LaDy Ds DeMoNa
19th April 2010, 12:11 AM
http://theater.ir/data/uploads/news/img/tb/29187_Y_1118Apr10123737pm.jpg (http://theater.ir/data/uploads/news/img/29187_Y_1118Apr10123737pm.jpg)
سما بابایی: "رکسانا بهرام" را پیش از این، بیشتر به عنوان دستیار بسیاری از کارگردانان مطرح در عرصه تئاتر میشناختیم، اما حالا او با نمایش "11:11 "پا به عرصه کارگردانی گذاشته است.
بهرام برای نخستین تجربه خود فضایی تجربی را برگزیده است، به خصوص اینکه مضمون نمایش نیز درباره مردی است که انگار در خوابهایش گم میشود و در همان خوابها به دنبال همسرش میگردد. " بهرام " به خوبی توانسته در این نمایش، تماشاگر را با بازیگری همراه کند که در خوابهایش به دنبال حقیقت میگردد.
***
با توجه به فضای تجربی و مضمونی که این نمایش دارد، "11:11 "تجربه سختی برای اولین حضورتان به عنوان کارگردان در یک اثر نمایشی نبود؟
من سالهاست به عنوان دستیار بسیاری از کارگردانان برجسته تئاتر فعالیت میکردم که اتفاقا بخش زیادی از این نمایشها آثاری کاملا رئال بودند. آنقدر که به نظر میرسید تماشاگر دارد از سوراخ کلید به خانه کسی و زندگی واقعی او نگاه میکند. اتفاقا من خودم همیشه از کار کردن روی چنین نمایشهایی لذت میبردم. بنابراین از نظر تجربه، پشتوانه کافی داشتم. انتخاب فضایی هم که شما در نمایش میبینید، انتخاب آقای "برزگر" بود.
این نمایش قرار بود در جشنواره سال 87 به اجرا درآید که این اتفاق رخ نداد. یعنی در بخش تجربههای نو رد شد. چه اتفاقی افتاد که سرانجام در جشنواره سال گذشته مورد پذیرش قرار گرفت و اتفاقا توجه مخاطبان و همچنین مسوؤلان جشنواره را نیز به خود جلب کرد؟
ما طبق روال میخواستیم کار به تصویب رسیده و در جشنواره اجرا شود تا بعد از آن امکان اجرای عمومی را پیدا کنیم، اما به این نتیجه رسیدیم که در این صورت ممکن است هیچ گاه نمایش امکان اجرا نیابد، ضمن آنکه با توجه به اینکه کار تجربی بود، تصمیم گرفتیم به معنای واقعی یک تجربه کامل را از سر بگذرانیم. به همین خاطر آموزشگاه استاد سمندریان را انتخاب کردیم تا نمایش شکل گیرد.
استفاده از هنرجویان این آموزشگاه به عنوان بازیگر هم به همین مساله بر میگردد؟
کاملا. شرط استفاده از محل تمرین آموزشگاه استاد سمندریان این است که از هنرجویان در حال آموزش و یا فارغ التحصیل بهره بگیریم و ما هم از این مساله استقبال کردیم. چون امکان تجربه مضاعف به ما میداد و از طرف دیگر این فرصت در اختیار هنرآموزان نیز قرار میگرفت. البته ابتدا تمرینات به تدریج انجام میشد، یعنی ما در هفته یک روز را به متنخوانی و گپ پیرامون نمایش اختصاص میدادیم و از آنجا که فضا، فضای خواب است، درباره تجربیات شخصی خودمان از خواب حرف میزدیم و اینکه اینها چقدر امکان نمایشی شدن دارند. حالا با به روی صحنه رفتن این نمایش، بسیار خوشحالم که این هنرجویان جوان نتیجه اعتماد و عشقی که به ما داشتند را مشاهده کردند. چرا که به هر روی این نمایش امکان دیده شدن را به آنها داد. جالب است بدانید که یکی از بازیگران اصلی نمایش ما، متولد 66 است و این بسیار امید بخش است.
با تمام این اوصاف، گمان نمیکنید که بهرهگیری از حرفهایترها میتوانست موفقیت بیشتری را برای"11:11" فراهم کند؟
شاید اگر من با یک گروه حرفهای کار میکردم، نمیتوانستم تا این اندازه تجربه بیاموزم یا شاید سبب میشد تا اعتماد به نفس کمتری در پیاده کردن ایدههایم داشته باشم. البته تمام بازیگران برای نخستین بار نیست که در صحنه تئاتر حضور دارند، یکی از آنان در کار قبلی آقای سمندریان حضور قابل قبولی داشته و یکی دیگر از آنان در نمایشهای " کیومرث مرادی" ایفای نقش کرده است.
البته جدای از بازیگران، گروه بسیار حرفهای است. "پانتهآ بهرام" مشاور کارگردان است، "نرمین نظمی" طراح صحنه و لباس و همچنین آهنگسازی اثر نیز بسیار موفق است؟
من با این افراد در گروه تئاتر "امروز" همگروه بودم که خوشبختانه فرصت همکاری با آنان در اولین نمایشی که به روی صحنه بردم، فراهم شد.
نمایش 11:11 اولین تجربه آقای برزگر به حساب میآید.درست است؟
بله، اما ایشان ایدههای بسیار خوبی داشتند و تجربه من در کنار ایدههای ایشان و علاقهای که ما برای ارایه این کار داشتیم، سبب شد تا تمام دشواریهایی که در این کار وجود داشت را از سر بگذرانیم.
کارگردانی مشترک با ایشان چگونه بود؟
این کار مشکلات خاص خود را دارد. در برخی از صحنهها، آدم دلش میخواهد تا حتما سلیقه شخصیاش اعمال شود، اما به هر حال دو نفری که به عنوان کارگردان مشغول فعالیت هستند، ناگزیر هستند تا گاهی ایدههای خود را رها کنند تا به یک تلفیق مناسب دست یابند. این مساله هم امکان پذیر نیست، مگر اینکه بتوان همدیگر را قانع کرد.
آقای سمندریان نیز در جریان تمرین حضور داشتند؟
ایشان چند صحنه را دیدند و ما را به ادامه کار تشویق کردند که بالطبع باعث دلگرمی بسیاری برای ما شد. در همین زمان دوباره طرح را به مرکز هنرهای نمایشی ارایه دادیم که پذیرفته شد و ما وارد پروسه تولید نمایش شدیم.
بعد از موفقیتی که 11:11 تاکنون داشته، باید از این پس شما را بیشتر در هیبت کارگردان مشاهده کرد؟
قطعا همین طور است. حضور به عنوان کارگردان در این نمایش هم تجربه دوست داشتنی بود و هم گمان میکنم که دیگر وقت آن فرا رسیده بود تا خود را در این زمینه محک بزنم. اگر چه همچنان کار عروسکی را ادامه خواهم داد، چرا که " زهرا صبری" همیشه برایم یک منبع بزرگ برای الهام و یادگیری است.
کار بعدیتان نیز در چنین حال و هوایی است؟
دقیقا. خیلیها به من میگویند که چرا فضای رئال و یا کلاسیک را برای به صحنه بردن نمایشهایم استفاده نمیکنم، شاید آن وقت موفقتر به نظر برسم، اما گمان من بر این است که فضای دور و برمان اجرای کارهایی تجربی را میطلبد. دلم میخواهد از "سیامک صفری" نقل کنم که میگوید هر دورانی در تئاتر، عصر یک چیز است. عصر کارگردانان، نمایشنامه نویسان و یا طراحان صحنه و لباس. اما الان عصر، عصر تماشاگران است و من به توجهی که آنان به کارهای تجربی دارند، احترام میگذارم و خودم هم دلم میخواهد که در این زمینه فعالیت کنم. شاید دوباره کارهای تجربی به اندازهای زیاد شود که وقت آن برسد به فضاهای "رئال" رجعت کنیم.
سما بابایی: "رکسانا بهرام" را پیش از این، بیشتر به عنوان دستیار بسیاری از کارگردانان مطرح در عرصه تئاتر میشناختیم، اما حالا او با نمایش "11:11 "پا به عرصه کارگردانی گذاشته است.
بهرام برای نخستین تجربه خود فضایی تجربی را برگزیده است، به خصوص اینکه مضمون نمایش نیز درباره مردی است که انگار در خوابهایش گم میشود و در همان خوابها به دنبال همسرش میگردد. " بهرام " به خوبی توانسته در این نمایش، تماشاگر را با بازیگری همراه کند که در خوابهایش به دنبال حقیقت میگردد.
***
با توجه به فضای تجربی و مضمونی که این نمایش دارد، "11:11 "تجربه سختی برای اولین حضورتان به عنوان کارگردان در یک اثر نمایشی نبود؟
من سالهاست به عنوان دستیار بسیاری از کارگردانان برجسته تئاتر فعالیت میکردم که اتفاقا بخش زیادی از این نمایشها آثاری کاملا رئال بودند. آنقدر که به نظر میرسید تماشاگر دارد از سوراخ کلید به خانه کسی و زندگی واقعی او نگاه میکند. اتفاقا من خودم همیشه از کار کردن روی چنین نمایشهایی لذت میبردم. بنابراین از نظر تجربه، پشتوانه کافی داشتم. انتخاب فضایی هم که شما در نمایش میبینید، انتخاب آقای "برزگر" بود.
این نمایش قرار بود در جشنواره سال 87 به اجرا درآید که این اتفاق رخ نداد. یعنی در بخش تجربههای نو رد شد. چه اتفاقی افتاد که سرانجام در جشنواره سال گذشته مورد پذیرش قرار گرفت و اتفاقا توجه مخاطبان و همچنین مسوؤلان جشنواره را نیز به خود جلب کرد؟
ما طبق روال میخواستیم کار به تصویب رسیده و در جشنواره اجرا شود تا بعد از آن امکان اجرای عمومی را پیدا کنیم، اما به این نتیجه رسیدیم که در این صورت ممکن است هیچ گاه نمایش امکان اجرا نیابد، ضمن آنکه با توجه به اینکه کار تجربی بود، تصمیم گرفتیم به معنای واقعی یک تجربه کامل را از سر بگذرانیم. به همین خاطر آموزشگاه استاد سمندریان را انتخاب کردیم تا نمایش شکل گیرد.
استفاده از هنرجویان این آموزشگاه به عنوان بازیگر هم به همین مساله بر میگردد؟
کاملا. شرط استفاده از محل تمرین آموزشگاه استاد سمندریان این است که از هنرجویان در حال آموزش و یا فارغ التحصیل بهره بگیریم و ما هم از این مساله استقبال کردیم. چون امکان تجربه مضاعف به ما میداد و از طرف دیگر این فرصت در اختیار هنرآموزان نیز قرار میگرفت. البته ابتدا تمرینات به تدریج انجام میشد، یعنی ما در هفته یک روز را به متنخوانی و گپ پیرامون نمایش اختصاص میدادیم و از آنجا که فضا، فضای خواب است، درباره تجربیات شخصی خودمان از خواب حرف میزدیم و اینکه اینها چقدر امکان نمایشی شدن دارند. حالا با به روی صحنه رفتن این نمایش، بسیار خوشحالم که این هنرجویان جوان نتیجه اعتماد و عشقی که به ما داشتند را مشاهده کردند. چرا که به هر روی این نمایش امکان دیده شدن را به آنها داد. جالب است بدانید که یکی از بازیگران اصلی نمایش ما، متولد 66 است و این بسیار امید بخش است.
