*مینا*
17th February 2010, 07:24 PM
http://www.aftab.ir/articles/science_education/other/images/097aae503b1fb16b0938c5848783d97e.jpg
▪ خبرنگار:
در ابتدا درباره عملیات ازدیاد و منطق اجرای این عملیات در فرآیند مدیریت و بهرهبرداری از مخازن نفت و گاز توضیح دهید؟
ـ دکتر مسیحی:
یکی از مباحث روز مهندسی نفت در دنیا استفاده از روشهای مختلف ازدیاد برداشت است. روشن است که اگر افزایش برداشت بدون برنامهریزی صورت گیرد، از لحاظ فنی برای سازند مخزنی ایجاد مشکلاتی خواهد کرد. بنابراین برای جلوگیری از آسیبهای احتمالی مخزن و برای انجام افزایش برداشت باید از استانداردهایی که هماکنون در دنیا وجود دارد، استفاده کنیم. به عنوان مثال تولید باید مناسب با ضریب بهره دهی (PI) انجام شود،قابل ذکر است که این ضریب نسبت دبی تولید به افت فشار اعمال شده به مخزن است. هر دبی را نمیتوان با هر فشاری اعمال شده تولید کرد و در این زمینه باید استانداردهای مرتبط رعایت شود (که لازم است استاندارد داخلی با توجه به شرایط موجود مخازن در این خصوص تدوین شود). در نتیجه به عنوان مدیریت مخزن نمیتوانیم بنا بر میل خود برداشت از مخازن را افزایش دهیم. باید برنامهای برای افزایش برداشت طراحی شود که به مخازن آسیب نرساند. بنابراین افزایش تولید در یک مقطع زمانی، بنا بدلایل مختلف ضرورتاً به معنای افزایش برداشت در دراز مدت نیست و اگر چه افزایش برداشت منجر به افزایش سرمایه و بهبود وضعیت اقتصادی کشور خواهد شد، اما در این زمینه از لحاظ فنی، محدودیت های جدی وجود دارد.
▪ خبرنگار:
سنگ مخازن ایران از نوع خاصی هستند، میخواهیم بدانیم با توجه به جنس خاص سنگ مخازن، کدام یک از روشهای تزریق بهتر پاسخ میدهد؟
ـ دکتر مسیحی:
برداشت نفت توسط تزریق گاز با توجه به اینکه کشور دارای منابع گازی بزرگی است ،می تواند بسیار مناسب باشد و یکی از راههای ازدیاد برداشت، تزریق آب و گاز به تنهایی و یا تزریق هر دو بصورت مقطعی است. آب به دلیل سنگین بودن، لایههای پایین مخزن را میپوشاند وبا جابجایی نفت به تولید لایههای پایین مخزن کمک میکند و گاز به علت سبک بودن، لایههای بالای مخزن را میپوشاند وباعث جابجایی نفت می شود. اگر دورهای آب و دورهای گاز به مخزن تزریق شود، نفت بسیار سریع و راحت جابهجا میشود، اما اگر آب به تنهایی تزریق شود، لایههای بالا بدون پوشش میماند و نفت آن لایه ها در مخزن می ماند که منجر به ضریب بازیافت کمتری برای مخزن می شود.
سنگ مخازن ایران بیشتر از نوع کربناته بوده و سنگهای کربناته نفت دوست هستند. به این معنا که در این گونه سنگها، نفت به دیواره محیط متخلخل میچسبد که جداسازی آن سخت و باعث ایجاد مشکل میشود. و اگر بخواهیم آب تزریق کنیم تا باعث حرکت نفت شود، به علت نفتدوست بودن سنگها، آب نمیتواند به پوسته و دیواره نزدیک شود و نفت را جدا کند و آن را حرکت دهد. لذا باید در کنار آب از مواد شیمیایی، سورفکتانت ، پلیمری یا میکروبی استفاده کنیم. به این علت که این مواد دارای شاخه آب دوست و نفت دوست هستند و میتوانند بین این دو فاز تعامل ایجاد کرده و از این طریق نفت را جدا کنند. بنابراین باید تاکید شود اگر بخواهیم حتما تزریق آب داشته باشیم، تزریق آب به تنهایی ممکن است کارآیی مورد نظر نداشته باشد. از طرف دیگر مطالعات اولیه انجام شده نشان می دهد تنها مخازن خاصی در ایران هستند که امکان تزریق میکروبی را دارند.
علیرغم اینکه تزریق گاز می تواند موثر باشد متأسفانه همواره تزریق گاز به مخازن مورد غفلت بوده وبا توجه به اینکه هدف اصلی رساندن گاز به مردم بوده است، بیشترین مصرف گاز کشور به مصرف خانگی اختصاص یافته است و هزینههای بسیاری صرف گازکشی به مناطق مختلف شده است. در مناطقی میتوان برق را به عنوان منبع انرژی و انتخاب مناسب در اختیار مردم قرار داد تا استفاده کنند، اما به این نقاط هم با هزینه بالا گازرسانی شده است. بنابراین باید انرژیها را در کنار هم قرار داده ومناسب ترین گزینه را انتخاب کنیم که هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ مصرف انرژی، مقرون به صرفه باشد. همچنین باید برنامهریزی بسیار قوی و مدیریت صحیح در استفاده از انرژی وجود داشته باشد. نباید هر مدیری نگاه جزیرهای به مسائل منطقه خود داشته باشد. باید بررسی کرد که گازی که قرار است در اختیار مصرفکنندگان قرارگیرد، از کجا باید تامین شود؟ هزینه آن چه میزان خواهد بود؟ سقف تولید گاز کشور تا چه میزان است؟ آیا به اندازهای سقف تولید گاز در کشور بالاست که بتوان در تمام نقاط از آن استفاده کرد و برای سایر امور تجاری و تزریق به مخازن از آن بهره برد؟
آمار تولید روزانه گاز کشور قریب ۴۵۰ میلیون مترمکعب در روز است که بخش عمده آن به مصارف خانگی اختصاص دارد و مقدار بسیار کم آن به تزریق گاز اختصاص مییابد. گزارش مربوطه در برخی فواصل زمانی مقدار تزریق را به حدود ۱۰۰ میلیون متر مکعب تزریق در روز نشان میدهد. گفتنی است که در زمستان گازی برای تزریق باقی نمیماند. به این علت که مصرف خانگی بسیار زیاد میشود. البته در تابستان مصرف نیروگاهها نیز برای تولید برق افزایش مییابد و گاز کمی در اختیار تزریق قرارمیگیرد. برای حل این معضل، یک نگاه این است که سقف تولید را افزایش دهیم، اما با توجه به روند مصرف بالای بخش خانگی و همچنین قراردادهای صادرات گاز و تعهدات صادراتی پیش روی ایران (برای مثال صادرات به هند و پاکستان از طریق خط لوله صلح) حتی بالا بردن کم سقف تولید هم پاسخگو نخواهد بود.
در این خصوص با ذکر مثالی میتوان ابعاد این پدیده را توضیح داد. پیش از این در صحبتی با یکی از مدیران گاز عسلویه ایشان تعریف می کرد یک بار در زمستان ازمرکز تماس گرفتند و عنوان کردند که گازشهر قطع شده است و لذا گاز بخش های دیگر مانند تجاری و ... را قطع کرده و گاز را برای مرکز فرستادیم. بنابراین باید عنوان شود اولویت فعلی مصارف گاز کشور مصرف بخش خانگی است و تزریق گاز به مخازن در اولویت های بعدی است. بنابراین این که به تزریق گاز به عنوان یک موضوع جداگانه و خارج از مسائل دیگر نگاه شود، صحیح نبوده، به این علت که مساله نمیتواند باز شود. باید استراتژی گازدر کشور به صورت یک بسته مرتبط به هم مطرح شود، به معنای دیگر باید تمام بخشهای گاز در کنار یکدیگر مورد بررسی قرار گیرند. در این صورت هم چند سوال اساسی مطرح میشود که در برنامه استراتژی گاز قابل پیگیری و بررسی است؛ اول اینکه چرا در تولید گاز محدودیت داریم؟ چرا با تجربه بالای کشور در بخش نفت و گازنمیتوانیم تولید گاز را افزایش دهیم؟ چرا پارس جنوبی که ۵۰ درصد گاز کشور را که معادل ۱۴ تریلیون متر مکعب، یعنی نصف ذخایر اثبات شده گاز، نمیتواند با افزایش ظرفیت، میزان تولید را بالا ببرد؟ اگر بتوانیم پاسخ سوالات مطرح شده را در عمل دهیم، دارای قدرت مانور میشویم و میتوانیم در رابطه با تزریق گاز به مخازن درست وارد عمل شویم. اگر بتوانیم تولید را افزایش دهیم، به طور یقین میتوانیم تزریق را انجام دهیم. زمانی که گاز نداشته باشیم، نمیتوانیم کاری از پیش ببریم. ابتدا باید تولید را بالا ببریم که گاز داشته باشیم، سپس گاز موجود را تزریق کنیم.
