توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نقش برجسته ارتش در دفاع مقدس
Isengard
1st April 2010, 08:30 PM
برگرفته از سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، معاونت سیاسی
نقش برجسته ارتش در دفاع مقدس
با پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی در ایران دشمنان اسلام که شاهد طلوع و حیات دوباره آفتاب درخشان اسلام در دهههای پایانی قرن حاضر بودند، درصددبرآمدند تا ابتدا با کنترل و هدایت جریانات سیاسی و نفوذ بر آنها این انقلاب الهی را به انحراف بکشانند.
جبهه ضد اسلامی و ضد انقلابی، کودتا و ایجاد آشوب و ناامنی در استانها را نیز تجربه کرد اما امت مسلمان و بیدار و آگاه ایران به یاری خداوند منان و به رهبری حضرت امام(ره) آتش فتنهها را خاموش نمود.
از نظر متحدان جبهه ضد اسلامی، تحمیل یک جنگ اقدامی بود که میتوانست انقلاب اسلامی و نظام نوپای جمهوری اسلامی را به شکست بکشاند و این شجره طیبه را از ریشه برکند. شرایط ناشی از پیروزی انقلاب اسلامی و فروپاشی نظام منحط ستمشاهی ووضعیت ارتش جمهوری اسلامی که در حال تحول و تبدیل شدن به یک ارتش اسلامی بود و از سویی با دسیسهها واقدامات عناصر نامطلوب تضعیف شده بود، این خیال واهی را واقعی جلوه میداد.
سرانجام رژیم عراق پس از مقدمهچینیها وایجاد تشنج در روابط دو کشور و تلاش در مشوش نمودن اذهان سازمانها و نهادهای بین المللی، درتاریخ ۲۵ شهریور ۱۳۵۹ به طور یک جانبه عهدنامه ۱۹۷۵ را لغو و متعاقبا در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ حمله گسترده و همه جانبه را به مرزهای ایران آغاز نمود. ارتش متجاوز عراق که به قصد تصرف چند روزه به ایران آمده بود به مدت ۳۴ روز در پشت دروازههای خرمشهر ماند.
مقاومت نیروهای مردمی و ایثارگری رزمندگان اسلام سبب شد تا نیروهای متجاوز عراق با وجود موقعیتهای اولیه نه تنها نتوانستند به اهداف اولیه خود دست یابند بلکه حرکت و پیشروی آنها متوقف و سد گردیدو این فرصتی مغتنم برای نیروهای مدافع بود تا درمرحله بعد او را به عقب برانند و مناطق اشغالی را باز پس گیرند.
یک روز بعد از عزل بنیصدر، عملیات فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا در منطقه دارخوین و شرق کارون با شرکت یگانهایی از ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اجرا شد که در نتیجه آن، نیروهای متجاوز عراق از جنوب آبادی سلیمانیه و محمدیه در شرق کارون به عقب رانده شدند.
در عملیات پیروزمندانه ثامنالائمه(ع) که در ۵ مهر ماه ۱۳۶۰ با شرکت یگانهایی از ارتش و سپاه و در لبیک به پیام حضرت امام(ره) مبنی بر شکست حصر آبادان انجام گرفت. نیروهای عراقی به غرب رودخانه کارون عقب رانده شدند و محاصره آبادان شکسته شد. پس از عملیات ثامنالائمه(ع) تدبیر عملیات فرماندهان و مسئولان ارتش و سپاه بر این اساس قرار گرفت تا با انجام عملیاتهای برق آسا نیروهای دشمن را در یک منطقه منهدم نمایند و با اتکا به موانع طبیعی و صرفهجویی در قوا نیروهای آزاد شده را در جای دیگر به کار گیرندو روند عملیات را به گونهای تنظیم و اجرا کنند که سرنوشت جنگ هر چه زودترتعیین شود. با تشریک مساعی فرماندهان ارتش وسپاه طرحهای دوازدهگانه کربلا تهیه و به تصویب شورای عالی دفاع رسید، پیوستگی طرحهای قید شده و آیندهنگری موجود در آنها سبب شد تا نیروهای رزمنده اسلام در کمتر از ۸ ماه پس از عملیات ثامنالائمه(ع) موفق شدند با عملیاتهای <طریقالقدس>، <فتحالمبین>، <بیتالمقدس>، <کربلای ۱ و ۲ و ۳> نیروهای عراقی را از بیشتر مناطق اشغالی بیرون برانند.
شکستهای پیاپی عراق درمنطقه آبادان و خرمشهر آمال باطل و توسعهطلبانه عراق را جهت کنترل خلیجفارس و منابع عظیماقتصادی آن بر باد داد، به طوری که با مهار شدن پیشروی ارتش عراق و اتخاذ وضعیت پدافندی حکومت بعثی ریاکارانه مساله صلح وحل اختلاف از طریق مذاکرات سیاسی را عنوان کرد.
بدین ترتیب با وجود توفیق نسبی که ارتش عراق با اشغال خرمشهر ومحاصره آبادان در روزهای نخست تجاوز به دست آورده بود، با تلاش جان بر کفان ارتش و سپاه، وضعیت تهاجم نیروهای عراقی به کلی متوقف شد. ماشین جنگی متجاوز پشت مواضع پدافندی نیروهای مسلح ایران زمینگیر شد و در سه مرحله شهرهای خرمشهر، هویزه و پادگان حمید از لوث وجود دشمنان پاکسازی شد و بیش از پنج هزار کیلومتر ازخاک میهن اسلامی از تسلط اجانب آزاد گردید. نیروهای سه گانه ارتش جمهوری اسلامی ایران درطول دفاع ۸ سال دفاع مقدس آن چه در توان داشتند برای دفع تجاوز و کسب پیروزی و افتخار انجام دادند و شاهد ثابت این امر واقعیتی است که حضرت آیتا... العظمی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرماندهی کل قوا در دیدار فرماندهان و پرسنل ارتش بر آن تاکید فرمودند: اگر ارتشی در میدان باشد که جنگ را در میدانهای واقعی نبرد تجربه نکند این ارتش یک ارتش واقعی نیست. لااقل یک ارتش سرافراز نیست اما آن ارتشی که جنگ رابا پوست و استخوان خود آن هم نه یک روز و دو روز بلکه بیش از ۸سال لمس میکند. این یک ارتش آبرومند و سرافراز است.
ارتش جمهوری اسلامی ایران در اجرای ماموریت و وظایف الهی خود شهدای بسیاری را تقدیم اسلام کرد. شهیدان گرانمایهای که در اجرای فرمان حق و و در طلب قسط قیام کردند و به مصاف با اصحاب شیطان برخاستند و با تیغ ستمسوز خود لاشه ظلمانی کفر را از هم شکافتند و پای بر حلقوم کفار فشردند.
گواه صادق بر این مدعا تقدیم بیش از ۴۸۰۰۰ شهید و ۲۰۰ هزار جانباز ارتش جمهوری اسلامی است.
Isengard
16th April 2010, 12:13 PM
برگرفته از ساجد
منبع اصلی : سرهنگ ستاد محمدمسعود بهمنى
روزنامه ایران 860203
استكبار جهانى پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران به شيوه هاى گوناگون كوشش مى كرد بر پيكر نوپاى انقلاب ضربه بزند، چرا كه اين انقلاب موجب شده بود منافع بسيارى از ابرقدرت ها در ايران بطور جدى آسيب ببيند و آنها در پى دستيابى مجدد به منافع از دست رفته ترفندهاى مختلفى را آغاز كردند.
يكى از اين ترفندها ايجاد اختلاف هاى قومى و ملى و مسلح كردن گروه هاى چپ عليه نظام بود كه با هوشيارى به موقع رهبر كبير انقلاب و زعامت قاطع ايشان، اين نقشه استكبار نقش بر آب شد.
