توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شیطان پرستی
MAHDIAR
26th April 2010, 12:03 PM
شیطان دشمن سرسخت انسان كه از خلقت حضرت آدم تا به امروز پی در پی با او به مخالفت پرداخته، اهمیت شناخت و نحوه مواجهه با او از موضوعات مهم قرآنی است. در قرآن درباره شیطان آمده است:
شیطان موجودی از گروه جنیان است ( كهف 50)، چون جنیان از جنس آتش بی دود هستند بنابراین شیطان نیز از آتش است ( حجر27، الرحمن15)، او در مقابل رب دست به طغیان زد( مریم 44)، و به او كفر ورزید ( اسراء27)، علت كفر و عصیان او در مقابل خدا به دلیل تمرد از سجده به پای انسان بود (بقره 34)، چون انسان به اسماء الهی آگاهی یافته بود و شیطان از این علم بی بهره بود (بقره21)، او جنس خود را كه از آتش بود برتر از خاك كه جنس آدم است می داند و بر این اساس كینه و دشمنی انسان را سخت به دل گرفته است ( اعراف22، یوسف 5، اسراء53 ، فاطر6 ، زخرف 62)، و با سركشی كه به درگاه رب نموده است (نساء117)او را وادار به دخالت در كار خدا بدون داشتن علم و آگاهی كند( حج 3)، دشمنی خود را با آدمیان به رخ آنها بكشد ( زخرف 62)، آنها را وادار به طغیان و غوا كند (اعراف 175)، و حتی با داشتن علم الهی نیز ممكن است این طغیان و غوا صورت پذیرد او سعی می كند به وسیله انسان خلقت خدا را دگرگون كند( نساء 119) و سعی می كند كه حزبش را بر جهان مسلط كند ولی خداوند حزب او را دچار خسران می كند ( مجادله 19)، و نهایتاً سعی می كند كه با مسخ كردن انسان و تصرف او، عذاب خدا را برا او جاری سازد (ص41)، و او را به سوی عذاب سعیر سوق دهد ( لقمان 21)، در دلش دائماً حزن و اندوه جاری سازد ( مجادله 10)، آنها را از آخرت بی اعتقاد گرداند و در قیامت آنها را در كنار خود محشور ببیند ( مریم 66 الی 68).
شیطان در تمام داستانهای كهن و در تمامی ادیان وجود دارد، شیطان آمده است تا انسان خلیفهالله نباشد. شیطان بسان تاریكی مطلق در مقابل روشنایی و نور رحمت الهی است. هر چند در ابتدا بشر سعی داشت تا از شیطان دوری كند و از شر او در امان باشد اما بشر امروزی در پی فنا شدن در نیروی شیطان است. *معنویت گمشده بشر در قرن اخیر است، علت بازگشت انسان به معنویت چیست؟
هرجا كه سر زدم همه در مرز بودن است كو مرز تازهای كه فراتر ز بودن است.
انسان معاصر، به دنبال گمشده خود در اقلیم و مملكت روح است. در فضای زندگی مدرن همه دستاوردهای زندگی بشری در اعلی جایگاه خود محقق شده است، دوران مدرنیته، دوران سیطره، كمیت است. دورانی است كه در فضا و موقعیت بشری، فقدان امكانات و دستاوردهای علمی بر بشر تحمیل نمیشود بلكه در فضای مدرن و موقعیت جاری امروز، نوعی تفرعن را بوجود آورده كه این تفرعن موجب شده تا به تعبیر كتاب مقدس او در برج بابل (در دوران مدرن) سر بر آسمان بهساید و در برابر خداوند سركشی كند. سركشی انسان در دوران مدرن و در فضای زندگی امروز، از جانب دیگری فقدان معنویت را هم به بار آورده است، یعنی انسان معاصر، انسان گسسته از آسمان هست اما در عین حال نمیتواند به فطرت خود پشت كند. انسان امروز، در فضای زندگی مدرن، خود را ارضا شده نمیبیند، هنوز هم نقاط پنهانی هست كه مدرنیته و پست مدرنیته به آنها پاسخ نداده و هنوز هم فضاهای تاریكی وجود دارد كه تكنولوژی نتوانسته پاسخ روشنی به آنها بدهد. این اقلیم، اقلیم گم شده روح است.اگر دوران قرن بیستم را به تعبیر نیچه، دورانی بدانیم كه خدا مرده است و در عین حال دیوانه نیچه با شمشیر آخته در شهر، فریاد میزند: كه خدا را كشتهام.
MAHDIAR
26th April 2010, 12:04 PM
امروزه، مكاتب نو پدید دینی قرار است انتقام خداوند را بگیرند. اگر دوران قرن بیستم، دوران زیر رادیكال بردن خدا و كشتن او بود، قرن بیست و یكم، قرن انتقام الهی است، این انتقام الهی، در فضای ادیان كلاسیك وجود ندارد، خداوند در این ادیان رحمت خود را یكسره بر زندگی انسان گسترانیده و این رحمت تداوم داشته و خواهد داشت.
مكاتب نوپدید دینی، كه به دنبال معنویتی فراتر از معنویت ادیان كلاسیك هستند، معنویتی را دنبال میكنند، كه آموزههای فقهی ندارد، شریعتی به معنای اخص ندارد، دستاوردهای خاص حرام و حلال و باید و نباید ندارد، با این تفاسیر پیروان این مكاتب میگویند، عصر انتقام الهی فرا رسیده و آن خداوندی را كه شما در گذشته كشتید امروز در قرن بیست و یكم میخواهد انتقام بگیرد. در نتیجه مكاتب نوپدید دینی بوجود میآیند.
مكاتب نوپدید دینی از معنویت میگویند، اما معنویت آنها، ملغمهایست از راست و دروغ ، بین عالم فیزیك و متافیزیك است و سعی میكند بین این دو ارتباط برقرار كند. در این بین معنویت نقش پل ارتباطی را ایفا میكند.
* انسان، به فطرت خود وابسته است و در پی تمنای این فطرت به معنویتهای نوگرا گرایش مییابد، این معنویتها به دنبال چه هستند؟ چه چیزی را میپرستند و چه آیینهایی دارند؟
مباحثی چون دینهای نوظهور، فرقههای جدید و مكاتب نوپدید دینی، اولینبار در علوم اجتماعی پس از جنگ جهانی دوم مطرح شدند. این ادیان سعی میكردند به برخی پرسشهای غایی بشر و پرسشهای وجودشناسی انسان پاسخ دهند.
از كجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود ، به كجا میروم، آخر ننمایی وطنم
به پرسشهای این شعر در ادیان الهی پاسخهای روشنی داده شده است، اما برخی از زمینهها باعث شد كه برخی از ادیان كلاسیك به پسزمینه زندگی انسان مدرن رانده شوند و توانایی پاسخ دادن به سؤالات امروزی بشر را نداشته باشند. زمینه را برای مكاتب نوپدید دینی فراهم كرد تا به پرسشهای غایی انسان پاسخ دهند. پرسشهایی كه میكوشید، خدا را در درون انسانها حاضر كند و در پاسخهای خود تلاش میكرد، فضای زندگی بشر امروز را به نوعی آرامش زودگذر ارتباط دهد.
مكاتب نوپدید دینی در پی پاسخهای غایی انسان بوده و هستند، اما این پاسخ با مسیر ادیان الهی و یا ادیان كلاسیك یكی نبود ، بلكه راه متفاوتی را در پیش گرفتند. ادیان كلاسیك به واسطه برخی مسائل نتوانستند خود را بهروز كنند و یا بهروز شدنشان با مسائل زندگی امروز هماهنگ نشد و انسان امروزی نتوانست، به سادگی از یهودیت، مسیحیت، بودایسم و.... برداشتهای دوران مدرن خود را استیفاد كند، یك نقبی به عالم معنا زد، اما با روشی جدید كه در مكاتب نوپدید دینی وجود داشت. مكاتب نوپدید دینی پاسخ وجود شناسانه به پرسشهای بشری میدهد، اما به این پرسشها در ادیان كلاسیك پرداخته نشده است.
هرچه پیش میرویم،ادیان نوظهور، حضورشان را در زندگی امروز، بیشتر تحمیل میكنند؛ اولاً به دلیل اینكه شریعت خاصی ندارند، ثانیاً بخش خاصی از جامعه را هدف قرار نمیدهند و ادعای جهانی دارند. ثالثاً آیینها و آموزههایشان بسیار ساده و با زبان امروزی و در دسترس است، رابعاً مدعیاند، راهی كه پیامبران كلاسیك نتوانستند فراهم كنند، در دوران مدرن با پیامبران جدید پیشروی انسان قرار دارد.
MAHDIAR
26th April 2010, 12:04 PM
در دایرهالمعارف ادیان جدید كه به تازگی در انگلستان منتشر شده، بیش از 2500 دین و مرام جدید كه هر كدام متدینین و مؤمنین خاص خود را دارند شناسایی شده است.برخی از این ادیان و مكاتب بسیار فعال هستند مانند ، «كلیسای شیطان»، «شاهدان یهووه»، «كلیسای علمشناسی»، «فرزندان خداوند»، «اكنكار» (دیننور و صورت)، «مورمونها» و «جامعه بینالمللی وجدان كریشنا»، كه فضای عینی و تبلیغات رسمی را در سطح جهان دارند.
برخی دیگر هم مانند، زیرمجموعه ذن و بودیسم، كه در ایران تحت عنوان اوشو تبلیغ میشوند وجود دارند.دسته دگیری از این ادیان هم بیشتر مجازیاند و در اینترنت فعالیت میكنند و در فضاهای عینی حضور ندارند.
* شیطانپرستی، به عنوان یكی از این مكاتب نوپدید دینی است كه بحث اصلی این گفتوگو نیز میباشد.شیطان كیست و یا چیست؟ از انسان چه میخواهد؟ انسان از پرستش شیطان چه هدفی را دنبال میكند؟
هر ساعت از نو، قبلهای با بتپرستی میرسد توحید بر ما عرضه كن تا بشكنیم اصنام را
در طول تاریخ بشریت، شیطان یك مفهوم و نماد وسوسه انسانیست، كسی و یا چیزی است كه در فضای زندگی بشر، او را به سوی دوزخ، افول، زندگی همراه با نكبت فرا میخواند.
شیطان، در برابر قوانین الهی میایستد، قوانین جامعه را به سخره میگیرد، نوعی زندگی سرشار از نفرت، تهی وارگی و همراه با نوعی خشم و نسبت به اخلاقیات را به همراه دارد.
شیطان در ادبیات عرفانی ما، شخصیتی است كه مظهر وسوسههای عمیق انسانی است. در ادبیات ادیان، جایگاه و پایگاه او ضد مسیح است و در مرتبه بالاتر ضد خداوند است. اما در هستی، به معنویات و اخلاقیات معنا میدهد، البته این معنا دادن به معنی داوری نیست.
اگر شیطان نبود كه انسان را وسوسه كند، اگر فضای زندگی انسان یكسره در بهشت بود و هبوطی رخ نمیداد، معنای زندگی برای بشر دستنیافتنی نبود، اگر امكان وسوسه نبود، سره از ناسره تشخیص داده نمی شد، در اكثر ادیان كلاسیك، شیطان كسی است كه در هستی جایگاهی دارد، این جایگاه هم به واسطه، وسوسه انسان است. بر اساس عرفان اسلامی با كشتی گرفتن با او، موحدین از غیر موحدین تشخیص داده میشوند. شیطان نقش یك وسوسهگر را دارد. جایگاه شیطان، از هستی و زندگی انسان قابل حذف نیست، نقش شیطان در هستی یكسره منفی است، اما برای توحید و برای رستگاری، جایگاه شیطان، قابل توجه است. با وجود شیطان است كه میتوان به معنای فضلیت و رذیلت پی برد. امكان اختیار و زندگی اخلاقی در مقابل زندگی غیر اخلاقی با شأن و جایگاه منفی اما حقیقی شیطان قابل بررسی است.
*راز پرستش شیطان چیست؟
قدرتی كه بشر امروز با شیطانپرستی به دنبال آن است با اقتدار معنوی تفاوت دارد، قدرت شیطانپرستی، قدرت زودگذری است كه در فضاهای مختلف نمیتواند خودش را در بالاترین جایگاه قرار دهد اما اقتدار معنوی به واسطه پشتوانه و جایگاهی كه نسبت به خداوند عالم و نسبت به وحی الهی دارد، همیشه در بالاترین موقعیت میایستد.
نور خداوند همیشه - حتی اگر مشركان نخواهند- انتشار مییابد. رسولان الهی آمدهاند تا نور و شفقت الهی را گسترش بدهند. علت اینكه چرا انسانها در دوران مدرن دنبالهرو شیطان میشوند و شیطان پرستی را ملجا خود قرار میدهند،دلایل مختلفی دارد، بخشی از آن تحلیل روانی دارد و بخش دیگری نیز تحلیل دینی و جامعه شناختی است. انسانهایی كه از درون، افسار گسیخته هستند و به آرامش درونی و آسایش بیرونی دست نیافتهاند به دنبال ملجا و جایگاهی برای جبران افسار گسیختگی شان هستند، شیطان پرستی بهترین ملجا و پناه برای این افراد است.
MAHDIAR
26th April 2010, 12:04 PM
در شیطان پرستی همه چیز مجاز است، در این آیین سیاه، هر نوع لباس و پوشاك و هر نوع خوراكی مجاز است و هر نوع رفتار و ادبیاتی بدون محدودیت و بدون هیچ ساختار مشخصی آزاد است.
انسان افسار گسیختهای كه از محدودیت فراری است و مسئولیت اعمال خود را به هیچ عنوان نمیپذیرد، بهترین ملجا و پناهش شیطان پرستی است. شیطانی كه از عالم تاریكی و عمق بدی و پلشتی، ندا میدهد كه آزادی مطلق و هر آنچه كه می خواهید نزد من است. به سوی من بیایید بدون هیچ محدودیتی. شیطان با شیپور انكار خودش بسیاری از انسانهای برون جسته از فضای وحدانی را به سمت خود میكشد و موجب میشود تا شاخهای در دین پژوهی تحت عنوان «شیطانپرستی» بوجود بیاید یا به بیان دقیقتر كلیسای شیطان شكل بگیرد. هر چند در نگاه دینی، شیطان نادیده انگاشته میشود.
در نگاه جامعه شناختی، پیروان شیطان افرادی هستند كه ادعاهای خاصی دارند و تصور میكنند، راه نجات را یافتهاند و میخواهند آن را به بشر ارائه دهند.
* شیطان پرستی، دارای دستهبندیهایی هم هست؟
برای این آیین دروغین ، دستهبندیهایی وجود دارد، كه اغلب به دو دسته شیطان پرستان فلسفی و دینی تقسیم میشوند.
شیطان پرستی فلسفی، مبادی زندگی وحدانی و عدالت الهی را در كائنات زیر سوال میبرد، خداوند را به عنوان قدرت وجود كائنات میپذیرد،اما علم و حیات و قدرت مطلق خداوند و آخرت را نمیپذیرد. به طور استعاری میتوان گفت كه دستان خداوند را فرو میبندد. این نوع از شیطانپرستی سعی میكند كه حضور خداوند را در زندگی انسان كم كند.
