توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : به نظرتون هدف این پسره چی بوده؟!
تاری
3rd March 2010, 07:41 PM
یارب
............................ گون آیدین یولداشلار ...........................
به نظرتون هدف این آقا پسره و دار و دسته و مشوقشون و عکاسشونو و بینندگان گرامی و استاد با پشتکار جدی که لحظه ای مجال آب خوردن هم نداره و خانمهای کلاس و .......... اوه نفسم گرفت خلاصه هدف چی بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اول عکسو ببینم. بله از اتاق فرمان اشاره می کنن عکس آماده نیست.......
بببببببببببببببببببببببله عکس آماده شد می بینیم.
http://uc-njavan.ir/images/drlmm2658iocsbdehq5t.jpeg
خنده به چه فکری؟1
خنده به چه قیمتی؟!
خنده به چه قصدی؟!
خنده در چه جایی؟!
هر چه می خواهد دل تنگت بوگو ، آره ... راحت باش بوگو ...
با دیدن این عکس چی به ذهنتون رسید؟
یاد خاطراتتون افتادین؟ چه خاطره ای؟
محدودیتی نیست هر چی می خوایین بگین؟
....
شما به این حرکت از چه منظری نیگا می کنین؟! کتابی، فلسفی، اجتماعی، عقده گشایی، هنری، روانشاسانه، مسخره، شیطنت، .............. (به قول شمالیا: آاووووووووووووووووووووووو ه)
....................................
هر چه می خواهد دل تنگت بوگو ، آره ... راحت باش بوگو ...
شنیدن نظرات متفاوت خالی از لطف نیست. پس برخلاف کلاسهای معمول ساکت نشینین فقط مواظب باشین، ساختمون سرمون خراب نشه.
faridehsarvi
3rd March 2010, 07:57 PM
ياد يكي از پسراي كلاسمون مي افتم. كه وقتي استاد تو كلاس را ه مي رفت واز اول به آخر كلاس مي رفت وبر مي گشت پسره پا مي شد ودنبال استاد راه مي افتاد واداشو در مياورد. استادم مي دونست وبه روش نمي آورد
احترام به كلاس استاد وهم كلاسيان ومهمتر اينكه كلاس محلي براي عبادت محسوب ميشه به جهت ارزش ونقش مهمي كه داره بسيار مهم وقابل توجهه كهم تاسفانه عده اي بي توجه به اين امر هستن
تاری
3rd March 2010, 08:05 PM
ياد يكي از پسراي كلاسمون مي افتم. كه وقتي استاد تو كلاس را ه مي رفت واز اول به آخر كلاس مي رفت وبر مي گشت پسره پا مي شد ودنبال استاد راه مي افتاد واداشو در مياورد. استادم مي دونست وبه روش نمي آورد
احترام به كلاس استاد وهم كلاسيان ومهمتر اينكه كلاس محلي براي عبادت محسوب ميشه به جهت ارزش ونقش مهمي كه داره بسيار مهم وقابل توجهه كهم تاسفانه عده اي بي توجه به اين امر هستن
سلام
آفرین
مرحبا
براوو
اسپازیوا
تنکیو
....
جایزه ی ویژه رو بردین
ممنون
عیدتون مبارک
*مینا*
3rd March 2010, 08:09 PM
خدایی معنی این حرکت و نمی تونم بفهمم یا درک کنم ، چطور ممکنه ... !!! چطور ممنکنه دانشگاه ارزشش تا اون حد پایین باشه !!
راستش تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که چرا دانشجوی ایرانی ( البته نه همشون ) ارزش دانش و دانشگاه رو نمی دونن !!!
چرا نمی دونن هر چیزی جایی داره
و خیلی چرا های دیگه ، دلم و وا نکنید ;)){tongue}
حالا که جدی به این موضوع نگاه شده واقعا افسوس خوردم
Sookoot
3rd March 2010, 08:36 PM
هدف: جلب توجه ..به هر قیمت :-/
matrix
3rd March 2010, 08:46 PM
من که میگم درساشو نخونده استادشم تنبیه کرده و گفته رو دستات وایستا تا نگفتم نیا پایین!{tongue}
دوستاشم دارن بهش میخندن{big green}
صبا محمدي
3rd March 2010, 08:47 PM
سلام به نظر من انجام دادن این رفتار در کلاس واقعا جای تاسف داره اون استاد بیچاره خودش قبلا درسهاشو خونده خوب واسه بچه ها داره زحمت میکشه انجام دادن این حرکات ارزش کلاس رو فوق العاده پایین میاره خوب شیطنت هم میخوان بکنن انجام بدن نه دیگه در این حد فجیع بهضی از دانشجوها واقعا واسه درس و کلاس هیچ ارزشی قائل نیستن امیدوارم فدر موقعیت های خودمون رو بیشتر بدونیم عید همه دوستان هم مبارک .
shabnamshirin
3rd March 2010, 10:05 PM
فک کنم بیچاره عاشقه و طرف هم اونو اصلا به حساب نمیاره عقل از کله ش پریده.(خب چیکار کنه بیچاره ..شما جای اون بودید چیکار میکردید{big green})حالا یا طرف تو کلاسه یا یجوری عکسو به دستش میرسونن{tongue}
*میترا*
3rd March 2010, 10:59 PM
به نظر من شيطنت كه اومد سراغ آدم درس و مشق و مدرسه كلاس حاليش نميشه. بعضيها هم نميتونن كنترلش كنن ميزنه اينطوري ميشه {big green}{big green}{big green}
و گرنه به نظرم طرف اينقدر شعور داشته كه دانشجو شده بالاخره ولي خوب نتونسته جلو شيطنتش رو بگيره. نزنينش{tongue}
آبجی
3rd March 2010, 11:12 PM
1- بی نزاکتی و بی ادبی {i dont want to see}
2- جلب توجه
3- احتمالا سنش رو فراموش کرده یا فکر کرده سر کلاس تربیت بدنی هست {big green}
4- .....
من جای استاده بودم مجبورش میکردم که تمام ساعت کلاس رو به همون منوال طی کنه تا بفهمه کجا هست و باید چکار هایی رو انجام بده .
اینجوری ارزش کلاس رو میدونست :ar!
B O S S
3rd March 2010, 11:41 PM
1- بی نزاکتی و بی ادبی {i dont want to see}
2- جلب توجه
3- احتمالا سنش رو فراموش کرده یا فکر کرده سر کلاس تربیت بدنی هست {big green}
4- .....
من جای استاده بودم مجبورش میکردم که تمام ساعت کلاس رو به همون منوال طی کنه تا بفهمه کجا هست و باید چکار هایی رو انجام بده .
اینجوری ارزش کلاس رو میدونست :ar!
به به
میبینم که شیطنت به چشم بعضی ها میاد {big green}
نمیدونم چرا بعد از خواندن این پست یاد این تاپیک افتادم {thumbs down}
http://njavan.com/forum/showthread.php?p=103139#post103139
8->
خلاصه اگر در مورد شیطنت و رو کم کنی باشه خیلیها هستن که کم نمیارن
;)
آبجی
3rd March 2010, 11:46 PM
نمیدونم چرا بعد از خواندن این پست یاد این تاپیک افتادم {thumbs down}
خب چرا یاد این تاپیک افتادی نکنه فکر کردی طرف سادیسمی هست اینی که من دیدم خیلی بدتره {i dont want to see}
خلاصه اگر در مورد شیطنت و رو کم کنی باشه خیلیها هستن که کم نمیارن
کیا ؟؟؟{big green}
B O S S
3rd March 2010, 11:59 PM
خب چرا یاد این تاپیک افتادی نکنه فکر کردی طرف سادیسمی هست اینی که من دیدم خیلی بدتره {i dont want to see}
:)):)):))
یک نگه به راه حل دوم ششم (مخصوصا پنجم که میدونم خودت تست کردی) بنداز ببینم کدومش بد تره {nerd}
اون بیچاره توی عکس که به کسی حداقل لطمه نزده
فکر کنم اینطور بهتر میتونی قضاوت کنی {i dont want to see}
{tongue}
آبجی
4th March 2010, 12:13 AM
یک نگه به راه حل دوم ششم (مخصوصا پنجم که میدونم خودت تست کردی) بنداز ببینم کدومش بد تره {nerd}
{big green} چشم
راه حل دوم : روي گل رزي كه ميخواين هديه بديد مقداري فلفل قرمز بريزيد ( اين كه خدايي خيلي خوب جواب ميده )
خب فوقش چند تا عطسه میکنه و گریه میکنه همین {big green}
راه حل پنجم : خب اين مختص اعضاي خانواده هست شامپو رو كف حموم بريزيد البته سعي كنيد با خوهر يا برادرتون اين كار رو انجام بديد چون بقيه عواقبش پاي خودتونه ( اين رو خودم تست شده ){i dont want to see}
این هم رو من تست شده چیزی نمیشه فقط بدنت درد میگیره و ممکنه یه جای بدنت بشکنه همین ;;) اتفاق خاصی نمیافته که {big green}
راه حل ششم : با توجه به روز چهار شنبه سوري اگر مواد منفجره داريد وقتي در خانه اي باز بود به داخل خانه پرت كرده فرار كنيد :))
اینو خودم جلوی پای مامانم امتحان کردم یه بار هم برادرم رو من تست زد ولی خدایی ترسیده بودما چون انداخته بود تو اتیش کلی ذغال پرت شد طرفم {i dont want to see}
خب اون فرق داره
Asghar2000
4th March 2010, 12:14 AM
عجب استاد باحالیه هیچی نمی گه بهش!!
هر کی میگه استاد نفهمیده حرکت اینو، اشتباهیه، استاد فهمیده ولی خودش هیچی نمی گه!!{big green}
B O S S
4th March 2010, 12:22 AM
:-o:-o:-o:-o:-o:-o:-o:-o
8-}8-}8-}8-}8-}8-}
آبجی
به خدا من از رو رفتم
:((:((:((:((:((:((:((
آبجی
4th March 2010, 12:24 AM
:-o:-o:-o:-o:-o:-o:-o:-o
8-}8-}8-}8-}8-}8-}
آبجی
به خدا من از رو رفتم
:((:((:((:((:((:((:((
:)>- هدف همون بود {big green}
kamanabroo
4th March 2010, 12:36 AM
جلب توجه اولین گزینه هست
تو اون لحظه هیچی غیر از این تو کلش نیست که دیگران بگن
عجب پسره تخسیه ها ، ببین چه کارایی می کنه و چه جراتی داره و اینا....
فکر می کنم اینجور آدمها نتونستن استعدادهاشون رو به دیگران نشون بدن
و دیگران هم اونا رو خیلی به رسمیت نمیشناسن مگه واسه مسخره بازی
واسه همین همه اینا میشه عقده که اینجوری خودشو نشون میده
اون استاد هم که می دونه اینا یه سری عقده ای هستن ، گذاشته راحت باشن
ولی خداییش احترام کلاس و استاد رو نمیشه توجیه کرد ...
تاری
4th March 2010, 05:12 PM
خب بقیه بزرگواران!@};-
اگه تریف نیارین:((
منتظرم:">
امير آشنا
4th March 2010, 08:28 PM
یارب
............................ گون آیدین یولداشلار ...........................
به نظرتون هدف این آقا پسره و دار و دسته و مشوقشون و عکاسشونو و بینندگان گرامی و استاد با پشتکار جدی که لحظه ای مجال آب خوردن هم نداره و خانمهای کلاس و .......... اوه نفسم گرفت خلاصه هدف چی بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اول عکسو ببینم. بله از اتاق فرمان اشاره می کنن عکس آماده نیست.......
بببببببببببببببببببببببله عکس آماده شد می بینیم.
http://uc-njavan.ir/images/drlmm2658iocsbdehq5t.jpeg
خنده به چه فکری؟1
خنده به چه قیمتی؟!
خنده به چه قصدی؟!
خنده در چه جایی؟!
هر چه می خواهد دل تنگت بوگو ، آره ... راحت باش بوگو ...
با دیدن این عکس چی به ذهنتون رسید؟
یاد خاطراتتون افتادین؟ چه خاطره ای؟
محدودیتی نیست هر چی می خوایین بگین؟
....
شما به این حرکت از چه منظری نیگا می کنین؟! کتابی، فلسفی، اجتماعی، عقده گشایی، هنری، روانشاسانه، مسخره، شیطنت، .............. (به قول شمالیا: آاووووووووووووووووووووووو ه)
....................................
هر چه می خواهد دل تنگت بوگو ، آره ... راحت باش بوگو ...
شنیدن نظرات متفاوت خالی از لطف نیست. پس برخلاف کلاسهای معمول ساکت نشینین فقط مواظب باشین، ساختمون سرمون خراب نشه.
سلام @};-
نمی دونم شاید تو مدارس دخترونه این چیزا عجیب باشه ولی من از دوره راهنمایی و دبیرستان خوب یادمه که همکلاسی های عزیز ما چه آتیشی می سوزوندن . اهل این کارا نبودم ولی خب بعضی کاراشون بدجوری بیهوشم می کرد ( از خنده هاااااا ) . گفتنش راحته که این کارا خیلی بده و زشته و حرمت کلاس و معلم و استاد و ... رو می شکنه و ... اما واقعا روده بر شدن از خنده در مقابل بعضی رفتارا تو اون موقع حداقل برای من اجتناب ناپذیر بود . به عبارتی وقتی خندم می گرفت دیگه تموم بود و چیزی جلودارم نبود !!!!{i dont want to see}
البته نمیشه برا همه یه انگیزه عنوان کرد و این قبیل کارا بسته به سن و سال و شرایط مختلف معمولا با انگیزه های مختلفی هم رخ میده اما همون طور که مهدی جان و بعضی از دوستان هم اشاره کردن تو سنین دانشجویی اون چیزی که بیشتر از رفتارهای این چنینی میشه نتیجه گرفت نیاز به توجهه . تا حالا به شخصه رفتارهای نابهنجار مشابه رو از افرادی ثبات شخصیتی دارن ندیدم
تاری
4th March 2010, 08:40 PM
یارب
عید ولادت خاتم پیامبران، حضرت رسول اکرم (ص) بر تمامی عاشقان دین اسلام و عدالت مبارک.
.............................
از نظرات جالب و متفاوتتان بهره مند شدیم. به نوبه خود سپاسگزارم.
حالا برداشت اینجانب از دیدگاههای افراد اون کلاس؛
آقا پسره تو دلش می گه: بزار ببینن که حرف الکی نمی زنم براشون (؟) ثابت بشه...
دوستاش می گن: ای وَل، گل کاشتی آی گل کاشتی آبرومونو حفظ کردی....
عکاسه می گه: خوب شد ضایع نشدم به موقع عکسو گرفتم و الّا تیکه پاره ام می کردن. (نفس راحت)
آقایون کلاس می گن
1. بچه درسخونا: وای چه بی ادب! حالا استاد چی در موردمون فکر می کنه! آبروی کلاسمونو برد!!
2. بچه بازیگوشا: از خنده که می خوان کلاسو بترکونن تا بلکه استاد دیگه درس نده!
3. بچه میانه روها: یه کم خستگیمون دَر رفت. دَمِت گرم داداش...
4. بچه ماستها: چی شد!؟ به بغل دستیش می زنه می گه مگه چی شده؟!
5. ...
خانمای کلاس می گن: وااااااااااااااااای این چه حرکتیه! اصلا فکر نمی کردیم اینقدر شیطون باشه؟!
بقیه ی خانما هم تو دلشون چیزایی می گن دیگه؛ اَسرار و نمی شه فاش کرد. دلتون بسوزه.
....
و اما استاد زحمت کش تو دلش می گه: یه چیزی بگم؛ فردا بدتر از این نمایشا رو باید تحمل کنم. چیزی نگم فکر می کنن چه استادی! نفهمید.... خلاصه این رفتار هم بستگی به روحیه ی استاد داره که تا چه حدی به دانشجویاش اجازه داده وارد حریمش بشن...
....
وقتی کسی یه دفعه حریمی رو می شکنه موجب بهم ریختن تعادلی می شه که هر کس از منظر خود به این اتفاق نگاه می کنه. فرد شیطون باید زود کلاسو ترک کنه چون همینطوری به تَرَک دیوار هم خنده اش می گیره تا چه برسه به ین حرکات .... و فردی جدی وی را مورد موأخذه قرار می ده و ....
http://uc-njavan.ir/images/drlmm2658iocsbdehq5t.jpeg
تاری
4th March 2010, 08:44 PM
حالا اتفاقی ناخود آگاه و یا مواردی مثل این عکس ساختگی و هماهنگ شده بلاخره موجب خنده و انبساط خاطر شده و انرژی ماورایی در درون افراد به جا گذاشته حالا اگه حرفی در این بحث نمونده مرحله ی بعدی را بیان کنم؟...
ولی فکر کنم برخی دلشون بخواد نظرشونو بگن ما منتظر می مونیم. چون ایوب وار.
امیدوارم زودتر برسن تا علفهای زیر پامون به درخت قد نکشه...
moji5
5th March 2010, 12:02 PM
خوب اینجور مسائل زیاد غیره طبیعی نیست
الان یه سایتی هست که هر هفته مدلی رو انتخاب میکنه مثلا" خوابیدن در جاهای مختلف و هر کسی که خفنترین کار رو انجام بده جایزه میگیره.یادمه میگفتن 8 پزشک و پرستار به خاطر شرکت تو این مسابقیه اخراج شده بودن.
ما پسرا کمی دوره قبل از دانشگاهمون متفاوته مخصوصا" از نظر نبوده دختر.
تا قبل دانشگاه خیلی ازادی داریم هم ما هم دبیران.
تو دانشگاه هم اگه استاد نتونه خوب کلاس رو اداره کنه معلوم نیست چی به سر کلاس میاد.
یکی از دلایل این کار میتونه ضعف استاد باشه.دلیل دیگه جویه که دانشجو ها تو کلاس دارن.شاید اگه بدونیم کلاسشون چه جوی داره(مثل مسابقه بالا)خیلی هم خوشمون میومد.
ولی در کل مسائل شخصی مهمترین دلیله بروز چنین رفتارهای عجیبیه
مطمئنم خوده طرف خیلی بهش خوش گذشته.
یادمه یه کلیپ خارجی دیدم که میزنه تو گوش استادش و در میره.
چیزه دیگه اینه که الان دانشگاه ها دیگه محل تحصیل نیست.
واقعا" از لحاظ جو فرهنگی افتضاحه من که مطمعنم 70% واسه درس نمیان حتی 70% استادا واسه درس دادن نمیان.
هرکی واسه یه چیزی میاد.
اصلا" 70% ایرانی ها سر جای اصلیشون نیستن.
هرکی داره جایی که هست رو تحمل میکنه واسه همینم این حرکات ازمون بعید نیست.
تاری
5th March 2010, 04:15 PM
خوب اینجور مسائل زیاد غیره طبیعی نیست
الان یه سایتی هست که هر هفته مدلی رو انتخاب میکنه مثلا" خوابیدن در جاهای مختلف و هر کسی که خفنترین کار رو انجام بده جایزه میگیره.یادمه میگفتن 8 پزشک و پرستار به خاطر شرکت تو این مسابقیه اخراج شده بودن.
.
یارب
سلام همراه گرامی!
ممنون از نظر خوبتون. مواردی که اشاره کردید درسته.
در مورد این نوشته تون آره جزو هنر مدرن این شاخه به طور وسیع مطرح شده که اصلا در فرهنگ ما جای نداره حتی در دوره دانشگاهی بنده یکی از معترضین این موضوعات بودم که با فرهنگ ما جور در نمی یاد چرا باید هنرهای مدرن دنیا رو تفسیر کنیم که حد و حدودش هم مشخص نیست. که مثال آوردنش اصلا در این تاپیک کار درستی نیست و کار بنده هم نیستش خدایی.
بازم ممنون دید شما هم ستودنی بود.
یاعلی
تاری
5th March 2010, 04:21 PM
یارب
در ایرانیم و دانشگاه و اتفاقات اینجوری هم در ایرانه که موجب خنده می شه. مگه نه!؟
خُب مر حله ی بعدی، هر کس به دید خود این ماجرا رو تفسیر کرده و .............
عکس پایین و ببینیم.
http://uc-njavan.ir/images/j2amfyz66e2qngn6qk3e.jpg
این تصویر واقعا منطبق با ادامه ی ماجراست ...
در این مجموعه نگاههای مختلف مردمو توجه داشته باشین مخصوصا آخر وقت یک روز خسته کننده برای مسافران اتوبوس هم باشه دیگه خنده ها مثل مارش ... روز مغز و اعصاب اکثریت رژه می ره.
اگه شما یکی از مسافران این اتوبوس باشین از کدوم منظر به این ماجرا نیگاه می کنین؟!
...............
@};-
ولی یه نتیجه ی جالبی از این تاپیک خواهیم گرفت . انشاءالله
یاعلی
kab
5th March 2010, 04:49 PM
جای تشکر داره
واقعا تایپیک جالبیه
اما در مورد عکس فوق
من که فکر میکنم دلیل اصلی فرهنگ سازی اشتباهه
سطح فرهنگ پایینه که طرف دوست داره کاری کنه که جلب توجه کنه
درسته که کار این دختر خانومها اشتباهه
ولی من مقصر اصلی رو اون کسی میدونم که نتونسته به اینها اموزش بده که حقوق مردم رو رعایت کنن و به حقوق دیگران تجاوز نکنن
که این هم متاسفانه امروزه نوعی خرج کلاس محسوب میشه
و ناشی از همون قضیه بی فرهنگیه
البته از حق نگذریم جون ها هم نیاز دارن نوعی انرژی خودشون رو تخلیه کنن
شاید اگه میشد کاری کرد که انرژی اونها در راه درستی صرف بشه دیگه به این کارها مشغول نبودن
مثلا ههمین دختر خانوم ها اگه وارد محیط کار بشن صد سال دیگه از این حرکتا نمیکنن
hoora
5th March 2010, 09:18 PM
اولش که خانومه رو ندیده بودم فکر می کردم دبیرستان باشه!
ولی اگه دانشگاه باشه قطعا ترم اولیه
و اینکه این پسر یا قصد خودنمائی داره یا خیلی مهربونه میخواد باعث شادی بقیه بشه و یا اون بیماری که تو بچه ها هست از شیطنت(اسمش یادم نیست) که همچنان برطرف نشده:-/
moji5
5th March 2010, 10:19 PM
راستیه یه موضوع راجع به عکس اول اینه که واقعا" به عنوانه یه پسر میگم ما پسرا جایی رو نداریم که انرژی مون رو خالی کنیم.
نداریم نداریم نداریم.
خوبه که مثله بقیه زندگیش رو با غصه های دنیا هم سو نکرده و داره لذت میبره.دیوانه باش تا دیگران غمت خورن.
moji5
5th March 2010, 10:22 PM
عکس دوم هم بر میگرده به این که خنده بر هر درده بیدرمان دواست
یعنی خودتون تا حالا پیش نیومده بخاید بخندید.من بودم مبخندیدم.کی گفته اتوبوس محلیه واسه رفع خستگی اونم بعده یه روز خسته کننده.
مکانه عمومیه و خوبه که شاد باشه.
هرچی بلند تر بخندن بهتر
*میترا*
5th March 2010, 11:18 PM
عکس دوم هم بر میگرده به این که خنده بر هر درده بیدرمان دواست
یعنی خودتون تا حالا پیش نیومده بخاید بخندید.من بودم مبخندیدم.کی گفته اتوبوس محلیه واسه رفع خستگی اونم بعده یه روز خسته کننده.
مکانه عمومیه و خوبه که شاد باشه.
هرچی بلند تر بخندن بهتر
اينطوري؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هر جايي كه نميشه خنديد كه!
همه چي وقت و جا و مكان خودشو داره. آره شما بودي ميخنديدي بعدشم همه هم چپ چپ نگات ميكردن {big green}{big green}{big green}
راجع به اون حرفم اصلاً موافق نيستم."راستیه یه موضوع راجع به عکس اول اینه که واقعا" به عنوانه یه پسر میگم ما پسرا جایی رو نداریم که انرژی مون رو خالی کنیم.
نداریم نداریم نداریم."
حالا خوبه شما پسري دلت گرفت ميتوني بري سر كوچه يكي دو دقيقه وايستي. ما چيكار كنيم كه بعد 7 شب ميترسيم بريم حياط ! حالا بيرون رو نگفتم{tongue}
نخواييم بترسيمم ميترسوننمون{big green}
تاری
6th March 2010, 08:08 PM
حالا خوبه شما پسري دلت گرفت ميتوني بري سر كوچه يكي دو دقيقه وايستي. ما چيكار كنيم كه بعد 7 شب ميترسيم بريم حياط ! حالا بيرون رو نگفتم{tongue}
نخواييم بترسيمم ميترسوننمون{big green}
!!!!!!!!!!!!!!!1??????????؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟!!!!!!!!!!!!!
