ریپورتر
27th February 2010, 04:18 PM
كانيها و برخي انواع آن
تهیه کننده : اثیر کربلایی
تاریخچه ی كانی شناسی
اگر چه پیگیری سیستماتیک پیشرفتهای کانی شناسی در چند پاراگراف غیر ممکن است اما می توان به بعضی نقاط برجسته آن اشاره کرد.پیدایش کانی شناسی به عنوان یک عمل به نسبت جدید است اما کاربرد هنرهای کانی شناختی پیشینه ای به قدمت تمدن بشر دارد .بشر اولیه رنگدانهای طبیعی ساخته شده از هماتیت سرخ و اکسید منگنز سیاه را در نقاشی دیوار غارها به کار می برد. ابزارهای ساخته شده از سنگ چخماق در عصر حجر دارایی گرانبهایی بوده است.
نقاشی مقبره ها در دره رود نیل مربوط به حدود 5000 سال پیش هنرمندان ماهری را نشان می دهند که مالاکیت و فلزهای گران بها را وزن و کانسنگهای معدنی را ذوب می کرده و گوهرهای زیبایی از لاجورد و زمرد می ساخته اند با نزدیک شدن عصر حجر به عصر برنز بشر به جستجوی کانیهایی پرداخت که می توانست از آنها فلزهایی را استخراج کند . اولین نوشته در مورد کانیها از تئوفراستوس ( 372تا287 ق. م ) فیلسوف یونانی است , چهارصد سال پس از وی نیز پلینی , تفکر کانی شناختی زمان را ثبت کرد. در 1300 سالی که به دنبال آمد , اندک کتابهایی که در زمینه کانیها منتشر شده , بیشتر جنبه افسانه داشته و کمتر حاوی اطلاعات واقعی بود . اگر بخوهیم یک روی داد را به عنوان نشانه ظهور کانی شناسی به صورت یک دانش برشمریم این رویداد به طور قطع انتشار کتاب دُر متالیکا توسط پزشک آلمانی جرجیوس اگریکولا در سال 1556 خواهد بود این کتاب گزارش مفسلی از فعالیت های معدن کاری آ ن زمان ارائه می دهد و در بردارنده اولین توصیف واقعی کانیهاست . این کتاب در سال 1912 توسط هربرت هوور ریس جمهور پیشین آمریکا و همشرس لو هنری هوور از لاتین به انگلیسی برگردانده شده است .
در سال 1669 نیکلاس استنو با مطالعه بر روی بلورهای کوارتز کار مهمی در زمینه بلور شناسی انجام داده . استنو به این نکته توجه کرده که به رقم تفاوت منشاء اندازه یا ظاهر زاویه میان وجوح متناظر نمودهای مختلف یک بلور ثابت است
Nicolas Steno
پیش از اینکه کار مهم دیگر در زمینه بلور شناسی انجام شود یکسده سپری شده در سال 1780 کارانژو ابزاری ( زاویه سنج تماسی ) برای اندازه گیره زاویه بین وجوه بلوری اختراع کرد . در سال 1783 رومه دولیسل , اندازه گیریهایی بر روی زاویه های بلوری انجام داده و با تایید کار استنو , قانون ثابت بودن زاویه های بین وجهی را ارائه کرد . یک سال بعد در سال 1784 , رنه جی هائویی نشان داد که بلورها از روی هم چیده شدن قطعات ساختمانی ریز و یکسانی که وی آنها را مولکوهای تشکیل دهنده نامید , ساخته می شوند . امروزه مفهوم مولکولهای تکشیل دهنده تقریبا با همان مفهوم اولیه , در بلور شناسی به صورت سلولهای واحد ( یکا یاخته ها ) باقیمانده است . بعدها ( در سال 1801 ) هائویی با مطالعه صدها بلور نگره اندیسهای گویا را در مورد وجوح بلوری ارائه داد . در اوایل قرن نوزدهم پیشرفتهای سریعی در زمینه کانی شناسی صورت گرفت . در سال 1809 ولاستون , زاویه سنج باز تابشی را که با موقعیت وجوح بلوری که با دقت و صحت بالا اندازه گیری می شود , اختراع کرد . در حالی که زاویه سنج تماسی داده های مورد نیاز برای مطالعه تقارن بلوری فراهم می کرد , زاویه سنج باز تابشی , اندزه گیریهای وسیع و بسیار دقیق را بر روی بلورهای طبیعی و مصنوعی ممکن ساخت . این دادهها بلور شناسی را به یک دانش دقیق تبدیل کرد برزلیوس شیمیدان سوئدی و شاگردان وی در فاصله سالهای 1779و 1848 , شیمی کانیها را مطالعه کرده و اصول رده بندی شیمیایی فعلی کانیها را ارائه کردند . کردیه طبیعی دان فرانسوی که کانی کردیریت به افتخار کارهای وی در کانی شناسی نامگذاری شده است در سال 1815 با میکروسکوپ به مطالعه قطعات خرد شده کانیها در آب پرداخت و به این ترتیب روش قوطه وری را ابداع کرد که پس از وی در همان قرن دیگران آن را به صورت روشی مهم برای مطالعه خواص نوری قطعات نوری کانیها توسعه داند . مفید بودن میکروسکوپ در مطالعه کانیها با اختراع یک ابزار قطبنده توسط ویلیام نیکول اسکاتلندی درسال 1828 تا حدود زیادی افزایش یافت . با کمک این ابزار می توان به طور سیستماتیک به مطالعه رفتار نور در مواد بلورین پرداخت از این هنگام تاکنون میکروسکپ پلاریزان به یک وسیله تشخیصی قوی در مطالعات کانی شناسی تبدیل شده است . در اواخر قرن نوزدهم فدروف , شونفلیز و بارلو جدا از هم و تقریبا همزمان نظریه هایی درباره تقارن و نظم درونی بلورها ارائه کردند که زیر بنایی برای کارهای بعدی در زمینه بلور شناسی پرتو x شد .
موثرترین کشف قرن بیستم را باید به ماکس فون لا از دانشگاه مونیخ نسبت داد . درسال 1912 در آزمایشی که فردریش و نیپینگ به پیش نهاد فون لائه انجام دادند نشان داده شده که بلورها می توانند پرتو x را پراشیده کنند . به این ترتیب برای اولین بار آرایش منظم و مرتب اتمها در ماده بلورین ثابت شده . تقریبا بلا فاصله بعد از آن پراش پرتو x به روشی قدرتمند در مطالعه کانیها و تمام مواد بلورین دیگر تبدیل شده و در سال 1914 اولین ساختارهای بلوری تعیین شده توسط دبلیو اچ براگ و دبلیو ال براگ , در انگلستان منتشر شده .
دستگاه پراش پرتو x جدید با کامپیوتر های اختصاصی متصل به آن تعیین نسبتا سریع ساختارهای بسیار پیچیده بلوری را ممکن ساخته است .
اختراع میکروسکوپ الکترونی در اوایل ده 1960 برای مطالعه شیمی کانیها در مقیاس میکروسکوپی دستگاه قدرتمند دیگری بود که امروزه به طور عادی برای مطالعه شیمی کانیها , ترکیبات ساختگی و شیشه ها مورد استفاده قرار می گیرد . میکروسکوپ الکترونی می تواند تجزیه های چند عنصری دقیقی از مواد جامد در دانه ای به کوچکی یک میکرون ( یک هزارم میلیمتر ) انجام دهد .
امروه بیشتر تجزیه کانیها با میکروسکوپ الکترونی انجام می شود نه تنها به این دلیل که این دستگاه می تواند باریکه الکترونی را به دقت متمرکز کند بلکه به این خاطر که تجزیه ها را می توان درجا بر روی دانه های کانیهای خاص در مقاطع سیقلی و نازک و سیقلی سنگها انجام داد . این مطلب نیز نیاز به فرایند پرکار و پر زحمت جداسازی و تغلیظ کانیها را که در بسیاری روشهای دیگر تجزیه کانیها ضروری است غیر ضروی می کند .
از اوایل دهه 1970 , دستگاه باریکه الکترونی دیگری که می تواند ساختار درونی کانیها را تا چندین میلیون برابر بزرگ کند , تصاویر دقیق و واضحی از ساختارهای اتمی تهیه کرده است . بیشترین کاربرد این روش تحت عنوان بررسی میکروسکوپ الکترونی گسیلی با تفکییک بالا ( Hrtem ) شناخته می شود که با آن می توان با درجه تفکیکی در حد فاصل اتمها , به مطالعه مواد بلورین پرداخت ( باستک 1983 ) .
با این روش می توان ساختارهای بلورین سه بعدی را به صورت عکسهای دو بعدی تصویر کرد . این تصاویر نشان می دهند که بسیاری از کانیها دارای آرایش ساختاری درونی نامتناهی و تناوبی ( یعنی تکراری ) هستند. تصاویر Hrtem همچنین نشان می دهند که کانیها ممکن است دارای کاستیهایی بوده و با ساختار ایده آل (کامل ) تفاوتهایی داشته باشند .
اکنون حوزه کانی شناسی , محدوده بسیار وسیعی از مطالعات را در بر می گیرد که شامل پراش پرتو ایکس , الکترون و نوترون توسط کانیها , سنتز کانیها , فیزیک بلور , برآورد پایداری تومودینامیکی کانیها , سنگ نگاری ( مطالعه سنگها و کانیها در مقاطع نازک ) , سنگ شناسی ( مطالعه سنگها ) , سنگشناسی تجربی و برخی جنبه های فلزگری و سرامیک می شود . از آنجا که پیش بینی این مطلب دشوار است که کدام یک از پژوهشهای انجام شده در سالهای اخیر , درآینده بیشترین و مهمترین اثر را بر دانش کانی شناسی خواهد گذاشت . فهرستی از این پژوهشها و پژوهشگران آنها که موفق به دریافت مدال روبلینگ شده اند و همچنی مراسم اعطا و متن سخنرانی پژوهشگران دریافت کننده هر جایزه روبلینگ در شمارههای مختلف مجله آمریکن مینرالوژیست موجود است .
این فهرست , گوناگونی مشارکتهای حرفه ای شناخته شده در سطح کانی شناسانی را شامل می شود که مورخان آینده از آنها به عنوان بزرگان کانی شناسی زمان ما یاد خواهند کرد .
مدال روبلینگ در سال 1937 توسط انجمن کانی شناسی آمریکا به یادمان کلنل واشینگتن آ.روبلینگ ( 1926-1837 ) بنیان گذاشته شد . وی در سال 1926 کمک مالی سخاوتمندانه ای را در اختیار این انجمن قرار داد . کلنل روبلینگ طرح پلهای معلق مشهوری از جمله پل رودخانه نیاگارا , را در محل آبشار نیاگارا , پل رودخانه آلگنی در پیتسبورگ , پل رودخانه اوهایو در سینسیناتی و پل رودخانه بروکلین بر روی ایست ریور در شهر نیویورک است و در طول عمر خود علاقه ای شدید به مطالعه کانیها داشت . اعطای مدال روبلینگ نشاندهنده بالاترین دستاورد پزوهشی توسط محققان برجسته آمریکایی یا خارجی , به تشخیص مجله آمریکن مینرالوژیست است . در سال 1927 جان , پسر روبلینگ , مجموعه پدر خود را که در حدود 16000 نمونه بود , به موزه ملی تاریخ طبیعی موسسه اسمینسونین در واشینگتن دی . سی. هدیه کرد . این مجموعه که به نام مجموعه کانیهای واشینگتن روبلینگ معروف است , بدون شک یکی از بزرگترین و زیباترین گردآوریهای شخصی زمان خود بود . اهدای این مجموعه و مجموعه دیگری با حدود 9100 نمونه ( مجموعه کانفیلد ) کلکسیون کانیها اسمیتسونین را به یکی از بهترین مجموعه های جهان تبدیل کرد )رو ,( 1990
http://www.rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/farvardin/07/250354%20(1).jpg
كانی چیست؟
قرنها پیش از دستیابی انسان به فلزات و علم استخراج و مصرف آنها، برخی از سنگها و كانیها مهمترین ابزار دفاعی، زراعی و شكار بشر محسوب میشدهاند.بشر اولیه جهت تهیه ابزار سنگی از مولد دارای سختی زیاد همچون سنگ چمخاق، كوارتزیت،ابسیدین، كوارتز و ..... كه در محیط زندگیاش فراوان بوده استفاده كرده است.
نحوه استفاده و بكارگیری این مولد آنچنان در زندگی و پیشرفت انسان مؤثر بوده است كه بر این اساس زمان زندگی انسان اولیه را به سه دوره دیرسنگی، میانسنگی ونوسنگی تقسیم شدهاند. همزمان با شناخت فلزات و استخراج آنها عصر فلزات آغاز گردید. احتمالاً اولین فلز استخراج شده در حدود ۴۵۰۰ سال ق.م، مس بوده است.
حدود ۲۷۰۰ سال قبل عصر مفرغ آغاز شد كه در این عصر انسان ابزار خود را از این آلیاژ تهیه مینموده است.
حدود ۳۰۰۰ سال ق.م مصریها از ذوب سیلیس شیشه تهیه نمودند و قرنها پیش از میلاد مسیح چینها در فسیلها از كائولن ابزار چینی میساختهاند. در طئل تاریخ اطلاعات بسیاری در رابطه با چگونگی شكل گیری، جنس، ساختمان و سایر خصوصیات كانیها بدست آمده است.
حال این سؤال مطرح میشود كه كانی چیست؟
كانی عبارت است از عناصر یا تركیبات شیمیایی طبیعی جامد، همگن، متبلور و ایزوتوپ با تركیبات شیمیایی نسبتاً معین كه در زمین یافت میشود. خواص فیزیكی كانیها در حدود مشخص ممكن است تغییر نمایند.
كانیها به صورت اجسام هندسی با ساختمان اتمی منظم متبلور میگردند كه به آن بلور میگویند. اگر بلور یك كانی را به قطعات كوچك و كوچكتر تقسیم نماییم سرانجام به كوچكترین جزء دارای شكل هندسی منظم خواهیم رسید كه آن را واحد تبلور، سلول اولیه و یا سلول واحد مینامند. از كنار هم قراردادن واحدهای تبلور شبكه بلور كه سازنده اجسام متبلور است ایجاد میگردد.
علاوه بر كانیهای متبلور با دستهای از تركیبات دارای تمامی خواص كانی بجز سیستم تبلور میباشند كه این دسته را شبهكانی مینامندو شرایط تشكیل كانیها بسیار متفاوت است، برخی مانند پیریت ممكن است در شرایط بسیار متنوعی ایجاد گردند در حالیكه برخی دیگر به عنوان كانی شاخص، فشار، دما وجود عناصر رادیواكتیو و ......... مورد استفاده قرار میگیرند.
همه كانیها به استثناء شبهكانیها در یكی از ۷ سیستم تبلور شناخته شده متبلور میگردند.
برخی از كانیها در شرایط مشابه در كنار هم تشكیل میگردند كه به آنها پاراژنز با كانیهای همراه گفته میشود.
كانیها در طبیعت در اندازههای بسیار متفاوتی یافت میشوند كه بر این اساس آنها را به درشت بلور، متوسط بلور، ریزبلور و مخفی بلور تقسیم مینمایند. برخی از انواع درشت بلور و متوسط بلور در نمونههای دستی قایل تشخیص بوده، انواع ریز بلور توسط میكروسكوپهای قوی و كانیهای مخفی بلور را به كمك اشعه X و میكروسكوپهای الكترونی میتوان شناسایی نمود.
سنكا Seneca(۴ق.مـ۶۵م) برای نخستین بار نشان داد كه سنگهای پر بها درمیان شنهای رودخانه یافت میشوند.
ابوریحان بیرونی (۳۶۲ـ۴۴۰) چگالسنج (پكینومتر) را جهت تعییین چگالی كانیها اختراع غدد و زكریاابنمحمدبنمحمودق ینی (۶۰۰ هـ ۶۸۲) كشف كرد كه یاقوت سرخ و یاقوت كبود هر دو یك كانی هستند كه به دو رنگ مختلف دیده میشوند. زیرا این كانیها از لحاظ شكل تبلور یك متر. این نخستین باری بود كه شكل بلورین كانی مورد توجه قرار گرفته است.
نیكولا استنون (۱۶۳۸-۱۶۸۶)در رابطه با كوارتز اظهار داشت كه زاویه بین رویههای این كانی همواره ثابت است.حتی اگر طول رویههای آن تغییر نماید.
گئوگورگ بوئر (۱۴۹۴ـ۱۵۵۵)در كتابی سختی شكستگی، رنگ و سایه خواص كانیها را مورد بررسی قرار داد. وی معتقد بود رگههای كانی در شكافهایی كه در اثر حركت زمین تشكیل شده است از مواد محلول موجود در آبهای فرورونده یا آبهایی كه از اعماق زمین بالا می آیند تشكیل شدهاند.
سیستم تبلور كانیها را رندژوستهائوی (۱۷۴۳ـ۱۸۲۲) به هفت دستگاه اصلی تقسیم نمود. كه امروزه نیز مورد قبول است.
كانیها دارای ارزش اقتصادی بسیار زیادی میباشند، بطوریكه اقتصاد بسیاری از كشورهای جهان نظیر سیگی، گپنه ....... بر اساس مواد معدنی پایهریزی شده است.
اگر چه بسیاری از كانی ها دارای ارزش درمانی ویژه خود هستند و حتی تعدادی به عنوان مواد سمی و مهلك مورد استفاده قرار میگیرند، ولی افرادی نیز وجود دارند كه همراه داشتن كانیهای معین را در درمان برخی از بیماریهای موثر میدانند. در سراسر جهان عده زیادی علاقمند به جمعآوری مجموعههای كانی هستند، در یك پیك نیك خانوادگی می توان نمونههایی از این خلقت زیبای خداوند جمعآوری نمود. با توجه به اینكه در كشور ما كانیهای متنوعی وجود دارند و بسیاری از آنها قابل دسترس میباشند می توان حتی به عنوان سرگرمی می توان از آن استفاده کرد.
كانی
کانی عنصر یا تركیبات شیمیایی، طبیعی، جامد، همگن، متبلور با تركیبات شیمیایی نسبتاً معین است كه سازنده اصلی سنگهای پوسته جامد زمین میباشد.این مواد كه بر اساس قوانین خاصی متبلور میگردند بر اساس خواص فیزیكی، سیستمتبلور، ماكل یا دوقلویی و خواص شیمیایی خود قابل شناسایی و تشخیص هستند.این مواد علاوه بر زیبایی ظاهری خود به دلیل دارا بودن ارزش اقتصادی و علمی از دیرباز مورد توجه خاص انسان بودهاند. چرا كه بسیاری از جواهرات، سنگهای معدنی و ......... در واقع كانی هستند.
شبه كانی
اصطلاح شبهكانی جهت معرفی آن دسته از مواد طبیعی كه تمامی خواص كانی بجز سیستم تبلور را دارا هستند بكار میرود.
مانند :
▪ اوپال Opal
▪ لیمونیت
▪ ابسیدین
▪ كهربا Amber
عناصر
به غیر از گازهای اتمسفر تنها ۲۰ عنصر به صورت آزاد و طبیعی یافت میشوند.
▪ این عناصر در سه گروه زیر طبقهبندی میشوند:
۱- فلزات
طلا، نقره، پلاتین، مس، سرب
۲- شبه فلزات
ارسنیك و ...
۳-غیرفلزات
گوگرد، كربن
کاني هاي بوکسيت
کاني هاي حاوي آلومينيوم در طبيعت زياد بوده و عبارتند از:
•بوهميت BOEHMITE
بوهميت با فرمول ALOOH و با وزن مخصوص 06/3 – 01/3 داراي 7/84 درصد اکسيد آلومينيوم مي باشد. رنگ آن سفيد متمايل به زرد و سختي آن 5/3 است. بوهميت هم در متن متبلور سنگ بوکسيت و هم در پيزوليت ها و ائوليت ها وجود دارد.
•دياسپور DIASPORE :
دياسپور با فرمول H2O و Al2O3 و با وزن مخصوص 4/3، داراي 85% اکسيد آلومينيوم مي باشد. رنگ آن خاکستري متمايل به زرد، آبي، سفيد و يا کمي بنفش و سختي آن 7-5/6 است. دياسپور از سنگهاي آذرين و رسوبات رسي در اثر هوازدگي سيليکات هاي آلومينيوم دار به وجود آمده و گاهي همراه با کرندوم در سنگهاي آهکي متامورفيکي ديده مي شود.
اين دو از نظر فرمول و سيستم تبلور (هر دو ارتورومبيک) تشابه دارند وليكن از نظر پايداري حرارتي با هم متفاوتند و دياسپور پايداري حرارتي بالايي دارد.
•گيسبيت Gibbsite :
گيبسيت با فرمول 3H2O. AP2O3 و با وزن مخصوص 43/2 داراي 4/65% اکسيد آلومينيوم مي باشد. سختي آن 5/3 – 5/2 با رنگ سفيد تا خاکستري روشن و در بعضي موارد کمي مايل به قرمز و با جلاي شيشه اي است. از مشخصات ويژه گيبسيت کليواژ خوب، جلاي شيشه اي و وزن مخصوص کم آن است و از نظر درجه سختي از دياسپور و از نظر وزن مخصوص از ميکا قابل تشخيص است.
گيبسيت با از دست دادن آب در درجه حرارت 220 – 196 درجه سانتي گراد به بوهميت تبديل مي گردد. گيسبيت بيشتر از تجزيه و هيدروليز سيليکاتهاي آلومينيوم دار، در اثر تجزيه سطحي و تحت شرايط آب و هواي حاره اي به وجود مي آيد.
•کائولينيت Kaolinit :
کائولن با فرمول(OH)8 (Si4O10) Al4 در سيستم منوکلينيک متبلور شده و با سختي حدود 1، وزن مخصوص در 1/2، داراي 5/39 درصد Al2O3 مي باشد. رنگ آن سفيد مايل به زرد و گاهي هم کمي سبز يا آبي رنگ است. اغلب داراي پلاستيسيته بوده و در اسيد کلريدريک و اسيد سولفوريک گرم و غليظ حل مي شود.
اغلب ذخاير کائوليني در اثر هوازدگي و تجزيه سنگهاي ولکانيکي حاوي سيلکات آلومينيوم بوجود مي آيند. سنگهاي گرانيتي، گنايس ها، کوارتزپورفيري ها و همچنين رسوبات حاوي فلدسپاتها، ميکا و زئوليت جهت ايجاد کائولينيت مناسب مي باشند که در اثر هوازدگي و تجزيه شيميائي مواد قليائي و مقداري از SO2 خارج شده و کوارتز و ساير کاني هاي همراه بصورت ترکيب باقي مي مانند. کائولن ممکن است نتيجه آلتراسيون هيدروترمال باشد. در اين صورت، محلول هيدروترمال سردتر از 300 درجه سانتي گراد در داخل سنگهاي با فلدسپات بالا، سبب شستن يونهاي Ca++,K+, Na+ و ساير کاتيون ها و رسوب آنها با H+ بيشتر مي شود.
اغلب اين گونه ذخاير در ارتباط با سيستم متائوريکي هيدروترمالي که حرارت آن ها از سنگهاي ولکانيکي مشتق مي شود، مي باشند.
