*مینا*
22nd March 2010, 10:28 PM
http://www.aftab.ir/articles/religion/religion/images/2f0a9525c72b1ae76c5a0cd94fc8a47c.jpg لابد این بیت مولانا را شنیدهاید که: «شیر را بچه همی ماند به او / تو چه میمانی به پیغمبر؟ بگو!»؛ در آستانه زادروز پیامبر بزرگوارمان که خداوند در قرآن دربارهاش فرموده است: «تو صاحب خلق و خویی عظیم هستی» و خود بزرگوارش هم به ما یادآوری کرده است که: «من برانگیخته شدم تا کرامتهای اخلاقی را تکمیل کنم»؛ دکتر حسن علمالهدایی، جامعهشناس، به ما توصیه میکند که این سوال را از خودمان بپرسیم که واقعا خلق و خوی ما چهقدر به خلق و خوی آن بزرگوار شباهت دارد؟....
▪ آقای دکتر! اگر موافق باشید در آستانه روز اخلاق و مهرورزی، بحثمان را از اخلاق درجامعه خودمان شروع کنیم. از منظر جامعهشناسی، شما حال و روز اخلاق را در جامعه امروزی ما چگونه میبینید؟
ـ به نظر من، یکی از ضعفهایی که در جامعه امروز دیده میشود، ضعف در رفتار و عملکردهاست که موجب تضعیف ارتباطات بین افراد میشود. به همین دلیل اخلاقی کردن رفتار و عملکردها از جمله ضرورتها در جامعه ماست. یک جامعه هر چهقدر که توسعه علمی و پیشرفت تکنولوژی داشته باشد، تا زمانی که توسعه اخلاقی در آن شکل نگیرد، با مشکلات روبهروست و به تعالی نمیرسد.
▪ در رسالت پیامبران، مخصوصا پیامبر اسلام، بحث اخلاق چه جایگاهی داشته؟
ـ زمانی که یک کنکاش و بررسی کلی در زندگی و رفتار انبیا به خصوص پیامبر اکرم(ص) میکنیم، به سه عامل به عنوان اساس رسالت برمیخوریم. به طور کلی، هدف رسالت انبیا و همچنین کتب آسمانی، هدایت انسان است. با بررسی آیات قرآن به این نتیجه میرسیم که هدف قرآن هدایت انسان و جانشینی خداوند در زمین به وسیله انسانهاست. در حقیقت قرآن به دنبال تربیت یک انسان خدامحور است. اولین هدف رسالت انبیا نیز توحید است، یعنی قرار ندادن هیچ چیزی به جای خداوند. هدف دوم رسالت انبیا که خصوصا در زندگی و رفتار پیامبر اسلام(ص) متجلی بوده، عدالتخواهی و تحقق عدالت در جامعه است که در قرآن با تعبیر «قسط» آمده. یک روایت معروف در همین رابطه داریم که منسوب به پیامبر(ص) است: «یک مملکت ممکن است با کفر پایدار بماند اما با ظلم پایدار نمیماند.» سومین نکتهای که باید به آن اشاره کنم، همان موردی است که پیامبر اسلام(ص) در زندگی فردی و اجتماعی خود به آن بسیار تاکید میکردند: تعالی یا ارتقای اخلاق و به بیان امروزی، اخلاقی کردن افراد و جامعه. پیامبر اسلام(ص) در تمام سطوح فردی، خانوادگی، مدیریتی و اجتماعی به این نکته بسیار اهمیت میدادند. در سوره قلم در قرآن آمده است که: «ای پیامبر! ما تو را بر یک خلق و خوی عظیم و نیکو قرار دادیم تا نمونه و الگو باشی» و همینطور در آیات دیگر از قرآن میبینیم که پیامبر(ص) را به عنوان الگوی نیکو معرفی میکند. خود پیامبر(ص) نیز میفرمایند: «من برانگیخته شدم تا کرامتهای اخلاقی را تکمیل کنم.»
