s@ba
21st April 2010, 09:32 AM
http://rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/Azar/02/drik74.jpgاگر فقط بخواهیم فهرست وار مروری بر عواقب تنبیه جسمانی و یا كتك زدن بچه ها بیافكنیم موارد ذیل قابل ذكرند:
. (http://karkabod.ir/)
1) تنبیه جسمانی خیلی زود اثر آگاه كننده خود را از دست می دهد یعنی بچه ای كه كتك می خورد خیلی زود Desensitized می شود
2) مجازاتگر كه در غالب موارد مادر و پدر طفل می باشد مجبور است هر بار بر شدت آن بیافزاید كه طفل از مجازات دچار ترس و اضطراب گردد و دیگر , عمل بد خود را تكرار نكند یعنی هذفی كه تنبیه كننده به دنبال آن است.
3) در اثر این تشدید مجازات در اكثر موارد مجازاتگر عنان اختیار را از دست داده و لطمات شدیدی در حین حمله خشم برطقل وارد می سازد كه همان معنای abuse Physical را زنده كرده و در نتیجه در بسیاری موارد بچه آنچنان صدمه خواهد دید كه دیگر قابل جبران نخواهد بود (مانند خونریزیهای جمجمه , شكستگیها و سوختگیها و فلجی و عقب افتادگی عقلانی و صدها مصیبت دیگر) و یا به مرگ طفل خواهد انجامید , آنچنان كه آمار بسیاری كشورها حاكی از حوالی 4000 - 10000 مورد مرگ در سال , در نتیجه Physical abuse است (كه در اكثر موارد Missed شده و به حساب مرگهای اتفاقی گذاشته می شود
4) طفل كتك خورده از زمان طفولیت می آموزد كه راه حل مشكلات منازعه و ابزار خشم به دیگران است (قانون Child abuse = نسل Abuser نسل More abuser از خود بر جای می گذارد
5) پایین آمدن اتكا به نفس Poor selfe = steem : من بچه هستم , من كسی نیستم ,من لیاقت ندارم مفاهیمی است كه با رشد روند تفكری در ذهن طفل ایجاد شده و خود را پایین تر از دیگران خواهد پنداشت زیر مكرا در حین كتك خوردن این جملات را از دهان والدین خود شنیده است
6) معنانی انتقام Revenge بجای آگاهی و عبرت در ذهن وی شكل می گیرد و باعث می گردد بر منفی كاری خود بیافزاید طفلی را كتك می زنند كه برادر و خواهر شیرخوار كوچك خود را اذیت نكند در اینصورت مسلم بدانید كه و این موجود را كه باعث كتك خوردنش شده است زیر زیركی و بیشتر از سابق اذیت خواهد كرد
7) عدم اعتماد به دنیا loss of trust : بالاخص در شیرخوارانی كه در زیر یك سالگی از والدین كتك می خورند و یا با خشم با آنان رفتار می كنند (مثلا مادرانی كه شیرخواران بد خلق و نق نقی را به شدت تكان داده و یا روی بالش پرت می كنند ) معنای دنیا = مكان نا امن شكل می گیرد زیرا مجازات از سوی افرادی اعمال شده است كه اولین مراحل اتكاء و اعتماد را در انسان شكل می دهند یعنی مادر و پدر.
8) اگر بخواهید عواقب جسمی و روحی تنبیه جسمانی را بر شماریم صدها كتاب و مقاله هم بجایی نخواهد رسید و فقط ذكر می كنیم كه ایجاد افسردگی , فرار از مدرسه , فرار از منزل , روی آوری به فحشا و اعتیاد ( در سنین بالاتر و بالاخص نوجوانی ) شكست های شغلی , بزهكاری و اعمال ضد اجتماعی و خلاف قانون و رخداد بالاتر و طلاق در خانواده افراد Abused بعنوان مشتی از خروار قابل ذكرند اما هر گاه شما با این والدین مجازاتگر بحث كنید خواهید شنید : آقا شما دستی از دور بر آتش دارید , باور كنید از نصیحت و قربان صدقه و جایزه و تهدید و داد زدن و غیره هر كاری كه بگویید كرده ایم و دست آخر مجبور شدیم كه كتكش بزنیم . چقدر بگوییم برادر كوچكت را اذیت نكن تو آقا شده ای و او كوچك است , چقدر داد بزنیم توپ را به دیوار نزن یا در مورد اطفال در سنین مدرسه ) چند بار جلوی ناظم و معلم خجالت بكشم و قول بدهم در مدرسه شیطنت نخواهد كرد و باز هم ما را به آنجا بكشد ,
آیا شما راه دیگری بجز كتك زدن به ذهنتان میرسد ؟
بحث : همانطور كه عرض كردم امروزه یكی از منسوخ ترین روشهای تربیت كردن اطفال كتك زدن یا Physical punishment است ولی اگر از ما سوال فوق بشود (آیا شما راه بهتری از كتك زدن می شناسید) پیشنهاد ما چه خواهد بود ؟ بله من راههای بهتر و عملی تر و موثرتری می شناسم :
1) سعی كنید طبع و مزاج طفل خود را (Temperament) بشناسید :بعضی بچه ها در مقابل گرسنگی و یا سر و صدا و یا هرگونه تغییر فیزیكی دیگر بیش از سایر اطفال حساسیت نشان می دهند و اینها گروه Difficult Temprament children را تشكیل می دهند وعده های غذای این اطفال و حتی دفعات شیر خوردن آنان در زمان Breast feeding باید مكررتر و نزدیك تر باشد بعلاوه میزان سر و صدای منزل و منجمله صدای رادیو و تلویزیون را باید بسیار كوتاه نمود و در اینصورت از بد خلقی و خشم آنان كاسته خواهد شد
2) گاهی اوقات پدر مادر ممكن است دچار مشكلاتی مانند اختلال كنترل تكانه (Control disorder impulse ) (افرادی كه نمی توانند دچار غرایز و منجمله خشم خود را كنترل كنند ) باشند در اینصورت طرف مقابل رل میانجی را بر عهده خواهد داشته و هنگامیكه علائم از كوره در رفتن را در همسر خود درك می كند باید به نحوی فعال تر نگهداری طفل را برعهده گیرند تا وی خونسردی خود را بدست آورد
3) پدر و مادر باید در ایجاد انضباط در طفل به نحو یكسان حركت كنند هنگامیكه طفل عملی ناهنجار انجام می دهد باید هر دو یك جور قیافه بگیرند و گرنه اگر طفل مثلا شی را پرت كرده یكی عصبانیت نشان داده و دیگری لبخند بزند مسلما عمل خطا تكرار خواهد شد
4) موثرترین و بحرانی ترین زمان ایجاد انضباط در اطفال بین 5/1 – 3 سالگی است كه معنای Yes و No در آنان شكل می گیرد بهترین واكنش بعمل خطا مانند پرت كردن اشیاء و كتك زدن و هل دادن اطفال , ابزار قیافه ای اخمو عصبانی و احیانا با صدای بلند ( نه در حد داد زدن ) خطاب كردن اوست و بالعكس در مورد اعمال خوب مانند بازی با دیگران و دادن اشیاء به والدین (به قصد كمك )پاسخ با آوای دلنشین و ملایم و لبخند مناسب خواهد بود.
5) هرگز نباید به قصد رهایی از دست جیغ زدن طفل سعی در بر آوردن خواسته وی بنحو فوری نمائیم مثلا اگر طفل مكررا پا به زمین كوبیده و یك شی خطرناك یا شكستنی را درخواست می نماید و یا می خواهد خوراكی دلخواه خود را در ساعت نامناسبی بدست آورد نباید تسلیم وی شده و مطابق خواسته او رفتار نمائیم زیرا در اینصورت الگوی نامناسب رفتاری ایجاد شده و حل مراحل بعدی را با مشكل خواهد نمود
6) اصل تربیت رفتار بالینی بر مداومت و تكرار استوار است طفل باید درك كند كه اگر صد بار هم از صندلی بالا رفته و بخواهد چیزی را از بلندی بردارد كه نامناسب است دویست با او را پائین می آوریم
7) هرگاه پدر و مادر خود را عصبانی حس می كنند باید بلافاصله هر وسیله ای كه در دستشان است بر زمین بگذارند اكثر صدماتی كه در طی مراحل خشم بر اطفال وارد می شود ناشی از ابزار و وسائل مانند كمربند و خط كش و امثالهم می باشد.