استعمارگران وقتى از نقشه فوق نااميد شدند، رژيم بعثى عراق را كه در دشمنى با انقلاب اسلامى ايران از همان ابتدا شهره آفاق بود براى تجاوز آشكار به سرزمين جمهورى اسلامى ايران تحريك كردند.
سردمداران عراق كه مترصد فرصتى بودند تا با ديدن چراغ سبز استكبار حمله خود را آغاز كنند، در تاريخ ۳۱ شهريورماه ۱۳۵۹ با استفاده از ۱۲ لشگر و بهره گيرى از امكانات تسليحاتى پيشرفته غرب و شرق، هجوم سراسرى خود را از تمامى مرزها به ميهن اسلامى آغاز كردند.
هرچند عامل مهمى كه سردمداران سفاك عراق را در تجاوز به خاك ايران تشويق و ترغيب كرد، تجزيه و تحليل ناشيانه اى بود كه دستگاه هاى جاسوسى و اطلاعاتى غرب از شرايط داخلى ايران ارائه داده بودند. اين تحليل ها با توجه به بى ثباتى در ارتش به دليل نابسامانى هاى موجود داخلى، تزلزل فرماندهى، بى انضباطى، كاهش مدت سربازى از دو سال به يك سال، تعويض پى در پى فرماندهان و خيانت هاى بنى صدر موجب شده بود كه آنان بر ناتوانى ارتش در مقابله با تجاوز كشورهاى خارجى، حساب مستقلى بگشايند اما دلاورمردى هاى نيروهاى زمينى ارتش ج.ا.ا به همراه ساير نيروهاى مسلح در دفاع از كيان اسلام و ميهن ثابت كرد كه اين اطلاعات اجانب از اوضاع كشور كاملاً غلط است.
قبل از حمله سراسرى رژيم عراق در شهريور ،۱۳۵۹ حملات پراكنده اى در بعضى از مناطق غرب و شمالغرب توسط هواپيما و توپخانه ارتش بعث به مناطق و روستاهاى مرزى ايران صورت گرفت و همچنين عوامل مسلح و مزدور از داخل خاك عراق به كردستان ايران وارد شده و حوادثى در آنجا به وجود آوردند.
پس از تجاوز حكومت عراق به خاك اسلامى ايران، غيورمردان نيروى زمينى ارتش جمهورى اسلامى ايران مشتاقانه مسئوليت خطير حراست و پاسدارى از كيان مقدس ج.ا.ا را به دوش گرفته و مردانه براى اداى اين وظيفه سنگين قيام كردند. اين دلاورمردان هنوز از دفع اشرار در كردستان و آذربايجان غربى بطور كامل فارغ نشده بودند كه همزمان قسمتى از آنها براى بازگشت امنيت در آن مناطق به وظايف خود ادامه دادند و قسمت عظيمى از آنها براى مقابله با مزدوران بعثى به مرزهاى غرب و جنوب اعزام شدند.
غيورمردان نزاجا به همراه ساير برادران نيروهاى مسلح موفق به دفع تجاوز و سركوب متجاوزان شدند و در اين راه شهداى گرانقدرى را به اسلام تقديم كردند و در پيروزى هاى درخشان هشت سال دفاع مقدس آنچه در توان داشتند براى دفع متجاوز و كسب پيروزى و افتخار انجام دادند و توانستند توانايى و استعداد وصف ناپذير خود را نشان دهند كه نيروهاى كارآمد، پرافتخار و پرقدرتى مى باشند كه آمادگى انجام هر مأموريتى را دارند.
حوادث و رويدادهاى ۸ سال نبرد ثابت كرد كه درگير بودن در جنگ و برخوردارى از باورها و ارزش هاى اسلامى از ارتش ما نيرويى مقاوم و مؤثر ساخته است.
حضور و آمادگى دفاعى چهره قهرمان نيروى زمينى ارتش در مرزهاى غرب و جنوب كشور در آن شرايط نامناسب جغرافيايى و سرما و گرماى طاقت فرساى مناطق با وجود كمبودها و محاصره ها در اكثر صحنه هاى رزم و پيكار همگام و همدوش با ساير نيروها عامل مهمى براى خارج ساختن از سرزمين هاى اشغال شده ميهن عزيز از چنگال متجاوزان و در هم شكستن پشت سپاهيان كفر بود.
نيروى زمينى ارتش ج.ا.ا در طول هشت سال دفاع مقدس ۴۵ عمليات گسترده و مؤثر عليه نيروهاى متجاوز انجام داده است كه اين عمليات ها منجر به آزادسازى بخش عمده اى از خاك اشغال شده جمهورى اسلامى ايران شد و ضربات جبران ناپذيرى بر ماشين جنگى عراق وارد ساخت. عمليات هايى همچون عمليات ثامن الائمه(ع)، طريق القدس، فتح المبين، بيت المقدس و...
اكنون كه بيش از ۱۸ سال از پايان جنگ مى گذرد، نزاجا ضمن حفظ و ارتقاى آمادگى و توان رزمى خود در خودكفايى تلاش كرده و در صحنه سازندگى كشور حضور فعال و مؤثرى داشته است و هم اكنون يكى از مقتدرترين نيروها در سطح كشور و منطقه است.
Isengard
16th April 2010, 12:25 PM
برگرفته از ساجد
منبع اصلی : ویژه نامه سروقامتان روزنامه جوان
با شليك اولين گلوله توپ تانك تى ۷۲ توسط صدام حسين از پادگان بعقوبه در ساعت ۰۰:۱۲ روز ۳۱ شهريور ۱۳۵۹ ارتش عراق هجوم وسيع و از پيش تدارك شده اى را در طول ۱۳۰۰ كيلومتر مرز مشترك به سرزمين مقدس جمهورى اسلامى ايران آغاز نمود تجاوزى كه منجر به يكى از طولانى ترين و ويرانگرترين جنگ هاى تاريخ گرديده و در عين حال يكى از افتخارآميزترين حماسه هاى پرشور ميهن عزيزمان را رقم زد.
جنگى كه قريب ۸ سال بر دوش مردم قهرمان ايران سنگينى كرد و هنوز هم آثار و تبعات ناشى از آن محو نشده است.
گرچه اين جنگ خونبار تلفات و ضايعات فراوانى براى ملت و مملكت اسلاميمان به بار آورد ليكن برخلاف جنگ هاى گذشته نه تنها قسمتى از سرزمين مقدس ما منتزع نگرديد بلكه ملت ما هيچگونه قرارداد ذلت بار و يا عذرخواهانه اى را نپذيرفت.
بديهى است اين همه مرهون و مديون رشادت ها و ايثارگرى هاى نيروهاى مسلح جمهورى اسلامى ايران اعم از ارتش، سپاه و جهادگران و بالاخره ملت رشيد ايران در سايه تدبير و تدبر سازش ناپذير رهبرى جمهورى اسلامى و همگان در پرتو توجهات ذاتى بزرگ خداوندگارى ميسر گرديد.
ارتش بعث عراق زمانى حمله ناجوانمردانه خود را به كشور جمهورى اسلامى آغاز نمود كه نظام نوپاى انقلابى به شدت با مشكلات عديده اى درگير بوده و ارتش نيز كه خود در متن اين وقايع قرار داشت در شرايط نامساعد به تنظيم امور به هم ريخته خود مشغول بود.
صدام حسين در كنفرانس سران عرب در طايفه عربستان (مردادماه ۵۹) چنين عنان كرده بود:
«اوضاع براى توسعه مرزهاى عراق و تغيير وضعيت ژئوپولتيكى آن كشور كاملاً مساعد است، ارتش ايران فاقد هرگونه توانايى براى مقابله با ارتش عراق بوده و لذا حمله ما به ايران بيش از يك تفريح نظامى براى ارتش قدر عراق نيست.»
حال به منظور تجسم هرچه بهتر نقش نيروى زمينى در هشت سال دفاع مقدس لازم به نظر مى رسد كه در آغاز مرورى بر روند عمومى نيروى زمينى بعد از پيروزى انقلاب اسلامى داشته به طور كلى با ساختار واقعى آن به هنگام آغاز عمليات تهاجمى دشمن آشنا شويم، لذا در اين جهت مطالب مورد نظر در سه بخش به شرح زير خلاصه مى شوند:
۱- نيروى زمينى قبل از آغاز جنگ
۲- نيروى زمينى هنگام شروع جنگ
۳- نيروى زمينى در طول جنگ و نقش اساسى آن
Isengard
16th April 2010, 12:26 PM
بخش يكم: نيروى زمينى قبل از آغاز جنگ
نيروى زمينى قبل از انقلاب و آغاز جنگ داراى سه لشكر پياده، سه لشكر زرهى، يك تيپ پياده مستقل، يك تيپ هوابرد، ناوگان هوانيروز، سه گروه توپخانه و دو گروه مهندسى رزمى بوده كه داراى آموزش، انضباط و تجهيزات مطلوب و كارآمد بود. از آن جا كه رژيم گذشته سوداى ژاندارمى منطقه را در سر مى پروراند، براى وصول بدين منظور از تلاش براى داشتن ارتشى نيرومند و قدر از هيچ اقدامى كوتاهى نكرد و لذا در زمينه سازماندهى، آموزش و تجهيزات و توسعه فروگذار نمى كرد.
رژيم گذشته به عنوان ابزارى براى حفظ حيات خود، احساسات وطن پرستى و ايران دوستى را در ارتش تبليغ نموده، زيركانه خود را نماد و مظهر چنين ناسيوناليستى قلمداد مى كرد. صيانت از حكومت سلطنتى نيز در كنار حراست از سرزمين و امنيت ملى كشور جزء وظيفه و مأموريت ارتش به حساب مى آمد و لذا يكى از ويژگى هاى ارتش نيز علايق تند وطن پرستانه بود.
از طرفى افسران و درجه داران ارتش و به ويژه نيروى زمينى از ميان جوانان با استعداد طبقات متوسط و مستضعف جامعه بوده كه به خاطر موقعيت اجتماعى نسبتاً خوب ارتش در مقايسه با ساير مشاغل ادارى يا آزاد جذب اين سازمان مى شدند.
سربازان وظيفه كه عموماً ۶۰درصد استعداد نيروى زمينى را تشكيل مى دادند از عامه مردم و اكثراً روستاييان بودند. اقشار سه گانه فوق با توجه به حوزه وظايف و مسووليت خود تحت تعليم و تربيت نظامى قرار گرفته و افرادى وطن خواه و وظيفه شناس بار مى آمدند، اما به رغم تلاش رژيم براى وابسته كردن اين نيروها به خود، به دليل علايق و رشته هاى ناگسستنى فرهنگى، خانوادگى و مذهبى، بيشتر به عمق جامعه پيوند خورده و خواست ها و تمايلات اكثريت را داشته اند تا پيوستگى و وابستگى به اقليت حاكم.
همين علايق و وابستگى ها بود كه با مشاهده بعضى از نارسايى ها و مفاسد اجتماعى كه عيان مى شد، افسران و درجه داران روشنفكر نسبت به مشروعيت و مقبوليت رژيم و خانواده سلطنتى دچار شك و ترديد گرديده، رگه هايى از بدبينى در آن ها شكل مى گرفت، به همين جهت ملاحظه مى كنيم كه با افروخته شدن آتش انقلاب و اوج گيرى احساسات و حركت مردم عليه رژيم بدنه ارتش به سمت انقلاب متمايل گرديد.
