touraj atef
3rd March 2010, 01:17 PM
گفته اند كه هركس تاريخ را نشناسد به طور حتم هيچ شناختي از خود نخواهد داشت خصوصا آن كه ايراني باشي و در سرزمين زندگي كني و قدمت تاريخ و حكايتهاي دوران دور و نزديكش بي شمارند تخت جمشيد يكي از يادگاريهاي با ارزش ايران و جهان است و هنگامي كه در آن قدم مي زني با شاهكارهائي مواجه مي شوي كه شايد در كمتر مكاني از دنيا از آن نمونه اي ديده شود اما اگر كمي دقيق تر شوي و تحت تاثير آن عظمت از بسياري از نشانه ها گذر نكني شاهد خواهي بود كه نقش گل نيلوفر در بسياري از نقاط اين بناهاي با شكوه غير قابل انكار است كه از جمله آن مي توان به حضور نقش گل نيلوفر در پلكان شرقي كاخ آپادانا ,ستونهاي تخت جمشيد,در تالار صد ستون تماشا كرد و شايد آنگاه آنقدر هيجان زده شوي كه پرسي قصه نيلوفر چيست ؟
نيلوفر يا لوتوس نام گلي است كه در اساطير ايراني به نام گل ناهيد و يا عامل مادينگي شمرده مي شده است و در روايات قديمي گفته اند كه گل نيلوفر جاي نگهداري تخمه يا فر زرتشت است و به همين علت آن را عامل زندگي و آفرينش ناميده اند و جالب اين است كه از نيلوفر مي توانسته اند عصاره اي تهيه نمايند كه بعنوان نوشيدني كه عامل سلامتي است از آن استفاده مي كردند اما اين قصه تنها يك سوي قضيه است زيرا همگان دانند كه گل نيلوفر در مرداب پرورش مي يابد حكايت غريبي است چگونه مي توان هم مايه آفرينش و فر زرتشت و عامل حيات و سلامتي بود و بر سر ايوانهاي بزرگترين بناهاي تاريخي حضور داشت هم آن كه در مرداب پرورش يافت؟ راز غريبي است اما حكايت چندان پيچيده نيست راز نيلوفر به همگان از حكايتهاي اميد سخن مي راند بارها شنيده ايم كه از نا اميدي برايمان سخن مي گويند از شرايط و محيط و افرادي كه در كنارمان بوده و هستند و خواهند بود از بسياري شنيده ايم كه شب سياه را طولاني دانند و هيچگاه به حكايت " اندكي صبر سحر نزديك است " وقفي ننهادند و شنيده ام كه مي گويند مردابي زندگي مي كنيم و در مرداب و در ميان موجوداتي كه خون ما را خواهند مكيد در خواهيم گذشت و در زندگي ما هيچگاه دريائي مشاهده نخواهد شد حكايت ما مرداب و روز مرگي است و سهم ما را در اين دنيا هيچگاه دريائي نخواهد بودو پري دريائي زندگي ما تنها همان حشرات موذي هستند كه مالا ريا را تقديم جامعه بشري كرده اند و... اما بيائيم نگاهي به نيلوفر اندازيم نيلوفري كه از دير باز به نام گل مرداب شناخته شده است اما همين گل مرداب در ميان اين همه گلها و نشانه هاي جهان توانسته است به مقامي رسد كه رنگش به معناي وقار و بزرگي شناخته شود نيلوفر توانسته است فر زرتشت باشد و جالب اينجا است كه جشن نيلوفر نيز در اساطير باستاني ايران وجود داشته است و اين يك سوي ديگر قضيه است آري نيلوفر را مظهر وقار و شكوه و سلامتي دانسته اند اما رنگ كبود آن را به نوعي به عزاداري نسبت داده اند اين دوگانگي در نيلوفر همان حكايت " اختيار " را نمي تواند متجلي سازد ؟نيلوفر زيبا و مايه حيات و فر زرتشت و پاكي و نقش شده بر ستونها و كاخهاي باشكوه تخت جمشيد از يك سو و نيلوفر كبود و سمبل عزا و گل مرداب از سوي ديگر
براستي كدامين نيلوفر است ؟ بايد گفت هر دو نيلوفر ند چون ما كه توانيم آنچه باشيم كه خود خواسته ايم مي توان با سلاح اميد و عشق و ايمان به برتريهاي انسان تبديل به نيلوفر جاودانه اي شد كه همچنان بر ستونهاي تخت جمشيد منقش است و يا اين كه مرداب را چنان وسيع بينيم كه نيلوفران در آن را تنها بخشي از مردابي ها برشماريم تصميم با ما است خود بايد گزينيم
عشق يا نفرت
اميد يا نا اميدي
شادماني يا غم
مبارزه يا تسليم
نيلوفر آفرينش و يا نيلوفرمرداب
كدامين ؟ تصميم با تو است
/ /tourajatef@hotmail.com/ www.lonelyseaman.wordpress.com
نيلوفر يا لوتوس نام گلي است كه در اساطير ايراني به نام گل ناهيد و يا عامل مادينگي شمرده مي شده است و در روايات قديمي گفته اند كه گل نيلوفر جاي نگهداري تخمه يا فر زرتشت است و به همين علت آن را عامل زندگي و آفرينش ناميده اند و جالب اين است كه از نيلوفر مي توانسته اند عصاره اي تهيه نمايند كه بعنوان نوشيدني كه عامل سلامتي است از آن استفاده مي كردند اما اين قصه تنها يك سوي قضيه است زيرا همگان دانند كه گل نيلوفر در مرداب پرورش مي يابد حكايت غريبي است چگونه مي توان هم مايه آفرينش و فر زرتشت و عامل حيات و سلامتي بود و بر سر ايوانهاي بزرگترين بناهاي تاريخي حضور داشت هم آن كه در مرداب پرورش يافت؟ راز غريبي است اما حكايت چندان پيچيده نيست راز نيلوفر به همگان از حكايتهاي اميد سخن مي راند بارها شنيده ايم كه از نا اميدي برايمان سخن مي گويند از شرايط و محيط و افرادي كه در كنارمان بوده و هستند و خواهند بود از بسياري شنيده ايم كه شب سياه را طولاني دانند و هيچگاه به حكايت " اندكي صبر سحر نزديك است " وقفي ننهادند و شنيده ام كه مي گويند مردابي زندگي مي كنيم و در مرداب و در ميان موجوداتي كه خون ما را خواهند مكيد در خواهيم گذشت و در زندگي ما هيچگاه دريائي مشاهده نخواهد شد حكايت ما مرداب و روز مرگي است و سهم ما را در اين دنيا هيچگاه دريائي نخواهد بودو پري دريائي زندگي ما تنها همان حشرات موذي هستند كه مالا ريا را تقديم جامعه بشري كرده اند و... اما بيائيم نگاهي به نيلوفر اندازيم نيلوفري كه از دير باز به نام گل مرداب شناخته شده است اما همين گل مرداب در ميان اين همه گلها و نشانه هاي جهان توانسته است به مقامي رسد كه رنگش به معناي وقار و بزرگي شناخته شود نيلوفر توانسته است فر زرتشت باشد و جالب اينجا است كه جشن نيلوفر نيز در اساطير باستاني ايران وجود داشته است و اين يك سوي ديگر قضيه است آري نيلوفر را مظهر وقار و شكوه و سلامتي دانسته اند اما رنگ كبود آن را به نوعي به عزاداري نسبت داده اند اين دوگانگي در نيلوفر همان حكايت " اختيار " را نمي تواند متجلي سازد ؟نيلوفر زيبا و مايه حيات و فر زرتشت و پاكي و نقش شده بر ستونها و كاخهاي باشكوه تخت جمشيد از يك سو و نيلوفر كبود و سمبل عزا و گل مرداب از سوي ديگر
براستي كدامين نيلوفر است ؟ بايد گفت هر دو نيلوفر ند چون ما كه توانيم آنچه باشيم كه خود خواسته ايم مي توان با سلاح اميد و عشق و ايمان به برتريهاي انسان تبديل به نيلوفر جاودانه اي شد كه همچنان بر ستونهاي تخت جمشيد منقش است و يا اين كه مرداب را چنان وسيع بينيم كه نيلوفران در آن را تنها بخشي از مردابي ها برشماريم تصميم با ما است خود بايد گزينيم
عشق يا نفرت
اميد يا نا اميدي
شادماني يا غم
مبارزه يا تسليم
نيلوفر آفرينش و يا نيلوفرمرداب
كدامين ؟ تصميم با تو است
/ /tourajatef@hotmail.com/ www.lonelyseaman.wordpress.com