Victor007
17th February 2010, 10:30 AM
يك كارشناس مسايل بينالملل با اشاره به اينكه حفظ و گسترش ناتو نشان ميدهد كه جنگ سرد هنوز پايان نيافته است، نوشت: مناقشه روسيه و آمريكا بر سر طرح سپر موشكي از ديگر نتايج جنگ سرد است.
http://media.farsnews.com/Media/8610/Images/jpg/A0375/A0375035.jpg
به گزارش فارس پايگاه اينترنتي گلوبال ريسرچ در مقالهاي با اشاره به فروپاشي ديوار برلين و طرح اين سوال كه "آيا واقعا جنگ سرد به پايان رسيده است؟ " نوشت: ممكن است اتحاد جماهير شوروي ديگر وجود نداشته و مدتها از انحلال پيمان ورشو گذشته باشد اما جنگ سرد تبعات بسياري ـ مانند درگيري در شبه جزيره كره، ناتو و مسئله دفاع موشكي ـ داشته است. طي چند سال گذشته رابطه ناتو با روسيه پر تنش بوده و در قالب عباراتي توصيف ميشود كه يادآور دوران جنگ سرد است. يكي از دلايل شروع مجدد تنشهاي جنگ سرد پروژه سپر دفاع موشكي آمريكا در قاره اروپا بوده است. روسها دائماً و بدون پرده پوشي اذعان كردهاند كه حفظ سپر دفاع موشكي بيش از هر چيز ديگري خطري براي آنها محسوب ميشود.
ايده سپر دفاع موشكي چيز جديدي نيست. طي دوران جنگ سرد رونالد ريگان اين ايده را به مثابه بخشي از يك استراتژي گسترده براي بكار گرفتن موشكها، تسهيلات فني و پايگاههاي نظامي در اقصي نقاط جهان و فضا ـ كه باعث شد اين پروژه جنگ ستارگان ناميده شود ـ مطرح كرد. پنتاگون از زمان آغاز اين پروژه ميلياردها دلار صرف تحقيقات و مطالعه درباره آن كرده است. با اينكه آمريكا ادعا كرده هدف ايجاد سپر دفاع موشكي حفاظت از آمريكا و اروپا در برابر خطر فرضي حملات موشكهاي بالستيك ايران و كره شمالي است، روسيه اين پروژه را تهديدي جدي براي امنيت خود در نظر ميگيرد. مسكو توجيههاي فعلي براي لزوم بكارگيري سپر موشكي را دستاويزهايي براي نزديكتر شدن به روسيه ميداند.
اما علت ادعاها و نگرانيهاي روسيه چيست؟ خصومت اين كشور عليه برنامه آمريكا ريشه در اهداف استراتژيك طولاني مدت آمريكا دارد. اين اهداف دربرگيرنده دكترين نظامي سلطه كامل، سياست حمله هستهاي غافلگيرانه كه اكنون شامل مفهوم تفوق هستهاي نيز ميشود و گسترش ناتو به درون مرزهاي روسيه ـ عليرغم تضمينهاي ناتو كه از مرزهاي آلمان فراتر نخواهد رفت ـ است.
از زمان جنگ سرد تاكنون سياست هستهاي آمريكا اساساً تغيير كرده است. در سال 2001 در Nuclear Posture Review (NPR) آمريكا اذعان كرد روسيه يكي از اهداف حملات هستهاي احتمالي ارتش آمريكا است. خلاصه مفاد NPR سال 2001 بصورت زير است:
"طي جنگ سرد، روسيه مهمترين تهديد هستهاي براي آمريكا بود. با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي ديگر اين كشور هدف اصلي برنامهريزي تسليحات هستهاي آمريكا نبود. با اين حال روسيه همچنان تنها كشوري است كه با توجه به اندازه زرادخانه هستهاي خود ميتواند آمريكا را نابود كند. وانگهي، عدم اطمينان نسبت به مسير آتي سياست خارجي روسيه باعث شده است آمريكا نيروي احتياط هستهاي قوي را حفظ كند. از اين رو روسيه همچنان در فهرست اهداف احتمالي حملات هستهاي آمريكا قرار دارد. علاوه بر اين NPR شش كشور ديگر را نيز به عنوان اهداف احتمالي ذكر كرده است: كره شمالي، ايران، عراق، سوريه، لبنان و چين. اين فهرست بازتاب برنامهريزي دولتهاي پيشين است. "
روسيه از آن جهت كه تقريباً تنها كشوري است كه ميتواند از نظر نظامي آمريكا را به چالش بطلبد در فهرست اهداف پنتاگون قرار دارد اما اين تنها علت تنش و نگراني مسكو نيست. در سال 2001 آمريكا اعلام كرد بطور يك جانبه از پيمان ضد موشكهاي بالستيك (ABM) ـ كه تعداد سيستمهاي موشكي بالستيك روسيه و آمريكا را از نظر قانوني محدود ميكرد ـ خارج ميشود. اين حركت يكي از توصيههاي ديك چني و گروه "مشاورين نومحافظهكاري " به نام پروژهاي براي قرن نوين آمريكا (PNAC) براساس گزارشي با عنوان "بازسازي سيستمهاي دفاعي آمريكا: استراتژيها، نيروها و منابع براي قرني نوين " بود.
* ايجاد سپر موشكي براي تثبيت برتري هستهاي آمريكا بر روسيه
در اسناد PNAC كه سپتامبر 2000 منتشر شد، آمده است كه آمريكا بايد "براي دفاع از سرزمين خود و متحدان اين كشور و ايجاد پايگاه قدرت مستحكمي به منظور گسترش قدرت آمريكا در جهان سيستمهاي دفاع موشكي جهاني طراحي و از آنها استفاده كند. " آمريكا پس از كنارهگيري يك جانبه از پيمان ABM اعلام كرد تغييراتي در دكترين نظامي خود خواهد داد، تغييراتي كه نخستين بار بواسطه NPR نمايان و پس از آن با دكترين عملياتهاي هستهاي مشترك (DJNO) و سپس CONPLAN 8022-02 ـ كه استفاده از حملات هستهاي تهاجمي را به عنوان حمله پيشگيرانه و جنگ متعارف (جنگي كه با استفاده از سلاحهاي نظامي متعارف بين دو يا چند كشور طي نبردي آشكار صورت ميگيرد) امكان پذير ساخت ـ دنبال شد.
از نظر روسها هدف پروژه سپر موشكي تثبيت برتري هستهاي آمريكا است. با فعال شدن اين سپر روسيه نخواهد توانست در برابر حمله آمريكا واكنش نشان دهد و زرادخانه هستهاي اين كشور علناً بلااستفاده و بيفايده خواهد بود. به عبارت ديگر آمريكا با حذف خطر واكنش هستهاي روسيه، خطر "نابودي متقابل حتمي " (MAD) كه طي جنگ سرد وجود داشت را از بين خواهد برد. همچنين امكان حملات تلافيجويانه روسيه در برابر حمله نخست هستهاي آمريكا را نيز از اين كشور خواهد گرفت. طي جنگ سرد بسياري احتمال حمله تلافيجويانه هستهاي يا "حمله دوم " و نابودي متقابل حتمي را عواملي ميدانستند كه از آغاز جنگ هستهاي بين روسيه و آمريكا جلوگيري كرد اما برتري هستهاي آمريكا اين توازن را بر هم زده و توانايي روسيه براي تلافيجويي را مختل ميكند و روسيه معتقد است اين مسئله اين كشور و متحدانش را در برابر حملات احتمالي آمريكا و ناتو آسيب پذير ميسازد.
با اينكه جنگ سرد پايان گرفته، ناتو هنوز پابرجاست. گسترش نفوذ اين سازمان در شرق و تغيير عملكردش از يك پيمان سابقاً دفاعي به سازماني مداخلهگر باعث نگراني روسيه شده است. ماهيت استراتژيك دفاع موشكي آمريكا كه توازن هستهاي بين روسيه و آمريكا را بر هم ميزند بواسطه وجود ناتو تقويت شده است. مسكو از ويژگيهاي نظامي تهاجمي كه ناتو پس از پايان جنگ سرد يافته است ـ و اين سازمان را از مداخله در يوگسلاوي به جنگ در افغانستان و مأموريتهاي امنيتي و آموزشي در خاورميانه و آفريقا سوق داد ـ احساس خطر ميكند. به همين خاطر تعجبآور نيست كه ولاديمير پوتين سخنراني انتقادآميز و تند و تيزي درباره امنيت جهاني ايراد كرد. طي اين سخنراني پوتين آمريكا را به تلاش براي ايجاد جهاني تك قطبي از طريق توان نظامي متهم كرد.
پوتين گفت كه "ما امروزه شاهد استفاده مهار نشده نيروي نظامي در روابط بين المللي هستيم. نيرويي كه جهان را به ورطهاي از درگيريهاي مداوم فرو برده است. در نتيجه توان كافي براي يافتن راهحل جامعي براي هيچيك از اين درگيريها نداريم. يافتن راه حل سياسي نيز تقريبا غيرممكن شده است. شاهد بيتفاوتي روزافزون نسبت به قوانين بينالمللي نيز هستيم. هنجارهاي قانوني مستقل به نظام قانوني يك كشور نزديكتر و شبيهتر شدهاند. يك كشور ـ آمريكا ـ از همه نظر پا را از مرزهاي ملي خود فراتر گذاشته است. "
پوتين همچنين گسترش ناتو را خطري عليه روسيه دانست و افزود: "فكر ميكنم واضح است كه گسترش ناتو هيچ ارتباطي به مدرنيزه كردن اين سازمان يا تضمين امنيت اروپا ندارد بلكه بالعكس، تحريكي جدي است كه ميزان اعتماد متقابل را كاهش ميدهد و ما حق داريم بپرسيم اين توسعه عليه چه كسي انجام ميشود؟ تضمينهايي كه همكاران غربي ما پس از انحلال پيمان ورشو دادند چه شد؟ آن وعدهها و وعيدها چه شدند؟ هيچ كس حتي آنها را به ياد نيز نميآورد اما من ميخواهم آنچه گفته شد را به شما يادآوري كنم. روز 17 ماه مي 1990 آقاي وئرنر دبيركل ناتو در بروكسل گفت: "اين حقيقت كه ما آماده نيستيم نيروي نظامي در مرزهاي آلمان مستقر كنيم، باعث امنيت خاطر روسيه ميشود ". اين تضمين ها و وعده ها چه شد؟ "
سياستمداران روسي به راستي نگران جنگي قريب الوقوع هستند. آنها معتقدند روسيه همزمان در حال محاصره شدن توسط ناتو، شمار روزافزوني از پايگاههاي نظامي و سرانجام، موشكهاي آمريكايي است.
* موضع آمريكا درباره گرجستان شك روسيه عليه آمريكا را به يقين تبديل كرد
آيا اصلاً وقوع جنگي بين روسيه، آمريكا و ناتو قابل تصور هست؟ جنگ بين گرجستان و روسيه در كوههاي قفقاز در سال 2008 حاكي از وجود چنين احتمالي است. سران روسيه جنگ گرجستان و اين كشور را جنگ نيابتي ناميدهاند و اذعان كردهاند از نظر آنها ساكاشويلي رئيس جمهور گرجستان نماينده منافع آمريكا در اتحاد جماهير شوروي سابق است. بنابراين مسكو گرجستان را نماينده آمريكا در نظر ميگيرد. هنگامي كه طي جنگ روسيه-گرجستان آمريكا اعلام كرد ناحيه قفقاز ناحيهاي مهم براي منافع استراتژيكي آمريكا به شمار ميرود، شكهاي روسيه تأييد شد و تصادفي نيست كه گرجستان يكي از كشورهاي به سرعت در حال نظامي شدن و تبديل شده به بزرگترين دريافت كننده كمكهاي نظامي آمريكا است. مهمترين مسئله درباره جنگ بين روسيه و گرجستان بر سر اوستياي جنوبي آن است كه روسيه اعلام كرد حتي اگر گرجستان يكي از اعضاي ناتو بود نيز رويه خود را تغيير نميداد. اين نكته به تنهايي نشانگر آن است كه خطر وقوع جنگ بين آمريكا و روسيه ديگر صرفاً يك توهم نيست.
بنابراين آيا هنگامي كه در سال 2009 دولت اوباما توقف برنامههاي دفاع موشكي آمريكا در اروپاي شرقي را اعلام كرد، تغييري در رابطه آمريكا روسيه بوجود آمد؟ بيانيه باراك اوباما در روز 17 سپتامبر مبني بر اينكه آمريكا از مولفههاي سپر موشكي كه نزديك به مرز روسيه در جمهوري چك و لهستان واقع شدهاند، صرفنظر ميكند، گمراه كننده است. كمي بعد از سخنراني اوباما، آمريكا دو ماهواره دفاع موشكي آزمايشي را از كيپ كاناورال فلوريدا به فضا پرتاب كرد. در حقيقت بيانيه اوباما درباره صرفنظر كردن از برنامه سپر موشكي نبود بلكه درباره ايجاد سپر موشكي گستردهتر و موثرتري تحت لواي برنامههاي اصلاح شدهاي بود كه شامل استفاده از امكانات دريايي روي عرشه كشتيهاي مجهز به سامانه AEGIS نيز ميشود.
در حقيقت اين سپر موشكي در حال گسترش در اروپا و فراتر از آن، از تركيه و مديترانه به سوي درياي بالتيك نيز هست.
پاسخ يكي از مقامات لهستان به برنامههاي بازبيني و اصلاح شده اوباما صحت ترسها و نگرانيهاي روسيه را اثبات ميكند. اسلاومير نوواك كه يكي از مشاوران ارشد دونالد تاسك نخست وزير لهستان است كمي بعد از سخنراني اوباما در مصاحبهاي در تلويزيون TVP INFO گفت: "ما هيچوقت واقعاً نگران حمله موشكهاي دوربرد از سوي ايران نبوديم. " بنابراين آيا ايمن ساختن لهستان ـ و همچنين كشورهاي ديگر ـ در برابر خطر حمله موشكي ايران دليل واقعي ايجاد سپر موشكي بود؟ روسها معتقدند چنين نيست.
از نظر روسيه شكي نيست كه سياستمداران آمريكايي برنامه دفاع موشكي جهاني را نه به منظور مقابله با خطر حملات ايران و كره شمالي بلكه به گفته خود PNAC به منظور "ايجاد پايگاه قدرت مستحكمي در جهت گسترش قدرت آمريكا در جهان " بكار گرفتهاند. بنابراين آيا واقعاً جنگ سرد به پايان رسيده است؟ پاسخ اين سوال را شايد بتوان در آمادگيهاي نظامي مشترك روسيه و بلاروس و مانورهاي دو جانبهاي كه آنها براي آماده ساختن ارتش خود در برابر حملات زميني، دريايي و هوايي ناتو انجام ميدهند، يافت.
http://media.farsnews.com/Media/8610/Images/jpg/A0375/A0375035.jpg
به گزارش فارس پايگاه اينترنتي گلوبال ريسرچ در مقالهاي با اشاره به فروپاشي ديوار برلين و طرح اين سوال كه "آيا واقعا جنگ سرد به پايان رسيده است؟ " نوشت: ممكن است اتحاد جماهير شوروي ديگر وجود نداشته و مدتها از انحلال پيمان ورشو گذشته باشد اما جنگ سرد تبعات بسياري ـ مانند درگيري در شبه جزيره كره، ناتو و مسئله دفاع موشكي ـ داشته است. طي چند سال گذشته رابطه ناتو با روسيه پر تنش بوده و در قالب عباراتي توصيف ميشود كه يادآور دوران جنگ سرد است. يكي از دلايل شروع مجدد تنشهاي جنگ سرد پروژه سپر دفاع موشكي آمريكا در قاره اروپا بوده است. روسها دائماً و بدون پرده پوشي اذعان كردهاند كه حفظ سپر دفاع موشكي بيش از هر چيز ديگري خطري براي آنها محسوب ميشود.
ايده سپر دفاع موشكي چيز جديدي نيست. طي دوران جنگ سرد رونالد ريگان اين ايده را به مثابه بخشي از يك استراتژي گسترده براي بكار گرفتن موشكها، تسهيلات فني و پايگاههاي نظامي در اقصي نقاط جهان و فضا ـ كه باعث شد اين پروژه جنگ ستارگان ناميده شود ـ مطرح كرد. پنتاگون از زمان آغاز اين پروژه ميلياردها دلار صرف تحقيقات و مطالعه درباره آن كرده است. با اينكه آمريكا ادعا كرده هدف ايجاد سپر دفاع موشكي حفاظت از آمريكا و اروپا در برابر خطر فرضي حملات موشكهاي بالستيك ايران و كره شمالي است، روسيه اين پروژه را تهديدي جدي براي امنيت خود در نظر ميگيرد. مسكو توجيههاي فعلي براي لزوم بكارگيري سپر موشكي را دستاويزهايي براي نزديكتر شدن به روسيه ميداند.
اما علت ادعاها و نگرانيهاي روسيه چيست؟ خصومت اين كشور عليه برنامه آمريكا ريشه در اهداف استراتژيك طولاني مدت آمريكا دارد. اين اهداف دربرگيرنده دكترين نظامي سلطه كامل، سياست حمله هستهاي غافلگيرانه كه اكنون شامل مفهوم تفوق هستهاي نيز ميشود و گسترش ناتو به درون مرزهاي روسيه ـ عليرغم تضمينهاي ناتو كه از مرزهاي آلمان فراتر نخواهد رفت ـ است.
از زمان جنگ سرد تاكنون سياست هستهاي آمريكا اساساً تغيير كرده است. در سال 2001 در Nuclear Posture Review (NPR) آمريكا اذعان كرد روسيه يكي از اهداف حملات هستهاي احتمالي ارتش آمريكا است. خلاصه مفاد NPR سال 2001 بصورت زير است:
"طي جنگ سرد، روسيه مهمترين تهديد هستهاي براي آمريكا بود. با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي ديگر اين كشور هدف اصلي برنامهريزي تسليحات هستهاي آمريكا نبود. با اين حال روسيه همچنان تنها كشوري است كه با توجه به اندازه زرادخانه هستهاي خود ميتواند آمريكا را نابود كند. وانگهي، عدم اطمينان نسبت به مسير آتي سياست خارجي روسيه باعث شده است آمريكا نيروي احتياط هستهاي قوي را حفظ كند. از اين رو روسيه همچنان در فهرست اهداف احتمالي حملات هستهاي آمريكا قرار دارد. علاوه بر اين NPR شش كشور ديگر را نيز به عنوان اهداف احتمالي ذكر كرده است: كره شمالي، ايران، عراق، سوريه، لبنان و چين. اين فهرست بازتاب برنامهريزي دولتهاي پيشين است. "
روسيه از آن جهت كه تقريباً تنها كشوري است كه ميتواند از نظر نظامي آمريكا را به چالش بطلبد در فهرست اهداف پنتاگون قرار دارد اما اين تنها علت تنش و نگراني مسكو نيست. در سال 2001 آمريكا اعلام كرد بطور يك جانبه از پيمان ضد موشكهاي بالستيك (ABM) ـ كه تعداد سيستمهاي موشكي بالستيك روسيه و آمريكا را از نظر قانوني محدود ميكرد ـ خارج ميشود. اين حركت يكي از توصيههاي ديك چني و گروه "مشاورين نومحافظهكاري " به نام پروژهاي براي قرن نوين آمريكا (PNAC) براساس گزارشي با عنوان "بازسازي سيستمهاي دفاعي آمريكا: استراتژيها، نيروها و منابع براي قرني نوين " بود.
* ايجاد سپر موشكي براي تثبيت برتري هستهاي آمريكا بر روسيه
در اسناد PNAC كه سپتامبر 2000 منتشر شد، آمده است كه آمريكا بايد "براي دفاع از سرزمين خود و متحدان اين كشور و ايجاد پايگاه قدرت مستحكمي به منظور گسترش قدرت آمريكا در جهان سيستمهاي دفاع موشكي جهاني طراحي و از آنها استفاده كند. " آمريكا پس از كنارهگيري يك جانبه از پيمان ABM اعلام كرد تغييراتي در دكترين نظامي خود خواهد داد، تغييراتي كه نخستين بار بواسطه NPR نمايان و پس از آن با دكترين عملياتهاي هستهاي مشترك (DJNO) و سپس CONPLAN 8022-02 ـ كه استفاده از حملات هستهاي تهاجمي را به عنوان حمله پيشگيرانه و جنگ متعارف (جنگي كه با استفاده از سلاحهاي نظامي متعارف بين دو يا چند كشور طي نبردي آشكار صورت ميگيرد) امكان پذير ساخت ـ دنبال شد.
از نظر روسها هدف پروژه سپر موشكي تثبيت برتري هستهاي آمريكا است. با فعال شدن اين سپر روسيه نخواهد توانست در برابر حمله آمريكا واكنش نشان دهد و زرادخانه هستهاي اين كشور علناً بلااستفاده و بيفايده خواهد بود. به عبارت ديگر آمريكا با حذف خطر واكنش هستهاي روسيه، خطر "نابودي متقابل حتمي " (MAD) كه طي جنگ سرد وجود داشت را از بين خواهد برد. همچنين امكان حملات تلافيجويانه روسيه در برابر حمله نخست هستهاي آمريكا را نيز از اين كشور خواهد گرفت. طي جنگ سرد بسياري احتمال حمله تلافيجويانه هستهاي يا "حمله دوم " و نابودي متقابل حتمي را عواملي ميدانستند كه از آغاز جنگ هستهاي بين روسيه و آمريكا جلوگيري كرد اما برتري هستهاي آمريكا اين توازن را بر هم زده و توانايي روسيه براي تلافيجويي را مختل ميكند و روسيه معتقد است اين مسئله اين كشور و متحدانش را در برابر حملات احتمالي آمريكا و ناتو آسيب پذير ميسازد.
با اينكه جنگ سرد پايان گرفته، ناتو هنوز پابرجاست. گسترش نفوذ اين سازمان در شرق و تغيير عملكردش از يك پيمان سابقاً دفاعي به سازماني مداخلهگر باعث نگراني روسيه شده است. ماهيت استراتژيك دفاع موشكي آمريكا كه توازن هستهاي بين روسيه و آمريكا را بر هم ميزند بواسطه وجود ناتو تقويت شده است. مسكو از ويژگيهاي نظامي تهاجمي كه ناتو پس از پايان جنگ سرد يافته است ـ و اين سازمان را از مداخله در يوگسلاوي به جنگ در افغانستان و مأموريتهاي امنيتي و آموزشي در خاورميانه و آفريقا سوق داد ـ احساس خطر ميكند. به همين خاطر تعجبآور نيست كه ولاديمير پوتين سخنراني انتقادآميز و تند و تيزي درباره امنيت جهاني ايراد كرد. طي اين سخنراني پوتين آمريكا را به تلاش براي ايجاد جهاني تك قطبي از طريق توان نظامي متهم كرد.
پوتين گفت كه "ما امروزه شاهد استفاده مهار نشده نيروي نظامي در روابط بين المللي هستيم. نيرويي كه جهان را به ورطهاي از درگيريهاي مداوم فرو برده است. در نتيجه توان كافي براي يافتن راهحل جامعي براي هيچيك از اين درگيريها نداريم. يافتن راه حل سياسي نيز تقريبا غيرممكن شده است. شاهد بيتفاوتي روزافزون نسبت به قوانين بينالمللي نيز هستيم. هنجارهاي قانوني مستقل به نظام قانوني يك كشور نزديكتر و شبيهتر شدهاند. يك كشور ـ آمريكا ـ از همه نظر پا را از مرزهاي ملي خود فراتر گذاشته است. "
پوتين همچنين گسترش ناتو را خطري عليه روسيه دانست و افزود: "فكر ميكنم واضح است كه گسترش ناتو هيچ ارتباطي به مدرنيزه كردن اين سازمان يا تضمين امنيت اروپا ندارد بلكه بالعكس، تحريكي جدي است كه ميزان اعتماد متقابل را كاهش ميدهد و ما حق داريم بپرسيم اين توسعه عليه چه كسي انجام ميشود؟ تضمينهايي كه همكاران غربي ما پس از انحلال پيمان ورشو دادند چه شد؟ آن وعدهها و وعيدها چه شدند؟ هيچ كس حتي آنها را به ياد نيز نميآورد اما من ميخواهم آنچه گفته شد را به شما يادآوري كنم. روز 17 ماه مي 1990 آقاي وئرنر دبيركل ناتو در بروكسل گفت: "اين حقيقت كه ما آماده نيستيم نيروي نظامي در مرزهاي آلمان مستقر كنيم، باعث امنيت خاطر روسيه ميشود ". اين تضمين ها و وعده ها چه شد؟ "
سياستمداران روسي به راستي نگران جنگي قريب الوقوع هستند. آنها معتقدند روسيه همزمان در حال محاصره شدن توسط ناتو، شمار روزافزوني از پايگاههاي نظامي و سرانجام، موشكهاي آمريكايي است.
* موضع آمريكا درباره گرجستان شك روسيه عليه آمريكا را به يقين تبديل كرد
آيا اصلاً وقوع جنگي بين روسيه، آمريكا و ناتو قابل تصور هست؟ جنگ بين گرجستان و روسيه در كوههاي قفقاز در سال 2008 حاكي از وجود چنين احتمالي است. سران روسيه جنگ گرجستان و اين كشور را جنگ نيابتي ناميدهاند و اذعان كردهاند از نظر آنها ساكاشويلي رئيس جمهور گرجستان نماينده منافع آمريكا در اتحاد جماهير شوروي سابق است. بنابراين مسكو گرجستان را نماينده آمريكا در نظر ميگيرد. هنگامي كه طي جنگ روسيه-گرجستان آمريكا اعلام كرد ناحيه قفقاز ناحيهاي مهم براي منافع استراتژيكي آمريكا به شمار ميرود، شكهاي روسيه تأييد شد و تصادفي نيست كه گرجستان يكي از كشورهاي به سرعت در حال نظامي شدن و تبديل شده به بزرگترين دريافت كننده كمكهاي نظامي آمريكا است. مهمترين مسئله درباره جنگ بين روسيه و گرجستان بر سر اوستياي جنوبي آن است كه روسيه اعلام كرد حتي اگر گرجستان يكي از اعضاي ناتو بود نيز رويه خود را تغيير نميداد. اين نكته به تنهايي نشانگر آن است كه خطر وقوع جنگ بين آمريكا و روسيه ديگر صرفاً يك توهم نيست.
بنابراين آيا هنگامي كه در سال 2009 دولت اوباما توقف برنامههاي دفاع موشكي آمريكا در اروپاي شرقي را اعلام كرد، تغييري در رابطه آمريكا روسيه بوجود آمد؟ بيانيه باراك اوباما در روز 17 سپتامبر مبني بر اينكه آمريكا از مولفههاي سپر موشكي كه نزديك به مرز روسيه در جمهوري چك و لهستان واقع شدهاند، صرفنظر ميكند، گمراه كننده است. كمي بعد از سخنراني اوباما، آمريكا دو ماهواره دفاع موشكي آزمايشي را از كيپ كاناورال فلوريدا به فضا پرتاب كرد. در حقيقت بيانيه اوباما درباره صرفنظر كردن از برنامه سپر موشكي نبود بلكه درباره ايجاد سپر موشكي گستردهتر و موثرتري تحت لواي برنامههاي اصلاح شدهاي بود كه شامل استفاده از امكانات دريايي روي عرشه كشتيهاي مجهز به سامانه AEGIS نيز ميشود.
در حقيقت اين سپر موشكي در حال گسترش در اروپا و فراتر از آن، از تركيه و مديترانه به سوي درياي بالتيك نيز هست.
پاسخ يكي از مقامات لهستان به برنامههاي بازبيني و اصلاح شده اوباما صحت ترسها و نگرانيهاي روسيه را اثبات ميكند. اسلاومير نوواك كه يكي از مشاوران ارشد دونالد تاسك نخست وزير لهستان است كمي بعد از سخنراني اوباما در مصاحبهاي در تلويزيون TVP INFO گفت: "ما هيچوقت واقعاً نگران حمله موشكهاي دوربرد از سوي ايران نبوديم. " بنابراين آيا ايمن ساختن لهستان ـ و همچنين كشورهاي ديگر ـ در برابر خطر حمله موشكي ايران دليل واقعي ايجاد سپر موشكي بود؟ روسها معتقدند چنين نيست.
از نظر روسيه شكي نيست كه سياستمداران آمريكايي برنامه دفاع موشكي جهاني را نه به منظور مقابله با خطر حملات ايران و كره شمالي بلكه به گفته خود PNAC به منظور "ايجاد پايگاه قدرت مستحكمي در جهت گسترش قدرت آمريكا در جهان " بكار گرفتهاند. بنابراين آيا واقعاً جنگ سرد به پايان رسيده است؟ پاسخ اين سوال را شايد بتوان در آمادگيهاي نظامي مشترك روسيه و بلاروس و مانورهاي دو جانبهاي كه آنها براي آماده ساختن ارتش خود در برابر حملات زميني، دريايي و هوايي ناتو انجام ميدهند، يافت.