ذخاير بزرگي از کائولينيت در منطقه CORNWALL انگلستان در خارجي ترين قسمتهاي سيستم هيدروترمالي، مرتبط با باتوليت هاي گرانيتي وجود دارند که به عمق چندين کيلومتري تشکيل شده اند.
•کرندوم CORUNDUM :
کرندوم با فرمول Al2O3 در سيستم رمبوئدريک متبلور شده و وزن مخصوص آن 95/3 تا 1/4، داراي سختي 9 و جلاي شيشه اي مي باشد.اين کاني در فارسي به ياکند و در عربي به ياقوت معروف است.
در ترکيب شيميايي اين کاني آلومينيوم 2/53 % به همراه ناخالصي هايي مانندTi , Cr ,… ديده مي شود. کرندوم بي رنگ و کاملاً شفاف بوده که غالباً به رنگهاي مختلف قرمز – خاکستري – بنفش – سبز – آبي – قهوه اي و زرد ديده مي شود. انواع رنگي و شفاف آن جزء جواهرات قيمتي محسوب مي شوند. مطابق رنگشان به نامهاي مختلف ناميده مي شوند:
مانند Ruby (ياقوت) به رنگ قرمز، SAPPHIRE به رنگ آبي، توپاز شرقي به رنگ زرد، ياقوت کبود، ياقوت سفيدوش، آميتيست شرقي به رنگ بنفش،زمرد شرقي به رنگ سبز، کروندوم ستاره اي شکل که شفاف است،امري(EMERIE) يک نوع کرندوم از مخلوطي با دانه هاي ريز مگنتيت( MAGNETITE) Fe3O4، هماتيت (Oligiste) Fe2O3وکوارتز مي باشد.اين کاني غالباً به حالت خودشکل بوده و بيشتر اوقات دانه اي شکل و يا کاملاً کمپاکت است و براي سائيدن مورد استفاده قرار مي گيرد وليکن گاهي صفحه اي و يا منشوري با مقاطع شش ضلعي مي باشد.
اغلب اوقات کرندوم به ويژه سافير داراي ذرات خارجي است که با نظم معيني درداخل آن قرار مي گيرند به طوري که روي يک تيغه شش گوش آن،اين مواد به شکل ستاره هاي 6 گوش ديده مي شوند.
درجه ذوب کرندوم خالص حدود 2050 درجه است. اسيدها روي آن اثري ندارند ولي پس از ذوب قليائي بوسيله بي سولفات پتاس در اسيدها حل مي شود. در پرل بوراکس به سختي ولي کاملا ًحل خواهد شد.
کرندوم درحضورSiO2 در پوسته زمين پايدارنيست، زيرا تبديل به مينرالهاي کيانيت،سيليمانيت واندالوزيت که همگي داراي يک فرمول Al2SiO5 هستند، مي گردد.
کرندوم و کوارتز در حضور آب، واکنش شيميايي داده و توليد کائولينيت خواهند نمود. از آنجائي که کوارتز در اغلب سنگهاي پوسته زمين وجود دارد، اين واکنش محيط هاي رسوبي زمين شناسي را بطوري محدود کرده که فقط کرندوم در سنگهاي ويژه اي که عاري از سيليس و به وفور داراي آلومينيوم هستند، ظاهر مي شود. معمولي ترين اين سنگها بوکسيت است. تحت شرايط درجه حرارت زمين و فشاري که سنگ بوکسيت در آن تشکيل مي شود، کاني آلومينيوم تشکيل کرندوم نخواهد داد. کرندوم وقتي تشکيل مي شود که بوکسيت متامورف گردد و اين عمل به ندرت انجام مي شود.
معمولا ً کرندوم در سنگهاي مافيک با مقدار آلومين بالا و سيليس کم مانند پريدوتيت (Peridotite)همراه با کلريت، انستانيت(Enstatite)، اسپينل(Spinelle)، سينيت(Syenite)، آنورتوزيت، پگماتيتهاي سينيتي، نفلين(Nephelin) ومنيتيت (Magnetite) ديده مي شود.
در سنگهاي آهکي که در اثر محلول هيدروترمال در مجاورت توده هاي آذرين نفوذي با سيليس کم مانندسينيت تجزيه مي شوند کرندوم تشکيل مي شود.
کروندوم در شيست هاي کروندوم دار مناطق آرژيلي و به صورت فرعي در سنگ هاي آذرين غني از آهن و منيزيم يافت مي شود. انواع سنگ هاي قيمتي کروندوم مانند ياقوت و سافير در سنگ هاي مذاب اسيدي مانند گرانيت يا گرانوليت وجود دارند و بيشتر اوقات سنگ هاي قيمتي کروندوم دررسوبات رودخانه اي همراه با طلا و زيرکن استخراج مي شوند.کروندوم به علت سختي بالا در ساينده ها و انواع سنگ سمباده استفاده مي شود.
•کريوليت CRYOLITE :
کريوليت يکي از مواد مهم درارتباط با متالورژي آلومينيوم بوده که معادن آن بسيار کم مي باشد و اغلب بطور مصنوعي تهيه مي شود. کريوليت با فرمول Na3AlF6 داراي سيستم مونوکلينيک و سختي حدود 5/2 و وزن مخصوص 3، داراي 8/12 درصد Al2O3 مي باشد. رنگ آن غالباً سفيد، گاهي به رنگ هاي قرمز، قهوه اي و حتي سياه مي باشد. جلاي آن شيشه اي کمي چرب و داراي قابليت ذوب خيلي زياد است. ذخاير کريوليت مربوط به سنگهاي خيلي اسيد و عميق است و اغلب رگه هاي آن در نزديکي معادن قلع ديده مي شود.
•آلونيت Allunite :
آلونيت با فرمول شيميايي KAl3(SO4)2(OH)6 به عنوان سولفات پتاسيم و آلومينيوم آب دار است. آلونيت به صورت رگه اي و به حالت جانشيني در سنگهاي آذرين اسيدي به ويژه در توفهاي اسيدي يافت مي شود. هرگاه سنگهاي غني از آلومينيوم، تحت تأثير محلولهاي غني از سولفات آلتره شوند، آلونيت به وجود خواهد آمد.
در كانسارهاي گرمابي كه آلتراسيون آلونيت تشكيل گرديده، زون بندي منظمي مشاهده مي شود؛ به طوري كه زون سيليسي در بالاي زون آلونيت و در زير آن، زونهاي آرژيليك و سرسيتيك قرار مي گيرند. تركيب شيميايي آلونيت خالص و كانسنگ آلونيت در جدول 3 گزارش گرديده است.
جدول1- تركيب شيميايي آلونيت خالص و كانسنگ آلونيت
http://www.rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/farvardin/07/250354%20(2).jpg
•نفلين NaAlSiO4 كه در تهيه آلومينيوم بکار مي رود، در کشورهاي روسيه و آمريکا متداول مي باشد.
•ساير کانيهاي مهم آلومينيوم عبارتند از: آندالوزيت، سيليمانيت و کيانيت با فرمول Al2SiO5، لوسيت KAl Si2O6، مونت موريونيت Al2Si4O10 H2O (OH)2 و کرندوم مي باشند.
در ايران AL بيشتر به صورت آلونيت با عيار 20 تا 30% مي باشد.
آلونيت از آلتراسيون گرمايي سنگ هاي آتش فشاني اسيدي (توف، گدازه، سنگ آذر آواري اسيدي تا حدواسط) و در شرايط اکسيدان توسط محلولهاي گرمابي غني از سولفات SO42- و حامل کاتيون هاي Si , Mg , Na, Ca تشکيل مي شوند.
در گذشته آلونيت براي تهيه سولفات آلومين و سولفات پتاسيم استفاده مي شده است وليکن امروزه از آلونيت در تهيه آلومينيوم و نيز سولفات پتاسيم و اسيد سولفوريك استفاده مي شود.