البته، تزریق گاز محدود به این نمی شود هم اکنون یکی از تکنولوژی روز دنیا تزریق گاز کربنیک به مخازن است، چرا که علاوه بر کمک به بازیافت بیشتر مخزن جلوی آلودگی هوا از این طریق گرفته میشود.
به طور نمونه در خوزستان نیروگاه فسیلیای است که آلودگی زیادی دارد و بحثهای در این رابطه مطرح است. هم اکنون فشارهای بینالمللی هم متوجه کشورهای خاورمیانه است و این فشارها مبنی بر کنترل گازهای گلخانهای بوده که تا سال ۲۰۱۰ باید به تعهدات در کاهش این گازها عمل و اجرا شود.
مشابه این کارها هم اکنون در دریای شمال اعمال میشود(تزریق CO۲ ). این کار دو فایده اساسی دارد؛ هم اینکه از طریق تزریق آن به مخزن، نفت جابهجا میشود و بازیافت افزایش مییابد و هم اینکه محیط زیست را از آلودگی نجات میدهیم. تا آنجایی که اطلاع دارم، صحبتهایی در این زمینه در بخش تحقیقات شرکت نفت مطرح شده است و آنها علاقمند به انجام این نوع فعالیتها هستند. اگر شرکت نفت توانایی ایجاد سرمایهگذاری در این زمینه را داشته باشد، می تواند مفید باشد.
▪ خبرنگار:
آیا نیروهای کشور و تکنولوژیهای موجود، توانایی انجام این پروژه را دارند؟
ـ دکتر مسیحی:
باید در مراحل تحقیقاتی وسیع، مطالعات جامعی صورت گیرد. همچنین از تحقیقات کشورهای دیگر استفاده کرده یا حتی مشاوران خارجی را دعوت به فعالیت کنند تا استعدادپذیری مخازنی که میتوانند کاندیدای این نوع تزریق باشند، مورد ارزیابی قرار گیرد. به این علت که CO۲ گازی است که در مخازن خاصی جواب میدهد. زمانیکه تزریق گاز مطرح میشود، چند موضوع باید مورد توجه قرار گیرد؛ یکی اینکه آیا گازی که تزریق میشود، توانایی حل شدن در نفت را دارد؟ یا اینکه فقط باعث ایجاد فشار میشود که باید این مسایل از لحاظ خواص ترکیبی سیالات مخزنی مورد بررسی دقیق قرار گیرد. به هرحال در زمینه تزریق گازهای دیگر، در کشور زمینهای وجود دارد و سالهای قبل امتحان شده است. البته بستگی به مخازن و نفت آن ها نیز دارد، بنابراین باید بررسی و ارزیابیهای دقیقی در این میادین صورت گیرد.
در نگاهی کلی، در این زمینه قابلیت اجرا وجود دارد، اما اینکه در تمام مخازن قابلیت اجرا دارد یا خیر، باید مورد بررسی قرار گیرد، اما همانطور که پیش از این نیز عنوان شد، استفاده از تزریق CO۲ دو فایده مهم دارد، اول اینکه به پاکسازی محیط زیست کمک میکند و همچنین باعث ازدیاد برداشت نفت از مخازن میشود. اگر بخواهیم خلاصهای از ازدیاد برداشت از طریق تزریق گاز با توجه به هزینهای که این روش در مقایسه با سایر روشها دارد، در اختیار شما بگذارم، باید عنوان کنم حتی در تزریق آب دچار مشکل هستیم. به این دلیل که در چند دهه آتی با بحران کمبود آب مواجه خواهیم شد. همانطور که همگان میدانند؛ کمبود آب در دنیا ممکن است باعث ایجاد مشکلاتی شود، لذا در مصرف آب باید کنترل شده و برنامهریزی شده عمل کنیم. بنابراین باید بتوانیم از گاز برای تزریق استفاده کنیم. تزریق گاز با هزینه کم باعث افزایش بازیافت میشود، اما حال این سوال مطرح میشود که آیا گاز برای تزریق موجود است یا خیر؟ آیا شرکت ملی گاز میزانی که برای تزریق نیاز است را واگذار میکند یا خیر؟ لازمه این عمل این است که بتوانیم به اندازه کافی از ذخایر بازیافت و تولید کنیم.
در این جا باید تأکید کنم دربارهی هر یک از انواع افزایش بازیافت پیش گفته باید مطالعات دقیقی انجام گیرد تا مشخص شود کدام مخازن میتوانند نامزد تزریق CO۲ یا تزریق آب و گاز باشند.
▪ خبرنگار:
به عنوان یک استاد نفت اگر بخواهید صیانت از مخازن را در یک تعبیر ساده توضیح دهید، چه میگویید؛ مدیریت مخزن چه سازو کارهایی را برای دستیابی به این هدف باید دنبال کند؟
ـ دکتر مسیحی:
زمانیکه شخصی یک شرکت داشته باشد و احساس کند شرکت مذکور متعلق به اوست، فکر میکند که باید با تمام وجود از آن نگهداری و حفاظت کرده و به طور بهینه از آن تولید کند. این مفهوم صیانت است، بنابراین مخزن باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد و اطلاعات آن جمعآوری شود و تکنولوژی موجود باید با تکنولوژیهای روز دنیا مقایسه شود تا بتوان بهترین آن را مورد استفاده قرار داد. امروزه فناوریهای جدیدی ارائه شده که حتی تولید از مناطق مشکل را هم فراهم کرده است (که با این فناوریها به این دلیل که می توان آن منابع را تولیدی کرد بعنوان reserve محسوب می شوند که قبلا نمیشدند) به عنوان مثال هم اکنون از طریق نصب سنسورهایی در مخازن، افراد از طریق ماهواره، کیلومترها دورتر را مورد کنترل قرار میدهند و تولید از مخازن صورت میگیرد. هم اکنون از سیستمهای هوشمند یا تکنولوژی "E-Field" و "Smart-well" در مخازن دنیا برای تولید نفت از مناطق مشکل استفاده میشود. در این تکنولوژی، چاههای هوشمند به عنوان یک وسیله تولیدی تفکیکی و هوشمند عمل میکنند. به عنوان مثال؛ زمانی که از یک لایهی مخزن، آب تولید شود، شیر موجود در چاه هوشمند به طور اتوماتیک بسته خواهد شد. به معنای دیگر خود کنترل کننده است و دیگر نیازی به اپراتور نیست. در نتیجه خود کنترلی بودن سنسورها از طرفی باعث افزایش تولید و افزایش کیفیت تولید خواهد شد و از طرف دیگر باعث کنترل تولید میشود. گفتنی است؛ مدیریت میتواند تمام مراحل را از طریق ماهواره کیلومترها دورتر مشاهده کند.
اگر از این تکنولوژیها استفاده شود، نگاه مان تغییر میکند و دیگر نیازی به نیروهای بسیار زیاد نخواهد بود. شرکت آرمکو در منطقه، بعنوان مثال از طریق نیروهای خارجی توانایی استفاده از تکنولوژی چاههای هوشمند را ایجاد کرده است و گامهای در این زمینه برداشته است، اما در این زمینه فاصله بسیار زیادی میان ما و کشورهای دیگر وجود دارد. در نگاه نیروهای با تجربه قدیمی شرکتهای نفتی ، آنها همه دانش را تجربی و مربوط به خود دانسته و نیروهای جدید را قبول ندارند. آنها تلاش بسیار زیاد و زحمت فراوانی در این زمینه متقبل شدهاند، اما همه چیز آن نیست که فقط آنها میدانند. باید با عینکی دیگر به دنیای امروز و فناوریهای نوین نگاه کنند. این در حالی است که در مدیریت مخزن باید از تمام گروهها استفاده شود. هم اکنون اینگونه مدیریت به هیچ عنوان در دنیا مورد قبول نیست و شرکتهایی که در این زمینه فعالیت میکنند، به صورت کار گروهی فعال هستند. به تعبیر دیگر از تمام تخصصها نظیر پتروفیزیک، ژئوفیزیک و مخزن و حتی اقتصادی در کنار یکدیگر در قالب یک تیم، مدیریت مخزن را برعهده دارند. به این دلیل که هر کدام از داده ها که از مخازن نفتی استخراج میشود، مربوط به شاخهای است. لذا این شاخهها در کنار یکدیگر به صورت یک تیم، بهترین تصمیمگیری را برای مخزن انجام میدهند. شایان ذکر است که در درسهایی که در این رشته تدریس میشود، واحدی به نام Data integration به معنای جمعآوری دادهها وجود دارد که در آن دادههای مختلف باید در کنار هم دیده شوند. به این دلیل که هر داده نماینده حجمی از مخزن است. به عنوان مثال زمانیکه از چاهی نمونه میگیریم، این نمونه در واقع نمونهی حجمی از محیط متخلخل اطراف چاه است. این فاصله میتواند ضخامت چاه باشد؛ یا ضخامت سازندی که در حال تولید است که از طریق ضرب آنها میتوان حجم را به دست آورد. لذا نمونه گرفته شده نمایانگر حجم مشخصی است. نمونه گیری دیگر از طریق عکسبرداری و فیلمبرداری بالای سطحی انجام میشود. پس از نمونهگیری دادههای مختلف در اشلهای مختلف به دست میآید که باید تفسیر شود. این تفسیر توسط متخصصان باید انجام شود. بنابراین تمام این متخصصان در بخشهای مختلف باید به صورت یک تیم در کنار هم قرار گیرند تا بتوانند مهمترین تصمیم را اتخاذ کنند. اگر ساختار فعلی شرکت نفت با تکنولوژیهای موجود به صورت تیمی فعالیت کنند، میتوانند مخازن کشور را به خوبی مدیریت کنند.
▪ خبرنگار:
نظر جنابعالی در مورد ضرورت استفاده صنعت از پتانسیلهای مغفول واقع شده پژوهشگاهها و انستیتوها به عنوان یک فرصت چیست ؟
ـ دکتر مسیحی:
باید از این پژوهشگاهها به عنوان یک فرصت برای تحقیق و بررسی استفاده شود. به معنای دیگر باید با پایهگذاری صحیح از فرصتها و کمکهای موجود برای انجام مطالعات و تحقیقات استفاده شود. به این دلیل که ۱۰ سال دیگر زمانی که مدیران جدید بر سرکار بیایند، پرسش میکنند، حاصل هزینههای صرف شده برای پژوهشگاهها چه بوده است؟ اگر جواب منفی باشد، دید آنها تغییر خواهد کرد. بنابراین باید با طراحی یک برنامهریزی منسجم و استفاده از امکانات پژوهشگاهها در زمینههای نفتی، تحقیقات مثبت و قابل اجرا انجام دهیم. بعنوان مثال همانگونه که به مدیران شرکت نفت اعلام کردم، هزینههای بسیار زیادی برای آزمایشگاههای چند دانشگاه بزرگ کشور در چند سال اخیر متقبل شدهاند، بیایید با کمک به دانشگاهیان، اجازه دهیم پروژههایی تعریف کنند تا هم بتوانیم از امکانات موجود بهره ببریم و هم تجربه دانشجویان را بالا ببریم. به این دلیل که همین دانشجویان باید روزی در راس کار در شرکتهای نفتی فعالیت کنند، یا حداقل نمونه سنگ و سیال در اختیار دانشگاهیان قرار دهید تا بتوانند آزمایش و تحقیق کنند. مشتری خاص رشتهی مهندسی نفت فقط شرکت نفت است. اگر این مشتری خاص با دانشگاهیان کار نکند، تحقیقات ما با مشکل مواجه خواهد شد. ضمن این که آینده شرکتهای نفتی در دست همین دانشجویانی است که به عنوان نیروهای آنها در حال تعلیم و تربیت هستند. بنابراین اگر هزینهای برای قشر دانشگاه متقبل شوند، سود آن فقط عاید خود آنها خواهد شد و در درازمدت این نیروها فقط به کار همین شرکتها خواهند آمد. لذا باید با این دید به قضیه نگاه شود و به تعاملات میان پروژهها کمک شود.
▪ خبرنگار:
آیا نابسامانیهای موجود در رابطه صنعت و دانشگاه ، یکی از مهمترین عوامل خروج نیروها و متخصصان دانشگاهی از کشور نیست؟
ـ دکتر مسیحی :
دریافت پروژه از شرکت نفت با همکاری متقابل، برای دانشگاهیان درآمدزا است. اگر دانشگاه با شرکت نفت پروژه داشته باشد، باعث ایجاد درآمد خواهد شد. چرا برخی از استادان مجبورند، علاوه بر تدریس در دانشگاه در شرکت دیگری مشغول به فعالیت شوند، به این دلیل که راهی جز آن ندارند. اگر شرکت نفت همکاری کند و پروژهها را برای انجام در اختیار دانشگاهیان قرار دهد، دیگر شاهد این گونه مسایل نخواهیم بود. البته بعضا در بعضی پروژهها فقط مسایل مالی مورد نظر افراد بوده که باعث ایجاد دید منفی شده است، در حالی که تعمیم دادن موضوعات مذکور به کل افراد، قابل قبول نیست و به معنای دیگر به هیچ عنوان صحیح نیست که کارکرد منفی باعث ایجاد دید منفی در تمام کارها شود، لذا زمانی که نیرویی شروع به فعالیت میکند، باید مورد حمایت قرار گیرد. اگر شرکت نفت پروژهای در اختیار دانشگاهیان قرار ندهد و آنها فقط تدریس کنند و پروژههای تئوریک تعریف کنند و در عمل کاری انجام ندهند، نمیتوانند تجربه کسب شده به دانشجویان منتقل نمایند. بنابراین مسوولان دانشگاهها و وزارت نفت باید با هم همکاری کرده تا دانشجویان بتوانند در عمل تجربیات زیادی کسب کنند. باید هم از لحاظ مالی، تجربی و فرهنگی، دانشجویان را مورد حمایت قرار دهیم تا نیروهای دانشگاهی که میتوانند در کشور مفید باشند، از کشور خارج نشوند.
▪ خبرنگار:
دانشگاهها و دانشکدههای غیر نفتی دیگر در این زمینه چه خدماتی میتوانند ارائه کنند؟
ـ دکتر مسیحی :
دانشکدههای دیگر در بحثهای سخت افزاری و نرمافزاری و نظیر آن می توانند همکاری کنند. در کشور بخش ابزاری و الکترونیکی قوی داریم که میتواند با حضور در صحنه در بخش نفت و گاز به فراهم کردن تکنولوژی کنترل از راه دور و چاههای هوشمند و E .Field و تهیه ابزارهای دقیق اقدام کنند. اگر این افراد در کنار دانشجویان نفتی قرار گیرند؛ میتوانند پروژههای خوبی را تعریف کنند.
▪ خبرنگار:
هم اکنون کیفیت مطالعات مخازن چگونه است؟
ـ دکتر مسیحی :
پاسخ این سوال را باید از متولیان امور فنی شرکت نفت درخواست کرد، اما به نظر من کیفیت مطالعات مخازن به تجربه گروهی که آنها را مطالعه میکنند و نحوه ارتباط افراد با یکدیگر برمیگردد. به طورمثال ارتباط میان مهندس نفت، زمینشناس، پتروفیزیک و لرزهنگار در کیفیت مطالعه بسیار موثر است. اگر این افراد دارای تجربه باشند، میتوانند ارتباط خوبی با یکدیگر برقرار کنند و ما با بهترین کیفیت در مطالعه مخزن مواجه خواهیم شد. هر چند که شرکت مشاور کوچک باشد.
▪ خبرنگار:
دانشگاهها تا چه اندازه میتوانند وارد مطالعات جامع مخازن شوند؟
ـ دکتر مسیحی :
به اندازهای که به آنها نقش دهند، دانشگاهیان ظرفیت حضور در این مطالعات را دارا هستند. شیوه انجام این کار می تواند متنوع باشد.
▪ خبرنگار:
برخی میگویند چرا نباید بخش مطالعات شرکتهای نفتی تقویت شود، زمانی که از ایشان سوال میکنیم ؛ چرا خود این مطالعات را توسعه نمیدهید و نیرو جذب نمیکنید؟ در پاسخ میگویند: پول، بودجه وردیف استخدامی نداریم و با مشکلات بسیار زیادی مواجه هستیم، نظر شما چیست؟
ـ دکتر مسیحی :
این چه اشکالی دارد که شرکتهای دیگر هم این مطالعات را انجام دهند؟ آنها از کجا میدانند که مطالعات انجام شده حتما صحیح است.
▪ خبرنگار:
آیا نمیتوان سیستمی تعریف شود که شرکتهای نفتی ، مطالعات را با نظارت دانشگاهیان انجام دهند؟
ـ دکتر مسیحی :
در حال حاضر کارهایی از این قبیل درشرکتهای نفتی در حال انجام است که در حال تاسیس شورای مشاورهای مشتمل از اساتید دانشگاه هستند که بتوانند بر مطالعات نظارت کنند.
▪ خبرنگار:
برخی مسئولین اعتقاد دارند ؛کسی که با مخزن کار میکند اطلاعات ضمنی از تاریخچه آن را در اختیار دارد که شخص دیگری نمیتواند آن را به دست آورد؟
ـ دکتر مسیحی :
دانش مخزن باید روی کاغذ بیاید. مشکل بزرگی که هم اکنون با آن مواجه هستیم؛ این است که وابسته به نفر هستیم. این به معنای مستند سازی است. به عبارت دیگر نباید وابسته به نفرباشیم، اگر فردی که مطالعه را انجام داده، نباشد آیا تمام علم منطقه مذکور باید بمیرد و زیر خاک برود؟ این اشتباه است. منطق میگوید اگر کسی دانشی دارد که در ارزیابی مخزن مهم و کلیدی است، باید آن را ثبت کند تا در جایی حفظ شود تا تیم جدیدی که سرکار میآید با استناد به آنها بتوانند مشکلات پیش رو را حل کند.، اگر قرار باشد تولید را به شرکت نفت دهیم و مجری طرحهای پروژههای بزرگ نیز خود شرکت نفت باشد، همچنین بررسی و مطالعه را هم خودش انجام دهد، دیگر خصوصیسازی و رقابت معنایی نخواهد داشت.
▪ خبرنگار:
برخی مسئولین این تعبیر را دارند که مطالعات مخزن حوزهای حاکمیتی است و به نباید در این زمینه خصوصیسازی شود نظر شما دراین باره چیست؟
ـ دکتر مسیحی:
حاکمیت این نیست، حاکمیت در این است که دانشگاهیان را حمایت کنند. نفت سرمایه نیست، به این دلیل که تمام خواهد شد. سرمایهای که آنها باید روی آنها حاکمیت داشته باشند، نخبههای علمی و تخصصی هستند، سرمایه دائمی متخصصانی هستند که از کشور خارج میشوند. سرمایه این افراد هستند که از دست میروند. اگربنا باشد حاکمیتی وجود داشته باشد، باید برروی نیروها باشد، نه سرمایهای که در حال تولید و مصرف است و روزی تمام خواهد شد. کنفرانسی تحت عنوان نفت و گاز، فرصت و چالشهای روبرو برگزار شد که در مجموع در رابطه با به اتمام رسیدن نفت در ۵۰ – ۶۰ سال آینده در آن بحث شد. البته گاز ایران خوب است و حدود ۲۰۰ سال دیگر میتوان از آن استفاده کرد، اما این سوال پیش میآید که پس از آن چه کاری باید انجام دهیم؟ درست است این منابع سرمایههای کشور هستند و باید از آنها استفاده کنیم، اما برخی مسئولین چنین دیدگاهی دارند. البته قابل ذکر است که این اطلاعات محرمانه نیست. شرکت های نفتی بین المللی این اطلاعات را دارد. اینکه مقدار نفت چقدر است و چه میزان تولید میشود؟ نکته مهمی نیست که نیاز به حاکمیت داشته باشد.
حتی اگر ما قوی و مجهز به بررسی های کارشناسی کافی باشیم شرکتهای خارجی نیز نمیتوانند از اطلاعاتی که دارند استفاده سوء کنند. در معامله اگر فرد ضعیف عمل کند، سرش کلاه میرود. تعارف نیست. در مورد این اطلاعات باید گفت اگر قرار باشد از شرکتهای دیگر در مناقصات دعوت شود، بهتر است که این اطلاعات را در اختیار آنها قرار دهیم، به معنای دیگر باید اطلاعات را به آنها بدهیم. در قراردادها ذکر میشود که اطلاعات باید در اختیار قرار گیرد، به این علت که شرکتهای مذکور باید بر اساس اطلاعات موجود مطالعه و بررسی کنند. به عنوان مثال در مطالعه مخزن نیاز است که تستهایی انجام شود. به همین دلیل باید گذشته ۱۰ سال مخزن را بدانیم، لذا برای توسعه حتما باید اطلاعات را در اختیار داشته باشیم. به این علت که توسعه بر اساس شناخت نسبت به مخزن صورت میگیرد. اگر تصویر واضحی از مخزن در اختیار باشد، بهتر میتوان آن را توسعه داد.
این نگاه به اطلاعات مخزن باعث زیان کشور میشود. به این علت که باید همه نکات واضح باشد و شرایط به طور دقیق اعلام شود. به عنوان مثال بگوییم تولید مخزن مذکور ۱۵۰ هزار شبکه است و میخواهیم آن را به ۳۰۰ هزار شبکه برسانیم که در این راستا باید داده و شرایط مخزن را نیز در اختیار آنها قرار دهیم. همچنین باید اجازه دهیم که آنها تستهای دیگری در مخزن انجام دهند و برنامه توسعه مخزن را در اختیار ما بگذارند تا بتوانیم تولید را افزایش دهیم.
▪ خبرنگار:
بنابراین شما به عنوان یک استاد نفت، نکتهای که امکان داشته ارائه اطلاعات به دانشجویان و استادان منافع ملی را به خطر بیاندازد؛ نمیبینید؟
ـ دکتر مسیحی:
شما به عنوان رسانه، میتوانید جلسهای را هماهنگ کنید که دوستان شرکت نفت حضور داشته باشند تا بتوانیم دلیل این دیدگاه که عنوان میکنند مسایل در بخش نفت حاکمیتی است را پیدا کنیم ؟
باید به بررسی این نکته بپردازیم که آیا در کشور محروم کردن دانشگاه و دانشگاهیان از اطلاعات مخازن زیان بیشتری دارد، یا از این که اطلاعات مخازن نفت در اختیار شرکتهایی قرار گیرد که البته خود از منابع مختلف به این اطلاعات دسترسی دارند.
▪ خبرنگار:
برخی مسئولین عنوان میکردند ما اطلاعات را در اختیار دانشجویان قرار میدهیم، اما ، اطلاعات به روز نشده بود، آیا چنین چیزی واقعیت دارد؟ و آیا این مشکلی ایجاد میکند؟
ـ دکتر مسیحی:
بله درست است، اطلاعاتی که در اختیار دانشجویان قرار میگیرد؛ بعضا اطلاعات به روز نیست. به عنوان مثال بخشی از اطلاعات مخزن را در اختیار دانشگاهیان قرار میدهند که بحثهای توسعهای در آن وجود ندارد. از نظر مفید بودن این اطلاعات باید گفت که بستگی به نوع پروژه دارد. برخی از پروژهها با همان اطلاعات جواب میدهد. به طور کلی پروژهای که دانشجویان انجام میدهند، تنها به علت کمک به صنعتی است که پروژه در آن انجام میشود، بنابراین اگر اطلاعات به روز در اختیار آنها قرار گیرد، بهتر میتوانند به صنعت مذکور کمک کنند.
▪ خبرنگار:
ساز و کارهای کنونی شرکتهای نفتی در این زمینه چگونه است؟ آیا شرکتهایی نظیر BP اطلاعاتشان را منتشر میکنند؟
ـ دکتر مسیحی:
آنها بیشتر اطلاعات کشورهای دیگر را در اختیار دارند، فرض کنید در یک کشور نفتی کار میکنید و به علت رقابت نمیخواهند آماری منتشر کنند. حتی در قوانین شورها هم این گونه است ودر برخی کشورها آزاد سازی اطلاعات محرمانه پس از ۳۰ سال صورت میگیرد.
ما پروژهای در امپریال داشتیم. در یکی از روشهای مدل سازی، درخواست اطلاعات کردیم. آنها این اطلاعات را در اختیار ما گذاشتند وفقط اسم واقعی مخازن را در مقاله مربوط نیاوردیم. در پروژههای شرکتهای خارجی تصویب شده است که درصدی از بودجه کشور باید صرف تحقیقات شود. تحقیقات را به دانشگاه ها واگذار میکنند و خودشان را موظف میدانند که با دانشگاه ارتباط و تعامل داشته باشند. پروژه را اساتید تعریف کرده و شرکتها روی آن سرمایهگذاری میکنند. در مقابل نتیجه و گزارش نهایی را از آنها میگیرند.
▪ خبرنگار:
دانشگاه چه ظرفیتهایی دارد که هماکنون به دلیل مشکلات موجود امکان استفاده از آن ها وجود ندارد ؟
ـ دکتر مسیحی:
در سادهترین حالتی که هم اکنون شرکت نفت میتواند با دانشگاهها ارتباط داشته باشد با توجه به اینکه سرمایهگذاریهای خوبی در دانشگاه، صرف تاسیس تجهیزات آزمایشگاهی شده به عنوان مثال دانشگاه صنعتی شریف یا انستیتو نفت دانشگاه تهران به وسایل پیشرفته آزمایشگاهی تجهیز شدهاند، اما واگذاری موثری در انجام مطالعات و پژوهشها به این بخشها صورت نگرفت.
http://www.aftab.ir/images/article/break.gif خبرگزاری ایسنا ( www.isna.ir (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.isna.ir) )
▪ خبرنگار:
در ابتدا درباره عملیات ازدیاد و منطق اجرای این عملیات در فرآیند مدیریت و بهرهبرداری از مخازن نفت و گاز توضیح دهید؟
ـ دکتر مسیحی:
یکی از مباحث روز مهندسی نفت در دنیا استفاده از روشهای مختلف ازدیاد برداشت است. روشن است که اگر افزایش برداشت بدون برنامهریزی صورت گیرد، از لحاظ فنی برای سازند مخزنی ایجاد مشکلاتی خواهد کرد. بنابراین برای جلوگیری از آسیبهای احتمالی مخزن و برای انجام افزایش برداشت باید از استانداردهایی که هماکنون در دنیا وجود دارد، استفاده کنیم. به عنوان مثال تولید باید مناسب با ضریب بهره دهی (PI) انجام شود،قابل ذکر است که این ضریب نسبت دبی تولید به افت فشار اعمال شده به مخزن است. هر دبی را نمیتوان با هر فشاری اعمال شده تولید کرد و در این زمینه باید استانداردهای مرتبط رعایت شود (که لازم است استاندارد داخلی با توجه به شرایط موجود مخازن در این خصوص تدوین شود). در نتیجه به عنوان مدیریت مخزن نمیتوانیم بنا بر میل خود برداشت از مخازن را افزایش دهیم. باید برنامهای برای افزایش برداشت طراحی شود که به مخازن آسیب نرساند. بنابراین افزایش تولید در یک مقطع زمانی، بنا بدلایل مختلف ضرورتاً به معنای افزایش برداشت در دراز مدت نیست و اگر چه افزایش برداشت منجر به افزایش سرمایه و بهبود وضعیت اقتصادی کشور خواهد شد، اما در این زمینه از لحاظ فنی، محدودیت های جدی وجود دارد.
▪ خبرنگار:
سنگ مخازن ایران از نوع خاصی هستند، میخواهیم بدانیم با توجه به جنس خاص سنگ مخازن، کدام یک از روشهای تزریق بهتر پاسخ میدهد؟
ـ دکتر مسیحی:
برداشت نفت توسط تزریق گاز با توجه به اینکه کشور دارای منابع گازی بزرگی است ،می تواند بسیار مناسب باشد و یکی از راههای ازدیاد برداشت، تزریق آب و گاز به تنهایی و یا تزریق هر دو بصورت مقطعی است. آب به دلیل سنگین بودن، لایههای پایین مخزن را میپوشاند وبا جابجایی نفت به تولید لایههای پایین مخزن کمک میکند و گاز به علت سبک بودن، لایههای بالای مخزن را میپوشاند وباعث جابجایی نفت می شود. اگر دورهای آب و دورهای گاز به مخزن تزریق شود، نفت بسیار سریع و راحت جابهجا میشود، اما اگر آب به تنهایی تزریق شود، لایههای بالا بدون پوشش میماند و نفت آن لایه ها در مخزن می ماند که منجر به ضریب بازیافت کمتری برای مخزن می شود.
سنگ مخازن ایران بیشتر از نوع کربناته بوده و سنگهای کربناته نفت دوست هستند. به این معنا که در این گونه سنگها، نفت به دیواره محیط متخلخل میچسبد که جداسازی آن سخت و باعث ایجاد مشکل میشود. و اگر بخواهیم آب تزریق کنیم تا باعث حرکت نفت شود، به علت نفتدوست بودن سنگها، آب نمیتواند به پوسته و دیواره نزدیک شود و نفت را جدا کند و آن را حرکت دهد. لذا باید در کنار آب از مواد شیمیایی، سورفکتانت ، پلیمری یا میکروبی استفاده کنیم. به این علت که این مواد دارای شاخه آب دوست و نفت دوست هستند و میتوانند بین این دو فاز تعامل ایجاد کرده و از این طریق نفت را جدا کنند. بنابراین باید تاکید شود اگر بخواهیم حتما تزریق آب داشته باشیم، تزریق آب به تنهایی ممکن است کارآیی مورد نظر نداشته باشد. از طرف دیگر مطالعات اولیه انجام شده نشان می دهد تنها مخازن خاصی در ایران هستند که امکان تزریق میکروبی را دارند.
علیرغم اینکه تزریق گاز می تواند موثر باشد متأسفانه همواره تزریق گاز به مخازن مورد غفلت بوده وبا توجه به اینکه هدف اصلی رساندن گاز به مردم بوده است، بیشترین مصرف گاز کشور به مصرف خانگی اختصاص یافته است و هزینههای بسیاری صرف گازکشی به مناطق مختلف شده است. در مناطقی میتوان برق را به عنوان منبع انرژی و انتخاب مناسب در اختیار مردم قرار داد تا استفاده کنند، اما به این نقاط هم با هزینه بالا گازرسانی شده است. بنابراین باید انرژیها را در کنار هم قرار داده ومناسب ترین گزینه را انتخاب کنیم که هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ مصرف انرژی، مقرون به صرفه باشد. همچنین باید برنامهریزی بسیار قوی و مدیریت صحیح در استفاده از انرژی وجود داشته باشد. نباید هر مدیری نگاه جزیرهای به مسائل منطقه خود داشته باشد. باید بررسی کرد که گازی که قرار است در اختیار مصرفکنندگان قرارگیرد، از کجا باید تامین شود؟ هزینه آن چه میزان خواهد بود؟ سقف تولید گاز کشور تا چه میزان است؟ آیا به اندازهای سقف تولید گاز در کشور بالاست که بتوان در تمام نقاط از آن استفاده کرد و برای سایر امور تجاری و تزریق به مخازن از آن بهره برد؟
آمار تولید روزانه گاز کشور قریب ۴۵۰ میلیون مترمکعب در روز است که بخش عمده آن به مصارف خانگی اختصاص دارد و مقدار بسیار کم آن به تزریق گاز اختصاص مییابد. گزارش مربوطه در برخی فواصل زمانی مقدار تزریق را به حدود ۱۰۰ میلیون متر مکعب تزریق در روز نشان میدهد. گفتنی است که در زمستان گازی برای تزریق باقی نمیماند. به این علت که مصرف خانگی بسیار زیاد میشود. البته در تابستان مصرف نیروگاهها نیز برای تولید برق افزایش مییابد و گاز کمی در اختیار تزریق قرارمیگیرد. برای حل این معضل، یک نگاه این است که سقف تولید را افزایش دهیم، اما با توجه به روند مصرف بالای بخش خانگی و همچنین قراردادهای صادرات گاز و تعهدات صادراتی پیش روی ایران (برای مثال صادرات به هند و پاکستان از طریق خط لوله صلح) حتی بالا بردن کم سقف تولید هم پاسخگو نخواهد بود.
در این خصوص با ذکر مثالی میتوان ابعاد این پدیده را توضیح داد. پیش از این در صحبتی با یکی از مدیران گاز عسلویه ایشان تعریف می کرد یک بار در زمستان ازمرکز تماس گرفتند و عنوان کردند که گازشهر قطع شده است و لذا گاز بخش های دیگر مانند تجاری و ... را قطع کرده و گاز را برای مرکز فرستادیم. بنابراین باید عنوان شود اولویت فعلی مصارف گاز کشور مصرف بخش خانگی است و تزریق گاز به مخازن در اولویت های بعدی است. بنابراین این که به تزریق گاز به عنوان یک موضوع جداگانه و خارج از مسائل دیگر نگاه شود، صحیح نبوده، به این علت که مساله نمیتواند باز شود. باید استراتژی گازدر کشور به صورت یک بسته مرتبط به هم مطرح شود، به معنای دیگر باید تمام بخشهای گاز در کنار یکدیگر مورد بررسی قرار گیرند. در این صورت هم چند سوال اساسی مطرح میشود که در برنامه استراتژی گاز قابل پیگیری و بررسی است؛ اول اینکه چرا در تولید گاز محدودیت داریم؟ چرا با تجربه بالای کشور در بخش نفت و گازنمیتوانیم تولید گاز را افزایش دهیم؟ چرا پارس جنوبی که ۵۰ درصد گاز کشور را که معادل ۱۴ تریلیون متر مکعب، یعنی نصف ذخایر اثبات شده گاز، نمیتواند با افزایش ظرفیت، میزان تولید را بالا ببرد؟ اگر بتوانیم پاسخ سوالات مطرح شده را در عمل دهیم، دارای قدرت مانور میشویم و میتوانیم در رابطه با تزریق گاز به مخازن درست وارد عمل شویم. اگر بتوانیم تولید را افزایش دهیم، به طور یقین میتوانیم تزریق را انجام دهیم. زمانی که گاز نداشته باشیم، نمیتوانیم کاری از پیش ببریم. ابتدا باید تولید را بالا ببریم که گاز داشته باشیم، سپس گاز موجود را تزریق کنیم.
البته، تزریق گاز محدود به این نمی شود هم اکنون یکی از تکنولوژی روز دنیا تزریق گاز کربنیک به مخازن است، چرا که علاوه بر کمک به بازیافت بیشتر مخزن جلوی آلودگی هوا از این طریق گرفته میشود.
به طور نمونه در خوزستان نیروگاه فسیلیای است که آلودگی زیادی دارد و بحثهای در این رابطه مطرح است. هم اکنون فشارهای بینالمللی هم متوجه کشورهای خاورمیانه است و این فشارها مبنی بر کنترل گازهای گلخانهای بوده که تا سال ۲۰۱۰ باید به تعهدات در کاهش این گازها عمل و اجرا شود.
مشابه این کارها هم اکنون در دریای شمال اعمال میشود(تزریق CO۲ ). این کار دو فایده اساسی دارد؛ هم اینکه از طریق تزریق آن به مخزن، نفت جابهجا میشود و بازیافت افزایش مییابد و هم اینکه محیط زیست را از آلودگی نجات میدهیم. تا آنجایی که اطلاع دارم، صحبتهایی در این زمینه در بخش تحقیقات شرکت نفت مطرح شده است و آنها علاقمند به انجام این نوع فعالیتها هستند. اگر شرکت نفت توانایی ایجاد سرمایهگذاری در این زمینه را داشته باشد، می تواند مفید باشد.
▪ خبرنگار:
آیا نیروهای کشور و تکنولوژیهای موجود، توانایی انجام این پروژه را دارند؟
ـ دکتر مسیحی:
باید در مراحل تحقیقاتی وسیع، مطالعات جامعی صورت گیرد. همچنین از تحقیقات کشورهای دیگر استفاده کرده یا حتی مشاوران خارجی را دعوت به فعالیت کنند تا استعدادپذیری مخازنی که میتوانند کاندیدای این نوع تزریق باشند، مورد ارزیابی قرار گیرد. به این علت که CO۲ گازی است که در مخازن خاصی جواب میدهد. زمانیکه تزریق گاز مطرح میشود، چند موضوع باید مورد توجه قرار گیرد؛ یکی اینکه آیا گازی که تزریق میشود، توانایی حل شدن در نفت را دارد؟ یا اینکه فقط باعث ایجاد فشار میشود که باید این مسایل از لحاظ خواص ترکیبی سیالات مخزنی مورد بررسی دقیق قرار گیرد. به هرحال در زمینه تزریق گازهای دیگر، در کشور زمینهای وجود دارد و سالهای قبل امتحان شده است. البته بستگی به مخازن و نفت آن ها نیز دارد، بنابراین باید بررسی و ارزیابیهای دقیقی در این میادین صورت گیرد.
در نگاهی کلی، در این زمینه قابلیت اجرا وجود دارد، اما اینکه در تمام مخازن قابلیت اجرا دارد یا خیر، باید مورد بررسی قرار گیرد، اما همانطور که پیش از این نیز عنوان شد، استفاده از تزریق CO۲ دو فایده مهم دارد، اول اینکه به پاکسازی محیط زیست کمک میکند و همچنین باعث ازدیاد برداشت نفت از مخازن میشود. اگر بخواهیم خلاصهای از ازدیاد برداشت از طریق تزریق گاز با توجه به هزینهای که این روش در مقایسه با سایر روشها دارد، در اختیار شما بگذارم، باید عنوان کنم حتی در تزریق آب دچار مشکل هستیم. به این دلیل که در چند دهه آتی با بحران کمبود آب مواجه خواهیم شد. همانطور که همگان میدانند؛ کمبود آب در دنیا ممکن است باعث ایجاد مشکلاتی شود، لذا در مصرف آب باید کنترل شده و برنامهریزی شده عمل کنیم. بنابراین باید بتوانیم از گاز برای تزریق استفاده کنیم. تزریق گاز با هزینه کم باعث افزایش بازیافت میشود، اما حال این سوال مطرح میشود که آیا گاز برای تزریق موجود است یا خیر؟ آیا شرکت ملی گاز میزانی که برای تزریق نیاز است را واگذار میکند یا خیر؟ لازمه این عمل این است که بتوانیم به اندازه کافی از ذخایر بازیافت و تولید کنیم.
در این جا باید تأکید کنم دربارهی هر یک از انواع افزایش بازیافت پیش گفته باید مطالعات دقیقی انجام گیرد تا مشخص شود کدام مخازن میتوانند نامزد تزریق CO۲ یا تزریق آب و گاز باشند.
▪ خبرنگار:
به عنوان یک استاد نفت اگر بخواهید صیانت از مخازن را در یک تعبیر ساده توضیح دهید، چه میگویید؛ مدیریت مخزن چه سازو کارهایی را برای دستیابی به این هدف باید دنبال کند؟
ـ دکتر مسیحی:
زمانیکه شخصی یک شرکت داشته باشد و احساس کند شرکت مذکور متعلق به اوست، فکر میکند که باید با تمام وجود از آن نگهداری و حفاظت کرده و به طور بهینه از آن تولید کند. این مفهوم صیانت است، بنابراین مخزن باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد و اطلاعات آن جمعآوری شود و تکنولوژی موجود باید با تکنولوژیهای روز دنیا مقایسه شود تا بتوان بهترین آن را مورد استفاده قرار داد. امروزه فناوریهای جدیدی ارائه شده که حتی تولید از مناطق مشکل را هم فراهم کرده است (که با این فناوریها به این دلیل که می توان آن منابع را تولیدی کرد بعنوان reserve محسوب می شوند که قبلا نمیشدند) به عنوان مثال هم اکنون از طریق نصب سنسورهایی در مخازن، افراد از طریق ماهواره، کیلومترها دورتر را مورد کنترل قرار میدهند و تولید از مخازن صورت میگیرد. هم اکنون از سیستمهای هوشمند یا تکنولوژی "E-Field" و "Smart-well" در مخازن دنیا برای تولید نفت از مناطق مشکل استفاده میشود. در این تکنولوژی، چاههای هوشمند به عنوان یک وسیله تولیدی تفکیکی و هوشمند عمل میکنند. به عنوان مثال؛ زمانی که از یک لایهی مخزن، آب تولید شود، شیر موجود در چاه هوشمند به طور اتوماتیک بسته خواهد شد. به معنای دیگر خود کنترل کننده است و دیگر نیازی به اپراتور نیست. در نتیجه خود کنترلی بودن سنسورها از طرفی باعث افزایش تولید و افزایش کیفیت تولید خواهد شد و از طرف دیگر باعث کنترل تولید میشود. گفتنی است؛ مدیریت میتواند تمام مراحل را از طریق ماهواره کیلومترها دورتر مشاهده کند.
اگر از این تکنولوژیها استفاده شود، نگاه مان تغییر میکند و دیگر نیازی به نیروهای بسیار زیاد نخواهد بود. شرکت آرمکو در منطقه، بعنوان مثال از طریق نیروهای خارجی توانایی استفاده از تکنولوژی چاههای هوشمند را ایجاد کرده است و گامهای در این زمینه برداشته است، اما در این زمینه فاصله بسیار زیادی میان ما و کشورهای دیگر وجود دارد. در نگاه نیروهای با تجربه قدیمی شرکتهای نفتی ، آنها همه دانش را تجربی و مربوط به خود دانسته و نیروهای جدید را قبول ندارند. آنها تلاش بسیار زیاد و زحمت فراوانی در این زمینه متقبل شدهاند، اما همه چیز آن نیست که فقط آنها میدانند. باید با عینکی دیگر به دنیای امروز و فناوریهای نوین نگاه کنند. این در حالی است که در مدیریت مخزن باید از تمام گروهها استفاده شود. هم اکنون اینگونه مدیریت به هیچ عنوان در دنیا مورد قبول نیست و شرکتهایی که در این زمینه فعالیت میکنند، به صورت کار گروهی فعال هستند. به تعبیر دیگر از تمام تخصصها نظیر پتروفیزیک، ژئوفیزیک و مخزن و حتی اقتصادی در کنار یکدیگر در قالب یک تیم، مدیریت مخزن را برعهده دارند. به این دلیل که هر کدام از داده ها که از مخازن نفتی استخراج میشود، مربوط به شاخهای است. لذا این شاخهها در کنار یکدیگر به صورت یک تیم، بهترین تصمیمگیری را برای مخزن انجام میدهند. شایان ذکر است که در درسهایی که در این رشته تدریس میشود، واحدی به نام Data integration به معنای جمعآوری دادهها وجود دارد که در آن دادههای مختلف باید در کنار هم دیده شوند. به این دلیل که هر داده نماینده حجمی از مخزن است. به عنوان مثال زمانیکه از چاهی نمونه میگیریم، این نمونه در واقع نمونهی حجمی از محیط متخلخل اطراف چاه است. این فاصله میتواند ضخامت چاه باشد؛ یا ضخامت سازندی که در حال تولید است که از طریق ضرب آنها میتوان حجم را به دست آورد. لذا نمونه گرفته شده نمایانگر حجم مشخصی است. نمونه گیری دیگر از طریق عکسبرداری و فیلمبرداری بالای سطحی انجام میشود. پس از نمونهگیری دادههای مختلف در اشلهای مختلف به دست میآید که باید تفسیر شود. این تفسیر توسط متخصصان باید انجام شود. بنابراین تمام این متخصصان در بخشهای مختلف باید به صورت یک تیم در کنار هم قرار گیرند تا بتوانند مهمترین تصمیم را اتخاذ کنند. اگر ساختار فعلی شرکت نفت با تکنولوژیهای موجود به صورت تیمی فعالیت کنند، میتوانند مخازن کشور را به خوبی مدیریت کنند.
▪ خبرنگار:
نظر جنابعالی در مورد ضرورت استفاده صنعت از پتانسیلهای مغفول واقع شده پژوهشگاهها و انستیتوها به عنوان یک فرصت چیست ؟
ـ دکتر مسیحی:
باید از این پژوهشگاهها به عنوان یک فرصت برای تحقیق و بررسی استفاده شود. به معنای دیگر باید با پایهگذاری صحیح از فرصتها و کمکهای موجود برای انجام مطالعات و تحقیقات استفاده شود. به این دلیل که ۱۰ سال دیگر زمانی که مدیران جدید بر سرکار بیایند، پرسش میکنند، حاصل هزینههای صرف شده برای پژوهشگاهها چه بوده است؟ اگر جواب منفی باشد، دید آنها تغییر خواهد کرد. بنابراین باید با طراحی یک برنامهریزی منسجم و استفاده از امکانات پژوهشگاهها در زمینههای نفتی، تحقیقات مثبت و قابل اجرا انجام دهیم. بعنوان مثال همانگونه که به مدیران شرکت نفت اعلام کردم، هزینههای بسیار زیادی برای آزمایشگاههای چند دانشگاه بزرگ کشور در چند سال اخیر متقبل شدهاند، بیایید با کمک به دانشگاهیان، اجازه دهیم پروژههایی تعریف کنند تا هم بتوانیم از امکانات موجود بهره ببریم و هم تجربه دانشجویان را بالا ببریم. به این دلیل که همین دانشجویان باید روزی در راس کار در شرکتهای نفتی فعالیت کنند، یا حداقل نمونه سنگ و سیال در اختیار دانشگاهیان قرار دهید تا بتوانند آزمایش و تحقیق کنند. مشتری خاص رشتهی مهندسی نفت فقط شرکت نفت است. اگر این مشتری خاص با دانشگاهیان کار نکند، تحقیقات ما با مشکل مواجه خواهد شد. ضمن این که آینده شرکتهای نفتی در دست همین دانشجویانی است که به عنوان نیروهای آنها در حال تعلیم و تربیت هستند. بنابراین اگر هزینهای برای قشر دانشگاه متقبل شوند، سود آن فقط عاید خود آنها خواهد شد و در درازمدت این نیروها فقط به کار همین شرکتها خواهند آمد. لذا باید با این دید به قضیه نگاه شود و به تعاملات میان پروژهها کمک شود.
▪ خبرنگار:
آیا نابسامانیهای موجود در رابطه صنعت و دانشگاه ، یکی از مهمترین عوامل خروج نیروها و متخصصان دانشگاهی از کشور نیست؟
ـ دکتر مسیحی :
دریافت پروژه از شرکت نفت با همکاری متقابل، برای دانشگاهیان درآمدزا است. اگر دانشگاه با شرکت نفت پروژه داشته باشد، باعث ایجاد درآمد خواهد شد. چرا برخی از استادان مجبورند، علاوه بر تدریس در دانشگاه در شرکت دیگری مشغول به فعالیت شوند، به این دلیل که راهی جز آن ندارند. اگر شرکت نفت همکاری کند و پروژهها را برای انجام در اختیار دانشگاهیان قرار دهد، دیگر شاهد این گونه مسایل نخواهیم بود. البته بعضا در بعضی پروژهها فقط مسایل مالی مورد نظر افراد بوده که باعث ایجاد دید منفی شده است، در حالی که تعمیم دادن موضوعات مذکور به کل افراد، قابل قبول نیست و به معنای دیگر به هیچ عنوان صحیح نیست که کارکرد منفی باعث ایجاد دید منفی در تمام کارها شود، لذا زمانی که نیرویی شروع به فعالیت میکند، باید مورد حمایت قرار گیرد. اگر شرکت نفت پروژهای در اختیار دانشگاهیان قرار ندهد و آنها فقط تدریس کنند و پروژههای تئوریک تعریف کنند و در عمل کاری انجام ندهند، نمیتوانند تجربه کسب شده به دانشجویان منتقل نمایند. بنابراین مسوولان دانشگاهها و وزارت نفت باید با هم همکاری کرده تا دانشجویان بتوانند در عمل تجربیات زیادی کسب کنند. باید هم از لحاظ مالی، تجربی و فرهنگی، دانشجویان را مورد حمایت قرار دهیم تا نیروهای دانشگاهی که میتوانند در کشور مفید باشند، از کشور خارج نشوند.
▪ خبرنگار:
دانشگاهها و دانشکدههای غیر نفتی دیگر در این زمینه چه خدماتی میتوانند ارائه کنند؟
ـ دکتر مسیحی :
دانشکدههای دیگر در بحثهای سخت افزاری و نرمافزاری و نظیر آن می توانند همکاری کنند. در کشور بخش ابزاری و الکترونیکی قوی داریم که میتواند با حضور در صحنه در بخش نفت و گاز به فراهم کردن تکنولوژی کنترل از راه دور و چاههای هوشمند و E .Field و تهیه ابزارهای دقیق اقدام کنند. اگر این افراد در کنار دانشجویان نفتی قرار گیرند؛ میتوانند پروژههای خوبی را تعریف کنند.
▪ خبرنگار:
هم اکنون کیفیت مطالعات مخازن چگونه است؟
ـ دکتر مسیحی :
پاسخ این سوال را باید از متولیان امور فنی شرکت نفت درخواست کرد، اما به نظر من کیفیت مطالعات مخازن به تجربه گروهی که آنها را مطالعه میکنند و نحوه ارتباط افراد با یکدیگر برمیگردد. به طورمثال ارتباط میان مهندس نفت، زمینشناس، پتروفیزیک و لرزهنگار در کیفیت مطالعه بسیار موثر است. اگر این افراد دارای تجربه باشند، میتوانند ارتباط خوبی با یکدیگر برقرار کنند و ما با بهترین کیفیت در مطالعه مخزن مواجه خواهیم شد. هر چند که شرکت مشاور کوچک باشد.
▪ خبرنگار:
دانشگاهها تا چه اندازه میتوانند وارد مطالعات جامع مخازن شوند؟
ـ دکتر مسیحی :
به اندازهای که به آنها نقش دهند، دانشگاهیان ظرفیت حضور در این مطالعات را دارا هستند. شیوه انجام این کار می تواند متنوع باشد.
▪ خبرنگار:
برخی میگویند چرا نباید بخش مطالعات شرکتهای نفتی تقویت شود، زمانی که از ایشان سوال میکنیم ؛ چرا خود این مطالعات را توسعه نمیدهید و نیرو جذب نمیکنید؟ در پاسخ میگویند: پول، بودجه وردیف استخدامی نداریم و با مشکلات بسیار زیادی مواجه هستیم، نظر شما چیست؟
ـ دکتر مسیحی :
این چه اشکالی دارد که شرکتهای دیگر هم این مطالعات را انجام دهند؟ آنها از کجا میدانند که مطالعات انجام شده حتما صحیح است.
▪ خبرنگار:
آیا نمیتوان سیستمی تعریف شود که شرکتهای نفتی ، مطالعات را با نظارت دانشگاهیان انجام دهند؟
ـ دکتر مسیحی :
در حال حاضر کارهایی از این قبیل درشرکتهای نفتی در حال انجام است که در حال تاسیس شورای مشاورهای مشتمل از اساتید دانشگاه هستند که بتوانند بر مطالعات نظارت کنند.
▪ خبرنگار:
برخی مسئولین اعتقاد دارند ؛کسی که با مخزن کار میکند اطلاعات ضمنی از تاریخچه آن را در اختیار دارد که شخص دیگری نمیتواند آن را به دست آورد؟
ـ دکتر مسیحی :
دانش مخزن باید روی کاغذ بیاید. مشکل بزرگی که هم اکنون با آن مواجه هستیم؛ این است که وابسته به نفر هستیم. این به معنای مستند سازی است. به عبارت دیگر نباید وابسته به نفرباشیم، اگر فردی که مطالعه را انجام داده، نباشد آیا تمام علم منطقه مذکور باید بمیرد و زیر خاک برود؟ این اشتباه است. منطق میگوید اگر کسی دانشی دارد که در ارزیابی مخزن مهم و کلیدی است، باید آن را ثبت کند تا در جایی حفظ شود تا تیم جدیدی که سرکار میآید با استناد به آنها بتوانند مشکلات پیش رو را حل کند.، اگر قرار باشد تولید را به شرکت نفت دهیم و مجری طرحهای پروژههای بزرگ نیز خود شرکت نفت باشد، همچنین بررسی و مطالعه را هم خودش انجام دهد، دیگر خصوصیسازی و رقابت معنایی نخواهد داشت.
▪ خبرنگار:
برخی مسئولین این تعبیر را دارند که مطالعات مخزن حوزهای حاکمیتی است و به نباید در این زمینه خصوصیسازی شود نظر شما دراین باره چیست؟
ـ دکتر مسیحی:
حاکمیت این نیست، حاکمیت در این است که دانشگاهیان را حمایت کنند. نفت سرمایه نیست، به این دلیل که تمام خواهد شد. سرمایهای که آنها باید روی آنها حاکمیت داشته باشند، نخبههای علمی و تخصصی هستند، سرمایه دائمی متخصصانی هستند که از کشور خارج میشوند. سرمایه این افراد هستند که از دست میروند. اگربنا باشد حاکمیتی وجود داشته باشد، باید برروی نیروها باشد، نه سرمایهای که در حال تولید و مصرف است و روزی تمام خواهد شد. کنفرانسی تحت عنوان نفت و گاز، فرصت و چالشهای روبرو برگزار شد که در مجموع در رابطه با به اتمام رسیدن نفت در ۵۰ – ۶۰ سال آینده در آن بحث شد. البته گاز ایران خوب است و حدود ۲۰۰ سال دیگر میتوان از آن استفاده کرد، اما این سوال پیش میآید که پس از آن چه کاری باید انجام دهیم؟ درست است این منابع سرمایههای کشور هستند و باید از آنها استفاده کنیم، اما برخی مسئولین چنین دیدگاهی دارند. البته قابل ذکر است که این اطلاعات محرمانه نیست. شرکت های نفتی بین المللی این اطلاعات را دارد. اینکه مقدار نفت چقدر است و چه میزان تولید میشود؟ نکته مهمی نیست که نیاز به حاکمیت داشته باشد.
حتی اگر ما قوی و مجهز به بررسی های کارشناسی کافی باشیم شرکتهای خارجی نیز نمیتوانند از اطلاعاتی که دارند استفاده سوء کنند. در معامله اگر فرد ضعیف عمل کند، سرش کلاه میرود. تعارف نیست. در مورد این اطلاعات باید گفت اگر قرار باشد از شرکتهای دیگر در مناقصات دعوت شود، بهتر است که این اطلاعات را در اختیار آنها قرار دهیم، به معنای دیگر باید اطلاعات را به آنها بدهیم. در قراردادها ذکر میشود که اطلاعات باید در اختیار قرار گیرد، به این علت که شرکتهای مذکور باید بر اساس اطلاعات موجود مطالعه و بررسی کنند. به عنوان مثال در مطالعه مخزن نیاز است که تستهایی انجام شود. به همین دلیل باید گذشته ۱۰ سال مخزن را بدانیم، لذا برای توسعه حتما باید اطلاعات را در اختیار داشته باشیم. به این علت که توسعه بر اساس شناخت نسبت به مخزن صورت میگیرد. اگر تصویر واضحی از مخزن در اختیار باشد، بهتر میتوان آن را توسعه داد.
این نگاه به اطلاعات مخزن باعث زیان کشور میشود. به این علت که باید همه نکات واضح باشد و شرایط به طور دقیق اعلام شود. به عنوان مثال بگوییم تولید مخزن مذکور ۱۵۰ هزار شبکه است و میخواهیم آن را به ۳۰۰ هزار شبکه برسانیم که در این راستا باید داده و شرایط مخزن را نیز در اختیار آنها قرار دهیم. همچنین باید اجازه دهیم که آنها تستهای دیگری در مخزن انجام دهند و برنامه توسعه مخزن را در اختیار ما بگذارند تا بتوانیم تولید را افزایش دهیم.
▪ خبرنگار:
بنابراین شما به عنوان یک استاد نفت، نکتهای که امکان داشته ارائه اطلاعات به دانشجویان و استادان منافع ملی را به خطر بیاندازد؛ نمیبینید؟
ـ دکتر مسیحی:
شما به عنوان رسانه، میتوانید جلسهای را هماهنگ کنید که دوستان شرکت نفت حضور داشته باشند تا بتوانیم دلیل این دیدگاه که عنوان میکنند مسایل در بخش نفت حاکمیتی است را پیدا کنیم ؟
باید به بررسی این نکته بپردازیم که آیا در کشور محروم کردن دانشگاه و دانشگاهیان از اطلاعات مخازن زیان بیشتری دارد، یا از این که اطلاعات مخازن نفت در اختیار شرکتهایی قرار گیرد که البته خود از منابع مختلف به این اطلاعات دسترسی دارند.
▪ خبرنگار:
برخی مسئولین عنوان میکردند ما اطلاعات را در اختیار دانشجویان قرار میدهیم، اما ، اطلاعات به روز نشده بود، آیا چنین چیزی واقعیت دارد؟ و آیا این مشکلی ایجاد میکند؟
ـ دکتر مسیحی:
بله درست است، اطلاعاتی که در اختیار دانشجویان قرار میگیرد؛ بعضا اطلاعات به روز نیست. به عنوان مثال بخشی از اطلاعات مخزن را در اختیار دانشگاهیان قرار میدهند که بحثهای توسعهای در آن وجود ندارد. از نظر مفید بودن این اطلاعات باید گفت که بستگی به نوع پروژه دارد. برخی از پروژهها با همان اطلاعات جواب میدهد. به طور کلی پروژهای که دانشجویان انجام میدهند، تنها به علت کمک به صنعتی است که پروژه در آن انجام میشود، بنابراین اگر اطلاعات به روز در اختیار آنها قرار گیرد، بهتر میتوانند به صنعت مذکور کمک کنند.
▪ خبرنگار:
ساز و کارهای کنونی شرکتهای نفتی در این زمینه چگونه است؟ آیا شرکتهایی نظیر BP اطلاعاتشان را منتشر میکنند؟
ـ دکتر مسیحی:
آنها بیشتر اطلاعات کشورهای دیگر را در اختیار دارند، فرض کنید در یک کشور نفتی کار میکنید و به علت رقابت نمیخواهند آماری منتشر کنند. حتی در قوانین شورها هم این گونه است ودر برخی کشورها آزاد سازی اطلاعات محرمانه پس از ۳۰ سال صورت میگیرد.
ما پروژهای در امپریال داشتیم. در یکی از روشهای مدل سازی، درخواست اطلاعات کردیم. آنها این اطلاعات را در اختیار ما گذاشتند وفقط اسم واقعی مخازن را در مقاله مربوط نیاوردیم. در پروژههای شرکتهای خارجی تصویب شده است که درصدی از بودجه کشور باید صرف تحقیقات شود. تحقیقات را به دانشگاه ها واگذار میکنند و خودشان را موظف میدانند که با دانشگاه ارتباط و تعامل داشته باشند. پروژه را اساتید تعریف کرده و شرکتها روی آن سرمایهگذاری میکنند. در مقابل نتیجه و گزارش نهایی را از آنها میگیرند.
▪ خبرنگار:
دانشگاه چه ظرفیتهایی دارد که هماکنون به دلیل مشکلات موجود امکان استفاده از آن ها وجود ندارد ؟
ـ دکتر مسیحی:
در سادهترین حالتی که هم اکنون شرکت نفت میتواند با دانشگاهها ارتباط داشته باشد با توجه به اینکه سرمایهگذاریهای خوبی در دانشگاه، صرف تاسیس تجهیزات آزمایشگاهی شده به عنوان مثال دانشگاه صنعتی شریف یا انستیتو نفت دانشگاه تهران به وسایل پیشرفته آزمایشگاهی تجهیز شدهاند، اما واگذاری موثری در انجام مطالعات و پژوهشها به این بخشها صورت نگرفت.
http://www.aftab.ir/images/article/break.gif خبرگزاری ایسنا ( www.isna.ir (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.isna.ir) )