آبجی
21st February 2010, 12:53 PM
(http://alimohajerani.blogfa.com/post-60.aspx)
پدرش (سید عباس معزالسلطنه) و مادرش (گوهرشاد حسابی) هر دو اهل تفرش بودند. او چهار سال اول دوران کودکیاش را در تهران سپری نمود. سپس به همراه والدین و برادرش عازم شام شد. در هفت سالگی تحصیلات ابتدایی خود را در بیروت، با تنگدستی و مرارتهای دوری از میهن، در مدرسه کشیشهای فرانسوی آغاز کرد. در همان زمان تعلیمات مذهبی و ادبیات فارسی را نزد مادرش فرا می گرفت. او قرآن کریم و دیوان حافظ را از حفظ می دانست.
http://www.hessaby.com/Images/pic_19_1.jpg
وی اعتقادی ژرف به قرآن داشت. او همچنین بر کتب بوستان ، گلستان سعدی ، شاهنامه فردوسی ، مثنوی مولوی و منشات قائم مقام اشراف کامل داشت. محمود حسابی در12شهریور سال 1371 هجری شمسی در بیمارستان دانشگاه ژنو درگذشت. آرامگاه (خانوادگی) وی در شهر تفرش قرار دارد.
http://img.tebyan.net/big/1387/06/710017157122903287237183455919683103.jpg
تحصیلات
شروع تحصیلات متوسطه او مصادف با آغاز جنگ جهانی اول, و تعطیلی مدارس فرانسوی زبان بیروت بود. از این رو, به مدت دو سال در منزل به تحصیل پرداخت. پس از آن در کالج آمریکایی بیروت به تحصیلات خود ادامه داد. در سن هفده سالگی لیسانس ادبیات، و در سن نوزده سالگی لیسانس بیولوژی را اخذ نمود. پس از آن در رشته مهندسی راه و ساختمان فارغ التحصیل شد. در آن دوران با اشتغال در نقشه کشی و راهسازی، به امرار معاش خانواده کمک میکرد. او همچنین در رشتههای پزشکی, ریاضیات و ستاره شناسی به تحصیلات دانشگاهی پرداخت. شرکت راهسازی فرانسوی که او در آن مشغول به کار بود, به پاس قدردانی از زحماتش, وی را برای ادامه تحصیل به فرانسه اعزام کرد. در سال 1924م به مدرسه عالی برق پاریس راه یافت و در سال 1925م فارغ التحصیل شد.
http://img.tebyan.net/big/1387/06/198147160775921113160156241761361456223967.jpg
خلاصه ای از تئوری معروف وی:
دكتر حسابی یكبار تابستان برای مدت كوتاهی به ایران بازگشت و در خانه ای متعلق به آقای جمارانی تابستان را سپری می كرد و در همین ایام در حین مطالعات به این فكر افتادند كه علت وجود خاصیتهای ذرات اصلی باید در این باشد كه این ذرات بی نهایت گسترده اند و هر ذره ای در تمام فضا پخش است و نیز هر ذره ای بر ذرات دیگر تاثیر می گذارد.
به این ترتیب به فكر آزمایشی افتاد كه این نظریه را اثبات و یا نفی كند. او با خود فكر كرد اگر این تئوری صحیح باشد باید چگالی یك ذره مادی به تدریج با فاصله از آن كم شود و نه اینكه یك مرتبه به صفر برسد و نباید ذره مادی شعاع معینی داشته باشد. پس در اینصورت نور اگر از نزدیكی جسمی عبور كند باید منحرف شود و پس از اینكه محاسبات مربوط به قسمت تئوری این نظریه را به پایان رسانید پس از بازگشت به امریكا به راهنمایی پرفسور انیشتین در دانشگاه پرنیستون به تحقیقات در این زمینه پرداخت. پرفسور انیشتین قسمت نظری تئوری را مطالعه كرد و دكتر حسابی را به ادامه كار تشویق كرد.
دكتر حسابی به راهنمایی پرفسور انیشتین به تكمیل نظریه پرداخت سپس یك سال دیگر در دانشگاه شیكاگو به كار پرداخت و آزمایشهایی در این زمینه انجام داد. وی با داشتن یك انتر فرومتر دقیق توانست فاصله نوری را در عبور از مجاورت یك میله اندازه بگیرد و چون نتیجه مثبت بود آكادمی علوم آمریكا نظریه دكتر حسابی را به چاپ رسانید. برخی همكاران از نامأنوس بودن و جدید بودن این فكر متعجب شدند و برخی از این نظریه استقبال كردند.
