آبجی
22nd March 2010, 11:14 PM
در سال 1937 در «ساكرامانتو»ي كاليفرنيا به دنيا آمد. از آنجا كه در آن دوران علم پزشكي به پيشرفتهاي فعلي دست نيافته بودو خانوادهها نيز همانند حال به سلامتي فرزندان خود توجه نميكردند، هيچكس متوجه نشد كه «Charles» با بيمارياي مواجه است كه در اثر آن توانايي تشخيص كامل حروف و كلمات را ندارد، از اين رو ضعف او را در خواندن و نوشتن به علل مختلفي چون عدم علاقه به درس(!) و يا تنبلي نسبت ميدادند! از همين رو به دليل اين مشكل، «Charles» بيشتر به كتابهاي تصويري روي ميآورد و سعي ميكرد از طريق تصاوير مفاهيم را بهتر درك كند.
اما «Charles» نگذاشت كه اين مشكل به سادگي بر او غلبه كند، ناتوانياش حتي در دوران نوجواني سبب نشد كه او لحظهاي از رسيدن به اهدافش باز بماند. از آنجا كه علاقه فراواني به كار كردن داشت، بدون توجه به مشكل بينايياش مشغول به كار شد. اولين شغل او در اين دوران، بستهبندي مغز گردو و فروش آن بود، سپس مرغ و تخممرغ را نيز به كارش اضافه كرد و آنها را به فروش ميرساند. از همان دوران ابتدايي زندگانياش آموخته بود كه براي داشتن يك كسب و كار موفق به دو عامل نيازمند است: اول داشتن ايده مناسب ودوم پشتكار كه همين دو عامل همواره سبب موفقيتهاي او در سنين بالاتر گرديد.
به دليل علاقه و پشتكار فراوان، او در تحصيل توانست دوران دبيرستان را با كسب بالاترين نمرات در دو درس رياضي و علوم به اتمام رساند و وارد دانشگاه «Stan Ford» گردد. در همان سال اول دانشگاه در دو درس انگليسي و فرانسه نمرات بسيار پاييني كسب كرد اما به كمك دوستان هم اتاقياش توانست مهارت خود را در اين دو درس افزايش دهد و نمرات قبولي به دست آورد. اگر چه خواندن و نوشتن براي او از عذابآورترين كارها به شمار ميرفت، اما هرگز نگذاشت كه اين مشكل خللي در درسهايش وارد سازد. چندي گذشت و او دريافت كه گرايش ويژهاي به اقتصاد و بازرگاني دارد كه اين امر سبب شد تا با تلاش فراوان در سال 1959 ليسانس خود را در رشته اقتصادي بگيرد و بلافاصله در همين زمينه ادامه تحصيل داد و در سال 1961 مدرك MBA خود را از دانشكده بازرگاني «Stan Ford» گرفت.
در سال 1963، «Charles» به همراه دو تن از دوستانش جريده «Investment indicator» را راهاندازي كردند كه در آن به مشاوره اقتصادي عموم ميپرداختند و در اين امر چنان محبوبيتي به دست آوردند كه در عرض دو سال بيش از سه هزار نفر از خوانندگان، مشترك دائمي آنها شدند. در اوايل دهه 1970 او ديگر خود رسماً وارد عرصه عمل شد و با 100 هزار دلاري كه از عمويش قرض كرده بود، يك بنگاه بزرگ معاملات تجاري در «سانفرانسيسكو» بنا كرد. از همين زمان بود كه تئوري مشهور او بر سر زبانها افتاد و شهرت فراواني برايش به ارمغان آورد. او عقيده داشت كه سرمايههاي خفته در جامعه همگي بايد به كار گرفته شوند. به باور او تك تك مردم در خانه و يا حسابهاي بانكشان سرمايهاي دارند كه اگر همه آنها را كنار هم قرار دهيم، پروژههاي بسيار بزرگي به سرانجام خواهند رسيد.
«Schwab» اولين كسي بود كه خواستار ورود تكتك مردم به عرصه سهامداري شركتها و كارخانهها شده بود. كارآمدي نظريه او به حدي بودكه سه سال بعد يعني در سال 1974 كمپاني «Charles Schwab & Co» به بزرگترين شركت انجام معاملات تجاري در سراسر كشور تبديل گشت.
در سال 1977 او اولين شعبه كمپانياش را در «Seattle» زد و از آن پس اقدام به برگزاري سمينارهاي آموزشي براي مشتريانش در زمينه سهام و تجارت نمود. او كه تا پيش از اين به عوان اولين مدير بزرگ شركتهاي معاملاتي شناخته شده بود، حال با ورود به عرصه الكترونيك گام نخست ديگري برداشت. در سال 1979 او طرح تجارت الكترونيك را پيشنهاد كرد و خودش به عنوان اولين سرمايهگذار اين طرح قدم به عرصه گذاشت، در چارچوب برنامه «Beta» تمامي معاملات تجاري را به صورت خودكار و از فواصل دور ميسر ساخت و موفقيت عظيمي را از آن خود و شركتش نمود. با اين اقدام او نشان داد كه تكنولوژي ميتواند عامل مهمي در توسعه پيشرفت باشد.
در سال 1983 كمپاني «Schwab» كه حال نزديك به نيم ميليون مشتري داشت، توسط بانك «America» به مبلغ 57 ميليون دلار خريداري شد. در سال 1984 سه برنامه ديگر براي فروش اينترنتي و هموارتر شدن مسير الكترونيكي تجارت طراحي شد و درست زماني كه يك ميليونمين مشتري براي عضويت در كمپاني ثبت نام كرد، فردي كه از دوران كودكي تا به حال با خواندن و نوشتن مشكلات عديدهاي داشت، توانست اولين كتاب خود را با نام «چطور سهام خود را به فروش رسانيد» نوشت و راهي بازار كرد.
در سال 1987 كمپاني «Schwab» مجدداً از بانك به مبلغ 280 ميليون دلار خريداري شد. يكسال بعد كارشناسان ارزش شركت را با حجم بالاي معاملاتش، يك ميليارد دلار تخمين زدند و در سال 1992 به دليل همين حجم بسيار بالاي سرمايهريزي، «Schwab» طرح جديد سرمايهگذاري «On-line» از طريق تلفن را پايهريزي كرد كه در اين نوع سرمايهگذاري هيچ هزينهاي بابت انجام معامله اخذ نميشد. در همين سال تعداد سرمايهگذاران آن به دو ميليون نفر رسيد.
سال 1994 سال ويژهاي براي كمپاني «Schwab» به حساب ميآمد چرا كه در اين سال ارزش آن به بيش از 100 ميليارد دلار رسيده بود كه نشان از رشد 47 درصدي در عرض يكسال داشت. در سال 1995 «Schwab» به شبكه جهاني «WWW» پيوست. در سال 1997 مجله «Forbes»، «Schwab» را سلطان دلالان «On-line» ناميد و در همين سال شركت شعبههاي ديگر خود را در سراسر جهان همچون اروپا، هنگكنگ و جزاير كيمن گسترش داد.
در سال 1998 كتاب دوم «Schwab» با عنوان «راهنماييهاي Schwab براي داشتن استقلال مالي» منتشر شد كه همانند كتاب اول از فروش بسيار بالايي برخوردار گرديد. در سال 1999 او تبليغات خود را به تلويزيون كشاند و در آغاز هزاره سوم، شعبه جديد خود را در استراليا افتتاح نمود. سال 2000 همراه بود با افتتاح پروژه سرمايهگذاري زنان كه در آن «Schwab» به راهنمايي خانمها براي شركت در سرمايهگذاريهاي تجاري ميپرداخت و پس از آن به سراغ كودكان و نوجوانان رفت تا به آنها از همين سنين آموزشهاي لازم را ارايه كند.
در ژانويه سال 2001 مجله «Business Week»، «Charles Schwab» را مدير موفق سال معرفي كرد و در سال 2002 سومين كتاب او تحت عنوان «شما 50 سال داريد، حالا بايد چكار كرد؟» منتشر و راهي بازار شد. در حال حاضر كمپاني «Schwab» با بيش از هشت ميليون سرمايهگذار از سراسر جهان، سرمايهاي بيش از 800 ميليارد دلار در اختيار دارد.
اما «Charles» نگذاشت كه اين مشكل به سادگي بر او غلبه كند، ناتوانياش حتي در دوران نوجواني سبب نشد كه او لحظهاي از رسيدن به اهدافش باز بماند. از آنجا كه علاقه فراواني به كار كردن داشت، بدون توجه به مشكل بينايياش مشغول به كار شد. اولين شغل او در اين دوران، بستهبندي مغز گردو و فروش آن بود، سپس مرغ و تخممرغ را نيز به كارش اضافه كرد و آنها را به فروش ميرساند. از همان دوران ابتدايي زندگانياش آموخته بود كه براي داشتن يك كسب و كار موفق به دو عامل نيازمند است: اول داشتن ايده مناسب ودوم پشتكار كه همين دو عامل همواره سبب موفقيتهاي او در سنين بالاتر گرديد.
به دليل علاقه و پشتكار فراوان، او در تحصيل توانست دوران دبيرستان را با كسب بالاترين نمرات در دو درس رياضي و علوم به اتمام رساند و وارد دانشگاه «Stan Ford» گردد. در همان سال اول دانشگاه در دو درس انگليسي و فرانسه نمرات بسيار پاييني كسب كرد اما به كمك دوستان هم اتاقياش توانست مهارت خود را در اين دو درس افزايش دهد و نمرات قبولي به دست آورد. اگر چه خواندن و نوشتن براي او از عذابآورترين كارها به شمار ميرفت، اما هرگز نگذاشت كه اين مشكل خللي در درسهايش وارد سازد. چندي گذشت و او دريافت كه گرايش ويژهاي به اقتصاد و بازرگاني دارد كه اين امر سبب شد تا با تلاش فراوان در سال 1959 ليسانس خود را در رشته اقتصادي بگيرد و بلافاصله در همين زمينه ادامه تحصيل داد و در سال 1961 مدرك MBA خود را از دانشكده بازرگاني «Stan Ford» گرفت.
در سال 1963، «Charles» به همراه دو تن از دوستانش جريده «Investment indicator» را راهاندازي كردند كه در آن به مشاوره اقتصادي عموم ميپرداختند و در اين امر چنان محبوبيتي به دست آوردند كه در عرض دو سال بيش از سه هزار نفر از خوانندگان، مشترك دائمي آنها شدند. در اوايل دهه 1970 او ديگر خود رسماً وارد عرصه عمل شد و با 100 هزار دلاري كه از عمويش قرض كرده بود، يك بنگاه بزرگ معاملات تجاري در «سانفرانسيسكو» بنا كرد. از همين زمان بود كه تئوري مشهور او بر سر زبانها افتاد و شهرت فراواني برايش به ارمغان آورد. او عقيده داشت كه سرمايههاي خفته در جامعه همگي بايد به كار گرفته شوند. به باور او تك تك مردم در خانه و يا حسابهاي بانكشان سرمايهاي دارند كه اگر همه آنها را كنار هم قرار دهيم، پروژههاي بسيار بزرگي به سرانجام خواهند رسيد.
«Schwab» اولين كسي بود كه خواستار ورود تكتك مردم به عرصه سهامداري شركتها و كارخانهها شده بود. كارآمدي نظريه او به حدي بودكه سه سال بعد يعني در سال 1974 كمپاني «Charles Schwab & Co» به بزرگترين شركت انجام معاملات تجاري در سراسر كشور تبديل گشت.
در سال 1977 او اولين شعبه كمپانياش را در «Seattle» زد و از آن پس اقدام به برگزاري سمينارهاي آموزشي براي مشتريانش در زمينه سهام و تجارت نمود. او كه تا پيش از اين به عوان اولين مدير بزرگ شركتهاي معاملاتي شناخته شده بود، حال با ورود به عرصه الكترونيك گام نخست ديگري برداشت. در سال 1979 او طرح تجارت الكترونيك را پيشنهاد كرد و خودش به عنوان اولين سرمايهگذار اين طرح قدم به عرصه گذاشت، در چارچوب برنامه «Beta» تمامي معاملات تجاري را به صورت خودكار و از فواصل دور ميسر ساخت و موفقيت عظيمي را از آن خود و شركتش نمود. با اين اقدام او نشان داد كه تكنولوژي ميتواند عامل مهمي در توسعه پيشرفت باشد.
در سال 1983 كمپاني «Schwab» كه حال نزديك به نيم ميليون مشتري داشت، توسط بانك «America» به مبلغ 57 ميليون دلار خريداري شد. در سال 1984 سه برنامه ديگر براي فروش اينترنتي و هموارتر شدن مسير الكترونيكي تجارت طراحي شد و درست زماني كه يك ميليونمين مشتري براي عضويت در كمپاني ثبت نام كرد، فردي كه از دوران كودكي تا به حال با خواندن و نوشتن مشكلات عديدهاي داشت، توانست اولين كتاب خود را با نام «چطور سهام خود را به فروش رسانيد» نوشت و راهي بازار كرد.
در سال 1987 كمپاني «Schwab» مجدداً از بانك به مبلغ 280 ميليون دلار خريداري شد. يكسال بعد كارشناسان ارزش شركت را با حجم بالاي معاملاتش، يك ميليارد دلار تخمين زدند و در سال 1992 به دليل همين حجم بسيار بالاي سرمايهريزي، «Schwab» طرح جديد سرمايهگذاري «On-line» از طريق تلفن را پايهريزي كرد كه در اين نوع سرمايهگذاري هيچ هزينهاي بابت انجام معامله اخذ نميشد. در همين سال تعداد سرمايهگذاران آن به دو ميليون نفر رسيد.
سال 1994 سال ويژهاي براي كمپاني «Schwab» به حساب ميآمد چرا كه در اين سال ارزش آن به بيش از 100 ميليارد دلار رسيده بود كه نشان از رشد 47 درصدي در عرض يكسال داشت. در سال 1995 «Schwab» به شبكه جهاني «WWW» پيوست. در سال 1997 مجله «Forbes»، «Schwab» را سلطان دلالان «On-line» ناميد و در همين سال شركت شعبههاي ديگر خود را در سراسر جهان همچون اروپا، هنگكنگ و جزاير كيمن گسترش داد.
در سال 1998 كتاب دوم «Schwab» با عنوان «راهنماييهاي Schwab براي داشتن استقلال مالي» منتشر شد كه همانند كتاب اول از فروش بسيار بالايي برخوردار گرديد. در سال 1999 او تبليغات خود را به تلويزيون كشاند و در آغاز هزاره سوم، شعبه جديد خود را در استراليا افتتاح نمود. سال 2000 همراه بود با افتتاح پروژه سرمايهگذاري زنان كه در آن «Schwab» به راهنمايي خانمها براي شركت در سرمايهگذاريهاي تجاري ميپرداخت و پس از آن به سراغ كودكان و نوجوانان رفت تا به آنها از همين سنين آموزشهاي لازم را ارايه كند.
در ژانويه سال 2001 مجله «Business Week»، «Charles Schwab» را مدير موفق سال معرفي كرد و در سال 2002 سومين كتاب او تحت عنوان «شما 50 سال داريد، حالا بايد چكار كرد؟» منتشر و راهي بازار شد. در حال حاضر كمپاني «Schwab» با بيش از هشت ميليون سرمايهگذار از سراسر جهان، سرمايهاي بيش از 800 ميليارد دلار در اختيار دارد.