PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سوال آيا ما ايراني هستيم ؟؟؟



پديده
10th April 2010, 01:44 AM
با سلام خدمت همه عزيزان گلم :

اين سوال را مطرح كردم تا بدانيم دوستان عزيزمان و جوانان گرامي اين مملكت چقدر از ايراني بودن خودشان اطلاع دارند / چقدر از نياكانشان مي دانند / چقدر از گذشته هاي دور و نزديك پدارنشان مي دانند / چقدر از ايران مي دانند و چقدر از فرهنگ / اقتصاد / تاريخ / مذهب / آداب و رسوم / نياكان خود مي دانند / چقدر از پادشاهان و حكومت هاي قبلي اين سرزمين مي دانند / چه بر سر نياكانشان و فرهنگشان آمده / مورخين و تاريخ نگاران اين سرزمين چه كساني بوده اند و از ايران و ايراني و حاكمان و پارشاهان و مردم ايراني چه نوشته اند و چه كرده اند / از گذشته هاي دور تا همين حالا ؟؟!!!

moji5
10th April 2010, 02:18 AM
سلام به همه
با تشکر از احساس مسئولیت جناب بروجردیان نسبت به گذشته حال و اینده این مرز و بوم
با توجه به مسائلی که هر روز و گاها" بارها در طول روز میبینیم حجم زیادی از سوالات به ذهنمون میرسه
مخصوصا" راجع به فرهنگ گذشته و اینده فرهنگ مون
ولی نکته جالب اینجاست که از همون فرهنگی هم که میگیم به شخصه زیاد اطلاعی ندارم و ضد و نقیض زیاد شنیدم از اون
و یا از فرهنگ پیامبران و امامان
خوشحال میشم محیطی رو فراهم کنید تا با تبادل نظر و ارائه مطالب معتبر بتونیم به مطلب جدیدی برسیم


ولی یه نکته مشخصه اونم اینه که اینجا ایرانه و هر ایرانی سهمی در مملکت و زمینی که اسم ایران روش باشه داره

heydarh
10th April 2010, 02:18 AM
تا جایی که من می دانم دوستانم منو ایرانی حساب نمیکنند هر چند که کلی از این تمدن هم خوندیم وقتی از فرهنگ حرف می زنیم مگن فرهنگ ما ایرانیا اینجوریه و شما چی؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من kurdهستم

آبجی
10th April 2010, 02:47 AM
تا جایی که من می دانم دوستانم منو ایرانی حساب نمیکنند هر چند که کلی از این تمدن هم خوندیم وقتی از فرهنگ حرف می زنیم مگن فرهنگ ما ایرانیا اینجوریه و شما چی؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من kurdهستم


متاسفم ، چرا اینطور فکر میکنند ؟؟؟ :-?

پديده
10th April 2010, 03:17 AM
تا جایی که من می دانم دوستانم منو ایرانی حساب نمیکنند هر چند که کلی از این تمدن هم خوندیم وقتی از فرهنگ حرف می زنیم مگن فرهنگ ما ایرانیا اینجوریه و شما چی؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من kurdهستم

دوست عزيزم سلام :

البته كه شما ايراني و فرزند ايران و اين خاك هستيد .

همين كه ( كرد ) هستيد مطمئن باشيد كه از نژاد اصل آريايي و ايران هستيد علي الخصوص اگر ( كرد سوراني ) باشيد .
بعدا بيشتر در مورد نژاد كردهاي سوراني برايتان مي گويم
ارادتمند - بروجرديان

پديده
10th April 2010, 03:43 AM
تاريخچه نام ايران

ایران از روزگاران كهن تا كنون به نامهای ، آری ، آریان ، آریانا ، آریاویچ ، آریاویج ، آریه ، اران ، آریان ،‌آریان شهر ،‌ائیریانم وئجه ، ائیریه ، ائیریوشینه ، ایر ، ایران شثر ، ایران شهر ، ایران ویج، ایران ویچ ،‌ایران ویژ ، ایریا ، ایریاوه ، ایریاوه ، ایرج ، ایریوخشوثه ، پرس ، پرشا ، پرشیا، پرشیانا ، سرشناس بوده است.

واژه ایران برگرفته از نام (( آریانا )) یعنی سرزمین آریاییهاست . آریایی ها در هزاره دوم قبل از میلاد به فلات ایران وارد شدند . گروهی از آنان به هند رفتند و گروهی در این سرزمین كه به نام آنان ایران نام گرفته ، باقی ماندند.

واژه آریا در زبانهای اوستایی، فارسی باستان و سانسكریت به ترتیب به گونه های ( ایریه ) airya ( اریه ) ariya ( آریه ) arya به كار رفته است.
( اریه ) در نام ( اریامنه )airyarmmna پدر نیای داریوش بزرگ دیده می شود و ( ایریه ) در واژه اوستایی ( ایرینه ) airyana به معنی ( ایرانی ) و ( آریایی ) و در نامهای ( ایرینه وئجه ) airyana – vaejeh ، ایران ویچ و ایریو خشوثه Airyo-xo-xsutha ( كوهی كه آرش ، تیر انداز نامی ایران در زمان منوچهر پیشدادی از بالای آن ، تیری به سوی خاور انداخت ) و( ایر یاوه ) airyava ( یاری كننده آریا ) آورده شده است.

كلمه آریا به معنی نجیب ، اصیل ، شجاع و آزاده در نوشتارها به كاررفته به صورتی كه داریوش بزرگ هخامنشی در نبشته های نقش رستم و شوش ، از خود چنین یاد كرده است :
من داریوشم ، شاه بزرگ ، شاه شاهان ، شاه سرزمین های همه نژاد ، شاه در این بوم ( زمین ) بزرگ پهناور ، پسر ویشتاسپ هخامنشی ، پارسی ، پسر پارسی ، آریا , آریایی ، آریا چهر ( آریایی نژاد ).

خشایارشاه ، پسر و جانشین او نیز در نوشته تخت جمشید ، از خود چنین یاد می كند:
من خشایار شا هستم ، شاه بزرگ ، شاه شاهان ، شاه سرزمینهای پرنژاد ، شاه در این بوم بزرگ پهناور ، پسر داریوش ....)
آریایی هایی كه در هند مستقر شدند ، قلمرو خود را ارت ورت نام گذاشتند كه به صورت آریا ورته نیز گفته شده است . آریائی هایی كه به ایران آمدند ، بر اساس اوستا در سرزمینی به نام ائیریانم وئجو ( اوستایی ) یا ایرانویج ( eranvej) ( پهلوی ) زندگی می كرده اند . این كلمه از دو كلمه ایران و ویج(airyanam unejo) تشكیل شده است . ویج را بعضی به معنی تخمه و نژاد دانسته اند . بدین ترتیب ایرانویج به معنای نژاد ایرانی است و چون به مكانی منسوب شود به معنای محل زندگی ایرانیان خواهد بود.
ایران ویج در اوستا برترین سرزمین سپند است و در آنجاست كه جم بهشت آسودگی و ناز و نوش خویش را پی افكند . در ایرانویچ است كه زرتشت ، شست وخشور بزرگ دیده به دیدار جهان می گشاید و آیین خود را بنیاد می نهد.

( اریه ) ، ( ایریه ) رفته رفته به صورت ( ایر ) دگرگون شده و با پسوند نسبت پهلوی ikو یا ic به شكل نام ( اریك ) در ارمنی و ایرج در پهلوی و فارسی در آمده است.
ایرانیان در نبشته های پهلوی ساسانی ، خود را بدین نام و میهن خویش را ( ایران ) كه در پهلوی اشكانی اآریان ، ( در ارمنی eran ) یا ( ایرانشثر eransathr ) و در فارسی ایرانشهر می نامیدند.

در اوستا آریانه هم به معنای قوم ایرانی و هم محل سكونت آنان بوده است و لغت آریان نیز به صورت جمع آن بكار برده اند . در كتاب ( پیامبران و شاهان ) حمزه اصفهانی ، دانشمند سده 4 ه. ق یكبار از كشور آریان یاد كرده و یكبار آریان را از هفت تیره بزرگ روی زمین به شمار آورده است.

بنابر بر روایتهای كهن ، ایران از ایرج آمده است . ایرج و دو برادرش تور و سلم از فرزندان پادشاهی به نام فریدون هستند . این سه برادر به ترتیب در اوستا به صورت ائیریه ( Airya) توئیری ( Tuirya) و سی ریمه ( sairima) آمده است . سلم نیای همسایگان غربی ایران ، تور نیای همسایگان شرقی ایران و ایرج نیای ایرانیان شناخته شده اند . فریدون سرزمین اصلی خود را كه خونیرس نام داشته و در میانه جهن جای داشته به ایرج داده است و بدین ترتیب خونیرس همان ایران می باشد . صورت كامل این واژه اوستایی خونیرس یامی است كه به معنای سرزمین آفتاب تابان است . از روزگار ایرج كه به دست تور كشته شد ، میان ایرانیان و تورانیان جنگ در گرفت و در نتیجه لفظ تورانی بجای انیرانی ( غیر ایرانی ) معنا یافت.
از دوره هخامنشیان لغات چندی كه در بردارنده نام ایران است بر جای مانده است ، چنانكه نام پدر بزرگ داریوش ، آریامنه بوده و در كتیبه بیستون كلمه آریا نا خشاثرام ( aryana khsharthram) به معنای سرزمین آریایی ها بكار رفته و كلمه ائیریوشینه ( airyo shayana ) به معنای منزلگاه ایرانیان در فارسی باستان استفاده می شده است.
در همان حال یونانیان ، ایران را پرسیس ( persis ) نامیده بودند كه از نام فارس ریشه گرفته بود كه مسكن پارسان است . پارسیان در روزگار هخامنشیان حاكمان ایران بودند و به این دلیل یونانیان تمام سرزمین انان را بدین نام می خواندند . بعدها كلمه پرسیس در دیگر زباهای اروپایی نیز وارد شد و در زبان انگلیسی به صورت پرشیا ( Persia ) و در زبان فرانسوی پرس ( pers) بكار رفت.

در روزگار اشكانیان و ساسانیان ( دوره استفاده از زبان فارسی میانه ) كلمه آریانه قدیم به صورت اران ( eran ) در بین مردم رایج شد . این كلمه معمولا همراه با شتر (shatra) به معنای شهر و به صورت اران شثر بكار می رفت كه معنی آن ایرانشهر و مراد از آن كشور ایران است . پس ایرانشهر به معنای كشور ایران و ایرانشهری یعنی ایرانی البته نام ایرانشهر را به شهر نیشابور در خراسان نیز گفته اند.

ابو شكوربلخی ، در ستایش شاه سامانی ، می گوید:
خداوند ما نوح فرخ نژاد كه بر شهر ایران بگسترد داد

فردوسی نیز پس از او ، می سراید:
همه شهر ایران و توران و چین به شاهی بر او خواندند آفرین
همه شهر ایران بیاراستند می و رود و رامشگران خواستند.

heydarh
10th April 2010, 02:25 PM
دوستان هدف من از این موضوع این بود که بگم ما ایرانیها اصل ونصب خود را فراموش کردم توی پایتخت ایران واطراف آن عده ای که حتی از دوستان نزدیک من هستندفکر می کنند کرد ها اقوام خارجی هستند انها ایرانی نمی دونند هر چند که اگر به اصل برگردیم یکی از زبانها ی اصیلایرانی کردی است من خودم اورامی هستم فکر کنم در این لینک (http://avihang.mihanblog.com)در باره این زبان توضیحی داده شده باشد.قسمت وسط وبلاگ

تاری
10th April 2010, 04:45 PM
واژه ایران برگرفته از نام (( آریانا )) یعنی سرزمین آریاییهاست . آریایی ها در هزاره دوم قبل از میلاد به فلات ایران وارد شدند . گروهی از آنان به هند رفتند و گروهی در این سرزمین كه به نام آنان ایران نام گرفته ، باقی ماندند.



