LaDy Ds DeMoNa
26th April 2010, 07:51 PM
”علی رفیعی” در نشستی با حضور دانشجویان تئاتری:
به تئاتر بیوفایی نمیکنم
http://theater.ir/data/uploads/news/img/tb/29283_Y_seminar26Apr10021839pm.jpg (http://theater.ir/data/uploads/news/img/29283_Y_seminar26Apr10021839pm.jpg)
مراسم سخنرانی دکتر "علی رفیعی" عصر روز گذشته ـ یکشنبه 5 اردیبهشت ـ با حضور چشمگیر دانشجویان تئاتر و سینما برگزار شد.
به گزارش دریافتی سایت ایران تئاتر از روابط عمومی کانون نمایش دانشگاه هنر، در این نشست که به همت کانون نمایش دانشگاه هنر برگزار شد، "شیرین بزرگمهر" و" اسماعیل شفیعی" از اساتید دانشگاه هنر و "کاظم هژیر آزاد" از بازیگران عرصه تئاتر، حضور داشتند.
در ابتدای نشست دکتر "علی رفیعی" طی سخنانی اظهار داشت: «واقعا از حضور در جمع شما و دیدن این همه شور خوشحالم، باید بگویم که یکی از فارغ التحصیلان بازیگری همین دانشگاه که در حال حاضر در فرانسه تحصیل میکند، به من گفت، باور کنید که اینجا(فرانسه) فقط امکانات زیاد است و شور و اشتیاقی که در روح ما ایرانیهاست آنجا پیدا نمیشود و من خوشحالم از اینکه ایرانیام.»
وی افزود: «البته در زمینه امکانات ما بسیار با آنها اختلاف داریم و جالب است که آنها با این همه امکانات و تالار اجرا، هر ساله 30 دانشجوی تئاتر میپذیرند و ما با یک تئاترشهر هر سال 300 دانشجوی تئاتر جذب میکنیم.»
رفیعی همچنین از آغاز یک کار سینمایی دیگر طی هفتههای آتی خبر داد و گفت: «به تئاتر بیوفایی نمیکنم، ولی طی دو هفته آینده فیلم سینمایی را که درباره زندگی یک نظافتچی است و برای نظافت به خانهها میرود، کلید میزنم.»
در ادامه نشست، عکسهایی از نمایش "کلفتها" نوشته ژان ژنه پخش شد که به گفته رفیعی این اثر، تنها نمایشی بوده که او در سالنی کوچک، یعنی تالار چهار سو اجرا کرده است.
همچنین وی در ادامه درباره نمایشنامه "کلفتها" گفت: «ژان ژنه بعد از اجرای نمایشنامه «کلفتها» به شیوه اجرای کارگردان اعتراض میکند و میگوید که این اثر من نیست و پس از فوت آن کارگردان، نوشتهای به انتهای نمایشنامهاش اضافه میکند و مینویسد که قصد من دفاع از کلفتها نبود که آنها خودشان صنف دارند و میتوانند از خود دفاع کنند بلکه منظور من از این اثر، نشان دادن سلطهپذیری بشر است.»
وی درباره تاثیرگذاران حوزه تئاتر مدرن دنیا گفت: «در زمینه تئاتر مدرن، سه هنرمند هستند که این نوع تئاتر را اعتلا بخشیدند؛ میرهولد، گوردون کریگ و آپیا؛ به این خاطر اسم استانیسلاوسکی را نمیآورم زیرا در حوزه کارگردانی چیز خاصی برای ارائه ندارد و هر چه دارد در زمینه بازیگری است و به حق میتوان گفت بزرگترین مکتب بازیگری را پایهگذاری کرد. ولی هر چند میرهولد شاگرد او بود، راه متفاوتی از استاد را پیش گرفت و شیوه کارش کاملا متفاوت با استانیسلاوسکی شد.»
رفیعی همچنین درباره روش کارگردانی خود بیان کرد: «من تمام اجراهای صحنهای خودم را مدیون دریافت و درکم از شیوه کار میرهولد، گوردون گریک و آپیا میدانم و اگر روزی موسسهای در ایران تاسیس شود و فقط بتواند آموزشهای بازیگری این سه مرد را تفهیم و تدریس کند، مطمئن باشید که آن زمان تئاتر ما موقعیت بسیار بهتری پیدا خواهد کرد، البته این را به عهده دانشکده و دانشگاه نگذارید، چون این نهاد وظیفهاش صادرکردن مدرک است.
این کارگردان سینما و تئاتر اظهار داشت: «پیشنهاد تأسیس این مؤسسه را به رئیس بنیاد فارابی دادهام چون چند سال دیگر ما با مشکل بازیگر حرفهای و توانمند مواجه خواهیم شد و کارگردانان مجبور میشوند فقط از بازیگران خاصی استفاده کنند.»
رفیعی ادامه داد: «مانیفست من این است که تئاتر یعنی بازیگر و بازیگر یعنی کسی که بتواند به تمام ابزارهای بیانی خود مسلط باشد و مانند نوازنده که ساز خودش را در دستگاه خاصی کوک میکند، بازیگر هم باید بدن خود را برای هر نقش کوک کند و در اصطلاح بنده، بازیگر باید فضا را اشغال کند و این با حرکت، نگاه، دیالوگ و تمام حس بازیگر اتفاق میافتد و میتوانیم بگوییم بازیگری که این مهارت را داشته باشد، زبان اجرا را میداند.»
http://theater.ir/data/uploads/news/image/seminar%201.jpgرفیعی در بخش دیگری از صحبتهایش درباره تاثیر روحیات اجتماعی بازیگران بر بازی آنها روی صحنه گفت: «کارگردانی آرژانتینی به نام "گارسیا" به اسپانیا میرود و «کلفتها» را با بازیگران اسپانیایی اجرا میکند و بعد به پاریس میرود و همان نمایشنامه را که متنی فرانسوی است با بازیگران فرانسوی اجرا میکند و نه تنها خودش از این اجرای فرانسه راضی نمیشود بلکه منتقدان نیز، اجرای فرانسوی را به شدت مورد انتقاد قرار دادند. آنها اجرای اسپانیایی را ستایش کردند و دلیل این امر را در بازیها دانستند چون اسپانیا آن زمان زیر سلطه فاشیسم بود و بازیگران درد سلطه و استثماری را که در نمایشنامه«کلفتها» وجود دارد، از درون حس میکردند و بالطبع همانطور آن را نشان میدادند.»
در حاشیه:
- در انتهای نشست، کانون نمایش دانشگاه هنر به پاس زحمات دکتر "علی رفیعی" لوح تقدیری به وی اهدا کرد.
- استقبال دانشجویان از دکتر رفیعی به حدی بود که سالن فلاحتپور دانشکده سینما و تئاتر مملو از دانشجونی بود که تا انتهای سخنرانی روی زمین نشستند.
به تئاتر بیوفایی نمیکنم
http://theater.ir/data/uploads/news/img/tb/29283_Y_seminar26Apr10021839pm.jpg (http://theater.ir/data/uploads/news/img/29283_Y_seminar26Apr10021839pm.jpg)
مراسم سخنرانی دکتر "علی رفیعی" عصر روز گذشته ـ یکشنبه 5 اردیبهشت ـ با حضور چشمگیر دانشجویان تئاتر و سینما برگزار شد.
به گزارش دریافتی سایت ایران تئاتر از روابط عمومی کانون نمایش دانشگاه هنر، در این نشست که به همت کانون نمایش دانشگاه هنر برگزار شد، "شیرین بزرگمهر" و" اسماعیل شفیعی" از اساتید دانشگاه هنر و "کاظم هژیر آزاد" از بازیگران عرصه تئاتر، حضور داشتند.
در ابتدای نشست دکتر "علی رفیعی" طی سخنانی اظهار داشت: «واقعا از حضور در جمع شما و دیدن این همه شور خوشحالم، باید بگویم که یکی از فارغ التحصیلان بازیگری همین دانشگاه که در حال حاضر در فرانسه تحصیل میکند، به من گفت، باور کنید که اینجا(فرانسه) فقط امکانات زیاد است و شور و اشتیاقی که در روح ما ایرانیهاست آنجا پیدا نمیشود و من خوشحالم از اینکه ایرانیام.»
وی افزود: «البته در زمینه امکانات ما بسیار با آنها اختلاف داریم و جالب است که آنها با این همه امکانات و تالار اجرا، هر ساله 30 دانشجوی تئاتر میپذیرند و ما با یک تئاترشهر هر سال 300 دانشجوی تئاتر جذب میکنیم.»
رفیعی همچنین از آغاز یک کار سینمایی دیگر طی هفتههای آتی خبر داد و گفت: «به تئاتر بیوفایی نمیکنم، ولی طی دو هفته آینده فیلم سینمایی را که درباره زندگی یک نظافتچی است و برای نظافت به خانهها میرود، کلید میزنم.»
در ادامه نشست، عکسهایی از نمایش "کلفتها" نوشته ژان ژنه پخش شد که به گفته رفیعی این اثر، تنها نمایشی بوده که او در سالنی کوچک، یعنی تالار چهار سو اجرا کرده است.
همچنین وی در ادامه درباره نمایشنامه "کلفتها" گفت: «ژان ژنه بعد از اجرای نمایشنامه «کلفتها» به شیوه اجرای کارگردان اعتراض میکند و میگوید که این اثر من نیست و پس از فوت آن کارگردان، نوشتهای به انتهای نمایشنامهاش اضافه میکند و مینویسد که قصد من دفاع از کلفتها نبود که آنها خودشان صنف دارند و میتوانند از خود دفاع کنند بلکه منظور من از این اثر، نشان دادن سلطهپذیری بشر است.»
وی درباره تاثیرگذاران حوزه تئاتر مدرن دنیا گفت: «در زمینه تئاتر مدرن، سه هنرمند هستند که این نوع تئاتر را اعتلا بخشیدند؛ میرهولد، گوردون کریگ و آپیا؛ به این خاطر اسم استانیسلاوسکی را نمیآورم زیرا در حوزه کارگردانی چیز خاصی برای ارائه ندارد و هر چه دارد در زمینه بازیگری است و به حق میتوان گفت بزرگترین مکتب بازیگری را پایهگذاری کرد. ولی هر چند میرهولد شاگرد او بود، راه متفاوتی از استاد را پیش گرفت و شیوه کارش کاملا متفاوت با استانیسلاوسکی شد.»
رفیعی همچنین درباره روش کارگردانی خود بیان کرد: «من تمام اجراهای صحنهای خودم را مدیون دریافت و درکم از شیوه کار میرهولد، گوردون گریک و آپیا میدانم و اگر روزی موسسهای در ایران تاسیس شود و فقط بتواند آموزشهای بازیگری این سه مرد را تفهیم و تدریس کند، مطمئن باشید که آن زمان تئاتر ما موقعیت بسیار بهتری پیدا خواهد کرد، البته این را به عهده دانشکده و دانشگاه نگذارید، چون این نهاد وظیفهاش صادرکردن مدرک است.
این کارگردان سینما و تئاتر اظهار داشت: «پیشنهاد تأسیس این مؤسسه را به رئیس بنیاد فارابی دادهام چون چند سال دیگر ما با مشکل بازیگر حرفهای و توانمند مواجه خواهیم شد و کارگردانان مجبور میشوند فقط از بازیگران خاصی استفاده کنند.»
رفیعی ادامه داد: «مانیفست من این است که تئاتر یعنی بازیگر و بازیگر یعنی کسی که بتواند به تمام ابزارهای بیانی خود مسلط باشد و مانند نوازنده که ساز خودش را در دستگاه خاصی کوک میکند، بازیگر هم باید بدن خود را برای هر نقش کوک کند و در اصطلاح بنده، بازیگر باید فضا را اشغال کند و این با حرکت، نگاه، دیالوگ و تمام حس بازیگر اتفاق میافتد و میتوانیم بگوییم بازیگری که این مهارت را داشته باشد، زبان اجرا را میداند.»
http://theater.ir/data/uploads/news/image/seminar%201.jpgرفیعی در بخش دیگری از صحبتهایش درباره تاثیر روحیات اجتماعی بازیگران بر بازی آنها روی صحنه گفت: «کارگردانی آرژانتینی به نام "گارسیا" به اسپانیا میرود و «کلفتها» را با بازیگران اسپانیایی اجرا میکند و بعد به پاریس میرود و همان نمایشنامه را که متنی فرانسوی است با بازیگران فرانسوی اجرا میکند و نه تنها خودش از این اجرای فرانسه راضی نمیشود بلکه منتقدان نیز، اجرای فرانسوی را به شدت مورد انتقاد قرار دادند. آنها اجرای اسپانیایی را ستایش کردند و دلیل این امر را در بازیها دانستند چون اسپانیا آن زمان زیر سلطه فاشیسم بود و بازیگران درد سلطه و استثماری را که در نمایشنامه«کلفتها» وجود دارد، از درون حس میکردند و بالطبع همانطور آن را نشان میدادند.»
در حاشیه:
- در انتهای نشست، کانون نمایش دانشگاه هنر به پاس زحمات دکتر "علی رفیعی" لوح تقدیری به وی اهدا کرد.
- استقبال دانشجویان از دکتر رفیعی به حدی بود که سالن فلاحتپور دانشکده سینما و تئاتر مملو از دانشجونی بود که تا انتهای سخنرانی روی زمین نشستند.