LaDy Ds DeMoNa
6th April 2010, 05:45 PM
سهام صرفنظر از شکل آن، نشاندهنده منافع مالک در شرکت است و از آنجاکه طلب و ادعای سهامداران در مورد داراییهای شرکت در مرحله آخر تمام طلبها قرار دارد، منافع سهام به عنوان "منفعت باقیمانده" شناخته میشود.
متداولترین نوع سهام، سهام عادی است که مبین میزان مشارکت و تعهدات و منافع دارنده آن در یک شرکت سهامی است. گونه دیگر سهام، سهام ممتاز است که از نظر دریافت سود سهام و دریافت هرگونه وجهی در زمان انحلال شرکت یا توزیع داراییها نسبت به سهام عادی برتری دارد. برای نمونه هنگام توزیع سود سهام، ابتدا سهام ممتاز سود خود را دریافت میکنند.
- سهام عادی
سهام عادی نوعی ابزار سرمایهگذاری است که نشانگر مالکیت دارنده آن در یک شرکت سهامی است و به دو دسته سهام با نام و سهام بینام تقسیم میشود. سهام بانام و بینام از نظر مزایا، تفاوتی ندارند تنها تفاوت آنها درج نام دارنده روی برگه سهام و دفتر شرکت در مورد سهام بانام است.
سهام عادی ابتدا از طریق پذیرهنویسی عمومی وارد بازار میشود. به عبارت دیگر، سهام قبل از فروش عمومی باید در کمیسیون بورس و اوراق بهادار ثبت شود و اجازه انتشار بگیرد. این نهاد کفایت و دقت اطلاعات ارائه شده شرکت را قبل از عرضه اوراق بهادار، تأیید میکند.
سهام عادی دارای ویژگیهای زیر است:
1 - سهام عادی از منابع دایمی تأمین مالی است و سررسید ندارد. همچنین ناشر سهام عادی الزامی در بازخرید این اوراق ندارد.
2 - دارندگان سهام عادی مالک شرکت به حساب میآیند. اما از آنجا که دارندگان سهام دیگر مانند سهام ممتاز در دریافت سود و اصل سرمایه شرکت، بردارندگان سهام عادی حقتقدم دارند، میتوان گفت که دارندگان سهام عادی مالک نهایی شرکت هستند. مفهوم این نوع مالکیت این است که صاحبان سهام عادی پذیرای بیشترین ریسک سرمایهگذاری در شرکت هستند. اگر سود سهم کاهش یابد یا شرکت با زیان مواجه شود، قیمت بازاری و ارزش ذاتی سهام عادی کاهش خواهد یافت. همچنین در صورت انحلال شرکت یا فروش کل داراییهای آن، پس از تسویه همه بدهیها و بازپرداخت حقوق صاحبان سهام ممتاز، حقوق به صاحبان سهام عادی پرداخت میشود.
3 - مسؤولیت دارندگان سهام عادی به مقدار سرمایه آنها در شرکت محدود میشود. بنابراین اگر تمام داراییهای یک شرکت به دلیل ورشکستگی فروخته شود و پول حاصل به اندازهای نباشد که پاسخگوی همه بستانکاران شرکت باشد، آنها نمیتوانند صاحبان سهام عادی را تحت پیگرد قانونی قرار دهند.
4 - با توجه به توزیع گسترده سهام شرکتهای سهامی در دست سهامداران، هیچ سهامداری نمیتواند کنترل فردی خود را بر شرکت اعمال کند. امور و فعالیتهای جاری شرکت در اختیار مدیران آن است و صاحبان سهام عادی میتوانند با رأی خود در تصمیمگیریهای شرکت دخالت کنند.
5 - دارندگان سهام عادی علاوه بر حق انتخاب هیأت مدیره شرکت میتوانند با آرای خود اقدامات پیشنهادی مدیریت شرکت را تأیید یا رد کنند. هر سهم یک حق رأی دارد. مثلاً پیشنهاد ادغام شرکت در شرکت دیگر یا پیشنهاد تغییر نمودار سازمانی شرکت باید با اکثریت آرای صاحبان سهام شرکت صورت گیرد.
6 – دارندگان سهام عادی دارای حقتقدماند، به عبارت دیگر دارندگان فعلی سهام عادی در خرید سهامی جدید شرکت اولویت دارند. هدف از اعطای حقتقدم، در ابتدا حفظ کنترل سهامداران موجود بر اداره شرکت و سپس حفظ حقوق سهامداران موجود در مقابل کاهش بهای سهام در نتیجه انتشار سهام جدید است. اگر شرکتی به سهامداران خود حقتقدم خرید سهام بدهد، آنان میتوانند درصد مالکیت خود را در شرکت حفظ کنند. همچنین دارندگان سهام عادی میتوانند به تعداد کافی از اوراق بهادار جدید شرکت ( از نوع قابلتبدیل به سهام عادی) بخرند و با تبدیل این اوراق به سهام عادی مالکیت خود را کماکان حفظ کنند.
7 - دارندگان سهام عادی حقخرید و فروش و انتقال سهام خود را دارند. علاوه بر این حق دارند دفاتر شرکت را مورد بررسی قرار دهند، هر چند در عمل این حق به شدت محدود میشود و فقط اطلاعاتی را دربرمیگیرد که شرکت در اختیار عموم قرار میدهد.
- سهام ممتاز
سهام ممتاز نوعی اوراق بهادار است که دارنده آن نسبت به درآمدها و داراییهای شرکت، حق یا ادعای محدود و معینی دارد. این سهام زمانی منتشر میشود که هزینه سهام عادی بالاتر باشد. هنگامی که درجه اهرم مالی شرکت بالا باشد یا انتشار سهام عادی از نظر کنترل شرکت، برای مالکان مشکلساز باشد، شرکتها اقدام به انتشار سهام ممتاز میکنند. این نوع از سهام را به دو دلیل ممتاز مینامند:
الف – سود این سهام قبل از سهام عادی پرداخت میشود.
ب – در زمان انحلال شرکت یا فروش داراییها، بعد از تسویه بدهیهای شرکت، ابتدا صاحبان سهام ممتاز حقوق خود را دریافت میکنند و سپس باقیمانده داراییها به صاحبان سهام عادی میرسد.
سهام ممتاز را اوراق بهادار ترکیبی نیز مینامند چون ویژگیهای سهام عادی و اوراق قرضه را با هم دارا هستند. سهام ممتاز از نظر نداشتن سررسید همچنین هزینه مالیاتی، شبیه سهام عادیاند. اما با توجه به دریافت سود ثابت همانند اوراق قرضه، در گروه اوراق بهادار با درآمد ثابت قرار میگیرند. سهام ممتاز از طریق پذیرهنویسی خصوصی وارد بازار میشوند در بازار خارج از بورس و در بورس قابل دادوستد هستند. شركتهاي پذيرفتهشده در بورس تهران نميتوانند سهام ممتاز منتشر كنند.
- اوراق قرضه
اوراق قرضه اسنادی هستند که به موجب آنها ناشر متعهد میشود مبالغ معینی (بهره سالانه) را در فاصلههای زمانی مشخص به دارنده پرداخت کند و در سررسید اصل مبلغ را بازپرداخت کند. اوراق قرضه یک ابزار بدهی دراز مدت برای تأمین مالی است و با تعهدات مشخصی همراه است. دارندگان این اوراق برخلاف صاحبان سهام عادی، ادعای مالکیت یا حق رأی در شرکت ندارند و در واقع فقط وامدهندگان به ناشر هستند. آنها پول خود را به ناشر قرض میدهند و در عوض بهره دریافت میکنند و در سررسید نیز اصل سرمایه خود را پس میگیرند.
اوراق قرضه با سررسید مشخص که این متداولترین نوع اوراق قرضه است و فقط یک تاریخ سررسید دارد نوع دوم اوراق قرضه سریالی است که تاریخهای سررسید متفاوت برای آن در نظر گرفته میشود. برای مثال، تاریخ سررسید یک ورقه قرضه با سررسید مشخص 20 ساله که در سال 1995 منتشر شده است، سال 2015 است. اما همان ورقه قرضه اگر به صورت سریالی باشد، ممکن است 20 تاریخ سررسید سالانه از 1996 تا 2015 داشته باشد. در هر یک از این سررسیدها، نسبتی از مبلغ ورقه قرضه پرداخت میشود. سررسید عاملی برای تمایز بین سند و ورقه قرضه نیز هست. بهطور معمول سند قرضه با سررسید دو تا ده ساله منتشر میشود درحالیکه سررسید ورقه قرضه بیش از 10 سال است. ویژگیهای اوراق قرضه به شرح زیر است:
1 - دارنده اوراق قرضه در واقع بستانکار شرکت است. او به عنوان بستانکار، حق دریافت اصل مبلغ اسمی و بهره آن را دارد و حقوق وی در سند قرارداد تعیین شده است. دارنده اوراق قرضه هیچ نوع مالکیتی در شرکت ندارد و چیزی از بابت سود سهم – که به سهامداران پرداخت میشود – دریافت نمیکند.