یارب

با سلام و تشکر
نمی دونم مقاله ی معتبر استاد ایرج افشار سیستانی را با عنوان خاستگاه تبار آریایی، ایران است را مطالعه داشتید یا نه.

استاد در این مقاله به کلی مهاجرت آریایی ها را از بیرون به درون ایران رد کرده اند و عکس این ماجرا را ثابت کرده اند. سعی می کنم متن کامل آن را اینجا بیارم.

قسمتی از این مقاله: هیچ دلیل باستانشناختی وجود ندارد که مهاجرت آریایی ها را از خارج به سرزمین ایران نشان دهد، هیچ سند تاریخی هم حاکی از چنین مهاجرتی نیست به عکس تنها سند معتبر تاریخی که درباره ی مهاجرت آریایی ها در دست و متن پهلوی است نشان می دهد که آریایی ها از سرزمین کشور مرکزی ایران به نام خونیرس به پیرامون پراکنده شده اند."

یاعلی

پديده
10th April 2010, 05:03 PM
تاري جان سلام :

منظور نويسنده از :( وارد شدن به فلات ايران ) اين نيست كه از جاي ديگري آمده اند و از خارج از ايران /
بنده هم پرسيده ام و هم تحقيق كرده ام منظور نويسنده از وارد شدن ( اسكان داشتن ) بوده است و گفته شما نيز صحيح است آريائيها از جاي ديگري به ايران نيامدند بلكه در ايران بودند و اسكان داشتند .

با احترامات شايسته
بروجرديان

پديده
10th April 2010, 05:04 PM
کشف بقایای اجساد 2500 ساله سربازان ایرانی در صحرای مصر + تصوير


در حالی که شاهد پیشنهاد‌های تأسفباری مبنی بر حذف تاریخ نیاکانمان و سلسله‌های پادشاهی ایران زمین از کتاب‌های تاریخی هستیم، گروهی از پژوهشگران بین‌المللی، با یکی از بزرگترین کشفیات تاریخی خود، سند دیگری بر حقانیت تاریخی و واقعیت هژمونی قدرت تمدن باستانی ایران بزرگ بر سرزمین‌های وسیعی از جهان قدیم صحه گذاردند.

http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1388/8/20/41672_996.jpg
به گزارش خبرنگار «تابناک» و به نقل از سایت «ام.اس.ان.بی.سی»، در این اکتشاف، در کنار بقایای اجساد سربازان تنومند، حجم بزرگی از تجهیزات نظامی از جمله سلاح‌های برنزی، دستبند‌های نقره‌ای، گوشواره‌ها به همراه صدها استخوان در یک منطقه عظیم بیابانی در منطقه صحرایی دور افتاده غرب مصر کشف شده که بر پایه استنادات تاریخی، بقایای سربازان ایرانی کامبیز دوم، پادشاه هخامنشی ایران باستان ـ که اعراب نام او را به کمبوجیه تغییر داده‌اند ـ است. این سربازان در 525 سال پیش از میلاد مسیح بر اثر گرفتار شدن در یک توفان شن، زنده در زیر لایه‌های شن صحرا مدفون شده بودند.

