MR_Jentelman
18th February 2010, 11:31 AM
مهرپرستی از ادیان قدیمی و از عقاید کهن در ایران باستان بود و گروهی معتقدند که آریائی ها آن را با خود به سرزمین ایران آوردند. ایرانیان باستان عقیده داشتند که میترا خدای نور ازلی و آسمانی است. در اوستا (http://www.tebyan.net/literary_Criticism/2009/5/27/92673.html)نیز از میترا مانند خدائی مقتدر و قهّار و جنگاور نام برده شده که برای پیروزی اورمزد بر اهریمن به وی کمک می کند.
در کتیبه های هخامشی میترا با تلفظ اوستائی آن «میثر» آمده است و در زبان سانسکریت «میثره» آمده و در زبان پارسی امروزی «مهر» خوانده می شود و در پهلوی «میتر». قدیمی ترین نوشته ای که نام میترا در آن آمده، کتیبه ای است که در ناحیه «بغازکوی» در ترکیه امروزی، در شهر کاپاتوکا کشف شده است. در وداها، کتاب دینی هندوان، جز در یکی دو مورد، آن هم به اختصار، از میترا یاد نشده است. زیرا در وداها همواره نام میترا با وارونا ملازم یکدیگر بوده و نامشآن با هم آمده است و این در صورتی است که در اوستا (http://www.tebyan.net/literary_criticism/2009/5/27/92673.html)به خاطر موقعیتی که میترا دارد و از مقام والائی برخوردار است، نامش تنها آمده است.
به عقیده پیروان میترا- گروهی از دانشمندان آن را با خورشید یکی دانسته و گروهی بر تفاوت میان آنان قائل هستند- روزی به صورت آدمی در غار کوهی در صخره سما/ صما ظهور کرد- به گفته فرانس کومن، میترا از تخته سنگی به وجود آمد و به محض تولد وی که توام با صدای شکافتن صخره بود، چوپانان برای پرستش او گرد آمدند. در آغاز با خورشید متحد شده، سپس یک گاو (http://www.tebyan.net/LiteraryGenres/Epic_literature/2009/6/30/95818.html)وحشی را مقهور کرد، به عبارتی آن را بر پشت خوابانیده پاهای حیوان را گرفته، به همین طر یق آن را تا غاری روی زمین کشاند و در آن غار گاو را زندانی کرد، ولی گاو موفق به فرار شد. در این هنگام اورمزد (http://www.tebyan.net/LiteraryGenres/Epic_literature/2009/7/28/94496.html)یا خورشید به وسیله کلاغی به میترا دستور داد که گاو (http://www.tebyan.net/literarygenres/epic_literature/2009/6/30/95818.html)را هلاک کند. میترا گاو (http://www.tebyan.net/literarygenres/epic_literature/2009/6/30/95818.html)را تعقیب کرده و پوزه او را در مشت خود گرفته، با یک ضربه خنجر، گاو (http://www.tebyan.net/literarygenres/epic_literature/2009/6/30/95818.html)را به قتل رساند.
هرجا که قطره (http://www.tebyan.net/LiteraryGenres/folkloric_literature/Anecdotes/2009/8/3/95088.html)ای از خون فشانده شد، زمین سرسبز و باروری پیدا شد و به عبارت دیگر از بدن گاو (http://www.tebyan.net/literarygenres/epic_literature/2009/6/30/95818.html)خوشه های گندم و درخت تاک و سایر نباتات خارج شد.
در تصویری که از پیکرتراشان مکتب پرگامون به جای مانده، میترا در حالی که گاو (http://www.tebyan.net/literarygenres/epic_literature/2009/6/30/95818.html)را می کشد، یک عقرب روی آلت تناسلی گاو (http://www.tebyan.net/literarygenres/epic_literature/2009/6/30/95818.html)و یک مار در حال مکیدن خون حیوان دیده می شوند.
گروهی از دانشمندان عقیده دارند که این حشرات موذی احتمالاً مخلوق اهریمن (http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=19608)هستند که بدون موفقیت کوشش می کنند تا چشمه های حیات را که نطفه و خون گاو (http://www.tebyan.net/literarygenres/epic_literature/2009/6/30/95818.html)است، مسموم نموده، از میان ببرند. در عوض گروه دیگر را عقیده بر این است که شاید مار و عقرب، علامت زمین و تولید نسل، از عناصر نیکی باشند که نماینده انواع حیواناتی هستند که از نطفه گاو (http://www.tebyan.net/literarygenres/epic_literature/2009/6/30/95818.html)قربانی شده به وجود می آیند. روح گاو پس از کشته شدن، به آسمان ها می رود و از آنجا بر گله های دام نظارت و حمایت می کند.
هرجا که قطره ای از خون فشانده شد، زمین سرسبز و باروری پیدا شد و به عبارت دیگر از بدن گاو خوشه های گندم و درخت تاک و سایر نباتات خارج شد.
http://img.tebyan.net/big/1388/11/1141652412132171219421387117584224384.jpg
میترا با این افسانه خالق موجودات نیک است و به موجودات حیاتی تازه می بخشد و پیوسته با عنصر شر در نزاع است و از نیکی های خلقت، از آنچه به اورمزد (http://www.tebyan.net/islam/supplications/supplications/2009/6/20/94946.html)وابسته است، طرفداری می کند و در رنج و درد حیوانات قربانی (http://www.tebyan.net/Hawzah/Scholars_Clerics/RemarkableScholars_Clerics/2009/6/28/95593.html)شده شرکت می کند. در نقوش برجسته ای که این واقعه را نقل می کند، قیافه میترا اندوهناک است و علائم رنج از آن هویداست. گاهی نیز سر خود را برای احتراز از دیدن منظره خونین برمی گرداند.
درباره زایش یا تولد میترا افسانه (http://www.tebyan.net/LiteraryGenres/folkloric_literature/2009/7/19/97231.html)های دیگری هم هست و به موجب این افسانه ها زایش میترا از دوشیزه ای که در آب بارور شده و از دید مهرپرستان یکی از برجسته ترین رویدادها بوده است، از این روی در نمادها و یا سمبل های مهری همبستگی ویژه ای با آب و آنچه در آب بارور می شود و می روید، دیده می شود که برجسته ترین آنها «مروارید»، «دلفین» و «نیلوفر» است.
میترا همواره با عنصر شر در نزاع است و از نیکی های خلقت و آنچه که مربوط به اورمزد (http://www.tebyan.net/islam/supplications/supplications/2009/6/20/94946.html)است، طرفداری و حمایت می کند. او مانع خرابی طوفان است و اگر خشکسالی پدید آید، با پرتاب تیری از کمان خود سبب می شود تا آب از زمین بیرون جهد.
از نظر مهرپرستان، روزی می رسد که میترا ماموریتش بر روی زمین تمام شده و به آسمان نزد اهورامزدا برمی گردد. این بازگشت توام با ضیافتی است که در آن به اتفاق خورشید و یاران رزمش شرکت می کند، او در حالی که سوار بر گردونه خورشید است، به عالم بالا می رود. میترا در عالم بالا نیز از کمک به انسان دریغ نمی نماید و کسانی که بدو اعتقاد دارند و در عالم سفلی قرار گرفته اند، مورد مهر او واقع می گردند و در عالم بالا روح آنها را برای انجام دادن مسافرت از هفت طبقه آسمان تا طبقه هشتم که مقرّ نور و آرامش است، هدایت می نماید.
میترا در روز قیامت باز بر روی زمین خواهد آمد و تمام مرده ها را زنده خواهد کرد و خوبان را از گنهکاران جدا خواهد ساخت و گاوهای بسیار عالی را که در آن موقع پدیدار خواهد شد، قربانی خواهد کرد و چربی آن را با شیره مقدس «هئومه» مخلوط کرده، به نیکوکاران خواهد داد و آنها بدین طریق جاویدان خواهند شد واهریمن و طرفدارانش در آتش خواهند سوخت.
مذهب میترا به مرور و دهور به آسیای صغیر رسید- گرچه عده ای معتقدند که زادگاه میترا در فریژی، یعنی قونیه امروزی است- و از آنجا به وسیله دزدان دریائی اهل سیسیل که اسیر پمپه شده بودند، به روم برده شد و با سپاهیان رومی به نواحی رن و دانوب رسید.
میترا همواره با عنصر شر در نزاع است و از نیکی های خلقت و آنچه که مربوط به اورمزد است، طرفداری و حمایت می کند. او مانع خرابی طوفان است و اگر خشکسالی پدید آید، با پرتاب تیری از کمان خود سبب می شود تا آب از زمین بیرون جهد.
http://img.tebyan.net/big/1388/11/71217953941332262543720918910623188143137.jpg
پس از آن میترائیسم با سرعت عجیبی در تمامی قلمرو امپراطوری روم رایج شد؛ بعدها در عصر امپراطورانی چون: کومودو کاراکالا به اوج ترقی خود رسید.
امروزه آثار زیادی از مذهب میترا در اروپا ترانسیلوانی، دالماسی، سواحل رود دانوب، مجارستان، اتریش، ایستری، انگلیس، فرانسه و شبه جزیره ایبری (اسپانیا و پرتقال) یافت می شود و بیشتر این آثار در طول جاده های بزرگ ارتباطی و سواحل رودخانه ها، محل پادگان های قدیمی و رومی و مناطق حاصل خیز و سرسبز اروپائی مشاهده می شود.
پیروان میترا معتقدند که زندگانی این جهان آخرین مرحله وجود نیست، بلکه عمر انسان به منزله دروازه ای است که آدمی از آن گذشته و به عالم دیگر قدم می گذارد و عمر جاودانی حاصل می کند، اگر نیکوکار باشد به بهشت و اگر گناهکار باشد راهی دوزخ می شود. بدین ترتیب چون روز واپسین فرا رسد، اموات در آن روز از جایگاه خود برمی خیزند (رستاخیز)، سپس میترا یکایک آنان را به نام خوانده، آنان که ثواب کارند و دارای اعمال حسنه، به آسمان نورانی (طبقه هشتم) و آنان که مرتکب اعمال بد شده اند، در دنیای ظلمت افکنده می شوند.
(مساله بازگشت و رستاخیز در تمامی ادیان به نوعی رسوخ دارند)
مهرپرستان هر سال در ماه مهر (http://www.tebyan.net/literary_Criticism/2009/4/13/89241.html)گاوی را زینت کرده، با جلال و جبروت به میدان شهر آورده، ذبح می کردند و پس از عزاداری گوشت گاو را پخته و می خوردند، بدین جهت که از اعضای معبود در بدن آنها باقی ماند و آنان را به طرف معبود رهنمائی کند. مهرپرستان روز یکشنبه را روز آفتاب می خواندند و روز تعطیل و روز عبادت برای آنان بود.
پیروان میترا پس از طی یک سلسله آداب مهری که عبارت از هفت درجه یا هفت منصب مهری است، به مرحله مرد مهری (= آدم) می رسند و این هفت مرحله اسم رمزی داشت:
کلاغ، همسر، سرباز، سبز، پارسی، پیک خورشید (مهرپیما) و پیر (مرشد).
مهرپرستان سال خود را با ماه «بغ باد» یعنی ماه عبادت بغ (خدا) شروع می کردند و این ماه مطابق بود با ماهی که امروزه مهر (http://www.tebyan.net/literary_criticism/2009/4/13/89241.html)نامیده می شود. سال نو در ایران باستا از آغاز زمستان بزرگ شروع می شد و جشن مهرگان جشن سال نو و جشن نوروزی که امروزه جشن آغاز سال نو است، آغاز تابستان بزرگ بود و جشن مهرماه یکی از بزرگترین جشن ها محسوب می شد و آن را میتراگانا می نامیدند.
پس از آن که آئین مهر در اروپا ریشه دوانید و گروهی از مردم اروپا به نیایش (http://www.tebyan.net/literarygenres/lyric_literature/2009/12/30/111621.html)مهر پرداختند، به عنوان روز ولادت خدای خویش در هر سال جشنی برپای کردند و در حقیقت به رایج کردن جشن مهرگان (http://www.tebyan.net/poem/poetry_iran/classic_poetry/2009/3/18/88100.html) در اروپا پرداختند. به نوشته کومون در کتاب خود به نام آئین میترا: جشن روز ولادت خورشید مغلوب نشدنی در روم که مصادف با 25 دسامبر است و بعد از نفوذ دین عیسی در اروپا به جشن «روز ولادت مسیح» مبدل شد، همین جشن مهرگان (http://www.tebyan.net/literary_Criticism/2009/3/18/87929.html)است.
منبع:تبيان
در کتیبه های هخامشی میترا با تلفظ اوستائی آن «میثر» آمده است و در زبان سانسکریت «میثره» آمده و در زبان پارسی امروزی «مهر» خوانده می شود و در پهلوی «میتر». قدیمی ترین نوشته ای که نام میترا در آن آمده، کتیبه ای است که در ناحیه «بغازکوی» در ترکیه امروزی، در شهر کاپاتوکا کشف شده است. در وداها، کتاب دینی هندوان، جز در یکی دو مورد، آن هم به اختصار، از میترا یاد نشده است. زیرا در وداها همواره نام میترا با وارونا ملازم یکدیگر بوده و نامشآن با هم آمده است و این در صورتی است که در اوستا (http://www.tebyan.net/literary_criticism/2009/5/27/92673.html)به خاطر موقعیتی که میترا دارد و از مقام والائی برخوردار است، نامش تنها آمده است.
به عقیده پیروان میترا- گروهی از دانشمندان آن را با خورشید یکی دانسته و گروهی بر تفاوت میان آنان قائل هستند- روزی به صورت آدمی در غار کوهی در صخره سما/ صما ظهور کرد- به گفته فرانس کومن، میترا از تخته سنگی به وجود آمد و به محض تولد وی که توام با صدای شکافتن صخره بود، چوپانان برای پرستش او گرد آمدند. در آغاز با خورشید متحد شده، سپس یک گاو (http://www.tebyan.net/LiteraryGenres/Epic_literature/2009/6/30/95818.html)وحشی را مقهور کرد، به عبارتی آن را بر پشت خوابانیده پاهای حیوان را گرفته، به همین طر یق آن را تا غاری روی زمین کشاند و در آن غار گاو را زندانی کرد، ولی گاو موفق به فرار شد. در این هنگام اورمزد (http://www.tebyan.net/LiteraryGenres/Epic_literature/2009/7/28/94496.html)یا خورشید به وسیله کلاغی به میترا دستور داد که گاو (http://www.tebyan.net/literarygenres/epic_literature/2009/6/30/95818.html)را هلاک کند. میترا گاو (http://www.tebyan.net/literarygenres/epic_literature/2009/6/30/95818.html)را تعقیب کرده و پوزه او را در مشت خود گرفته، با یک ضربه خنجر، گاو (http://www.tebyan.net/literarygenres/epic_literature/2009/6/30/95818.html)را به قتل رساند.
هرجا که قطره (http://www.tebyan.net/LiteraryGenres/folkloric_literature/Anecdotes/2009/8/3/95088.html)ای از خون فشانده شد، زمین سرسبز و باروری پیدا شد و به عبارت دیگر از بدن گاو (http://www.tebyan.net/literarygenres/epic_literature/2009/6/30/95818.html)خوشه های گندم و درخت تاک و سایر نباتات خارج شد.
در تصویری که از پیکرتراشان مکتب پرگامون به جای مانده، میترا در حالی که گاو (http://www.tebyan.net/literarygenres/epic_literature/2009/6/30/95818.html)را می کشد، یک عقرب روی آلت تناسلی گاو (http://www.tebyan.net/literarygenres/epic_literature/2009/6/30/95818.html)و یک مار در حال مکیدن خون حیوان دیده می شوند.
گروهی از دانشمندان عقیده دارند که این حشرات موذی احتمالاً مخلوق اهریمن (http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=19608)هستند که بدون موفقیت کوشش می کنند تا چشمه های حیات را که نطفه و خون گاو (http://www.tebyan.net/literarygenres/epic_literature/2009/6/30/95818.html)است، مسموم نموده، از میان ببرند. در عوض گروه دیگر را عقیده بر این است که شاید مار و عقرب، علامت زمین و تولید نسل، از عناصر نیکی باشند که نماینده انواع حیواناتی هستند که از نطفه گاو (http://www.tebyan.net/literarygenres/epic_literature/2009/6/30/95818.html)قربانی شده به وجود می آیند. روح گاو پس از کشته شدن، به آسمان ها می رود و از آنجا بر گله های دام نظارت و حمایت می کند.
هرجا که قطره ای از خون فشانده شد، زمین سرسبز و باروری پیدا شد و به عبارت دیگر از بدن گاو خوشه های گندم و درخت تاک و سایر نباتات خارج شد.
http://img.tebyan.net/big/1388/11/1141652412132171219421387117584224384.jpg
میترا با این افسانه خالق موجودات نیک است و به موجودات حیاتی تازه می بخشد و پیوسته با عنصر شر در نزاع است و از نیکی های خلقت، از آنچه به اورمزد (http://www.tebyan.net/islam/supplications/supplications/2009/6/20/94946.html)وابسته است، طرفداری می کند و در رنج و درد حیوانات قربانی (http://www.tebyan.net/Hawzah/Scholars_Clerics/RemarkableScholars_Clerics/2009/6/28/95593.html)شده شرکت می کند. در نقوش برجسته ای که این واقعه را نقل می کند، قیافه میترا اندوهناک است و علائم رنج از آن هویداست. گاهی نیز سر خود را برای احتراز از دیدن منظره خونین برمی گرداند.
درباره زایش یا تولد میترا افسانه (http://www.tebyan.net/LiteraryGenres/folkloric_literature/2009/7/19/97231.html)های دیگری هم هست و به موجب این افسانه ها زایش میترا از دوشیزه ای که در آب بارور شده و از دید مهرپرستان یکی از برجسته ترین رویدادها بوده است، از این روی در نمادها و یا سمبل های مهری همبستگی ویژه ای با آب و آنچه در آب بارور می شود و می روید، دیده می شود که برجسته ترین آنها «مروارید»، «دلفین» و «نیلوفر» است.
میترا همواره با عنصر شر در نزاع است و از نیکی های خلقت و آنچه که مربوط به اورمزد (http://www.tebyan.net/islam/supplications/supplications/2009/6/20/94946.html)است، طرفداری و حمایت می کند. او مانع خرابی طوفان است و اگر خشکسالی پدید آید، با پرتاب تیری از کمان خود سبب می شود تا آب از زمین بیرون جهد.
از نظر مهرپرستان، روزی می رسد که میترا ماموریتش بر روی زمین تمام شده و به آسمان نزد اهورامزدا برمی گردد. این بازگشت توام با ضیافتی است که در آن به اتفاق خورشید و یاران رزمش شرکت می کند، او در حالی که سوار بر گردونه خورشید است، به عالم بالا می رود. میترا در عالم بالا نیز از کمک به انسان دریغ نمی نماید و کسانی که بدو اعتقاد دارند و در عالم سفلی قرار گرفته اند، مورد مهر او واقع می گردند و در عالم بالا روح آنها را برای انجام دادن مسافرت از هفت طبقه آسمان تا طبقه هشتم که مقرّ نور و آرامش است، هدایت می نماید.
میترا در روز قیامت باز بر روی زمین خواهد آمد و تمام مرده ها را زنده خواهد کرد و خوبان را از گنهکاران جدا خواهد ساخت و گاوهای بسیار عالی را که در آن موقع پدیدار خواهد شد، قربانی خواهد کرد و چربی آن را با شیره مقدس «هئومه» مخلوط کرده، به نیکوکاران خواهد داد و آنها بدین طریق جاویدان خواهند شد واهریمن و طرفدارانش در آتش خواهند سوخت.
مذهب میترا به مرور و دهور به آسیای صغیر رسید- گرچه عده ای معتقدند که زادگاه میترا در فریژی، یعنی قونیه امروزی است- و از آنجا به وسیله دزدان دریائی اهل سیسیل که اسیر پمپه شده بودند، به روم برده شد و با سپاهیان رومی به نواحی رن و دانوب رسید.
میترا همواره با عنصر شر در نزاع است و از نیکی های خلقت و آنچه که مربوط به اورمزد است، طرفداری و حمایت می کند. او مانع خرابی طوفان است و اگر خشکسالی پدید آید، با پرتاب تیری از کمان خود سبب می شود تا آب از زمین بیرون جهد.
http://img.tebyan.net/big/1388/11/71217953941332262543720918910623188143137.jpg
پس از آن میترائیسم با سرعت عجیبی در تمامی قلمرو امپراطوری روم رایج شد؛ بعدها در عصر امپراطورانی چون: کومودو کاراکالا به اوج ترقی خود رسید.
امروزه آثار زیادی از مذهب میترا در اروپا ترانسیلوانی، دالماسی، سواحل رود دانوب، مجارستان، اتریش، ایستری، انگلیس، فرانسه و شبه جزیره ایبری (اسپانیا و پرتقال) یافت می شود و بیشتر این آثار در طول جاده های بزرگ ارتباطی و سواحل رودخانه ها، محل پادگان های قدیمی و رومی و مناطق حاصل خیز و سرسبز اروپائی مشاهده می شود.
پیروان میترا معتقدند که زندگانی این جهان آخرین مرحله وجود نیست، بلکه عمر انسان به منزله دروازه ای است که آدمی از آن گذشته و به عالم دیگر قدم می گذارد و عمر جاودانی حاصل می کند، اگر نیکوکار باشد به بهشت و اگر گناهکار باشد راهی دوزخ می شود. بدین ترتیب چون روز واپسین فرا رسد، اموات در آن روز از جایگاه خود برمی خیزند (رستاخیز)، سپس میترا یکایک آنان را به نام خوانده، آنان که ثواب کارند و دارای اعمال حسنه، به آسمان نورانی (طبقه هشتم) و آنان که مرتکب اعمال بد شده اند، در دنیای ظلمت افکنده می شوند.
(مساله بازگشت و رستاخیز در تمامی ادیان به نوعی رسوخ دارند)
مهرپرستان هر سال در ماه مهر (http://www.tebyan.net/literary_Criticism/2009/4/13/89241.html)گاوی را زینت کرده، با جلال و جبروت به میدان شهر آورده، ذبح می کردند و پس از عزاداری گوشت گاو را پخته و می خوردند، بدین جهت که از اعضای معبود در بدن آنها باقی ماند و آنان را به طرف معبود رهنمائی کند. مهرپرستان روز یکشنبه را روز آفتاب می خواندند و روز تعطیل و روز عبادت برای آنان بود.
پیروان میترا پس از طی یک سلسله آداب مهری که عبارت از هفت درجه یا هفت منصب مهری است، به مرحله مرد مهری (= آدم) می رسند و این هفت مرحله اسم رمزی داشت:
کلاغ، همسر، سرباز، سبز، پارسی، پیک خورشید (مهرپیما) و پیر (مرشد).
مهرپرستان سال خود را با ماه «بغ باد» یعنی ماه عبادت بغ (خدا) شروع می کردند و این ماه مطابق بود با ماهی که امروزه مهر (http://www.tebyan.net/literary_criticism/2009/4/13/89241.html)نامیده می شود. سال نو در ایران باستا از آغاز زمستان بزرگ شروع می شد و جشن مهرگان جشن سال نو و جشن نوروزی که امروزه جشن آغاز سال نو است، آغاز تابستان بزرگ بود و جشن مهرماه یکی از بزرگترین جشن ها محسوب می شد و آن را میتراگانا می نامیدند.
پس از آن که آئین مهر در اروپا ریشه دوانید و گروهی از مردم اروپا به نیایش (http://www.tebyan.net/literarygenres/lyric_literature/2009/12/30/111621.html)مهر پرداختند، به عنوان روز ولادت خدای خویش در هر سال جشنی برپای کردند و در حقیقت به رایج کردن جشن مهرگان (http://www.tebyan.net/poem/poetry_iran/classic_poetry/2009/3/18/88100.html) در اروپا پرداختند. به نوشته کومون در کتاب خود به نام آئین میترا: جشن روز ولادت خورشید مغلوب نشدنی در روم که مصادف با 25 دسامبر است و بعد از نفوذ دین عیسی در اروپا به جشن «روز ولادت مسیح» مبدل شد، همین جشن مهرگان (http://www.tebyan.net/literary_Criticism/2009/3/18/87929.html)است.
منبع:تبيان