یارب
نمی دونم چرا با ان حرفتون یاد این تصویر افتادم.
http://uc-njavan.ir/images/gy6ccm8xsfmmt7ret2e.jpg
تاری
6th March 2010, 10:39 PM
یارب
در ایرانیم و دانشگاه و اتفاقات اینجوری هم در ایرانه که موجب خنده می شه. مگه نه!؟
http://uc-njavan.ir/images/j2amfyz66e2qngn6qk3e.jpg
یارب
از همگی سپاسگزارم که دنبال کننده ی ماجرای به این شیرینی هستین فقط مواظب باشین قندخونتون بالا نره!!!
...............
(این متن هم نوشته بودم تا گم نشده بر ادامه ی ماجرا...){happy}
این سه دختر خانم که تازه دانشجو شدن و به قولی ترم صفرین؛ حرکت اون پسره رو تازه دیدن، مُردن از خنده. هر کدوم از نگاه خودشون تفسیر می کنن همراه با خنده های پر ملات. (ترم صفری می گم تا یه کم آبرو داری کنم.)
................
خانمای اتوبوس هر کدوم زیر لب چیزی می گن؛
خانمای مسن: وای آخر الزمان شده، خدایا صاحب این روز و برسون....
: زمان ما اینجوری نبود بخدا! به ما می گفتن مواظب باشین دندوناتون هم دیده نشه حالا اینارو...
و بقیه
: وای چه خنده ای سرمون رفت، بیایین ما رو هم قورت بدین.
: دختر خانما یه کم یواش. هیسسسسسسسسسسس!!!
خانمای خسته از کار: یه کم ما رو هم ملاحظه کنین.........
(بعد درد دلشون باز می شه و از همکارا و خستگی کار و ..... سر صحبت باز می شه....)
از دخترا می گن: چی شده، ترم اولین؟
برخی هم به این جمع می پیوندند و پیوندشان با خنده هایشان گره می خورد.
خنده اندر خنده با انرژی به توان رسیده ... چه شود ...
....
یه نفر هم توی دلش می گه: انشاالله همیشه اینطوری از ته دل بخندین که زندگی بازیگر ماهری می خواد که اگر مهارتشو نداشته باشین باید برگه باختتونو امضا کنین پیش پیش..
.....................
آقایون همگی برگشتن به عقب، تا منبع خنده رو پیدا کنن. اِنگار که شناسایی کردن می خوان جایزه تقدیم کنن
...
راننده هم از آینه یه دید کوچولویی می زنه ببینه چه خبره. اتوبوس که هوا نرفته. شایدم کسی می خواسته پیاده شه و سر و صدا می کنن تا اتوبوس وایسته، وقتی خوب نیگاه می کنه؛ با خودش می گه: تو رانندگیتو بکن با تو نیستن!!!
مَردا با همدیگه پچ پچ کرده می گن: عجب دلخوشین به خدا ، غم ندیدین که ....
: آره دیگه بایدم غم نخورن یه بابایی دارن که پول تو جیبشون بذاره، منم جای اونا بودم کُل اتوبوسو سرم می زاشتم این که کمه .....
: واسه چی سن ازدواج بالا رفته؟ خُب می خوان که طرف همه چی داشته باشه که این دلخوشیشونو داشته باشن دیگه. چی فک کردی ....
: بیچاره ما آقایون هیچ وقت از ته دل نخندیدیم.
پسرای شیطون با صدای بلند: خانمااااااااااا از کدوم مدرسه این؟
و برخی هم از دور با لبخندی همراهی می فرمایند شاید با برگردوندن صورت به سمت روبرو، تا دیده نشه.
ناگفته نمونه شاید اون وسط یکی هم پیدا بشه که یه استغفراللهی بگه. شاید...
و .............
البته فکر کنم در آمار شیوع بیماریها، عوارض گردن درد بیشتر از حد معمول خودشو نشون داده که ایده ی اتوبوسهای بی آر تی و شیوه ی طراحی قطار مترو رو عملی ساختند. بی ربط نیست. مطمئنا"!!!
پس شاید زیاد هم برای برخی بد نباشه چرا که انرژی خنده ناخودآگاه به درونشون رخنه می کنه و با خودشون به خونه ببرن ...
و..............
Amir
6th March 2010, 11:55 PM
باز هم به يه نقطه مشترك برميگرديم .. فرهنگ .. يه استادي داشتيم ميگفت من سالهايي رو به ياد ندارم كه اينقد بي ادبي و بي نزاكتي تو كشور ما باشه .. البته بايد موشكافي بشه كه اين رفتارها سرچشمه اش از كجاست .. به قول دوستي ما طرف رو اعدام ميكنيم و صد تا لعنت هم بهش ميگيم اما اين ادم رو كي ساخته و كجا پرورش داده شده و چراا... رفتارهاي ناهنجار از يه ناهنجاري تو اجتماع يا خانواده سرچشمه ميگيره .. اينكه مجتبي رو هم گفت قبول دارم چه پسر چه دختر جوان خوب اين انرژي جواني رو كجا خرج كنند كه صحيح باشه .. پشت درهاي كنكور و كلاسهاي دوزاري دانشگاه .. كه شده پاسگاه مدرك .. ايا سياست گذار هاي جامعه به اين موضع فك كردن .. اينكه رفتاري و شخصي رو صرفا بكوبيم مشكل رو حل نميكنه
s@ba
7th March 2010, 03:09 PM
خود نماییییییییی ! خندوندن بر و بچ(البته زیادم خنده دار نیس) ! :-??
یا اون بیماری که تو بچه ها هست از شیطنت(اسمش یادم نیست) که همچنان برطرف نشده:-/
فکر کنم منظورت بیش فعالی باشه
تاری
8th March 2010, 09:12 PM
:-/
SaSaMc2
10th March 2010, 04:47 AM
سلام.
ببخشید وقتم تنگه.
مثل همین یقه ی تنگ که گلوم و فشار میده.
ولی خوب دعوت به تاپیکه و مهمون و حبیب خدا.
عکس اولی که گذاشتین خیلی آشناس...!
یه هم بازی قدیمی تو یه محله قدیمیتر تو کودکی یی، که حالا موش سفید شده.
حسن معروف به حسن کوتوله، قهرمان اتل متل توتوله محل.
هفتا داداش که هر کودوم یه خان از هر خط رستم بودن.
وقتی با هم بودن کوه بودن و وقت تنهایی
بازم کوه بودن منتها تو قد حسن.
باباشونم که عمرش و داده بود به حسن.
قبل دنیا اومدن من داداش بزرگه رو ساواک گرفت و . . .
داداش دومیه هم که خودش طاغوتی بود اول انقلاب گرفتن و . . .
حالا من دنیا اومدم.
داداش سومیه رفت جبهه و به شهادت رسید.
داداش چهارمیه که تو ایران بود ولی منافق بود هم، هیچی همون هم . . .
داداش پنجمیه زیر بار زندگی زایید و سر زا پدر و بچه هر دو عمرشون رو دادن به حسن.
داداش شیشمی هم که امروز سالگردشه، جنگلبان همین بیابون پشتیه بود که میگن به تیر غیب گرفتار شد.
مادر حسن هم که با یکم تاخیر دق کرد ولی عمرش و نداد به حسن تا دلش تنگ نشه!
حالا دل حسن یا دل خودش درست یادم نمیاد.
گذشت و گذشت و سخت گذشت و سختتر گذشت و . . .
حسن با همین بخت بلند مثل قدش، اونقدر بزرگ شد که کت بسته هم موتور میروند!
حالا یه روزم تو دانشگاه پشت استاد یه تک چرخ زد . . .!
اتفاق عجیبی نیست که!!!
هنوز خیلی طلبکاره از دنیا . . .
هنوز...
ببخشید وقتم تموم شد ادامه اش رو بعدن میگم.
faridehsarvi
10th March 2010, 08:06 PM
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام بر دوستان
در مورد عكس اول همه ي اين رفتارها برمي گرده به اينكه ما فراموش كرديم كي هستيم
فراموش كرديم براي چي به اينجا اومديم
عالمي مي گفت هر كاري كه انجام مي دين براي اينكه از صحت ودرستيش مطمئن باشين
فرض كنين كه شما نايب امام زمان هستين اون وقت ببينين آيا نايب امام زمان عليه السلام الله كثيرا
اين كار رو انجام ميده؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جوونا ي امروز ما يادشون رفته واسه چي اينجان تو اين دنيا
با حرف moji5 مخالفم كه گفتن ما جايي براي تخليه انرژي نداريم اين حرف درستي نيست
بايد بگيم ما راه درستي براي تخليه انرژي به ذهنمون نميرسه
چند روز پيش توي جلسه اي در مسجد دانشگاه آقاي جواد فروغي تشريف آوردن
شايد خيلي هاتون بشناسينش وخيلي هاتون نه
بريد يه سرچي بزنين ببينين ايشون كي هستن ايشون جوونن يا ما
ايشونم جوونن انرژي دارن ...........
دوستان من شما رو نميدونم اما من يكي از قافله عقب موندم
http://www.javadforooghi.ir/site/components/com_joomgallery/img_pictures//_-___3/__20090921_1681353255.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.javadforooghi. ir%2Fsite%2Fcomponents%2Fcom_joomgallery%2Fimg_ori ginals%2F_-___3%2F__20090921_1681353255.jpg)
دوست داريم اشتباهات وكوتاهي هاي خودمون............
هيچ ياعلي
moji5
10th March 2010, 08:43 PM
حرفتون کاملا" منطقیه
ما راهه تخلیه رو بلد نیستیم.اما اقایونی مثله اقای جواد فروغی یه جور استثنا هستند (راستی نمیدونید چرا یه هویی کم پیدا شد؟)میگن خیلی مشکل واسش پیش اومده
faridehsarvi
10th March 2010, 08:48 PM
استثنا نيستن
اصلا استثنا نيستن
ماهمه انسانيم
ما همه گم كرده راهيم.
تفاوت ها ي ما در بينش و اراده هاست
.نميدونم كم پيدا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تا چند وقت پيش كه تو دانشگاه هاي اصفهان تا جاييكه اطلاع دارم برنامه داشتن يه سري برنامه هم ضبط شده وآماده ي پخش از شبكه سحر. :-?
faridehsarvi
10th March 2010, 08:53 PM
در مورد عكس دوم
واون سه دختر
اگر من به عنوان يك ئختر با دينم آشنا باشم بايد بدونم دين من اجازه نميده كه من درمحيطي عمومي رفتاري داشته باشم كه موجب جلب توجه افراد ديگر بشه
خنده خوبه روحيه رو شاد ميكنه
اما اكر اين خنده تنها موجب يك نگاه نامشروع بقيه بشه آيا من مي تونم سرم رو در برابر خدا بلند كنم ...............
به امام زمانم چي بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ بگم كاريه كه شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟
faridehsarvi
10th March 2010, 09:13 PM
از تاري عزيز عذر خواهي مي كنم ازينكه در تايپيك ايشون اونم در بخش طنز چنين نظراتي ميدم
همه ي كمبودها ورفتارها ي نادرست ژي كه در جامعه به چشم مي خوره ناشي ار عدم دين شناختي صحيح ما آدماست
ما هنوز معني دين رو نفهميديم
اي كاش مي دونستيم نيازي كه ما به دينمون داريم بيش از نيازيه كه يه طفل له شي مادرش داره
واگر مي دونستيم چقدر دينمون درالان در خطره
لحظه اي قرار نداشتيم
واگر مي دونستيم دشمنان دين ما چطور از ساعتها ودقيقه ها استفاده مي كنن از كسالت خودمون شرم مي كرديم واگر مي دونستيم دشمنان دين ما بيش از ما دينمون رو باور دارن
سر به زير مي افكنديم
زندگي نه اون چيزيه كه ما فكرش رو مي كنيم
Amir
10th March 2010, 10:42 PM
از تاري عزيز عذر خواهي مي كنم ازينكه در تايپيك ايشون اونم در بخش طنز چنين نظراتي ميدم
همه ي كمبودها ورفتارها ي نادرست ژي كه در جامعه به چشم مي خوره ناشي ار عدم دين شناختي صحيح ما آدماست
ما هنوز معني دين رو نفهميديم
اي كاش مي دونستيم نيازي كه ما به دينمون داريم بيش از نيازيه كه يه طفل له شي مادرش داره
واگر مي دونستيم چقدر دينمون درالان در خطره
لحظه اي قرار نداشتيم
واگر مي دونستيم دشمنان دين ما چطور از ساعتها ودقيقه ها استفاده مي كنن از كسالت خودمون شرم مي كرديم واگر مي دونستيم دشمنان دين ما بيش از ما دينمون رو باور دارن
سر به زير مي افكنديم
زندگي نه اون چيزيه كه ما فكرش رو مي كنيم
سلام و خسته نباشيد به همه .. خدمت دوست گرام مون عرض كنم كه صحبتهاي منبري جالبي ميفرمايين .. مث اقايوني كه كيلومتر ها با جوانان و مردم فاصله دارند دوست عزيز ما كه نميتونيم چشممون رو ببنديم و خودمون رو گول بزنيم .. من نميدونم سن شما چقدره و لي احتمالا نبايد فاصله زيادي با قشر جواني كه تو اين تاپيك پست ميدن داشته باشين .. كسي صحبت از نفي دين نكرد گفتيم مجالي براي تخليه انرژي جوانان و درك موقعيت و حس و حال جوان و جواني نيست يا اگر هست محدوده .. وقتي صحبت از عموم ميشه توقع از سياست گذاران يه جامعه اينه براي هر دوره از همه ابعاد چاره انديشي كنند براي تفريح ..سلامت جسمي و رواني .. ازدواج .. تحصيل .. مسئل اينكه ايا اين ضروريات براي همه افراد در همه جاي مملكت و براي هر قشر متوسطي فراهم هست .. دستور شرع اسلام هم تعاديل در رفتار و اعمال هستش يعني تقسيم بندي عمر براي عبادت و تحصيل و فراغت و تفريح .. سيكل بسته اي كه براي جوان ما ايجاد شده اونو به سمتي سوق ميده كه در اينده نخواهد توانست از قدرت خلاقيت استعداد توانايي خودش استفاده مطلوب رد ببره .. تو دبيرستان استرس كنكور تو دوره دانشگاه استرس درس و تحصيلات عالي .. بعد خدمت و و شغل و ازدواج و اينده .. اگه كار باشه كار با تايم بالا براي اينكه معاش خانواده تامين بشود ..
اگه شما ميگين كه نه همه اين امكانات واقعان فراهم هستش كه هر كسي بتونه تو جامعه ما از ورزش و تفريح و شادي و كار و شغل مناسب و فلان .. بهره مند بشود خوب بذارين به عهده دوستان بيان اينجا نظر بدن شايد من اشتباه ميبينم
moji5
10th March 2010, 11:08 PM
ادم تا خودش رو نشناسه که نمیتونه خدا یا حتی نیازهاش رو بشناسه.
اقتضای زمان ایجاب میکنه جوونا با فرهنگه جدید اسلام رو لمس کنن.
نه اینکه هنوز هم مثله قدیم بخوایم دین رو نشونه مردم بدیم.
متاسفانه اصله دین تو جامعه مشکل پیدا کرده.
کی گفته باید خوت رو محدود کنی
اگه کسی فکر میکنه مسلمانه باید حجابه اصلی تو چشماش و وجوده خودش باشه نه اینکه از دیگران بخواد کاری نکنن که خدایی نکرده از دین فاصله بگیرن.
یه جایی خوندم خیلی سمبلیک تر و محترمانه تر بود اگه تمثیلی از پیامبر اعظم یا حتی لباسش تو خونه باشه تا اینکه یه عده ادمه از خدا بی خبر با این لباس دله مردم رو خون کنن.و کلی هم بهش بی احترامی کنن.
البته به کلمه یه عده توجه بفرمایید.نگید دارم به کسی بی احترامی میکنم.
من خودم به شخصه از ترسه اینکه ایمانم زیره سوال نره بگم با شیخ های واقعی خیلی حال میکنم.
یه اشنا داریم از سرو روش نور(علم)میباره خدایی هر وقت باهاش حرف میزنم خالی میشم.
faridehsarvi
11th March 2010, 10:54 PM
سلام و خسته نباشيد به همه .. خدمت دوست گرام مون عرض كنم كه صحبتهاي منبري جالبي ميفرمايين .. مث اقايوني كه كيلومتر ها با جوانان و مردم فاصله دارند دوست عزيز ما كه نميتونيم چشممون رو ببنديم و خودمون رو گول بزنيم .. من نميدونم سن شما چقدره و لي احتمالا نبايد فاصله زيادي با قشر جواني كه تو اين تاپيك پست ميدن داشته باشين .. كسي صحبت از نفي دين نكرد گفتيم مجالي براي تخليه انرژي جوانان و درك موقعيت و حس و حال جوان و جواني نيست يا اگر هست محدوده .. وقتي صحبت از عموم ميشه توقع از سياست گذاران يه جامعه اينه براي هر دوره از همه ابعاد چاره انديشي كنند براي تفريح ..سلامت جسمي و رواني .. ازدواج .. تحصيل .. مسئل اينكه ايا اين ضروريات براي همه افراد در همه جاي مملكت و براي هر قشر متوسطي فراهم هست .. دستور شرع اسلام هم تعاديل در رفتار و اعمال هستش يعني تقسيم بندي عمر براي عبادت و تحصيل و فراغت و تفريح .. سيكل بسته اي كه براي جوان ما ايجاد شده اونو به سمتي سوق ميده كه در اينده نخواهد توانست از قدرت خلاقيت استعداد توانايي خودش استفاده مطلوب رد ببره .. تو دبيرستان استرس كنكور تو دوره دانشگاه استرس درس و تحصيلات عالي .. بعد خدمت و و شغل و ازدواج و اينده .. اگه كار باشه كار با تايم بالا براي اينكه معاش خانواده تامين بشود ..
اگه شما ميگين كه نه همه اين امكانات واقعان فراهم هستش كه هر كسي بتونه تو جامعه ما از ورزش و تفريح و شادي و كار و شغل مناسب و فلان .. بهره مند بشود خوب بذارين به عهده دوستان بيان اينجا نظر بدن شايد من اشتباه ميبينم
بسم الله الرحمن الرحيم
دوست عزيز سلام@};-
توصيه مي كنم در صورت تمايل دوباره حرفاي من رو بخونيد جنبه اي كه شما به حرفاي من نگاه كردين نه اون جهتيه كه مد نظر من بوده
وبيشتر ناشي از يك سري احساسات طغياني پس از خوندن نوشته هاي منه
و در ضمن براي احترام به دوستمون تاري واينكه اينجا مبحث طنزه ونبايد اينجا چنين مطالبي به بحث كشيده نشه
"وضمن عذر خواهي ازينكه خودم شروع كننده ي بحث در اينجا بودم" در صورت تمايل تايپيك جديدي درباره اين موضوع در بخش مناسب خودش ايجاد كنين تا حرفها اونجا زده بشه. متشكرم
يا علي
Amir
12th March 2010, 06:41 AM
با اينكه احساسات طغياني بوده مخالفم .. اينكهبيام فرافكني كنيم و از هر مشكل و مسئله به اسم دينداري و وابسته كردن هر مسئله اي به بيگانه اونو بپچيونيم دردي ازمون دوا نميكنه .. انرا كه عيان است چه حاجت به بيان است .. ولي با پيشنهاد شما موافقم تو اين لينك http://njavan.com/forum/showthread.php?t=25083
تاری
18th March 2010, 12:35 PM
یارب
از همراهان گرامی به خاطر نظرات مفیدشون ممنونم. اونچه هدف این تاپیک بود با نظرات ییان شده می شه تا حدودی مطرح کرد.
تا حالا به خندیدن فکر کردین؟!
چرا مواقعی پیش می یاد که آدم نمی تونه حتی یه ذره خنده شو هم قورت بده و موجب آبرو ریزیش می شه، حالا اگه ازش بپرسن برا چی می خندی راستش می مونه چی جواب بده، ...
یا مواقعی هم بوجود می یاد که آدم هر چی طنز و منز می بینه خنده اش نمی گیره. چرا؟
... به نظر بنده، روال عادیِ روندی رو بهم زدن موجب ایجاد اتفاق می شه که هرکس از نگاه خود و شخصیت درونی خویش با آن برخورد می کنه و رفتارشو بروز می ده. فرد جدی شاید اَخم کنه و فردی دیگر با عصبانی شدن بخواد روندی که مختل شده رو به حالت عادی برگردونه و فردی به ناگه خنده اش بگیره و ....
مثلا در همین کلاس حضور دارید اگر فرد خوش خنده ای باشید مدام از یادآوری اون خاطره انرژی فوق العاده ای می گیرید و شاد می شوید و جاش هم برسه اون خاطره رو تعریف می کنید و جمع دوستانه رو هم در خنده ی خود شریک می کنید و علت از آوردن صحنه ی اتوبوس انتقال انرژی کلاس به درون محل غیر کلاسی بود که باز ناخواسته می تونه اتفاق بیافته به لحاظ انرژی اون ماجرا و انرژی و نشاط درونی گوینده و .... هر کدام از حضار به نوعی در بطن ماجرا قرار می گیرند و برداشت هر کس به سلیقه ی خود. هر فردی به تصور خود تفسیری از این حرکت خواهد داشت موضوع اصلی در اینه که؛ آیا تکرار روزهای سکوت و مسافران تکراری در یک زندگی اجتماعی بیشتر مورد پسند خواهد بود یا روزهای پر خنده و شاد و هیجان انگیز زندگی اجتماعی؛ کدام؟!
این نظر شخصی بنده هست که اگر ظرفیت اجتماعی افراد به کل، به مرز تکامل سوق داده بشه همه ی افراد از حس خوب و شادی خدادادی افراد سهمی دارند که باید طالبش باشند تا در کنار هم بتونند زندگی رو به رشدی داشته باشند همچنانکه در غم و اندوه همدیگر خود را شریک می دانند.
موضوع این تاپیک به عنوان مثالی پیش پا افتاده می باشد صرفا بخاطر انبساط خاطر و یادآوری خاطرات خوش و پرداختن به نگرشهای متفاوت گرامیان. حال همین ماجرای تاپیک رو به موضوع تلخ و ناگوار عوض کنیم می بینیم چقدر در حرکت زندگی، اندوه و بار منفی غم و غصه افراد کثیری رو درگیر ماجرای تلخ می کنیم و افراد متفاوت موجود در پیرامون این ماجرا پر از بار انرژی منفی می شن که نتایج خوبی برای خود فرد و جامعه نخواهد داشت.
..............................
آیا واقعا عرف، مسئله ی شادی و خنده رو محرم کرده که مدام با کلمه ی گناه جلوی انتشار شادی رو بگیریم!!! خب بیاییم روی ظرفیتها کار کنیم تا اینکه از اساس شادی رو به همدیگر هدیه کنیم.
شادی نعمتی الهی است که در وجود برخی به وفور به ودیعه گذاشته شده است آن را به همسایه هم هدیه کنیم شاید همسایه در غمِ .....
در این مسئله سری به آیات قران و احادیث گوهر بار هم بزنیم که چقدر به شادی دلی تاکید شده است حتی به اندک لبخندی.
............
جای بسی تامل
....
این تاپیک هم پیوستی برای ادامه اش: http://njavan.com/forum/showthread.php?t=50723 (http://njavan.com/forum/showthread.php?t=50723)
یاعلی
تاری
18th March 2010, 10:39 PM
یارب
هفته ی پیش یه کم هوای خرید به سر برخی زد و رفت قدم زنان ویترینها رو ببینه و ..........
به ناگه ....:">
http://uc-njavan.ir/images/1mii41fj4tzsk5q1xg9q.jpg
http://uc-njavan.ir/images/ibiw2wckus6nllebglyy.jpg
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
!!!!!!!!!!!!!!!!!!
..........
【★】 ďя_ĆǿMρÚŧếЯ 【★】
19th March 2010, 10:30 AM
:))
آبجی
19th March 2010, 12:19 PM
خب بنده خدا شاده دیگه تعجب کرده از این همه استقبال مردم :)).
اخی فکش افتاده زمین یکی بره دهن این بنده خد ا رو ببنده {i dont want to see} .
الهی دست چپ هم که نداره {worried} .
امید عباسی
20th April 2010, 11:38 AM
به نظر من فقط شیطنت ، کارش اشتباهه ولی میشه با خنده تذکر داد ;)
vahid5835
15th January 2013, 11:15 AM
کمبود لیاقت
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.