در شیطان پرستی دینی، خدا به محاق میرود و شیطان در جایگاه خدا مینشیند. نمادهای تخیلی-وهمی همراه با بت پرستی جدید كه در قالبهای پوشاك، رفتار، ادبیات و نوع خاصی از آرایش است. مطلقا نمیتوان اذعان كرد كه شیطان پرستان به معنای فلسفی شیطان پرستی رسیدهاند، اما نمیتوان انكار كرد كه این افرادممكن است به شیطان پرستی دینی هم برسند. برخی افراد هم بواسطه متفاوت بودن شیطان پرستی را میپذیرند.
MAHDIAR
26th April 2010, 12:05 PM
به هر حال نقطه آغاز گرایش به شیطان متفاوت است. خطر و پلیدی شیطان پرستی دینی به مراتب شدیدتر و جدیتر از شیطانپرستی فلسفی است. شیطان پرستی دینی، بر زندگی و روان فرد تاثیراتی را میگذارد كه باعث اغتشاشاتی در اجتماع و از بین رفتن نهاد خانواده، نابودی امنیت فردی و در نهایت به مسائلی چون خودكشی و استفاده از مواد مخدر و داروهای روانگردان ختم میشود.
* ادیان مختلف آیینها، مناسك، مراسم خود را دارند، آیین و مناسك شیطان پرستی چیست؟ و پیروان شیطان در مناسك خود چه اعمالی را انجام میدهند؟
برای آشنایی بهتر لازم است نگاهی به كلیسای شیطان بیندازیم. كلیسای شیطان در سال 1966 در شیكاگو توسط «آنتوان لوی» بنیان گذاشته شد. لوی در 30 آوریل همین سال خود را «اسقف اعظم كلیسای شیطان» مینامد و لقب پاپ سیاه را برای خود برمیگزیند. در كلیسا قرار میگیرد اما اعمال غیر متعارفی را انجام میدهد. اعمالی چون استفاده و نوشیدن خون، غسل تعمید با خون و استفاده از اجساد مردار حیوانات جزیی از شعائر آنها به شمار میرود. به بیان دقیقتر؛ زنای با محارم، تجاوز و سوء استفاده جنسی كودكان در انظار عمومی، عریان شدن در میان جمع همراه با رقص آتش، همراهی با موسیقی دهشتناك و مدرن و استفاده از نمادهایی كه گاهی صهیونیستی است، بخش دیگری از شعائر شیطان پرستان است. استفاده از مشروبات الكلی، مواد مخدر و موادی كه در زندگی مورد توجه نیستند و اكثرا ناپاك به شمار میروند در شیطانپرستی مباح است. در واقع در این آیین ناپاكی جایگزین پاكی میشود. در این آیین هیچگونه، حریم و یا خط قرمزی وجود ندارد. مسئولیتپذیری انسان نادیده گرفته میشود، همه چیز در زمان حال وجود دارد. مردان زن پرست، دختران تن پرست، چشمان هرزه بین، گامهای هرزه پو.
* لباس، آرایش و مد ، یكی از ابزارهای شیطان پرستی است، متأسفانه این روزها در خیابانهای شهرمان شاهد جوانانی هستیم كه ظاهر و پوشششان بیانگر شیطان پرستی است، درباره لباس و آرایش شیطان پرستان توضیح بیشتری دهید؟
مدگرایی، سطحیترین زاویه برخورد ما با شیطان پرستی است. اولین فصل متمایز شیطان پرستی نوع لباس، پوشاك و ادبیات است. استفاده از نمادهایی كه در آن عدد شش به كار رفته ، صلیب شكسته معكوس، مثلثی كه در درون آن عكس یك بز وحشی در داخل یك دایره قرار گرفته، ستاره پنج پر كه نماد اصلی صهیونیستیهاست ، استفاده فراوان و شدید از رنگ قرمز و سیاه در آرایشها، آرایش موی سر به شكلی كه هیچ گونه نظمی در آن نباشد به رنگهای سیاه، قرمز و نارنجی، كوتاهكردن موهای سر به شكلهای عجیب و به نحوی خاص، نزدیك شدن به نمادهای فاشیستی و هیتلری در فضای جدید امروزی، پوشیدن لباسهای كاملا غیرمتعارفی كه هم بدن را نشان میدهد و هم نشان نمیدهد. اینها بخشی از اقدامات شیطان پرستان در مدگرایی است.
* با این تفاسیر جوانان باید آگاهانه لباس بپوشند، اما این آگاهی به طور صحیح و اصولی به جوانان ارائه نشده است؟
شیطان پرستی به معنای دینی و حتی فلسفی آن در كشورمان، طرفداران بسیار اندك و ناچیزی دارد. اما به لحاظ نمادها، در سطح شهرها، نمادها و پوششهای شیطانی مشاهده میشود.
در گفت وگوهایی كه با جوانان با پوششها و تیپهای شیطانی داشتهام همگی اقرار كردهاند هدفشان از این نوع پوشش فقط متفاوت و متمایز بودن از دیگران است. اصلا از موضوعی به نام شیطانپرستی اطلاعی ندارند، با این تفاسیر آنان شیطانپرست نیستند. مد همیشه معنای منفی ندارد و در صورتی كه به سنتها، باورها، تاریخ و هویتمان بازگردد، مثبت میشود. مد اگر به صورت غذایی نیم خورده از غرب به ما برسد، موجب میشود تا آن غذای نیم خورده را نشخوار كنیم.
MAHDIAR
26th April 2010, 12:06 PM
* آیا آماری در زمینه شیطانپرستی و جایگاه و تعداد آنان در كشور وجود دارد؟
آمارهای رسمی و غیررسمی كه در این زمینه در دسترس پژوهشگران وجود دارد، نمایانگر این است كه در كشور، مجالس و مهمانیهایی به نام شیطان و شیطانپرستی برگزار می شود. در این مهمانیها بیشتر، موسیقیهای راك، هوی متال و موسیقی هایی كه خشونت در آن مجاز می باشد به همراه رقصهای آتش، استفاده از مشروبات الكلی، مواد مخدر صنعتی و روانگردان نمایان است.
اگر دستاوردهای عمیق عرفان اسلامی به جوانان معرفی شود و پوچی و تهی وارگی شیطان پرستی را نمایان كنیم، شاهد ریزش پیروان هر چند ناچیز شیطان پرستی خواهیم بود.
هدف اصلی شیطان پرستی، پوچ جلوه دادن زندگی بشری و نادیده انگاشتن معنویت و به محاق بردن پروردگار عالم ، معلق نگه داشتن جوان ایرانی بین زمین و آسمان و معلق میان دین و خانواده، معلق بین اسلام و ایران، معلق بین حقیقت و مجاز است تا به پوچی برسد. اكثر افرادی كه پیرو شیطان پرستی هستند در نهایت به پوچی رسیده و خودكشی میكنند.
* آمار قطعی و یا به صورت درصدی وجود ندارد؟
البته، آمارهای دقیقی در برخی زمینهها وجود دارد. اما شیطانپرستی آنگونه در انگلستان،آمریكا و كشورهای غربی وجود دارد به هیچوجه و با آن شدت و گستردگی در ایران وجود ندارد. شیطانپرستی در ایران در سطح نمایش و نمادها جلوهگری میكند. تعداد افرادی كه به معنای خاص شیطانپرست باشند بسیار ناچیز و انگشتشمار است.
* علت اصلی گسترش خودكشی میان شیطان پرستان چیست؟
شیطان پرستی به انسان می آموزد كه باید روح خود را با خودكشی به شیطان هبه كرد. با گذشتن از مهمترین هدیه خداوند كه همان جان انسان است باید روح خود را در اختیار شیطان قرار دهی. باید تنها فرصت زندگی ات را به شیطان بفروشی با نادیده گرفتن عدالت الهی و افق امید به آینده زندگی كه پیشروی یك جوان وجود دارد.
* شیطان پرستان در چه حوزهها و عرصههایی به فعالیت میپردازند؟
سینما، یكی از مهمترین حوزههای فعالیت شیطان پرستان است. از موسیقی برای ترویج و تبلیغ نهایت استفاده را می برند. ورزش هم از حوزههایی كه شیطان پرستان در آن فعالیت دارند البته به صورت پنهان اقدام میكنند، برخی از ورزشكاران مطرح در غرب پیرو شیطان پرستی هستند و عدهای دیگر از این ورزشكاران خود را در حیطه ای كه منجر به شیطان پرستی است قرار میدهند.
شاخههایی از شیطان پرستی و حتی برخی مكاتب نوپدید دینی با صهیونیسم در ارتباط هستند به لحاظ مالی از صهیونیستها كمك میگیرند البته نمیتوان همه مكاتب نوپدید دینی را به صهیونیسم ارتباط داد. نگاهی كه همه چیز را در این عرصه توطئهآمیز ببیند پژوهشگرانه و علمی نیست.مداركی وجود دارد گواهی میدهند كه صهیونیستها در كمك و مساعدت به شیطان پرستی و دیگر فرقههای نوظهور، از هیچ كوششی دریغ نمیكنند. عرفان یهودی كه تحت عنوان قباله یا اصطلاح انگلیسی آن «كابالا» است، زمینههای، مكاتب نوپدید دینی و از جمله شیطانپرستی را فراهم میكند. عرفان عدد، عرفان نماد، عرفان قدرت پیدا كردن در هستی، عرفان تصرف در كائنات در معنای منفی خودش، از جمله مواردی است كه بشر گسسته از عالم معنا به دنبال آن است. بشر گسسته از خدا، به دنبال نوعی اقتدار مجازی است كه البته هیچگاه به آن دست نخواهد یافت، به دلیل اینكه تنها وهم و سرابی از این اقتدار را تجربه كرده است.
MAHDIAR
26th April 2010, 12:06 PM
البته فراماسونری، شیطانپرستی نیست. فراماسونری دسیسه وسیع سیاسی و اجتماعی است، برای به انحراف كشاندن نخبگان یك جامعه است. هر چند بخشی از اقدامات فراماسونها میتواند شیطانپرستی و یا استفاده از نمادهای شیطانی و یا مجاز شمردن برخی از اعمال شیطانپرستان باشد. صهیونیسم، در پیرخنه در ادیان كلاسیك است، صهیونیسم، خود یك مكتب نوپدید دینی است و موقعیتی مجازی و خود ساخته دارد و از مكاتب وهمی است. هرجا كه ندای تفرعن و ندای تاریكی و رذالت به میان میآید، در پسپرده و نقاب، صهیونیسم مخفی شده است. ثروت، رسانهها و موقعیت خاص رسانهای ابزار های اصلی صهیونیستهاست. دستاوردهای خاصی كه از همكاری و همراهی رسانه و صهیونیسم، در قالب فیلم ، موسیقی، كتاب، مجلات و عكس بدست میآید و بهرهی كه حاصل میشود ، همگی حكایت از پشتیبانی صهونیستها در این عرصه دارد. صهیونیستها غیر حقیقی هستند و هرجا كه غیرحقیقتی وجود دارد، خودشان را با آن همراه كنند. صهیونیسم یك انحراف دینی است.
*در شیطانپرستی، با عناوینی چون كلیسای شیطان، انجیل سیاه و... كه برگرفته از مسیحیت است برمیخوریم، علت چیست؟
اناجیل اربعه، تنها دستاورد جدی و قابل پذیرش در عالم مسیحیت هستند. انجیل هفتاد سال پس از مصلوب شدن عیسی، نوشته شده است. یك فاصله تاریخی بین عیسی (ص) و انجیل وجود دارد. در كنار انجیلهای قانونی، شاهد انجیلهای غیرقانونی و غیر رسمی (اپوكریفا) هم هستیم. این انجیلها كه تعداد فراوانی هم دارند، در میان «مورمونها»، «متدیستها» و حتی در فضاهای غیر رسمی پروتستانها هم وجود دارد، میتوان یك كتاب جدید به نام انجیل شیطان (bible of satan) هم وجود داشته باشد. حوزه اناجیل این فرصت را فراهم میكند تا هركسی بتواند به نام انجیل و عیسی سخنی بگوید و از حقیقت ندایی در بیاورد!
اسلام تنها دینی است، كه پیامبر بر سر متن دین ایستاده و از ابتدا و تا انتها به واسطهای این كه متون كاملاً الهی هستند، نظارت كرده و نوشته شده است. به همین دلیل است كه در اسلام كمترین جنبشها و مكاتب دینی را شاهد هستیم. معدود مكاتبی هم كه وجود دارند ناشی از فعالیت و خواست استعمار است. بهاییها و وهابیون، با حمایت و پشتیبانی آمریكا، انگلیس و صهیونیستها بوجود آمدهاند. بیشترین مكاتب نوپدید دینی در آیین مسیحیت بوجود آمده است.
*علت پیدایش این همه مكاتب نوپدید از آیین مسیحیت چیست؟
حضرت مسیح، غیر از چند مورد معدود، هیچگاه خود را پیامبر معرفی نكرده، ثانیاً انجیلها پس از مصلوب شدنش نگاشته شدهاند، ثالثاً تشتت در كلیساهای مسیحی و تلاش برخی برای اینكه با زبان خود و فهم خود، با مسیح همراهی كنند، مزید بر علت شد تا این آتش افروختهتر شود. امروزه كلیساهای فراوانی وجود دارند كه هیچكدام دیگری را به رسمیت نمیشناسند. در چنین فضایی تشتت و مسمومی، امكان روییدن قارچهای سمی هم وجود دارد.
*وضعیت شیطانپرستی در جوامع اسلامی را چگونه میبینید؟
در كشورهای عربی، به دلیل نگرش سنت و یا همان سنی بودن، در نسلهای گذشته، شیطان پرستی جایگاهی نداشته است، در نسلهای جدید، مگر به واسطه ماهواره، اینترنت و دیگر وسایل ارتباط جمعی،شاید تا حدی ورود پیدا كرده باشد، شیطانپرستی در كشورهای عربی جایگاه مستحكمی ندارد.
* برای جلوگیری از گسترش شیطانی پرستی و دیگر مكاتب نو پدید و عرفانیهای دروغین چه باید كرد؟
دفاع عارفانه از دین، بهترین و مهمترین عامل است. پرداختن به پرسشهای جدید جوانان بدون هیچ محدودیت و هیچ انگ و برچسب تخریبكنندهای ، پذیرفتن این نكته كه دین در همه زمانها و مكانها و در میان همه اقشار میتواند حرف نو و جدیدی برای گفتن داشته باشد، باید هنر استخراج این یافتههای نو را داشته باشیم. و از همه مهمتر آشنایی عالمان و حاكمان دینی، با مكاتب نوپدید و انحرافات آنهاست. همراهی بیشتر با جوانان و شفقت بیشتر با طیف جوان كه مملو از انرژی، زندگی و در عین حال متفاوت بودن است.البته باید حساسیت بیشتری را نسبت به موضوعات و مسائل اعتقادی و عرفانی جامعه و جوانانمان داشته باشیم.
گفتگو با حجت الاسلام ادبی
حجةالسلام و المسلمین محمد جواد ادبی دانشجوی دوره دكترای دین شناسی تطبیقیست، كه به صورت تخصصی مكاتب نوپدید دینی را مطالعه میكند.نویسنده چندین كتاب در زمینه عرفان و ادیان است، از جمله دو كتاب «آشنایی با دایرهالمعارفهای ادیان » و « اسلام؛ تعامل یا تقابل با جهانی شدن» كه به زودی منتشر خواهند شد.
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.