▪ چرا اخلاقی کردن افراد و جامعه برای پیامبر اینقدر بااهمیت بوده؟
ـ زندگی انسانها محصول چگونگی ارتباطات و رفتارهای افراد با یکدیگر است. اصولا این رفتارهای ماست که شکلدهنده شخصیت و نوع زندگی ماست. رشد و تعالی اخلاق و رفتارهای انسانها در محیط جامعه و خانواده رخ میدهد. اخلاق یک شخص بر اساس تعاملات بین فردی و اجتماعی است که شکل میگیرد و رشد میکند. از طرف دیگر، اخلاقی زیستن یک شاخص مهم برای سلامت افراد در جامعه امروز است که در بهداشت روانی انسانها هم نقش مهمی را ایفا میکند.
▪ یعنی میتوان گفت مهم ترین هدف پیامبر، همین مساله اخلاق بوده؟
ـ به نظر من، بله! در حقیقت، از مهمترین اهداف رسالت پیامبر(ص) همین تعالی اخلاقیات و رشد و شکوفایی آن در بستر جامعه و ارتقای انسانها به سطحی است که لیاقت جانشینی خداوند در زمین را داشته باشند.
▪ گفتید اخلاقی زیستن یک شاخص مهم برای سلامت افراد در جامعه امروزی است. چگونه این اتفاق میافتد؟
ـ سلامت و همچنین آسیبها و ناهنجاریها اجتماعی در سایه پرورش و یا شکوفا نشدن همین اخلاقهای اجتماعی شکل میگیرد. امروزه در جامعه میبینیم به رغم اینکه ما در یک جامعه اسلامی زندگی میکنیم که الگوی آن اخلاق و رفتار پیامبر(ص) اسلام است، با ضعفها و کاستیهای فراوانی در این زمینه روبهرو هستیم و نیاز به کارهای جدی و فرهنگسازی در این خصوص داریم. تحقیقات نشان داده است علت اینکه ۹۰ درصد زوجین دچار پریشانی و مشکلات در زندگی زناشویی هستند، ناتوانایی آنها در برقراری ارتباطات و تعاملات مثبت است. متاسفانه در آمارهایی که از ارتباطات و رفتارهای درون خانوادهها داده میشود نسبت رفتارهای منفی به مثبت، پنج به یک است؛ یعنی در برابر هر پنج رفتار منفی، شاهد یک رفتار مثبت هستیم. با توجه به اینکه شخصیت افراد با آموزش شکل میگیرد و افراد با آموزشهای مختلف، چیزهای مختلفی میآموزند، میتوان مدعی شد که به دلیل آموزش ناصحیح است که افراد نمیتوانند رفتارهای درست از خود بروز دهند. متاسفانه رفتارهای غلط اجتماعی، اعم از رعایت نکردن حقوق دیگران، بیانصافی، تهمت زدن، بداخلاقیها و خشونت در تمام سطوح جامعه و خانوادههای مختلف، چه تحصیلکرده چه بیسواد، چه مذهبی و چه غیرمذهبی و چه غنی و چه فقیر دیده میشود.
▪ شکل جدید زندگی شهری هم در بروز این رفتار موثر بوده؟
ـ حتما!پیچیده شدن زندگی شهری، تنگ شدن حلقه تماسها، فناوریهای نوین ارتباطی مثل اینترنت، موبایل و ماهواره، بخش زیادی از زمان افراد را به خود اختصاص میدهد. فرهنگ شهرنشینی و آپارتماننشینی مسایل و مشکلات زیادی را برای افراد ایجاد کرده و در این شرایط بحرانی، توجه به سیره پیامبر اسلام(ص) میتواند به عنوان یک راهحل و نجات برای افراد جامعه به کار گرفته شود. در جوامع امروزی، بحث اخلاق و اخلاقیات زیاد مطرح میشود اما اکثر این مباحث، ریشههای مادیگرایانه دارد و در عمل ضعفهای آنها آشکار میشود؛ زیرا ریشه در توصیه و عدالتخواهی ندارد.