پديده
22nd February 2010, 01:08 PM
حسابداری دانشگاهی عمرش بالغ بر پانصد سال است و با نام لوکا پاچیولی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%84%D9%88%DA%A9%D8%A7_%D9%BE%D8 %A7%DA%86%DB%8C%D9%88%D9%84%DB%8C&action=edit) (1495 میلادی) آغاز شده است. حسابداری مانند هر دانش دیگری در طول عمر پر فراز و نشیب خود تغییرات زیادی داشته است. از مهمترین تغییرات حسابداری در طول پانصد سال گذشته تغییر ماهیت نظری آن است. حسابداری دانشگاهی در چهارصد سال اول عمر خود عمدتاً رویکردی تکنیکی و فنی داشته است. در اوایل سده بیستم اولین مباحث نظری در حوزه حسابداری مطرح و وجه علمی بودن آن به مذاق بحث گذاشته میشود. در طول دهههای آغازین سده بیستم مباحث نظری و فلسفی جدی در خصوص تعلق حسابداری به یکی از حوزههای معرفت بشری رواج داشته است. این مجادلات در طرح تخصیص حسابداری به یکی از حوزههای علم یا فن یا هنر به اوج خود میرسد. در اواسط سده بیستم و با احاطه مکتب پازیتیویسم بر فضای دانشگاهی جهان، نظریههای حسابداری پازیتیویستی به ظهور میرسد. ضعفهای بنیادین نظریههای پازیتیویستی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%AB%D8%A8%D8%AA%E2%80%8C% DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C&action=edit) در ظرف کمتر از ربع قرن آشکار میشود و حسابداری به تبع سایر محافل علمی وارد دنیای جدید جُستار (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1&action=edit)های فلسفی و نظری میشود. طرح حسابداری انتقادی یا امثال آن نشانه این تحول نظری در حسابداری است.
حسابداری در ایران
حسابداری در ایران در حوزهٔ نظری تحت تاثیر جریانات پازیتیویسم (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%BE%D8%A7%D8%B2%DB%8C%D8%AA%DB% 8C%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%85&action=edit) رشد کمّی زیادی کرده است و پایه گذاری تحصیلات تکمیلی با این نگاه به حسابداری صورت گرفته و توسعه یافته است. با این وصف تعریفی از حسابداری در ایران غالب است که مضمون و محتوای آن صرف نظر از چینش یا تفاوت ظاهری الفاظ آن برای همه دانش آموختگان حسابداری ایران شناخته شده است. بر اساس این تعریف: حسابداری عبارت است از فرآیند شناسایی، جمع آوری، ثبت، طبقه بندی، تلخیص، گزارشگری، و تحلیل رویدادهای مالی یک شخصیت اقتصادی در یک دوره مالی معین بر اساس واحد پول ملی. این تعریف ترجمهٔ کاملی است از تعاریف مختلفی که از حسابداری در عصر پازیتیویسم یعنی دهههای 40 الی 60 سده پیشین در دنیا رواج داشته است.لازم به ذکر است حسابداری شاخههای گوناگون دارد
حسابداری صنعتی
این حسابداری که به تدریج و پس از انقلاب صنعتی روی داد در جهت نیاز به دانستن بهای تمام شده محصولات تولیدی بود . دراین نوع از حسابداری هدف اصلی سیستم دانستن ، بهای تمام شده یک واحد از نظر تمامی عوامل هزینه می باشد.
همزمان و همراه با تکامل ابزارها و شیوه های تولید ، در سده های بعد ، روشها و شیوه های هزینه یابی پیشرفته ای ابداع و بکار گرفته شد که هزینه عملیات را به درستی شناسایی نماید .
حسابداری صنعتی امروزه که ثمره این فرآیند شتاب آمیز تکاملی است اصولاْ همان هدف اندازه گیری و گزارش بهای تمام شده محصولات ، خدمات و فعالیت ها را دنبال می کند.
مختصری از حسابداری صنعتی
حسابداري صنعتي يکي از دشوارترين و در عين حال جذابترين انواع حسابداري است .
حسابداري صنعتي يا حسابداري بهاي تمام شده رشته اي از حسابداري مديريت است که مربوط ميشود به تنظيم بودجه و تعيين هزينه هاي استاندارد و هزينه هاي واقعي عمليات و هزينه مراحل توليد و دواير يا محصولات و تجزيه انحرافات و تعيين سودآوري يا مصرف وجوه اجتماعي .
براي رسيدن به اين هدفها ، حسابها طبقه بندي ، ثبت ، تجزيه و تحليل و تفسير مي شوند تا ارتباط هر هزينه با مراحل توليد و توزيع کالا و خدمات مشخص شود .
حسابداري صنعتي همان طور که از اسم آن هم مشخص است در ارتباط با صنعت و موسسات توليدي کاربرد دارد . به همين دليل اين نوع از حسابداري بسيار مورد توجه مديريت است .
در موسسات توليدي يا کارخانه ها به علت نوع فعاليت و همچنين شکل فروش محصولات ، نياز مديريت به اطلاعات بهاي تمام شده توليدات ، بسيار دقيق و حساس است . زيرا در اين نوع از موسسات به اين دليل که محصول نهايي از ترکيب مواد و هزينه هاي تبديل که همان دستمزد نيروي کار مستقيم و هزينه هاي سربار است توليد مي شود به همين علت بايد توجه خاصي به اقلام تشکيل دهنده بهاي تمام شده داشته باشيم .
به همين علت مديريت در تلاش است تا با استفاده از روشهاي مختلف و حسابهاي کنترلي در هر زمان که نياز باشد در کمترين فرصت اطلاعات مربوط به بهاي تمام شده محصولات را در اختيار بگيرد . مسلما اين مسئله از وظايف اصلي حسابداران است . حسابداران با استفاده از روشهاي مختلف به اين کار اقدام مي کنند .
روشهاي حسابداري صنعتي که به شش دسته تقسيم مي شوند عبارتند از :
۱- هزينه يابي جذبي
۲- هزينه يابي مستقيم
۳- هزينه يابي برآوردي يا تخميني
۴- هزينه يابي سفارش کار
۵- هزينه يابي مراحل توليد يا مرحله اي
۶- هزينه يابي استاندارد
هر يک از اين روشها خود داراي توضيحات کاملي است که من در اينجا به توضيح مختصري از هر کدام اين روشها اکتفا ميکنم .
۱- هزينه يابي جذبي يا کامل : شيوه اي از هزينه يابي که در آن جمع هزينه هاي مستقيم ( به تحقيق ) و هزينه هاي ثابت ( به تقريب ) در بهاي تمام شده کالاي ساخته منظور مي شود . بر عکس در هزينه يابي مستقيم ، فقط هزينه هاي متغير ( از جمله سربار متغير ) جزء بهاي تمام شده محسوب مي گردد و هزينه هاي سربار ثابت ( به عنوان هزينه هاي دوره ) جداگانه در حساب سود و زيان همان دوره اي که هزينه به عمل آمده است منظور مي شود .
۲- هزينه يابي مستقيم يا نهايي : اين اصطلاح آمريکايي و مترادف آن در انگلستان Marginal Costing معمول و به معني اين است که جمع هزينه هاي متغير محصول را مهمترين مقياس هزينه توليد آن محصول محسوب کنند . به اين استدلال که هزينه هاي متغير با ميزان توليد و افزايش و کاهش آن ، بالا و پائين مي رود .
۳- هزينه يابي برآوردي يا تخميني : الف - هزينه اي که براي يک قرارداد يا تصميم خاص پيش بيني شده است .
ب - مخارجي که پس از فروش ايجاد مي شود .
به علت اهميت سه مورد آخر در مطالب بعدي به طور مفصل درباره اين سه روش صحبت خواهيم کرد .
حسابداری مالی
این نوع از حسابداری را میتوان حسابداری گزارش نیز نامید . زیرا هدف اصلی در این نوع از حسابدری ، تهیه صورتهای مالی اساسی می باشد که مورد نیاز استفاده کننده گان از این صورتهای مالی است .