شرح آزمایشهای انجام شده و نتیجه آن:
در اثبات این نظریه اگر در آزمایش، نور باریك لیزر از مجاورت یك میله وزین چگال عبور داده شود، سرعت نور كم می شود. در نتیجه پرتو لیزر منحرف میگردد. هرگاه پرتو لیزر بطور مناسبی از میان دو جسم سنگین كه در فاصله ای از هم قرار دارند عبور داده شود انحراف آن هنگام عبور از مجاورت جسم اول و سپس از مجاورت جسم دوم به خوبی معلوم میشود و این انحراف قابل عكسبرداری است. این آزمایش گسترده بودن ذره را نشان می دهد. بر طبق این آزمایش انحراف زیاد پرتو لیزر فقط در اثر پراش نبوده بلكه مربوط به جسم است. بر حسب این نظریه هر ذره، مثلاً الكترون، كوارك یا گلویون نقطه شكل نیست بلكه بی نهایت گسترده است و در مركز آن چگالی بسیار زیاد بوده و هر چه از مركز فاصله بیشتر شود آن چگالی بتدریج كم می شود. بنابراین یك پرتو نور از یك فضای چگالی عبور كرده و شكست پیدا میكند و انحراف می یابد.
اختلاف تئوری بی نهایت بودن ذرات با تئوریهای قبلی:
در تئوریهای قبلی هر ذره قسمت كوچكی از فضا را در بر دارد یعنی دارای شعاع معینی است و خارج از آن این ذره وجود ندارد ولی در این تئوری ذره تا بی نهایت گسترده است و قسمتی از آن در همه جا وجود دارد. در تئوریهای جاری نیروی بین دو ذره از تبادل ذرات دیگر ناشی می شود و این نیرو مانند توپی در ورزش بین دو بازیكن رد و بدل می شود و این همان ارتباطی است كه بین آنها حاكم است و در تئوریهای جاری تبادل ذرات دیگری این ارتباط میان دو ذره را ایجاد میكند. مثلاً نوترون كه بین دو ذره مبادله می شود, اما در تئوری دكتر حسابی ارتباط بین دو ذره همان ارتباط گسترده ایست كه در همه جا به علت موجودیت آنها در تمام فضا بین آنها وجود دارد.
ارتباط این تئوری با تئوری نسبیت انیشتین:
تئوری انیشتین می گوید: خواص فضا در حضور ماده با خواص آن در نبود ماده فرق دارد، به عبارت ریاضی یعنی در نبود ماده، فضا تخت است ولی در مجاورت ماده فضا انحنا دارد. اگر بگوییم یك ذره در تمام فضا گسترده است در هر نقطه از فضا چگالی ماده وجود دارد و سرعت نور به آن چگالی بستگی دارد به زبان ریاضی به این چگالی می توان انحنای فضا گفت.
ارتباط فلسفی این تئوری با فلسفه وحدت وجود:
در این نگرش همه ذرات جهان بهم مرتبط هستند. زیرا فرض بر این است كه هر ذره تا بی نهایت گسترده است و همه ذرات جهان در نقاط مختلف جهان با هم وجود دارند. یعنی در واقع قسمت كوچكی از تمام جهان در هر نقطه ای وجود دارد.
خدمات فرهنگی ایشان
http://img.tebyan.net/big/1387/06/911633924222216228994157176208162284.jpg
پژوهشهای فرهنگی استاد شامل رسالهی راه ما (1935)، كتاب نامهای ایرانی(1319) و رسالهای دربارهی فیزیك جدید و فلسفهی ایران باستان است. در زمینهی زبان، كتابهای وندها و گهوارههای فارسی(1368)، فرهنگ حسابی 372، رسالهی توانایی زبان فارسی(1350) از آثار ماندنی در فرهنگ فارسی هستند. دكتر حسابی در كتاب وندها و گهوارههای فارسی مینویسد:
"زبان فارسی یكی از زبانهای هند و اروپایی است. این زبانها دارای ریشههای مشتركی هستند و از هندوستان و ایران و كشورهای اروپا تا جزیرهی ایسلند گسترش دارند. این زبانها از نوع زبانهای تحلیلی و دپسا (Analytic and Agglutmating )میباشند. در ساختمان این زبانها دو جزء وجود دارد. یكی ریشهها و دیگری وندها. ریشهها شامل فصل و اسم و صفتاند و وندها شامل پیشوند و پسوند. از تركیب این دو جزء واژهها ساخته می شوند. مثلأ واژه (پیشرفت) از دوسیدن (الساق) ریشه (رفتن) به پیشوند (پیش) ساخته شده است و واژه (گفتار) از ریشه گفتن و پسوند ( آر) ساخته شده است. شماره واژههایی كه با چند ریشه و پسوند و چند پیشوند میتوان ساخت بسیار زیاد است.
با 1500 ریشه و 150 پسوند میشود 225000 = 150×1500 واژه ساخت. با تركیب این 225000 واژه با 200 پسوند میشود 45000000 = 200×225000 ( چهل و پنج میلیون) واژه دیگر ساخت. در فارسی تركیبهای فراوان دیگری هم هست كه به این شماره افزوده می شود. مانند تركیب اسم با صفت چون (روش اول) و پیوند اسم با اسم چون (خردپیشه) و فعل با صفت چون و فعل با فعل چون (گفت و شنود)."
نکات خواندنی از زندگی پروفسور حسابی
http://aminhashemi.files.wordpress.com/2008/03/hesabi.jpg
1) پروفسور حسابی به بسیاری از روستاهای ایران مسافرت می کردند ( 15 روز تعطیلات نوروز و 2 تا 3 ماه تعطیلات تابستانی ) مسافرت به تمامی کشورهای اروپایی ( فرانسه ، انگلستان ، آلمان ، ایتالیا ، اتریش ، سوئیس ) و اسکاندیناوی ( دانمارک ، سوئد ، نروژ ) ، کانادا ، امریکا ، روسیه و تمام کشورهای اروپای شرقی ، مصر ، عربستان ، لبنان ، سوریه ، اردن ، ترکیه ، الجزایر ، چین ، ژاپن ، هند ، و کشورهای آسیای میانه هنگ کنگ ، تایلند ، تایوان ، سنگاپور ، آلاسکا و ... نشان دهنده میزان علاقه ایشان به شناخت کشورهای جهان است .
2) برای حل معادلات پیچیده علمی به ویژه محاسبات تئوری شان ، کتابچه های متعددی با برگ های شطرنجی و یک مداد پاک کن داشتند و برای حل یک معادله ، گاه تا شش ماه - حتی در بستر بیماری – کار میکردند . استاد همچنین از قسمت سفید کارتهای دعوت سمینارهای علمی ، برای حل معادلات استفاده میکردند و گاهی به طنز میگفتند « ای کاش هر دو روی این دعوت نامه ها سفید بود تا از آن ها بیشتر استفاده میکردم .»
3) برای ساخت برخی قطعات صنعتی ، تا پاسی از شب کار میکردند . برای مثال حدود هشت ماه هر روز به یک تراشکار در جنوب شهر مراجعه میکردند و برای ناهار قطعه ای بیسکویت می خوردند تا بتوانند قطعات مورد نظر خود را بسازند و کشور را از واردات بی نیاز کنند .
4) استاد دیوان حافظ را به خوبی می خواندند و تمام نکات عرفانی و فلسفی غزلیات خواجه را تفسیر میکردند . ایشان معتقد بودند که به عنوان یک ایرانی ، نباید غزل حافظ را غلط خواند یا غلط فهمید.
5) هیچ گاه از تحصیل علم غافل نشدند و طی 38 سال پایانی عمر خود ، شبی یک ساعت به فراگیری زبان آلمانی می پرداختند و در این راه به جایی رسیدند که یک استاد زبان آلمانی به نام دوریس که از دوستان بسیار خوبشان بود ، برای ایشان نوشت که اگر کسی شما را نشناسد فکر میکند که مادرتان آلمانی است .
6) هر وقت از خواندن و پژوهش فراغت می یافتند ، به باغبانی می پرداختند و در مواقع لزوم از بیل زدن باغچه های خانه و یا خالی کردن آب حوض خانه اش ابایی نداشتند.
7) استاد ، فرزندان خود را از کودکی تشویق به فراگیری و انجام فرائض دینی میکردند و حتی آنان را به تلاوت آیات با لهجه صحیح عربی و درک کامل معانی وا میداشتند .
8) اساتید دانشگاه معمولا به طور متوسط میتوانند دو نسل دانشجو را تربیت کنند ، ولی پروفسور حسابی توانستند هفت نسل استاد و دانشجو را تربیت کنند که این امر یکی از نتایج عمر پر برکت ایشان است .
http://www.yjcphotos.ir/photos/Images/small/hesabi-aramgahe-86.4.19%20%285%29.JPG
پدرش (سید عباس معزالسلطنه) و مادرش (گوهرشاد حسابی) هر دو اهل تفرش بودند. او چهار سال اول دوران کودکیاش را در تهران سپری نمود. سپس به همراه والدین و برادرش عازم شام شد. در هفت سالگی تحصیلات ابتدایی خود را در بیروت، با تنگدستی و مرارتهای دوری از میهن، در مدرسه کشیشهای فرانسوی آغاز کرد. در همان زمان تعلیمات مذهبی و ادبیات فارسی را نزد مادرش فرا می گرفت. او قرآن کریم و دیوان حافظ را از حفظ می دانست.
http://www.hessaby.com/Images/pic_19_1.jpg
وی اعتقادی ژرف به قرآن داشت. او همچنین بر کتب بوستان ، گلستان سعدی ، شاهنامه فردوسی ، مثنوی مولوی و منشات قائم مقام اشراف کامل داشت. محمود حسابی در12شهریور سال 1371 هجری شمسی در بیمارستان دانشگاه ژنو درگذشت. آرامگاه (خانوادگی) وی در شهر تفرش قرار دارد.
http://img.tebyan.net/big/1387/06/710017157122903287237183455919683103.jpg
تحصیلات
شروع تحصیلات متوسطه او مصادف با آغاز جنگ جهانی اول, و تعطیلی مدارس فرانسوی زبان بیروت بود. از این رو, به مدت دو سال در منزل به تحصیل پرداخت. پس از آن در کالج آمریکایی بیروت به تحصیلات خود ادامه داد. در سن هفده سالگی لیسانس ادبیات، و در سن نوزده سالگی لیسانس بیولوژی را اخذ نمود. پس از آن در رشته مهندسی راه و ساختمان فارغ التحصیل شد. در آن دوران با اشتغال در نقشه کشی و راهسازی، به امرار معاش خانواده کمک میکرد. او همچنین در رشتههای پزشکی, ریاضیات و ستاره شناسی به تحصیلات دانشگاهی پرداخت. شرکت راهسازی فرانسوی که او در آن مشغول به کار بود, به پاس قدردانی از زحماتش, وی را برای ادامه تحصیل به فرانسه اعزام کرد. در سال 1924م به مدرسه عالی برق پاریس راه یافت و در سال 1925م فارغ التحصیل شد.
http://img.tebyan.net/big/1387/06/198147160775921113160156241761361456223967.jpg
خلاصه ای از تئوری معروف وی:
دكتر حسابی یكبار تابستان برای مدت كوتاهی به ایران بازگشت و در خانه ای متعلق به آقای جمارانی تابستان را سپری می كرد و در همین ایام در حین مطالعات به این فكر افتادند كه علت وجود خاصیتهای ذرات اصلی باید در این باشد كه این ذرات بی نهایت گسترده اند و هر ذره ای در تمام فضا پخش است و نیز هر ذره ای بر ذرات دیگر تاثیر می گذارد.
به این ترتیب به فكر آزمایشی افتاد كه این نظریه را اثبات و یا نفی كند. او با خود فكر كرد اگر این تئوری صحیح باشد باید چگالی یك ذره مادی به تدریج با فاصله از آن كم شود و نه اینكه یك مرتبه به صفر برسد و نباید ذره مادی شعاع معینی داشته باشد. پس در اینصورت نور اگر از نزدیكی جسمی عبور كند باید منحرف شود و پس از اینكه محاسبات مربوط به قسمت تئوری این نظریه را به پایان رسانید پس از بازگشت به امریكا به راهنمایی پرفسور انیشتین در دانشگاه پرنیستون به تحقیقات در این زمینه پرداخت. پرفسور انیشتین قسمت نظری تئوری را مطالعه كرد و دكتر حسابی را به ادامه كار تشویق كرد.
دكتر حسابی به راهنمایی پرفسور انیشتین به تكمیل نظریه پرداخت سپس یك سال دیگر در دانشگاه شیكاگو به كار پرداخت و آزمایشهایی در این زمینه انجام داد. وی با داشتن یك انتر فرومتر دقیق توانست فاصله نوری را در عبور از مجاورت یك میله اندازه بگیرد و چون نتیجه مثبت بود آكادمی علوم آمریكا نظریه دكتر حسابی را به چاپ رسانید. برخی همكاران از نامأنوس بودن و جدید بودن این فكر متعجب شدند و برخی از این نظریه استقبال كردند.
شرح آزمایشهای انجام شده و نتیجه آن:
در اثبات این نظریه اگر در آزمایش، نور باریك لیزر از مجاورت یك میله وزین چگال عبور داده شود، سرعت نور كم می شود. در نتیجه پرتو لیزر منحرف میگردد. هرگاه پرتو لیزر بطور مناسبی از میان دو جسم سنگین كه در فاصله ای از هم قرار دارند عبور داده شود انحراف آن هنگام عبور از مجاورت جسم اول و سپس از مجاورت جسم دوم به خوبی معلوم میشود و این انحراف قابل عكسبرداری است. این آزمایش گسترده بودن ذره را نشان می دهد. بر طبق این آزمایش انحراف زیاد پرتو لیزر فقط در اثر پراش نبوده بلكه مربوط به جسم است. بر حسب این نظریه هر ذره، مثلاً الكترون، كوارك یا گلویون نقطه شكل نیست بلكه بی نهایت گسترده است و در مركز آن چگالی بسیار زیاد بوده و هر چه از مركز فاصله بیشتر شود آن چگالی بتدریج كم می شود. بنابراین یك پرتو نور از یك فضای چگالی عبور كرده و شكست پیدا میكند و انحراف می یابد.
اختلاف تئوری بی نهایت بودن ذرات با تئوریهای قبلی:
در تئوریهای قبلی هر ذره قسمت كوچكی از فضا را در بر دارد یعنی دارای شعاع معینی است و خارج از آن این ذره وجود ندارد ولی در این تئوری ذره تا بی نهایت گسترده است و قسمتی از آن در همه جا وجود دارد. در تئوریهای جاری نیروی بین دو ذره از تبادل ذرات دیگر ناشی می شود و این نیرو مانند توپی در ورزش بین دو بازیكن رد و بدل می شود و این همان ارتباطی است كه بین آنها حاكم است و در تئوریهای جاری تبادل ذرات دیگری این ارتباط میان دو ذره را ایجاد میكند. مثلاً نوترون كه بین دو ذره مبادله می شود, اما در تئوری دكتر حسابی ارتباط بین دو ذره همان ارتباط گسترده ایست كه در همه جا به علت موجودیت آنها در تمام فضا بین آنها وجود دارد.
ارتباط این تئوری با تئوری نسبیت انیشتین:
تئوری انیشتین می گوید: خواص فضا در حضور ماده با خواص آن در نبود ماده فرق دارد، به عبارت ریاضی یعنی در نبود ماده، فضا تخت است ولی در مجاورت ماده فضا انحنا دارد. اگر بگوییم یك ذره در تمام فضا گسترده است در هر نقطه از فضا چگالی ماده وجود دارد و سرعت نور به آن چگالی بستگی دارد به زبان ریاضی به این چگالی می توان انحنای فضا گفت.
ارتباط فلسفی این تئوری با فلسفه وحدت وجود:
در این نگرش همه ذرات جهان بهم مرتبط هستند. زیرا فرض بر این است كه هر ذره تا بی نهایت گسترده است و همه ذرات جهان در نقاط مختلف جهان با هم وجود دارند. یعنی در واقع قسمت كوچكی از تمام جهان در هر نقطه ای وجود دارد.
خدمات فرهنگی ایشان
http://img.tebyan.net/big/1387/06/911633924222216228994157176208162284.jpg
پژوهشهای فرهنگی استاد شامل رسالهی راه ما (1935)، كتاب نامهای ایرانی(1319) و رسالهای دربارهی فیزیك جدید و فلسفهی ایران باستان است. در زمینهی زبان، كتابهای وندها و گهوارههای فارسی(1368)، فرهنگ حسابی 372، رسالهی توانایی زبان فارسی(1350) از آثار ماندنی در فرهنگ فارسی هستند. دكتر حسابی در كتاب وندها و گهوارههای فارسی مینویسد:
"زبان فارسی یكی از زبانهای هند و اروپایی است. این زبانها دارای ریشههای مشتركی هستند و از هندوستان و ایران و كشورهای اروپا تا جزیرهی ایسلند گسترش دارند. این زبانها از نوع زبانهای تحلیلی و دپسا (Analytic and Agglutmating )میباشند. در ساختمان این زبانها دو جزء وجود دارد. یكی ریشهها و دیگری وندها. ریشهها شامل فصل و اسم و صفتاند و وندها شامل پیشوند و پسوند. از تركیب این دو جزء واژهها ساخته می شوند. مثلأ واژه (پیشرفت) از دوسیدن (الساق) ریشه (رفتن) به پیشوند (پیش) ساخته شده است و واژه (گفتار) از ریشه گفتن و پسوند ( آر) ساخته شده است. شماره واژههایی كه با چند ریشه و پسوند و چند پیشوند میتوان ساخت بسیار زیاد است.
با 1500 ریشه و 150 پسوند میشود 225000 = 150×1500 واژه ساخت. با تركیب این 225000 واژه با 200 پسوند میشود 45000000 = 200×225000 ( چهل و پنج میلیون) واژه دیگر ساخت. در فارسی تركیبهای فراوان دیگری هم هست كه به این شماره افزوده می شود. مانند تركیب اسم با صفت چون (روش اول) و پیوند اسم با اسم چون (خردپیشه) و فعل با صفت چون و فعل با فعل چون (گفت و شنود)."
نکات خواندنی از زندگی پروفسور حسابی
http://aminhashemi.files.wordpress.com/2008/03/hesabi.jpg
1) پروفسور حسابی به بسیاری از روستاهای ایران مسافرت می کردند ( 15 روز تعطیلات نوروز و 2 تا 3 ماه تعطیلات تابستانی ) مسافرت به تمامی کشورهای اروپایی ( فرانسه ، انگلستان ، آلمان ، ایتالیا ، اتریش ، سوئیس ) و اسکاندیناوی ( دانمارک ، سوئد ، نروژ ) ، کانادا ، امریکا ، روسیه و تمام کشورهای اروپای شرقی ، مصر ، عربستان ، لبنان ، سوریه ، اردن ، ترکیه ، الجزایر ، چین ، ژاپن ، هند ، و کشورهای آسیای میانه هنگ کنگ ، تایلند ، تایوان ، سنگاپور ، آلاسکا و ... نشان دهنده میزان علاقه ایشان به شناخت کشورهای جهان است .
2) برای حل معادلات پیچیده علمی به ویژه محاسبات تئوری شان ، کتابچه های متعددی با برگ های شطرنجی و یک مداد پاک کن داشتند و برای حل یک معادله ، گاه تا شش ماه - حتی در بستر بیماری – کار میکردند . استاد همچنین از قسمت سفید کارتهای دعوت سمینارهای علمی ، برای حل معادلات استفاده میکردند و گاهی به طنز میگفتند « ای کاش هر دو روی این دعوت نامه ها سفید بود تا از آن ها بیشتر استفاده میکردم .»
3) برای ساخت برخی قطعات صنعتی ، تا پاسی از شب کار میکردند . برای مثال حدود هشت ماه هر روز به یک تراشکار در جنوب شهر مراجعه میکردند و برای ناهار قطعه ای بیسکویت می خوردند تا بتوانند قطعات مورد نظر خود را بسازند و کشور را از واردات بی نیاز کنند .
4) استاد دیوان حافظ را به خوبی می خواندند و تمام نکات عرفانی و فلسفی غزلیات خواجه را تفسیر میکردند . ایشان معتقد بودند که به عنوان یک ایرانی ، نباید غزل حافظ را غلط خواند یا غلط فهمید.
5) هیچ گاه از تحصیل علم غافل نشدند و طی 38 سال پایانی عمر خود ، شبی یک ساعت به فراگیری زبان آلمانی می پرداختند و در این راه به جایی رسیدند که یک استاد زبان آلمانی به نام دوریس که از دوستان بسیار خوبشان بود ، برای ایشان نوشت که اگر کسی شما را نشناسد فکر میکند که مادرتان آلمانی است .
6) هر وقت از خواندن و پژوهش فراغت می یافتند ، به باغبانی می پرداختند و در مواقع لزوم از بیل زدن باغچه های خانه و یا خالی کردن آب حوض خانه اش ابایی نداشتند.
7) استاد ، فرزندان خود را از کودکی تشویق به فراگیری و انجام فرائض دینی میکردند و حتی آنان را به تلاوت آیات با لهجه صحیح عربی و درک کامل معانی وا میداشتند .
8) اساتید دانشگاه معمولا به طور متوسط میتوانند دو نسل دانشجو را تربیت کنند ، ولی پروفسور حسابی توانستند هفت نسل استاد و دانشجو را تربیت کنند که این امر یکی از نتایج عمر پر برکت ایشان است .
http://www.yjcphotos.ir/photos/Images/small/hesabi-aramgahe-86.4.19%20%285%29.JPG