امام علی (ع) در نهجالبلاغه تعبیر زیبایی از پیامبر(ص) دارند: «پیامبر مثل طبیبی است که برای درمان بیماران خود بسیار در گردش است، یعنی ایشان برای درمان گوشهای ناشنوا، زبانهای لال و چشمان نابینا از دریافت نور حق و استماع کلام خداوند، به دنبال بندگان میرود تا آنان را بیابد و درمان کند.» ایشان به حرف تمام افراد گوش میکردند و در تصمیمگیریها از افراد مختلف مشورت میگرفتند. قرآن هم میفرماید: «ما پیامبری را برای شما فرستادیم که نسبت به رنجها و دردها، ناآگاهی و فقر شما بسیار تحت فشار است و برای هدایت شما بسیار حریص است.» من فکر میکنم چکیده مهربانی و مهرورزی و اینکه یک انسان چگونه میتواند نسبت به بشریت و اطرافیان خود و نسبت به هدایت و تعالی دیگران پیشقدم باشد و برای ارتقای آنان اقدام کند، تواضع و فروتنی است که پیامبر با افراد، چنین برخوردی داشته و از ویژگیهای مهم اخلاقی ایشان، همین بوده است. پیامبر میفرمود: «تواضع و فروتنی باعث بزرگی افراد میشود» و همیشه میفرمودند که هیچ فردی را تحقیر نکنید چون افرادی که از نظر شما در جامعه خوار هستند شاید در نظر خداوند، انسانهای بزرگ و بلندمرتبهای باشند. یکی از ویژگیهای اخلاقی پیامبر(ص)، کلام ملایم و حکیمانه ایشان است. ایشان حتی نسبت به کودکان نیز مهربان بودند و بسیار مهربان با آنها رفتار میکردند.
▪ فکر میکنید بزرگترین مشکل اخلاقی که امروزه با آن مواجهایم، چیست؟
ـ خشونتهای اخلاقی. پیامبر(ص) به عنوان یک الگوی رفتاری همیشه متبسم و خندهرو بودند و با کلام ملایم و حکیمانه خود با همه صحبت میکردند. در قرآن نیز آمده است که: «ای پیامبر! با مردم با حکمت صحبت کن و با رفتار حکیمانه آنان را به سمت ما دعوت کن.» امروز این میتواند به عنوان یک درس برای تمام ما مطرح باشد. در جایی دیگر، پیامبر(ص) به حضرت علی(ع) میفرمایند: «ای علی! آنچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه برای خود نمیپسندی، برای دیگران هم نپسند.» منصفانه رفتار کردن از مباحث مهم در هدایت انسانها است. از آنجا که اخلاق پیامبر(ص) که اخلاق توحیدی است و ریشه در خواستههای انسانی دارد، فرقی نمیکند که آدم امروز یا دیروز باشید. وقتی پیامبر(ص) به کودک احترام میکند و میگوید با شیوههای درست تربیتاش کنید و وقتی مهرورزی با زنان را جزو اخلاق انبیا میداند و میگوید منصفانه رفتار کنید، یعنی الگوبودن ایشان مکان و زمان نمیشناسد. وقتی میگوییم خردمندانه رفتار کردن، فرقی نمیکند انسان متعلق به امروز باشد یا انسان در جامعه پسامدرن باشد. ما متاسفانه از واقعیتها دور شدهایم و به سمت چیزهای مجازی رفتهایم و حتی مهرورزیمان هم مجازی شده. باید برگردیم به اصولمان و آن چیزهایی که سفارش اکید پیامبرمان بوده.
▪ و تحلیلتان از زندگی امروز ما بهعنوان یک جامعهشناس چیست؟
ـ به نظر من، امروز زندگی ما به جایی رسیده است که دین و اخلاقیات در این رفتارهای مبتنی بر موضوعات مجازی نمیتوانند راه به جایی ببرند. میگویند حق در لوله تفنگ است. جهانی کردن اخلاق (یعنی آن اخلاقی که ما میخواهیم باشد) مظاهر دنیای خاصی که آنها میخواهند و در دنیای فناوری امروز وجود دارد یک روی این سکه است. افزایش آمار طلاقها، افزایش آمار زنان سرپرست خانوار و ... اینها به نظر من، تصویری است که به دلیل دور شدن از نمونههای واقعی انسانیت، مانند پیامبر(ص) به وجود آمده است. امروزه هر فناوری جدیدی که آمده، فرهنگ خاص خودش را دارد که اگر آموزش داده نشود، به بیراهه میرود و این، روی دیگر سکه است. این مظاهر جدید تمدنی، ابزارهای چند منظورهاند؛ یعنی استفادههای مطلوب دارند و نامطلوب.
▪ و اگر اخلاق درست بر جامعه حاکم شود؟
ـ آنوقت از همه اینها استفاده درست میشود، نه اینکه آنچه من میپسندم و به نفعام است درست است و بقیه غلط.
▪ و برای رسیدن به این جایگاه چه باید کرد؟
ـ اول باید ببینیم که چرا دور شدیم و بررسی کنیم که چرا از این شخصیتهای اسوه و الگو فاصله گرفتیم. باید در مورد این فرمودهها و کلامهای راهگشا آگاهی پیدا کنیم و آگاهی بدهیم. باید گفتههای پیامبر(ص)، زندگی پیامبر(ص) و رفتارش، زندگی اجتماعی، خانوادگی و فردیاش را مطرح کنیم. حتی زندگی و نوع رفتارش درجنگ را باید الگو قرار بدهیم. آن وقتی که پیامبر(ص) مکه را فتح کردند، بعضیها فریاد کشیدند که امروز روز انتقام است اما پیامبر(ص) برخورد شدید کردند که: «نه، امروز روز برادری و مهرورزی است.» یعنی حتی در جنگ هم این مبحث را مهم میداند. اسیر را به دلیل سوادآموزی آزاد میکند. واقعا چهقدر از این نکات را برای جوانها مطرح میکنیم؟ چهقدر در مناسبتها و مجالس مذهبی، الگوهای عملی و رفتاری پیامبر(ص) و امامان (ع) خود را مطرح میکنیم؟ خودمان به عنوان الگو و در مقام والدین یا مربی چهقدر اهل پیروی از این فرمودهها هستیم؟ معلوم است با این اشتباهات و اهمیت ندادن به اصل و واقعیت موجود، از آن دور میشویم و تنها یک شکل ظاهری میماند و تصور میکنیم این ظاهر تهی از ارزشهای اخلاقی کارایی دارد. اولین گام، به نظر من، معرفی درست این نمونههاست. نمونهها را حتی در دیگر بندگان خاص خداوند که جزو انبیا و ائمه هم نیستند میتوان جستجو و معرفی کرد و الگو ساخت. بحث خشونتهای کلامی و خانوادگی متاسفانه به طور جدی در خانوادههای ما وجود دارد. میبینیم طرف خیلی مذهبی است اما گفتماناش در خانواده تند و پرخشونت و غیر اسلامی است. داستان سعد معاض که شهید میشود و پیامبر(ص) او را تشییع میکند به خاک میسپارد را شنیدهاید؟
▪ نه، متاسفانه!
ـ وقتی سعد شهید میشود و پیامبر او را به خاک میسپارد، مادرش خوشحال میشود که پیامبر(ص) فرزند او را دفن کرده اما پیامبر(ص) میگوید خیلی هم خوشحال نباش. همین حالا قبر چنان او را فشرد که شیری که به او داده بودی را برگردانده؛ چون او با خانوادهاش خشن رفتار میکرده است. ما در اسلام بحث اخلاق و مهرورزی را تا این حد با اهمیت داریم. روند درست و طبیعی خلقت و آفرینش بر خوب رفتار کردن، ارتباط مثبت داشتن و مهر ورزیدن استوار است. هر چه خلاف این باشد، چون در مقابل خلقت و آفرینش است، ناپسند است. توهین، تحقیر، دروغ و هر آنچه مانند اینهاست، چون خلاف قاموس طبیعت است، استوار نمیماند و هر آنکه چنین کند با مشکل مواجه میشود. ما اگر بخواهیم به جایگاه اصلی خود، یعنی جانشینی خداوند در زمین برسیم باید همانند خود او مملو از مهر و محبت شویم. صفت عام و خاص خداوند رحمان و رحیم بودن است.
▪ مهروزی میتواند به سلامت روانی ما کمک کند؟
ـ بله؛ خداوند یکسری تشویقهای درونی در ما قرار داده تا همواره به سمت مهر ورزیدن کشانده شویم. وقتی من بتوانم با یک تلفن یا نامه مشکل شما را حل کنم؛ همین حس خوشایند مفید بودن، سلامت روانیام را تامین میکند و شما قدردان محبت من میشوید و این گسترده شدن روابط دوستانه باز هم روان ما را آرامش میدهد. آدم محبوب و مورد علاقهای میشویم این برایمان لذت بخش خواهد بود.
http://www.aftab.ir/images/article/break.gif روزنامه سلامت ( www.salamat.ir (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.salamat.ir) )
▪ آقای دکتر! اگر موافق باشید در آستانه روز اخلاق و مهرورزی، بحثمان را از اخلاق درجامعه خودمان شروع کنیم. از منظر جامعهشناسی، شما حال و روز اخلاق را در جامعه امروزی ما چگونه میبینید؟
ـ به نظر من، یکی از ضعفهایی که در جامعه امروز دیده میشود، ضعف در رفتار و عملکردهاست که موجب تضعیف ارتباطات بین افراد میشود. به همین دلیل اخلاقی کردن رفتار و عملکردها از جمله ضرورتها در جامعه ماست. یک جامعه هر چهقدر که توسعه علمی و پیشرفت تکنولوژی داشته باشد، تا زمانی که توسعه اخلاقی در آن شکل نگیرد، با مشکلات روبهروست و به تعالی نمیرسد.
▪ در رسالت پیامبران، مخصوصا پیامبر اسلام، بحث اخلاق چه جایگاهی داشته؟
ـ زمانی که یک کنکاش و بررسی کلی در زندگی و رفتار انبیا به خصوص پیامبر اکرم(ص) میکنیم، به سه عامل به عنوان اساس رسالت برمیخوریم. به طور کلی، هدف رسالت انبیا و همچنین کتب آسمانی، هدایت انسان است. با بررسی آیات قرآن به این نتیجه میرسیم که هدف قرآن هدایت انسان و جانشینی خداوند در زمین به وسیله انسانهاست. در حقیقت قرآن به دنبال تربیت یک انسان خدامحور است. اولین هدف رسالت انبیا نیز توحید است، یعنی قرار ندادن هیچ چیزی به جای خداوند. هدف دوم رسالت انبیا که خصوصا در زندگی و رفتار پیامبر اسلام(ص) متجلی بوده، عدالتخواهی و تحقق عدالت در جامعه است که در قرآن با تعبیر «قسط» آمده. یک روایت معروف در همین رابطه داریم که منسوب به پیامبر(ص) است: «یک مملکت ممکن است با کفر پایدار بماند اما با ظلم پایدار نمیماند.» سومین نکتهای که باید به آن اشاره کنم، همان موردی است که پیامبر اسلام(ص) در زندگی فردی و اجتماعی خود به آن بسیار تاکید میکردند: تعالی یا ارتقای اخلاق و به بیان امروزی، اخلاقی کردن افراد و جامعه. پیامبر اسلام(ص) در تمام سطوح فردی، خانوادگی، مدیریتی و اجتماعی به این نکته بسیار اهمیت میدادند. در سوره قلم در قرآن آمده است که: «ای پیامبر! ما تو را بر یک خلق و خوی عظیم و نیکو قرار دادیم تا نمونه و الگو باشی» و همینطور در آیات دیگر از قرآن میبینیم که پیامبر(ص) را به عنوان الگوی نیکو معرفی میکند. خود پیامبر(ص) نیز میفرمایند: «من برانگیخته شدم تا کرامتهای اخلاقی را تکمیل کنم.»
▪ چرا اخلاقی کردن افراد و جامعه برای پیامبر اینقدر بااهمیت بوده؟
ـ زندگی انسانها محصول چگونگی ارتباطات و رفتارهای افراد با یکدیگر است. اصولا این رفتارهای ماست که شکلدهنده شخصیت و نوع زندگی ماست. رشد و تعالی اخلاق و رفتارهای انسانها در محیط جامعه و خانواده رخ میدهد. اخلاق یک شخص بر اساس تعاملات بین فردی و اجتماعی است که شکل میگیرد و رشد میکند. از طرف دیگر، اخلاقی زیستن یک شاخص مهم برای سلامت افراد در جامعه امروز است که در بهداشت روانی انسانها هم نقش مهمی را ایفا میکند.
