MAHDIAR
3rd April 2010, 11:02 AM
، اول از همه یه تعریف کوتاه از OC .OC یعنی کارکشیدن از یک سختافزار بیشتر از مقداری که سازندهی اون، براش اعلام کرده و روش برچسب زده. این سختافزار میتونه CPU یا کارت گرافیک یا Ram یا... باشه که ما روی CPU زوم میکنیم.
اول از همه این سوال کاملاً منطقی پیش میآد که اگه میشه از از CPU مثلاً 1 گیگ به اندازه 1.16 گیگ کار کشید، مگه شرکت سازنده مرض داره که اون رو به عنوان 1 گیگ بفروشه؟ خب اون رو میکنه 1.16 و گرونتر میفروشه. این سوال دو تا جواب داره: 1. سرعتی که شرکت سازندهی CPU مثل اینتل یا AMD روی برچسب CPU مینویسه، سرعتی هستش که اون CPU در اون سرعت بهترین عملکرد رو داره و در سرعتهای بالاتر، عملاً مشکلاتی مثل عدم ثبات یا گرمای زیاد یا... براش پیش میآد. 2. این که یک شرکت مثلاً تمام CPU های 1 رو تبدیل کنه به 1.2 و گرونتر بفروشه همیشه خوب نیست. این دلایل خاص اقتصادی داره. مثلاً تنوع محصول باید باشه. ممکنه همهی مشتریها پول CPU سریعتر رو نداشته باشن و... مثلاً Athlon 2500+ , 2600+, 3000+, 3200+ هیچ تفاوتی با هم ندارند مگر در Mutilplier. همهشون از تکنولوژی 130nm استفاده میکنن و روی هستهی Barton ساخته شدن. اما تفاوت قیمتهاشون خیلیه.
از جواب اول میشه نتیجه گرفت که "ممکنه هر CPU رو بشه OC کرد." و از جواب دوم هم نتیجه میگیریم که "تقریباً هر CPU رو میشه OC کرد." درسته، تقریباً هر CPU رو میشه OC کرد. مهم اینه که تا چه اندازه؟ این بستگی به شرایط داره. در واقع از دوتا جواب بالا، برای یک CPU ممکنه فقط یکیش درست باشه. یا یکیش نقش خیلی کمی داشته باشه. مثلاً تو همون مثال بالا، احتمال این که بشه Athlon 3200+ رو OC کرد خیلی کمه. اما Athlon 2500+ رو بسادگی میشه 100 الی 300 تا بالا برد.
قبل از اینکه بریم سر بحث اینکه چطور OC رو انجام بدیم، دو تا چیز دیگه بگم:
اصلاً OC چه لزومی داره؟ OC اصلاً لزومی نداره، بلکه کمی فایده داره. البته خیلیها ممکنه به OC به چشم تفریح و هیجان نگاه کنند. خیلیها هم مطمئناً از نظر اقتصادی بهش نگاه میکنند. اما فایده دیگهیی هم داره. فرض کنیم من از وقتی که از کامپیوترم استفاده میکنم تا حالا مثلاً حدود 100 ساعت رو صرف تبدیل فرمتهای مختلف فایلهای صوتی و تصویری به هم کرده باشم (که مطمئناً بیشتر از اینا بوده) اگه کامپیوتر من بعد از OC کار تبدیل رو 10% سریعتر انجام بده (که میده) من میتونستم در وقتم 10 ساعت صرفهجویی کنم. حالا اگه خیلی کارهای دیگه رو هم حساب کنیم، من الان احتمالاً یکی دو سال جوونتر بودم!!! اما در کنار این فایدهها ممکنه ضررهایی هم داشته باشه که گفتم.
یک CPU رو تا چه حدی میشه OC کرد؟ این سوال جواب مشخصی نداره. مثلاً ممکنه 50MHz یا ممکنه 350MHz. کاملاً بستگی به شرایط داره (البته مطمئن باشید تبدیل CPU 2GHz به 2.6 فقط یک رویاست!) حتی اگه من تونستم CPU خودم رو از 997 به 1185 برسونم، ممکنه شما که همین CPU رو تو سیستم خودتون دارید نتونید اون رو به 1100 برسونید یا ممکنه به راحتی تا 1200 برسونید. این شرایط از جند جنبه هستن: یکی خود CPU. سابقاً میشد با افزایش Mutiplier سرعت CPU رو بدون مشکلات جانبی مثل Ram و... OC کرد. اما خیلی وقته که شرکتهای سازنده Multiplier رو قفل میکنن و نمیشه اون رو تغییر داد یا تغییرش هم تاثیری نداره. پس اگه شنیدید که یکی گفت من PII 200 رو رسوندم به 400 یعنی 200 تا بالاتر، نگید پس من هم میتونم از 1700 برسونم به 1900. ضمناً مطمئناً CPUهای یک جنس و مدل و ساخت یک کارخانه هم با هم فرقهایی دارن. ثانیاً MotherBoard (یا بطور خلاصه MB) نقش خیلی مهمی داره. بعضی از MBها به اصطلاح OverClocking-Friendly هستن و کلاً برای OC کارها ساخته شدن که بعداً میگم چه امکاناتی دارن. در هر صورت هر چه MB شما امکانات بیشتر و پیشرفتهتری داشتهباشه طبیعتاً بهتر میتونید OC کنید. علاوه بر MB قطعات دیگه هم نقش دارن. مثلاً قدرت تحمل فرکانسهای بالاتر در RAM یا AGP یا کارت صدا یا ... مدلها و جنسهای مختلف با هم فرق دارن. یک چیز مهم دیگه، سیستم خنککنندهی کامپیوتر شماست. وقتی یک CPU در سرعتهای بالا کار میکنه، باید ولتاژ به نسبت بالاتری بهش داد و همین ولتاژ بالاتر باعث تولید گرمای بیشتر میشه و این گرما اگه از Case بخوبی خارج نشه، میتونه باعث سوختن یا کاهش شدید عمر مفید CPU بشه.
خب حالا بریم سر اینکه OC رو چطور انجام بدیم. قبل از همه باید یه چیزایی رو آماده کنید یا آماده انجام یک کارهایی باشید:
راهنمای MB رو آماده کنید. اگه CPU هم راهنما یا توضیحات خاصی داره اون رو هم بیارید و هر دو رو کامل بخونید یا حداقل قسمتهایی که در مورد OC هستن و قسمتهایی که بعداً میگم رو بخونید.
باید بتونید وارد قسمت Setup (بایوس) سیستم بشید، یعنی اگه کسی براش پسورد گذاشته یا پسوردش یادتون رفته، باید اون رو Reset کنید. برای اینکار دو خط پایینتر رو ببینید. برای وارد شدن به بایوس باید موقع بالا اومدن سیستم کلید Del رو بزنید.
در صورت لزوم باید در Case رو باز کنید. البته در صورت لزوم.
باید شیوه Reset کردن Bios سیستم رو یاد بگیرید. MBهای تولید دو سه سال قبل به اینور معمولاً یه جامپر برای اینکار دارن. اون رو تو راهنمای MB پیدا کنید و یاد بگیرید. علاوه بر این هنوز هم میشه با در آوردن باتری MB، بایوس رو ریست کرد.
در صورت امکان و اگه Case جا داره، یک فن جدید به سیستم اضافه کنید. اگه فن CPUیی قویتر از فعلی با HeatSink بزرگتر هست که روی CPUتون نصب میشه، اون رو بخرید و عوض کنید. یا بجای خریدن فن نو، حداقل فنهای فعلی رو تمیز کنید و مطمئن بشید که جای درستی نصب شدن. من خودم وقتی در Case رو باز کردم، متوجه شدم که یک فن جایی نصب شده که جلوش بستهاس و هوایی رو جابجا نمیکنه، این جور چیزها رو درست کنید. موقع کار کردن درون Case، خیلی احتیاط کنید. حتماً قبلش دستتون رو به قاب فلزی Case بزنید و الکتریسیتهی ساکن رو خالی کنید. (پیشنهاد میکنم که اگه شیطنتتون گل کرد و همه چیز رو در آوردید، از در آوردن Ram اجتناب کنید، باور کنید من یه بار درش آوردم، بیچاره شدم تا دوباره جا رفت)
یک نرمافزار مثل SiSoft Sandra روی سیستم نصب کنید که بتونید اطلاعات مربوط به سختافزار رو ببینید. حتماً باید دمای CPU و MB رو نشون بده. تو Setup بایوس هم قسمتی که دما رو نشون میده پیدا کنید
یکراست بریم سر OC. ببینید، سرعت CPU توسط دو چیز تعیین میشه. یکی سرعت باس سیستم یا FSB -Front side bus- و دیگری Multiplier که در FSB ضرب میشه و سرعت CPU بدست میآد. مثلاً در مورد سیستم من، FSB اون 133 MHz هستش و Multiplier اون هم 7.5 که ضربشون میشه 997.5 MHz یا همون یک گیگاهرتز. برای تغییر سرعت CPU باید یکی یا هردوی این اعداد رو عوض کرد. از اونجایی که FSB علاوه بر تعیین سرعت CPU در تعیین سرعت ارتباط MB -MotherBoard- با قطعات روی درگاه PCI و AGP همچنین Ram نقش داره، پس بهترین راه اینه که Multiplier رو بیشتر کنیم. اما همونطور که گفتم مدتهاست که دیگه شرکتهای سازنده، پردازنده رو روی یک Multiplier قفل میکنند و تغییر اون دیگه تاثیری نداره. (البته یک جا خوندم که میشه قفل CPUهای AMD رو شکست ولی هیچ توضیحی راجع به ادعاش نداده بود)
بنابراین تنها چارهای که میمونه تغییر FSB هستش. برای تغییر FSB باید وارد Setup سیستم بشیم. در MB من باید وارد قسمت IWILL Smart Settings بشم. شما هم اگه راهنمای مادربوردتون رو بخونید، حتماً جاش رو پیدا میکنید. البته ناگفته نمونه که کمتر MBی مثل MB من راهنمای به این کاملی داره و من توی Setup سیستم یکی از بروبچ هر چی گشتم محل تعیین FSB رو پیدا نکردم! MB اون Asus بود فکر کنم مدلش یه چیزی تو مایههای MV43N بود. البته تو MBهای قدیمی Multiplier رو از طریق جامپر عوض میکردن، FSB رو نمیدونم.
بعد از اینکه محل تعیین FSB رو پیدا کردین، کارتون شروع میشه. موقع تغییر FSB باید خیلی مراقب باشید. یک تغییر بزرگ میتونه همه چیز رو به هم بریزه و حداقلش اینه که سیستم دیگه بالا نمیآد و باید Setup رو ریست کنید (حتماً قبل از شروع بکار، سایر تنظیمات مهم Setup رو یادداشت کنید. چون ممکنه نیاز باشه که بعد از ریست کردن، بعضی از تنظیمات رو از حالت پیشفرض خارج کنید.) پس حتماً باید FSB رو کمکم زیاد کنید. مثلاً اولش 5 تا یا 10 تا و بعدش اگه مشکلی نبود، 2-3 تا کمکم ببرید بالا تا جایی که مشکلهای کوچیک کمکم بوجود بیان. اون وقت یکی یکی بیاریدش پایین تا مشکلی دیگه نباشه. منظورم از "نبودن مشکل" اینه که:
1. سیستم بدون هیچ مشکلی لود بشه. بهتره یک کمی تو ویندوز کار کنید تا مطمئن بشید بعد از مدتی هنگ نمیکنه و ثبات سیستم از بین نمیره.
2. دمای سیستم خیلی بالا نره. برای اینکه متوجه بشین بالا کجاست، قبل از زیاد کردن FSB، چندبار دمای سیستم رو در حالات مختلف، مثلاً بعد از اجرای برنامههای سنگین اندازه بگیرید. بهترین کار اینه که Burn-in wizard توی SiSoftware Sandra رو سه چهار باری اندازه بگیرید تا دمای عادی و دمای حداکثر دستتون بیاد.
3. صدای خروجی اسپیکر عجیب و غریب یا عوض نشه. و هر چیز غیرعادی دیگه.
http://MAHDIAR DADMARZI
اول از همه این سوال کاملاً منطقی پیش میآد که اگه میشه از از CPU مثلاً 1 گیگ به اندازه 1.16 گیگ کار کشید، مگه شرکت سازنده مرض داره که اون رو به عنوان 1 گیگ بفروشه؟ خب اون رو میکنه 1.16 و گرونتر میفروشه. این سوال دو تا جواب داره: 1. سرعتی که شرکت سازندهی CPU مثل اینتل یا AMD روی برچسب CPU مینویسه، سرعتی هستش که اون CPU در اون سرعت بهترین عملکرد رو داره و در سرعتهای بالاتر، عملاً مشکلاتی مثل عدم ثبات یا گرمای زیاد یا... براش پیش میآد. 2. این که یک شرکت مثلاً تمام CPU های 1 رو تبدیل کنه به 1.2 و گرونتر بفروشه همیشه خوب نیست. این دلایل خاص اقتصادی داره. مثلاً تنوع محصول باید باشه. ممکنه همهی مشتریها پول CPU سریعتر رو نداشته باشن و... مثلاً Athlon 2500+ , 2600+, 3000+, 3200+ هیچ تفاوتی با هم ندارند مگر در Mutilplier. همهشون از تکنولوژی 130nm استفاده میکنن و روی هستهی Barton ساخته شدن. اما تفاوت قیمتهاشون خیلیه.
از جواب اول میشه نتیجه گرفت که "ممکنه هر CPU رو بشه OC کرد." و از جواب دوم هم نتیجه میگیریم که "تقریباً هر CPU رو میشه OC کرد." درسته، تقریباً هر CPU رو میشه OC کرد. مهم اینه که تا چه اندازه؟ این بستگی به شرایط داره. در واقع از دوتا جواب بالا، برای یک CPU ممکنه فقط یکیش درست باشه. یا یکیش نقش خیلی کمی داشته باشه. مثلاً تو همون مثال بالا، احتمال این که بشه Athlon 3200+ رو OC کرد خیلی کمه. اما Athlon 2500+ رو بسادگی میشه 100 الی 300 تا بالا برد.
قبل از اینکه بریم سر بحث اینکه چطور OC رو انجام بدیم، دو تا چیز دیگه بگم:
اصلاً OC چه لزومی داره؟ OC اصلاً لزومی نداره، بلکه کمی فایده داره. البته خیلیها ممکنه به OC به چشم تفریح و هیجان نگاه کنند. خیلیها هم مطمئناً از نظر اقتصادی بهش نگاه میکنند. اما فایده دیگهیی هم داره. فرض کنیم من از وقتی که از کامپیوترم استفاده میکنم تا حالا مثلاً حدود 100 ساعت رو صرف تبدیل فرمتهای مختلف فایلهای صوتی و تصویری به هم کرده باشم (که مطمئناً بیشتر از اینا بوده) اگه کامپیوتر من بعد از OC کار تبدیل رو 10% سریعتر انجام بده (که میده) من میتونستم در وقتم 10 ساعت صرفهجویی کنم. حالا اگه خیلی کارهای دیگه رو هم حساب کنیم، من الان احتمالاً یکی دو سال جوونتر بودم!!! اما در کنار این فایدهها ممکنه ضررهایی هم داشته باشه که گفتم.
یک CPU رو تا چه حدی میشه OC کرد؟ این سوال جواب مشخصی نداره. مثلاً ممکنه 50MHz یا ممکنه 350MHz. کاملاً بستگی به شرایط داره (البته مطمئن باشید تبدیل CPU 2GHz به 2.6 فقط یک رویاست!) حتی اگه من تونستم CPU خودم رو از 997 به 1185 برسونم، ممکنه شما که همین CPU رو تو سیستم خودتون دارید نتونید اون رو به 1100 برسونید یا ممکنه به راحتی تا 1200 برسونید. این شرایط از جند جنبه هستن: یکی خود CPU. سابقاً میشد با افزایش Mutiplier سرعت CPU رو بدون مشکلات جانبی مثل Ram و... OC کرد. اما خیلی وقته که شرکتهای سازنده Multiplier رو قفل میکنن و نمیشه اون رو تغییر داد یا تغییرش هم تاثیری نداره. پس اگه شنیدید که یکی گفت من PII 200 رو رسوندم به 400 یعنی 200 تا بالاتر، نگید پس من هم میتونم از 1700 برسونم به 1900. ضمناً مطمئناً CPUهای یک جنس و مدل و ساخت یک کارخانه هم با هم فرقهایی دارن. ثانیاً MotherBoard (یا بطور خلاصه MB) نقش خیلی مهمی داره. بعضی از MBها به اصطلاح OverClocking-Friendly هستن و کلاً برای OC کارها ساخته شدن که بعداً میگم چه امکاناتی دارن. در هر صورت هر چه MB شما امکانات بیشتر و پیشرفتهتری داشتهباشه طبیعتاً بهتر میتونید OC کنید. علاوه بر MB قطعات دیگه هم نقش دارن. مثلاً قدرت تحمل فرکانسهای بالاتر در RAM یا AGP یا کارت صدا یا ... مدلها و جنسهای مختلف با هم فرق دارن. یک چیز مهم دیگه، سیستم خنککنندهی کامپیوتر شماست. وقتی یک CPU در سرعتهای بالا کار میکنه، باید ولتاژ به نسبت بالاتری بهش داد و همین ولتاژ بالاتر باعث تولید گرمای بیشتر میشه و این گرما اگه از Case بخوبی خارج نشه، میتونه باعث سوختن یا کاهش شدید عمر مفید CPU بشه.
خب حالا بریم سر اینکه OC رو چطور انجام بدیم. قبل از همه باید یه چیزایی رو آماده کنید یا آماده انجام یک کارهایی باشید:
راهنمای MB رو آماده کنید. اگه CPU هم راهنما یا توضیحات خاصی داره اون رو هم بیارید و هر دو رو کامل بخونید یا حداقل قسمتهایی که در مورد OC هستن و قسمتهایی که بعداً میگم رو بخونید.
باید بتونید وارد قسمت Setup (بایوس) سیستم بشید، یعنی اگه کسی براش پسورد گذاشته یا پسوردش یادتون رفته، باید اون رو Reset کنید. برای اینکار دو خط پایینتر رو ببینید. برای وارد شدن به بایوس باید موقع بالا اومدن سیستم کلید Del رو بزنید.
در صورت لزوم باید در Case رو باز کنید. البته در صورت لزوم.
باید شیوه Reset کردن Bios سیستم رو یاد بگیرید. MBهای تولید دو سه سال قبل به اینور معمولاً یه جامپر برای اینکار دارن. اون رو تو راهنمای MB پیدا کنید و یاد بگیرید. علاوه بر این هنوز هم میشه با در آوردن باتری MB، بایوس رو ریست کرد.
در صورت امکان و اگه Case جا داره، یک فن جدید به سیستم اضافه کنید. اگه فن CPUیی قویتر از فعلی با HeatSink بزرگتر هست که روی CPUتون نصب میشه، اون رو بخرید و عوض کنید. یا بجای خریدن فن نو، حداقل فنهای فعلی رو تمیز کنید و مطمئن بشید که جای درستی نصب شدن. من خودم وقتی در Case رو باز کردم، متوجه شدم که یک فن جایی نصب شده که جلوش بستهاس و هوایی رو جابجا نمیکنه، این جور چیزها رو درست کنید. موقع کار کردن درون Case، خیلی احتیاط کنید. حتماً قبلش دستتون رو به قاب فلزی Case بزنید و الکتریسیتهی ساکن رو خالی کنید. (پیشنهاد میکنم که اگه شیطنتتون گل کرد و همه چیز رو در آوردید، از در آوردن Ram اجتناب کنید، باور کنید من یه بار درش آوردم، بیچاره شدم تا دوباره جا رفت)
یک نرمافزار مثل SiSoft Sandra روی سیستم نصب کنید که بتونید اطلاعات مربوط به سختافزار رو ببینید. حتماً باید دمای CPU و MB رو نشون بده. تو Setup بایوس هم قسمتی که دما رو نشون میده پیدا کنید
یکراست بریم سر OC. ببینید، سرعت CPU توسط دو چیز تعیین میشه. یکی سرعت باس سیستم یا FSB -Front side bus- و دیگری Multiplier که در FSB ضرب میشه و سرعت CPU بدست میآد. مثلاً در مورد سیستم من، FSB اون 133 MHz هستش و Multiplier اون هم 7.5 که ضربشون میشه 997.5 MHz یا همون یک گیگاهرتز. برای تغییر سرعت CPU باید یکی یا هردوی این اعداد رو عوض کرد. از اونجایی که FSB علاوه بر تعیین سرعت CPU در تعیین سرعت ارتباط MB -MotherBoard- با قطعات روی درگاه PCI و AGP همچنین Ram نقش داره، پس بهترین راه اینه که Multiplier رو بیشتر کنیم. اما همونطور که گفتم مدتهاست که دیگه شرکتهای سازنده، پردازنده رو روی یک Multiplier قفل میکنند و تغییر اون دیگه تاثیری نداره. (البته یک جا خوندم که میشه قفل CPUهای AMD رو شکست ولی هیچ توضیحی راجع به ادعاش نداده بود)
بنابراین تنها چارهای که میمونه تغییر FSB هستش. برای تغییر FSB باید وارد Setup سیستم بشیم. در MB من باید وارد قسمت IWILL Smart Settings بشم. شما هم اگه راهنمای مادربوردتون رو بخونید، حتماً جاش رو پیدا میکنید. البته ناگفته نمونه که کمتر MBی مثل MB من راهنمای به این کاملی داره و من توی Setup سیستم یکی از بروبچ هر چی گشتم محل تعیین FSB رو پیدا نکردم! MB اون Asus بود فکر کنم مدلش یه چیزی تو مایههای MV43N بود. البته تو MBهای قدیمی Multiplier رو از طریق جامپر عوض میکردن، FSB رو نمیدونم.
بعد از اینکه محل تعیین FSB رو پیدا کردین، کارتون شروع میشه. موقع تغییر FSB باید خیلی مراقب باشید. یک تغییر بزرگ میتونه همه چیز رو به هم بریزه و حداقلش اینه که سیستم دیگه بالا نمیآد و باید Setup رو ریست کنید (حتماً قبل از شروع بکار، سایر تنظیمات مهم Setup رو یادداشت کنید. چون ممکنه نیاز باشه که بعد از ریست کردن، بعضی از تنظیمات رو از حالت پیشفرض خارج کنید.) پس حتماً باید FSB رو کمکم زیاد کنید. مثلاً اولش 5 تا یا 10 تا و بعدش اگه مشکلی نبود، 2-3 تا کمکم ببرید بالا تا جایی که مشکلهای کوچیک کمکم بوجود بیان. اون وقت یکی یکی بیاریدش پایین تا مشکلی دیگه نباشه. منظورم از "نبودن مشکل" اینه که:
1. سیستم بدون هیچ مشکلی لود بشه. بهتره یک کمی تو ویندوز کار کنید تا مطمئن بشید بعد از مدتی هنگ نمیکنه و ثبات سیستم از بین نمیره.
2. دمای سیستم خیلی بالا نره. برای اینکه متوجه بشین بالا کجاست، قبل از زیاد کردن FSB، چندبار دمای سیستم رو در حالات مختلف، مثلاً بعد از اجرای برنامههای سنگین اندازه بگیرید. بهترین کار اینه که Burn-in wizard توی SiSoftware Sandra رو سه چهار باری اندازه بگیرید تا دمای عادی و دمای حداکثر دستتون بیاد.
3. صدای خروجی اسپیکر عجیب و غریب یا عوض نشه. و هر چیز غیرعادی دیگه.
http://MAHDIAR DADMARZI