moji5
23rd April 2010, 04:07 PM
ترجمه: حسينعلي رحمتي - كوثر رحمتي - اخلاق فناوري اطلاعات موضوعي است ميانرشتهاي كه بحث از آن به 2حوزه اخلاق و حوزه فناوري اطلاعات مرتبط است.
اخلاق فناوري اطلاعات، از مباحثي است كه در اخلاق كاربردي مطرح ميشود. اخلاق كاربردي از زيرشاخهها يا پيوستهاي فلسفه اخلاق است كه به مباحثي ميپردازد كه به ارزشهاي عملي رفتار انسانها در حوزههايي خاص مربوط ميشود. اخلاق پزشكي، اخلاق زيستمحيطي، اخلاق روزنامهنگاري، اخلاق تجارت و... از شاخههاي اخلاق كاربردي است. اخلاق فناوري اطلاعات نيز ازجمله شاخههاي اخلاق كاربردي است. اين رشته ميكوشد به پرسشهايي پاسخ گويد كه مرتبط با بنيانهاي ارزشي رفتارها و مسئوليتهاي افراد در حوزه فناوري اطلاعات است. در اخلاق فناوري بر اين تأكيد ميشود كه فناوري اطلاعات نهتنها در نحوه رفتار و اقدامات روزمره انسانها تأثير ميگذارد بلكه تلقي آنها را از مسائل نيز تغيير ميدهد. اخلاق فناوري اطلاعات مواجه با اين چالشهاست.
مطلب حاضر كه نوشتهاي از سلام عبدالله پژوهشگر مسلمان اين حوزه از دانش است، با نگاه به آموزههاي اسلامي ميكوشد تا مباني اخلاق فناوري اطلاعات را در اسلام، قرآن و سنت پيامبر به بحث و بررسي بگذارد. لازم به يادآوري است كه نويسنده در استنباط احكام فقهي اسلام، از شيوه اهل سنت پيروي كرده كه اين مسئله ميتواند تفاوتهايي را با نگرش شيعي در برداشت و استنباط احكام مشابه از قرآن و سنت در اين خصوص فراهم آورد.
امروزه زنجيرهاي از شبكهها محيط جهاني مناسبي را براي انسانها جهت كار، اجتماعيشدن، يادگيري و خريد و فروش فراهم ساخته است. اين شبكهها در عين حال بهعنوان ابزاري براي تجاوز به حريم خصوصي، كسب سرمايههاي نامشروع، ميداني براي جنگهاي سايبري و در برخي موارد بهعنوان عاملي براي گرفتن جان انسانها مورد استفاده قرار گرفته است. حوزه «اخلاق اطلاعات» براي پيشگيري از اين تأثيرات منفي شكل گرفته است. الرود و اسميت در تعريف اخلاق اطلاعات آن را حوزهاي دانستهاند كه «اصول اخلاقي را در 3 زمينه تهيه، كنترل و استفاده از اطلاعات به كار ميگيرد».
تاكنون بيشتر بررسيهاي انجامشده درباره اخلاق اطلاعات، از منظر اخلاق يهودي – مسيحي، با بهرهگيري از آثار فيلسوفان سنتي و مدرن و با كمترين توجه به رهيافت اخلاقي اسلام بوده است. بهرغم اين واقعيت كه اسلام يكي از اديان بزرگ جهان است، ساختار بنيادين اخلاقي اين دين هنوز بهطور كامل شناخته نشده است. اسلام در گذشته براي امپراتوريهاي گوناگون سعادت و خوشبختي را به ارمغان آورده است. كرني تبيين كرده است كه اخلاق اسلامي «از نظر مفاهيم، مواضع و سلسلهبرهانهايي كه ارائه كرده فوقالعاده غني و با عظمت است». هدف مقاله حاضر معرفي اسلام و منابع معرفت آن و سازوكاري است كه براي ترسيم احكام اخلاقي مورد استفاده قرار ميدهد. يك بررسي موردي نيز در انتهاي مقاله، اين سازوكار را روشنتر ميكند.
اسلام
اسلام يك دين توحيدي با بيش از 5/1ميليارد نفر پيرو است. پيام اساسي اسلام آن است كه خدا تنها آفريننده است و حضرت محمد(ص) پيامبر و عبد اوست. در اسلام آموزهها و قوانين روشني درباره مناسك ديني، شخصيت فردي، اخلاقيات، عادات، روابط خانوادگي، وقايع اجتماعي و اقتصادي، مديريت، حقوق و وظايف شهروندان، نظام قضايي، قوانين جنگ و صلح، روابط بينالمللي و حفظ محيطزيست وجود دارد.
بوحديبه بر اين باور است كه اسلام را ميتوان بهعنوان يك «فرا فرهنگ» (superculture) توصيف كرد، هم به اين خاطر كه اسلام همواره بر جوامع مختلف بهطور عام تأثير داشته است و هم اساسا به خاطر «غناي فوقالعادهاش». مجموعه آموزهها و قوانين اسلام كه «شريعت» ناميده ميشود زيربناي اخلاقي رفتارها را براي فرد يا جامعه فراهم ميكند.
شريعت مبتني است بر منابع اوليه و ثانويه معرفت كه عبارتند از: 1- قرآن يا كتاب مقدس مسلمانان 2- سنت يا روش پيامبر و سيره يا شيوه زندگي او 3- اصول الفقه يا علم فقه كه علم حقوق اسلامي است.
عالمان ديني از اين منابع براي تطبيق يك قانون بر يك موضوع يا معضل خاص بهره ميگيرند تا تصميم صحيح را اتخاذ كنند.
قرآن
قرآن داراي محتوايي كامل است و براي هميشه محافظت شده است. آيه 3 سوره مائده مويد اين ادعاست، آنجا كه ميفرمايد: «امروز دينتان را كامل و نعمتم را بر شما تمام كردم و اسلام را (بهعنوان) آيين شما پسنديدم». همچنين آيه9 سوره حجر كه ميگويد: «بي گمان ما خود، قرآن را فروفرستاديم و به يقين، ما نگهبان آن خواهيم بود.».
آيه ديگري كه بيانگر كاملبودن قرآن است آيه 38 سوره انعام است كه در آن چنين آمده است: «ما در (اين) كتاب، هيچچيز را فرونگذاشتيم».
مسلمانان بر اين باورند كه اسلام يك دين جاودانه است، زيرا اسلام يك دين ساخته دسته بشر نيست و آموزههاي آن در همه زمانها و مكانها قابل اجراست. قرآن حدود 400 آيه در رابطه با اصول حقوقي و حدود 5هزار و 800 آيه درباره تهذيب نفس به وسيله رفتارهاي اخلاقي دارد. قرآن همچنين مدعي اخلاق جهاني و عام است؛ چرا كه اين دين براي همه انسانها فروفرستاده شده است. سخن قرآن چنين است: «اي مردم! ما شما را از مردي و زني آفريديم و شما را گروهها و قبيلهها كرديم تا يكديگر را بازشناسيد» (سوره حجرات، آيه13) نه اينكه يكديگر را خوار و حقير شماريد.
سنت و سيره پيامبر(ص)
سنت عبارت است از سنن النبي پيامبر كه اعمال، رفتار و موافقتهاي ضمني يا توصيف سيماي ظاهري پيامبر(ص) را در بر ميگيرد. سنت، مبنايي را براي اخلاق فضيلت مدار فراهم كرده است. زندگي پيامبر موفقيتهاي او و رفتارهاي اخلاقي وي بهعنوان يك پيامبر، شارع و قانونگذار، معلم، همسر، پدر، بازرگان، رهبر، مصلح و يك انسان سلحشور را مستند ميسازد. ايشان مسئوليت داشت جوامع گوناگون را ذيل يك نظام معنوي به سعادت برساند.
اصول الفقه يا علم فقه
علم فقه بهدنبال استنباط و فهم ماهيت اصول كاربردي قرآن و سنت است. شناخت اين اصول مستنبطه به عالمان ديني و مردم امكان ميدهد كه رفتارهاي اخلاقي را بازشناسند. اين علم همچنين از منابع ثانويهاي چون استدلال قياسي و اجماع عالمان ديني بهره ميگيرد. [بايد توجه داشت كه از ديدگاه فقه شيعه، قياس بهعنوان يك نوع دليل، قابلقبول نيست و اجماع نيز صورت بندي خاص خود را دارد - مترجمان]. اگر قياس از به دست دادن يك حكم ناتوان باشد آنگاه نوبت به فهم و دريافت عالمان ديني (اجماع) ميرسد.
با بهرهگيري از مجموعه اين منابع، عالمان مسلمان به سازوكار مناسب براي مواجهه با چالشهاي موجود در ادوار مختلف تاريخ دست يافتهاند؛ چالشهايي از قبيل: سقط جنين، مرگ آسان و خودخواسته(آتانازي)، مالكيت فكري و تكثير و بهرهبرداري غيرمجاز از نرمافزارها. حكم نهايي در اين زمينه در نهايت، رسيدن فقط به درست يا نادرستبودن يك عمل نيست بلكه هر عملي در چارچوب يكي از مقولات پنجگانه اخلاقي (احكام خمسه) جاي ميگيرد كه عبارت است از: مباح، حرام، مستحب، واجب و مكروه.
هدف عام قوانين اسلامي عبارت است از: كاستن يا دفع ضرر و جلب سود و منفعت. عالمان ديني به اين نتيجه رسيدهاند كه متعَلَقات قوانين اسلامي پيرامون 3سطح از نيازها و علايق شكل گرفته كه ميتوان آنها را «ضروريات»، «رفاهيات»، و «ذوقيات» ناميد. ضروريات عبارت است از: نيازهاي عمومي كه زندگي انسانها به آنها وابسته است. اسلام بهدنبال ترويج و حمايت از 5ضرورت عمومي است كه با عنوان «ضروريات خمسه» شناخته ميشوند. اين پنج نياز ضروري عبارتند از: دين و مذهب، حق حيات، سرمايه، انديشه و اصل و نسب. «رفاهيات» نيز چيزهايي هستند كه مردم براي رفع سختيهاي زندگي روزمره خود به آنها نياز دارند. «ذوقيات» يا استحسانيات موضوعاتي هستند كه رفتار و كردارهاي اخلاقي براي زندگي روزمره را در بر ميگيرند.