2 - اوراق قرضه دارای سررسید مشخص هستند. برخی از اوراق در یک مقطع معین زمانی سررسید میشوند و برخی دیگر به تدریج سررسید میشوند.
3 - معمولاً اوراق قرضه دارای ارزش اسمی مشخص هستند.
4 - اگر ناشر اوراق قرضه ورشکست شود دارندگان اوراق قرضه در دریافت اصل و فرع سرمایه خود بر صاحبان سهام حقتقدم دارند. اگر شرکتی چند نوع اوراق قرضه منتشر کند، ترتیب الویت آنها در قراردادهای مربوط، قید میشود.
5 - بعضی از شرکتها برای ایجاد جذابیت و انگیزه بیشتر در سرمایهگذاران اقدام به انتشار اوراق قرضه با وثیقه میکنند. مثلاً ممکن است شرکت، زمین یا ساختمان خود را وثیقه اوراق قرضه قرار دهد. هر چند شرکتهای مشهور و معتبر معمولاً اوراق قرضه بدون وثیقه منتشر میکنند.
6 - به طور کلی دارندگان اوراق قرضه در زمینه تصمیمگیری شرکت حقرأی ندارند، هر چند ممکن است که دارندگان انواع خاصی از اوراق قرضه در مواردی از تصمیمگیریهای شرکت (مثل انتشار و فروش اوراق قرضههای دیگر یا در موارد ادغام شرکت در شرکتهای دیگر) حق رأی داشته باشند. البته، اگر شرکتی شرایط مندرج در قرارداد اوراق قرضه را رعایت نکند، دارندگان اوراق قرضه میتوانند بر بسیاری از فعالیتهای شرکت اعمال قدرت کنند.
7 - اگر اوراق قرضه در قالب عرضه خصوصی به خریدار فروخته شود، فقط ناشر و خریدار، طرفهای قرارداد هستند. ولی اگر اوراق قرضه به طور عمومی به تعدادی زیادی از خریداران فروخته شود، غیر از طرفهای قرارداد شخص دیگری به عنوان امین به نمایندگی از دارندگان اوراق قرضه بر اجرای تعهدات شرکت نظارت میکند.
- اوراق مشارکت
پس از پیروزی انقلاب و اجرای عملیات بانکداری اسلامی و به تبع آن ممنوعیت بهره در اقتصاد به دلایل شرعی و مبنای فقه اسلامی، انتشار و دادوستد اوراق قرضه متوقف شد. اما وجود ابزار دیگری در بازار مالی کشور که عملکردی مشابه اوراق قرضه داشته باشد و بتواند جایگزین آن گردد و در کنترل حجم نقدینگی و مهمتر از آن در تأمین مالی طرحهای زیربنایی و همچنین طرحهای تولیدی و خدماتی از منابع مالی بخش خصوصی جامعه مؤثر باشد. ضروری بهنظر میرسید.
بنابراین درپی مطالعات نسبتاً گسترده سازمان برنامه و بودجه، سازمان بورس اوراق بهادار تهران، بانک مرکزی و وزارت مسکن و شهرسازی، در برنامه دوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور (1378-1374) مسأله استقراض عمومی از طریق انتشار اوراق بهادار به عنوان یک سیاست مالی مطرح شد. در سیاستهای کلی برنامه، انتشار اوراق مشارکت، اوراق سرمایهگذاری و اوراق مشارکت کوتاه مدت به عنوان یکی از روشهای کارآمد سیاستهای پولی و مالی مدنظر قرار گرفت. در طول سالهای برنامه، موارد استفاده از اوراق مشارکت گسترش یافت و اموری چون اجرای طرحهای بزرگ ساختمانی و تأمین مالی طرحهای توسعه مؤسسات عمومی و خصوصی به اوراق مشارکت مسکن اضافه شد.
براساس قانون نحوه انتشار اوراق مشارکت مصوب مهرماه 1376، اوراق مشارکت، اوراق بهاداری است که با مجوز قانونی خاص یا مجوز بانک مرکزی، برای تأمین بخشی از منابع مالی مورد نیاز به منظور ایجاد، تکمیل و توسعه طرحهای عمرانی - انتفاعی دولت مندرج در قوانین بودجه سالانه کشور یا برای تأمین منابع مالی جهت ایجاد، تکمیل و توسعه طرحهای سودآور تولیدی، ساختمانی و خدماتی شامل منابع مالی لازم برای تهیه مواد اولیه مورد نیاز واحدی تولیدی، توسط دولت، شرکتهای دولتی، شهرداریها و مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی و مؤسسات عامالمنفعه و شرکتهای وابسته به دستگاههای مذکور، شرکتهای سهامی عام و خاص و شرکتهای تعاونی تولید منتشر میشود و به سرمایهگذارانی که قصد مشارکت در اجرای طرحهای یاد شده را دارند از طریق عرضه عمومی واگذار میگردد.
به اوراق مشارکت سود ثابتی به طور علیالحساب تعلق میگیرد که در مقاطعی از سال پرداخت میشود. سود قطعی اوراق هم، در سررسید و از محل سود طرح مورد مشارکت و به تناسب قیمت اسمی و مدت زمان سرمایهگذاری در اوراق، تعیین و به دارندگان اوراق مشارکت پرداخت میگردد. چنانچه سود طرح، کمتر از سود علیالحساب پرداخت شده باشد یا طرح زیانده باشد، دستگاه صادرکننده اوراق مسؤول آن است و سود علیالحساب پرداخت شده، قابل تعدیل یا استرداد نیست. صادرکنندگان اوراق، متعهد پرداخت سود علیالحساب در مواعد مقرر و بازپرداخت اصل مبلغ اوراق در سررسید و سود قطعی آن در فاصله زمانی پنج ماه بعد از سررسید هستند. این تعهدات، در مورد اوراق مشارکت طرحهای عمرانی اعم از آن که دولت و یا یکی از دستگاههای اجرایی مجری آن باشند توسط دولت تعهد و تضمین میشود و در مورد اوراق مشارکت منتشر شده توسط دستگاههای عمومی (به استثنای طرحهای عمرانی) یا خصوصی، شخص حقوقی دیگری با عنوان ضامن، تعهدات ناشر را تضمین میکند. در مورد اوراق مشارکت بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، این بانک پرداخت اصل و سودهای متعلقه را در سررسیدهای مقرر، از طریق بانکهای عامل تضمین میکند.
از ویژگیهای اوراق مشارکت به عنوان یکی از ابزارهای مهم تأمین مالی، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- اوراق با نام یا بینام است،
- قیمت اسمی مشخصی دارد،
- سررسید آن مشخص است و به عبارتی مدت معین دارد،
- بازپرداخت اصل اوراق در سررسید و پرداخت سودعلیالحساب آن در مقاطع معین توسط ناشر، تضمین شده است،
- خرید و فروش اوراق از طریق شعب منتخب بانک عامل یا از طریق بورس اوراق بهادار (در صورت پذیرش) مجاز است،
- دارندگان اوراق به نسبت قیمت اسمی و مدت زمان مشارکت در سود حاصل از اجرای طرحهای مربوط، سهیم هستند،
- هر ورقه نشاندهنده میزان قدرالسهم دارنده آن در طرح مورد سرمایهگذاری است،
- با فروش اوراق مشارکت رابطه وکیل و موکل بین ناشر و خریدار اوراق محقق میشود (در واقع ناشر به وکالت از طرف خریداران اوراق میتواند نسبت به مصرف وجوه حاصل از فروش اوراق به منظور اجرای طرح و خرید و فروش هرگونه کالا، خدمت و دارایی مربوط به طرح اقدام نماید. انتقال اوراق به رابطه وکالت خدشه وارد نمیکند و این رابطه تا سررسید اوراق بین ناشر و دارندگان اوراق نافذ و معتبر است)،
- اوراق مشارکت به عنوان وثیقه طرفهای معامله در قراردادهای مربوط به وزارتخانهها، مؤسسات و شرکتهای دولتی، شهرداریها و سایر دستگاههای اجرایی پذیرفته میشود.
از مقررات موجود درباره اوراق مشارکت و بهویژه قانون نحوه انتشار اوراق مشارکت چنین میتوان نتیجه گرفت که این اوراق ابزار مالی جدیدی برای جذب پساندازها و تجهیز منابع مالی و جلب مشارکت مردم در تأمین مالی طرحهای عمرانی و زیربنایی دولتی و طرحهای سودآور تولیدی، ساختمانی و خدماتی شرکتهای دولتی شهرداریها و مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی و شرکتهای وابسته به آنها و همچنین شرکتهای سهامی عام و خاص و شرکتهای تعاونی تولیدی است.
متداولترین نوع سهام، سهام عادی است که مبین میزان مشارکت و تعهدات و منافع دارنده آن در یک شرکت سهامی است. گونه دیگر سهام، سهام ممتاز است که از نظر دریافت سود سهام و دریافت هرگونه وجهی در زمان انحلال شرکت یا توزیع داراییها نسبت به سهام عادی برتری دارد. برای نمونه هنگام توزیع سود سهام، ابتدا سهام ممتاز سود خود را دریافت میکنند.
- سهام عادی
سهام عادی نوعی ابزار سرمایهگذاری است که نشانگر مالکیت دارنده آن در یک شرکت سهامی است و به دو دسته سهام با نام و سهام بینام تقسیم میشود. سهام بانام و بینام از نظر مزایا، تفاوتی ندارند تنها تفاوت آنها درج نام دارنده روی برگه سهام و دفتر شرکت در مورد سهام بانام است.
سهام عادی ابتدا از طریق پذیرهنویسی عمومی وارد بازار میشود. به عبارت دیگر، سهام قبل از فروش عمومی باید در کمیسیون بورس و اوراق بهادار ثبت شود و اجازه انتشار بگیرد. این نهاد کفایت و دقت اطلاعات ارائه شده شرکت را قبل از عرضه اوراق بهادار، تأیید میکند.
سهام عادی دارای ویژگیهای زیر است:
1 - سهام عادی از منابع دایمی تأمین مالی است و سررسید ندارد. همچنین ناشر سهام عادی الزامی در بازخرید این اوراق ندارد.
2 - دارندگان سهام عادی مالک شرکت به حساب میآیند. اما از آنجا که دارندگان سهام دیگر مانند سهام ممتاز در دریافت سود و اصل سرمایه شرکت، بردارندگان سهام عادی حقتقدم دارند، میتوان گفت که دارندگان سهام عادی مالک نهایی شرکت هستند. مفهوم این نوع مالکیت این است که صاحبان سهام عادی پذیرای بیشترین ریسک سرمایهگذاری در شرکت هستند. اگر سود سهم کاهش یابد یا شرکت با زیان مواجه شود، قیمت بازاری و ارزش ذاتی سهام عادی کاهش خواهد یافت. همچنین در صورت انحلال شرکت یا فروش کل داراییهای آن، پس از تسویه همه بدهیها و بازپرداخت حقوق صاحبان سهام ممتاز، حقوق به صاحبان سهام عادی پرداخت میشود.
3 - مسؤولیت دارندگان سهام عادی به مقدار سرمایه آنها در شرکت محدود میشود. بنابراین اگر تمام داراییهای یک شرکت به دلیل ورشکستگی فروخته شود و پول حاصل به اندازهای نباشد که پاسخگوی همه بستانکاران شرکت باشد، آنها نمیتوانند صاحبان سهام عادی را تحت پیگرد قانونی قرار دهند.
4 - با توجه به توزیع گسترده سهام شرکتهای سهامی در دست سهامداران، هیچ سهامداری نمیتواند کنترل فردی خود را بر شرکت اعمال کند. امور و فعالیتهای جاری شرکت در اختیار مدیران آن است و صاحبان سهام عادی میتوانند با رأی خود در تصمیمگیریهای شرکت دخالت کنند.
5 - دارندگان سهام عادی علاوه بر حق انتخاب هیأت مدیره شرکت میتوانند با آرای خود اقدامات پیشنهادی مدیریت شرکت را تأیید یا رد کنند. هر سهم یک حق رأی دارد. مثلاً پیشنهاد ادغام شرکت در شرکت دیگر یا پیشنهاد تغییر نمودار سازمانی شرکت باید با اکثریت آرای صاحبان سهام شرکت صورت گیرد.
6 – دارندگان سهام عادی دارای حقتقدماند، به عبارت دیگر دارندگان فعلی سهام عادی در خرید سهامی جدید شرکت اولویت دارند. هدف از اعطای حقتقدم، در ابتدا حفظ کنترل سهامداران موجود بر اداره شرکت و سپس حفظ حقوق سهامداران موجود در مقابل کاهش بهای سهام در نتیجه انتشار سهام جدید است. اگر شرکتی به سهامداران خود حقتقدم خرید سهام بدهد، آنان میتوانند درصد مالکیت خود را در شرکت حفظ کنند. همچنین دارندگان سهام عادی میتوانند به تعداد کافی از اوراق بهادار جدید شرکت ( از نوع قابلتبدیل به سهام عادی) بخرند و با تبدیل این اوراق به سهام عادی مالکیت خود را کماکان حفظ کنند.
7 - دارندگان سهام عادی حقخرید و فروش و انتقال سهام خود را دارند. علاوه بر این حق دارند دفاتر شرکت را مورد بررسی قرار دهند، هر چند در عمل این حق به شدت محدود میشود و فقط اطلاعاتی را دربرمیگیرد که شرکت در اختیار عموم قرار میدهد.
- سهام ممتاز
سهام ممتاز نوعی اوراق بهادار است که دارنده آن نسبت به درآمدها و داراییهای شرکت، حق یا ادعای محدود و معینی دارد. این سهام زمانی منتشر میشود که هزینه سهام عادی بالاتر باشد. هنگامی که درجه اهرم مالی شرکت بالا باشد یا انتشار سهام عادی از نظر کنترل شرکت، برای مالکان مشکلساز باشد، شرکتها اقدام به انتشار سهام ممتاز میکنند. این نوع از سهام را به دو دلیل ممتاز مینامند:
الف – سود این سهام قبل از سهام عادی پرداخت میشود.
ب – در زمان انحلال شرکت یا فروش داراییها، بعد از تسویه بدهیهای شرکت، ابتدا صاحبان سهام ممتاز حقوق خود را دریافت میکنند و سپس باقیمانده داراییها به صاحبان سهام عادی میرسد.
سهام ممتاز را اوراق بهادار ترکیبی نیز مینامند چون ویژگیهای سهام عادی و اوراق قرضه را با هم دارا هستند. سهام ممتاز از نظر نداشتن سررسید همچنین هزینه مالیاتی، شبیه سهام عادیاند. اما با توجه به دریافت سود ثابت همانند اوراق قرضه، در گروه اوراق بهادار با درآمد ثابت قرار میگیرند. سهام ممتاز از طریق پذیرهنویسی خصوصی وارد بازار میشوند در بازار خارج از بورس و در بورس قابل دادوستد هستند. شركتهاي پذيرفتهشده در بورس تهران نميتوانند سهام ممتاز منتشر كنند.
- اوراق قرضه
اوراق قرضه اسنادی هستند که به موجب آنها ناشر متعهد میشود مبالغ معینی (بهره سالانه) را در فاصلههای زمانی مشخص به دارنده پرداخت کند و در سررسید اصل مبلغ را بازپرداخت کند. اوراق قرضه یک ابزار بدهی دراز مدت برای تأمین مالی است و با تعهدات مشخصی همراه است. دارندگان این اوراق برخلاف صاحبان سهام عادی، ادعای مالکیت یا حق رأی در شرکت ندارند و در واقع فقط وامدهندگان به ناشر هستند. آنها پول خود را به ناشر قرض میدهند و در عوض بهره دریافت میکنند و در سررسید نیز اصل سرمایه خود را پس میگیرند.
اوراق قرضه با سررسید مشخص که این متداولترین نوع اوراق قرضه است و فقط یک تاریخ سررسید دارد نوع دوم اوراق قرضه سریالی است که تاریخهای سررسید متفاوت برای آن در نظر گرفته میشود. برای مثال، تاریخ سررسید یک ورقه قرضه با سررسید مشخص 20 ساله که در سال 1995 منتشر شده است، سال 2015 است. اما همان ورقه قرضه اگر به صورت سریالی باشد، ممکن است 20 تاریخ سررسید سالانه از 1996 تا 2015 داشته باشد. در هر یک از این سررسیدها، نسبتی از مبلغ ورقه قرضه پرداخت میشود. سررسید عاملی برای تمایز بین سند و ورقه قرضه نیز هست. بهطور معمول سند قرضه با سررسید دو تا ده ساله منتشر میشود درحالیکه سررسید ورقه قرضه بیش از 10 سال است. ویژگیهای اوراق قرضه به شرح زیر است:
1 - دارنده اوراق قرضه در واقع بستانکار شرکت است. او به عنوان بستانکار، حق دریافت اصل مبلغ اسمی و بهره آن را دارد و حقوق وی در سند قرارداد تعیین شده است. دارنده اوراق قرضه هیچ نوع مالکیتی در شرکت ندارد و چیزی از بابت سود سهم – که به سهامداران پرداخت میشود – دریافت نمیکند.
2 - اوراق قرضه دارای سررسید مشخص هستند. برخی از اوراق در یک مقطع معین زمانی سررسید میشوند و برخی دیگر به تدریج سررسید میشوند.
3 - معمولاً اوراق قرضه دارای ارزش اسمی مشخص هستند.
4 - اگر ناشر اوراق قرضه ورشکست شود دارندگان اوراق قرضه در دریافت اصل و فرع سرمایه خود بر صاحبان سهام حقتقدم دارند. اگر شرکتی چند نوع اوراق قرضه منتشر کند، ترتیب الویت آنها در قراردادهای مربوط، قید میشود.
5 - بعضی از شرکتها برای ایجاد جذابیت و انگیزه بیشتر در سرمایهگذاران اقدام به انتشار اوراق قرضه با وثیقه میکنند. مثلاً ممکن است شرکت، زمین یا ساختمان خود را وثیقه اوراق قرضه قرار دهد. هر چند شرکتهای مشهور و معتبر معمولاً اوراق قرضه بدون وثیقه منتشر میکنند.
6 - به طور کلی دارندگان اوراق قرضه در زمینه تصمیمگیری شرکت حقرأی ندارند، هر چند ممکن است که دارندگان انواع خاصی از اوراق قرضه در مواردی از تصمیمگیریهای شرکت (مثل انتشار و فروش اوراق قرضههای دیگر یا در موارد ادغام شرکت در شرکتهای دیگر) حق رأی داشته باشند. البته، اگر شرکتی شرایط مندرج در قرارداد اوراق قرضه را رعایت نکند، دارندگان اوراق قرضه میتوانند بر بسیاری از فعالیتهای شرکت اعمال قدرت کنند.
7 - اگر اوراق قرضه در قالب عرضه خصوصی به خریدار فروخته شود، فقط ناشر و خریدار، طرفهای قرارداد هستند. ولی اگر اوراق قرضه به طور عمومی به تعدادی زیادی از خریداران فروخته شود، غیر از طرفهای قرارداد شخص دیگری به عنوان امین به نمایندگی از دارندگان اوراق قرضه بر اجرای تعهدات شرکت نظارت میکند.
- اوراق مشارکت
پس از پیروزی انقلاب و اجرای عملیات بانکداری اسلامی و به تبع آن ممنوعیت بهره در اقتصاد به دلایل شرعی و مبنای فقه اسلامی، انتشار و دادوستد اوراق قرضه متوقف شد. اما وجود ابزار دیگری در بازار مالی کشور که عملکردی مشابه اوراق قرضه داشته باشد و بتواند جایگزین آن گردد و در کنترل حجم نقدینگی و مهمتر از آن در تأمین مالی طرحهای زیربنایی و همچنین طرحهای تولیدی و خدماتی از منابع مالی بخش خصوصی جامعه مؤثر باشد. ضروری بهنظر میرسید.
بنابراین درپی مطالعات نسبتاً گسترده سازمان برنامه و بودجه، سازمان بورس اوراق بهادار تهران، بانک مرکزی و وزارت مسکن و شهرسازی، در برنامه دوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور (1378-1374) مسأله استقراض عمومی از طریق انتشار اوراق بهادار به عنوان یک سیاست مالی مطرح شد. در سیاستهای کلی برنامه، انتشار اوراق مشارکت، اوراق سرمایهگذاری و اوراق مشارکت کوتاه مدت به عنوان یکی از روشهای کارآمد سیاستهای پولی و مالی مدنظر قرار گرفت. در طول سالهای برنامه، موارد استفاده از اوراق مشارکت گسترش یافت و اموری چون اجرای طرحهای بزرگ ساختمانی و تأمین مالی طرحهای توسعه مؤسسات عمومی و خصوصی به اوراق مشارکت مسکن اضافه شد.
براساس قانون نحوه انتشار اوراق مشارکت مصوب مهرماه 1376، اوراق مشارکت، اوراق بهاداری است که با مجوز قانونی خاص یا مجوز بانک مرکزی، برای تأمین بخشی از منابع مالی مورد نیاز به منظور ایجاد، تکمیل و توسعه طرحهای عمرانی - انتفاعی دولت مندرج در قوانین بودجه سالانه کشور یا برای تأمین منابع مالی جهت ایجاد، تکمیل و توسعه طرحهای سودآور تولیدی، ساختمانی و خدماتی شامل منابع مالی لازم برای تهیه مواد اولیه مورد نیاز واحدی تولیدی، توسط دولت، شرکتهای دولتی، شهرداریها و مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی و مؤسسات عامالمنفعه و شرکتهای وابسته به دستگاههای مذکور، شرکتهای سهامی عام و خاص و شرکتهای تعاونی تولید منتشر میشود و به سرمایهگذارانی که قصد مشارکت در اجرای طرحهای یاد شده را دارند از طریق عرضه عمومی واگذار میگردد.
به اوراق مشارکت سود ثابتی به طور علیالحساب تعلق میگیرد که در مقاطعی از سال پرداخت میشود. سود قطعی اوراق هم، در سررسید و از محل سود طرح مورد مشارکت و به تناسب قیمت اسمی و مدت زمان سرمایهگذاری در اوراق، تعیین و به دارندگان اوراق مشارکت پرداخت میگردد. چنانچه سود طرح، کمتر از سود علیالحساب پرداخت شده باشد یا طرح زیانده باشد، دستگاه صادرکننده اوراق مسؤول آن است و سود علیالحساب پرداخت شده، قابل تعدیل یا استرداد نیست. صادرکنندگان اوراق، متعهد پرداخت سود علیالحساب در مواعد مقرر و بازپرداخت اصل مبلغ اوراق در سررسید و سود قطعی آن در فاصله زمانی پنج ماه بعد از سررسید هستند. این تعهدات، در مورد اوراق مشارکت طرحهای عمرانی اعم از آن که دولت و یا یکی از دستگاههای اجرایی مجری آن باشند توسط دولت تعهد و تضمین میشود و در مورد اوراق مشارکت منتشر شده توسط دستگاههای عمومی (به استثنای طرحهای عمرانی) یا خصوصی، شخص حقوقی دیگری با عنوان ضامن، تعهدات ناشر را تضمین میکند. در مورد اوراق مشارکت بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، این بانک پرداخت اصل و سودهای متعلقه را در سررسیدهای مقرر، از طریق بانکهای عامل تضمین میکند.
از ویژگیهای اوراق مشارکت به عنوان یکی از ابزارهای مهم تأمین مالی، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- اوراق با نام یا بینام است،
- قیمت اسمی مشخصی دارد،
- سررسید آن مشخص است و به عبارتی مدت معین دارد،
- بازپرداخت اصل اوراق در سررسید و پرداخت سودعلیالحساب آن در مقاطع معین توسط ناشر، تضمین شده است،
- خرید و فروش اوراق از طریق شعب منتخب بانک عامل یا از طریق بورس اوراق بهادار (در صورت پذیرش) مجاز است،
- دارندگان اوراق به نسبت قیمت اسمی و مدت زمان مشارکت در سود حاصل از اجرای طرحهای مربوط، سهیم هستند،
- هر ورقه نشاندهنده میزان قدرالسهم دارنده آن در طرح مورد سرمایهگذاری است،
- با فروش اوراق مشارکت رابطه وکیل و موکل بین ناشر و خریدار اوراق محقق میشود (در واقع ناشر به وکالت از طرف خریداران اوراق میتواند نسبت به مصرف وجوه حاصل از فروش اوراق به منظور اجرای طرح و خرید و فروش هرگونه کالا، خدمت و دارایی مربوط به طرح اقدام نماید. انتقال اوراق به رابطه وکالت خدشه وارد نمیکند و این رابطه تا سررسید اوراق بین ناشر و دارندگان اوراق نافذ و معتبر است)،
- اوراق مشارکت به عنوان وثیقه طرفهای معامله در قراردادهای مربوط به وزارتخانهها، مؤسسات و شرکتهای دولتی، شهرداریها و سایر دستگاههای اجرایی پذیرفته میشود.
از مقررات موجود درباره اوراق مشارکت و بهویژه قانون نحوه انتشار اوراق مشارکت چنین میتوان نتیجه گرفت که این اوراق ابزار مالی جدیدی برای جذب پساندازها و تجهیز منابع مالی و جلب مشارکت مردم در تأمین مالی طرحهای عمرانی و زیربنایی دولتی و طرحهای سودآور تولیدی، ساختمانی و خدماتی شرکتهای دولتی شهرداریها و مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی و شرکتهای وابسته به آنها و همچنین شرکتهای سهامی عام و خاص و شرکتهای تعاونی تولیدی است.