s@ba
10th March 2010, 07:32 PM
يك نويسنده مشهور صهيونيستي در گزارشي ضمن پرداختن به دلايل اقدام اخير ايران در انتقال ذخاير اورانيوم خود به سطح زمين و عدم اقدام اسرائيل عليه ذخاير اورانيوم ايران گفت كه تهران اين گفته را ثابت كرد كه اسرائيل از خانه عنكبوت سستتر است.
http://media.farsnews.com/Media/8812/Images/jpg/A0819/A0819473.jpg
به گزارش فارس، "آويگدور هاسلكورن " نويسنده صهيونيست در گزارشي كه در روزنامه "هاآرتص " به چاپ رسيد به دلايل اقدام اخير ايران در انتقال ذخاير اورانيوم خود به سطح زمين پرداخت و انفعال اسرائيل در اين زمينه را بررسي كرد.
معماي اصلي امروز در خاورميانه درمورد ترور عامل حماس [محمود المبحوح] در دبي نيست بلكه اقدامات ايران است. در 14 فوريه در حضور بازرسان آژانس بينالمللي انرژي اتمي، ايران تقريبا تمامي ذخاير اورانيوم با درصد غنيسازي شده پايين خود را [از عمق زمين در سايت نطنز] به سطح زمين منتقل كرد و تهران اعلام كرد كه اين اورانيوم را با هدف كاربرد براي توليد اورانيوم با درصد غناي 20 درصد استفاده خواهد كرد. در واقع ايران با انتقال 4 هزار و 300 پوند اورانيوم خود به سطح زمين، ذخاير خود را در معرض آسيب و نابودي به دليل حمله هوايي و حتي آتش قرار داد.
كارشناسان آمريكايي براي اين اقدام ايران چند دليل آوردهاند كه شامل اقدام تحريكآميز براي حمله اسرائيل و همچنين فروكش كردن بحران داخلي ايران تا دلايل فني اعلام شده است. برخي ديگر نيز اين گمانهزني را مطرح كردند كه ايران در حال انجام يك بازي سياسي است. اين بازي سياسي اينگونه است: ايران با ايجاد اين تهديد كه تمامي ذخاير اورانيوم خود را تا سطح استفاده در بمب غني سازي خواهد كرد اين اميدواري را ايجاد كند كه با تحت فشار قرار دادن آمريكا، مذاكرات با واشنگتن را با شرايط مد نظر خود آغاز كند.
البته احتمالات ديگري نيز وجود دارد. ايران به اين نتيجه رسيده كه خطر حمله پيشدستانه اسرائيلي به برنامه هستهاي ايران خنثي شده است. در ميان هراس اسرائيل از پاسخ ايران و متحدان خود به حمله اسرائيل و مخالفت شديد واشنگتن با عمليات نظامي اسرائيل، احتمال يك حمله را اساسا غير عملي كرده است يا تهران هم اكنون بر اين عقيده است كه اسرائيل حملهاي را انجام نميدهد.
اولين پارامتر در اين برآورد ايرانيها در رد كردن احتمال حمله اسرائيلي بايد با سلاح جديدي كه در دستان حزبالله قرار دارد مرتبط باشد.
در نهايت، در حالي كه اسرائيل به طور فرضي برخي از اهداف هستهاي ايران را مورد تهديد قرار ميدهد، دشمنان اسرائيل ميتوانند نه تنها تاسيسات راهبردي كليدي اسرائيل را مورد هدف قرار دهند بلكه آشكار حمله موشكي به شهرهاي اسرائيل نيز بايد پذيرفته شود. علاوه بر آن، اظهارات اخيري كه توسط برخي از رهبران افراطي منطقه كه براي نخستين بار آشكارا انجام حملهاي وسيع در پاسخ به حملات اسرائيل را قول دادهاند بايد به عنوان مولفه ديگري دانست كه اعتماد ايران از اين موضوع كه ذخاير اورانيم آنها هر كجا قرار گيرد ايمن خواهد بود را افزايش دهد.
دومين عاملي كه باعث ايجاد اطمينان در ايران درباره عدم حمله اسرائيل به ذخاير اورانيوم اين كشور شده، آن است كه آمريكا همواره در حال اعزام نمايندگان خود به اسرائيل است تا به "بنيامين نتانياهو " نخست وزير اسرائيل درباره غافلگير كردن آمريكا هشدار دهند.
تهران به خوبي ميداند كه ايجاد جبهه سوم در برابر ايران به علاوه دو جبهه ديگر در عراق و افغانستان، آخرين گزينه باراك اوباما است.
ايران با آشكار كردن اقدام خود [در انتقال ذخاير اورانيوم به سطح زمين] به طور موثري دستكش آهني [ذخاير اورانيوم] خود را به زمين انداخت و كاملا بر اساس انتظار خود اسرائيل آن را بر نداشت و بنابراين اسرائيل اعتبار و مقابله رودر رو با دشمن خود را از دست داد. انفعال اسرائيل ميتواند تاييد كننده نهايي تئوري قديمي "حسن نصر الله " رهبر حزبالله باشد كه گفته بود اسرائيل با وجود داشتن سلاح اتمي و قويترين نيروي هوايي در منطقه، از تار عنكبوت نيز سستتر است.
روحانيون انتظار دارند كه نمايش ضعيف اسرائيل وضعيت ايران را بهبود خواهد بخشيد و چهره اين كشور را چه در داخل و چه در خارج جذابتر خواهد كرد.
حتي اگر از اساس اينگونه تصور نكنيم، از هم كنون تهران بايد ببيند كه ذخاير آسيبپذير اوارنيوم غنيشده اين كشور آزموني براي اعتبار و قدرت اسرائيل است.
در حالي كه "صدام حسين " رهبر سابق عراق اغلب به راهبرد "سوزاندن پلهاي پشت سر " متوسل ميشد [ به طور مثال صدام در سال 1990 برخي از توانايي موشكي عراق را تاييد كرد و بنابراين هيچ دستاويزي براي عدم پاسخ به حملات براي عراق وجود نداشت] ايران نيز به دنبال آن است كه پلهاي پشت سر اسرائيل را بسوزاند.
ايران در واقع اسرائيل را در يك تنگناي راهبردي جدي قرار داده است، اگر اسرائيل اقدام كند، با خطر خشم آمريكا روبرو ميشود البته به پاسخ احتمالي ايران و متحدانش نيز اشارهاي نميكنيم.
اگر حملهاي انجام ندهد آنگاه همگان خواهند ديد كه فرضيه "تار عنكبوت " نصرالله زنده بوده و همچنان نفس ميكشد.
با اين حساب، در كمترين حالت، اسرائيل ميتواند با حمله جديدي از سوي حزبالله و حماس روبرو شود و در بدترين حالت احتمال جنگي تمار عيار به طور زيادي افزايش خواهد يافت.
در واقع، با اين اطمينان جديد تهران، بر اساس گزارشها، ايران به دنبال برانگيختن درگيري ديگري در مرزهاي شمالي اسرائيل بوده تا تلاش قدرتهاي غربي براي اعمال تحريمهاي بيشتر عليه ايران را منحرف كند.
سقوط سياست آقاي اوباما در قبال ايران در نمايي تمام رخ قابل ديدن است، زيرا اگر اين تحليل درست باشد گام بعدي قطعا تصميم رسمي ايران براي ساخت بمب است.
الان توپ به زمين اسرائيل انداخته شده است.
[آويگدور هاسلكورن نويسنده كتاب "طوفان ادامه دار: عراق، سلاحهاي زهرآگين و بازدارندگي]
فارس
http://media.farsnews.com/Media/8812/Images/jpg/A0819/A0819473.jpg
به گزارش فارس، "آويگدور هاسلكورن " نويسنده صهيونيست در گزارشي كه در روزنامه "هاآرتص " به چاپ رسيد به دلايل اقدام اخير ايران در انتقال ذخاير اورانيوم خود به سطح زمين پرداخت و انفعال اسرائيل در اين زمينه را بررسي كرد.
معماي اصلي امروز در خاورميانه درمورد ترور عامل حماس [محمود المبحوح] در دبي نيست بلكه اقدامات ايران است. در 14 فوريه در حضور بازرسان آژانس بينالمللي انرژي اتمي، ايران تقريبا تمامي ذخاير اورانيوم با درصد غنيسازي شده پايين خود را [از عمق زمين در سايت نطنز] به سطح زمين منتقل كرد و تهران اعلام كرد كه اين اورانيوم را با هدف كاربرد براي توليد اورانيوم با درصد غناي 20 درصد استفاده خواهد كرد. در واقع ايران با انتقال 4 هزار و 300 پوند اورانيوم خود به سطح زمين، ذخاير خود را در معرض آسيب و نابودي به دليل حمله هوايي و حتي آتش قرار داد.
كارشناسان آمريكايي براي اين اقدام ايران چند دليل آوردهاند كه شامل اقدام تحريكآميز براي حمله اسرائيل و همچنين فروكش كردن بحران داخلي ايران تا دلايل فني اعلام شده است. برخي ديگر نيز اين گمانهزني را مطرح كردند كه ايران در حال انجام يك بازي سياسي است. اين بازي سياسي اينگونه است: ايران با ايجاد اين تهديد كه تمامي ذخاير اورانيوم خود را تا سطح استفاده در بمب غني سازي خواهد كرد اين اميدواري را ايجاد كند كه با تحت فشار قرار دادن آمريكا، مذاكرات با واشنگتن را با شرايط مد نظر خود آغاز كند.
البته احتمالات ديگري نيز وجود دارد. ايران به اين نتيجه رسيده كه خطر حمله پيشدستانه اسرائيلي به برنامه هستهاي ايران خنثي شده است. در ميان هراس اسرائيل از پاسخ ايران و متحدان خود به حمله اسرائيل و مخالفت شديد واشنگتن با عمليات نظامي اسرائيل، احتمال يك حمله را اساسا غير عملي كرده است يا تهران هم اكنون بر اين عقيده است كه اسرائيل حملهاي را انجام نميدهد.
اولين پارامتر در اين برآورد ايرانيها در رد كردن احتمال حمله اسرائيلي بايد با سلاح جديدي كه در دستان حزبالله قرار دارد مرتبط باشد.
در نهايت، در حالي كه اسرائيل به طور فرضي برخي از اهداف هستهاي ايران را مورد تهديد قرار ميدهد، دشمنان اسرائيل ميتوانند نه تنها تاسيسات راهبردي كليدي اسرائيل را مورد هدف قرار دهند بلكه آشكار حمله موشكي به شهرهاي اسرائيل نيز بايد پذيرفته شود. علاوه بر آن، اظهارات اخيري كه توسط برخي از رهبران افراطي منطقه كه براي نخستين بار آشكارا انجام حملهاي وسيع در پاسخ به حملات اسرائيل را قول دادهاند بايد به عنوان مولفه ديگري دانست كه اعتماد ايران از اين موضوع كه ذخاير اورانيم آنها هر كجا قرار گيرد ايمن خواهد بود را افزايش دهد.
دومين عاملي كه باعث ايجاد اطمينان در ايران درباره عدم حمله اسرائيل به ذخاير اورانيوم اين كشور شده، آن است كه آمريكا همواره در حال اعزام نمايندگان خود به اسرائيل است تا به "بنيامين نتانياهو " نخست وزير اسرائيل درباره غافلگير كردن آمريكا هشدار دهند.
تهران به خوبي ميداند كه ايجاد جبهه سوم در برابر ايران به علاوه دو جبهه ديگر در عراق و افغانستان، آخرين گزينه باراك اوباما است.
ايران با آشكار كردن اقدام خود [در انتقال ذخاير اورانيوم به سطح زمين] به طور موثري دستكش آهني [ذخاير اورانيوم] خود را به زمين انداخت و كاملا بر اساس انتظار خود اسرائيل آن را بر نداشت و بنابراين اسرائيل اعتبار و مقابله رودر رو با دشمن خود را از دست داد. انفعال اسرائيل ميتواند تاييد كننده نهايي تئوري قديمي "حسن نصر الله " رهبر حزبالله باشد كه گفته بود اسرائيل با وجود داشتن سلاح اتمي و قويترين نيروي هوايي در منطقه، از تار عنكبوت نيز سستتر است.
روحانيون انتظار دارند كه نمايش ضعيف اسرائيل وضعيت ايران را بهبود خواهد بخشيد و چهره اين كشور را چه در داخل و چه در خارج جذابتر خواهد كرد.
حتي اگر از اساس اينگونه تصور نكنيم، از هم كنون تهران بايد ببيند كه ذخاير آسيبپذير اوارنيوم غنيشده اين كشور آزموني براي اعتبار و قدرت اسرائيل است.
در حالي كه "صدام حسين " رهبر سابق عراق اغلب به راهبرد "سوزاندن پلهاي پشت سر " متوسل ميشد [ به طور مثال صدام در سال 1990 برخي از توانايي موشكي عراق را تاييد كرد و بنابراين هيچ دستاويزي براي عدم پاسخ به حملات براي عراق وجود نداشت] ايران نيز به دنبال آن است كه پلهاي پشت سر اسرائيل را بسوزاند.
ايران در واقع اسرائيل را در يك تنگناي راهبردي جدي قرار داده است، اگر اسرائيل اقدام كند، با خطر خشم آمريكا روبرو ميشود البته به پاسخ احتمالي ايران و متحدانش نيز اشارهاي نميكنيم.
اگر حملهاي انجام ندهد آنگاه همگان خواهند ديد كه فرضيه "تار عنكبوت " نصرالله زنده بوده و همچنان نفس ميكشد.
با اين حساب، در كمترين حالت، اسرائيل ميتواند با حمله جديدي از سوي حزبالله و حماس روبرو شود و در بدترين حالت احتمال جنگي تمار عيار به طور زيادي افزايش خواهد يافت.
در واقع، با اين اطمينان جديد تهران، بر اساس گزارشها، ايران به دنبال برانگيختن درگيري ديگري در مرزهاي شمالي اسرائيل بوده تا تلاش قدرتهاي غربي براي اعمال تحريمهاي بيشتر عليه ايران را منحرف كند.
سقوط سياست آقاي اوباما در قبال ايران در نمايي تمام رخ قابل ديدن است، زيرا اگر اين تحليل درست باشد گام بعدي قطعا تصميم رسمي ايران براي ساخت بمب است.
الان توپ به زمين اسرائيل انداخته شده است.
[آويگدور هاسلكورن نويسنده كتاب "طوفان ادامه دار: عراق، سلاحهاي زهرآگين و بازدارندگي]
فارس