عالمان ديني با شناخت متعلَقات اساسي قوانين اسلامي، توانستهاند بيش از 70 اصل يا قاعده حقوقي را از قرآن و سنت استخراج كنند (كه به آنها «قواعد الفقه» گفته ميشود). در پرتو اين قوانين، عالمان ديني ميتوانند نظريات خود را مستند و پشتيباني كنند و به تصميمها و انتخابهاي خود درباره 3نوع نياز بنياديني كه از آن سخن به ميان آمد و بيش از همه، تأكيد بر حفظ ضروريات پنجگانه (يعني دين، سرمايه، حق حيات، فكر و انديشه و داشتن اصل و نسب) وزانت ببخشند.
برخي از اصول مستنبطه عبارتند از:1- ضرر رساندن به ديگران به هر اندازه كه باشد ممنوع است. 2- دفع ضرر نبايد از طريق ضرر رساندن باشد. 3- از نظر اسلام نه بايد ضرر زد و نه بايد ضرر ديد. 4- دفع ضرر مقدم است بر جلب منفعت. 5- منفعت عمومي مقدم است بر منفعت شخصي. 6- كار غيرقانوني، غيرقانوني است، خواه به وسيله خود شخص انجام گيرد، خواه از سوي عامل او. 7- عُرف، مبناي قضاوت است. 8- اصل اوليه در استفاده از اشياء، كسب اجازه از صاحبان آنهاست.
اين اصول گاهي بهتنهايي و گاه همراه با يكديگر مورد استفاده قرار ميگيرند و در مواردي هم نيازمند يك نگاه جامع و كلنگر هستند كه با متني از قرآن و سنت همراه باشد. همچنين بهرهگيري از اين اصول بايد با توجه به هدف اصلي حفظ ضروريات پنجگانه باشد تا مانع از ايجاد تضاد يا تناقض بين اصول شود. موردي كه در ادامه ميآيد نمونهاي است از بهكارگيري اصول اسلامي و شيوه تفكر ديني جهت استنباط يك حكم اخلاقي.
بررسي موردي: تكثير غيرمجاز نرمافزارها
بررسي مورد حاضر نشان ميدهد كه رهيافت عالمان و انديشمندان اسلامي به يك مسئله اخلاقي چگونه بايد باشد تا بتوانند قاعده اخلاقي مربوط به عمل تكثير غيرمجاز نرمافزارها را استنباط كنند. يكي از اصلهاي حقوقي فقه بيان ميدارد كه «اصل اوليه در استفاده از اشياء، كسب اجازه از صاحبان آنهاست». اين اصل بيانگر آن است كه كسب اجازه يك امر و حالت طبيعي است، مگر آنكه سندي وجود داشته باشد كه اجازه تغيير اين وضعيت را بدهد.
به هر صورت، مسئله تكثير غيرمجاز نرمافزارها موجب زيان پديدآورندگان آنها و ازبينرفتن انگيزه ايشان براي توليد نرمافزارهاي بيشتر و بهتر ميشود. به خاطر ضرر و زيانهاي آشكار اين كار است كه عالمان ديني بايد به جستوجو در منابع اوليه اسلامي (قرآن و سنت) بپردازند تا آموزههايي را پيدا كنند كه آنان را در استنباط حكم اخلاقي اين كار ياري كند. در اينجا 2آيه از قرآن كه ممكن است در اين باره مفيد واقع شود را ذكر ميكنيم:
1- «اي مؤمنان! داراييهاي يكديگر را در ميان خود، نادرست نخوريد، مگر داد و ستدي با رضاي خودتان باشد» (سوره نساء، آيه29، ترجمه گرمارودي).
2- «اي مؤمنان! به پيمانها وفا كنيد» (سوره مائده، آيه 1).
در آيه نخست، قرآن به مردم ميگويد كه اموال ديگران را از بين نبرند. تكثير و استفاده غيرمجاز از نرمافزارها [ازبينبردن اموال ديگران است و] ميتواند باعث ورشكستگي سازندگان آنها شود. آيه دوم مردم را به وفاداري و عمل به عقود و قراردادهايشان فرمان ميدهد. بسياري از برنامههاي نرمافزاري يك توافقنامه به كاربرا نشان ميدهند كه لازم است از سوي كاربر پذيرفته و مراعات شود، اگر در چارچوب موازين قانوني باشد.
