PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سفره هفت سین نمادها و تاریخچه



moji5
18th March 2010, 01:58 PM
در اساطیر فارسی نوروز از زمان سفر جمشید شاه به منطقه ی آذربایجان و ترک ها به وجود آمده و در این سفر جمشید شاه مراسمی را که به نام اوغوز ها(طایفه ی اوغوز)معروف بوده می بیند و آنرا می پسندد و چون این مراسم در حین تجدید سال اتّفاق می افتاده ضمن معرفی آن به قوم خویش آنرا نوروز می نامد در اساطیر آذربایجان پسر اوغوز در یک سال از زمستان سختی رهایی می یابد و برکت های بسیاری به وی روی می آورد و پسر اوغوز به شکرانه ی این برکت ها هرساله 7تا از برکتها نماد آن را در سفره ای گذاشته و جشن می گرفتند که یتّی سین در ترکی یعنی "هفت تا از"و در واقع چیزی به نام هفت سین نداریم برای مثال ماهی سین نداشته ولی نماد برکت آب و دریا است و قرآن و آینه نماد برکت آسمان هستندو


نوروز بزرگترین جشن ملى ایرانیان سابقه اى هزاران ساله دارد. از گذشته هاى دور آریایى هاى ساكن در فلات ایران روز اول سال و آغاز بهار را به برگزارى مراسم ویژه و توأم با سرور و شادمانى اختصاص مى دادند. برخى پژوهشگران ، ریشه تاریخى این جشن را به »جمشید پیشدادى» نسبت مى دهند و نوروز را »نوروز جمشیدى»http://www.farstec.net/images0/eyd/sabzeh.gif مى خوانند.

این گروه معتقدند كه جمشیدشاه بعداز یك سلسله اصلاحات اجتماعى بر تخت زرین نشست و فاصله بین دماوند تا بابل را در یك روز پیمود و آن روز (روز هرمزد) از فروردین ماه بود. چون مردم این شگفتى از وى بدیدند جشن گرفتند و آن روز را »نوروز» خواندند.http://www.farstec.net/images0/eyd/samanoo.gif اما عاملى كه »نوروز» را از دیگر جشن هاى ایران باستان جدا كرد و باعث ماندگارى آن تا امروز شد، «فلسفه وجودى نوروز» است: زایش و نوشدنى كه همزمان با سال جدید در طبیعت هم دیده مى شود.

به هرحال در آیین‌هاى باستانى ایران براى هر جشن «خوانى» گسترده مى‌شد كه داراى انواع خوراكى‌ها بود. خوان نوروزى «هفت سین» نام داشت و مى‌بایست از بقیه خوانها رنگین تر باشد.

http://www.farstec.net/images0/eyd/serkeh.gifاین سفره مــعــمـولاً چـندســاعــت مانــده به زمان تـــحویل ســـــال نو آمـــاده بود و بر صفحه اى بلندتر از سطح زمین چیده مى شد. همچنین میزدپان (MAYZADPAN) به منظور پخش كردن خوراكى‌ها در كنار سفره گماشته مى‌شد. این خوان نوروزى برپایه عدد مقدس هفت بنا شده بود. توران شهریارى، سخنران جامعه زرتشتى معتقد است: «تقدس عدد هفت از آیین مهر یا میتراست و به سالهاى دور باز مى گردد. در این آیین هفت مرحله وجود داشت براى اینكه انسان به مقام عالى و آسمانى برسد. پس عدد هفت از پیش از زرتشت براى انسان عزیز بوده و در آیین هاى مختلف و به نمادهاى گوناگون دیده مى شود، مانند هفت آسمان، هفت دریا، هفت گیاه و...» همچنین اسناد تاریخى از برپایى http://www.farstec.net/images0/eyd/sib.gifسفره هفت سین به یاد هفت امشاسپندان خبر مى دهند؛ طبق این اسناد، هفت امشاسپندان مقدس عبارت بودند از:

اهورامزدا(به معنى سرور دانا)، و هومن (اندیشه نیك ) ، اردیبهشت (پاكى وراستى )، شهریور (شهریارى آرزو شده با كشور جاودانى )، سپندارمزد (عشق و پارسایى ) ، خرداد (رسایى و كمال ) و امرداد (نگهبان گیاهان).

اما در بسیارى از منابع تاریخى آمده است كه «هفت سین» نخست «هفت شین» بوده و بعدها به این نام تغییر یافته است.

http://www.farstec.net/images0/eyd/sir.gifشمع، شراب ، شیرینى ، شهد (عسل) ، شمشاد، شربت و شقایق یا شاخه نبات، اجزاى تشكیل دهنده سفره هفت شین بودند. برخى دیگر به وجود «هفت چین» در ایران پیش از اسلام اعتقاد دارند. سخنران جامعه زرتشتى در این باره مى گوید: «در زمان هخامنشیان در نوروز به روى هفت ظرف چینى غذا مى‌گذاشتند كه به آن هفت چین یا هفت چیدنى مى گفتند.

بعدها در زمان ساسانیان هفت شین رسم متداول مردم ایران شد و شمشاد در كنار بقیه شین هاى نوروزى، به نشانه سبزى و جاودانگى برسر سفره قرارگرفت. بعد از سقوط ساسانیان وقتى كه مردم ایران اسلام را پذیرفتند، سعى كردند كه سنت‌ها و آیین‌هاى باستانى خود را هم حفظ كنند.

به همین دلیل، چون در دین اسلام «شراب» حرام اعلام شده بود، آنها، خواهر و همزاد شراب را كه »سركه» مى شد انتخاب كردند و اینگونه شین به سین تغییر پیداكرد.»
http://www.farstec.net/images0/eyd/somagh.gifالبته در این‌باره تعابیر مختلفى وجوددارد. چنانچه در كتاب فرورى آمده است: كه در روزگار ساسانیان، قابهاى زیباى منقوش و گرانبها از جنس كانولین، از چین به ایران وارد مى‌شد. یكى از كالاهاى مهم بازرگانى چین و ایران همین ظرف‌هایى بود كه بعدها به نام كشورى كه از آن آمده بودند «چینى» نام گذارى شد و به گویشى دیگر به شكل سینى و به صورت معرب «سینى» در ایران رواج یافتند. به هرروى خوراكى‌هاى خاصى بر سفره هفت سین مى‌نشینند كه عبارتند از: سیب، سركه، سمنو، سماق، سیر، سنجد و سبزى (سبزه)

http://www.farstec.net/images0/eyd/sham.gifخوراكى هایى كه به نیت هاى گوناگون انتخاب شده اند:

سمنو: نماد زایش و بارورى گیاهان است و از جوانه هاى تازه رسیده گندم تهیه مى شود.

سیب: هم نماد بارورى است و زایش. درگذشته سیب را درخم هاى ویژه اى نگهدارى مى كردند و قبل از نوروز به همدیگر هدیه مى دادند.

مى گویند كه سیب با زایش هم نسبت دارد، بدین صورت كه اغلب درویشى سیبى را از وسط نصف مى كرد و نیمى از آن را به زن و نیم دیگر را به شوهر مى داد و به این ترتیب مرد از عقیم بودن و زن از نازایى رها مى شد.

سنجد: نماد عشق و دلباختگى است و از مقدمات اصلى تولدو زایندگى. عده اى عقیده دارند كه بوى برگ و شكوفه درخت سنجد محرك عشق است!http://www.farstec.net/images0/eyd/saat.gif

سبزه: نماد شادابى و سرسبزى و نشانگر زندگى بشر و پیوند او با طبیعت است.
درگذشته سبزه ها را به تعداد هفت یا دوازده كه شمار مقدس برج هاست در قاب هاى گرانبها سبز مى كردند. در دوران باستان دركاخ پادشاهان ۲۰ روز پیش ازنوروز دوازده ستون را از خشت خام برمى آوردند و بر هریك از آنها یكى از غلات را مى كاشتند و خوب روییدن هریك را به فال نیك مى گرفتند و برآن بودند كه آن دانه درآن سال پربار خواهدبود. در روز ششم فروردین آنها را مى چیدند و به نشانه بركت و بارورى در تالارها پخش مى كردند.

سماق و سیر نماد چاشنى و محرك شادى در زندگى به شمار مى روند. اما غیر از این گیاهان و میوه هاى سفره نشین، خوان نوروزى اجزاى دیگرى http://www.farstec.net/images0/eyd/qoran.gifهم داشته است: دراین میان « تخم مرغ» نماد زایش و آفرینش است و نشانه اى از نطفه و نژاد. «آینه» نماد روشنایى است و حتماً باید در بالاى سفره جاى بگیرد. «آب و ماهى» نشانه بركت در زندگى هستند. ماهى به عنوان نشانه اسفندماه بر سفره گذاشته مى شود.

و «سكه» كه نمادى از امشاسپند شهریور (نگهبان فلزات) است و به نیت بركت و درآمد زیاد انتخاب شده است.

http://www.farstec.net/images0/eyd/mahi.gifشاخه هاى سرو، دانه هاى انار، گل بیدمشك، شیر نارنج، نان و پنیر، شمعدان و... را هم مى توان جزو اجزاى دیگر سفره هفت سین دانست. «كتاب مقدس» هم یكى از پایه هاى اصلى خوان نوروزى است و براساس آن هرخانواده اى به تناسب مذهب خود، كتاب مقدسى را كه قبول دارد بر سفره مى گذارد.

چنانچه مسلمانان قرآن، زرتشتیان اوستا و كلیمیان تورات را بر بالاى سفره‌هایشان جاى مى‌دهند. بر سر سفره زرتشتیان دركنار اسپند و سنجد، « آویشن» هم دیده مى شود كه به گفته موبد فیروزگرى خاصیت ضدعفونى كننده و دارویى دارد و به نیت سلامتى و بیشتر به حالت تبریك بر سر سفره گذاشته مى شود.


http://i26.tinypic.com/2q828sj.jpg

در دانشنامه آزاد ویکی پدیا در مورد هفت سین این چنین آمده است :
http://pishgo.files.wordpress.com/2007/03/norouz_sofreh.thumbnail.gif?w=450 (http://pishgo.files.wordpress.com/2007/03/norouz_sofreh.gif)
هفت سین سفره ای است که ایرانیان هنگام نوروز می آرایند. این هفت قلم «سین» میتوانند هر چیزی با آوای آغازین «سین» باشند (نمادی از «سپنتا»). برای مثال این هفت قلم «سین» بسیار رایج هستند:
سبزه: نماد خرمي و نو زيستي
سرکه: جايگزين شراب و نماد شادي (ميوه درخت تاک در ايران ميوه شادي خوانده ميشد)
سمنو: نماد خير و برکت
سیب: نماد مهر و مهرورزي
سیر: نگهبان سفره (در اکثر فرهنگ هاي آريائي براي سير نقش محافظت کننده از شر قائل بودند)
سماق: نماد مزه زندگي
سنجد: نماد حيات و بزر حيات
اين سفره در دوران باستان “هفت شين” (شهد، شکر، شيريني، شراب، شببو، شالين، شبدر) بوده است اما در پي تغییراتی در ايران در قرن 3 هجري این هفت «سین» بود که جاي هفت شين را گرفت. در اصل هفت شين ثابت بود اما هفت سين تقريبآ هر چيزي که از نظر مردم خوش يمين باشد و با سين شروع شود میتواند باشد. اين سفره اجزائي ديگر هم دارد مانند آينه که نماد نور و راستي است، ماهي که نماد زندگي نيک بختي است، شمع که نماينده آتش است، گل که نماد دوستي است و کتاب که نماد دانائي است.
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
اما در وبلاگ Sky with star (http://aimaz.blogfa.com/post-23.aspx) مطالب کاملتری آمده است :
در روزگار ساسانیان قابهای منقوش ، زیبا و گرانبهایی از جنس کائولین به ایران آورده می شد که بعدها به نام کشوری که از آن می آمد چینی نامیده شد و در تغییر گویش به صورت “سینی” و نیز در حالت معرب به صورت “صینی” رواج پیدا کرد. چینی یا سینی یعنی منسوب به چین یا سین و نام سین یا چین که در واقع نام سلسله پادشاهی چین است. در ایران برای تمایز بین ظرفهای مختلفی که از چین آورده می شد آن که از جنس فلز بود را سین یا سینی و آن که از جنس کائولین بود را چینی می نامیدند. برای چیدن خوان نوروزی در این دوران از همین ظروف منقش بهره می گرفتند که نوع مرغی آن هنوز در ایران مرسوم است و این ظرفها را پر از نقل و قند و شیرینی می کردند و به عدد هفت امشاسپند که عبارتند از اردیبهشت ، خرداد ، مرداد، شهریور ، بهمن و اسپندارمذ و خود اهورامزدا بر سر خوانهای نوروزی می گذاشتند و از این رو خوان نوروزی به نام هفت سینی نام گرفت که بعدها با حذف “ی” نسبت همان هفت سین امروزین شد.
اصولا” هفت در فرهنگ و ادبیات ایران عدد مقدسی است و کاربرد آن در هفت خوان رستم ، هفت طبقه آسمان ، هفت مرحله عشق ، هفت اختر ، هفت اقلیم ، و… مشهود است و در ادبیات هم آثار زیادی با هفت آغاز شده همچون هفت اورنگ و یا هفت گنج.
نمادها
آنچه بر سر خوان نوروزی گذارده می شود به غیر از هفت سین آینه و شمعدان و طبعا” شمع های فروزان ، نان ، شراب ، نارنج غوطه ور در آب ، شیرینی ، سکه ، سبزی خوردن ، تخم مرغ رنگ کرده ، ماهی قرمز ، اسفند، و گلدان سمبل است. ابتدا بپردازیم به هفت سین که گفته اند شش نشانه است از برتری اهورامزدا بر اهریمن
سیب : نماد زایندگی و عشق است
سنجد : سنجد میوه درخت کنار است که وقتی بارور می شود و عطر آن در فضا می پیچد تحریک کننده قوای احساسی انسان است و معتقدند که موجب عشق انسانها به یکدیگر می شود. به همین دلیل سنجد هم سمبل عشق است
سرکه : نماد صبر و شکیبایی است
سیر : نماد تندرستی است
سبزه : نماد باروری و نوزایی است
سماق : درباره سماق گفته شده به رنگ خورشید در حال طلوع است و مظهر طلوع و آغاز دوباره است
سمنو : نماد خير و برکت
سمبل : آب سمبل روشنى دل می باشد که مظهر ایزد بانوى نیرومند آبها اناهیتاى بزرگ مىباشد که مقامى بسیار والا در ایزدان ایران باستان دارد. اناهیتا ایزدبانوى عشق، بارورى، آب، برکتبخشى و پیروزگرى است
آینه : آینه نمادی از به خویشتن نگریستن و به درون نظاره کردن است . دقیقا” آن چیزی که در لحظه سال نو توصیه شده و در آن لحظه بی همتا که گذشته و آینده به هم پیوند می خورد باید نظری کرد به خویشتن خویش
ماهی : نماد زایش، تازگى ، شادابى و تکاپو است
شمع : مظهر فروغ و روشنایی است
سکه : نشان ثروت و دارندگى است
اسپند : به معناى مقدس و نماد دورکنندهى چشم بد است.
شکر و شیرینى : براى شیرینکامى همیشگى افراد خانواده است
نارنج : نارنج شناور در میان آب نماد زمین بر روى آب است. در اسطورهى آفرینش آمده است که پروردگار آب را آفرید و سپس عرش خود را بر آن بنا نهاد
تخم مرغ : نماد آفرینش، نطفه و بارورى است
نان : نشان برکت و رونق روزی است
درباره سفره هفت سین همچنین گفته شده است که سینها نمادی از صداقت ، عدالت و انصاف ، رفتار و کردار و گفتار نیک ، کامیابی و کامیاری ، پرهیزکاری و تقوا ، ادبیت و بخشش هستند
نگاه کن که چگونه طبیعت ناب در این سفره نوروزی خلاصه شده است و آنچه در طبیعت از زیبایی ها وجود دارد مظهری در سفره هفت سین دارد. سفره هفت سین مملو از آرمانها و آرزوهای یک ملت برای بهروزی و سعادتمندی است و در واقع نه تنها یک ملت بلکه در معنای عام بشریت. چرا که اینها مفاهیمی محلی نیستند و به گذشته و حال و آینده انسان و رستگاری ابدی او وابسته اند ادامه مطلب را از وبلاگ: Sky with star (http://aimaz.blogfa.com/post-23.aspx) بخوانید.

بازنگری فشرده بر تقویم ایرانیان
این مقاله ترجمه ایست از “A concise review of the iranian calendar“نوشته ی “دکتر محمدحیدری ملایری “که منجم هستند و در رصدخانه پاریس در فرانسه مشغول به کارند.ایشان مقالاتشان را به دو زبان انگلیسی و فرانسه منتشرمی کنند.این مقاله توسط خانم طاهریان در وبلاگشان (http://radcom.ir/weblog/fatemeh/articles/3361.aspx) ترجمه شده است در مقدمه این مقاله آمده است :
تقویم ایرانیان ، خورشیدی است و براساس عبور خورشید از میان نقطه اعتدالی بهار تعریف می شود(نقطه شروع سال) و دقیقا بر پایه مشاهدات نجومی است و دارای سیستم افزایشی پیچیده ای است که این باعث شده است نسبت به معادل اروپایی آن ، تقویم میلادی(گریگوری)، دقیق تر باشد. از آن به عنوان تقویم رسمی در ایران استفاده می شود.تقویم ایرانیان دارای پیشینه تاریخی چند هزار ساله با ریشه ای عمیق در فرهنگ ایرانی به ویژه میراثی به جامانده از زرتشتیان است.اگرچه این مقاله قصد پرداختن به جنبه های تاریخی محاسبه ی زمان ایرانیان را ندارد در جاهایی که ضرورت داشته باشد خلاصه ای از جنبه های تاریخی این موضوع را بیان می کند.علاقمندان به مطالعه در این باره می توانند به عنوان نمونه به تقی زاده(1938) بیرشک(1993) دایره المعارف ایرانیکاوعبداللهی(1996) مراجعه کنند. نسخه امروزی تقویم نتیجه کار منجم ، ریاضیدان و شاعر معروف عمر خیام(1048_1131بعد از میلاد) که براساس نقطه اعتدالی بهار در سال 1079 بعد از میلاد مسیح (جمعه 21 مارس،یادداشت 1 را ببینید) مطابق با اولین روز فروردین458 شمسی بنا نهاده شده است .این تقویم را جلالی نیز می نامند که نام فرمانروایی است که دستور اصلاح تقویم را صادر کرد.در زمان کنونی ، مجلس ایران در 31 مارس 1925 (11فروردین1304 شمسی) اصولش را پذیرفت.

جشن سال نو را که نوروز می نامند میراثی باقیمانده از زرتشتیان با فرهنگی غنی است که نشان دهنده بیداری یا زایش دوباره زندگی طبیعت بعد از زمستان بی ثمر است(یادداشت2 ). این مراسم شاد همراه با آیین های چندین ساله چند روز یا چند هفته، قبل و بعد از گذر خورشید از نقطه اعتدالی بهار برگزار می شود. از جمله این آیین ها می توانیم به خانه تکانی ، سبزه گذاشتن قبل از بهار ، چهارشنبه سوری و گردش دسته جمعی در سیزدهمین روز سال جدید ،اشاره کنیم.جشنهای دیگری نیز وجود دارد اما پرداختن به این موضوع خارج از هدف این مقاله است. نوروز برای چندین میلیون انسانی که در غرب و مرکز آسیا زندگی می کنند، صرفنظر از نژاد، دین وزبانشان ، شناخته شده است(افغانها، تاجیک ها، ترکمن ها، آذری ها، ترک ها، قرقیزها، کردهاو بسیاری دیگر). پیام ژرف نوروز و ماهیت غیر نژادی و غیر مذهبی آن عمده ترین دلیلی بوده است که باعث شده در بین افراد با زمینه های فرهنگی مختلف به عنوان یک ارثیه باارزش پاس داشته شود.
با وجود ویژگی برجسته ی تقویم ایرانیان، که آن را می توان دقت زیاد و مستدل بودن آن براساس مشاهدات نجومی دانست، در غرب شناخت بسیار کمی از آن دارند.در حقیقت تا کنون مطالعات کمی در زمینه همخوانی این سیستم با نتایج نجومی مدرن انجام شده است ، با اینکه کارهای متعددی به منشا تاریخی آن پرداخته اند.
به ویژه باید به طول واقعی سال در تقویم ایرانیان اهمیت داده شود، از آنجاییکه امروزه معادل گرفتن دو مفهوم سال “اعتدالی”و سال “اعتدالی بهار”، که تقویم ایرانیان بر آن بنا شده است، به اشتباهی رایج مبدل شده است که این موضوع ممکن است سیستم افزایشی تقویم را دگرگون کند و بر صحت تقویم تاثیر بگذارد.یکی از اهداف این مقاله ، روشن کردن این نکته است.
این مقاله نه تنها می تواند مورد استفاده ی کارشناسان تقویم قراربگیرد ، بلکه در تلاش بوده که غیر حرفه ای ها نیز به توانند از آن استفاده کنند و از بخشهای زیر تشکیل شده است : بعد از مقدمه، در بخش 2 شرحی کلی در رابطه با تقویم ایرانیان ارائه می شود، سپس در بخش 3 سال را تعریف می کنیم و در رابطه با طول آن با استفاده از نتایج تحقیقات نجومی صحبت می کنیم.در بخش 4 بر تفاوت میان سال اعتدالی و سال ایرانی تاکید می کنیم وهمچنین در رابطه با سیستم افزایشی بر اساس دوره های 33 ساله در بخش 5 صحبت می کنیم.با اینکه این مقاله علاقه مند به پرداختن به زمینه های نجومی تاریخ ایرانیان است و از نظر تاریخی این موضوع را بررسی نمی کند ، در بخش 6 مطلبی کوتاه در رابطه با تاریخ اصلاح تقویم توسط خیام آورده شده است.در سالهای اخیر برخی از کارشناسان تهیه تقویم پیشنهاد کرده اند که دوره های 2820 ساله در تقویم ایرانیان در نظر بگیرند ،در بخش 7 در باره این طرح صحبت می کنیم و کاستی های این طرح را بیان می کنیم.تناظر میان تقویم ایرانی و دیگر تقویم ها در بخش 8 ، در بخش 9 برخی از اظهارات در رابطه با منشا تاریخ ایرانی را بیان می کنیم و سرانجام در بخش 10 نتیجه گیری می کنیم.در سراسر مقاله مطالبی که توضیحات بیشتری درباره آنها داده شده است مشخص شده اند که توضیحات در انتهای مقاله آورده شده است. ادامه این مقاله را از اینجا بخوانید (http://radcom.ir/weblog/fatemeh/articles/3361.aspx) .


ایران: نوروز بزرگترين جشن ملى ايرانيان سابقه اى هزاران ساله دارد. از گذشته هاى دور آريايى هاى ساكن در فلات ايران روز اول سال و آغاز بهار را به برگزارى مراسم ويژه و توأم با سرور و شادمانى اختصاص مى دادند. برخى پژوهشگران ، ريشه تاريخى اين جشن را به »جمشيد پيشدادى» نسبت مى دهند و نوروز را »نوروز جمشيدى» مى خوانند.





اين گروه معتقدند كه جمشيدشاه بعداز يك سلسله اصلاحات اجتماعى بر تخت زرين نشست و فاصله بين دماوند تا بابل را در يك روز پيمود و آن روز (روز هرمزد) از فروردين ماه بود. چون مردم اين شگفتى از وى بديدند جشن گرفتند و آن روز را »نوروز» خواندند. اما عاملى كه »نوروز» را از ديگر جشن هاى ايران باستان جدا كرد و باعث ماندگارى آن تا امروز شد، «فلسفه وجودى نوروز» است: زايش و نوشدنى كه همزمان با سال جديد در طبيعت هم ديده مى شود.

دكتر ميرزايى جامعه شناس در اين باره مى گويد: «يكى از نمودهاى زندگى جمعى، برگزارى جشن ها و آيين هاى گروهى است، گردهم آمدن هايى كه به نيت نيايش و شكرگزارى و يا سرور و شادمانى شكل مى گيرن. برهمين اساس جشن‌ها و آيين‌هاى جامعه ايران را هم مى توان به سه گروه عمده تقسيم بندى كرد: جشن ها و مناسبت‌هاى دينى و مذهبى - جشن هاى ملى و قهرمانى و جشن هاى باستانى و اسطوره‌اى. جامعه ايران در گذشته به شادى به عنوان عنصر نيرو دهنده به روان انسان، توجه ويژه‌اى داشتند. آنها براساس آيين زرتشتى خود چهار جشن بزرگ و ويژه تيرگان ، مهرگان ، سده و اسپندگان را همراه با شادى و سرور و نيايش برگزار مى كردند.

دراين بين نوروز بنا به اصل تازگى بخشيدن به طبيعت و روح انسان همچنان پايدار ماند. گرچه باتوجه به قانون تغيير پديده هاى فرهنگى ، نوروز هم ناگزير نسبت به گذشته با دگرگونى هايى همراه است.

به هرحال در آيين‌هاى باستانى ايران براى هر جشن «خوانى» گسترده مى‌شد كه داراى انواع خوراكى‌ها بود. خوان نوروزى «هفت سين» نام داشت و مى‌بايست از بقيه خوانها رنگين تر باشد.

اين سفره مــعــمـولاً چـندســاعــت مانــده به زمان تـــحويل ســـــال نو آمـــاده بود و بر صفحه اى بلندتر از سطح زمين چيده مى شد. همچنين ميزدپان (MAYZADPAN) به منظور پخش كردن خوراكى‌ها در كنار سفره گماشته مى‌شد. اين خوان نوروزى برپايه عدد مقدس هفت بنا شده بود. توران شهريارى، سخنران جامعه زرتشتى معتقد است: «تقدس عدد هفت از آيين مهر يا ميتراست و به سالهاى دور باز مى گردد. در اين آيين هفت مرحله وجود داشت براى اينكه انسان به مقام عالى و آسمانى برسد. پس عدد هفت از پيش از زرتشت براى انسان عزيز بوده و در آيين هاى مختلف و به نمادهاى گوناگون ديده مى شود، مانند هفت آسمان، هفت دريا، هفت گياه و...» همچنين اسناد تاريخى از برپايى سفره هفت سين به ياد هفت امشاسپندان خبر مى دهند؛ طبق اين اسناد، هفت امشاسپندان مقدس عبارت بودند از:

اهورامزدا(به معنى سرور دانا)، و هومن (انديشه نيك ) ، ارديبهشت (پاكى وراستى )، شهريور (شهريارى آرزو شده با كشور جاودانى )، سپندارمزد (عشق و پارسايى ) ، خرداد (رسايى و كمال ) و امرداد (نگهبان گياهان).

اما در بسيارى از منابع تاريخى آمده است كه «هفت سين» نخست «هفت شين» بوده و بعدها به اين نام تغيير يافته است.

شمع، شراب ، شيرينى ، شهد (عسل) ، شمشاد، شربت و شقايق يا شاخه نبات، اجزاى تشكيل دهنده سفره هفت شين بودند. برخى ديگر به وجود «هفت چين» در ايران پيش از اسلام اعتقاد دارند. سخنران جامعه زرتشتى در اين باره مى گويد: «در زمان هخامنشيان در نوروز به روى هفت ظرف چينى غذا مى‌گذاشتند كه به آن هفت چين يا هفت چيدنى مى گفتند.

بعدها در زمان ساسانيان هفت شين رسم متداول مردم ايران شد و شمشاد در كنار بقيه شين هاى نوروزى، به نشانه سبزى و جاودانگى برسر سفره قرارگرفت. بعد از سقوط ساسانيان وقتى كه مردم ايران اسلام را پذيرفتند، سعى كردند كه سنت‌ها و آيين‌هاى باستانى خود را هم حفظ كنند.

به همين دليل، چون در دين اسلام «شراب» حرام اعلام شده بود، آنها، خواهر و همزاد شراب را كه »سركه» مى شد انتخاب كردند و اينگونه شين به سين تغيير پيداكرد.»
البته در اين‌باره تعابير مختلفى وجوددارد. چنانچه در كتاب فرورى آمده است: كه در روزگار ساسانيان، قابهاى زيباى منقوش و گرانبها از جنس كانولين، از چين به ايران وارد مى‌شد. يكى از كالاهاى مهم بازرگانى چين و ايران همين ظرف‌هايى بود كه بعدها به نام كشورى كه از آن آمده بودند «چينى» نام گذارى شد و به گويشى ديگر به شكل سينى و به صورت معرب «سينى» در ايران رواج يافتند. به هرروى خوراكى‌هاى خاصى بر سفره هفت سين مى‌نشينند كه عبارتند از: سيب، سركه، سمنو، سماق، سير، سنجد و سبزى (سبزه)

خوراكى هايى كه به نيت هاى گوناگون انتخاب شده اند:

سمنو: نماد زايش و بارورى گياهان است و از جوانه هاى تازه رسيده گندم تهيه مى شود.

سيب: هم نماد بارورى است و زايش. درگذشته سيب را درخم هاى ويژه اى نگهدارى مى كردند و قبل از نوروز به همديگر هديه مى دادند.

مى گويند كه سيب با زايش هم نسبت دارد، بدين صورت كه اغلب درويشى سيبى را از وسط نصف مى كرد و نيمى از آن را به زن و نيم ديگر را به شوهر مى داد و به اين ترتيب مرد از عقيم بودن و زن از نازايى رها مى شد.

سنجد: نماد عشق و دلباختگى است و از مقدمات اصلى تولدو زايندگى. عده اى عقيده دارند كه بوى برگ و شكوفه درخت سنجد محرك عشق است!

سبزه: نماد شادابى و سرسبزى و نشانگر زندگى بشر و پيوند او با طبيعت است.
درگذشته سبزه ها را به تعداد هفت يا دوازده كه شمار مقدس برج هاست در قاب هاى گرانبها سبز مى كردند. در دوران باستان دركاخ پادشاهان ۲۰ روز پيش ازنوروز دوازده ستون را از خشت خام برمى آوردند و بر هريك از آنها يكى از غلات را مى كاشتند و خوب روييدن هريك را به فال نيك مى گرفتند و برآن بودند كه آن دانه درآن سال پربار خواهدبود. در روز ششم فروردين آنها را مى چيدند و به نشانه بركت و بارورى در تالارها پخش مى كردند.

سماق و سير نماد چاشنى و محرك شادى در زندگى به شمار مى روند. اما غير از اين گياهان و ميوه هاى سفره نشين، خوان نوروزى اجزاى ديگرى هم داشته است: دراين ميان « تخم مرغ» نماد زايش و آفرينش است و نشانه اى از نطفه و نژاد. «آينه» نماد روشنايى است و حتماً بايد در بالاى سفره جاى بگيرد. «آب و ماهى» نشانه بركت در زندگى هستند. ماهى به عنوان نشانه اسفندماه بر سفره گذاشته مى شود.

و «سكه» كه نمادى از امشاسپند شهريور (نگهبان فلزات) است و به نيت بركت و درآمد زياد انتخاب شده است.

شاخه هاى سرو، دانه هاى انار، گل بيدمشك، شير نارنج، نان و پنير، شمعدان و... را هم مى توان جزو اجزاى ديگر سفره هفت سين دانست. «كتاب مقدس» هم يكى از پايه هاى اصلى خوان نوروزى است و براساس آن هرخانواده اى به تناسب مذهب خود، كتاب مقدسى را كه قبول دارد بر سفره مى گذارد.

چنانچه مسلمانان قرآن، زرتشتيان اوستا و كليميان تورات را بر بالاى سفره‌هايشان جاى مى‌دهند. بر سر سفره زرتشتيان دركنار اسپند و سنجد، « آويشن» هم ديده مى شود كه به گفته موبد فيروزگرى خاصيت ضدعفونى كننده و دارويى دارد و به نيت سلامتى و بيشتر به حالت تبريك بر سر سفره گذاشته مى شود.

در هرصورت او پيروز است و نامش خجسته است و از نزد خدا مى آيد و خواهان نيك‌بختى است و با تندرستى و گوارايى وارد شده است و سال نو را به همراه آورده است!



---------------------------------------
برخیز که می‌رود زمستان
بگشای در سرای بستان

نارنج و بنفشه بر طبق نه
منقل بگذار در شبستان

وین پرده بگوی تا به یک بار
زحمت ببرد ز پیش ایوان

برخیز که باد صبح نوروز
در باغچه می‌کند گل افشان

خاموشی بلبلان مشتاق
در موسم گل ندارد امکان

آواز دهل نهان نماند
در زیر گلیم و عشق پنهان

بوی گل بامداد نوروز
و آواز خوش هزاردستان

بس جامه فروختست و دستار
بس خانه که سوختست و دکان

ما را سر دوست بر کنارست
آنک سر دشمنان و سندان

چشمی که به دوست برکند دوست
بر هم ننهد ز تیرباران

سعدی چو به میوه می‌رسد دست
سهلست جفای بوستانبان

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد