MR_Jentelman
19th February 2010, 11:26 AM
تغيير اقليم چيست؟
شايد سلول چرخش عمومي جو سراسر اعصار Phanerozoic پايدار بوده است. تغييرات روي موضوع اساسي بازي شده است. دما به طور واقعي در طول زمان تغيير كرده است. (شكل 4ـ4). موقعيت و شدت چنين اجزاء كليدي چون سيكلونهاي عرضهاي ميانه و سلولهاي مراكز پرفشار جنب حاره تغيير كرده است و بعضي از اجزاء حاضر مانند موسميهاي آسيا ـ افريقا تضعيف و حتي غير فعال شده است. (شكل 5-4). اقليم پركابرين ممكن است هيچ شباهتي به اقليم مدرن امروزي نداشته باشد. شرايط طبيعي خيلي متفاوت شده است. چرخش زمين خيلي سريعتر شده است. براي مثال حتي چرخش زمين ممكن است از يك الگوي متفاوتي پيروي كند. جزئيات اين تغييرات بعداً توضيح داده شده است. نكته قابل اشاره در اينجا اين است كه تغييرات اقليمي شامل يك تغيير ساده مرزهاي بين نواحي اقليمي حاضر نيست. اين تغييرات خيلي شبيه به مجدد سازماندهي كردن جو، يخ كره و نظام اقيانوسي ميباشد.
تغيير اقليم تغيير متوسط شرايط جوي در يك مكان يا ناحيه خاص ميباشد. تشخيص تغييرات اقليمي از تغييرپذيري اقليم بخصوص در اقليمهاي فصلي شديداً مشكل است. تغيير پذيري اقليمي تفاوتهاي ميان ميانگين حالتهاي جوي از همان نوع است. براي مثال تفاوت ميان ميانگين دماي جولاي يا ميانگين بارش زمستاني در سالهاي متفاوت. در ناحيه مديترانه شرايط فصلي از سالي به سال ديگر به طور وسيع نوسان دارد. ميانگين دماي تابستان 7-5 درجه سانتيگراد و ميانگين دماي زمستان 13-8 درجه سانتيگراد از سالي به سال ديگر تغيير ميكند، در صورتيكه بارش فصلي 80% از ميانگين طولاني مدت فاصله ميگيرد. به طور غير محتمل تغيير در اقليم مدرن امروزي به راحتي قابل درك نيست. اين تغييرات عموماً داخل اختلاط اندازهگيريهاي مستقيم اتفاق افتاده در دورههاي كوتاه مدت پنهان شده است. در حاليكه تغيير اقليم گذشته غير قابل فراموش است. انسان امروزي ممكن است احساسي از تغيير اقليم گذشته نداشته باشد زيرا هواي امروزي حداقل در 10000 سال گذشته ثابت بوده است و نسبت به صد ميليون سال گذشته ملايم ميباشد.
شكل (4ـ4) دماي جولاي (C°) در 18000 و 9000 سال پيش و زمان حال. اين شكل بوسيله مدل اقليمي COHMAP پيشبيني شده است. دماي اكنون به منظور مقايسه ميباشد. دماي جولاي براي 18000 و 9000 سال پيش تفاوتهاي شديدي نسبت به زمان حال نشان ميدهد. نواحي كه تفاوتها از نظر اهميت آماري بالاي 95 درصد سطح اطمينان ميباشد بوسيله خطوط خاكستري تيره مشخص شده است. هاشورهاي روشن يخهاي دريايي را نشان ميدهد و هاشورهاي متراكم يخهاي خشكي را نشان ميدهد.
بدون شك فيلسوفان و تاريخدانان طبيعي كلاسيك يونان و روم ميدانستند كه اقليم يك سال هميشه شبيه اقليم سال قبل نيست. تأثير تغييرات زمينشناسي در اقليم در قرن هفدهم تشخيص داده شده است. سنگوارههاي حارهاي از زير خاك درآمده در اقليم معتدل نشان ميدهد كه اقليم حاضر شبيه اقليم قديمي نبوده است. در قرن 19 تشخيص نوسانات يخچالي و جنب يخچالي نشان داد كه اقليم بطور جدي نسبت به گذشته تغيير كرده است. تعدادي از نظريههاي كوشش ميكنند اين تغييرات طولاني اقليم را تبيين كنند. اين نظريهها بسياري از آنها ابداعي است و ارزيابي آن مشكل است، زيرا شواهد اقليمي گذشته بسيار ناچيز است و تفسير شاخصهاي اقليمي مشكل است و گاه شماري دقيق از حوادث وجود ندارد. بيشترين اين نظريهها سبمليك هستند زيرا بسياري از روابط و نيروهاي پيچيده نظام اقليمي فقط حدسي و غير قابل تصور هستند، زيرا دانش ما از منظومه خورشيدي و كهكشان راه شيري محدود است.
در سي سال گذشته مشكلات ناشي از طرح تئوريهاي قبلي كه سعي ميكردند ارزش تخمين هايشان را چاره پذير ارزيابي كنند آشكار شده است. امروزه تكنيكهاي تاريخ نگاري دادهها يك مقياس زماني مطلقي از حوادث تهيه كرده است. هستههاي يخي، رسوبات عميق دريايي، رسوبات غاري، هستههاي درياچهاي و باتلاقي، حلقههاي درختي و Palaeosols حاصل حوادث اقليم گذشته ميباشند. يك درك بهتر از رابطه بين اقليم و پديدههاي سطح زمين نشان ميدهد كه شاخصهاي اقليمي براي بازسازي اقليمهاي ديرينه بيشتر قابل اعتماد ميباشند. مدلهاي رايانهاي چرخش عمومي تخمين اقليم گذشته را ممكن ميسازد و اجازه ميدهد اثر تغيير حركت مداري زمين روي دادههاي خورشيدي سريع و بدقت محاسبه شود. استفاده تركيبي همه اين روشهاي جديد اقليم شناسي ديرينه يك طيف رنگي دوري از تغييرات اقليمي كه اقليم شناسان قبلي از آن بي اطلاع بودند آشكار كرده است. اكنون اين تصديق ميكند كه يكي از دلايل تنوع نظرات اين است كه تغييرات
هوا و اقليم از يك ساعت تا ده ميليون سال براي پديدههاي اقليمي به شدت بر روي سرد و گرم شدن هوا مؤثرند. (جدول 1ـ4) در مجموع آنها در قرون گذشته از روندهاي عامي پيروي ميكنند.
چرخش روزانه اقليم
اغتشاشات همديده باني، عمدتاً در عرضهاي ميانه
چرخش سالانه اقليم
تغيير باد (جهت شرق به غرب) در استراتوسفر حارهاي كه نوسان دو سالانه (QBO) ناميده ميشود.
تكرار توزيع فشار در عرض اقيانوس آرام جنوبي همراه با تغييرات در دما در همان ناحيه كه با هم ال نينو جنوبي ناميده ميشود. نوسان (انسو) متوسط دورههاي 5-4 سال: 7-2 سال در چرخش
متغير تقريباً دورهاي مطابق با چرخه كلفهاي خورشيدي
متغير تقريباً دورهاي مطابق با چرخه گرهي قمري
متغير تقريباً دورهاي مطابق با چرخه Gleissberg
متغير تقريباًُ دورهاي شايد مطابق چرخه مدار خورشيد
متغير تقريباً دورهاي بدون انطباق قطعي
يك جزء دورهاي چرخه زاويه كجي محور روزانه كره زمين
يك جزء دورهاي چرخه زاويه كجي محور روزانه كره زمين
يك جزءدورهاي عمده چرخه كجي محور زمين
يك جزء دورهاي چرخه غير متعارف مداري
يك جزء دورهاي چرخه غير متعارف مداري
نوسانات تقريباُ دورهاي مطابق با يك چرخه تكتونيك صفحهاي
نوسانات تقريباُ دورهاي از اقليم گرم به سرد. شايد نصف سال كهكشاني
نوسانات تقريباُ دورهاي از گرم خانهاي به شرايط يخ خانهاي
توجه: a: متغيرهاي دقيقاً دورهاي ناشي از چرخش نجوي
b: متغيرهاي تقريباً دورهاي با مقياس زماني برگشت پذير
فرايند هواي دنيا
علل تغيير اقليم
فرايندهاي اساسي كه سبب تغيير جو ميشود در اصلاحات بسته كاملاً بديهي است، هر چند اهميت نسبي عاملهاي گوناگون در فاصله هاي زماني متفاوت هنوز قطعي نيست. فرايندهاي عمده مورد بحث در تغييرات جوي در شكل (3-1) خلاصه شده است.
در كوتاه مدت، سال، دههها و قرنها جو ممكن است خودش با نيروهاي خارجي (كيهاني و زمينشناسي) يا ديناميك دروني جو تغيير كند. نيروهاي فرا كروي از تغييرات در نيروهاي جاذبهاي بوسيله تغييرات در تابش الكترومغناطيس و ذرهاي ناشي از خورشيد و فضا و اثرات شهاب سنگها و ستارههاي دنبالهدار ناشي ميشود. فشارهاي جاذبهاي ممكن است از سه منبع منشاء بگيرد، منظومه خورشيدي، كهكشان راه شيري يا ساير كهكشانها. ولي زمانيكه انرژي رها شده به كمك حركات و مسير سيارات منظومه شمسي و حركات ماه و زمين مدل بندي شود فقط روابط درون منظومه شمسي در دورههاي كوتاه مدت به جو نيرو وارد ميكند.
نيروهاي زمين شناسي در كوتاه مدت سبب تزريق گرد و غبار آتشفشاني و گازها به داخل استراتوسفر ميشود. نيروهاي فعال درون نظام پيچيده جوي در كوتاه مدت اجزاء چرخش جو ميباشد. تغييرات اقليمي ميتواند بدون كمك نيروهاي خارج از جو اتفاق افتد. جدا كردن علامتها از اين منابع بالقوه تغيير اقليم كار ساده نيست. بدون شك فرمولهاي مدل بندي اقليمي نشان ميدهد كه هر چه ممكن است در ثبت اقليم تشخيص داده شود نشانهاي ويژهاي در زمان و فضا دارد. (Rind and Overpeck, 1993)
در دوره هاي متوسط و طولاني مدت از هزاران تا ميليون سال تغييرات جوي از نيروهاي فراكروي و زمين شناسي و ديناميك داخلي جو ناشي ميشود. نيروهاي فرا كروي در مقياسهاي متوسط و طولاني باعث تغييرات مداري، تغيير جهاني در خروجي خورشيد، و بطور غير مستقيم اثرات بزرگي كه ميتواند بر روي فرايندهاي زمينشناسي مؤثر باشد، دارد. نيروهاي زمين شناسي در دورههاي متوسط و طولاني سبب فرايندهاي زمين ساخت صفحهاي كه ناشي از اثرات هسته و گوشته زمين ميباشد ميشود. در دورههاي طولاني زمين ساخت صفحهاي سبب تغيير جغرافياي ديرينه، توزيع مجدد قارهها و اقيانوسها، تشكيل رشتههاي كوهستاني، تغييرات در حجم اقيانوسها، تغيير سطح درياها و آنچه موجب تغييرات اقليم ميشود ميباشد.
توزيع مجدد توده درون زمين ميتواند روندهاي عامي در سرگرداني حقيقي قطبي كه سبب تصادمهاي مجددي در جو خواهد شد را اجازه دهد. فرايندهاي درون هسته و گوشته كه سبب حركت فرايندهاي سنگ كرهاي بسيار ميشود خودش تحت تأثير نيروهاي فرا كروي ميباشد. فشارها در مقياس بزرگ ممكن است سبب تغيير نيروها در مرز هسته و گوشته كه سرانجام باعث تغيير در جو ميشود گردد. تمام سيارات در معرض نيروهاي جاذبهاي كه ممكن است در دراز مدت باعث تغيير كجي محور (تغيير قطب نجومي) در نتيجه تأثير بر روي جو ميباشند هستند.
نيروهاي جاذبهاي همچنين به تدريج باعث تغيير موقعيت منظومه شمسي نسبت به مركز كهكشان راه شيري ميشوند. اين اثر ميتواند سبب تغييرات اقليمي در دراز مدت شود. در مجموع جو ممكن است از هزاران تا ميليونها سال تغيير كند زيرا منشاء تغيير در خود جو ميباشد، مانند تغييرات ميزان شوري آب اقيانوسها، تغير دماي سطح آب درياها، افزايش يا كاهش صفحات يخي و يخهاي دريايي، تغيير ائوستاتيك سطح آب درياها، تحولات زيستي و تغيير در زيستگاههاي خشكي.
علل زمين شناسي
آتشفشانها و جريان گدازه
آتشفشانها بوسيله تزريق ذرات گرد و غبار و گازها به داخل هوا باعث تغييرات در نيروي جو ميشوند. نحوه دخالت آتشفشانها پيچيده است. به طور استثناء انفجارهاي شديد آتشفشاني سبب كاهش موقت دماي كره زمين خواهد شد. كاهش دما چطور ممكن است رخ دهد؟ براي مثال بعد از فوران آتشفشان مانت آگيونگ باليا در مارس 1963 بعد از شروع سال 1964 و قبل از 1965 دماي تروپوسفر بالايي و مياني حارهاي يك درجه سانتيگراد كاهش يافت. (Newell 1970, 1981). بر خلاف اين چندين فوران آتشفشاني بزرگ مانند كوس گيونيا و نيكاراگوا در سال 1980 (Kerr 1987, Deepak 1983) اثرات قابل تشخيصي بر روي دماي جوي نداشتهاند. فوران كوه استي هلن تقريباً نصف مقدار مواد را در داخل استراتوسفر نسبت به فوران كوه آگيونگ باليا وارد نمود. ولي با اين وجود تغييرات واقعي دراز مدتي روي تغيير اقليم نداشت و فقط اثرات كوتاه مدت داشت. (Robock and mass 1982). اين وضعيت دشوار اكنون حل شده است. عاملهاي كليدي در فهم رابطه ميان فورانها و اقليم تركيب دفع و مقدار خاص سولفور رها شده و موقعيت، زمان سال، شايط اقليمي غالب در موقع فوران آتشفشان كه انتشار و طول عمر ابرهاي ناشي از آئروزولهاي آتشفشاني را تعيين ميكند.
كاهش دماي بر آورد شده در نيمكره شمالي بعد از فوران كوه آگيونگ، فيوگو، كوه استي هلن، كاتمايي، كراكاتاي، لاكي، كوه سانتاماريا و تامبورا همبستگي مثبتي با برآورد افزايش سولفور داشته است (شكل 6ـ4). قسمت زيادي از تغيير اقليم جهاني در قرن اخير ممكن است ناشي از خروج گازهاي آتشفشاني باشد. (Robock 1991).
نكته قابل اشاره اين است كه فعاليتهاي آتشفشاني در دورههاي كوتاه مدت در چرخههاي فرا كروي ناپديد ميشود. حداكثر آنتروپي روشهاي تحليل طيفي زماني كه انديكس پوشش گرد و غبار لامباس براي نيمكره شمالي به كار ميبريم از 1968-1500 و حداكثر اوج آن با دوره بازگشت 6/18 و 8/10 سال آشكار شده است. (Currie 1994).
بدون شك فورانهاي اخير هيچ كدام به بزرگي فورانهاي آتشفشاني دوران گذشته زمين شناسي نبودهاند. آتشفشان توبا در سوماترا تقريباً 73500 سال پيش فوران كرد. (شكل 7ـ4).
اين فوران غول پيكر بر آورد شده است تقريباً 10000-1000 ميليون تن آئروزل اسيد سولفوريك و همين اندازه خاكسترهاي ريز در 37-27 كليومتري جو منتشر كرده است.
(Ram pino and et al 1988)(Rampino and self 1992)
فوران تام بورا در سال 1815 در مقايسه با ديگر فورانها فقط 100 ميليون تن آئروزل اسيد سولفوريك آزاد كرد. اگر چه واقعه فوران آتشفشان تامبورا سبب خورشيد گرفتگي شد اما برآوردهاي دقيقتر نشان ميدهد حادثه فوران توبا سبب قطع عمل فتوسنتز در گياهان و كاهش
C°5-3 دما در نيمكره شمالي شد.
فورانهاي شديدي مانند توبا و حتي بزرگتر ميتوان انتظار داشت شرايطي مانند انفجارهاي عظيم اتمي ايجاد كند، هر چند ذرات گرد و غبار آتشفشاني پايداري طولانيتري نسبت به دود انفجارات هستهاي دارند. بزرگترين فورانها كه فورانهاي شديد ناميده ميشوند ممكن است نتايج جهاني داشته باشند و سبب ايجاد زمستانهاي آتشفشاني مانند آنچه اخيراً تحت عنوان «زمستانهاي اتمي» پيشنهاد شده است شود. (RamPino et al 1985, 1988).
مغناطيس خالص بعضي از آتشفشانهاي گذشته اين تفكر هوسانگيز را به خاطر ميآورد كه فورانهاي شديد (يا شايد تعداد زيادي از فورانهاي كوچكتر) ممكن است نقش اساسي در آغاز و تنظيم زمان چرخههاي يخچالي و ميان يخچالي داشته باشد. (e.g. Gentilli 1948. wexler 1952, Bray 1974, 1977). مطمئن باشيد تغيير اقليم در كواترنر زمانيكه بازخورد ميان فعاليتهاي آتشفشاني و اقليم بسيار شديد بوده است رخ داده است.
پايين رفتن سطح دريا سبب افزايش فوران آتشفشان در نتيجه كاهش بيشتر دما ميشود. (Rampino and self 1993). ممكن است فوران آتشفشان توبا كه در زمان رشد سريع يخها و پايين رفتن سطح آب درياها صورت گرفته است اتفاقي نباشد و ممكن است اين موضوع شديداً به تغيير شرايط يخچالي كه تحت آن شرايط صورت گرفته كمك كند. (Rampino and self 1992).
يك ارتباط ميان توليد گرمايي زمينشناسي و اقليم اخيراً آشكار شده است. جريانهاي بزرگ گدازه در زير درياها با حجمي در حدود km10 در ته اقيانوس آرام تصور كنيد! اين گدازهها ممكن است توليد ناهنجاريهاي گرمايي زيادي كند كه باعث بر هم ريختن فرايندهاي چرخهاي اقيانوس شود و عاملي براي ماهيت پديده ال نينو باشد (Shaw and Moore 1988). ماگماهاي ميان اقيانوسي مستعد ايجاد تكرار نابهنجاري گرمايي به بزرگي 10 درصد نابهنجاري ال نينو در سطح دريا در فاصله تقريباً 5 سال حوادث ال نينو كه در فاصله سال 1935 و 1984 رخ داده است ميباشد. ميزان برآورد فوران، سرد شدن ماگما در كف دريا و انتقال گرما به سطح اقيانوس ميتواند دليل ايجاد يك ناهنجاري دمايي در مقايسه با ناهنجاري ناشي از ال نينو شود
شايد سلول چرخش عمومي جو سراسر اعصار Phanerozoic پايدار بوده است. تغييرات روي موضوع اساسي بازي شده است. دما به طور واقعي در طول زمان تغيير كرده است. (شكل 4ـ4). موقعيت و شدت چنين اجزاء كليدي چون سيكلونهاي عرضهاي ميانه و سلولهاي مراكز پرفشار جنب حاره تغيير كرده است و بعضي از اجزاء حاضر مانند موسميهاي آسيا ـ افريقا تضعيف و حتي غير فعال شده است. (شكل 5-4). اقليم پركابرين ممكن است هيچ شباهتي به اقليم مدرن امروزي نداشته باشد. شرايط طبيعي خيلي متفاوت شده است. چرخش زمين خيلي سريعتر شده است. براي مثال حتي چرخش زمين ممكن است از يك الگوي متفاوتي پيروي كند. جزئيات اين تغييرات بعداً توضيح داده شده است. نكته قابل اشاره در اينجا اين است كه تغييرات اقليمي شامل يك تغيير ساده مرزهاي بين نواحي اقليمي حاضر نيست. اين تغييرات خيلي شبيه به مجدد سازماندهي كردن جو، يخ كره و نظام اقيانوسي ميباشد.
تغيير اقليم تغيير متوسط شرايط جوي در يك مكان يا ناحيه خاص ميباشد. تشخيص تغييرات اقليمي از تغييرپذيري اقليم بخصوص در اقليمهاي فصلي شديداً مشكل است. تغيير پذيري اقليمي تفاوتهاي ميان ميانگين حالتهاي جوي از همان نوع است. براي مثال تفاوت ميان ميانگين دماي جولاي يا ميانگين بارش زمستاني در سالهاي متفاوت. در ناحيه مديترانه شرايط فصلي از سالي به سال ديگر به طور وسيع نوسان دارد. ميانگين دماي تابستان 7-5 درجه سانتيگراد و ميانگين دماي زمستان 13-8 درجه سانتيگراد از سالي به سال ديگر تغيير ميكند، در صورتيكه بارش فصلي 80% از ميانگين طولاني مدت فاصله ميگيرد. به طور غير محتمل تغيير در اقليم مدرن امروزي به راحتي قابل درك نيست. اين تغييرات عموماً داخل اختلاط اندازهگيريهاي مستقيم اتفاق افتاده در دورههاي كوتاه مدت پنهان شده است. در حاليكه تغيير اقليم گذشته غير قابل فراموش است. انسان امروزي ممكن است احساسي از تغيير اقليم گذشته نداشته باشد زيرا هواي امروزي حداقل در 10000 سال گذشته ثابت بوده است و نسبت به صد ميليون سال گذشته ملايم ميباشد.
شكل (4ـ4) دماي جولاي (C°) در 18000 و 9000 سال پيش و زمان حال. اين شكل بوسيله مدل اقليمي COHMAP پيشبيني شده است. دماي اكنون به منظور مقايسه ميباشد. دماي جولاي براي 18000 و 9000 سال پيش تفاوتهاي شديدي نسبت به زمان حال نشان ميدهد. نواحي كه تفاوتها از نظر اهميت آماري بالاي 95 درصد سطح اطمينان ميباشد بوسيله خطوط خاكستري تيره مشخص شده است. هاشورهاي روشن يخهاي دريايي را نشان ميدهد و هاشورهاي متراكم يخهاي خشكي را نشان ميدهد.
بدون شك فيلسوفان و تاريخدانان طبيعي كلاسيك يونان و روم ميدانستند كه اقليم يك سال هميشه شبيه اقليم سال قبل نيست. تأثير تغييرات زمينشناسي در اقليم در قرن هفدهم تشخيص داده شده است. سنگوارههاي حارهاي از زير خاك درآمده در اقليم معتدل نشان ميدهد كه اقليم حاضر شبيه اقليم قديمي نبوده است. در قرن 19 تشخيص نوسانات يخچالي و جنب يخچالي نشان داد كه اقليم بطور جدي نسبت به گذشته تغيير كرده است. تعدادي از نظريههاي كوشش ميكنند اين تغييرات طولاني اقليم را تبيين كنند. اين نظريهها بسياري از آنها ابداعي است و ارزيابي آن مشكل است، زيرا شواهد اقليمي گذشته بسيار ناچيز است و تفسير شاخصهاي اقليمي مشكل است و گاه شماري دقيق از حوادث وجود ندارد. بيشترين اين نظريهها سبمليك هستند زيرا بسياري از روابط و نيروهاي پيچيده نظام اقليمي فقط حدسي و غير قابل تصور هستند، زيرا دانش ما از منظومه خورشيدي و كهكشان راه شيري محدود است.
در سي سال گذشته مشكلات ناشي از طرح تئوريهاي قبلي كه سعي ميكردند ارزش تخمين هايشان را چاره پذير ارزيابي كنند آشكار شده است. امروزه تكنيكهاي تاريخ نگاري دادهها يك مقياس زماني مطلقي از حوادث تهيه كرده است. هستههاي يخي، رسوبات عميق دريايي، رسوبات غاري، هستههاي درياچهاي و باتلاقي، حلقههاي درختي و Palaeosols حاصل حوادث اقليم گذشته ميباشند. يك درك بهتر از رابطه بين اقليم و پديدههاي سطح زمين نشان ميدهد كه شاخصهاي اقليمي براي بازسازي اقليمهاي ديرينه بيشتر قابل اعتماد ميباشند. مدلهاي رايانهاي چرخش عمومي تخمين اقليم گذشته را ممكن ميسازد و اجازه ميدهد اثر تغيير حركت مداري زمين روي دادههاي خورشيدي سريع و بدقت محاسبه شود. استفاده تركيبي همه اين روشهاي جديد اقليم شناسي ديرينه يك طيف رنگي دوري از تغييرات اقليمي كه اقليم شناسان قبلي از آن بي اطلاع بودند آشكار كرده است. اكنون اين تصديق ميكند كه يكي از دلايل تنوع نظرات اين است كه تغييرات
هوا و اقليم از يك ساعت تا ده ميليون سال براي پديدههاي اقليمي به شدت بر روي سرد و گرم شدن هوا مؤثرند. (جدول 1ـ4) در مجموع آنها در قرون گذشته از روندهاي عامي پيروي ميكنند.
چرخش روزانه اقليم
اغتشاشات همديده باني، عمدتاً در عرضهاي ميانه
چرخش سالانه اقليم
تغيير باد (جهت شرق به غرب) در استراتوسفر حارهاي كه نوسان دو سالانه (QBO) ناميده ميشود.
تكرار توزيع فشار در عرض اقيانوس آرام جنوبي همراه با تغييرات در دما در همان ناحيه كه با هم ال نينو جنوبي ناميده ميشود. نوسان (انسو) متوسط دورههاي 5-4 سال: 7-2 سال در چرخش
متغير تقريباً دورهاي مطابق با چرخه كلفهاي خورشيدي
متغير تقريباً دورهاي مطابق با چرخه گرهي قمري
متغير تقريباً دورهاي مطابق با چرخه Gleissberg
متغير تقريباًُ دورهاي شايد مطابق چرخه مدار خورشيد
متغير تقريباً دورهاي بدون انطباق قطعي
يك جزء دورهاي چرخه زاويه كجي محور روزانه كره زمين
يك جزء دورهاي چرخه زاويه كجي محور روزانه كره زمين
يك جزءدورهاي عمده چرخه كجي محور زمين
يك جزء دورهاي چرخه غير متعارف مداري
يك جزء دورهاي چرخه غير متعارف مداري
نوسانات تقريباُ دورهاي مطابق با يك چرخه تكتونيك صفحهاي
نوسانات تقريباُ دورهاي از اقليم گرم به سرد. شايد نصف سال كهكشاني
نوسانات تقريباُ دورهاي از گرم خانهاي به شرايط يخ خانهاي
توجه: a: متغيرهاي دقيقاً دورهاي ناشي از چرخش نجوي
b: متغيرهاي تقريباً دورهاي با مقياس زماني برگشت پذير
فرايند هواي دنيا
علل تغيير اقليم
فرايندهاي اساسي كه سبب تغيير جو ميشود در اصلاحات بسته كاملاً بديهي است، هر چند اهميت نسبي عاملهاي گوناگون در فاصله هاي زماني متفاوت هنوز قطعي نيست. فرايندهاي عمده مورد بحث در تغييرات جوي در شكل (3-1) خلاصه شده است.
در كوتاه مدت، سال، دههها و قرنها جو ممكن است خودش با نيروهاي خارجي (كيهاني و زمينشناسي) يا ديناميك دروني جو تغيير كند. نيروهاي فرا كروي از تغييرات در نيروهاي جاذبهاي بوسيله تغييرات در تابش الكترومغناطيس و ذرهاي ناشي از خورشيد و فضا و اثرات شهاب سنگها و ستارههاي دنبالهدار ناشي ميشود. فشارهاي جاذبهاي ممكن است از سه منبع منشاء بگيرد، منظومه خورشيدي، كهكشان راه شيري يا ساير كهكشانها. ولي زمانيكه انرژي رها شده به كمك حركات و مسير سيارات منظومه شمسي و حركات ماه و زمين مدل بندي شود فقط روابط درون منظومه شمسي در دورههاي كوتاه مدت به جو نيرو وارد ميكند.
نيروهاي زمين شناسي در كوتاه مدت سبب تزريق گرد و غبار آتشفشاني و گازها به داخل استراتوسفر ميشود. نيروهاي فعال درون نظام پيچيده جوي در كوتاه مدت اجزاء چرخش جو ميباشد. تغييرات اقليمي ميتواند بدون كمك نيروهاي خارج از جو اتفاق افتد. جدا كردن علامتها از اين منابع بالقوه تغيير اقليم كار ساده نيست. بدون شك فرمولهاي مدل بندي اقليمي نشان ميدهد كه هر چه ممكن است در ثبت اقليم تشخيص داده شود نشانهاي ويژهاي در زمان و فضا دارد. (Rind and Overpeck, 1993)
در دوره هاي متوسط و طولاني مدت از هزاران تا ميليون سال تغييرات جوي از نيروهاي فراكروي و زمين شناسي و ديناميك داخلي جو ناشي ميشود. نيروهاي فرا كروي در مقياسهاي متوسط و طولاني باعث تغييرات مداري، تغيير جهاني در خروجي خورشيد، و بطور غير مستقيم اثرات بزرگي كه ميتواند بر روي فرايندهاي زمينشناسي مؤثر باشد، دارد. نيروهاي زمين شناسي در دورههاي متوسط و طولاني سبب فرايندهاي زمين ساخت صفحهاي كه ناشي از اثرات هسته و گوشته زمين ميباشد ميشود. در دورههاي طولاني زمين ساخت صفحهاي سبب تغيير جغرافياي ديرينه، توزيع مجدد قارهها و اقيانوسها، تشكيل رشتههاي كوهستاني، تغييرات در حجم اقيانوسها، تغيير سطح درياها و آنچه موجب تغييرات اقليم ميشود ميباشد.
توزيع مجدد توده درون زمين ميتواند روندهاي عامي در سرگرداني حقيقي قطبي كه سبب تصادمهاي مجددي در جو خواهد شد را اجازه دهد. فرايندهاي درون هسته و گوشته كه سبب حركت فرايندهاي سنگ كرهاي بسيار ميشود خودش تحت تأثير نيروهاي فرا كروي ميباشد. فشارها در مقياس بزرگ ممكن است سبب تغيير نيروها در مرز هسته و گوشته كه سرانجام باعث تغيير در جو ميشود گردد. تمام سيارات در معرض نيروهاي جاذبهاي كه ممكن است در دراز مدت باعث تغيير كجي محور (تغيير قطب نجومي) در نتيجه تأثير بر روي جو ميباشند هستند.
نيروهاي جاذبهاي همچنين به تدريج باعث تغيير موقعيت منظومه شمسي نسبت به مركز كهكشان راه شيري ميشوند. اين اثر ميتواند سبب تغييرات اقليمي در دراز مدت شود. در مجموع جو ممكن است از هزاران تا ميليونها سال تغيير كند زيرا منشاء تغيير در خود جو ميباشد، مانند تغييرات ميزان شوري آب اقيانوسها، تغير دماي سطح آب درياها، افزايش يا كاهش صفحات يخي و يخهاي دريايي، تغيير ائوستاتيك سطح آب درياها، تحولات زيستي و تغيير در زيستگاههاي خشكي.
علل زمين شناسي
آتشفشانها و جريان گدازه
آتشفشانها بوسيله تزريق ذرات گرد و غبار و گازها به داخل هوا باعث تغييرات در نيروي جو ميشوند. نحوه دخالت آتشفشانها پيچيده است. به طور استثناء انفجارهاي شديد آتشفشاني سبب كاهش موقت دماي كره زمين خواهد شد. كاهش دما چطور ممكن است رخ دهد؟ براي مثال بعد از فوران آتشفشان مانت آگيونگ باليا در مارس 1963 بعد از شروع سال 1964 و قبل از 1965 دماي تروپوسفر بالايي و مياني حارهاي يك درجه سانتيگراد كاهش يافت. (Newell 1970, 1981). بر خلاف اين چندين فوران آتشفشاني بزرگ مانند كوس گيونيا و نيكاراگوا در سال 1980 (Kerr 1987, Deepak 1983) اثرات قابل تشخيصي بر روي دماي جوي نداشتهاند. فوران كوه استي هلن تقريباً نصف مقدار مواد را در داخل استراتوسفر نسبت به فوران كوه آگيونگ باليا وارد نمود. ولي با اين وجود تغييرات واقعي دراز مدتي روي تغيير اقليم نداشت و فقط اثرات كوتاه مدت داشت. (Robock and mass 1982). اين وضعيت دشوار اكنون حل شده است. عاملهاي كليدي در فهم رابطه ميان فورانها و اقليم تركيب دفع و مقدار خاص سولفور رها شده و موقعيت، زمان سال، شايط اقليمي غالب در موقع فوران آتشفشان كه انتشار و طول عمر ابرهاي ناشي از آئروزولهاي آتشفشاني را تعيين ميكند.
كاهش دماي بر آورد شده در نيمكره شمالي بعد از فوران كوه آگيونگ، فيوگو، كوه استي هلن، كاتمايي، كراكاتاي، لاكي، كوه سانتاماريا و تامبورا همبستگي مثبتي با برآورد افزايش سولفور داشته است (شكل 6ـ4). قسمت زيادي از تغيير اقليم جهاني در قرن اخير ممكن است ناشي از خروج گازهاي آتشفشاني باشد. (Robock 1991).
نكته قابل اشاره اين است كه فعاليتهاي آتشفشاني در دورههاي كوتاه مدت در چرخههاي فرا كروي ناپديد ميشود. حداكثر آنتروپي روشهاي تحليل طيفي زماني كه انديكس پوشش گرد و غبار لامباس براي نيمكره شمالي به كار ميبريم از 1968-1500 و حداكثر اوج آن با دوره بازگشت 6/18 و 8/10 سال آشكار شده است. (Currie 1994).
بدون شك فورانهاي اخير هيچ كدام به بزرگي فورانهاي آتشفشاني دوران گذشته زمين شناسي نبودهاند. آتشفشان توبا در سوماترا تقريباً 73500 سال پيش فوران كرد. (شكل 7ـ4).
اين فوران غول پيكر بر آورد شده است تقريباً 10000-1000 ميليون تن آئروزل اسيد سولفوريك و همين اندازه خاكسترهاي ريز در 37-27 كليومتري جو منتشر كرده است.
(Ram pino and et al 1988)(Rampino and self 1992)
فوران تام بورا در سال 1815 در مقايسه با ديگر فورانها فقط 100 ميليون تن آئروزل اسيد سولفوريك آزاد كرد. اگر چه واقعه فوران آتشفشان تامبورا سبب خورشيد گرفتگي شد اما برآوردهاي دقيقتر نشان ميدهد حادثه فوران توبا سبب قطع عمل فتوسنتز در گياهان و كاهش
C°5-3 دما در نيمكره شمالي شد.
فورانهاي شديدي مانند توبا و حتي بزرگتر ميتوان انتظار داشت شرايطي مانند انفجارهاي عظيم اتمي ايجاد كند، هر چند ذرات گرد و غبار آتشفشاني پايداري طولانيتري نسبت به دود انفجارات هستهاي دارند. بزرگترين فورانها كه فورانهاي شديد ناميده ميشوند ممكن است نتايج جهاني داشته باشند و سبب ايجاد زمستانهاي آتشفشاني مانند آنچه اخيراً تحت عنوان «زمستانهاي اتمي» پيشنهاد شده است شود. (RamPino et al 1985, 1988).
مغناطيس خالص بعضي از آتشفشانهاي گذشته اين تفكر هوسانگيز را به خاطر ميآورد كه فورانهاي شديد (يا شايد تعداد زيادي از فورانهاي كوچكتر) ممكن است نقش اساسي در آغاز و تنظيم زمان چرخههاي يخچالي و ميان يخچالي داشته باشد. (e.g. Gentilli 1948. wexler 1952, Bray 1974, 1977). مطمئن باشيد تغيير اقليم در كواترنر زمانيكه بازخورد ميان فعاليتهاي آتشفشاني و اقليم بسيار شديد بوده است رخ داده است.
پايين رفتن سطح دريا سبب افزايش فوران آتشفشان در نتيجه كاهش بيشتر دما ميشود. (Rampino and self 1993). ممكن است فوران آتشفشان توبا كه در زمان رشد سريع يخها و پايين رفتن سطح آب درياها صورت گرفته است اتفاقي نباشد و ممكن است اين موضوع شديداً به تغيير شرايط يخچالي كه تحت آن شرايط صورت گرفته كمك كند. (Rampino and self 1992).
يك ارتباط ميان توليد گرمايي زمينشناسي و اقليم اخيراً آشكار شده است. جريانهاي بزرگ گدازه در زير درياها با حجمي در حدود km10 در ته اقيانوس آرام تصور كنيد! اين گدازهها ممكن است توليد ناهنجاريهاي گرمايي زيادي كند كه باعث بر هم ريختن فرايندهاي چرخهاي اقيانوس شود و عاملي براي ماهيت پديده ال نينو باشد (Shaw and Moore 1988). ماگماهاي ميان اقيانوسي مستعد ايجاد تكرار نابهنجاري گرمايي به بزرگي 10 درصد نابهنجاري ال نينو در سطح دريا در فاصله تقريباً 5 سال حوادث ال نينو كه در فاصله سال 1935 و 1984 رخ داده است ميباشد. ميزان برآورد فوران، سرد شدن ماگما در كف دريا و انتقال گرما به سطح اقيانوس ميتواند دليل ايجاد يك ناهنجاري دمايي در مقايسه با ناهنجاري ناشي از ال نينو شود