از آموزههاي موجود در سنت اسلامي نيز 3حديث زير ميتواند بهعنوان مويدات بيشتري درباره دستورات قرآني كه در بالا گفته شد به كار رود. اين موارد عبارت است از: 1- «مسلمانان بايد قراردادهاي خود با ديگران را محترم بشمارند». 2- «استفاده از سرمايه يك مسلمان بدون اجازه او حرام است.» 3- «هر كس قبل از ديگران چيزي را بهطور مشروع به دست آورد، حق بيشتري نسبت به آن دارد».
[افزون بر آموزههاي فوقالذكر از كتاب و سنت] اصول فقهي زير نيز در تبيين حكم تكثير غيرمجاز نرمافزار ميتواند مورد استفاده قرار گيرد: 1- «از نظر اسلام نه بايد ضرر زد و نه بايد ضرر ديد» 2- «دفع ضرر مقدم است بر جلب منفعت» 3- «عُرف، مبناي قضاوت است».
استفاده از نسخههاي غيرمجاز نرمافزار ميتواند باعث ضرر پديدآورندگان آنها شود و بنابراين «نبايد به ديگران ضرر وارد كرد». بهعلاوه، اين كار زير پا گذاشتن و از بين بردن سرمايه، يعني يكي از ضروريات خمسه (دين و مذهب، حق حيات، سرمايه، انديشه و اصل و نسب) است كه قبلا گفته شد. گرچه ممكن است افرادي از تكثير غيرمجاز نرمافزارها سود ببرند لكن اين امكان هم هست كه با اين كار، پديدآورندگان نرمافزار انگيزه خود را براي نگارش نرمافزارهاي جديد براي رساندن منفعت بيشتر به جامعه از دست بدهند؛ بنابراين، «دفع ضرر مقدم است بر كسب منفعت».
سومين اصل فقهي كه در بالا گفته شد بيان ميدارد كه «عُرف، مبناي قضاوت است». [از منظر اين اصل نيز اگر بخواهيم مسئله تكثير غيرمجاز نرمافزارها را بررسي كنيم بايد بگوييم:] امروزه در اغلب كشورهاي جهان، موقعيتها و مواضع قانوني گوناگوني براي حفظ سرمايههاي فكري شهروندانشان وجود دارد كه اين مواضع بايد از سوي همگان مراعات شود. در استدلال قياسي نيز با به دست آوردن علت اصلي يك حكم كاربردي از قرآن يا سنت، اين اصل بهعنوان يك قاعده نسبت به مواردي كه مورد بررسي قرار گرفته اعمال ميشود افزون بر موارد فوق، تامل روي فضايلي كه از حضرت محمد(ص) در سيره ايشان نقل شده نيز ميتواند در تلاش براي تصور اينكه آن حضرت در مورد موضوعي چون تكثير غيرمجاز نرمافزار چه عكسالعملي داشت مفيد واقع شود.
داستانهاي مستند فراواني از زندگي آن حضرت وجود دارد كه سيماي عدالتطلبي، صداقت، شجاعت و ديگر فضايل وي را ترسيم ميكند. پس از به كار گرفتن استدلالها و تلاشهاي سهگانه فوق [يعني استفاده از كتاب و سنت، قياس و اجماع و سيره نبوي] يك قاعده مبتني بر 5مقوله اخلاقي (واجب، حرام، مستحب، مكروه و مباح) به دست ميآيد. در واقع، عالمان ديني مشخص ميكنند كه تكثير غيرمجاز نرمافزارها يك عمل حرام است، چرا كه به پديدآورندگان آنها ضرر ميرساند و چه بسا آنان را از ارائه خدمات بيشتر به جامعه باز دارد.
حكايتها، تمثيلات و استعارهها
قرآن و سنت همچنين سرشار از حكايتها، تمثيلات و استعارههايي است كه در شكل دادن به رفتارهاي اخلاقي مسلمانان نقشي مهم بازي ميكنند. بهعنوان مثال، حكايت زير بيانگر احوالات گروهي از انسانهاست كه روي يك كشتي هستند:«گروهي از اين افراد روي قسمت بالاي كشتي نشستهاند و گروهي ديگر در قسمت پايين قرار دارند. وقتي كه افراد پايين نياز به آب داشته باشند بايد به قسمت بالا بروند (و اين امر باعث زحمت كساني ميشود كه در قسمت بالا هستند). به همين خاطر به بالانشينها ميگويند كه اجازه دهيد ما در قسمت مشترك كشتي سوراخي ايجاد و از آن آب تهيه كنيم، تا ديگر مزاحم كساني كه در قسمت بالا هستند نشويم. حال اگر بالانشينها به آنان اجازه انجام چنين كاري را بدهند، همه سرنشينان كشتي از بين ميروند لكن اگر مانع كار آنان شوند هر دو گروه در امان ميمانند».
يكي از نكتههاي اخلاقياي كه از اين داستان فهميده ميشود آن است كه رفتار غيراخلاقي يك فرد ميتواند امنيت همه افراد را تهديد كند. بايد توجه داشت كه اين كافي نيست كه انسان عمل اخلاقي انجام دهد بلكه لازم است ديگران را نيز از انجام كارهاي غيراخلاقي باز دارد.
منبع : همشهري
اخلاق فناوري اطلاعات، از مباحثي است كه در اخلاق كاربردي مطرح ميشود. اخلاق كاربردي از زيرشاخهها يا پيوستهاي فلسفه اخلاق است كه به مباحثي ميپردازد كه به ارزشهاي عملي رفتار انسانها در حوزههايي خاص مربوط ميشود. اخلاق پزشكي، اخلاق زيستمحيطي، اخلاق روزنامهنگاري، اخلاق تجارت و... از شاخههاي اخلاق كاربردي است. اخلاق فناوري اطلاعات نيز ازجمله شاخههاي اخلاق كاربردي است. اين رشته ميكوشد به پرسشهايي پاسخ گويد كه مرتبط با بنيانهاي ارزشي رفتارها و مسئوليتهاي افراد در حوزه فناوري اطلاعات است. در اخلاق فناوري بر اين تأكيد ميشود كه فناوري اطلاعات نهتنها در نحوه رفتار و اقدامات روزمره انسانها تأثير ميگذارد بلكه تلقي آنها را از مسائل نيز تغيير ميدهد. اخلاق فناوري اطلاعات مواجه با اين چالشهاست.
مطلب حاضر كه نوشتهاي از سلام عبدالله پژوهشگر مسلمان اين حوزه از دانش است، با نگاه به آموزههاي اسلامي ميكوشد تا مباني اخلاق فناوري اطلاعات را در اسلام، قرآن و سنت پيامبر به بحث و بررسي بگذارد. لازم به يادآوري است كه نويسنده در استنباط احكام فقهي اسلام، از شيوه اهل سنت پيروي كرده كه اين مسئله ميتواند تفاوتهايي را با نگرش شيعي در برداشت و استنباط احكام مشابه از قرآن و سنت در اين خصوص فراهم آورد.
امروزه زنجيرهاي از شبكهها محيط جهاني مناسبي را براي انسانها جهت كار، اجتماعيشدن، يادگيري و خريد و فروش فراهم ساخته است. اين شبكهها در عين حال بهعنوان ابزاري براي تجاوز به حريم خصوصي، كسب سرمايههاي نامشروع، ميداني براي جنگهاي سايبري و در برخي موارد بهعنوان عاملي براي گرفتن جان انسانها مورد استفاده قرار گرفته است. حوزه «اخلاق اطلاعات» براي پيشگيري از اين تأثيرات منفي شكل گرفته است. الرود و اسميت در تعريف اخلاق اطلاعات آن را حوزهاي دانستهاند كه «اصول اخلاقي را در 3 زمينه تهيه، كنترل و استفاده از اطلاعات به كار ميگيرد».
تاكنون بيشتر بررسيهاي انجامشده درباره اخلاق اطلاعات، از منظر اخلاق يهودي – مسيحي، با بهرهگيري از آثار فيلسوفان سنتي و مدرن و با كمترين توجه به رهيافت اخلاقي اسلام بوده است. بهرغم اين واقعيت كه اسلام يكي از اديان بزرگ جهان است، ساختار بنيادين اخلاقي اين دين هنوز بهطور كامل شناخته نشده است. اسلام در گذشته براي امپراتوريهاي گوناگون سعادت و خوشبختي را به ارمغان آورده است. كرني تبيين كرده است كه اخلاق اسلامي «از نظر مفاهيم، مواضع و سلسلهبرهانهايي كه ارائه كرده فوقالعاده غني و با عظمت است». هدف مقاله حاضر معرفي اسلام و منابع معرفت آن و سازوكاري است كه براي ترسيم احكام اخلاقي مورد استفاده قرار ميدهد. يك بررسي موردي نيز در انتهاي مقاله، اين سازوكار را روشنتر ميكند.
اسلام
اسلام يك دين توحيدي با بيش از 5/1ميليارد نفر پيرو است. پيام اساسي اسلام آن است كه خدا تنها آفريننده است و حضرت محمد(ص) پيامبر و عبد اوست. در اسلام آموزهها و قوانين روشني درباره مناسك ديني، شخصيت فردي، اخلاقيات، عادات، روابط خانوادگي، وقايع اجتماعي و اقتصادي، مديريت، حقوق و وظايف شهروندان، نظام قضايي، قوانين جنگ و صلح، روابط بينالمللي و حفظ محيطزيست وجود دارد.
بوحديبه بر اين باور است كه اسلام را ميتوان بهعنوان يك «فرا فرهنگ» (superculture) توصيف كرد، هم به اين خاطر كه اسلام همواره بر جوامع مختلف بهطور عام تأثير داشته است و هم اساسا به خاطر «غناي فوقالعادهاش». مجموعه آموزهها و قوانين اسلام كه «شريعت» ناميده ميشود زيربناي اخلاقي رفتارها را براي فرد يا جامعه فراهم ميكند.
شريعت مبتني است بر منابع اوليه و ثانويه معرفت كه عبارتند از: 1- قرآن يا كتاب مقدس مسلمانان 2- سنت يا روش پيامبر و سيره يا شيوه زندگي او 3- اصول الفقه يا علم فقه كه علم حقوق اسلامي است.
عالمان ديني از اين منابع براي تطبيق يك قانون بر يك موضوع يا معضل خاص بهره ميگيرند تا تصميم صحيح را اتخاذ كنند.
قرآن
قرآن داراي محتوايي كامل است و براي هميشه محافظت شده است. آيه 3 سوره مائده مويد اين ادعاست، آنجا كه ميفرمايد: «امروز دينتان را كامل و نعمتم را بر شما تمام كردم و اسلام را (بهعنوان) آيين شما پسنديدم». همچنين آيه9 سوره حجر كه ميگويد: «بي گمان ما خود، قرآن را فروفرستاديم و به يقين، ما نگهبان آن خواهيم بود.».
آيه ديگري كه بيانگر كاملبودن قرآن است آيه 38 سوره انعام است كه در آن چنين آمده است: «ما در (اين) كتاب، هيچچيز را فرونگذاشتيم».
مسلمانان بر اين باورند كه اسلام يك دين جاودانه است، زيرا اسلام يك دين ساخته دسته بشر نيست و آموزههاي آن در همه زمانها و مكانها قابل اجراست. قرآن حدود 400 آيه در رابطه با اصول حقوقي و حدود 5هزار و 800 آيه درباره تهذيب نفس به وسيله رفتارهاي اخلاقي دارد. قرآن همچنين مدعي اخلاق جهاني و عام است؛ چرا كه اين دين براي همه انسانها فروفرستاده شده است. سخن قرآن چنين است: «اي مردم! ما شما را از مردي و زني آفريديم و شما را گروهها و قبيلهها كرديم تا يكديگر را بازشناسيد» (سوره حجرات، آيه13) نه اينكه يكديگر را خوار و حقير شماريد.
سنت و سيره پيامبر(ص)
سنت عبارت است از سنن النبي پيامبر كه اعمال، رفتار و موافقتهاي ضمني يا توصيف سيماي ظاهري پيامبر(ص) را در بر ميگيرد. سنت، مبنايي را براي اخلاق فضيلت مدار فراهم كرده است. زندگي پيامبر موفقيتهاي او و رفتارهاي اخلاقي وي بهعنوان يك پيامبر، شارع و قانونگذار، معلم، همسر، پدر، بازرگان، رهبر، مصلح و يك انسان سلحشور را مستند ميسازد. ايشان مسئوليت داشت جوامع گوناگون را ذيل يك نظام معنوي به سعادت برساند.
اصول الفقه يا علم فقه
علم فقه بهدنبال استنباط و فهم ماهيت اصول كاربردي قرآن و سنت است. شناخت اين اصول مستنبطه به عالمان ديني و مردم امكان ميدهد كه رفتارهاي اخلاقي را بازشناسند. اين علم همچنين از منابع ثانويهاي چون استدلال قياسي و اجماع عالمان ديني بهره ميگيرد. [بايد توجه داشت كه از ديدگاه فقه شيعه، قياس بهعنوان يك نوع دليل، قابلقبول نيست و اجماع نيز صورت بندي خاص خود را دارد - مترجمان]. اگر قياس از به دست دادن يك حكم ناتوان باشد آنگاه نوبت به فهم و دريافت عالمان ديني (اجماع) ميرسد.
با بهرهگيري از مجموعه اين منابع، عالمان مسلمان به سازوكار مناسب براي مواجهه با چالشهاي موجود در ادوار مختلف تاريخ دست يافتهاند؛ چالشهايي از قبيل: سقط جنين، مرگ آسان و خودخواسته(آتانازي)، مالكيت فكري و تكثير و بهرهبرداري غيرمجاز از نرمافزارها. حكم نهايي در اين زمينه در نهايت، رسيدن فقط به درست يا نادرستبودن يك عمل نيست بلكه هر عملي در چارچوب يكي از مقولات پنجگانه اخلاقي (احكام خمسه) جاي ميگيرد كه عبارت است از: مباح، حرام، مستحب، واجب و مكروه.
هدف عام قوانين اسلامي عبارت است از: كاستن يا دفع ضرر و جلب سود و منفعت. عالمان ديني به اين نتيجه رسيدهاند كه متعَلَقات قوانين اسلامي پيرامون 3سطح از نيازها و علايق شكل گرفته كه ميتوان آنها را «ضروريات»، «رفاهيات»، و «ذوقيات» ناميد. ضروريات عبارت است از: نيازهاي عمومي كه زندگي انسانها به آنها وابسته است. اسلام بهدنبال ترويج و حمايت از 5ضرورت عمومي است كه با عنوان «ضروريات خمسه» شناخته ميشوند. اين پنج نياز ضروري عبارتند از: دين و مذهب، حق حيات، سرمايه، انديشه و اصل و نسب. «رفاهيات» نيز چيزهايي هستند كه مردم براي رفع سختيهاي زندگي روزمره خود به آنها نياز دارند. «ذوقيات» يا استحسانيات موضوعاتي هستند كه رفتار و كردارهاي اخلاقي براي زندگي روزمره را در بر ميگيرند.
عالمان ديني با شناخت متعلَقات اساسي قوانين اسلامي، توانستهاند بيش از 70 اصل يا قاعده حقوقي را از قرآن و سنت استخراج كنند (كه به آنها «قواعد الفقه» گفته ميشود). در پرتو اين قوانين، عالمان ديني ميتوانند نظريات خود را مستند و پشتيباني كنند و به تصميمها و انتخابهاي خود درباره 3نوع نياز بنياديني كه از آن سخن به ميان آمد و بيش از همه، تأكيد بر حفظ ضروريات پنجگانه (يعني دين، سرمايه، حق حيات، فكر و انديشه و داشتن اصل و نسب) وزانت ببخشند.
برخي از اصول مستنبطه عبارتند از:1- ضرر رساندن به ديگران به هر اندازه كه باشد ممنوع است. 2- دفع ضرر نبايد از طريق ضرر رساندن باشد. 3- از نظر اسلام نه بايد ضرر زد و نه بايد ضرر ديد. 4- دفع ضرر مقدم است بر جلب منفعت. 5- منفعت عمومي مقدم است بر منفعت شخصي. 6- كار غيرقانوني، غيرقانوني است، خواه به وسيله خود شخص انجام گيرد، خواه از سوي عامل او. 7- عُرف، مبناي قضاوت است. 8- اصل اوليه در استفاده از اشياء، كسب اجازه از صاحبان آنهاست.
اين اصول گاهي بهتنهايي و گاه همراه با يكديگر مورد استفاده قرار ميگيرند و در مواردي هم نيازمند يك نگاه جامع و كلنگر هستند كه با متني از قرآن و سنت همراه باشد. همچنين بهرهگيري از اين اصول بايد با توجه به هدف اصلي حفظ ضروريات پنجگانه باشد تا مانع از ايجاد تضاد يا تناقض بين اصول شود. موردي كه در ادامه ميآيد نمونهاي است از بهكارگيري اصول اسلامي و شيوه تفكر ديني جهت استنباط يك حكم اخلاقي.
بررسي موردي: تكثير غيرمجاز نرمافزارها
بررسي مورد حاضر نشان ميدهد كه رهيافت عالمان و انديشمندان اسلامي به يك مسئله اخلاقي چگونه بايد باشد تا بتوانند قاعده اخلاقي مربوط به عمل تكثير غيرمجاز نرمافزارها را استنباط كنند. يكي از اصلهاي حقوقي فقه بيان ميدارد كه «اصل اوليه در استفاده از اشياء، كسب اجازه از صاحبان آنهاست». اين اصل بيانگر آن است كه كسب اجازه يك امر و حالت طبيعي است، مگر آنكه سندي وجود داشته باشد كه اجازه تغيير اين وضعيت را بدهد.
به هر صورت، مسئله تكثير غيرمجاز نرمافزارها موجب زيان پديدآورندگان آنها و ازبينرفتن انگيزه ايشان براي توليد نرمافزارهاي بيشتر و بهتر ميشود. به خاطر ضرر و زيانهاي آشكار اين كار است كه عالمان ديني بايد به جستوجو در منابع اوليه اسلامي (قرآن و سنت) بپردازند تا آموزههايي را پيدا كنند كه آنان را در استنباط حكم اخلاقي اين كار ياري كند. در اينجا 2آيه از قرآن كه ممكن است در اين باره مفيد واقع شود را ذكر ميكنيم:
1- «اي مؤمنان! داراييهاي يكديگر را در ميان خود، نادرست نخوريد، مگر داد و ستدي با رضاي خودتان باشد» (سوره نساء، آيه29، ترجمه گرمارودي).
2- «اي مؤمنان! به پيمانها وفا كنيد» (سوره مائده، آيه 1).
در آيه نخست، قرآن به مردم ميگويد كه اموال ديگران را از بين نبرند. تكثير و استفاده غيرمجاز از نرمافزارها [ازبينبردن اموال ديگران است و] ميتواند باعث ورشكستگي سازندگان آنها شود. آيه دوم مردم را به وفاداري و عمل به عقود و قراردادهايشان فرمان ميدهد. بسياري از برنامههاي نرمافزاري يك توافقنامه به كاربرا نشان ميدهند كه لازم است از سوي كاربر پذيرفته و مراعات شود، اگر در چارچوب موازين قانوني باشد.
از آموزههاي موجود در سنت اسلامي نيز 3حديث زير ميتواند بهعنوان مويدات بيشتري درباره دستورات قرآني كه در بالا گفته شد به كار رود. اين موارد عبارت است از: 1- «مسلمانان بايد قراردادهاي خود با ديگران را محترم بشمارند». 2- «استفاده از سرمايه يك مسلمان بدون اجازه او حرام است.» 3- «هر كس قبل از ديگران چيزي را بهطور مشروع به دست آورد، حق بيشتري نسبت به آن دارد».
[افزون بر آموزههاي فوقالذكر از كتاب و سنت] اصول فقهي زير نيز در تبيين حكم تكثير غيرمجاز نرمافزار ميتواند مورد استفاده قرار گيرد: 1- «از نظر اسلام نه بايد ضرر زد و نه بايد ضرر ديد» 2- «دفع ضرر مقدم است بر جلب منفعت» 3- «عُرف، مبناي قضاوت است».
استفاده از نسخههاي غيرمجاز نرمافزار ميتواند باعث ضرر پديدآورندگان آنها شود و بنابراين «نبايد به ديگران ضرر وارد كرد». بهعلاوه، اين كار زير پا گذاشتن و از بين بردن سرمايه، يعني يكي از ضروريات خمسه (دين و مذهب، حق حيات، سرمايه، انديشه و اصل و نسب) است كه قبلا گفته شد. گرچه ممكن است افرادي از تكثير غيرمجاز نرمافزارها سود ببرند لكن اين امكان هم هست كه با اين كار، پديدآورندگان نرمافزار انگيزه خود را براي نگارش نرمافزارهاي جديد براي رساندن منفعت بيشتر به جامعه از دست بدهند؛ بنابراين، «دفع ضرر مقدم است بر كسب منفعت».
سومين اصل فقهي كه در بالا گفته شد بيان ميدارد كه «عُرف، مبناي قضاوت است». [از منظر اين اصل نيز اگر بخواهيم مسئله تكثير غيرمجاز نرمافزارها را بررسي كنيم بايد بگوييم:] امروزه در اغلب كشورهاي جهان، موقعيتها و مواضع قانوني گوناگوني براي حفظ سرمايههاي فكري شهروندانشان وجود دارد كه اين مواضع بايد از سوي همگان مراعات شود. در استدلال قياسي نيز با به دست آوردن علت اصلي يك حكم كاربردي از قرآن يا سنت، اين اصل بهعنوان يك قاعده نسبت به مواردي كه مورد بررسي قرار گرفته اعمال ميشود افزون بر موارد فوق، تامل روي فضايلي كه از حضرت محمد(ص) در سيره ايشان نقل شده نيز ميتواند در تلاش براي تصور اينكه آن حضرت در مورد موضوعي چون تكثير غيرمجاز نرمافزار چه عكسالعملي داشت مفيد واقع شود.
داستانهاي مستند فراواني از زندگي آن حضرت وجود دارد كه سيماي عدالتطلبي، صداقت، شجاعت و ديگر فضايل وي را ترسيم ميكند. پس از به كار گرفتن استدلالها و تلاشهاي سهگانه فوق [يعني استفاده از كتاب و سنت، قياس و اجماع و سيره نبوي] يك قاعده مبتني بر 5مقوله اخلاقي (واجب، حرام، مستحب، مكروه و مباح) به دست ميآيد. در واقع، عالمان ديني مشخص ميكنند كه تكثير غيرمجاز نرمافزارها يك عمل حرام است، چرا كه به پديدآورندگان آنها ضرر ميرساند و چه بسا آنان را از ارائه خدمات بيشتر به جامعه باز دارد.
حكايتها، تمثيلات و استعارهها
قرآن و سنت همچنين سرشار از حكايتها، تمثيلات و استعارههايي است كه در شكل دادن به رفتارهاي اخلاقي مسلمانان نقشي مهم بازي ميكنند. بهعنوان مثال، حكايت زير بيانگر احوالات گروهي از انسانهاست كه روي يك كشتي هستند:«گروهي از اين افراد روي قسمت بالاي كشتي نشستهاند و گروهي ديگر در قسمت پايين قرار دارند. وقتي كه افراد پايين نياز به آب داشته باشند بايد به قسمت بالا بروند (و اين امر باعث زحمت كساني ميشود كه در قسمت بالا هستند). به همين خاطر به بالانشينها ميگويند كه اجازه دهيد ما در قسمت مشترك كشتي سوراخي ايجاد و از آن آب تهيه كنيم، تا ديگر مزاحم كساني كه در قسمت بالا هستند نشويم. حال اگر بالانشينها به آنان اجازه انجام چنين كاري را بدهند، همه سرنشينان كشتي از بين ميروند لكن اگر مانع كار آنان شوند هر دو گروه در امان ميمانند».
يكي از نكتههاي اخلاقياي كه از اين داستان فهميده ميشود آن است كه رفتار غيراخلاقي يك فرد ميتواند امنيت همه افراد را تهديد كند. بايد توجه داشت كه اين كافي نيست كه انسان عمل اخلاقي انجام دهد بلكه لازم است ديگران را نيز از انجام كارهاي غيراخلاقي باز دارد.
منبع : همشهري