اين اعتقاد وجود داشت كه با جايگزينى يك حكومت مردمى مترقى به جاى رژيم فرسوده موروثى، پيشرفت و توسعه كشور شدت يافته، با خشكانيده شدن ريشه هاى ظلم و فساد و اسراف و تبذير، درآمد ملى صرفاً در مسير تعالى و پيشرفت كشور به كلى خواهد رفت. و به اين دليل مقابله ارتش به ويژه نيروى زمينى با انقلاب و انقلابيون به تأييد بسيارى از دست اندركاران مقابله اى ضعيف و بى اثر بود. در واقع اين نوع برخورد كه براى مردم ناباورانه و غيرمنتظره بود، روند حركت انقلابى را به سوى پيروزى سرعت بخشيد.
ايستادگى سست نيروى زمينى، سازمان آموزش ديده و مجهزى كه سخت وابسته به رژيم متصور مى شد، در مقابل حركات انقلابى در تاريخ انقلاب هاى جهان بى سابقه است. و هيچ حكومتى را نمى توان يافت كه بازوى مسلح آن تا اين حد در مقابله با انقلاب از خود خويشتن دارى نشان داده باشد.
اصولاً نيروهاى نظامى يك كشور آن هم از نوع جهان سوم كه اهرم و بازوى مسلح قانونى براى اعمال خشونت در تأمين امنيت ملى به شمار مى آيند بنا به فرمان حكومت آن كشور در مقابله با تحريكات داخلى بدون توجه به ماهيت آن وارد عمل مى شوند اما ارتش و به ويژه نيروى زمينى ايران با توجه به بافت مردمى خود و حس وطن دوستى و علاوه بر آن هدايت بسيار هوشمندانه رهبر كبير انقلاب، هيچگاه به رفتار خشونت آميز در مواجهه با حركت و جنبش انقلاب اسلامى مردم دست نزد!
اما با پيروزى انقلاب اسلامى و برپايى حكومت جمهورى اسلامى، حكومت نوپا و تازه تشكيل انقلابى همانند تمام انقلاب هاى جهان درگير مشكلات و گرفتارى هاى متعدد بيرونى و درونى گرديد. ارتش نيز كه دقيقاً در مركز اين بحران ها قرار داشت مستثنى نبود شعار انحلال ارتش از سويى و تبليغ جهت ايجاد ارتش بى طبقه توحيدى! از سوى ديگر و نيز وارد كردن اتهامات ناروا كه بعضاً توسط دشمنان دوست نما به اين سازمان ارزشمند وارد مى شد، فرماندهان و پرسنل را كه انتظارى غير از اين داشتند، دچار پريشانى فكرى نموده و به چاره جويى و انديشه رهايى از اين كابوس انداخت!
- نقل و انتقال بى رويه پرسنل و عموماً به دلخواه آنان كه ناشى از نتيجه گيرى ذهنى آن ها بود، سيستم پرسنلى را دچار ركود ساخت.
-تخريب و فرسوده شدن قسمتى از تجهيزات به دليل رها شدن مسووليت از مسوولان رده هاى مختلف، باعث ناكارآمد شدن آنان شد.
- كم كارى و جو آنارشيسم و هرج و مرج خدمتى، يگان ها را با آموزش بيگانه ساخت.
- اوج گيرى اغتشاشات در گنبد و خوزستان و كردستان به غارت رفتن قسمتى از تجهيزات بعضى از پادگان ها استعداد لجستيكى يگان هاى نيروى زمينى را كاهش داد.
- دخالت بى مورد بعضى از گروه هاى به ظاهر انقلابى اما مغرض و فرصت طلب باعث ركود در تجديد سازمان يگان ها گرديد.
خلاصه اين كه مجموعه عوامل فوق سيستم فرماندهى را دچار سردرگمى نموده و در نتيجه نيروى زمينى را به سرعت به طرف سقوط هدايت مى نمود.
در اوايل سال ۱۳۵۸ امام راحل (ره) ضمن دريافت شرايط، با صدور اعلاميه تاريخى خود مشروعيت ارتش را مورد تأكيد قرار داده و اعلام داشتند كه ارتش مورد حمايت رهبر بوده و ارتش جمهورى اسلامى ايران ارتشى اسلامى و متعلق به مردم ايران است با اين حمايت به موقع روح تازه اى در كالبد نيمه جان نيروى زمينى دميده شد.
فرماندهان به تدريج خود را بازيافته و به تقويت نظم در حال احتضار يگان هاى خود پرداختند.
Isengard
16th April 2010, 12:28 PM
بخش دوم نيروى زمينى هنگام شروع جنگ
به رغم شرايط بحرانى و خردكننده اى كه نيروى زمينى با آن مواجه بود به محض بلند شدن نغمه شوم تفرق، با اعتقاد به اهداف انقلاب و علايق ميهن دوستانه، به منظور جلوگيرى از تجزيه كشور و تامين امنيت ملى مردانه پا در ركاب كرده و وارد ميدان شد. هنوز يك ماه از پيروزى انقلاب نگذشته بود كه نيروى زمينى در جبهه اى گسترده در شمال غرب كشور با مدعيان دروغين وارد نبرد گرديد.
بررسى تاريخ انقلاب ها در جهان نشان مى دهد كه انقلابيون چه در روند شكل گيرى انقلاب و براندازى رژيم حاكم و چه پس از كسب پيروزى و برپايى يك نظام جديد، تا مدت ها ناگزير از مقابله و درگيرى با عناصر نيروهاى مسلح وابسته به رژيم سابق بوده اند كه يا مستقيماً و يا در كنار ساير گروه هاى ضد انقلاب به ستيز و رويارويى با انقلاب برخاسته اند.
اما بدنه مردمى ارتش ايران يكى از استثنايى ترين وضعيت ها را در تاريخ انقلاب هاى جهان به وجود آورد، بدين معنى كه نيروى زمينى به جاى رودررو قرار گرفتن با انقلاب، به دفاع از آن و مقابله با تجزيه طلبان داخلى و متجاوزان خارجى برخاست و نيروهاى مردمى را كه حفظ و حراست از دستاوردهاى انقلاب را بر خود واجب دانسته و به صحنه هاى پيكار شتافته بودند، در كنار خود گرفت.
استعمار جهانى به منظور خنثى نمودن انقلاب و به زانو در آوردن حكومت نو پاى انقلاب، يكى از مزدوران منطقه را كه داعيه زعامت منطقه و رهبريت جهان عرب را در سر مى پروراند و در عين حال عقده هاى گشوده نشده اى از ملت ايرانى در دل داشت، وادار نمود تا از طريق لشكركشى نظامى، جمهورى اسلامى ايران را با شكست مواجه ساخته و كماكان منافع از دست رفته زورگويان را در منطقه احيا نمايد لذا با به صدا در آمدن طبل ناخوشايند جنگ كه توسط صدام حسين در طول ۱۳۰۰ كيلومتر مرز مشتركمان آغاز شد، نيروى زمينى كه بيش از نيمى از توان رزمى خود را در مناطق آشوب زده آذربايجان غربى و كردستان به كار گرفته بود با سرعت و دلاورانه به مقابله با متجاوز شتافت و در بحبوحه بحران و شرايط ناكارآمد سيستم فرماندهى و كنترل، با استفاده از امكانات باقى مانده به بازسازى خود و تقويت جبهه ها برخاست.
اظهار پشتيبانى رهبرى و فرماندهى كل قوا قوت طلبى براى فرماندهان و پرسنل دلسوز بود لذا فرماندهان خود را باز يافته، يگان ها با مقدورات پرسنلى و تجهيزاتى موجود كه البته در سطح نازلى هم بود يكى پس از ديگرى همگان و همراه جوانان انقلابى چون سيلى خروشان به سوى جبهه ها سرازير شدند. در اين زمان نيروى زمينى علاوه بر بازسازى سازمان به هم ريخته خود و تلاش در ترميم سيستم هاى مختلف و بالاخص سيستم فرماندهى و كنترل، مسووليت آموزش و تجهيز مردم انقلابى را بر عهده گرفت و با استفاده از مساجد، تكايا، مدارس و موسسات دولتى آماده نمودن جوانان انقلابى و مردمى را كه آماده دفاع از انقلاب خود بودند با شدت و جديت هرچه بيشتر آغاز نمود.
Isengard
16th April 2010, 12:30 PM
بخش سوم نيروى زمينى در طول جنگ و نقش اساسى آن
با آغاز تجاوز همان گونه كه قبلاً مطرح گرديد نيروى زمينى ضمن بازسازى سريع و انجام مقابله با عمليات اخلالگرانه گروه هاى خود فروخته كه در مناطق شرق و غرب ايجاد تشنج مى نمودند، با انجام يك تجزيه و تحليل سريع وضعيت، سه اقدام اساسى را به شرح مندرج در ذيل مدنظر قرار داد:
1- سد كردن پيشروى دشمن در سرتا سر مرز مورد تجاوز
2- تثبيت دشمن در مواضع اشغالى
3- درگيرى قاطع و انهدام متجاوز و سرانجام تامين مرز كشور جمهورى اسلامى ايران
بدين ترتيب همزمان نيروى زمينى ضمن ايفاى نقش موثر در آموزش منظم و پيگير كليه داوطلبين جنگ و تجهيز آنان با استفاده از مقدورات لجستيكى خود، به منظور متوقف ساختن سيل پيشروى دشمن كه با يگان هاى مجهز و آموزش ديده شروع شده بود ،با تجديد سازمان يگان هاى تابعه و كمك و همراهى نيروهاى داوطلب آموزش ديده و استعانت از خداوند بزرگ توانست ضمن گسترش در منطقه و مقابله با نيروى متجاوز، پيشروى او را كند و سرانجام او را وادار به توقف نمايد.
نمونه اين عمليات ها عبارتند از:
پدافند تيپ ۳ زرهى لشكر۸۱ زرهى در مقابل هجوم دشمن در منطقه قصرشيرين و سر پل ذهاب(تاريخ شروع ۳۱ شهريور ماه ۵۹) كه البته باعث كندى حركت مهاجم به سوى شهرهاى خسروى و قصر شيرين گرديد. پدافند تيپ ۲ زرهى لشكر ۹۲ زرهى، گروه هاى رزمى ۳۷ شيراز، گروه رزمى ۱۳۸ پياده و گروه رزمى ۱۴۱ پياده در منطقه كرخه (عمليات تاخيرى) كه در اين عمليات توان پيشروى دشمن را از خط مرزى تا كرانه غربى رودخانه كرخه به عمق ۵۰ كيلومتر و به مدت ۶ روز به تاخير اندازد. (تاريخ شروع ۳۱ شهريور ۵۹ تا پايان ۶ مهر ۵۱)، پدافند تيپ ۳ زرهى لشكر ۹۲ زرهى در منطقه الله اكبر (تاريخ شروع ۳۱/۶/۵۹)، پدافند تيپ ۱ لشكر ۹۲ زرهى در منطقه حسينيه (تاريخ ۱ مهرماه الى ۳ مهرماه ۵۹) پدافند يگان هاى لشكر ۲۱ حمزه در برابر تك دشمن در منطقه شوش (تاريخ شروع اول مهر ماه ۵۹) پدافند يگان هاى لشكر ۹۲ زرهى (گردان ۱۵۱ اثر، گردان ۲۳۲ تانك و عناصرى از يگان هاى ژاجا)
در شلمچه و خرمشهر (تاريخ ۱ مهرماه تا ۲ مهرماه ۵۹) پدافند يگان هاى لشكر ۸۱ زرهى و تيپ ۸۴ پياده در منطقه ميمك و مهران (تاريخ دو مهرماه تا ۴ مهرماه ۵۹)، پدافند يگان هاى تيپ ۲ لشكر ۸۱ زرهى و تيپ ۳ لشكر ۸۱ زرهى در مقابله با هجوم دشمن در مناطق سومار و گيلان غرب (تاريخ ۳ مهرماه تا ۵ مهرماه ۵۹ و ۴ مهرماه تا ۶ مهرماه ۵۹) و عمليات... ۱
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.