آبجی
17th March 2010, 03:19 PM
(http://www.ardalan.id.ir/forum/posting.php?mode=quote&p=833) تحقيقات اخير انجام شده بر روي موشها نشان ميدهد كه ژنهاي مادري ميتواند چاقي،افزايش كلسترول و ساير شاخصههاي سلامتي را در دوران بلوغ تحت تاثير قرار دهد.
به نوشته فصلنامه "ژنتيك نوين" اخيرا شواهد و مداركي يافت شده مبني بر اينكه سلامتي و همچنين وزن ما بيش از آنچه كه فكر ميكنيم به مادران وابسته است.
يكي از ژنتيك دانان بخش پزشكي دانشگاه واشنگتن به نام "جوزف جاوريس" مي گويد:تنها ژنهاي شما و عوامل محيطي نظير آنچه كه ميخوريد و ميزان چربي مصرفي روزانه مهم نيست بلكه علاوه بر آن ژنهاي مادري نيز نقش مهمي ايفا ميكند.
او ميگويد دوران پيش جنيني و نوزادي تعيين ميكند كه كدام ژنها خاموش و كدام ژنها روشن گردند.
اين مساله ميتواند بر سراسر زندگي ما تاثير داشته باشد از جمله اينكه با اثر گذاشتن بر وزن ما ميتواند منجر به بروز مشكلاتي نظير ديابت و بالا رفتن كلسترول شود.بر اساس گفتههاي جاوريس بسياري از آزمايشهايهاي انجام شده در موشهاي جوان صحت اين مطلب را اثبات كرده است.
او توضيح ميدهد كه منبع غذايي موشها تا دو هفته اول زندگي تنها شير مادر است و ما ميدانيم كه در موشها توليد شير بر اساس يك فرآيند ژنتيكي اتفاق ميافتد.بنابراين وزن در دوهفته نخست زندگي بسته به اين دارد كه چه كسي به نوزادان شير داده است.
بنابراين اينكه فرد به چه مدت و از چه كسي شير نوشيده باشد حتي بعد از دوران بلوغ بر سلامت او موثر است.
جاوريس و تيم تحقيقاتي او بررسيهايي را بر روي موشهايي كه بيش از ۲۰ هفته سن داشتند درست پس از گرفتن از شير انجام دادند.
آنها دو سويه متفاوت و خالص از موشها را با هم آميزش دادند،سويه اول را خود لقاح ( (inbredساختند آن را سويه قرمز ناميدند.تاكنون مطالب زيادي در مورد واكنش اين سويه با رژيمهاي غذاي متفاوت بدست آمده است.
دومين سويه يعني سويه آبي ،موشهايي با ويژگيهاي معين را تشكيل ميدادند.با اين وجود اولادهاي حاصل از اين دو سويه متفاوت از نظر ژنتيكي نيمي قرمز و نيمي آبي بودند.
او ميگويد بنابراين ما زادههاي يكساني را در پايان بدست آورديم (نيمي قرمز و نيمي آبي) كه مادران آنها كاملا قرمز يا كاملا آبي بودند.
زماني كه آنها را ازشير گرفتند محققان اولادها را در رژيم يكساني با چربي فراوان قرار دادند و رشد آنها را تا زمان بلوغ دنبال كردند.
تيم تحقيقاتي دريافت كه اولادهاي متفاوت پاسخهاي متفاوتي نيز به رژيم غذايي پرچرب ميدهند.
لايههاي چربي موجود در اولادهايي كه از مادران قرمز به دنيا آمده بودند پس از اندازهگيري ۲۶درصد بيشتر از زادههاي مشابه از مادران آبي بود و همچنين از سطح بالاتر كلسترول و ساير مشكلات متداول مربوط به ديابت برخوردار بودند.
جاوريس ميگويد نكته جالبي كه من فكرميكنم وجود دارد اين است كه ويژگي هايي همچون بروز ديابت بسيار پيچيده اند.اين پديده تنها بر اثر ژنتيك و محيط نيست بلكه علاوه بر آن ژنهاي مادري و محيط دوران جنيني نيز در بروز اين پديده نقش دارند.
او ميگويد فهميدن منبع اين اثرات از جانب مادر بر فرزندانش و نيز تاثير ساير عوامل محيطي بر فرزندان براي تشخيص خطر بيماريهايي نظير ديابت و بيماريهاي قلبي جدا مهم است.
به نوشته فصلنامه "ژنتيك نوين" اخيرا شواهد و مداركي يافت شده مبني بر اينكه سلامتي و همچنين وزن ما بيش از آنچه كه فكر ميكنيم به مادران وابسته است.
يكي از ژنتيك دانان بخش پزشكي دانشگاه واشنگتن به نام "جوزف جاوريس" مي گويد:تنها ژنهاي شما و عوامل محيطي نظير آنچه كه ميخوريد و ميزان چربي مصرفي روزانه مهم نيست بلكه علاوه بر آن ژنهاي مادري نيز نقش مهمي ايفا ميكند.
او ميگويد دوران پيش جنيني و نوزادي تعيين ميكند كه كدام ژنها خاموش و كدام ژنها روشن گردند.
اين مساله ميتواند بر سراسر زندگي ما تاثير داشته باشد از جمله اينكه با اثر گذاشتن بر وزن ما ميتواند منجر به بروز مشكلاتي نظير ديابت و بالا رفتن كلسترول شود.بر اساس گفتههاي جاوريس بسياري از آزمايشهايهاي انجام شده در موشهاي جوان صحت اين مطلب را اثبات كرده است.
او توضيح ميدهد كه منبع غذايي موشها تا دو هفته اول زندگي تنها شير مادر است و ما ميدانيم كه در موشها توليد شير بر اساس يك فرآيند ژنتيكي اتفاق ميافتد.بنابراين وزن در دوهفته نخست زندگي بسته به اين دارد كه چه كسي به نوزادان شير داده است.
بنابراين اينكه فرد به چه مدت و از چه كسي شير نوشيده باشد حتي بعد از دوران بلوغ بر سلامت او موثر است.
جاوريس و تيم تحقيقاتي او بررسيهايي را بر روي موشهايي كه بيش از ۲۰ هفته سن داشتند درست پس از گرفتن از شير انجام دادند.
آنها دو سويه متفاوت و خالص از موشها را با هم آميزش دادند،سويه اول را خود لقاح ( (inbredساختند آن را سويه قرمز ناميدند.تاكنون مطالب زيادي در مورد واكنش اين سويه با رژيمهاي غذاي متفاوت بدست آمده است.
دومين سويه يعني سويه آبي ،موشهايي با ويژگيهاي معين را تشكيل ميدادند.با اين وجود اولادهاي حاصل از اين دو سويه متفاوت از نظر ژنتيكي نيمي قرمز و نيمي آبي بودند.
او ميگويد بنابراين ما زادههاي يكساني را در پايان بدست آورديم (نيمي قرمز و نيمي آبي) كه مادران آنها كاملا قرمز يا كاملا آبي بودند.
زماني كه آنها را ازشير گرفتند محققان اولادها را در رژيم يكساني با چربي فراوان قرار دادند و رشد آنها را تا زمان بلوغ دنبال كردند.
تيم تحقيقاتي دريافت كه اولادهاي متفاوت پاسخهاي متفاوتي نيز به رژيم غذايي پرچرب ميدهند.
لايههاي چربي موجود در اولادهايي كه از مادران قرمز به دنيا آمده بودند پس از اندازهگيري ۲۶درصد بيشتر از زادههاي مشابه از مادران آبي بود و همچنين از سطح بالاتر كلسترول و ساير مشكلات متداول مربوط به ديابت برخوردار بودند.
جاوريس ميگويد نكته جالبي كه من فكرميكنم وجود دارد اين است كه ويژگي هايي همچون بروز ديابت بسيار پيچيده اند.اين پديده تنها بر اثر ژنتيك و محيط نيست بلكه علاوه بر آن ژنهاي مادري و محيط دوران جنيني نيز در بروز اين پديده نقش دارند.
او ميگويد فهميدن منبع اين اثرات از جانب مادر بر فرزندانش و نيز تاثير ساير عوامل محيطي بر فرزندان براي تشخيص خطر بيماريهايي نظير ديابت و بيماريهاي قلبي جدا مهم است.