*مینا*
12th March 2010, 03:29 AM
http://www.aftab.ir/articles/computer_internet_infortmation_technology/information_technology/images/73f6ecc8c38c1d948636b3133d23691e.jpg
نیازهای اطلاعاتی همواره منجر به جستجوی اطلاعات نمیشود. افراد ممکن است برای رفع نیازهای اطلاعاتی به حافظه خود بسنده کنند. گاهی حتی ممکن است از مسئله صرفنظر کنند که در این صورت نیاز اطلاعاتی ندارند. مردم از جمعآوری اطلاعات، به خصوص زمانی که جستجوی اطلاعات پیامدی منفی داشته باشد، میتوانند خودداری نمایند (آلن۱، ۱۹۹۶) . در هنگام جستجوی اطلاعات، همه چیز هدفمند است و روندی را برای حل مسئله به منظور تصمیمگیری طی میکند. افراد، منابع موجود را شناسایی و آنها را از یکدیگر جدا میکنند و منابع مورد نظر خود را انتخاب مینمایند، سپس با آنها کار میکنند تا منابع اطلاعاتی دلخواه را بیابند و اطلاعات لازم را از آنها به دست آورند.
امروزه، در محیط اطلاعاتی، این سؤالها مطرح هستند: ”چگونه فرد بین منابع گوناگون انتخاب کند؟ و چگونه فرد زمان و انرژی خود را برای اطلاعیابی (جستجوی اطلاعات) صرف کند؟” محیط کاری پیچیده، بررسی اطلاعاتی وسیعتری را میطلبد. پیچیدگی کار به دانش، ابزار و تکنیکها بستگی دارد تا ورودیها را به خروجیهای طبقهبندی شده تبدیل کند. تحقیقات نشان میدهد زمانی که انتخاب بین منابع پیش میآید، فرد میزان سودمندی یک منبع اطلاعاتی را میسنجد. در عین حال، این ارزیابی به زمان و میزان علاقه فرد نیز بستگی دارد. به علاوه، پیچیدگی کار و مسئله مورد نظر در این ارزیابی دخیل هستند. افراد برای اطلاعیابی در سطح ادراکی باید منبعی را انتخاب کنند که با بیشترین احتمال، حاوی اطلاعات مربوط و مفید باشد. به علاوه، آنها باید به میزان صحت و قابل اعتماد بودن منبع آگاه باشند. ایزنبرگ و شمیر۲ (۱۹۸۸) وابستگی۳ را چنین تعریف میکنند: ” ارتباط یک سند و جواب یک سؤال که توسط یک جستجوگر مشخص شود.“ استفاده و ارتباط بین اطلاعات به طرق گوناگون کشف شده است. دید عینی از اطلاعات فرض را بر آن میگیرد که ممکن است اسناد با موارد اطلاعات به صورت عینی ارائه شوند و یک سند مربوط به یک سؤال است، آنهم زمانی که به آن اطلاعات مرتبط باشد. یک سیستم بازیابی اطلاعات برای محاسبه میزان تطابق بین سؤالهای کاربر و اسناد طراحی میشود تا میزان آن را تخمین زند و آن سند درباره موضوع یا سؤال است. ارتباط در واقع شامل موارد زیر است:
- ذهنی؛ وابسته به قضاوت انسان است.
- ادراکی؛ وابسته به دانش و فهم انسان است.
- واقعیتی؛ مربوط به کاربران و مسائل اطلاعاتی آنهاست.
- پویا؛ در حال تغییر مداوم است.
- چند وجهی؛ تحت تأثیر عوامل گوناگون است.
- قابل اندازهگیری؛ قابل مشاهده در یک مکان و زمان خاص است.
واژه ارتباط یا وابستگی برای اشاره به توانایی یک مورد اطلاعاتی به میزانی فراتر از ”ارتباط موضوعیِ“ مناسب است، تا نیاز درونی و شخصی فرد را برطرف کند. وابستگی از ارتباط عمیقتر است و با نیازهای مؤثر و ادراکی شخصی مرتبط است و به نیازهای خاص یک موقعیت که نیاز اطلاعاتی در آن به وجود میآید اشاره میکند. تایلور (۱۹۸۶) معتقد است که قابلیت اعتماد یک منبع نشانگر ارزشهای بیشمار آن است. او قابلیت اعتماد را به معنای اعتماد یک کاربر به کیفیت و تداوم آن در یک سیستم و ورود و خروج دائم آن به کار میبرد. در سطح تأثیرگذار، درجه هدفمندی شخص و علاقة به آن مسئله یا موضوع، میزان انرژیای را که او برای جستجو صرف میکند معلوم میکند. کالتو (۱۹۹۳) معتقد است همانطور که روند جستجوی اطلاعات پیش میرود، احساس اولیه در مورد غیر محرز بودن از بین میرود و اعتماد افزایش مییابد. اگر شخص بر موضوعی متمرکز شود، هدفمندتر میشود و مراحل تحقیق او خوب پیش میرود و احساس رضایت بیشتری میکند. افراد برای اطلاعیابی در سطح ادراکی باید منبعی را انتخاب کنند که با بیشترین احتمال، حاوی اطلاعات مربوط و مفید باشد. کالتو (۱۹۹۳) شش گروه از نظریات را ارائه میدهد.
۱) جستجوی اطلاعات روندی است از فهم ساختار و معنی. در این مورد کاربر از غیر محرز بودن و ابهام به اعتماد میرسد.
۲) متمرکز بر شکلگیری یا فرمولبندی کردن ایده یا نقطه نظری است که در روند تحقیق به کار میرود. متأسفانه بسیاری از کاربران این شکلگیری را با هم انجام نمیدهند و اطلاعات را بدون شکلدهی(فرمولهکردن) اولیه جمعآوری میکنند.
۳) اطلاعات ممکن است منحصر به فرد باشد. کاربر در این مورد از قبل آگاهی دارد و میداند کدام اطلاعات مرتبط است و کدام مرتبط نیست. البته اطلاعات پراکنده و زیاد به خستگی منجر میشود.
۴) میزان احتمالات در تحقیق تحت تأثیر حالت کاربر با رفتار او نسبت به کار تحقیقی میباشد. یک کاربر در حالت خاص به کار اکتشافی و گسترده تمایل دارد. در حالیکه کاربری دیگر نتیجهای را ترجیح میدهد که وی را به پایان کار نزدیک میکند. حالت یک کاربر در روند تحقیق تغییر میکند.
۵) در روند تحقیق مجموعهای از انتخابهای واحد و شخصی بر اساس پیشبینیهای او یا انتظاراتش از منابع، اطلاعات و استراتژیها شکل میگیرد. سرانجام، علاقه کاربر و سطح هدفمندی او در روند تحقیق افزایش مییابد. علاقه در مراحل بعدی بالاتر است و کاربر در یک تحقیق فهم کافی از موضوع دارد تا با هشیاری درگیر آن شود. افراد ممکن است برای رفع نیازهای اطلاعاتی به حافظه خود بسنده کنند. گاهی حتی ممکن است از مسئله صرفنظر کنند که در این صورت نیاز اطلاعاتی ندارند. کولنان (۱۹۹۵) قابلیت دستیابی را به عنوان ارزشهای اقتصادی و اجتماعی مربوط به دسترسی اطلاعات بیان میکند، درحالیکه در علوم کتابداری و اطلاعرسانی قابلیت دستیابی منابع یک ارزش فیزیکی دارد. به خصوص وقتی که بین کتابخانه و کاربر فاصله فیزیکی باشد. او قابلیت دسترسی را مفهومی برای طراحی و ارزیابی سیستمهای اطلاعاتی مختلف بیان میکند و آن را به عنوان «سطحی مورد نظر برای استفاده از منبع اطلاعاتی» معرفی میکند.
مطالعه کاربران نشان داده که قابلیت دستیابی به منبع مهمترین قسمت استفاده از منبع است. برای مثال دانشمندان، فناوران (تکنولوژیستها)، و مدیران نسبت به قابلیت دستیابی حساسند، درنتیجه کمتر به کتابخانههای نزدیک خود رجوع میکنند. آنها ترجیح میدهند برای رسیدن به اطلاعات کاملتر، کوتاهترین راه را بروند و تلاش خود را به حداقل برسانند. از طرفی، جدا از ویژگیهای منبع، پیچیدگی کار یا محرز نبودن محیط کار در اطلاعیابی مؤثر میباشد. یک کار پیچیده که با شماری از کارهای مستقل درگیر است، به اطلاعات وسیعتر نیاز دارد.محیط کاری پیچیده، بررسی اطلاعاتی وسیعتری را میطلبد. پیچیدگی کار به دانش، ابزار و تکنیکها بستگی دارد تا ورودیها را به خروجیهای طبقهبندی شده تبدیل کند. بحث جستجوی اطلاعات (اطلاعیابی) را طبق شکل میتوان خلاصه کرد. انتخاب و استفاده از اطلاعات و منابع تحت تأثیر دو خصوصیت منبع است: قابل دسترس بودن منبع و کیفیت منبع. در عین حال، مرتبط بودن از خصوصیت منبع است که با پیچیدگی کار مربوطه ارتباط دارد و علاقه شخصی و هدف شخصی در تحقیق مؤثر است.
http://www.aftab.ir/images/article/break.gifhttp://www.tebyan.net
نیازهای اطلاعاتی همواره منجر به جستجوی اطلاعات نمیشود. افراد ممکن است برای رفع نیازهای اطلاعاتی به حافظه خود بسنده کنند. گاهی حتی ممکن است از مسئله صرفنظر کنند که در این صورت نیاز اطلاعاتی ندارند. مردم از جمعآوری اطلاعات، به خصوص زمانی که جستجوی اطلاعات پیامدی منفی داشته باشد، میتوانند خودداری نمایند (آلن۱، ۱۹۹۶) . در هنگام جستجوی اطلاعات، همه چیز هدفمند است و روندی را برای حل مسئله به منظور تصمیمگیری طی میکند. افراد، منابع موجود را شناسایی و آنها را از یکدیگر جدا میکنند و منابع مورد نظر خود را انتخاب مینمایند، سپس با آنها کار میکنند تا منابع اطلاعاتی دلخواه را بیابند و اطلاعات لازم را از آنها به دست آورند.
امروزه، در محیط اطلاعاتی، این سؤالها مطرح هستند: ”چگونه فرد بین منابع گوناگون انتخاب کند؟ و چگونه فرد زمان و انرژی خود را برای اطلاعیابی (جستجوی اطلاعات) صرف کند؟” محیط کاری پیچیده، بررسی اطلاعاتی وسیعتری را میطلبد. پیچیدگی کار به دانش، ابزار و تکنیکها بستگی دارد تا ورودیها را به خروجیهای طبقهبندی شده تبدیل کند. تحقیقات نشان میدهد زمانی که انتخاب بین منابع پیش میآید، فرد میزان سودمندی یک منبع اطلاعاتی را میسنجد. در عین حال، این ارزیابی به زمان و میزان علاقه فرد نیز بستگی دارد. به علاوه، پیچیدگی کار و مسئله مورد نظر در این ارزیابی دخیل هستند. افراد برای اطلاعیابی در سطح ادراکی باید منبعی را انتخاب کنند که با بیشترین احتمال، حاوی اطلاعات مربوط و مفید باشد. به علاوه، آنها باید به میزان صحت و قابل اعتماد بودن منبع آگاه باشند. ایزنبرگ و شمیر۲ (۱۹۸۸) وابستگی۳ را چنین تعریف میکنند: ” ارتباط یک سند و جواب یک سؤال که توسط یک جستجوگر مشخص شود.“ استفاده و ارتباط بین اطلاعات به طرق گوناگون کشف شده است. دید عینی از اطلاعات فرض را بر آن میگیرد که ممکن است اسناد با موارد اطلاعات به صورت عینی ارائه شوند و یک سند مربوط به یک سؤال است، آنهم زمانی که به آن اطلاعات مرتبط باشد. یک سیستم بازیابی اطلاعات برای محاسبه میزان تطابق بین سؤالهای کاربر و اسناد طراحی میشود تا میزان آن را تخمین زند و آن سند درباره موضوع یا سؤال است. ارتباط در واقع شامل موارد زیر است:
- ذهنی؛ وابسته به قضاوت انسان است.
- ادراکی؛ وابسته به دانش و فهم انسان است.
- واقعیتی؛ مربوط به کاربران و مسائل اطلاعاتی آنهاست.
- پویا؛ در حال تغییر مداوم است.
- چند وجهی؛ تحت تأثیر عوامل گوناگون است.
- قابل اندازهگیری؛ قابل مشاهده در یک مکان و زمان خاص است.
واژه ارتباط یا وابستگی برای اشاره به توانایی یک مورد اطلاعاتی به میزانی فراتر از ”ارتباط موضوعیِ“ مناسب است، تا نیاز درونی و شخصی فرد را برطرف کند. وابستگی از ارتباط عمیقتر است و با نیازهای مؤثر و ادراکی شخصی مرتبط است و به نیازهای خاص یک موقعیت که نیاز اطلاعاتی در آن به وجود میآید اشاره میکند. تایلور (۱۹۸۶) معتقد است که قابلیت اعتماد یک منبع نشانگر ارزشهای بیشمار آن است. او قابلیت اعتماد را به معنای اعتماد یک کاربر به کیفیت و تداوم آن در یک سیستم و ورود و خروج دائم آن به کار میبرد. در سطح تأثیرگذار، درجه هدفمندی شخص و علاقة به آن مسئله یا موضوع، میزان انرژیای را که او برای جستجو صرف میکند معلوم میکند. کالتو (۱۹۹۳) معتقد است همانطور که روند جستجوی اطلاعات پیش میرود، احساس اولیه در مورد غیر محرز بودن از بین میرود و اعتماد افزایش مییابد. اگر شخص بر موضوعی متمرکز شود، هدفمندتر میشود و مراحل تحقیق او خوب پیش میرود و احساس رضایت بیشتری میکند. افراد برای اطلاعیابی در سطح ادراکی باید منبعی را انتخاب کنند که با بیشترین احتمال، حاوی اطلاعات مربوط و مفید باشد. کالتو (۱۹۹۳) شش گروه از نظریات را ارائه میدهد.
۱) جستجوی اطلاعات روندی است از فهم ساختار و معنی. در این مورد کاربر از غیر محرز بودن و ابهام به اعتماد میرسد.
۲) متمرکز بر شکلگیری یا فرمولبندی کردن ایده یا نقطه نظری است که در روند تحقیق به کار میرود. متأسفانه بسیاری از کاربران این شکلگیری را با هم انجام نمیدهند و اطلاعات را بدون شکلدهی(فرمولهکردن) اولیه جمعآوری میکنند.
۳) اطلاعات ممکن است منحصر به فرد باشد. کاربر در این مورد از قبل آگاهی دارد و میداند کدام اطلاعات مرتبط است و کدام مرتبط نیست. البته اطلاعات پراکنده و زیاد به خستگی منجر میشود.
۴) میزان احتمالات در تحقیق تحت تأثیر حالت کاربر با رفتار او نسبت به کار تحقیقی میباشد. یک کاربر در حالت خاص به کار اکتشافی و گسترده تمایل دارد. در حالیکه کاربری دیگر نتیجهای را ترجیح میدهد که وی را به پایان کار نزدیک میکند. حالت یک کاربر در روند تحقیق تغییر میکند.
۵) در روند تحقیق مجموعهای از انتخابهای واحد و شخصی بر اساس پیشبینیهای او یا انتظاراتش از منابع، اطلاعات و استراتژیها شکل میگیرد. سرانجام، علاقه کاربر و سطح هدفمندی او در روند تحقیق افزایش مییابد. علاقه در مراحل بعدی بالاتر است و کاربر در یک تحقیق فهم کافی از موضوع دارد تا با هشیاری درگیر آن شود. افراد ممکن است برای رفع نیازهای اطلاعاتی به حافظه خود بسنده کنند. گاهی حتی ممکن است از مسئله صرفنظر کنند که در این صورت نیاز اطلاعاتی ندارند. کولنان (۱۹۹۵) قابلیت دستیابی را به عنوان ارزشهای اقتصادی و اجتماعی مربوط به دسترسی اطلاعات بیان میکند، درحالیکه در علوم کتابداری و اطلاعرسانی قابلیت دستیابی منابع یک ارزش فیزیکی دارد. به خصوص وقتی که بین کتابخانه و کاربر فاصله فیزیکی باشد. او قابلیت دسترسی را مفهومی برای طراحی و ارزیابی سیستمهای اطلاعاتی مختلف بیان میکند و آن را به عنوان «سطحی مورد نظر برای استفاده از منبع اطلاعاتی» معرفی میکند.
مطالعه کاربران نشان داده که قابلیت دستیابی به منبع مهمترین قسمت استفاده از منبع است. برای مثال دانشمندان، فناوران (تکنولوژیستها)، و مدیران نسبت به قابلیت دستیابی حساسند، درنتیجه کمتر به کتابخانههای نزدیک خود رجوع میکنند. آنها ترجیح میدهند برای رسیدن به اطلاعات کاملتر، کوتاهترین راه را بروند و تلاش خود را به حداقل برسانند. از طرفی، جدا از ویژگیهای منبع، پیچیدگی کار یا محرز نبودن محیط کار در اطلاعیابی مؤثر میباشد. یک کار پیچیده که با شماری از کارهای مستقل درگیر است، به اطلاعات وسیعتر نیاز دارد.محیط کاری پیچیده، بررسی اطلاعاتی وسیعتری را میطلبد. پیچیدگی کار به دانش، ابزار و تکنیکها بستگی دارد تا ورودیها را به خروجیهای طبقهبندی شده تبدیل کند. بحث جستجوی اطلاعات (اطلاعیابی) را طبق شکل میتوان خلاصه کرد. انتخاب و استفاده از اطلاعات و منابع تحت تأثیر دو خصوصیت منبع است: قابل دسترس بودن منبع و کیفیت منبع. در عین حال، مرتبط بودن از خصوصیت منبع است که با پیچیدگی کار مربوطه ارتباط دارد و علاقه شخصی و هدف شخصی در تحقیق مؤثر است.
http://www.aftab.ir/images/article/break.gifhttp://www.tebyan.net