8) فرق رشوه و جایزه :هیچگاه نباید خوراكی یا شئی دلخواه را پیشاپیش به طفل بدهیم كه او قول بدهد بچه خوبی باشد این روش در رفتار درمانی مطرود شناخته شده است
9) نباید كودك را بخاطر عملی زشت در حضور دیگران خجالت بدهیم (Demeaning) زیرا این روش نوعی سوء رفتار به حساب می آید هرگز نباید به دلیل عملی بد یا سستی در انجام وظایف خواهر و برادر و اطفال دیگر را به رخ او بكشیم زیرا این كار هم اتكاء به نفس وی را پائین می آورد بچه های Hyperactive از مفعولین و قربانیان درجه اول كتك خوردن می باشند و اثبات گردیده است كه هرچه بیشتر آنان را در معرض محیطهای باز مانند پارك قرار دهیم از میزان پرتحركی مخربشان كاسته شده و رفتار مناسب تری بروز خواهند كرد
ممكن است یك پدر و مادر افسرده شیطنت طبیعی بچه را نا فرمانی و بی ادبی تلقی نمایند و در نتیجه او را بدلیل بی حوصلگی خودشان كتك بزنند افسردگی جرم و جنایت نیست بلكه یك بیماری قابل درمان است كه درمان آن ناجی والدین و طفل خواهد بود نتیجه گیری توصیه فوق قطره ای از دریای رفتار درمانی است و فقط بدان جهت ذكر گردید كه من و شما بتوانیم بوالدین بگوئیم بله واقعا روش های قاطع تر و بهتری از كتك زدن می شناسیم كه بتواند یك انسان با شخصیت سالم و بهنجار تحویل اجتماع دهد و نه یك موجود ضد اجتماع و انتقام جوی سوء استفاده گر ملاحظه می فرمایید كه در قرن بیست و یكم پدر و مادر می توانند با قیافه های خشن و اخم كردن و دور شدن موقت از كنار اطفال پرخاشگر و عصبانی و نهایتا چند دقیقه قرار دادن وی در یك اتاق در بسته و بنحو اخری با دو انگشت به پشت دست زدن بسیار موفق تر باشند تا با كتك زدن طفل انسان با نگاهش بهتر از دستش می تواند دیگران را كتك بزند
. (http://karkabod.ir/)
1) تنبیه جسمانی خیلی زود اثر آگاه كننده خود را از دست می دهد یعنی بچه ای كه كتك می خورد خیلی زود Desensitized می شود
2) مجازاتگر كه در غالب موارد مادر و پدر طفل می باشد مجبور است هر بار بر شدت آن بیافزاید كه طفل از مجازات دچار ترس و اضطراب گردد و دیگر , عمل بد خود را تكرار نكند یعنی هذفی كه تنبیه كننده به دنبال آن است.
3) در اثر این تشدید مجازات در اكثر موارد مجازاتگر عنان اختیار را از دست داده و لطمات شدیدی در حین حمله خشم برطقل وارد می سازد كه همان معنای abuse Physical را زنده كرده و در نتیجه در بسیاری موارد بچه آنچنان صدمه خواهد دید كه دیگر قابل جبران نخواهد بود (مانند خونریزیهای جمجمه , شكستگیها و سوختگیها و فلجی و عقب افتادگی عقلانی و صدها مصیبت دیگر) و یا به مرگ طفل خواهد انجامید , آنچنان كه آمار بسیاری كشورها حاكی از حوالی 4000 - 10000 مورد مرگ در سال , در نتیجه Physical abuse است (كه در اكثر موارد Missed شده و به حساب مرگهای اتفاقی گذاشته می شود
4) طفل كتك خورده از زمان طفولیت می آموزد كه راه حل مشكلات منازعه و ابزار خشم به دیگران است (قانون Child abuse = نسل Abuser نسل More abuser از خود بر جای می گذارد
5) پایین آمدن اتكا به نفس Poor selfe = steem : من بچه هستم , من كسی نیستم ,من لیاقت ندارم مفاهیمی است كه با رشد روند تفكری در ذهن طفل ایجاد شده و خود را پایین تر از دیگران خواهد پنداشت زیر مكرا در حین كتك خوردن این جملات را از دهان والدین خود شنیده است
6) معنانی انتقام Revenge بجای آگاهی و عبرت در ذهن وی شكل می گیرد و باعث می گردد بر منفی كاری خود بیافزاید طفلی را كتك می زنند كه برادر و خواهر شیرخوار كوچك خود را اذیت نكند در اینصورت مسلم بدانید كه و این موجود را كه باعث كتك خوردنش شده است زیر زیركی و بیشتر از سابق اذیت خواهد كرد
7) عدم اعتماد به دنیا loss of trust : بالاخص در شیرخوارانی كه در زیر یك سالگی از والدین كتك می خورند و یا با خشم با آنان رفتار می كنند (مثلا مادرانی كه شیرخواران بد خلق و نق نقی را به شدت تكان داده و یا روی بالش پرت می كنند ) معنای دنیا = مكان نا امن شكل می گیرد زیرا مجازات از سوی افرادی اعمال شده است كه اولین مراحل اتكاء و اعتماد را در انسان شكل می دهند یعنی مادر و پدر.
8) اگر بخواهید عواقب جسمی و روحی تنبیه جسمانی را بر شماریم صدها كتاب و مقاله هم بجایی نخواهد رسید و فقط ذكر می كنیم كه ایجاد افسردگی , فرار از مدرسه , فرار از منزل , روی آوری به فحشا و اعتیاد ( در سنین بالاتر و بالاخص نوجوانی ) شكست های شغلی , بزهكاری و اعمال ضد اجتماعی و خلاف قانون و رخداد بالاتر و طلاق در خانواده افراد Abused بعنوان مشتی از خروار قابل ذكرند اما هر گاه شما با این والدین مجازاتگر بحث كنید خواهید شنید : آقا شما دستی از دور بر آتش دارید , باور كنید از نصیحت و قربان صدقه و جایزه و تهدید و داد زدن و غیره هر كاری كه بگویید كرده ایم و دست آخر مجبور شدیم كه كتكش بزنیم . چقدر بگوییم برادر كوچكت را اذیت نكن تو آقا شده ای و او كوچك است , چقدر داد بزنیم توپ را به دیوار نزن یا در مورد اطفال در سنین مدرسه ) چند بار جلوی ناظم و معلم خجالت بكشم و قول بدهم در مدرسه شیطنت نخواهد كرد و باز هم ما را به آنجا بكشد ,
آیا شما راه دیگری بجز كتك زدن به ذهنتان میرسد ؟
بحث : همانطور كه عرض كردم امروزه یكی از منسوخ ترین روشهای تربیت كردن اطفال كتك زدن یا Physical punishment است ولی اگر از ما سوال فوق بشود (آیا شما راه بهتری از كتك زدن می شناسید) پیشنهاد ما چه خواهد بود ؟ بله من راههای بهتر و عملی تر و موثرتری می شناسم :
1) سعی كنید طبع و مزاج طفل خود را (Temperament) بشناسید :بعضی بچه ها در مقابل گرسنگی و یا سر و صدا و یا هرگونه تغییر فیزیكی دیگر بیش از سایر اطفال حساسیت نشان می دهند و اینها گروه Difficult Temprament children را تشكیل می دهند وعده های غذای این اطفال و حتی دفعات شیر خوردن آنان در زمان Breast feeding باید مكررتر و نزدیك تر باشد بعلاوه میزان سر و صدای منزل و منجمله صدای رادیو و تلویزیون را باید بسیار كوتاه نمود و در اینصورت از بد خلقی و خشم آنان كاسته خواهد شد
2) گاهی اوقات پدر مادر ممكن است دچار مشكلاتی مانند اختلال كنترل تكانه (Control disorder impulse ) (افرادی كه نمی توانند دچار غرایز و منجمله خشم خود را كنترل كنند ) باشند در اینصورت طرف مقابل رل میانجی را بر عهده خواهد داشته و هنگامیكه علائم از كوره در رفتن را در همسر خود درك می كند باید به نحوی فعال تر نگهداری طفل را برعهده گیرند تا وی خونسردی خود را بدست آورد
3) پدر و مادر باید در ایجاد انضباط در طفل به نحو یكسان حركت كنند هنگامیكه طفل عملی ناهنجار انجام می دهد باید هر دو یك جور قیافه بگیرند و گرنه اگر طفل مثلا شی را پرت كرده یكی عصبانیت نشان داده و دیگری لبخند بزند مسلما عمل خطا تكرار خواهد شد
4) موثرترین و بحرانی ترین زمان ایجاد انضباط در اطفال بین 5/1 – 3 سالگی است كه معنای Yes و No در آنان شكل می گیرد بهترین واكنش بعمل خطا مانند پرت كردن اشیاء و كتك زدن و هل دادن اطفال , ابزار قیافه ای اخمو عصبانی و احیانا با صدای بلند ( نه در حد داد زدن ) خطاب كردن اوست و بالعكس در مورد اعمال خوب مانند بازی با دیگران و دادن اشیاء به والدین (به قصد كمك )پاسخ با آوای دلنشین و ملایم و لبخند مناسب خواهد بود.
5) هرگز نباید به قصد رهایی از دست جیغ زدن طفل سعی در بر آوردن خواسته وی بنحو فوری نمائیم مثلا اگر طفل مكررا پا به زمین كوبیده و یك شی خطرناك یا شكستنی را درخواست می نماید و یا می خواهد خوراكی دلخواه خود را در ساعت نامناسبی بدست آورد نباید تسلیم وی شده و مطابق خواسته او رفتار نمائیم زیرا در اینصورت الگوی نامناسب رفتاری ایجاد شده و حل مراحل بعدی را با مشكل خواهد نمود
6) اصل تربیت رفتار بالینی بر مداومت و تكرار استوار است طفل باید درك كند كه اگر صد بار هم از صندلی بالا رفته و بخواهد چیزی را از بلندی بردارد كه نامناسب است دویست با او را پائین می آوریم
7) هرگاه پدر و مادر خود را عصبانی حس می كنند باید بلافاصله هر وسیله ای كه در دستشان است بر زمین بگذارند اكثر صدماتی كه در طی مراحل خشم بر اطفال وارد می شود ناشی از ابزار و وسائل مانند كمربند و خط كش و امثالهم می باشد.
8) فرق رشوه و جایزه :هیچگاه نباید خوراكی یا شئی دلخواه را پیشاپیش به طفل بدهیم كه او قول بدهد بچه خوبی باشد این روش در رفتار درمانی مطرود شناخته شده است
9) نباید كودك را بخاطر عملی زشت در حضور دیگران خجالت بدهیم (Demeaning) زیرا این روش نوعی سوء رفتار به حساب می آید هرگز نباید به دلیل عملی بد یا سستی در انجام وظایف خواهر و برادر و اطفال دیگر را به رخ او بكشیم زیرا این كار هم اتكاء به نفس وی را پائین می آورد بچه های Hyperactive از مفعولین و قربانیان درجه اول كتك خوردن می باشند و اثبات گردیده است كه هرچه بیشتر آنان را در معرض محیطهای باز مانند پارك قرار دهیم از میزان پرتحركی مخربشان كاسته شده و رفتار مناسب تری بروز خواهند كرد
ممكن است یك پدر و مادر افسرده شیطنت طبیعی بچه را نا فرمانی و بی ادبی تلقی نمایند و در نتیجه او را بدلیل بی حوصلگی خودشان كتك بزنند افسردگی جرم و جنایت نیست بلكه یك بیماری قابل درمان است كه درمان آن ناجی والدین و طفل خواهد بود نتیجه گیری توصیه فوق قطره ای از دریای رفتار درمانی است و فقط بدان جهت ذكر گردید كه من و شما بتوانیم بوالدین بگوئیم بله واقعا روش های قاطع تر و بهتری از كتك زدن می شناسیم كه بتواند یك انسان با شخصیت سالم و بهنجار تحویل اجتماع دهد و نه یك موجود ضد اجتماع و انتقام جوی سوء استفاده گر ملاحظه می فرمایید كه در قرن بیست و یكم پدر و مادر می توانند با قیافه های خشن و اخم كردن و دور شدن موقت از كنار اطفال پرخاشگر و عصبانی و نهایتا چند دقیقه قرار دادن وی در یك اتاق در بسته و بنحو اخری با دو انگشت به پشت دست زدن بسیار موفق تر باشند تا با كتك زدن طفل انسان با نگاهش بهتر از دستش می تواند دیگران را كتك بزند