با تمام این اوصاف، گمان نمیکنید که بهرهگیری از حرفهایترها میتوانست موفقیت بیشتری را برای"11:11" فراهم کند؟
شاید اگر من با یک گروه حرفهای کار میکردم، نمیتوانستم تا این اندازه تجربه بیاموزم یا شاید سبب میشد تا اعتماد به نفس کمتری در پیاده کردن ایدههایم داشته باشم. البته تمام بازیگران برای نخستین بار نیست که در صحنه تئاتر حضور دارند، یکی از آنان در کار قبلی آقای سمندریان حضور قابل قبولی داشته و یکی دیگر از آنان در نمایشهای " کیومرث مرادی" ایفای نقش کرده است.
البته جدای از بازیگران، گروه بسیار حرفهای است. "پانتهآ بهرام" مشاور کارگردان است، "نرمین نظمی" طراح صحنه و لباس و همچنین آهنگسازی اثر نیز بسیار موفق است؟
من با این افراد در گروه تئاتر "امروز" همگروه بودم که خوشبختانه فرصت همکاری با آنان در اولین نمایشی که به روی صحنه بردم، فراهم شد.
نمایش 11:11 اولین تجربه آقای برزگر به حساب میآید.درست است؟
بله، اما ایشان ایدههای بسیار خوبی داشتند و تجربه من در کنار ایدههای ایشان و علاقهای که ما برای ارایه این کار داشتیم، سبب شد تا تمام دشواریهایی که در این کار وجود داشت را از سر بگذرانیم.
کارگردانی مشترک با ایشان چگونه بود؟
این کار مشکلات خاص خود را دارد. در برخی از صحنهها، آدم دلش میخواهد تا حتما سلیقه شخصیاش اعمال شود، اما به هر حال دو نفری که به عنوان کارگردان مشغول فعالیت هستند، ناگزیر هستند تا گاهی ایدههای خود را رها کنند تا به یک تلفیق مناسب دست یابند. این مساله هم امکان پذیر نیست، مگر اینکه بتوان همدیگر را قانع کرد.
آقای سمندریان نیز در جریان تمرین حضور داشتند؟
ایشان چند صحنه را دیدند و ما را به ادامه کار تشویق کردند که بالطبع باعث دلگرمی بسیاری برای ما شد. در همین زمان دوباره طرح را به مرکز هنرهای نمایشی ارایه دادیم که پذیرفته شد و ما وارد پروسه تولید نمایش شدیم.
بعد از موفقیتی که 11:11 تاکنون داشته، باید از این پس شما را بیشتر در هیبت کارگردان مشاهده کرد؟
قطعا همین طور است. حضور به عنوان کارگردان در این نمایش هم تجربه دوست داشتنی بود و هم گمان میکنم که دیگر وقت آن فرا رسیده بود تا خود را در این زمینه محک بزنم. اگر چه همچنان کار عروسکی را ادامه خواهم داد، چرا که " زهرا صبری" همیشه برایم یک منبع بزرگ برای الهام و یادگیری است.
کار بعدیتان نیز در چنین حال و هوایی است؟
دقیقا. خیلیها به من میگویند که چرا فضای رئال و یا کلاسیک را برای به صحنه بردن نمایشهایم استفاده نمیکنم، شاید آن وقت موفقتر به نظر برسم، اما گمان من بر این است که فضای دور و برمان اجرای کارهایی تجربی را میطلبد. دلم میخواهد از "سیامک صفری" نقل کنم که میگوید هر دورانی در تئاتر، عصر یک چیز است. عصر کارگردانان، نمایشنامه نویسان و یا طراحان صحنه و لباس. اما الان عصر، عصر تماشاگران است و من به توجهی که آنان به کارهای تجربی دارند، احترام میگذارم و خودم هم دلم میخواهد که در این زمینه فعالیت کنم. شاید دوباره کارهای تجربی به اندازهای زیاد شود که وقت آن برسد به فضاهای "رئال" رجعت کنیم.