تهیه کننده : اثیر کربلایی
تاریخچه ی كانی شناسی
اگر چه پیگیری سیستماتیک پیشرفتهای کانی شناسی در چند پاراگراف غیر ممکن است اما می توان به بعضی نقاط برجسته آن اشاره کرد.پیدایش کانی شناسی به عنوان یک عمل به نسبت جدید است اما کاربرد هنرهای کانی شناختی پیشینه ای به قدمت تمدن بشر دارد .بشر اولیه رنگدانهای طبیعی ساخته شده از هماتیت سرخ و اکسید منگنز سیاه را در نقاشی دیوار غارها به کار می برد. ابزارهای ساخته شده از سنگ چخماق در عصر حجر دارایی گرانبهایی بوده است.
نقاشی مقبره ها در دره رود نیل مربوط به حدود 5000 سال پیش هنرمندان ماهری را نشان می دهند که مالاکیت و فلزهای گران بها را وزن و کانسنگهای معدنی را ذوب می کرده و گوهرهای زیبایی از لاجورد و زمرد می ساخته اند با نزدیک شدن عصر حجر به عصر برنز بشر به جستجوی کانیهایی پرداخت که می توانست از آنها فلزهایی را استخراج کند . اولین نوشته در مورد کانیها از تئوفراستوس ( 372تا287 ق. م ) فیلسوف یونانی است , چهارصد سال پس از وی نیز پلینی , تفکر کانی شناختی زمان را ثبت کرد. در 1300 سالی که به دنبال آمد , اندک کتابهایی که در زمینه کانیها منتشر شده , بیشتر جنبه افسانه داشته و کمتر حاوی اطلاعات واقعی بود . اگر بخوهیم یک روی داد را به عنوان نشانه ظهور کانی شناسی به صورت یک دانش برشمریم این رویداد به طور قطع انتشار کتاب دُر متالیکا توسط پزشک آلمانی جرجیوس اگریکولا در سال 1556 خواهد بود این کتاب گزارش مفسلی از فعالیت های معدن کاری آ ن زمان ارائه می دهد و در بردارنده اولین توصیف واقعی کانیهاست . این کتاب در سال 1912 توسط هربرت هوور ریس جمهور پیشین آمریکا و همشرس لو هنری هوور از لاتین به انگلیسی برگردانده شده است .
در سال 1669 نیکلاس استنو با مطالعه بر روی بلورهای کوارتز کار مهمی در زمینه بلور شناسی انجام داده . استنو به این نکته توجه کرده که به رقم تفاوت منشاء اندازه یا ظاهر زاویه میان وجوح متناظر نمودهای مختلف یک بلور ثابت است
Nicolas Steno
پیش از اینکه کار مهم دیگر در زمینه بلور شناسی انجام شود یکسده سپری شده در سال 1780 کارانژو ابزاری ( زاویه سنج تماسی ) برای اندازه گیره زاویه بین وجوه بلوری اختراع کرد . در سال 1783 رومه دولیسل , اندازه گیریهایی بر روی زاویه های بلوری انجام داده و با تایید کار استنو , قانون ثابت بودن زاویه های بین وجهی را ارائه کرد . یک سال بعد در سال 1784 , رنه جی هائویی نشان داد که بلورها از روی هم چیده شدن قطعات ساختمانی ریز و یکسانی که وی آنها را مولکوهای تشکیل دهنده نامید , ساخته می شوند . امروزه مفهوم مولکولهای تکشیل دهنده تقریبا با همان مفهوم اولیه , در بلور شناسی به صورت سلولهای واحد ( یکا یاخته ها ) باقیمانده است . بعدها ( در سال 1801 ) هائویی با مطالعه صدها بلور نگره اندیسهای گویا را در مورد وجوح بلوری ارائه داد . در اوایل قرن نوزدهم پیشرفتهای سریعی در زمینه کانی شناسی صورت گرفت . در سال 1809 ولاستون , زاویه سنج باز تابشی را که با موقعیت وجوح بلوری که با دقت و صحت بالا اندازه گیری می شود , اختراع کرد . در حالی که زاویه سنج تماسی داده های مورد نیاز برای مطالعه تقارن بلوری فراهم می کرد , زاویه سنج باز تابشی , اندزه گیریهای وسیع و بسیار دقیق را بر روی بلورهای طبیعی و مصنوعی ممکن ساخت . این دادهها بلور شناسی را به یک دانش دقیق تبدیل کرد برزلیوس شیمیدان سوئدی و شاگردان وی در فاصله سالهای 1779و 1848 , شیمی کانیها را مطالعه کرده و اصول رده بندی شیمیایی فعلی کانیها را ارائه کردند . کردیه طبیعی دان فرانسوی که کانی کردیریت به افتخار کارهای وی در کانی شناسی نامگذاری شده است در سال 1815 با میکروسکوپ به مطالعه قطعات خرد شده کانیها در آب پرداخت و به این ترتیب روش قوطه وری را ابداع کرد که پس از وی در همان قرن دیگران آن را به صورت روشی مهم برای مطالعه خواص نوری قطعات نوری کانیها توسعه داند . مفید بودن میکروسکوپ در مطالعه کانیها با اختراع یک ابزار قطبنده توسط ویلیام نیکول اسکاتلندی درسال 1828 تا حدود زیادی افزایش یافت . با کمک این ابزار می توان به طور سیستماتیک به مطالعه رفتار نور در مواد بلورین پرداخت از این هنگام تاکنون میکروسکپ پلاریزان به یک وسیله تشخیصی قوی در مطالعات کانی شناسی تبدیل شده است . در اواخر قرن نوزدهم فدروف , شونفلیز و بارلو جدا از هم و تقریبا همزمان نظریه هایی درباره تقارن و نظم درونی بلورها ارائه کردند که زیر بنایی برای کارهای بعدی در زمینه بلور شناسی پرتو x شد .
موثرترین کشف قرن بیستم را باید به ماکس فون لا از دانشگاه مونیخ نسبت داد . درسال 1912 در آزمایشی که فردریش و نیپینگ به پیش نهاد فون لائه انجام دادند نشان داده شده که بلورها می توانند پرتو x را پراشیده کنند . به این ترتیب برای اولین بار آرایش منظم و مرتب اتمها در ماده بلورین ثابت شده . تقریبا بلا فاصله بعد از آن پراش پرتو x به روشی قدرتمند در مطالعه کانیها و تمام مواد بلورین دیگر تبدیل شده و در سال 1914 اولین ساختارهای بلوری تعیین شده توسط دبلیو اچ براگ و دبلیو ال براگ , در انگلستان منتشر شده .
دستگاه پراش پرتو x جدید با کامپیوتر های اختصاصی متصل به آن تعیین نسبتا سریع ساختارهای بسیار پیچیده بلوری را ممکن ساخته است .
اختراع میکروسکوپ الکترونی در اوایل ده 1960 برای مطالعه شیمی کانیها در مقیاس میکروسکوپی دستگاه قدرتمند دیگری بود که امروزه به طور عادی برای مطالعه شیمی کانیها , ترکیبات ساختگی و شیشه ها مورد استفاده قرار می گیرد . میکروسکوپ الکترونی می تواند تجزیه های چند عنصری دقیقی از مواد جامد در دانه ای به کوچکی یک میکرون ( یک هزارم میلیمتر ) انجام دهد .
امروه بیشتر تجزیه کانیها با میکروسکوپ الکترونی انجام می شود نه تنها به این دلیل که این دستگاه می تواند باریکه الکترونی را به دقت متمرکز کند بلکه به این خاطر که تجزیه ها را می توان درجا بر روی دانه های کانیهای خاص در مقاطع سیقلی و نازک و سیقلی سنگها انجام داد . این مطلب نیز نیاز به فرایند پرکار و پر زحمت جداسازی و تغلیظ کانیها را که در بسیاری روشهای دیگر تجزیه کانیها ضروری است غیر ضروی می کند .
از اوایل دهه 1970 , دستگاه باریکه الکترونی دیگری که می تواند ساختار درونی کانیها را تا چندین میلیون برابر بزرگ کند , تصاویر دقیق و واضحی از ساختارهای اتمی تهیه کرده است . بیشترین کاربرد این روش تحت عنوان بررسی میکروسکوپ الکترونی گسیلی با تفکییک بالا ( Hrtem ) شناخته می شود که با آن می توان با درجه تفکیکی در حد فاصل اتمها , به مطالعه مواد بلورین پرداخت ( باستک 1983 ) .
با این روش می توان ساختارهای بلورین سه بعدی را به صورت عکسهای دو بعدی تصویر کرد . این تصاویر نشان می دهند که بسیاری از کانیها دارای آرایش ساختاری درونی نامتناهی و تناوبی ( یعنی تکراری ) هستند. تصاویر Hrtem همچنین نشان می دهند که کانیها ممکن است دارای کاستیهایی بوده و با ساختار ایده آل (کامل ) تفاوتهایی داشته باشند .
اکنون حوزه کانی شناسی , محدوده بسیار وسیعی از مطالعات را در بر می گیرد که شامل پراش پرتو ایکس , الکترون و نوترون توسط کانیها , سنتز کانیها , فیزیک بلور , برآورد پایداری تومودینامیکی کانیها , سنگ نگاری ( مطالعه سنگها و کانیها در مقاطع نازک ) , سنگ شناسی ( مطالعه سنگها ) , سنگشناسی تجربی و برخی جنبه های فلزگری و سرامیک می شود . از آنجا که پیش بینی این مطلب دشوار است که کدام یک از پژوهشهای انجام شده در سالهای اخیر , درآینده بیشترین و مهمترین اثر را بر دانش کانی شناسی خواهد گذاشت . فهرستی از این پژوهشها و پژوهشگران آنها که موفق به دریافت مدال روبلینگ شده اند و همچنی مراسم اعطا و متن سخنرانی پژوهشگران دریافت کننده هر جایزه روبلینگ در شمارههای مختلف مجله آمریکن مینرالوژیست موجود است .
این فهرست , گوناگونی مشارکتهای حرفه ای شناخته شده در سطح کانی شناسانی را شامل می شود که مورخان آینده از آنها به عنوان بزرگان کانی شناسی زمان ما یاد خواهند کرد .
مدال روبلینگ در سال 1937 توسط انجمن کانی شناسی آمریکا به یادمان کلنل واشینگتن آ.روبلینگ ( 1926-1837 ) بنیان گذاشته شد . وی در سال 1926 کمک مالی سخاوتمندانه ای را در اختیار این انجمن قرار داد . کلنل روبلینگ طرح پلهای معلق مشهوری از جمله پل رودخانه نیاگارا , را در محل آبشار نیاگارا , پل رودخانه آلگنی در پیتسبورگ , پل رودخانه اوهایو در سینسیناتی و پل رودخانه بروکلین بر روی ایست ریور در شهر نیویورک است و در طول عمر خود علاقه ای شدید به مطالعه کانیها داشت . اعطای مدال روبلینگ نشاندهنده بالاترین دستاورد پزوهشی توسط محققان برجسته آمریکایی یا خارجی , به تشخیص مجله آمریکن مینرالوژیست است . در سال 1927 جان , پسر روبلینگ , مجموعه پدر خود را که در حدود 16000 نمونه بود , به موزه ملی تاریخ طبیعی موسسه اسمینسونین در واشینگتن دی . سی. هدیه کرد . این مجموعه که به نام مجموعه کانیهای واشینگتن روبلینگ معروف است , بدون شک یکی از بزرگترین و زیباترین گردآوریهای شخصی زمان خود بود . اهدای این مجموعه و مجموعه دیگری با حدود 9100 نمونه ( مجموعه کانفیلد ) کلکسیون کانیها اسمیتسونین را به یکی از بهترین مجموعه های جهان تبدیل کرد )رو ,( 1990
http://www.rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/farvardin/07/250354%20(1).jpg
كانی چیست؟
قرنها پیش از دستیابی انسان به فلزات و علم استخراج و مصرف آنها، برخی از سنگها و كانیها مهمترین ابزار دفاعی، زراعی و شكار بشر محسوب میشدهاند.بشر اولیه جهت تهیه ابزار سنگی از مولد دارای سختی زیاد همچون سنگ چمخاق، كوارتزیت،ابسیدین، كوارتز و ..... كه در محیط زندگیاش فراوان بوده استفاده كرده است.
نحوه استفاده و بكارگیری این مولد آنچنان در زندگی و پیشرفت انسان مؤثر بوده است كه بر این اساس زمان زندگی انسان اولیه را به سه دوره دیرسنگی، میانسنگی ونوسنگی تقسیم شدهاند. همزمان با شناخت فلزات و استخراج آنها عصر فلزات آغاز گردید. احتمالاً اولین فلز استخراج شده در حدود ۴۵۰۰ سال ق.م، مس بوده است.
حدود ۲۷۰۰ سال قبل عصر مفرغ آغاز شد كه در این عصر انسان ابزار خود را از این آلیاژ تهیه مینموده است.
حدود ۳۰۰۰ سال ق.م مصریها از ذوب سیلیس شیشه تهیه نمودند و قرنها پیش از میلاد مسیح چینها در فسیلها از كائولن ابزار چینی میساختهاند. در طئل تاریخ اطلاعات بسیاری در رابطه با چگونگی شكل گیری، جنس، ساختمان و سایر خصوصیات كانیها بدست آمده است.
حال این سؤال مطرح میشود كه كانی چیست؟
كانی عبارت است از عناصر یا تركیبات شیمیایی طبیعی جامد، همگن، متبلور و ایزوتوپ با تركیبات شیمیایی نسبتاً معین كه در زمین یافت میشود. خواص فیزیكی كانیها در حدود مشخص ممكن است تغییر نمایند.
كانیها به صورت اجسام هندسی با ساختمان اتمی منظم متبلور میگردند كه به آن بلور میگویند. اگر بلور یك كانی را به قطعات كوچك و كوچكتر تقسیم نماییم سرانجام به كوچكترین جزء دارای شكل هندسی منظم خواهیم رسید كه آن را واحد تبلور، سلول اولیه و یا سلول واحد مینامند. از كنار هم قراردادن واحدهای تبلور شبكه بلور كه سازنده اجسام متبلور است ایجاد میگردد.
علاوه بر كانیهای متبلور با دستهای از تركیبات دارای تمامی خواص كانی بجز سیستم تبلور میباشند كه این دسته را شبهكانی مینامندو شرایط تشكیل كانیها بسیار متفاوت است، برخی مانند پیریت ممكن است در شرایط بسیار متنوعی ایجاد گردند در حالیكه برخی دیگر به عنوان كانی شاخص، فشار، دما وجود عناصر رادیواكتیو و ......... مورد استفاده قرار میگیرند.
همه كانیها به استثناء شبهكانیها در یكی از ۷ سیستم تبلور شناخته شده متبلور میگردند.
برخی از كانیها در شرایط مشابه در كنار هم تشكیل میگردند كه به آنها پاراژنز با كانیهای همراه گفته میشود.
كانیها در طبیعت در اندازههای بسیار متفاوتی یافت میشوند كه بر این اساس آنها را به درشت بلور، متوسط بلور، ریزبلور و مخفی بلور تقسیم مینمایند. برخی از انواع درشت بلور و متوسط بلور در نمونههای دستی قایل تشخیص بوده، انواع ریز بلور توسط میكروسكوپهای قوی و كانیهای مخفی بلور را به كمك اشعه X و میكروسكوپهای الكترونی میتوان شناسایی نمود.
سنكا Seneca(۴ق.مـ۶۵م) برای نخستین بار نشان داد كه سنگهای پر بها درمیان شنهای رودخانه یافت میشوند.
ابوریحان بیرونی (۳۶۲ـ۴۴۰) چگالسنج (پكینومتر) را جهت تعییین چگالی كانیها اختراع غدد و زكریاابنمحمدبنمحمودق ینی (۶۰۰ هـ ۶۸۲) كشف كرد كه یاقوت سرخ و یاقوت كبود هر دو یك كانی هستند كه به دو رنگ مختلف دیده میشوند. زیرا این كانیها از لحاظ شكل تبلور یك متر. این نخستین باری بود كه شكل بلورین كانی مورد توجه قرار گرفته است.
نیكولا استنون (۱۶۳۸-۱۶۸۶)در رابطه با كوارتز اظهار داشت كه زاویه بین رویههای این كانی همواره ثابت است.حتی اگر طول رویههای آن تغییر نماید.
گئوگورگ بوئر (۱۴۹۴ـ۱۵۵۵)در كتابی سختی شكستگی، رنگ و سایه خواص كانیها را مورد بررسی قرار داد. وی معتقد بود رگههای كانی در شكافهایی كه در اثر حركت زمین تشكیل شده است از مواد محلول موجود در آبهای فرورونده یا آبهایی كه از اعماق زمین بالا می آیند تشكیل شدهاند.
سیستم تبلور كانیها را رندژوستهائوی (۱۷۴۳ـ۱۸۲۲) به هفت دستگاه اصلی تقسیم نمود. كه امروزه نیز مورد قبول است.
كانیها دارای ارزش اقتصادی بسیار زیادی میباشند، بطوریكه اقتصاد بسیاری از كشورهای جهان نظیر سیگی، گپنه ....... بر اساس مواد معدنی پایهریزی شده است.
اگر چه بسیاری از كانی ها دارای ارزش درمانی ویژه خود هستند و حتی تعدادی به عنوان مواد سمی و مهلك مورد استفاده قرار میگیرند، ولی افرادی نیز وجود دارند كه همراه داشتن كانیهای معین را در درمان برخی از بیماریهای موثر میدانند. در سراسر جهان عده زیادی علاقمند به جمعآوری مجموعههای كانی هستند، در یك پیك نیك خانوادگی می توان نمونههایی از این خلقت زیبای خداوند جمعآوری نمود. با توجه به اینكه در كشور ما كانیهای متنوعی وجود دارند و بسیاری از آنها قابل دسترس میباشند می توان حتی به عنوان سرگرمی می توان از آن استفاده کرد.
كانی
کانی عنصر یا تركیبات شیمیایی، طبیعی، جامد، همگن، متبلور با تركیبات شیمیایی نسبتاً معین است كه سازنده اصلی سنگهای پوسته جامد زمین میباشد.این مواد كه بر اساس قوانین خاصی متبلور میگردند بر اساس خواص فیزیكی، سیستمتبلور، ماكل یا دوقلویی و خواص شیمیایی خود قابل شناسایی و تشخیص هستند.این مواد علاوه بر زیبایی ظاهری خود به دلیل دارا بودن ارزش اقتصادی و علمی از دیرباز مورد توجه خاص انسان بودهاند. چرا كه بسیاری از جواهرات، سنگهای معدنی و ......... در واقع كانی هستند.
شبه كانی
اصطلاح شبهكانی جهت معرفی آن دسته از مواد طبیعی كه تمامی خواص كانی بجز سیستم تبلور را دارا هستند بكار میرود.
مانند :
▪ اوپال Opal
▪ لیمونیت
▪ ابسیدین
▪ كهربا Amber
عناصر
به غیر از گازهای اتمسفر تنها ۲۰ عنصر به صورت آزاد و طبیعی یافت میشوند.
▪ این عناصر در سه گروه زیر طبقهبندی میشوند:
۱- فلزات
طلا، نقره، پلاتین، مس، سرب
۲- شبه فلزات
ارسنیك و ...
۳-غیرفلزات
گوگرد، كربن
کاني هاي بوکسيت
کاني هاي حاوي آلومينيوم در طبيعت زياد بوده و عبارتند از:
•بوهميت BOEHMITE
بوهميت با فرمول ALOOH و با وزن مخصوص 06/3 – 01/3 داراي 7/84 درصد اکسيد آلومينيوم مي باشد. رنگ آن سفيد متمايل به زرد و سختي آن 5/3 است. بوهميت هم در متن متبلور سنگ بوکسيت و هم در پيزوليت ها و ائوليت ها وجود دارد.
•دياسپور DIASPORE :
دياسپور با فرمول H2O و Al2O3 و با وزن مخصوص 4/3، داراي 85% اکسيد آلومينيوم مي باشد. رنگ آن خاکستري متمايل به زرد، آبي، سفيد و يا کمي بنفش و سختي آن 7-5/6 است. دياسپور از سنگهاي آذرين و رسوبات رسي در اثر هوازدگي سيليکات هاي آلومينيوم دار به وجود آمده و گاهي همراه با کرندوم در سنگهاي آهکي متامورفيکي ديده مي شود.
اين دو از نظر فرمول و سيستم تبلور (هر دو ارتورومبيک) تشابه دارند وليكن از نظر پايداري حرارتي با هم متفاوتند و دياسپور پايداري حرارتي بالايي دارد.
•گيسبيت Gibbsite :
گيبسيت با فرمول 3H2O. AP2O3 و با وزن مخصوص 43/2 داراي 4/65% اکسيد آلومينيوم مي باشد. سختي آن 5/3 – 5/2 با رنگ سفيد تا خاکستري روشن و در بعضي موارد کمي مايل به قرمز و با جلاي شيشه اي است. از مشخصات ويژه گيبسيت کليواژ خوب، جلاي شيشه اي و وزن مخصوص کم آن است و از نظر درجه سختي از دياسپور و از نظر وزن مخصوص از ميکا قابل تشخيص است.
گيبسيت با از دست دادن آب در درجه حرارت 220 – 196 درجه سانتي گراد به بوهميت تبديل مي گردد. گيسبيت بيشتر از تجزيه و هيدروليز سيليکاتهاي آلومينيوم دار، در اثر تجزيه سطحي و تحت شرايط آب و هواي حاره اي به وجود مي آيد.
•کائولينيت Kaolinit :
کائولن با فرمول(OH)8 (Si4O10) Al4 در سيستم منوکلينيک متبلور شده و با سختي حدود 1، وزن مخصوص در 1/2، داراي 5/39 درصد Al2O3 مي باشد. رنگ آن سفيد مايل به زرد و گاهي هم کمي سبز يا آبي رنگ است. اغلب داراي پلاستيسيته بوده و در اسيد کلريدريک و اسيد سولفوريک گرم و غليظ حل مي شود.
اغلب ذخاير کائوليني در اثر هوازدگي و تجزيه سنگهاي ولکانيکي حاوي سيلکات آلومينيوم بوجود مي آيند. سنگهاي گرانيتي، گنايس ها، کوارتزپورفيري ها و همچنين رسوبات حاوي فلدسپاتها، ميکا و زئوليت جهت ايجاد کائولينيت مناسب مي باشند که در اثر هوازدگي و تجزيه شيميائي مواد قليائي و مقداري از SO2 خارج شده و کوارتز و ساير کاني هاي همراه بصورت ترکيب باقي مي مانند. کائولن ممکن است نتيجه آلتراسيون هيدروترمال باشد. در اين صورت، محلول هيدروترمال سردتر از 300 درجه سانتي گراد در داخل سنگهاي با فلدسپات بالا، سبب شستن يونهاي Ca++,K+, Na+ و ساير کاتيون ها و رسوب آنها با H+ بيشتر مي شود.
اغلب اين گونه ذخاير در ارتباط با سيستم متائوريکي هيدروترمالي که حرارت آن ها از سنگهاي ولکانيکي مشتق مي شود، مي باشند.
ذخاير بزرگي از کائولينيت در منطقه CORNWALL انگلستان در خارجي ترين قسمتهاي سيستم هيدروترمالي، مرتبط با باتوليت هاي گرانيتي وجود دارند که به عمق چندين کيلومتري تشکيل شده اند.
•کرندوم CORUNDUM :
کرندوم با فرمول Al2O3 در سيستم رمبوئدريک متبلور شده و وزن مخصوص آن 95/3 تا 1/4، داراي سختي 9 و جلاي شيشه اي مي باشد.اين کاني در فارسي به ياکند و در عربي به ياقوت معروف است.
در ترکيب شيميايي اين کاني آلومينيوم 2/53 % به همراه ناخالصي هايي مانندTi , Cr ,… ديده مي شود. کرندوم بي رنگ و کاملاً شفاف بوده که غالباً به رنگهاي مختلف قرمز – خاکستري – بنفش – سبز – آبي – قهوه اي و زرد ديده مي شود. انواع رنگي و شفاف آن جزء جواهرات قيمتي محسوب مي شوند. مطابق رنگشان به نامهاي مختلف ناميده مي شوند:
مانند Ruby (ياقوت) به رنگ قرمز، SAPPHIRE به رنگ آبي، توپاز شرقي به رنگ زرد، ياقوت کبود، ياقوت سفيدوش، آميتيست شرقي به رنگ بنفش،زمرد شرقي به رنگ سبز، کروندوم ستاره اي شکل که شفاف است،امري(EMERIE) يک نوع کرندوم از مخلوطي با دانه هاي ريز مگنتيت( MAGNETITE) Fe3O4، هماتيت (Oligiste) Fe2O3وکوارتز مي باشد.اين کاني غالباً به حالت خودشکل بوده و بيشتر اوقات دانه اي شکل و يا کاملاً کمپاکت است و براي سائيدن مورد استفاده قرار مي گيرد وليکن گاهي صفحه اي و يا منشوري با مقاطع شش ضلعي مي باشد.
اغلب اوقات کرندوم به ويژه سافير داراي ذرات خارجي است که با نظم معيني درداخل آن قرار مي گيرند به طوري که روي يک تيغه شش گوش آن،اين مواد به شکل ستاره هاي 6 گوش ديده مي شوند.
درجه ذوب کرندوم خالص حدود 2050 درجه است. اسيدها روي آن اثري ندارند ولي پس از ذوب قليائي بوسيله بي سولفات پتاس در اسيدها حل مي شود. در پرل بوراکس به سختي ولي کاملا ًحل خواهد شد.
کرندوم درحضورSiO2 در پوسته زمين پايدارنيست، زيرا تبديل به مينرالهاي کيانيت،سيليمانيت واندالوزيت که همگي داراي يک فرمول Al2SiO5 هستند، مي گردد.
کرندوم و کوارتز در حضور آب، واکنش شيميايي داده و توليد کائولينيت خواهند نمود. از آنجائي که کوارتز در اغلب سنگهاي پوسته زمين وجود دارد، اين واکنش محيط هاي رسوبي زمين شناسي را بطوري محدود کرده که فقط کرندوم در سنگهاي ويژه اي که عاري از سيليس و به وفور داراي آلومينيوم هستند، ظاهر مي شود. معمولي ترين اين سنگها بوکسيت است. تحت شرايط درجه حرارت زمين و فشاري که سنگ بوکسيت در آن تشکيل مي شود، کاني آلومينيوم تشکيل کرندوم نخواهد داد. کرندوم وقتي تشکيل مي شود که بوکسيت متامورف گردد و اين عمل به ندرت انجام مي شود.
معمولا ً کرندوم در سنگهاي مافيک با مقدار آلومين بالا و سيليس کم مانند پريدوتيت (Peridotite)همراه با کلريت، انستانيت(Enstatite)، اسپينل(Spinelle)، سينيت(Syenite)، آنورتوزيت، پگماتيتهاي سينيتي، نفلين(Nephelin) ومنيتيت (Magnetite) ديده مي شود.
در سنگهاي آهکي که در اثر محلول هيدروترمال در مجاورت توده هاي آذرين نفوذي با سيليس کم مانندسينيت تجزيه مي شوند کرندوم تشکيل مي شود.
کروندوم در شيست هاي کروندوم دار مناطق آرژيلي و به صورت فرعي در سنگ هاي آذرين غني از آهن و منيزيم يافت مي شود. انواع سنگ هاي قيمتي کروندوم مانند ياقوت و سافير در سنگ هاي مذاب اسيدي مانند گرانيت يا گرانوليت وجود دارند و بيشتر اوقات سنگ هاي قيمتي کروندوم دررسوبات رودخانه اي همراه با طلا و زيرکن استخراج مي شوند.کروندوم به علت سختي بالا در ساينده ها و انواع سنگ سمباده استفاده مي شود.
•کريوليت CRYOLITE :
کريوليت يکي از مواد مهم درارتباط با متالورژي آلومينيوم بوده که معادن آن بسيار کم مي باشد و اغلب بطور مصنوعي تهيه مي شود. کريوليت با فرمول Na3AlF6 داراي سيستم مونوکلينيک و سختي حدود 5/2 و وزن مخصوص 3، داراي 8/12 درصد Al2O3 مي باشد. رنگ آن غالباً سفيد، گاهي به رنگ هاي قرمز، قهوه اي و حتي سياه مي باشد. جلاي آن شيشه اي کمي چرب و داراي قابليت ذوب خيلي زياد است. ذخاير کريوليت مربوط به سنگهاي خيلي اسيد و عميق است و اغلب رگه هاي آن در نزديکي معادن قلع ديده مي شود.
•آلونيت Allunite :
آلونيت با فرمول شيميايي KAl3(SO4)2(OH)6 به عنوان سولفات پتاسيم و آلومينيوم آب دار است. آلونيت به صورت رگه اي و به حالت جانشيني در سنگهاي آذرين اسيدي به ويژه در توفهاي اسيدي يافت مي شود. هرگاه سنگهاي غني از آلومينيوم، تحت تأثير محلولهاي غني از سولفات آلتره شوند، آلونيت به وجود خواهد آمد.
در كانسارهاي گرمابي كه آلتراسيون آلونيت تشكيل گرديده، زون بندي منظمي مشاهده مي شود؛ به طوري كه زون سيليسي در بالاي زون آلونيت و در زير آن، زونهاي آرژيليك و سرسيتيك قرار مي گيرند. تركيب شيميايي آلونيت خالص و كانسنگ آلونيت در جدول 3 گزارش گرديده است.
جدول1- تركيب شيميايي آلونيت خالص و كانسنگ آلونيت
http://www.rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/farvardin/07/250354%20(2).jpg
•نفلين NaAlSiO4 كه در تهيه آلومينيوم بکار مي رود، در کشورهاي روسيه و آمريکا متداول مي باشد.
•ساير کانيهاي مهم آلومينيوم عبارتند از: آندالوزيت، سيليمانيت و کيانيت با فرمول Al2SiO5، لوسيت KAl Si2O6، مونت موريونيت Al2Si4O10 H2O (OH)2 و کرندوم مي باشند.
در ايران AL بيشتر به صورت آلونيت با عيار 20 تا 30% مي باشد.
آلونيت از آلتراسيون گرمايي سنگ هاي آتش فشاني اسيدي (توف، گدازه، سنگ آذر آواري اسيدي تا حدواسط) و در شرايط اکسيدان توسط محلولهاي گرمابي غني از سولفات SO42- و حامل کاتيون هاي Si , Mg , Na, Ca تشکيل مي شوند.
در گذشته آلونيت براي تهيه سولفات آلومين و سولفات پتاسيم استفاده مي شده است وليکن امروزه از آلونيت در تهيه آلومينيوم و نيز سولفات پتاسيم و اسيد سولفوريك استفاده مي شود.