آبجی
13th February 2010, 01:50 AM
ایسنا-عرصهي علمي جايي براي « رقابت » ندارد، بلكه جولانگاه «خلا قيت» است .از آن رو تفاوت ما هوي با ميدان ورزشي دارد و ورود رقابت در فعاليتهاي علمي ظلمي است كه امروز مصداق بارز آن را در اضطراب فراگيران و افت تحصيلي آنان مي توان به روشني مشاهده كرد .اگر تلاشي به چشم مي خورد براي «قبو لي» است نه براي «يادگيري». ارزشيابيهاي « نمره مدار »بر ابتكار سوار شده است.
ارزشيابي يكي از متداولترين روشها براي سنجش و اندازهگيري ابعاد مختلف انساني است .اين روش مدت زمان زيادي است كه در نظام آموزش و پرورش كشور ما ، مقدار آموختههاي دانشآمو زان را با تكيه بر محفوظات و كاربردهاي مو ضعي و موقتي اندازهگيري ميكند و ساير ابعاد رواني، حركتي، عا طفي و توانمنديهاي فرد را مورد توجه قرار نمي دهد .در نتيجه اغلب دانش آموزان ما سعي بر آن دارند تا در يك مرحله هر چند كوتاه، بتوانند ديوار بلند اين نوع ارزشيابي را با نردبان پوسيدهي محفوظات بالا روند و در آن سوي ديوار ، خود را در انباني از محفو ظات رها بسازند ،اگر چه زماني كه به سد بتوني تجزيه و تحليل و تركيب رسيدند ، توانايي از ميان بر داشتن آن را نداشته باشند.
در اين نوشته ميخوانيد: به وضوح مي بينيم كه نگاه مدرك گرا، ارزش گذاري را محدود در تحصيل كردگان نموده است و از اين راه ، كار از رونق افتاده و زيربناي تفكرناصحيح جامعه، مقدمات داغ شدن بازار سود جوييها را فراهم آورده است و اكثرا فريفتهي تبليغات مي شوند . جالب است كه روز به روز به آمار بيكاران تحصيل كرده افزوده ميشود، درعين حال خانواده ها با فلج شدن كيفيت مدارس دولتي به كلاسهاي خصوصي روي ميآورند وخود بهتر ميدانند كه فردا نيز دانشگاههاي پولي چشم طمع به فرزندان آن ها دوخته است
ارزشيابي يكي از متداولترين روشها براي سنجش و اندازهگيري ابعاد مختلف انساني است .اين روش مدت زمان زيادي است كه در نظام آموزش و پرورش كشور ما ، مقدار آموختههاي دانشآمو زان را با تكيه بر محفوظات و كاربردهاي مو ضعي و موقتي اندازهگيري ميكند و ساير ابعاد رواني، حركتي، عا طفي و توانمنديهاي فرد را مورد توجه قرار نمي دهد .در نتيجه اغلب دانش آموزان ما سعي بر آن دارند تا در يك مرحله هر چند كوتاه، بتوانند ديوار بلند اين نوع ارزشيابي را با نردبان پوسيدهي محفوظات بالا روند و در آن سوي ديوار ، خود را در انباني از محفو ظات رها بسازند ،اگر چه زماني كه به سد بتوني تجزيه و تحليل و تركيب رسيدند ، توانايي از ميان بر داشتن آن را نداشته باشند.
در اين نوشته ميخوانيد: به وضوح مي بينيم كه نگاه مدرك گرا، ارزش گذاري را محدود در تحصيل كردگان نموده است و از اين راه ، كار از رونق افتاده و زيربناي تفكرناصحيح جامعه، مقدمات داغ شدن بازار سود جوييها را فراهم آورده است و اكثرا فريفتهي تبليغات مي شوند . جالب است كه روز به روز به آمار بيكاران تحصيل كرده افزوده ميشود، درعين حال خانواده ها با فلج شدن كيفيت مدارس دولتي به كلاسهاي خصوصي روي ميآورند وخود بهتر ميدانند كه فردا نيز دانشگاههاي پولي چشم طمع به فرزندان آن ها دوخته است