▪ یعنی میتوان گفت مهم ترین هدف پیامبر، همین مساله اخلاق بوده؟
ـ به نظر من، بله! در حقیقت، از مهمترین اهداف رسالت پیامبر(ص) همین تعالی اخلاقیات و رشد و شکوفایی آن در بستر جامعه و ارتقای انسانها به سطحی است که لیاقت جانشینی خداوند در زمین را داشته باشند.
▪ گفتید اخلاقی زیستن یک شاخص مهم برای سلامت افراد در جامعه امروزی است. چگونه این اتفاق میافتد؟
ـ سلامت و همچنین آسیبها و ناهنجاریها اجتماعی در سایه پرورش و یا شکوفا نشدن همین اخلاقهای اجتماعی شکل میگیرد. امروزه در جامعه میبینیم به رغم اینکه ما در یک جامعه اسلامی زندگی میکنیم که الگوی آن اخلاق و رفتار پیامبر(ص) اسلام است، با ضعفها و کاستیهای فراوانی در این زمینه روبهرو هستیم و نیاز به کارهای جدی و فرهنگسازی در این خصوص داریم. تحقیقات نشان داده است علت اینکه ۹۰ درصد زوجین دچار پریشانی و مشکلات در زندگی زناشویی هستند، ناتوانایی آنها در برقراری ارتباطات و تعاملات مثبت است. متاسفانه در آمارهایی که از ارتباطات و رفتارهای درون خانوادهها داده میشود نسبت رفتارهای منفی به مثبت، پنج به یک است؛ یعنی در برابر هر پنج رفتار منفی، شاهد یک رفتار مثبت هستیم. با توجه به اینکه شخصیت افراد با آموزش شکل میگیرد و افراد با آموزشهای مختلف، چیزهای مختلفی میآموزند، میتوان مدعی شد که به دلیل آموزش ناصحیح است که افراد نمیتوانند رفتارهای درست از خود بروز دهند. متاسفانه رفتارهای غلط اجتماعی، اعم از رعایت نکردن حقوق دیگران، بیانصافی، تهمت زدن، بداخلاقیها و خشونت در تمام سطوح جامعه و خانوادههای مختلف، چه تحصیلکرده چه بیسواد، چه مذهبی و چه غیرمذهبی و چه غنی و چه فقیر دیده میشود.
▪ شکل جدید زندگی شهری هم در بروز این رفتار موثر بوده؟
ـ حتما!پیچیده شدن زندگی شهری، تنگ شدن حلقه تماسها، فناوریهای نوین ارتباطی مثل اینترنت، موبایل و ماهواره، بخش زیادی از زمان افراد را به خود اختصاص میدهد. فرهنگ شهرنشینی و آپارتماننشینی مسایل و مشکلات زیادی را برای افراد ایجاد کرده و در این شرایط بحرانی، توجه به سیره پیامبر اسلام(ص) میتواند به عنوان یک راهحل و نجات برای افراد جامعه به کار گرفته شود. در جوامع امروزی، بحث اخلاق و اخلاقیات زیاد مطرح میشود اما اکثر این مباحث، ریشههای مادیگرایانه دارد و در عمل ضعفهای آنها آشکار میشود؛ زیرا ریشه در توصیه و عدالتخواهی ندارد.امام علی (ع) در نهجالبلاغه تعبیر زیبایی از پیامبر(ص) دارند: «پیامبر مثل طبیبی است که برای درمان بیماران خود بسیار در گردش است، یعنی ایشان برای درمان گوشهای ناشنوا، زبانهای لال و چشمان نابینا از دریافت نور حق و استماع کلام خداوند، به دنبال بندگان میرود تا آنان را بیابد و درمان کند.» ایشان به حرف تمام افراد گوش میکردند و در تصمیمگیریها از افراد مختلف مشورت میگرفتند. قرآن هم میفرماید: «ما پیامبری را برای شما فرستادیم که نسبت به رنجها و دردها، ناآگاهی و فقر شما بسیار تحت فشار است و برای هدایت شما بسیار حریص است.» من فکر میکنم چکیده مهربانی و مهرورزی و اینکه یک انسان چگونه میتواند نسبت به بشریت و اطرافیان خود و نسبت به هدایت و تعالی دیگران پیشقدم باشد و برای ارتقای آنان اقدام کند، تواضع و فروتنی است که پیامبر با افراد، چنین برخوردی داشته و از ویژگیهای مهم اخلاقی ایشان، همین بوده است. پیامبر میفرمود: «تواضع و فروتنی باعث بزرگی افراد میشود» و همیشه میفرمودند که هیچ فردی را تحقیر نکنید چون افرادی که از نظر شما در جامعه خوار هستند شاید در نظر خداوند، انسانهای بزرگ و بلندمرتبهای باشند. یکی از ویژگیهای اخلاقی پیامبر(ص)، کلام ملایم و حکیمانه ایشان است. ایشان حتی نسبت به کودکان نیز مهربان بودند و بسیار مهربان با آنها رفتار میکردند.
▪ فکر میکنید بزرگترین مشکل اخلاقی که امروزه با آن مواجهایم، چیست؟
ـ خشونتهای اخلاقی. پیامبر(ص) به عنوان یک الگوی رفتاری همیشه متبسم و خندهرو بودند و با کلام ملایم و حکیمانه خود با همه صحبت میکردند. در قرآن نیز آمده است که: «ای پیامبر! با مردم با حکمت صحبت کن و با رفتار حکیمانه آنان را به سمت ما دعوت کن.» امروز این میتواند به عنوان یک درس برای تمام ما مطرح باشد. در جایی دیگر، پیامبر(ص) به حضرت علی(ع) میفرمایند: «ای علی! آنچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه برای خود نمیپسندی، برای دیگران هم نپسند.» منصفانه رفتار کردن از مباحث مهم در هدایت انسانها است. از آنجا که اخلاق پیامبر(ص) که اخلاق توحیدی است و ریشه در خواستههای انسانی دارد، فرقی نمیکند که آدم امروز یا دیروز باشید. وقتی پیامبر(ص) به کودک احترام میکند و میگوید با شیوههای درست تربیتاش کنید و وقتی مهرورزی با زنان را جزو اخلاق انبیا میداند و میگوید منصفانه رفتار کنید، یعنی الگوبودن ایشان مکان و زمان نمیشناسد. وقتی میگوییم خردمندانه رفتار کردن، فرقی نمیکند انسان متعلق به امروز باشد یا انسان در جامعه پسامدرن باشد. ما متاسفانه از واقعیتها دور شدهایم و به سمت چیزهای مجازی رفتهایم و حتی مهرورزیمان هم مجازی شده. باید برگردیم به اصولمان و آن چیزهایی که سفارش اکید پیامبرمان بوده.
▪ و تحلیلتان از زندگی امروز ما بهعنوان یک جامعهشناس چیست؟
ـ به نظر من، امروز زندگی ما به جایی رسیده است که دین و اخلاقیات در این رفتارهای مبتنی بر موضوعات مجازی نمیتوانند راه به جایی ببرند. میگویند حق در لوله تفنگ است. جهانی کردن اخلاق (یعنی آن اخلاقی که ما میخواهیم باشد) مظاهر دنیای خاصی که آنها میخواهند و در دنیای فناوری امروز وجود دارد یک روی این سکه است. افزایش آمار طلاقها، افزایش آمار زنان سرپرست خانوار و ... اینها به نظر من، تصویری است که به دلیل دور شدن از نمونههای واقعی انسانیت، مانند پیامبر(ص) به وجود آمده است. امروزه هر فناوری جدیدی که آمده، فرهنگ خاص خودش را دارد که اگر آموزش داده نشود، به بیراهه میرود و این، روی دیگر سکه است. این مظاهر جدید تمدنی، ابزارهای چند منظورهاند؛ یعنی استفادههای مطلوب دارند و نامطلوب.
▪ و اگر اخلاق درست بر جامعه حاکم شود؟
ـ آنوقت از همه اینها استفاده درست میشود، نه اینکه آنچه من میپسندم و به نفعام است درست است و بقیه غلط.
▪ و برای رسیدن به این جایگاه چه باید کرد؟
ـ اول باید ببینیم که چرا دور شدیم و بررسی کنیم که چرا از این شخصیتهای اسوه و الگو فاصله گرفتیم. باید در مورد این فرمودهها و کلامهای راهگشا آگاهی پیدا کنیم و آگاهی بدهیم. باید گفتههای پیامبر(ص)، زندگی پیامبر(ص) و رفتارش، زندگی اجتماعی، خانوادگی و فردیاش را مطرح کنیم. حتی زندگی و نوع رفتارش درجنگ را باید الگو قرار بدهیم. آن وقتی که پیامبر(ص) مکه را فتح کردند، بعضیها فریاد کشیدند که امروز روز انتقام است اما پیامبر(ص) برخورد شدید کردند که: «نه، امروز روز برادری و مهرورزی است.» یعنی حتی در جنگ هم این مبحث را مهم میداند. اسیر را به دلیل سوادآموزی آزاد میکند. واقعا چهقدر از این نکات را برای جوانها مطرح میکنیم؟ چهقدر در مناسبتها و مجالس مذهبی، الگوهای عملی و رفتاری پیامبر(ص) و امامان (ع) خود را مطرح میکنیم؟ خودمان به عنوان الگو و در مقام والدین یا مربی چهقدر اهل پیروی از این فرمودهها هستیم؟ معلوم است با این اشتباهات و اهمیت ندادن به اصل و واقعیت موجود، از آن دور میشویم و تنها یک شکل ظاهری میماند و تصور میکنیم این ظاهر تهی از ارزشهای اخلاقی کارایی دارد. اولین گام، به نظر من، معرفی درست این نمونههاست. نمونهها را حتی در دیگر بندگان خاص خداوند که جزو انبیا و ائمه هم نیستند میتوان جستجو و معرفی کرد و الگو ساخت. بحث خشونتهای کلامی و خانوادگی متاسفانه به طور جدی در خانوادههای ما وجود دارد. میبینیم طرف خیلی مذهبی است اما گفتماناش در خانواده تند و پرخشونت و غیر اسلامی است. داستان سعد معاض که شهید میشود و پیامبر(ص) او را تشییع میکند به خاک میسپارد را شنیدهاید؟
▪ نه، متاسفانه!
ـ وقتی سعد شهید میشود و پیامبر او را به خاک میسپارد، مادرش خوشحال میشود که پیامبر(ص) فرزند او را دفن کرده اما پیامبر(ص) میگوید خیلی هم خوشحال نباش. همین حالا قبر چنان او را فشرد که شیری که به او داده بودی را برگردانده؛ چون او با خانوادهاش خشن رفتار میکرده است. ما در اسلام بحث اخلاق و مهرورزی را تا این حد با اهمیت داریم. روند درست و طبیعی خلقت و آفرینش بر خوب رفتار کردن، ارتباط مثبت داشتن و مهر ورزیدن استوار است. هر چه خلاف این باشد، چون در مقابل خلقت و آفرینش است، ناپسند است. توهین، تحقیر، دروغ و هر آنچه مانند اینهاست، چون خلاف قاموس طبیعت است، استوار نمیماند و هر آنکه چنین کند با مشکل مواجه میشود. ما اگر بخواهیم به جایگاه اصلی خود، یعنی جانشینی خداوند در زمین برسیم باید همانند خود او مملو از مهر و محبت شویم. صفت عام و خاص خداوند رحمان و رحیم بودن است.
▪ مهروزی میتواند به سلامت روانی ما کمک کند؟
ـ بله؛ خداوند یکسری تشویقهای درونی در ما قرار داده تا همواره به سمت مهر ورزیدن کشانده شویم. وقتی من بتوانم با یک تلفن یا نامه مشکل شما را حل کنم؛ همین حس خوشایند مفید بودن، سلامت روانیام را تامین میکند و شما قدردان محبت من میشوید و این گسترده شدن روابط دوستانه باز هم روان ما را آرامش میدهد. آدم محبوب و مورد علاقهای میشویم این برایمان لذت بخش خواهد بود.
http://www.aftab.ir/images/article/break.gif روزنامه سلامت ( www.salamat.ir (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.salamat.ir) )