Mobarake
20th March 2010, 01:44 PM
حتماماجرای راننده ایرانی در کانادا را شنیدهاید که دنده عقب میرفته که به ماشین یک کانادایی میزند و پلیس که میآید، از راننده ایرانی عذرخواهیمیکند و میگوید " لابد راننده کانادایی مست است که مدعی شده شما دنده عقب میرفتید!"
حالا اتفاق جالبتری در اتوبان اصفهان رخداده: همشهری اصفهاني ما توی اتوبان با سرعت ۱۸۰ كيلومتر در ساعت می رفتهكه پليس با دوربينش شكارش می كند و ماشينش را متوقف مي كند. پليس ميآیدكنار ماشين و میگوید:
"گواهينامه و كارت ماشين!" اصفهانی بالهجه غلیظی میگوید:" من گواهينامه ندارم. اين ماشينم مالی من نيست. كارتاايناشم پيشی من نيست.
من صاحَب ماشينا كشتم آ جنازشا انداختمتو صندق عقب. چاقوش هم صندلی عقب گذاشتم! حالاوَم داشتم ميرفتم از مرزفرار كونم، شوما منا گرفتين."
مامور پليس كه حسابی گیج شده بوده بيسيم میزند به فرماندهاش و عين قضيه را تعريف میكند و درخواست كمك فوری ميكند.
فرماندهاش هم ميگوید که او كاری نكند تا خودش را برساند! فرمانده در اسرع وقتخودش را به محل میرساند و به راننده اصفهاني ميگوید:
آقاگواهينامه؟ اصفهانی گواهينامه اش را از توی جيبش در ميآورد و میدهد بهفرمانده. فرمانده میگوید: كارت ماشين؟ اصفهانی كارت ماشين را كه به نامخودش بوده از جيبش در میآورد و ميدهد به فرمانده.
فرماندهکه روی صندلی عقب چاقویی نیافته، عصبانی دستور میدهد راننده در صندوق عقبرا باز كند. اصفهانی در را باز ميكند و فرمانده ميبيند كه صندوق هم خالياست.
فرمانده كه حسابي گيج شده بوده، به راننده اصفهانی ميگوید:" پس اين مأمور ما چي ميگه؟!"
اصفهانی ميگوید: "چی ميدونم والا جناب سرهنگ! حتماً الانم میخواد بگد من داشتم ۱۸۰ تا سرعت میرفتم؟
حالا اتفاق جالبتری در اتوبان اصفهان رخداده: همشهری اصفهاني ما توی اتوبان با سرعت ۱۸۰ كيلومتر در ساعت می رفتهكه پليس با دوربينش شكارش می كند و ماشينش را متوقف مي كند. پليس ميآیدكنار ماشين و میگوید:
"گواهينامه و كارت ماشين!" اصفهانی بالهجه غلیظی میگوید:" من گواهينامه ندارم. اين ماشينم مالی من نيست. كارتاايناشم پيشی من نيست.
من صاحَب ماشينا كشتم آ جنازشا انداختمتو صندق عقب. چاقوش هم صندلی عقب گذاشتم! حالاوَم داشتم ميرفتم از مرزفرار كونم، شوما منا گرفتين."
مامور پليس كه حسابی گیج شده بوده بيسيم میزند به فرماندهاش و عين قضيه را تعريف میكند و درخواست كمك فوری ميكند.
فرماندهاش هم ميگوید که او كاری نكند تا خودش را برساند! فرمانده در اسرع وقتخودش را به محل میرساند و به راننده اصفهاني ميگوید:
آقاگواهينامه؟ اصفهانی گواهينامه اش را از توی جيبش در ميآورد و میدهد بهفرمانده. فرمانده میگوید: كارت ماشين؟ اصفهانی كارت ماشين را كه به نامخودش بوده از جيبش در میآورد و ميدهد به فرمانده.
فرماندهکه روی صندلی عقب چاقویی نیافته، عصبانی دستور میدهد راننده در صندوق عقبرا باز كند. اصفهانی در را باز ميكند و فرمانده ميبيند كه صندوق هم خالياست.
فرمانده كه حسابي گيج شده بوده، به راننده اصفهانی ميگوید:" پس اين مأمور ما چي ميگه؟!"
اصفهانی ميگوید: "چی ميدونم والا جناب سرهنگ! حتماً الانم میخواد بگد من داشتم ۱۸۰ تا سرعت میرفتم؟