PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مهر جعلي , شناسنامه جعلي



touraj atef
25th February 2010, 01:46 PM
مي گويند "خويشاوندي يك اجبار است اما دوستي يك مهر ايزدي " نمي دانم كه اين جمله تا چه حد براي همه آنهائي كه اين نوشته را مي خوانند مصداق پيدا مي كند اما آن نكته كه برايم طعم واقعي دارد اين است كه بسياري از آدمها به اين نتيجه رسيده اند كه به جستجو مهر رفتن ارزشي بسي بالاتر از مهري براي انسانها دارد كه به واسطه خويشاوندي گرفته اند شايد حكايت حكيم طوس مصداق واقعي از گنج باشد آن هنگام كه مي گويد " نابرده رنج گنج ميسر نمي شود" آري رنج به دنبال چيزي رفتن بسي گوهر بار تر از به آسان و رايگان گرفتن مهري همواره بوده و هست حكايت امروز من نيز به گونه اي قصه اي از يكي از اين گنج ها است
مدتها بود كه در بين بچه هاي مدرسه دخترم بحث بزرگي در گرفته بود قرار بود مسابقه گروه سرود در بين مدارس برگزار شود و مدرسه پري دريائي من به شدت در پي يافتن استعدادهاي موسيقي براي حضور در گروه موسيقي مي گشت!! و پس از مدتها جستجو گروه موسيقي تشكيل شده و مطابق معمول كارهاي فارسي قرار شد كه كار چند ساله را با روشهاي ميان بر من در آوردي!! زود به اتمام و نتيجه برسانند و گروه موسيقي مدرسه بسيار فشرده تمرين كرد وبا روش شب امتحاني و به قولي دقيقه 90 اي فوتبالي, قطعه موسيقي را اجرا كردند و در يك بعد از ظهر نسبتا سرد زمستاني گروه به محل آزمون رفت و بچه ها از يك سو و پدر و مادر ها از سوي ديگر در اضطراب اجراي اين گروه موسيقي بود قطعه اجرا شد شتاب زدگي و ترس و تمرين كم و... باعث شد كه اعضاي گروه بخوبي قادر به اجراي سرود نباشند و همه بچه ها در حالي كه سر هاي خود را به نشانه تاسف تكان مي دادند محل اجراي موسيقي را ترك گفتند وقتي كه اعضاي گروه به پشت صحنه آمدند هر كدام شروع به اعتراض به آن ديگري مي كردند و يكديگر را مقصر اين جريان مي دانستند وقتي به آنها ملحق شدم به واسطه دخترم و رابطه اي كه بچه ها ي گروه با من داشتند از من خواستند كه من چون قاضي القضات و دادستان مدعي العمومي رفتار كرده و متهمي را از ميان انتخاب و محكوميتي را اعلام كنم تا آنها خود به حسابش برسند اما من مي دانستم حكايت گروه سرود اولين قدم از زندگي اجتمائي بسياري از آن بچه ها بوده است به همين دليل دوست داشتم كه به آنها از اتحاد و اجتمائي زيستن بجاي عنادو تكروري كردن گويم و اين گونه بود كه رو به آنها كردم و گفتم
- بچه ها ! اين مسئله اصلا مهم نيست كه گروه موسيقي شما براي مرحله بعدي انتخاب بشود يا نه و اصولا معتقد نيستم كه پيش از اعلان نتايج اميدو ايمان و عشق به خود و مدرسه و كارتان را از دست بدهيد اما بر فرض هم كه انتخاب نشويم باز همه شما يك چيزي را ياد گرفته ايد
پري دريائي زود هم از ميان حرف آمد پرسيد
- چي رو ياد گرفتيم بابائي ؟
پاسخ دادم
- شما ياد گرفتيد كه با هم باشيد و به همراه هم و هماهنگ با همديگر باشيد ياد گرفتيد كه صداهاي هر كدامتان با هم فرق دارد ولي براي اين كه صداها شنيده شوند بايد آنهائي كه صداي بلند تري دارند صدياي خود را پايين آورده و بر عكس آنهائي كه نواي پايين هستند بانگ بلندي تري سر دهند شما ياد گرفتيد كه مهم اين نيست كه صداي شما زيبا به نظر برسد بلكه مهم اين است كه همه شما يك نواي زيبا بايد ترنم كنيد ياد گرفتيد كه برد يكي مهم نيست بلكه برد گروه هست كه مهم است و تنها يك چيز ياد نگرفتيد
اين بار نوبت غزال دوست پري دريائي بود كه بپرسد
- چي ياد نگرفتيم ؟
خنديدم و گفتم
- ياد نگرفتيد كه مهمتر از برد در اين مسابقه پيروز شدن در اتحادي است كه با هم داشته ايد از ياد برديد تجربه حضور در يك كار دسته جمعي بسيار مهم بوده كه حتي شايد پدر و مادرهايتان هم آن را نداشته اند ياد نگرفتيد كه اگر باختي پيش آيد هيچگاه باخت نيست بلكه تجربه اسم آن است و ياد نگرفتيد كه در صورت ناكامي چون برد بايد بيانديشيد و بدانيد كه مال همه شما و فارغ از اشتباهات يك نفر از ميان شما است و حالا وقت آن است كه دور هم جمع شويد دستهاي همديگر را بگيريد و به هم با لبخند و عشق نگاه كنيد و حلقه اتحاد خود را هميشه به ياد داشته باشيد
و بچه هاي اين كار را كردند و " دوستي " را چون گنجي معني كردند به ياد رفيقي افتادم كه گله از خويشاوندي داشت و گفته بود كه دوستي چه زيباتر از خويشاوندي است آري آن چيزي كه مهم است عشق و مهر به همديگر داشتن است وگرنه پسر خاله و يا عمو يا دائي و يا عمه و يا نوع دخترانه بودن آن زماني اهميت پيدا مي كند كه مهر و دلداري و مهرباني باشد و گرنه به قول فروغ نازنين
فاتح شدم
خود را به ثبت رساندم و خود را به نامي در يك شناسنامه مزين كردم
و هستي ام به يك شماره مشخص شد
پس زنده باد 678 صادره از بخش 5 ساكن تهران
آري حق با فروغ عزيز است و اين طنز گزنده اش است اوراق شناسنامه هاي تنها طنز تلخي است كه بيانگر آورنده مهر نمي تواند باشد
/تورج عاطف
www.lonelyseaman.wordpress.com// tourajatef@hotmacom

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد