باستان شناس
3rd March 2010, 09:58 AM
آرامگاه یعقوب لیث صفاری
آرامگاه یعقوب لیث صفاری قرون متوالی است که در روستای شاهآباد دزفول قرار دارد. گنبد بلند مضرس (دندانه دار) سفید رنگ و جلال عمارت بقعه از دور كاملا جلوهگر است.
در اطراف بقعه، قبرستان وسیعی است كه در آن وجود سنگ قبرهای قدیمی، نشانگرتاریخ کهن این بنا میباشد همچنین وجود زمینهای زراعی، برنج كاری و درختان كناردر کنار بنا، زیبایی آن را دوچندان کرده است.
http://img.tebyan.net/big/1388/06/2465078158591672526114514301039115622733.jpg
بنا به اظهار مردم محلی حدود 20 الی 25 سال قبل كتیبهای بر روی دیوار گنبد به خط عربی قدیم وجود داشته و در آن اسم یقعوب لیث سردار بزرگ و نخستین شهریار ایرانی (پس از اسلام) به روشنی نوشته شده بود.
در بدو ورود به آرامگاه آنچه دل هر بیننده را آزرده میكند تابلوی مخدوش شده سازمان میراث فرهنگی است كه به عمد نام یعقوب لیث این سردار نامی تاریخ ایران را با اسپری سیاه كردهاند و این عمل نكوهیده دوباره با چسباندن تكه كاغذی(کتیبه) بر بالای طاق ورودی مقبره به وسیله سیمان كه به دیوار نیز صدمه وارد كرده، تكرار شده است، همچنین نویسنده این کتیبه ضمن توصیفی از شجره نامه قاسم بن عباس بن امام كاظم (ع) سعی در مخدوش كردن حضور مدفن یعقوب
http://img.tebyan.net/big/1388/06/6217952817110619216720316618011331416249.jpg
لیث دارد و بر همین اساس است كه بعضیها این بقعه را شابوالقاسم یا پیر شابوالقاسم مینامند.
این در حالی است كه محققان و شرقشناسان جهان، همگی بر این عقیدهاند كه آرامگاه از آن یعقوب لیث صفاری است.
یعقوب لیث یکی از پادشاهان ایران و از دودمان صفاری بود. صفاریان از دودمانهای ایرانی بودند كه فرمانروایی بخشهایی از ایران را به عهده داشتند كه پایتخت ایشان نیز شهر زَرَنگ بود
یعقوب لیث با عشق آتشین به تجدید مجد و عظمت ایران بزرگ پرداخت و با آرزوی احیای زبان فارسی و هویت ایرانی و ستیز با حاکمیت ستمگرانه بیگانه و ایادی آن در سال ۲۳۸ هجری در شهر بست از توابع سیستان و به رهبری عیاران قیام بزرگ خود را آغاز نمود
یقینا او رویای جهانگشایی نداشت وگرنه همانگونه که بعدها محمود غزنوی به غارت هندوان پرداخت، یعقوب نیز راه آسانتر هند را برای خودکامگیهای خود بر میگزید.
ولی او شیرمردی بود که در آیین عیاران برای نجات ایران و ایرانی پرورده شده بود؛ چنانکه در پاسخ به خلیفه می گوید: "این پادشاهی و گنج و خواسته از سر عیاری و شیر مردی بدست آورده ام، نه از پدر به میراث دارم و نه از تو یافته ام"
او كوشش كرد خلافت عباسی را سرنگون كند و حتی تا نزدیكی بغداد نیز پیش رفت، ولی روزگار به او امان نداد و در ماه شوال ۲۶۵هـ.ق به بیماری قولنج مبتلا و در سرانجام در جندی شاپور رخ در نقاب خاك كشید.
یعقوب لیث را مردی باخرد و استوار توصیف کرده اند.
حسن بن زید علوی که یکی از دشمنانش بود او را نسبت استقامت و پایداریش سندان (مرد تنومند) لقب داده بود.یعقوب لیث بزرگ مردی از توابع سیستان بود كه برای اولین بار توانست دولتی ایرانی ایجاد كند كه نه از خلیفه عباسی و نه از دیگری پیروی میكرد.
منبع:همشهری آنلاین
آرامگاه یعقوب لیث صفاری قرون متوالی است که در روستای شاهآباد دزفول قرار دارد. گنبد بلند مضرس (دندانه دار) سفید رنگ و جلال عمارت بقعه از دور كاملا جلوهگر است.
در اطراف بقعه، قبرستان وسیعی است كه در آن وجود سنگ قبرهای قدیمی، نشانگرتاریخ کهن این بنا میباشد همچنین وجود زمینهای زراعی، برنج كاری و درختان كناردر کنار بنا، زیبایی آن را دوچندان کرده است.
http://img.tebyan.net/big/1388/06/2465078158591672526114514301039115622733.jpg
بنا به اظهار مردم محلی حدود 20 الی 25 سال قبل كتیبهای بر روی دیوار گنبد به خط عربی قدیم وجود داشته و در آن اسم یقعوب لیث سردار بزرگ و نخستین شهریار ایرانی (پس از اسلام) به روشنی نوشته شده بود.
در بدو ورود به آرامگاه آنچه دل هر بیننده را آزرده میكند تابلوی مخدوش شده سازمان میراث فرهنگی است كه به عمد نام یعقوب لیث این سردار نامی تاریخ ایران را با اسپری سیاه كردهاند و این عمل نكوهیده دوباره با چسباندن تكه كاغذی(کتیبه) بر بالای طاق ورودی مقبره به وسیله سیمان كه به دیوار نیز صدمه وارد كرده، تكرار شده است، همچنین نویسنده این کتیبه ضمن توصیفی از شجره نامه قاسم بن عباس بن امام كاظم (ع) سعی در مخدوش كردن حضور مدفن یعقوب
http://img.tebyan.net/big/1388/06/6217952817110619216720316618011331416249.jpg
لیث دارد و بر همین اساس است كه بعضیها این بقعه را شابوالقاسم یا پیر شابوالقاسم مینامند.
این در حالی است كه محققان و شرقشناسان جهان، همگی بر این عقیدهاند كه آرامگاه از آن یعقوب لیث صفاری است.
یعقوب لیث یکی از پادشاهان ایران و از دودمان صفاری بود. صفاریان از دودمانهای ایرانی بودند كه فرمانروایی بخشهایی از ایران را به عهده داشتند كه پایتخت ایشان نیز شهر زَرَنگ بود
یعقوب لیث با عشق آتشین به تجدید مجد و عظمت ایران بزرگ پرداخت و با آرزوی احیای زبان فارسی و هویت ایرانی و ستیز با حاکمیت ستمگرانه بیگانه و ایادی آن در سال ۲۳۸ هجری در شهر بست از توابع سیستان و به رهبری عیاران قیام بزرگ خود را آغاز نمود
یقینا او رویای جهانگشایی نداشت وگرنه همانگونه که بعدها محمود غزنوی به غارت هندوان پرداخت، یعقوب نیز راه آسانتر هند را برای خودکامگیهای خود بر میگزید.
ولی او شیرمردی بود که در آیین عیاران برای نجات ایران و ایرانی پرورده شده بود؛ چنانکه در پاسخ به خلیفه می گوید: "این پادشاهی و گنج و خواسته از سر عیاری و شیر مردی بدست آورده ام، نه از پدر به میراث دارم و نه از تو یافته ام"
او كوشش كرد خلافت عباسی را سرنگون كند و حتی تا نزدیكی بغداد نیز پیش رفت، ولی روزگار به او امان نداد و در ماه شوال ۲۶۵هـ.ق به بیماری قولنج مبتلا و در سرانجام در جندی شاپور رخ در نقاب خاك كشید.
یعقوب لیث را مردی باخرد و استوار توصیف کرده اند.
حسن بن زید علوی که یکی از دشمنانش بود او را نسبت استقامت و پایداریش سندان (مرد تنومند) لقب داده بود.یعقوب لیث بزرگ مردی از توابع سیستان بود كه برای اولین بار توانست دولتی ایرانی ایجاد كند كه نه از خلیفه عباسی و نه از دیگری پیروی میكرد.
منبع:همشهری آنلاین