AvAstiN
1st April 2010, 09:16 AM
آنچه در يك جامعه براي دولتمردان مهم است بالا بردن روحيه فردي و اجتماعي و پيشگيري از افسردگي و اضطراب است. در نقطه مقابل آن هرچه افراد در جامعه افسرده و داراي اضطراب و نگراني باشند كارايي و بازدهي آنها ...
كارشناسان بالا رفتن روحيه و شادماني را در بازده اجتماعي افراد مؤثر ميدانند
خنداندن و شاد كردن ديگران يكي از رفتارهاي شاخص افراد براي برقراري ارتباط اجتماعي يا حتي عمق بخشيدن به آن روابط است. در اين رابطه چه عنصري بهتر از شوخي ميتواند مؤثر و مثمرثمر باشد.
شوخي در شكل و شمايل واقعي خود، يعني دور كردن فضاي غم و اندوه و نزديك كردن افراد به فضايي شيرين و شاديآور همراه با خنده، آن هم براي افرادي كه دوستشان داريم يا ميخواهيم با آنها ارتباط برقرار كنيم. آنچه از شوخي برميآيد؛ خنده است. خندهاي كه نه تنها موجب رفع تنش و راحتي ميشود، بلكه پرخاشگري را نيز كاهش ميدهد. فرايند خنده به نيم كره راست مغز مربوط ميشود، اين فعال شدن در اثر محركهاي طنز و شوخي انرژي رواني محبوس را به جريان مياندازد كه نتيجه آن رفع پرخاشگري و رساندن فشار رواني به نقطه صفر است. از سوي ديگر خنده موجب ترشح مادهاي به نام «آندروفين» در مغز ميشود كه عاملي براي كاهش افسردگي است.
شوخي؛ جابهجايي موقعيت
تصور اينكه شوخي از كجا آغاز شده يا حتي اولين شوخي صورت گرفته توسط چه كسي بوده است مشخص نيست اما ميتوان آن را در رفتار اوليه افراد با ديگران جستوجو كرد يعني آن زماني كه افراد ميخواهند پايههاي روابط فردي و اجتماعي خود را با ديگران عمق ببخشند.
دكتر فربد فدايي، روانشناس شوخي را شكلي از ساز و كار دفاعي جابهجايي رواني عنوان ميكند. او در اينباره ميگويد: «در اين ساز و كار، عاطفه يا واكنشي كه در موقعيت اصلي خود مجالي نيافته است، در موقعيت ديگري كه ابراز آن واكنش يا عاطفه خطري ندارد ابراز ميشود. به عنوان مثال كارمندي كه در برابر توهين رئيس خود خشمگين شده است اما جرأت ابراز خشم ندارد، چند ساعت بعد در برابر ايراد جزئي همسرش از كوره در ميرود. در شوخي نيز زماني كه فرد خود را در موقعيتهايي كه در شوخي بيان ميشود تصور ميكند (جابهجايي انجام ميدهد) و اين امر موجب لذت بردن او ميشود. بيشتر شوخيها و لطيفههايي كه بين مردم گفته ميشود در اين مقوله قرار ميگيرند.»
با اين همه به اعتقاد بسياري از كارشناسان علوم ارتباطات توسعه و افزايش حجم شوخيها و بازسازي لحظههاي طنز در ذهن افراد خلاق با مسائل، اوضاع و شرايط اجتماعي، سياسي و فرهنگي جامعه ارتباط مستقيم دارد. به صورتي كه هر اتفاق در دل جامعه با عكسالعملهاي مختلف قشرها و گروههاي مختلف روبهرو ميشود كه براي گروهي خوشايند و براي ديگران غير از آن است.
جرقه شوخي در بسياري از مواقع در موقعيتهاي كلامي، زماني و مكاني شكل ميگيرد و هرچه اين موقعيتها زيادتر باشد در نتيجه ميزان آن نيز افزايش پيدا ميكند.
اماناللـه قراييمقدم، جامعهشناس و آسيبشناس اجتماعي معتقد است ميزان شوخيها در يك جامعه، رابطهاي مستقيم با سطح رفاه و آرامش آن جامعه دارد. اين جامعهشناس در ادامه ميگويد: «هرچه افراد يك جامعه در رفاه بيشتري قرار داشته باشند، ميزان شوخطبعي و نشاط در آن جامعه افزايش پيدا ميكند و نقطه مقابل آن در جامعهاي كه غم و اندوه بر آن حاكم باشد، مردم آن جامعه شوخيها و سربهسر گذاشتنها را قبول ندارند.»
شوخي و ايجاد فضاي طنز در حالت كلي خود اقدامي براي صميمي شدن ارتباط دوستانه و حضور مفيد، شاديآور و روحيهدهنده است.
قراييمقدم درباره ايجاد اين نوع شوخيها ميگويد: «در كشوري مانند ايران باتوجه به نكتهسنجي و باريكبيني مردم و همچنين غناي فرهنگي، مردم براي هر رويداد شعر، قطعه ادبي و همچنين طنز ميسازند و آن را دستمايه روابط اجتماعي خود ميكنند اما آنچه كه مشخص است هر چه كشوري از لحاظ فرهنگي غنيتر باشد، در خلق مضامين طنز نيز غنيتر است.»
شايد به واسطه همين نكته است كه هر جامعهاي سعي ميكند به واسطه مثلها، متلها و انواع و اقسام روشهاي شادي آور مانند لطيفهها، جوكها و بسياري موارد ديگر آن را در جامعه خود اشاعه دهد.
با اين همه قراييمقدم چهرههاي ديگري از شوخي نيز معرفي ميكند. چهرههايي چون هجو و استهزا كه شوخي به قصد تخريب است. او در اينباره ميگويد: «بطور كلي يك دستمايه كلي از اين نو مسائل در جهان وجود دارد و آن اين است كه در بيشتر كشورهاي دنيا، كساني كه در پايتخت زندگي ميكنند، بطور كلي پايتختنشينها، گروه ديگر از مردم را كه در خارج از محدوده پايتخت زندگي ميكنند را دستمايه استهزا يا هجو خود قرار ميدهند.
كارشناسان بالا رفتن روحيه و شادماني را در بازده اجتماعي افراد مؤثر ميدانند
خنداندن و شاد كردن ديگران يكي از رفتارهاي شاخص افراد براي برقراري ارتباط اجتماعي يا حتي عمق بخشيدن به آن روابط است. در اين رابطه چه عنصري بهتر از شوخي ميتواند مؤثر و مثمرثمر باشد.
شوخي در شكل و شمايل واقعي خود، يعني دور كردن فضاي غم و اندوه و نزديك كردن افراد به فضايي شيرين و شاديآور همراه با خنده، آن هم براي افرادي كه دوستشان داريم يا ميخواهيم با آنها ارتباط برقرار كنيم. آنچه از شوخي برميآيد؛ خنده است. خندهاي كه نه تنها موجب رفع تنش و راحتي ميشود، بلكه پرخاشگري را نيز كاهش ميدهد. فرايند خنده به نيم كره راست مغز مربوط ميشود، اين فعال شدن در اثر محركهاي طنز و شوخي انرژي رواني محبوس را به جريان مياندازد كه نتيجه آن رفع پرخاشگري و رساندن فشار رواني به نقطه صفر است. از سوي ديگر خنده موجب ترشح مادهاي به نام «آندروفين» در مغز ميشود كه عاملي براي كاهش افسردگي است.
شوخي؛ جابهجايي موقعيت
تصور اينكه شوخي از كجا آغاز شده يا حتي اولين شوخي صورت گرفته توسط چه كسي بوده است مشخص نيست اما ميتوان آن را در رفتار اوليه افراد با ديگران جستوجو كرد يعني آن زماني كه افراد ميخواهند پايههاي روابط فردي و اجتماعي خود را با ديگران عمق ببخشند.
دكتر فربد فدايي، روانشناس شوخي را شكلي از ساز و كار دفاعي جابهجايي رواني عنوان ميكند. او در اينباره ميگويد: «در اين ساز و كار، عاطفه يا واكنشي كه در موقعيت اصلي خود مجالي نيافته است، در موقعيت ديگري كه ابراز آن واكنش يا عاطفه خطري ندارد ابراز ميشود. به عنوان مثال كارمندي كه در برابر توهين رئيس خود خشمگين شده است اما جرأت ابراز خشم ندارد، چند ساعت بعد در برابر ايراد جزئي همسرش از كوره در ميرود. در شوخي نيز زماني كه فرد خود را در موقعيتهايي كه در شوخي بيان ميشود تصور ميكند (جابهجايي انجام ميدهد) و اين امر موجب لذت بردن او ميشود. بيشتر شوخيها و لطيفههايي كه بين مردم گفته ميشود در اين مقوله قرار ميگيرند.»
با اين همه به اعتقاد بسياري از كارشناسان علوم ارتباطات توسعه و افزايش حجم شوخيها و بازسازي لحظههاي طنز در ذهن افراد خلاق با مسائل، اوضاع و شرايط اجتماعي، سياسي و فرهنگي جامعه ارتباط مستقيم دارد. به صورتي كه هر اتفاق در دل جامعه با عكسالعملهاي مختلف قشرها و گروههاي مختلف روبهرو ميشود كه براي گروهي خوشايند و براي ديگران غير از آن است.
جرقه شوخي در بسياري از مواقع در موقعيتهاي كلامي، زماني و مكاني شكل ميگيرد و هرچه اين موقعيتها زيادتر باشد در نتيجه ميزان آن نيز افزايش پيدا ميكند.
اماناللـه قراييمقدم، جامعهشناس و آسيبشناس اجتماعي معتقد است ميزان شوخيها در يك جامعه، رابطهاي مستقيم با سطح رفاه و آرامش آن جامعه دارد. اين جامعهشناس در ادامه ميگويد: «هرچه افراد يك جامعه در رفاه بيشتري قرار داشته باشند، ميزان شوخطبعي و نشاط در آن جامعه افزايش پيدا ميكند و نقطه مقابل آن در جامعهاي كه غم و اندوه بر آن حاكم باشد، مردم آن جامعه شوخيها و سربهسر گذاشتنها را قبول ندارند.»
شوخي و ايجاد فضاي طنز در حالت كلي خود اقدامي براي صميمي شدن ارتباط دوستانه و حضور مفيد، شاديآور و روحيهدهنده است.
قراييمقدم درباره ايجاد اين نوع شوخيها ميگويد: «در كشوري مانند ايران باتوجه به نكتهسنجي و باريكبيني مردم و همچنين غناي فرهنگي، مردم براي هر رويداد شعر، قطعه ادبي و همچنين طنز ميسازند و آن را دستمايه روابط اجتماعي خود ميكنند اما آنچه كه مشخص است هر چه كشوري از لحاظ فرهنگي غنيتر باشد، در خلق مضامين طنز نيز غنيتر است.»
شايد به واسطه همين نكته است كه هر جامعهاي سعي ميكند به واسطه مثلها، متلها و انواع و اقسام روشهاي شادي آور مانند لطيفهها، جوكها و بسياري موارد ديگر آن را در جامعه خود اشاعه دهد.
با اين همه قراييمقدم چهرههاي ديگري از شوخي نيز معرفي ميكند. چهرههايي چون هجو و استهزا كه شوخي به قصد تخريب است. او در اينباره ميگويد: «بطور كلي يك دستمايه كلي از اين نو مسائل در جهان وجود دارد و آن اين است كه در بيشتر كشورهاي دنيا، كساني كه در پايتخت زندگي ميكنند، بطور كلي پايتختنشينها، گروه ديگر از مردم را كه در خارج از محدوده پايتخت زندگي ميكنند را دستمايه استهزا يا هجو خود قرار ميدهند.