شاید بتوان گفت که دلیل اصلی پیدایش این نوع از حسابداری ، اصل تفکیک شخصیت می باشد . این اصل امکان مشارکت صاحبان سرمایه ای را که به تجارت نمی پراختند ممکن ساخت و به این شکل باعث رشد و توسعه بنگاه های تجاری شد . این نوع از مشارکت باعث پیدایش سهام و بازار بورس شد . البته دلیل اصلی ایجاد بازار بورس را می توان ، افزایش شمار شرکتهای سهامی دانست .
یکی دیگر از موضوعات اصلی که در این دوران تأثیر اساسی بر رشته حسابداری گذاشت برقراری مالیات بر درآمد بود . این نوع از مالیات که در اغلب کشورهای صنعتی اروپا وسیله ای برای تأمین عدالت اقتصادی است از اوایل قرن نوزدهم ایجاد و به تدریج جزیی از نظام مالیاتی کشورها شد . تعیین مالیات بر درآمد مستلزم شناخت دقیق سود خالص بود و لازمه این شناخت نگهداری حسابها و دفاتر منظم و تهیه صورتهای مالی که میزان سود را به درستی نشان دهد . به این ترتیب دولت ها به صورت یکی از اصلی ترین استفاده کنندگان از صورتهای مالی موسسات درآمدند .
دیگر استفاده کنندگان از این صورتهای مالی عبارتند از : بانکها ، اعتبار دهندگان ، بستانکاران بلند مدت و کوتاه مدت ، فروشندگان ، مشتریان ، کارکنان ، سرمایه گذاران بالقوه ، کارگزاران بازار سرمایه ، جامعه و مدیریت موسسه .
حسابداری دولتی
در دولت ـ شهرها یا جمهوری های کوچک در ایتالیای کنونی ، همزمان با رشد و توسعه حسابداری بازرگانی ، کوششهایی در جهت تدوین حسابی جامع برای حکومت برخی از جمهوریهای کوچک صورت گرفت . اما تغییر اساسی در حسابداری دولتی به دنبال انقلاب کبیر فرانسه در نیمه دوم قرن هجدهم و تحولات و اصلاحات سیاسی ـ اجتماعی در برخی دیگر از کشورهای اروپایی در نیمه اول قرن نوزدهم رخ داد و اندیشه حاکمیت مردم بر درآمدهای دولتی را مسلط کرد.
اندیشه کنترل عمومی بر هزینه های دولت از اواخر نیمه اول قرن نوزدهم میلادی به بعد پدید آمد و دولتهای برخی از کشورهای اروپایی مکلف شدند که درآمدها و هزینه های سالانه خود را پیش بینی و به تصویب مجلس نمایندگان برسانند و بدین ترتیب ، تنظیم و تدوین بودجه دولت متداول گردید . پیدایش و رواج سیستم بودجه ، سیستم حسابداری متناسبی را طلب می کرد که این جریان به پیدایش حسابداری دولتی به صورت رشته ای متمایز انجامید .
در گذر سالها و به ویژه پس از بحران بزرگ اقتصادی غرب (1933ـ 1929) و جنگ جهانی دوم دولتها در سراسر جهان ، نقش بزرگی را در اقتصاد و امور اجتماعی کشورها به عهده گرفتند و اموری چون رفاه اجتماعی ، بهداشت ، آموزش ، اشتغال ، ایجاد تأسیسات زیربنایی و عام المنفعه ، توسعه شهرها و اجرای برنامه های توسعه اقتصادی و عمران کشور را به وظایف متعارف خود که حفظ نظم و امنیت و تأمین عدالت اقتصادی بود ، افزودند .
این تحول همه جانبه به پیدایش انواع و اقسام موسسات و سازمانهای انتفاعی و غیر انتفاعی عمومی اعم از دولتی و غیر دولتی انجامید و بودجه از شکل فهرستی از اقلام درآمد و هزینه های پیش بینی شده به صورت برنامه مالی جامعی در آمد که هدفهای اقتصادی و اجتماعی و انواع برنامه ها و فعالیتهایی را که دولت برای رسیدن به هدفها اجرا خواهد کرد شامل می شد .
حسابداری دولتی نیز در همین راستا تکامل یافت و از شکل ساده نگهداری حساب درآمدها و هزینه ها به سیستم پیچیده کنونی تبدیل شد.
حسابداری مدیریت
دراواخر قرن نوزدهم مدیریت علمی به عنوان رشته علمی خاص توسط فردریک تیلور مطرح گردید . مدیریت علمی بطور بسیار خلاصه ، روش برخورد منظم و منطقی با مسائل سازمانها به منظور یافتن مناسبترین راه برای انجام هر کار است و بر کسب اطلاع دقیق و کامل از آنچه می گذرد و نتایجی که بر اثر هر گونه تغییر حاصل می شود تأکید دارد . این نوع از مودیریت نیاز زیادی به اطلاعاتی از قبیل بهای تمام شده محصولات و خدمات ، مقدار تولید ، هزینه اجزاء مختلف تولید ، قیمت فروش محصولات و خدمات و ظرفیت منابع مختلف نظیر ظرفیت تولیدی ماشین آلات و تجزیه و تحلیل این اطلاعات داشت . این جریان ، نیاز به اطلاعات و به خصوص اطلاعات مالی را فزونی بخشید .
افزایش استفاده مدیران از اطلاعات مالی موجب شد که روشهای هزینه یابی تولیدات ، خدمات و فعالیتها بهبود و توسعه یابد و اطلاعات مفصل تری از جنبه های مختلف مالی فعالیت ها فراهم آید . بدین ترتیب ، حسابداری مدیریت به عنوان رشته ای خاص در اوایل دهه 50 میلادی قرن حاضر شکل گرفت . وظیفه حسابداری مدیریت در ابتدا این بود که اطلاعاتی را که برای مقاصد حسابداری مالی و حسابداری صنعتی در روال عادی عملیات تهیه می شود با کاربرد روشهای ویژه برای تصمیم گیریهای مدیریت آماده کند . ابداع مدلهای تصمیم گیری مبتنی بر اطلاعات ، پیدایش روشهای برنامه ریزی ریاضی عملیات و تکنیکهای تحلیلی ارزیابی و کنترل و پیدایش و توسعه دانش و تکنولوژی اطلاعات و رشد فزاینده آن در دهه های 60 و 70میلادی موجب شد که حسابداری مدیریت در جهت انطباق با شرایط زمان و نیازهای برنامه ریزی و کنترل عملیات ، به سرعت بهبود و توسعه یابد و اموری چون تجزیه و تحلیل تولید و بهای تمام شده ، روشهای برنامه ریزی عملیات ، تهیه بودجه عملیات ، تهیه بودجه های نقدی و سرمایه ای ، مدیریت موجودیها و مدلهای قیمت گذاری را شامل شود .
حسابداری در ایران
حسابداری در ایران در حوزهٔ نظری تحت تاثیر جریانات پازیتیویسم (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%BE%D8%A7%D8%B2%DB%8C%D8%AA%DB% 8C%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%85&action=edit) رشد کمّی زیادی کرده است و پایه گذاری تحصیلات تکمیلی با این نگاه به حسابداری صورت گرفته و توسعه یافته است. با این وصف تعریفی از حسابداری در ایران غالب است که مضمون و محتوای آن صرف نظر از چینش یا تفاوت ظاهری الفاظ آن برای همه دانش آموختگان حسابداری ایران شناخته شده است. بر اساس این تعریف: حسابداری عبارت است از فرآیند شناسایی، جمع آوری، ثبت، طبقه بندی، تلخیص، گزارشگری، و تحلیل رویدادهای مالی یک شخصیت اقتصادی در یک دوره مالی معین بر اساس واحد پول ملی. این تعریف ترجمهٔ کاملی است از تعاریف مختلفی که از حسابداری در عصر پازیتیویسم یعنی دهههای 40 الی 60 سده پیشین در دنیا رواج داشته است.لازم به ذکر است حسابداری شاخههای گوناگون دارد
حسابداری صنعتی
این حسابداری که به تدریج و پس از انقلاب صنعتی روی داد در جهت نیاز به دانستن بهای تمام شده محصولات تولیدی بود . دراین نوع از حسابداری هدف اصلی سیستم دانستن ، بهای تمام شده یک واحد از نظر تمامی عوامل هزینه می باشد.
همزمان و همراه با تکامل ابزارها و شیوه های تولید ، در سده های بعد ، روشها و شیوه های هزینه یابی پیشرفته ای ابداع و بکار گرفته شد که هزینه عملیات را به درستی شناسایی نماید .
حسابداری صنعتی امروزه که ثمره این فرآیند شتاب آمیز تکاملی است اصولاْ همان هدف اندازه گیری و گزارش بهای تمام شده محصولات ، خدمات و فعالیت ها را دنبال می کند.
مختصری از حسابداری صنعتی
حسابداري صنعتي يکي از دشوارترين و در عين حال جذابترين انواع حسابداري است .
حسابداري صنعتي يا حسابداري بهاي تمام شده رشته اي از حسابداري مديريت است که مربوط ميشود به تنظيم بودجه و تعيين هزينه هاي استاندارد و هزينه هاي واقعي عمليات و هزينه مراحل توليد و دواير يا محصولات و تجزيه انحرافات و تعيين سودآوري يا مصرف وجوه اجتماعي .
براي رسيدن به اين هدفها ، حسابها طبقه بندي ، ثبت ، تجزيه و تحليل و تفسير مي شوند تا ارتباط هر هزينه با مراحل توليد و توزيع کالا و خدمات مشخص شود .
حسابداري صنعتي همان طور که از اسم آن هم مشخص است در ارتباط با صنعت و موسسات توليدي کاربرد دارد . به همين دليل اين نوع از حسابداري بسيار مورد توجه مديريت است .
در موسسات توليدي يا کارخانه ها به علت نوع فعاليت و همچنين شکل فروش محصولات ، نياز مديريت به اطلاعات بهاي تمام شده توليدات ، بسيار دقيق و حساس است . زيرا در اين نوع از موسسات به اين دليل که محصول نهايي از ترکيب مواد و هزينه هاي تبديل که همان دستمزد نيروي کار مستقيم و هزينه هاي سربار است توليد مي شود به همين علت بايد توجه خاصي به اقلام تشکيل دهنده بهاي تمام شده داشته باشيم .
به همين علت مديريت در تلاش است تا با استفاده از روشهاي مختلف و حسابهاي کنترلي در هر زمان که نياز باشد در کمترين فرصت اطلاعات مربوط به بهاي تمام شده محصولات را در اختيار بگيرد . مسلما اين مسئله از وظايف اصلي حسابداران است . حسابداران با استفاده از روشهاي مختلف به اين کار اقدام مي کنند .
روشهاي حسابداري صنعتي که به شش دسته تقسيم مي شوند عبارتند از :
۱- هزينه يابي جذبي
۲- هزينه يابي مستقيم
۳- هزينه يابي برآوردي يا تخميني
۴- هزينه يابي سفارش کار
۵- هزينه يابي مراحل توليد يا مرحله اي
۶- هزينه يابي استاندارد
هر يک از اين روشها خود داراي توضيحات کاملي است که من در اينجا به توضيح مختصري از هر کدام اين روشها اکتفا ميکنم .
۱- هزينه يابي جذبي يا کامل : شيوه اي از هزينه يابي که در آن جمع هزينه هاي مستقيم ( به تحقيق ) و هزينه هاي ثابت ( به تقريب ) در بهاي تمام شده کالاي ساخته منظور مي شود . بر عکس در هزينه يابي مستقيم ، فقط هزينه هاي متغير ( از جمله سربار متغير ) جزء بهاي تمام شده محسوب مي گردد و هزينه هاي سربار ثابت ( به عنوان هزينه هاي دوره ) جداگانه در حساب سود و زيان همان دوره اي که هزينه به عمل آمده است منظور مي شود .
۲- هزينه يابي مستقيم يا نهايي : اين اصطلاح آمريکايي و مترادف آن در انگلستان Marginal Costing معمول و به معني اين است که جمع هزينه هاي متغير محصول را مهمترين مقياس هزينه توليد آن محصول محسوب کنند . به اين استدلال که هزينه هاي متغير با ميزان توليد و افزايش و کاهش آن ، بالا و پائين مي رود .
۳- هزينه يابي برآوردي يا تخميني : الف - هزينه اي که براي يک قرارداد يا تصميم خاص پيش بيني شده است .
ب - مخارجي که پس از فروش ايجاد مي شود .
به علت اهميت سه مورد آخر در مطالب بعدي به طور مفصل درباره اين سه روش صحبت خواهيم کرد .
حسابداری مالی
این نوع از حسابداری را میتوان حسابداری گزارش نیز نامید . زیرا هدف اصلی در این نوع از حسابدری ، تهیه صورتهای مالی اساسی می باشد که مورد نیاز استفاده کننده گان از این صورتهای مالی است .
شاید بتوان گفت که دلیل اصلی پیدایش این نوع از حسابداری ، اصل تفکیک شخصیت می باشد . این اصل امکان مشارکت صاحبان سرمایه ای را که به تجارت نمی پراختند ممکن ساخت و به این شکل باعث رشد و توسعه بنگاه های تجاری شد . این نوع از مشارکت باعث پیدایش سهام و بازار بورس شد . البته دلیل اصلی ایجاد بازار بورس را می توان ، افزایش شمار شرکتهای سهامی دانست .
یکی دیگر از موضوعات اصلی که در این دوران تأثیر اساسی بر رشته حسابداری گذاشت برقراری مالیات بر درآمد بود . این نوع از مالیات که در اغلب کشورهای صنعتی اروپا وسیله ای برای تأمین عدالت اقتصادی است از اوایل قرن نوزدهم ایجاد و به تدریج جزیی از نظام مالیاتی کشورها شد . تعیین مالیات بر درآمد مستلزم شناخت دقیق سود خالص بود و لازمه این شناخت نگهداری حسابها و دفاتر منظم و تهیه صورتهای مالی که میزان سود را به درستی نشان دهد . به این ترتیب دولت ها به صورت یکی از اصلی ترین استفاده کنندگان از صورتهای مالی موسسات درآمدند .
دیگر استفاده کنندگان از این صورتهای مالی عبارتند از : بانکها ، اعتبار دهندگان ، بستانکاران بلند مدت و کوتاه مدت ، فروشندگان ، مشتریان ، کارکنان ، سرمایه گذاران بالقوه ، کارگزاران بازار سرمایه ، جامعه و مدیریت موسسه .
حسابداری دولتی
در دولت ـ شهرها یا جمهوری های کوچک در ایتالیای کنونی ، همزمان با رشد و توسعه حسابداری بازرگانی ، کوششهایی در جهت تدوین حسابی جامع برای حکومت برخی از جمهوریهای کوچک صورت گرفت . اما تغییر اساسی در حسابداری دولتی به دنبال انقلاب کبیر فرانسه در نیمه دوم قرن هجدهم و تحولات و اصلاحات سیاسی ـ اجتماعی در برخی دیگر از کشورهای اروپایی در نیمه اول قرن نوزدهم رخ داد و اندیشه حاکمیت مردم بر درآمدهای دولتی را مسلط کرد.
اندیشه کنترل عمومی بر هزینه های دولت از اواخر نیمه اول قرن نوزدهم میلادی به بعد پدید آمد و دولتهای برخی از کشورهای اروپایی مکلف شدند که درآمدها و هزینه های سالانه خود را پیش بینی و به تصویب مجلس نمایندگان برسانند و بدین ترتیب ، تنظیم و تدوین بودجه دولت متداول گردید . پیدایش و رواج سیستم بودجه ، سیستم حسابداری متناسبی را طلب می کرد که این جریان به پیدایش حسابداری دولتی به صورت رشته ای متمایز انجامید .
در گذر سالها و به ویژه پس از بحران بزرگ اقتصادی غرب (1933ـ 1929) و جنگ جهانی دوم دولتها در سراسر جهان ، نقش بزرگی را در اقتصاد و امور اجتماعی کشورها به عهده گرفتند و اموری چون رفاه اجتماعی ، بهداشت ، آموزش ، اشتغال ، ایجاد تأسیسات زیربنایی و عام المنفعه ، توسعه شهرها و اجرای برنامه های توسعه اقتصادی و عمران کشور را به وظایف متعارف خود که حفظ نظم و امنیت و تأمین عدالت اقتصادی بود ، افزودند .
این تحول همه جانبه به پیدایش انواع و اقسام موسسات و سازمانهای انتفاعی و غیر انتفاعی عمومی اعم از دولتی و غیر دولتی انجامید و بودجه از شکل فهرستی از اقلام درآمد و هزینه های پیش بینی شده به صورت برنامه مالی جامعی در آمد که هدفهای اقتصادی و اجتماعی و انواع برنامه ها و فعالیتهایی را که دولت برای رسیدن به هدفها اجرا خواهد کرد شامل می شد .
حسابداری دولتی نیز در همین راستا تکامل یافت و از شکل ساده نگهداری حساب درآمدها و هزینه ها به سیستم پیچیده کنونی تبدیل شد.
حسابداری مدیریت
دراواخر قرن نوزدهم مدیریت علمی به عنوان رشته علمی خاص توسط فردریک تیلور مطرح گردید . مدیریت علمی بطور بسیار خلاصه ، روش برخورد منظم و منطقی با مسائل سازمانها به منظور یافتن مناسبترین راه برای انجام هر کار است و بر کسب اطلاع دقیق و کامل از آنچه می گذرد و نتایجی که بر اثر هر گونه تغییر حاصل می شود تأکید دارد . این نوع از مودیریت نیاز زیادی به اطلاعاتی از قبیل بهای تمام شده محصولات و خدمات ، مقدار تولید ، هزینه اجزاء مختلف تولید ، قیمت فروش محصولات و خدمات و ظرفیت منابع مختلف نظیر ظرفیت تولیدی ماشین آلات و تجزیه و تحلیل این اطلاعات داشت . این جریان ، نیاز به اطلاعات و به خصوص اطلاعات مالی را فزونی بخشید .
افزایش استفاده مدیران از اطلاعات مالی موجب شد که روشهای هزینه یابی تولیدات ، خدمات و فعالیتها بهبود و توسعه یابد و اطلاعات مفصل تری از جنبه های مختلف مالی فعالیت ها فراهم آید . بدین ترتیب ، حسابداری مدیریت به عنوان رشته ای خاص در اوایل دهه 50 میلادی قرن حاضر شکل گرفت . وظیفه حسابداری مدیریت در ابتدا این بود که اطلاعاتی را که برای مقاصد حسابداری مالی و حسابداری صنعتی در روال عادی عملیات تهیه می شود با کاربرد روشهای ویژه برای تصمیم گیریهای مدیریت آماده کند . ابداع مدلهای تصمیم گیری مبتنی بر اطلاعات ، پیدایش روشهای برنامه ریزی ریاضی عملیات و تکنیکهای تحلیلی ارزیابی و کنترل و پیدایش و توسعه دانش و تکنولوژی اطلاعات و رشد فزاینده آن در دهه های 60 و 70میلادی موجب شد که حسابداری مدیریت در جهت انطباق با شرایط زمان و نیازهای برنامه ریزی و کنترل عملیات ، به سرعت بهبود و توسعه یابد و اموری چون تجزیه و تحلیل تولید و بهای تمام شده ، روشهای برنامه ریزی عملیات ، تهیه بودجه عملیات ، تهیه بودجه های نقدی و سرمایه ای ، مدیریت موجودیها و مدلهای قیمت گذاری را شامل شود .