http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1388/8/20/41653_823.jpg

در این باره، «داریو دل بوفالو»، عضو تحقیقات دانشگاه «لچه» ایتالیا به کانل دیسکاوری آمریکا گفته است: نخستین نشانه برای این موضوع را می‌توان در یادداشت‌های تاریخدان یونانی آقای هرودت دید.
این کشف، یکی از معماهای تاریخی را که توسط هرودوت مورخ یونانی گزارش شده حل کرده است. هرودوت ـ 484-425 پیش از میلاد ـ در کتاب تاریخ خود آورده است، کامبیز، فرزند کوروش، پنجاه هزار سرباز را از منطقه «تبس» به «سیوا» فرستاد تا با طرفداران ـ بت‌پرست ـ معبد آمون در مصر که یکی از ساتراپ‌ها یا استان‌های ایران به شمار می‌رفت ـ که سر به شورش برداشته بودند ـ مقابله کند.

http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1388/8/20/41651_494.jpg

این سربازان پس از هفت روز راهپیمایی در بیابان به منطقه‌ای می‌رسند که هم‌اکنون با نام «الخرقه» شناخته می‌شود و پس از آن بود که سربازان ایرانی ناپدید شدند و هیچ کس اثری از آنها نیافت.
هرودوت در تاریخ خود به باد‌های شدیدی اشاره می‌کند که همزمان با حضور ایرانیان از سمت جنوب وزیدن گرفت و گردباد‌ها و توفان‌های شن عظیم حاصل از آن سربازان ایرانی را در بر گرفت.
این گزارش می‌افزاید: داستان گم شدن ارتش کامبیز ـ کمبوجیه ـ در یادها ناپدید شد و هیچ ردپایی از سربازن ایرانی به دست نیامد تا اغلب دانشگاهیان آن را داستانی خیالی بپندارند.

http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1388/8/20/41652_891.jpg

اما اکنون دو دانشمند باستان‌شناس ایتالیایی ادعا می‌کنند که شواهد برجسته‌ای یافته‌اند که ارتش ایران در توفان شن‌ها دفن شده است. دو برادر ایتالیایی به نام‌‌ها «آنجلو» و «الفردو» کستیگلیونی که به خاطر کشف مشهور خود در بیست سال پیش در شهر تاریخی مصر، «شهر طلا»، معروفیت جهانی پیدا کرده بودند، ادعای جدیدی را مطرح کرده‌اند.
فیلم باستان‌شناسی که در فستیوال «روورتو» نشان داده شده، بیانگر تحقیق سه ساله و همچنین پنج سال اعزام هیأت باستان‌شناسی به این منطقه است. آنها در سال 1996 شروع به این فعالیت کردند که البته آنها آهن‌آلاتی را در نزدیکی «سیوا» پیدا کردند و در حالی که آنها روی منطقه کار می‌کردند، اجساد و استخوان‌های انسان‌های را در یک گودال یافتند که آنها این گودال را یک پناهگاه طبیعی در نظر گرفتند؛ آن یک صخره به طول 114.8 فوت و 5.9 فوت عرض و 9.8 فوت عمق یافتند. از این پناهگاه‌های طبیعی زیاد در صحرا یافت می‌شود، اما این یکی در آن منطقه تنها پناهگاه بوده است و اندازه آن برای پناه بردن و در امان ماندن از توفان شن مناسب است؛ اما فلزیاب‌های یک باستان شناس مصری، تعدادی خنجر برنزی و چندین کمان پیدا کرد.

http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1388/8/20/41674_480.jpg
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1388/8/20/41675_607.jpg

هرچند آنها ابزارآلات کمی پیدا کردند، این ابزارآلات بسیار مهم بودند، چراکه آنها ابزار آلات ابتدای هخامنشیان بوده و عصر آنها به زمان کامبیز ـ کمبوجیه ـ برمی‌گردد که در یک منطقه نزدیک سیوا در زیر ماسه‌ها به دست آمده‌اند.

http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1388/8/20/41650_348.jpg
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1388/8/20/41673_862.jpg
همچنین حدود یک‌چهارم مایل دورتر از پناهگاه تیم باستان‌شناسی نیز یک بازوبند نقره‌ای پیدا شده و همچنین گوش‌آویز و چندین حلقه که شبیه تکه‌های گردنبند بودند. تجزیه و تحلیل گوشوارها ـ البته بنا بر عکس‌های به دست آمده ـ نشان می‌دهد که آنها مطمئنا به دوران هخامنشیان تعلق داشته‌اند. حلقه‌های کروی که از نقره ساخته شده‌اند و یک آویز کوچک از نقره که در پنج قرن پیش از میلاد مسیح در ترکیه به دست آمده است، مشابه همین آویز است. آنها همچنین گورهای دست جمعی با هزاران استخوان سفید پیدا کرده‌اند و می‌گویند که بقایای لشکر کامبیز ـ کمبوجیه ـ نیز باید در این منطقه باشد.
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1388/8/20/41676_736.jpg
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1388/8/20/41677_741.jpg


با این اوصاف جا دارد که سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به همراه باستان شناسان ایرانی با تحقیقات و همکاری تنگاتنگ با دانشگاه «لچه» بتوانند به نحو احسن از این کشفیات جدید برای بها گذاشتن به فرهنگ و تاریخ کشور، کارهای لازم را برای همکاری دانشگاهی و فرستادن باستان شناسان ایرانی به کشور مصر انجام دهند.

http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1388/8/20/41635_534.jpg
نقشه قلمرو ايران در دوره هخامنشيان ـ 500 سال پيش از ميلاد

اما در پايان، لازم به یادآوری است که چند پيامد بي‌اطلاعي عمدي و سهوي عامه مردم ايران و بسياري از دست‌اندر کاران فرهنگي کشور نسبت به فرهنگ، تاريخ و تمدن کهن ايران زمين را که سبب شده حتي مسئولان متولي حفظ ميراث فرهنگي از پاسداشت ميراث گرانبار نياکانمان غافل بمانند، برشماريم:
1- از وجود خانه و زادگاه نظامي گنجوي در روستاي «تا» در تفرش، حتي بسياري از مسئولان ميراث فرهنگي و مردم منطقه آگاهی ندارند. اين گونه است که مسئولاني که در هفته گذشته، قول بازسازی آثار تاريخي دولت باکو در گنجه و دیگر نقاط آن سامان را (که مدعي هستند نظامي گنجوي شاعر ملي آنها و نه ايرانيان است!) به آنان داده‌اند، خانه نظامي در ايران را به عنوان يک اثر ارزشمند تاريخي که به ويرانه‌اي تبديل شده، به حال خود رها کرده‌اند...
2- فراموش نکرده‌ايم که کوتاه زماني پس از کشف لوح سنگي حکاکي شده در جزيره خارک که به عنوان سندي تاريخي از نام خليج فارس و حاکميت تاريخي ايرانيان بر اين منطقه به شمار می‌رفت، دست‌هاي ناپاک ضد ايراني شبانه با پتک و تيشه به جان اين ميراث ارزشمند و سند تاريخي افتادند و آن را نابود کردند...

3- ايرانيان ميهن دوست فراموش نکرده‌اند که مسئولان ميراث فرهنگي با تأکيد بر اين که چون اشيای تاريخي ارزشمندي در غارهاي تاريخي تنگه بلاغي نزديک پاسارگاد پيدا نکرده‌اند(!) پس اين غارهاي هخامنشي (به زعم آنان) ارزشي نداشته و اين گونه بود که مجوز ايجاد سد سيوند صادر شد که علاوه بر زير آب بردن و نابود کردن غارهاي تاريخي تنگه بلاغي با آبگیری کامل سد ، در دراز مدت سبب آسیب تدريجي به پاسارگاد، مقبره کوروش، هم خواهد شد.
4- بنا بر گزارش‌ها و عکس‌هاي ارسالي در هنگام بازسازی (!) مقبره کوروش در سال گذشته که با صدمه به اين بناي ارزشمند همراه بود، استخوان‌هاي کشف شده در سقف بنا ـ که به احتمال قوي بخش‌هايي از جسد کوروش بوده است ـ گفته می‌شود به وسيله مسئولان و کارگران مرمت کار در سطل زباله دور ريخته شده است!

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد