و دیگری مزدك.


http://www.seemorgh.com/images/mani.jpg

حوزه گسترش مسلك و آیین مانی بسیار گسترده بود، به طوری كه از شرق، از سواحل اقیانوس آرام شروع و تا سواحل اقیانوس اطلس در غرب می‌رسید.
اما آیین مزدك كه كیشی اصلا‌ح‌طلبانه و در جهت رفاه حال عموم مردم در دوران قباد پایه‌ریزی شد، تاثیری درون امپراتوری داشت و پس از سركوب سران و رهبران آن، به جریانی در خفای خود ادامه داد.
در این مجال قصد داریم تا ابتدا به آیین مانویت، چگونگی پیدایش، گسترش و میزان تاثیرگذاری آن بر امپراتوری روم بپردازیم و سپس در شماره‌های آینده به بررسی آیین مزدك خواهیم پرداخت.
مانی پایه‌گذار و پیام‌آور آیین مانویت در سال 215 یا 216 میلا‌دی، بنا به گفته ابوریحان بیرونی در بابل در روستایی به نام مردنیو كه در نزدیكی شهر كوش واقع است، به دنیا آمد. پدر و مادر او اصلیت ایرانی داشتند و پدرش پاتك، همدانی‌الا‌صل و مادرش مریم از شاهزادگان اشكانی بود. تولد مانی در بابل دلیل بر بیگانه بودن او نیست، زیرا در آن دوره منطقه بابل و پیرامون آن جزو شاهنشاهی ایران یا به عبارتی قلب ایران زمین به شمار می‌رفت.
مانی در كودكی به آیین مغتسله تربیت یافت. (فرقه مغتسله از صائبین هستند كه از سرزمین بابل برخاستند و چون پیوسته غسل می‌كنند، به این نام خوانده می‌شدند). اما بعد چون از ادیان زمان خود مانند زرتشتی وعیسوی و مذاهب گنوستیك (اختلا‌طی) خصوصا مسلك ابن دیصان و مرقیون آگاه شد، كیش مغتسله را انكاركرد. مانی چند بار مكاشفاتی یافت و ملكی به نام صاحب قرن، اسرار عالم و حقایق الهی را به او عرضه كرد و به او دستور داده شد تا آیین راستین را ترویج كند. وی سپس به هند رفت و در طی آن به دعوت پرداخت و پس از مراجعت به ایران نیز به دعوت خویش ادامه داد.
مانی می‌گفت: «در هر زمانی انبیا حكمت و حقیقت را از جانب خدا به مردم عرضه می‌كرده‌اند. در هندوستان به وسیله پیغمبری بودا نام و گاهی در ایران به واسطه زرتشت و زمانی در مغرب زمین به وسیله عیسی و من كه مانی پیغمبر خدای هستم، مامور نشر حقایق در سرزمین بابل گشتم.» مانی خود را فارقلیط كه عیسی(ع) ظهور او را بشارت داده بود، می‌دانست. مانی در ابتدای كار خوب پیش می‌رفت و دعوتش در بابل مورد قبول ایرانیان قرار گرفت. نوشته‌اند كه در زمان اردشیر توجه شاپور ولیعهد و جانشین آینده را به خود جلب نمود و دو تن از برادران شاپور، مهرشاد و پیروز به او گرویدند. تقاضای مانی از شاپور این بود كه وی اجازه دهد تا پیروانش به هر كجا كه می‌خواهند بروند و مورد اذیت و آزار قرار نگیرند. شاپور با تقاضای مانی جهت مساعدت موافقت كرد، به همین مناسبت شاپور یكی از مهم‌ترین كتاب‌هایش را به نام شاپور «شاپورگان» نامید. برخی مورخان نیز نوشته‌اند كه وقتی شاپور برای جنگ با گردیانوس امپراتور روم به طرف مغرب زمین می‌رفت، مانی را نیز به همراه خودش برد اما شاپور در اواخر دوران سلطنتش با مانی و مانویان رویه‌ای نامناسب پیش گرفت. چنان كه وی تبعید شد و به مدت ده سال در كشورهای آسیای مركزی به سر می‌برد و تا چین و هند رفت و آیین خود راتبلیغ نمود. وی پیش از تبعید مسافرت‌هایی هم به مصر، فلسطین، حدود نصیبین، فارس، پارت و فراه نموده بود.
دین مانی به گفته گئوویدن گرن مخلوطی آگاهانه از مسیحیت و زرتشتی‌گری و اعتقادات دیگر ایرانی‌است. بر مبنای معتقدات مذهبی ساكنان بین‌النهرین به صورت تحول یافته گنوسی و تعمید آن.
اعتقادات ایرانی با معتقدات مذهبی ساكنان بین‌النهرین آمیخته شده بود، از این رو مانویت پیش از هر مذهب دیگری امكان این را داشت كه دو رقیب بزرگ یعنی مسیحیت و الهیات ایرانی را به هم نزدیك كند و با این دو به تركیب بالا‌تری دست یابند كه برای مردم سرزمین بین‌النهرین نیز كه با فلسفه عرفانی آشوری و بابلی پرورش یافته بودند، قابل قبول باشد.
دین مانی چون ادعای عالم‌گیری داشت به همین دلیل اصولی از مذاهب دیگر، مانند مذاهب زرتشت، بودا و مسیح را اقتباس كرده است اما مذهب مانی فقط تركیب ساده‌ای از مذاهب مختلف نیست، بلكه مانی طریقه‌ای ایجاد كرد كه به علت خاصیت معنوی و عمومی‌آن بتواند درمحیط‌های مختلف اثر داشته باشد. عناصر هندی، ایرانی و مسیحی و یا حتی یونانی كه درمتون مذهب مانی دیده می‌شود، فی‌البداهه به وجود نیامده بلكه نتیجه یك اقتباس عمدی و سنجیده است. بنابراین، این سرچشمه و اصول و شكل اولیه فكر مانی مافوق این اقتباسات است.
به احتمال زیاد چیزی كه باعث توجه شاپور اول به دین مانی شد، در برداشتن افكار و عقاید مذهبی گوناگون بوده است، امپراتوری ساسانی سرزمین‌های وسیعی در غرب و شرق با اقوام و ملل گوناگون را تحت حكومت واحد درآورده بود و این امپراتوری علا‌وه بر قدرت مادی احتیاج به نیروی روحانی و معنوی نیز داشت، تا از طریق آن بر سراسر امپراتوری تسلط یابد. دین مانی این خواسته را عملی می‌خواست. از این رو مورد توجه شاپور قرار گرفت.
مانی را باید یكی از دانشمندان و متفكران بزرگ آن زمان محسوب كرد. چه بر افكار و عقاید گوناگون مذهبی و علوم مختلف آن زمان آگاهی كامل داشت. مانی به نبوت مسیح معتقد بود ولی به پیغمبری موسی اعتقادی نداشت. عیسی در آیین مانی مقامی‌ارجمند دارد. هرمس، افلا‌طون، بودا و زرتشت در نظر او پیامبرانند. ولی مقام عیسی با آنها فرق دارد. در نظر مانی، عیسی موجودی ایزدی بود كه بر روی زمین چون آدمیزاده‌ای پدیدار شد ولی آدمیزاد نبود. مسیحیان معتقدند كه عیسی را به صلیب كشیدند ولی در نظر مانی عیسی بر بالا‌ی چلیپا جان نداد. مانی خود را در حقیقت یكی از حواریون عیسی می‌دانست.از نظر مانی عالم دارای دو مبدا است: یكی روشنایی و دیگری تاریكی و هر دو آفریدگار هستند. آفریننده نیكی و آفریننده بدی. آنچه نیكی و سود است از ناحیه روشنی و آنچه زیان و گرفتاری است از ناحیه تاریكی است. مبنای دین وی در حقیقت بر همین دو اصل یعنی نور و ظلمت و خیر و شر قرار دارد.
مانی از دین بودا تناسخ و از زرتشت دوگرایی و از مسیحیان ظهور فار قلیط و نقش عظیم مسیح را به وام گرفته است.
در دین مانی به نوعی تثلیث برمی‌خوریم كه به «پدر عظمت، انسان اول و مادر زندگانی» خلا‌صه می‌شود و می‌توان آن را شبیه «اب، ابن و روح‌القدس» عیسویان دانست. همچنین در قسمت‌های مختلف كتب مانی قطعاتی از انجیل نقل شده است.
مانی تشكیلا‌ت كلیسای خود را نیز از دین مسیح اقتباس كرد. تشكیلا‌ت كلیسای او مركب از پنج طبقه بود. در راس این تشكیلا‌ت دوازده رسول (به پهلوی فریستگان) یا استاد قرار داشتند. پس از آنها هفتاد و دو حواری یا اسقف، پایین‌تر از آنها، كشیشان و شیوخ و در طبقه چهارم راهبان یا برگزیدگان و سرانجام در آخرین طبقه، افراد عادی بودند كه سماعون و نیوشگان خوانده می‌شدند.
مانی در مذهبی كه بنیان آن را خود گذارده بود ودر حقیقت به جای آنكه دین مسیح را در قالب زرتشت متجلی سازد بالعكس آیین زرتشت را بیشتر به صورت دین مسیح درآورده بود. به طوری كه كوشش و زحمات وی درباره نزدیك ساختن این اصول مذهبی موجب برانگیختن تنفر و انزجار شدید هر دو دسته یعنی مسیحیان و زرتشتیان گردیده است.
این نكته را هم باید یادآور شد كه مانی از نفوذ افكار و عقاید بونانی بركنار نبوده و برخی از عقاید وی برگرفته از فلا‌سفه یونانی است. به طور كلی باید گفت دین مانی تلفیقی از عقاید و افكار گوناگون مذهبی آن زمان بوده است. این دین در آن زمان تاثیر زیادی بر افكار مذهبی غرب و شرق گذاشته است.
در مورد فرجام كار مانی باید بگوییم بهرام اول پادشاه ساسانی، وی را به دست روحانیون زرتشتی واگذاشت و آنها ابتدا وی را زندانی و سپس به قتل رساندند. كرتیر موبدان موبد، از معروف‌ترین و بزرگ‌ترین موبدان زرتشتی و از افراد تاثیرگذار دراین زمان عاملی موثر در قتل مانی و پیروانش به شمار می‌آمده است.
روایتی است كه او را به دار آویخته و سپس پوستش را كندند و پر از كاه كرده‌و به یكی از دروازه‌های شهر گندی‌شاپور آویخته و آن دروازه از آن به بعد به نام دروازه مانی معروف گردید.

مانی كتب و رسالا‌ت بسیاری از قبیل انجیل مخصوص خویش، شاپورگان، كنزالا‌حیا و غیره تالیف كرد. كتاب مصور ارژنگ كه همان انجیل اوست، مزین به تصاویری بود كه میرخواند به آن اشاره می‌كند و می‌گوید: «بر لوحی صورت‌های بدیع را برانگیخت و آن لوح را به ارژنگ مانی تعبیر كرد.» و در واقع با تصویر كردن این صورت‌ها كتب خود را قابل فهم همگان كرد.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد