moji5
8th March 2010, 10:50 PM
Looking at your picture from when we first met
دارم به تصویری از بار اولی که دیدمت نگاه می کنم
You gave me a smile that I could never forget
تو بهم یه لبخندی زدی که من می تونستم هرگز فراموشش نکنم
And nothing I could do could protect me from you that night
و هیچ چیزی من می تونستم یه کاری کنم
می تونستم اون شب ازت محافظت کنم
Wrapped around your finger, always on my mind
همیشه توی ذهنم، انگشتت رو با دستم گرفتم
The days would blend 'cause we stayed up all night
روزایی که بایستی در هم آمیخته بشه
چون ما کل شب رو بیدار می موندیم
Yeah, you and I were everything, everything to me
آره، تو و من مهم بودیم، مهم برای من
I just want you to know that I've been fighting to let you go
فقط می خوام بدونی که من با خودم کشمکش
و درگیری دارم تا بذارم تو بری
Some days I make it through and then there's nights that never end
بعضی روزا من به میونش وارد میشم و بعدش شبایی هست که پایانی ندارن
I wish that I could believe that there's a day you'll come back to me
من آرزو می کنم که می تونستم باور کنم که یه روزی هست
که تو اوون روز تو به سوی من خواهی برگشت
But still I have to say I would do it all again
اما هنوز من مجبورم بگم من بایستی همش رو دوباره انجام بدم
Just want you to know
فقط می خوام بدونی
All the doors are closing I'm tryin' to move ahead
همه ی درا بستن من دارم تلاش می کنم تا به جلو حرکت کنم
And deep inside I wish it's me instead
و در درون قلبش واردشم من آرزو می کنم اون به جای من باشه
My dreams are empty from the day, the day you slipped away
رویاهام پوچن از روزی، روزی که تو رفتی
I just want you to know that I've been fighting to let you go
فقط می خوام بدونی که من با خودم کشمکش و درگیری دارم تا بذارم تو بری
Some days I make it through and then there's nights that never end
بعضی روزا من به میونش وارد میشم و بعدش شبایی هست که پایانی ندارن
I wish that I could believe that there's a day you'll come back to me
من آرزو می کنم که می تونستم باور کنم که یه روزی
هست که تو اوون روز تو به سوی من خواهی برگشت
But still I have to say I would do it all again
اما هنوز من مجبورم بگم من بایستی همش رو دوباره انجام بدم
Just want you to know
فقط می خوام بدونی
That since I lost you, I lost myself
که از وقتی از دستت دادم، خودمو از دست دادم
No I can't fake it, there's no one else
نه من نمی تونم چیزی رو وانمود کنم،
به غیر تو هیچ کسه دیگه ای نیست
I just want you to know that I've been fighting to let you go
فقط می خوام بدونی که من با خودم
کشمکش و درگیری دارم تا بذارم تو بری
Some days I make it through and then there's nights that never end
بعضی روزا من به میونش وارد میشم و بعدش شبایی هست که پایانی ندارن
I wish that I could believe that there's a day you'll come back to me
من آرزو می کنم که می تونستم باور کنم که
یه روزی هست که تو اوون روز تو به سوی من خواهی برگشت
But still I have to say I would do it all again
اما هنوز من مجبورم بگم من بایستی همش رو دوباره انجام بدم
Just want you to know
فقط می خوام بدونی
That I've been fighting to let you go
که من با خودم کشمکش و درگیری دارم تا بذارم تو بری
Some days I make it through and then there's nights that never end
بعضی روزا من به میونش وارد میشم و بعدش شبایی هست که پایانی ندارن
I wish that I could believe that there's a day you'll come back to me
من آرزو می کنم که می تونستم باور کنم که
یه روزی هست که تو اوون روز تو به سوی من خواهی برگشت
But still I have to say I would do it all again
اما هنوز من مجبورم بگم من بایستی همش رو دوباره انجام بدم
Just want you to know
فقط می خوام بدونی
دارم به تصویری از بار اولی که دیدمت نگاه می کنم
You gave me a smile that I could never forget
تو بهم یه لبخندی زدی که من می تونستم هرگز فراموشش نکنم
And nothing I could do could protect me from you that night
و هیچ چیزی من می تونستم یه کاری کنم
می تونستم اون شب ازت محافظت کنم
Wrapped around your finger, always on my mind
همیشه توی ذهنم، انگشتت رو با دستم گرفتم
The days would blend 'cause we stayed up all night
روزایی که بایستی در هم آمیخته بشه
چون ما کل شب رو بیدار می موندیم
Yeah, you and I were everything, everything to me
آره، تو و من مهم بودیم، مهم برای من
I just want you to know that I've been fighting to let you go
فقط می خوام بدونی که من با خودم کشمکش
و درگیری دارم تا بذارم تو بری
Some days I make it through and then there's nights that never end
بعضی روزا من به میونش وارد میشم و بعدش شبایی هست که پایانی ندارن
I wish that I could believe that there's a day you'll come back to me
من آرزو می کنم که می تونستم باور کنم که یه روزی هست
که تو اوون روز تو به سوی من خواهی برگشت
But still I have to say I would do it all again
اما هنوز من مجبورم بگم من بایستی همش رو دوباره انجام بدم
Just want you to know
فقط می خوام بدونی
All the doors are closing I'm tryin' to move ahead
همه ی درا بستن من دارم تلاش می کنم تا به جلو حرکت کنم
And deep inside I wish it's me instead
و در درون قلبش واردشم من آرزو می کنم اون به جای من باشه
My dreams are empty from the day, the day you slipped away
رویاهام پوچن از روزی، روزی که تو رفتی
I just want you to know that I've been fighting to let you go
فقط می خوام بدونی که من با خودم کشمکش و درگیری دارم تا بذارم تو بری
Some days I make it through and then there's nights that never end
بعضی روزا من به میونش وارد میشم و بعدش شبایی هست که پایانی ندارن
I wish that I could believe that there's a day you'll come back to me
من آرزو می کنم که می تونستم باور کنم که یه روزی
هست که تو اوون روز تو به سوی من خواهی برگشت
But still I have to say I would do it all again
اما هنوز من مجبورم بگم من بایستی همش رو دوباره انجام بدم
Just want you to know
فقط می خوام بدونی
That since I lost you, I lost myself
که از وقتی از دستت دادم، خودمو از دست دادم
No I can't fake it, there's no one else
نه من نمی تونم چیزی رو وانمود کنم،
به غیر تو هیچ کسه دیگه ای نیست
I just want you to know that I've been fighting to let you go
فقط می خوام بدونی که من با خودم
کشمکش و درگیری دارم تا بذارم تو بری
Some days I make it through and then there's nights that never end
بعضی روزا من به میونش وارد میشم و بعدش شبایی هست که پایانی ندارن
I wish that I could believe that there's a day you'll come back to me
من آرزو می کنم که می تونستم باور کنم که
یه روزی هست که تو اوون روز تو به سوی من خواهی برگشت
But still I have to say I would do it all again
اما هنوز من مجبورم بگم من بایستی همش رو دوباره انجام بدم
Just want you to know
فقط می خوام بدونی
That I've been fighting to let you go
که من با خودم کشمکش و درگیری دارم تا بذارم تو بری
Some days I make it through and then there's nights that never end
بعضی روزا من به میونش وارد میشم و بعدش شبایی هست که پایانی ندارن
I wish that I could believe that there's a day you'll come back to me
من آرزو می کنم که می تونستم باور کنم که
یه روزی هست که تو اوون روز تو به سوی من خواهی برگشت
But still I have to say I would do it all again
اما هنوز من مجبورم بگم من بایستی همش رو دوباره انجام بدم
Just want you to know
فقط می خوام بدونی