PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نامه يك پسر عرب به معشوقه ايراني



atena-ati
23rd April 2010, 11:13 AM
يا ايها المعشوق , بعد از السلام و الاحوال پرسي انا، اميدوارم كه مزاجك عين الصحت و السلامت بوده باشد. و اگر انت از احوال انا خواسته باشي، لاملال لنا سواي فراقك، كه ان هم انشاءالله تعالي فيهمين ايام ديدارنا و مرادنا حاصلوننا.

باري يا ايها العزيز انا في آتش العشق كمثل الماهيتابه ميسوزم! و جلز و ولزنا درآمده. في كل شبها كه انا سرم را علي المتكا ميگذارم، اشكنا كمثل الرودخانه جاريه علي البستر و آه سوزانني بسوي آسمان صعودن!

الهي انا قربان انت بروم. انا قسم ميخورم بجانني و بجانك كه في كل شبها ابدا خواب في چشماننا لا داخلون و اغلب الي صبح بيدارون و گريه زارون في هجرك.

انا قربان چشم و ابرويت بروم و جان ناقابل الحقير فداي بدن ابيضت بشود! بخدا رنگم من هجرانك كمثل الزردچوبه اصفر شده و قلبنا كمثل الآلبالو احمر گرديده.

آه، آه يا ويلنا كه هر نصفه شب بيادكم يوقوقو! يعني وق‌وق! ميكنم و هرچه نامه جات العاشقانه بسوي انت ارسالون، هيچ لاجوابون، گويا انا را آدم لاحسابون!

به جان انت كه از جان الحقير عزيزتر است، قلبنا في فراقك مجروح و لباب قلبنا بروي انت مفتوح!

انا نميدانم كه چرا از من فرارون! در صورتي كه انا من العشقك بيقرارون، گويا لارحم في قلبك!

انا هستم واحد (اون) جوان (اون) الباسواد و صاحب المعلومات الكثيره. با تمام اين احوال حاضرم حلقه العبوديت و الچاكري تو را في الگوشم آويزاننا! رحم، ارحم!

يعني رحم كن، نگذار من (men) جفائك خودم را با اربع نخود ترياك يقتلون! انا ديگر طاقت الفراغ ندارم و به وصالك مشتاقون ولي خداوند به قدر مثقال ذره وفا في وجودك لا آفريده !!!

انا تا ثلاث ماه ديگر مرتبا" في هر هفته واحد نامة العاشقانة براي انت مينويسم!

تا بحال زارنا متفكرون و چنانچه باز هم بر درد دلم لا يرسون آنقدر اشكنا من الچشمنا سرازيرون تا جان آفرين تسليمون!

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد