diamonds55
3rd November 2008, 06:14 PM
دبير بيست وهفتمين جشنوارهي بينالمللي تئاتر فجر تاكيد كرد: بخش چشمانداز همه آيندهي تئاتر تهران در سال 88 نيست، زيرا حداكثر 30 نمايش در اين بخش به اجرا در ميآيد. درحالي كه تنها در مجموعه تئاترشهر سالانه بيش از 2 برابر اين تعداد نمايش اجرا ميشوند.
به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، حسين مسافرآستانه كه عصر روز گذشته ـ شنبه 11 آبانماه ـ در دومين نشست تخصصي شب كارگردان با موضوع آسيبشناسي جشنواره تئاتر فجر درخانهي هنرمندان ايران سخن ميگفت با اعلام اين مطلب ادامه داد: بايد امكانات تئاتر را در نظر بگيريم و ببينيم براي انجام اموري همچون بازخواني چه تعداد متخصص داريم، ضمن اينكه فراموش نكنيم 90درصد متخصصان، متقاضي شركت در جشنواره هستند، بنابراين هر تركيبي كه انتخاب شود از سوي تعدادي از شركتكنندگان مورد پذيرش نيست.
مسافر ادامه داد: وقتي ميپذيريم كه 30 نمايش را انتخاب كنيم، طبيعي است كه بايد تعداد بسياري را كنار بگذاريم و اگر اعضاي شوراي بازخواني مورد تاييد نيستند، چرا پذيرفتهشدگان نسبت به اين تركيب اعتراض نميكنند!
او در ادامه با ابراز تاسف از كمبود امكانات تئاتر متذكر شد: هرساله خيل گستردهي فارغالتحصيلان به جامعه تئاتري اضافه ميشوند، اما در برابر آن هيچ امكاناتي به تئاتر اضافه نميشود، بنابراين شرايط ما مدام دشوارتر ميشود.
مسافر سپس دربارهي جداكردن بخش حرفهاي جشنواره از بخش غيرحرفهاي آن توضيح داد: جداكردن اين دو از يكديگر بحثي بسيار ريشهاي است و موانع بسياري دارد كه تا وقتي بيرون از گود هستيم، متوجه آن نميشويم همچنان كه نميتوان سالنها را به حرفهاي و غيرحرفهاي تقسيم كرد.
به اعتقاد او، اساسا اگر تئاتر بعد از انقلاب دوام پيدا كرد بهخاطر برگزاري جشنواره فجر است كه موجهترين رويداد براي حفظ تئاتر است.
او كه سهسال پيش نيز دبيري بيستوسومين جشنوارهي بينالمللي تئاتر فجر را برعهده داشت يادآوري كرد: آن زمان اعلام كردم كه شيوهي برگزاري جشنواره را قبول ندارم و شعار دادم كه جشنوارهي بيستوسوم بايد برايند تئاتر در طول سال باشد، اما بسياري از دوستان هنرمند با اين سخن مخالفت كردند. بنابراين طبيعي است كه همواره شيوهي برگزاري جشنواره مورد پذيرش عدهاي از دوستان نباشد.
حسين مسافر دربارهي سياستگذاريهاي برگزاري جشنواره نيز توضيح داد: اين سياستگذاريها بهصورت بينابين انتخاب ميشود، بخشي به سليقه دبير جشنواره بر ميگردد و بخشي ديگر به سياستهاي كلي وزارت ارشاد كه از مجراي معاونت هنري و ادارهي كل هنرهاي نمايشي قابل اجراست. بنابراين كار فرهنگي درهيچ دورهاي فرمولبردار نيست و حتما نظر مديران و كارشناسان در آن دخيل است.
اين كارگردان تئاتر دربارهي اهداف برگزاري جشنوارهي فجر توضيح داد: جشنوارهي فجر بزرگترين رويداد تئاتر كشور است كه همهي بضاعت تئاتر ما در آن ارائه ميشود و آيينهي تمام نماي تئاتر ايران در مقابل ديدگان جهانيان است، چرا كه اين جشنواره با حضور ميهماناني از ديگر كشورها كه تركيبي از مديران و منتقدان تئاتر هستند برگزار ميشود.
وي در عين حال خاطرنشان كرد: تصميمات اين جشنواره سرمشق و الگوي ديگر جشنوارههاي كشور نيست چون هريك از آنها سياستگذاريها و اهداف خاص خود را دارند و الگوي جشنوارهي فجر تنها براي جشنوارهي استاني و منطقهاي قابل استفاده است.
به گزارش ايسنا، در بخش ديگري از اين نشست حسين سليمي از مديران پيشين مركز هنرهاي نمايشي با تاكيد بر ضرورت اجراي تئاتر در هرجامعهاي متذكر شد: فعاليت در حوزهي هنر، گرچه هنوز مشكلات اساسي دارد اما نسبت به گذشته تفاوتهاي بسياري كرده است و اين تغييرات شامل تئاتر هم ميشود بهگونهاي كه امروزه تئاتر هنري است كه از سطح بالاي كشوري تا پايينترين سطوح مورد توجه قرار ميگيرد.
بهگفتهي او اصولا در مورد جشنواره با دوتفسير كاملا متفاوت روبهرو هستيم، گروهي از مديران و هنرمندان بهويژه هنرمندان شهرستاني جشنواره را تنها شريان حيات تئاتر ميدانند و معتقدند حيات و ممات خانوادهي بزرگ تئاتر ايران به جشنواره وابسته است. از سوي ديگر گروهي ديگر جشنوارهزدگي را مطرح ميكنند و در بيانيههاي مكرر خود به اين موضوع اشاره ميكنند كه بودجه برگزاري جشنواره صرف اموري مانند ساخت سالن شود.
سليمي با اشاره به لزوم بازتعريف جشنواره در هردورهي برگزاري آن متذكر شد: امروزه جريان تئاتر ما با جشنوارهي فجر و جشنوارههاي استاني پيوند خورده كه انتظارات متفاوتي از اين جشنوارهها وجود دارد. البته فراموش نكنيم جايگاه جشنواره در روند توليد و ارائه و برنامهريزي تئاتر كشور كاملا برتعريف تئاتر در كشورمان منطبق است.
او با يادآوري مخالفت تعدادي از افراد درمورد بينالملليشدن جشنوارهي فجر طي سالها گذشته ادامه داد: آن زمان توانستيم با اين دوستان مخالفت كنيم، چون تعريفي از تئاتر كشور وجود داشت و اقشار گوناگون همه براين نياز اجماع نظر پيدا كرده بودند. بنابراين با استفاده از مدل موفق سينما توانستيم در زمينهي تئاتر جريان توليد داخلي را با خارج از كشور پيوند بزنيم و اينگونه بود كه بينالمللي شدن جشنواره آنچنان نهادينه شد كه هيچ نيرويي توان مقابله با آن را نداشت.
به اعتقاد سليمي رقابت، شناسايي استعدادها و پيوند با جريان دائمي توليد تئاتر در كشور از جمله ملزومات جشنوارهي تئاتر فجر است و دراين نگاه اگر جشنواره درخدمت نهادينهسازي و شكوفاسازي تئاتر باشد، پديدهي بسيار مباركي است كه ميتواند كمكرسان باشد.
اما حسين مسافرآستانه با ابراز مخالفت با رقابتيبودن جشنواره توضيح داد: راهاندازي جشنواره در شهرستانها كار بسيار ارزشمندي بود، چون اصل برقراري ارتباط ميان تئاتر و مردم در شهرستانها از مجراي جشنواره اتفاق ميافتد و همچنان در شهرستانها با معضل اجراي عمومي روبهرو هستيم چون برنامهي تئاتر آنجا براي جشنواره تنظيم شده است. اما هركشوري جشنوارهاي دارد كه بهصورت غيررقابتي انجام ميشود و معمولا معتبرترين جشنوارههاي جهان رقابتي نيستند. ما نيز بايد ببينيم ارزيابيمان از اين رقابت چيست چون در جشنوارهي رقابتي تعداد انگشتشماري را گزينش ميكنيم و داوري همواره محل اشكال بوده و هست بنابراين بهتر ديديم، آنچه را كه از اساس مشكل دارد به جشنوارهي تئاتر فجر به عنوان حرفهايترين جشنوارهي تئاتر ايران وارد نكنيم.
او يكي از بزرگترين مشكلات جشنوارهي تئاتر فجر را نبود ثبات مديريتي دانست و عنوان كرد: جشنوارههاي معتبر جهان تا سالها توسط يك دبير برگزار ميشود تا آن فرد بتواند مسيري را كه آغاز كرده به سرانجام برساند. اما در جشنوارهي ما هميشه بايد از اول برنامهريزيها را شروع كنيم كه حركت روبهرشد تئاتر را كُند ميكند.
به گزارش ايسنا، در بخش ديگري از اين نشست حسين سليمي، متولي بودن دولت در تئاتر را يكي از بزرگترين مشكلات آن دانست و عنوان كرد: وقتي دولت متولي ميخواهد، بخشي از اختيارات خود را به هنرمندان واگذار كند خود جامعهي تئاتري مقاومت ميكند. متاسفانه در حوزهي تئاتر امپراطور داريم كه اگر بخواهند اختياراتشان را واگذار كنند به بيعُرضگي متهم ميشوند تا وقتي كه مركز هنرهاي نمايشي به اداره كل تبديل شده است و انجمن نمايش رو به اضمحلال است وضعيت تئاتر ما همين است و اين روندها با مشكل رو به رو هستند. بنابراين اگر خواهان تغيير ساختاري در جشنوارهي فجر يا ديگر مجراها هستيم بايد اين مسايل را تغيير دهيم.
سليمي يكي ديگر از مشكلات حوزهي تئاتر را عدم ثبات گروههاي تئاتري دانست و توضيح داد: متاسفانه در دورهي مديريت خود موفق نشدم كه گروههاي نمايشي را مستقر كنم. اما اگر ميتوانستيم وجود گروههاي تئاتر را نهتنها در حوزههاي دولتي بلكه در شبكههاي نيمهدولتي هم معنا كنيم جشنوارهي تئاتر فجر معنادارتر برگزار ميشد.
در بخش ديگري از اين نشست محمدامير ياراحمدي، رييس كانون نمايشنامهنويسان خانه تئاتر با اشاره به مشكلات صنف نمايشنامهنويسان درصورت راهنيافتن به جشنوارهي فجر توضيح داد: وقتي متن يك نويسنده از شركت در جشنواره باز ميماند در واقع معيشت آن نويسنده با مشكل روبهرو ميشود، چرا كه اثر او در طول سال امكان اجراي عمومي پيدا نميكند. بنابراين حضور در جشنواره صرفنظر از ديگر اهداف خود براي نمايشنامهنويسان به مثابه يك فرصت شغلي است و كسي نبايد آنان را از اين فرصت محروم كند.
او با توضيح تفاوت جشنوارهي تئاتر فجر با ديگر فستيوالهاي حرفهاي جهان ادامه داد: فستيوال به معناي محلي براي عرضهي توليدات هنري است كه هنرمندان گوناگون با دراختيار داشتن ابزار و امكانات لازم و در فرصت لازم به توليد آن پرداختهاند و آثار خود را در فستيوال ارائه ميكنند تا فرصتهاي جديدي براي آن آثار بهوجود بيايد. اما در كشور ما نويسندگان براي حضور در جشنواره و براي عرضه آثارشان نيازمند دريافت مجوز هستند و در صورتي كه اين مجوز به آنان ارائه نشود از جريان عرضه آثارشان باز ميمانند و معاش آنها با مشكل روبهرو ميشود. بنابراين نميتوان گفت كه جشنوارهي تئاتر فجر به معناي يك فستيوال حرفهاي در ايران برگزار ميشود.
حسين سليمي نيز با تاييد سخنان او برضرورت تعريف راهكاري براي حل اين معضل تاكيد كرد.
اين نشست برخلاف اعلام قبلي مبنيبر حضور مديركل هنرهاي نمايشي در غيبت حسين پارسايي برگزار شد. با اينكه ايوب آقاخاني مسوول برگزاري جلسه از حاضران درخواست كرد پرسشهاي خود را بهصورت كتبي و درراستاي برگزاري جشنوارهي فجر ارائه دهند بسياري از شركتكنندگان سوالات خود را به شكل شفاهي و بدون درنظر گرفتن تعريف جلسه مطرح ميكردند.
به گزارش ايسنا، در اين جلسهي بيانيهي انجمن كارگردانان و نمايشنامهنويسان خانه تئاتر دربارهي جشنوارهي تئاتر بدين شرح قرائت شد: «انجمن كارگردانان و نمايشنامهنويسان خانه تئاتر باتوجه به تكرار اعتراضها و خواستههاي اعضاي خود در طي چند دوره گذشته جشنواره بينالمللي تئاترفجر و با عنايت به سازوكار فعاليتهاي فرهنگي كشور و با نظر به تاثير فرآيند حركتهاي موثر درگسترش و پرورش فرهنگ جامعه، شكل كنوني برگزاري جشنواره نامبرده را بهعنوان حرفهاي ترين، مهمترين و جريان سازترين برنامه تئاتري كشور، شايسته نقد دانسته، اعتقاد دارد لازم است در سياستگذاري كلان آن و روش برگزاري و سامانبخشياش در دفاع از حقوق صنفي هنرمندان تئاتر بازنگري شود تا اينگونه، توسعه تئاتر بهعنوان يك پديده فراگير و فرهنگساز مدنظر باشد نه برنامههايي صوري كه در نهايت تنها از آن آماري خوشايند آمارخواهان و رقمپرستان باقي ميماند. انجمن كارگردانان و نمايشنامهنويسان خانه تئاتر براي ارائه راهكار و مذاكره و مشاوره با مديران و سياستگذاران فرهنگي كشور و همچنين طراحان جشنواره بينالمللي تئاتر فجر اعلام آمادگي كرده، با ايمان به اينكه تمام افراد موثر دراين فرآيند با نگاهي مثبت و انديشههايي نيك، قدم پيش گذاشتهاند و كمر همت بستهاند، اميدواريم اين تعامل به فرجام و نتيجهي نيكوتري در توجه به اشتغال هنرمندان، توسعه تئاتر و گسترش فرهنگ برسد.»
به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، حسين مسافرآستانه كه عصر روز گذشته ـ شنبه 11 آبانماه ـ در دومين نشست تخصصي شب كارگردان با موضوع آسيبشناسي جشنواره تئاتر فجر درخانهي هنرمندان ايران سخن ميگفت با اعلام اين مطلب ادامه داد: بايد امكانات تئاتر را در نظر بگيريم و ببينيم براي انجام اموري همچون بازخواني چه تعداد متخصص داريم، ضمن اينكه فراموش نكنيم 90درصد متخصصان، متقاضي شركت در جشنواره هستند، بنابراين هر تركيبي كه انتخاب شود از سوي تعدادي از شركتكنندگان مورد پذيرش نيست.
مسافر ادامه داد: وقتي ميپذيريم كه 30 نمايش را انتخاب كنيم، طبيعي است كه بايد تعداد بسياري را كنار بگذاريم و اگر اعضاي شوراي بازخواني مورد تاييد نيستند، چرا پذيرفتهشدگان نسبت به اين تركيب اعتراض نميكنند!
او در ادامه با ابراز تاسف از كمبود امكانات تئاتر متذكر شد: هرساله خيل گستردهي فارغالتحصيلان به جامعه تئاتري اضافه ميشوند، اما در برابر آن هيچ امكاناتي به تئاتر اضافه نميشود، بنابراين شرايط ما مدام دشوارتر ميشود.
مسافر سپس دربارهي جداكردن بخش حرفهاي جشنواره از بخش غيرحرفهاي آن توضيح داد: جداكردن اين دو از يكديگر بحثي بسيار ريشهاي است و موانع بسياري دارد كه تا وقتي بيرون از گود هستيم، متوجه آن نميشويم همچنان كه نميتوان سالنها را به حرفهاي و غيرحرفهاي تقسيم كرد.
به اعتقاد او، اساسا اگر تئاتر بعد از انقلاب دوام پيدا كرد بهخاطر برگزاري جشنواره فجر است كه موجهترين رويداد براي حفظ تئاتر است.
او كه سهسال پيش نيز دبيري بيستوسومين جشنوارهي بينالمللي تئاتر فجر را برعهده داشت يادآوري كرد: آن زمان اعلام كردم كه شيوهي برگزاري جشنواره را قبول ندارم و شعار دادم كه جشنوارهي بيستوسوم بايد برايند تئاتر در طول سال باشد، اما بسياري از دوستان هنرمند با اين سخن مخالفت كردند. بنابراين طبيعي است كه همواره شيوهي برگزاري جشنواره مورد پذيرش عدهاي از دوستان نباشد.
حسين مسافر دربارهي سياستگذاريهاي برگزاري جشنواره نيز توضيح داد: اين سياستگذاريها بهصورت بينابين انتخاب ميشود، بخشي به سليقه دبير جشنواره بر ميگردد و بخشي ديگر به سياستهاي كلي وزارت ارشاد كه از مجراي معاونت هنري و ادارهي كل هنرهاي نمايشي قابل اجراست. بنابراين كار فرهنگي درهيچ دورهاي فرمولبردار نيست و حتما نظر مديران و كارشناسان در آن دخيل است.
اين كارگردان تئاتر دربارهي اهداف برگزاري جشنوارهي فجر توضيح داد: جشنوارهي فجر بزرگترين رويداد تئاتر كشور است كه همهي بضاعت تئاتر ما در آن ارائه ميشود و آيينهي تمام نماي تئاتر ايران در مقابل ديدگان جهانيان است، چرا كه اين جشنواره با حضور ميهماناني از ديگر كشورها كه تركيبي از مديران و منتقدان تئاتر هستند برگزار ميشود.
وي در عين حال خاطرنشان كرد: تصميمات اين جشنواره سرمشق و الگوي ديگر جشنوارههاي كشور نيست چون هريك از آنها سياستگذاريها و اهداف خاص خود را دارند و الگوي جشنوارهي فجر تنها براي جشنوارهي استاني و منطقهاي قابل استفاده است.
به گزارش ايسنا، در بخش ديگري از اين نشست حسين سليمي از مديران پيشين مركز هنرهاي نمايشي با تاكيد بر ضرورت اجراي تئاتر در هرجامعهاي متذكر شد: فعاليت در حوزهي هنر، گرچه هنوز مشكلات اساسي دارد اما نسبت به گذشته تفاوتهاي بسياري كرده است و اين تغييرات شامل تئاتر هم ميشود بهگونهاي كه امروزه تئاتر هنري است كه از سطح بالاي كشوري تا پايينترين سطوح مورد توجه قرار ميگيرد.
بهگفتهي او اصولا در مورد جشنواره با دوتفسير كاملا متفاوت روبهرو هستيم، گروهي از مديران و هنرمندان بهويژه هنرمندان شهرستاني جشنواره را تنها شريان حيات تئاتر ميدانند و معتقدند حيات و ممات خانوادهي بزرگ تئاتر ايران به جشنواره وابسته است. از سوي ديگر گروهي ديگر جشنوارهزدگي را مطرح ميكنند و در بيانيههاي مكرر خود به اين موضوع اشاره ميكنند كه بودجه برگزاري جشنواره صرف اموري مانند ساخت سالن شود.
سليمي با اشاره به لزوم بازتعريف جشنواره در هردورهي برگزاري آن متذكر شد: امروزه جريان تئاتر ما با جشنوارهي فجر و جشنوارههاي استاني پيوند خورده كه انتظارات متفاوتي از اين جشنوارهها وجود دارد. البته فراموش نكنيم جايگاه جشنواره در روند توليد و ارائه و برنامهريزي تئاتر كشور كاملا برتعريف تئاتر در كشورمان منطبق است.
او با يادآوري مخالفت تعدادي از افراد درمورد بينالملليشدن جشنوارهي فجر طي سالها گذشته ادامه داد: آن زمان توانستيم با اين دوستان مخالفت كنيم، چون تعريفي از تئاتر كشور وجود داشت و اقشار گوناگون همه براين نياز اجماع نظر پيدا كرده بودند. بنابراين با استفاده از مدل موفق سينما توانستيم در زمينهي تئاتر جريان توليد داخلي را با خارج از كشور پيوند بزنيم و اينگونه بود كه بينالمللي شدن جشنواره آنچنان نهادينه شد كه هيچ نيرويي توان مقابله با آن را نداشت.
به اعتقاد سليمي رقابت، شناسايي استعدادها و پيوند با جريان دائمي توليد تئاتر در كشور از جمله ملزومات جشنوارهي تئاتر فجر است و دراين نگاه اگر جشنواره درخدمت نهادينهسازي و شكوفاسازي تئاتر باشد، پديدهي بسيار مباركي است كه ميتواند كمكرسان باشد.
اما حسين مسافرآستانه با ابراز مخالفت با رقابتيبودن جشنواره توضيح داد: راهاندازي جشنواره در شهرستانها كار بسيار ارزشمندي بود، چون اصل برقراري ارتباط ميان تئاتر و مردم در شهرستانها از مجراي جشنواره اتفاق ميافتد و همچنان در شهرستانها با معضل اجراي عمومي روبهرو هستيم چون برنامهي تئاتر آنجا براي جشنواره تنظيم شده است. اما هركشوري جشنوارهاي دارد كه بهصورت غيررقابتي انجام ميشود و معمولا معتبرترين جشنوارههاي جهان رقابتي نيستند. ما نيز بايد ببينيم ارزيابيمان از اين رقابت چيست چون در جشنوارهي رقابتي تعداد انگشتشماري را گزينش ميكنيم و داوري همواره محل اشكال بوده و هست بنابراين بهتر ديديم، آنچه را كه از اساس مشكل دارد به جشنوارهي تئاتر فجر به عنوان حرفهايترين جشنوارهي تئاتر ايران وارد نكنيم.
او يكي از بزرگترين مشكلات جشنوارهي تئاتر فجر را نبود ثبات مديريتي دانست و عنوان كرد: جشنوارههاي معتبر جهان تا سالها توسط يك دبير برگزار ميشود تا آن فرد بتواند مسيري را كه آغاز كرده به سرانجام برساند. اما در جشنوارهي ما هميشه بايد از اول برنامهريزيها را شروع كنيم كه حركت روبهرشد تئاتر را كُند ميكند.
به گزارش ايسنا، در بخش ديگري از اين نشست حسين سليمي، متولي بودن دولت در تئاتر را يكي از بزرگترين مشكلات آن دانست و عنوان كرد: وقتي دولت متولي ميخواهد، بخشي از اختيارات خود را به هنرمندان واگذار كند خود جامعهي تئاتري مقاومت ميكند. متاسفانه در حوزهي تئاتر امپراطور داريم كه اگر بخواهند اختياراتشان را واگذار كنند به بيعُرضگي متهم ميشوند تا وقتي كه مركز هنرهاي نمايشي به اداره كل تبديل شده است و انجمن نمايش رو به اضمحلال است وضعيت تئاتر ما همين است و اين روندها با مشكل رو به رو هستند. بنابراين اگر خواهان تغيير ساختاري در جشنوارهي فجر يا ديگر مجراها هستيم بايد اين مسايل را تغيير دهيم.
سليمي يكي ديگر از مشكلات حوزهي تئاتر را عدم ثبات گروههاي تئاتري دانست و توضيح داد: متاسفانه در دورهي مديريت خود موفق نشدم كه گروههاي نمايشي را مستقر كنم. اما اگر ميتوانستيم وجود گروههاي تئاتر را نهتنها در حوزههاي دولتي بلكه در شبكههاي نيمهدولتي هم معنا كنيم جشنوارهي تئاتر فجر معنادارتر برگزار ميشد.
در بخش ديگري از اين نشست محمدامير ياراحمدي، رييس كانون نمايشنامهنويسان خانه تئاتر با اشاره به مشكلات صنف نمايشنامهنويسان درصورت راهنيافتن به جشنوارهي فجر توضيح داد: وقتي متن يك نويسنده از شركت در جشنواره باز ميماند در واقع معيشت آن نويسنده با مشكل روبهرو ميشود، چرا كه اثر او در طول سال امكان اجراي عمومي پيدا نميكند. بنابراين حضور در جشنواره صرفنظر از ديگر اهداف خود براي نمايشنامهنويسان به مثابه يك فرصت شغلي است و كسي نبايد آنان را از اين فرصت محروم كند.
او با توضيح تفاوت جشنوارهي تئاتر فجر با ديگر فستيوالهاي حرفهاي جهان ادامه داد: فستيوال به معناي محلي براي عرضهي توليدات هنري است كه هنرمندان گوناگون با دراختيار داشتن ابزار و امكانات لازم و در فرصت لازم به توليد آن پرداختهاند و آثار خود را در فستيوال ارائه ميكنند تا فرصتهاي جديدي براي آن آثار بهوجود بيايد. اما در كشور ما نويسندگان براي حضور در جشنواره و براي عرضه آثارشان نيازمند دريافت مجوز هستند و در صورتي كه اين مجوز به آنان ارائه نشود از جريان عرضه آثارشان باز ميمانند و معاش آنها با مشكل روبهرو ميشود. بنابراين نميتوان گفت كه جشنوارهي تئاتر فجر به معناي يك فستيوال حرفهاي در ايران برگزار ميشود.
حسين سليمي نيز با تاييد سخنان او برضرورت تعريف راهكاري براي حل اين معضل تاكيد كرد.
اين نشست برخلاف اعلام قبلي مبنيبر حضور مديركل هنرهاي نمايشي در غيبت حسين پارسايي برگزار شد. با اينكه ايوب آقاخاني مسوول برگزاري جلسه از حاضران درخواست كرد پرسشهاي خود را بهصورت كتبي و درراستاي برگزاري جشنوارهي فجر ارائه دهند بسياري از شركتكنندگان سوالات خود را به شكل شفاهي و بدون درنظر گرفتن تعريف جلسه مطرح ميكردند.
به گزارش ايسنا، در اين جلسهي بيانيهي انجمن كارگردانان و نمايشنامهنويسان خانه تئاتر دربارهي جشنوارهي تئاتر بدين شرح قرائت شد: «انجمن كارگردانان و نمايشنامهنويسان خانه تئاتر باتوجه به تكرار اعتراضها و خواستههاي اعضاي خود در طي چند دوره گذشته جشنواره بينالمللي تئاترفجر و با عنايت به سازوكار فعاليتهاي فرهنگي كشور و با نظر به تاثير فرآيند حركتهاي موثر درگسترش و پرورش فرهنگ جامعه، شكل كنوني برگزاري جشنواره نامبرده را بهعنوان حرفهاي ترين، مهمترين و جريان سازترين برنامه تئاتري كشور، شايسته نقد دانسته، اعتقاد دارد لازم است در سياستگذاري كلان آن و روش برگزاري و سامانبخشياش در دفاع از حقوق صنفي هنرمندان تئاتر بازنگري شود تا اينگونه، توسعه تئاتر بهعنوان يك پديده فراگير و فرهنگساز مدنظر باشد نه برنامههايي صوري كه در نهايت تنها از آن آماري خوشايند آمارخواهان و رقمپرستان باقي ميماند. انجمن كارگردانان و نمايشنامهنويسان خانه تئاتر براي ارائه راهكار و مذاكره و مشاوره با مديران و سياستگذاران فرهنگي كشور و همچنين طراحان جشنواره بينالمللي تئاتر فجر اعلام آمادگي كرده، با ايمان به اينكه تمام افراد موثر دراين فرآيند با نگاهي مثبت و انديشههايي نيك، قدم پيش گذاشتهاند و كمر همت بستهاند، اميدواريم اين تعامل به فرجام و نتيجهي نيكوتري در توجه به اشتغال هنرمندان، توسعه تئاتر و گسترش فرهنگ برسد.»