توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : با طب سوزني آشنا شويم
Non-Existent
14th October 2008, 11:06 PM
چینیها معتقدند بدن انسان علاوه بر پوست و گوشت و استخوان، دارای کالبدی انرژیک است و این انرژی یا جریان حیاتی، موسوم به «oi»، در کانالهایی به نام «مردین» و درون ارگانهای حیاتی بدن جریان دارد. آنها عملکرد ارگانیک را جلوهای از «oi» میدانند و معتقدند تا زمانی که انرژی جاری است و مانعی بر سر راه آن قرار نگرفته، انسان سالم و سرزنده خواهد بود؛ اما به محض اینکه جریان انرژی در مواجهه با عواملی مانند استرس، مواد شیمیایی، آلودگی، تغذیه نامناسب و . . . متوقف یا کند شود، بیماری شروع خواهد شد. درواقع به عقیده چینیها بیماری، حاصل عدم تعادل در سیستم سلامتی بدن است. چینیها معتقد به دو قطبی بودن جهان هستند و بر این باورند که این دو قطب در عین تضاد، مکمل یکدیگرند. آنها بدن انسان را نیز ترکیب دو قطب انرژی (yang) و ماده (yin) میدانند که yang عبارت است از نیروی مثبت، تواناییهای حرکتی، حرارتزایی و موارد مشابه؛ و yin نیز عبارت است از نیروی منفی، تواناییهای عملکردی بالقوه ارگانها و سردی. به اعتقاد آنها، احساس سرما و عرق سرد، ضعف ایمنی بدن و افت فشار خون از علایم yang است و احساس گرما، ضعف و بیحالی، بیخوابی و عصبی بودن را باید از علایم yin دانست. به باور آنها، مردین یا کانالهای انرژی 14 تا هستند که 6 موردش مربوط به اندامهای توخالی yang یعنی روده کوچک، روده بزرگ، کیسه صفرا، مثانه، مری و معده و 6 کانال آن، مربوط به اندامهای توپر yin یعنی قلب، پریکارد، کبد، طحال، کلیه و ریه است. 2 کانال دیگر دقیقاً در خط وسط سطح بدن است: یکی روی ستون فقرات و دیگری، روی جناغ سینه. چینیها در مورد علت به وجود آمدن بیماریها نیز میگویند: «معمولاً بیماری به 2 علت به وجود میآید؛ اول، بر اثر به هم خوردن تعادل انرژی در کانالهای بدن و دوم، بر اثر اختلال در رسیدن انرژی به اندامهای مختلف. در اصطلاح چینیها، این محلها در این مواقع با ایست جریان خون مواجه میشوند.» اصول طب سوزنی برای تشخیص بیماری در طب سوزنی، قبل از هر چیز به چهره فرد توجه میشود و سپس توُن صدا، بوی بدن، رنگ زبان، بارِ روی زبان و بالاخره نبضِ چینیِ فرد معاینه میشود. نبض چینی، نبضی متفاوت با نبض متداول است و چینیها معتقدند فقط افراد خاصی، توانایی تشخیص آن را دارند و ممکن است خیلیها حتی بعد از گذشت سالها هنوز موفق به پیدا کردن آن نباشند؛ چون تشخیص آن کاملاً حسی و در 3 عمق مختلف است. البته امروزه دستگاهی برای تشخیص این نبض ساخته شده که هنوز در مورد کارکرد و میزان اعتماد به آنها، کمی شک و تردید وجود دارد. بعد از معاینه بیمار، پزشک معمولاً شرح حال کاملی از بیماری و ناراحتی او میگیرد و با تلفیق این دو، بیماری را تشخیص میدهد، سپس درمان آن را آغاز میکند. ابزار درمان هم چیزی نیست جز سوزنهای کوچک نقرهفامی که اندازهاش بر اساس استفاده از بافتهای مختلف، متفاوت است. بر اساس طب چینی، نصفالنهارهایی در بدن انسان وجود دارد که در امتدادشان بیش از 390 نقطه مناسب برای طب سوزنی کشف شده و بر اساس تشخیصی که پزشک برای بیمار در نظر میگیرد، مبادرت به انتخاب یکسری از این نقاط میکند. آنها معتقدند نقاطی را روی بدن کشف کردهاند که تحریکشان میتواند اثرات درمانی روشنی روی ارگانهای درونی بدن بگذارد؛ به طور مثال، نقاط اطراف قوزک پا مربوط به کانال کلیه و مثانه است یا نقاط زیر زانو مربوط به کانال معده است. طب سوزنی میگوید سوزن زدن به نقاط خاصی از بدن، میتواند باعث باز شدن کانالها و بالانس کردن yin و yang و در نهایت منجر به درمان بیماری بشود. طبق تحقیقات بهعملآمده، محققان متوجه شدهاند که رشتههای عصبی محیطی و کوچکِ میلینداری که در عضلات قرار گرفتهاند، در اثر سوزن زدن فعال میشوند و پیامهایی به نخاع، مغز میانی و محور هیپوفیزی میفرستند. ارسال این پیامها با آزاد شدن موادی مانند انکفالین، داینورفین، سروتونین، نوراپینفرین و بتااندورفین در خون و مایع نخاعی همراه است که در نهایت، باعث رفع درد میشود. دکتر رضا حشمت، نایب رئیس کالج بینالمللی طب سوزنی پاریس در این مورد میگوید: «تحریکِ حاصل از سوزن زدن باعث ایجاد الکتریستهای در اعصاب میشود که در ترمیم عصب و فعالیت عضلات مربوط، مؤثر است.» او در ادامه تصریح میکند که: «بیشتر نقاط طب سوزنی با نقاطی که ماشهای هستند (Trigger Points) تطابق دارند و مطالعات آناتومی نیز نشان داده که این نقاط به ساختارهای آناتومیک (نقاط اتصال اعصاب حرکتی به عضلات، اعصاب محیطی بزرگ، نقاط خروجی اعصاب پوستی، عروق خونی مجاور اتصال عصب به عضله، نقاط دوشاخه شدن اعصاب محیطی و لیگامانهایی که پایانههای زیادی دارند)، نزدیک هستند.» دکتر حشمت در ادامه خاطرنشان میکند که: «در طب سوزنی، احساس سوزن بعد از عبور آن از لایه سطحی پوست مهم است و گاهی جهت ایجاد آن، باید مانورهای خاصی مانند بالا و پایین کردن سوزن یا چرخاندن آن انجام داد.» این احساس، نوعی واکنش از اعصاب میلیندار و محیطی است و در افراد مختلف ممکن است به صورتهای مختلفی درک شود. شایعترین نوعش هم عبارت است از احساس درد مبهم، کرختی، انبساط عضلانی، سنگینی و جریان الکتریکی. متخصصان طب سوزنی اعتقاد دارند که انتخاب نقطه صحیح و دقیق برای سوزن زدن به منظور ایجاد احساس سوزن و آشکار کردن آثار درمانی، بسیار مهم است. اگر احساس سوزن ضعیف باشد، آثار درمانی نیز کم خواهد بود. دکتر حشمت میگوید: «انجام طب سوزنی روی لاله گوش نیز آثار درمانی جالبی داشته که در اینجا با سوزن زدن یا چسباندن چسبهای حاوی دانههای سفت (گیاهی یا مغناطیسی) یا سوزنهای ریز مخصوص بر نقاط خاص روی لاله گوش، نقاط مربوطه تحریک میشوند و بیمار با فشار دادن گهگاهی آنها در روز باعث ادامه تحریک میشود که خود میتواند موجب بهبود برخی از بیماریها شود.» سوزن زدن در طب سوزنی شامل 3 مرحله است. اول، نقاط محل درد سوزن زده میشود؛ سپس نقاط نزدیک به محل درد که روی مسیر انرژی هستند سوزن میخورند و دست آخر، به نقاط دور از محل درد و داخل مسیر انرژی که تأثیر زیادی دارند، سوزن زده میشود. در جلسات اول، معمولاً از تعداد سوزنهای کمتری استفاده میشود تا بیمار حساس نشود و در صورتیکه در نیمه درمان هنوز پاسخ مناسبی به دست نیامده باشد، از تعداد سوزنهای بیشتری استفاده میشود. دکتر رضا حشمت در مورد عمق وارد کردن سوزن و مدت زمانِ ماندن سوزن در بدن میگوید: «فرانسـویها معـتقدند باید سوزن را تا عمق 3 میلیمتر در پوست وارد کرد و بعد از حداقل 10 دقیقه، آن را خارج نمود تا اعصاب به اندازه لازم تحریک شوند؛ اما چینیها میگویند میتوان بلافاصله بعد از زدن، سوزن را خارج کرد البته به شرط آنکه پزشک تشخیص دهد تولید انرژی و حرکت انجام شده باشد که این امر نیز به مهارت پزشک بستگی دارد.»
عوارض طب سوزنی
بنابر ادعای متخصصان طب سوزنی، در این شیوه درمانی هیچ عارضهای برای بیماران وجود ندارد چون هدف اصلی آن، ایجاد یا حفظ تعادل در بدن است و تنها مشکلی که ممکن است گریبانگیر بیماران شود (آن هم در موارد بسیار نادر)، شکستن سوزن در بدن است. متخصصان تأکید میکنند نکته بسیار مهمی که مراجعین برای جلوگیری از ابتلا به انواع عفونتها و بیماریهایی مانند ایدز و هپاتیت باید به آن توجه داشته باشند، توجه به استفاده از سوزنهای کاملاً استریل و حتیالمقدور یکبار مصرف است. برای صرفهجویی در هزینهها نیز میتوانید به صورت اختصاصی از سوزنهای ویژه خودتان استفاده کنید که معمولاً بعد از 4 تا 5 جلسه، کُند میشوند و باید تعویض گردند.
nafise sadeghi
19th October 2008, 11:47 PM
سابقه طب سوزني (Acupuncture) به بيش از 2000 سال پيش و به کشور چين باز ميگردد. شايد بتوان آنرا يکي از قديمي ترين و در عين حال کاربردي ترين روشهاي طبابت دانست که در حال حاضر در قرن 21 ام مورد استفاده قرار مي گيرد.
شناخت دوباره اين طب را به جرات مي توان مديون روزنامه نگار مجله نيويورک تايمز يعني جيمز رستون (James Reston) دانست که در سال 1971 دانست طي مقاله اي به بررسي روشهاي طبابت در چين که توسط سوزن انجام مي شد، دانست.
در اصل اصطلاح Acupuncture تشريح کننده مجموعه اي از روشها است که توسط آن نقاطي از بدن براي دريافت نتايج مورد نظر با روشهايي خاص مانند استفاده از سوزن تحريک مي شود. طب سوزني امروزه با استفاده از فرو کردن سوزن هاي خاصي به درون بدن از طريق پوست توسط دست و يا حتي جريان الکتريسيته انجام مي شود.
سوزنهايي که در اين طب از آن استفاده مي شود فلزي هستند و تقريبا" به قطر چند تار موي سر مي باشند. بيماراني که اين روش درمان را براي خود انتخاب مي کنند اظهارات متفاوتي دارند، اما در مجموع اغلب آنها بيان مي کنند که هنگام فرو کردن سوزن به بدنشان احساس درد زيادي نمي کنند. معمولا" تجربه و تخصص پزشک معالجه در استفاده از سوزن مي تواند ميزان درد حاصله را کاهش يا افزايش دهد.
سازمان مديريت تغذيه و داروي آمريکا (FDA) در سال 1996 استفاده از سوزنهاي مخصوص براي اين نوع از روش درمان را تاييد کرد. اين سوزنها بايد استريل باشند و مي توان هريک از آنها را براي يک و فقط يک بيمار استفاده کرد. همچنين قبل از هر بار استفاده از سوزنها بايد آنها را با الکل يا مواد ضدعفوني کننده تميز کرد.
بسياري از پزشکان اعتقادي به اين نوع از روش طبابت ندارند و برعکس بسياري ديگر با استناد به آمار بدست آمده از بهبود بيماران اين روش را براي معالجه توصيه مي کنند. آزمايشها نشان مي دهد اين روش مي تواند براي کاهش درد پس از جراحي، شيمي درماني، جراحي هاي دندان و ... بسيار موثر واقع شود.
همچنين شواهد بسياري موجود است که طب سوزني مي تواند در معالجه بيماري هايي چون اعتياد به مواد مخدر، فعال کردن دوباره ماهيچه هاي تنبل، سر درد، دردهاي مفصلي، انواع آسم و تنگي نفس بعنوان يک راه حال و يا حداقل در کنار درمان دارويي استفاده شود. تحقيقات جديد نشان مي دهد که طب سوزني توانايي کاهش و حتي برطرف کردن انواع درد را داشته و مي تواند توانايي هاي قسمت هاي مختلف بدن افراد را بالا ببرد.
◄ طب سوزني چگونه کار مي کند؟:
در طب سنتي چين که به TCM به معني Traditional Chinese Medicine معروف است، بدن انسان تحت تاثير دو نيروي مخالف هم به نام هاي يين و ينگ (Yin & Yang) قرار دارد. Yin به صفاتي چون سردي، آرامي و در کل حالت غير فعال بر ميگردد. در حالي که Yang به صفاتي چون گرمي، هيجان و فعال بودن نسبت داده مي شود.
در اين نگرش، سلامت بدن هنگامي حاصل مي شود که ميان اين دو نيرو تعادل برقرار باشد و عدم تعادل اين دو نيرو باعث مي شود که جريان حياطي در بدن که به Qi ("چي" تلفظ مي شود) معروف است مختل شود. اين جريان از راه ها و نقاط خاصي در بدن گذر مي کند. تعداد 12 عدد از اين مسيرها و نقاط بعنوان نقاط اصلي و تعداد 8 عدد بعنوان نقاط سطح دوم معرفي مي شوند، در مجموع بيش از 2000 نقطه نيز ديگر به آنها متصل ميباشد.
اساس طب سوزني بر تحريک اين نقاط استوار است که مي تواند جريان Qi در بدن را کنترل نمايد. اينکه مدل چيني ها براي بدن درست است يا خير جاي بحث دارد اما دانشمندان به اين نتيجه رسيده اند که تحريک اين قسمت هاي بدن مي تواند روي وضعيت شيمايي و عصبي مغز تاثير بگذارد و در نهايت منجر به عکس العملهايي مانند کاهش درد، تغيير فشار خون و ... شود و در نهايت سلامت بيمار را منجر شود.
◄ طب سوزني عناصر پنج گانه:
بنا به اعتقاد چينيان، شيوه طب سوزني عناصر پنج گانه، نوع باستاني طب سوزني است که به درمان تمام لايه هاي وجود شخص يعني بدن، ذهن، قلب(احساسات) و روح مي پردازد، روش کامل تر و بسيار صحيح تر انجام درمان با طب سوزني است. به اين ترتيب شخص بيمار ميتواند با تمام وجود سلامتي خود را بازيافته و به تعادل کامل برسد.
درمانگر براي درک عميق شخص بيمار اهميت فراواني قايل است و اين مطلب با شناخت کامل محيط، تاريخچه زندگي و تاثير عناصر پنج گانه بر زندگي اين شخص حاصل ميشود.
اين پنج عنصر آتش، خاک، فلز، آب و چوب هستند. هر يک از اين عناصر در شکل گيري وجود و شيوه عمل ما در زندگي موثرند. زماني که طب سوزني براي از بين بردن سريع علائم بيماري به کار برده ميشود، formula acupuncture ناميده ميشود. اين روش درمان موقت و سطحي موثر است اما بيمار را از درون معالجه نميکند. يک متخصص طب سوزني عناصر پنج گانه، به خوبي از قوانين طبيعت آگاه است و ميتواند از آنها براي تشخيص بيماري کمک بگيرد و به درمان کامل بيمار بپردازد.
درمانگر به دنبال نا هماهنگي در جريان انرژي بدن ميگردد.در اين حالت انرژي که در دوازده محور حياتي بدن در جريان است در جاهايي به مانع برخورد کرده و دليل آن عدم تعادل بين عناصر پنج گانه است. درمانگر بايد عنصري را که در بدن ضعيف تر عمل ميکند بيابد و با انتخاب نقطه صحيح براي انجام طب سوزني، عنصر مورد نظر را تقويت کند و هماهنگي را به بدن برگرداند.
http://www.fadack.com/Archive/Medicine/learn/Image/Archive_0002.jpg
استفاده از طب سوزني عناصر پنجگانه
◄ توضيح بيشتري بر طب سوزني:
طب سوزني با تاثير بر جريان انرزي يا "چي" که در ميان محورهاي حياتي بدن در جريان است، عمل ميکند. اين جريان با امتحان نبض هاي دوازده گانه ارزيابي ميشود. در بدن انسان 365 نقطه اصلي وجود دارد و اگر ما محورهاي اصلي را به صورت رود در نظر بگيريم، اين نقاط، مانند مخزنهاي آبي هستند که ميتوانند در صورت لزوم برمقدار آب رود بيافزايند و جريان انرژي را سريعتر و قوي تر کنند. براي هر نوع معالجه، درمانگر موانع موجود در مسير جريان انرژي را پيدا ميکند و براي رفع آن نقطه خاصي را انتخاب ميکند.
در طي روزهاي معالجه با طب سوزني، اين نقاط تغيير کرده يا تکرار ميشوند تا زماني که تعادل در بدن بيمار برقرار شود. دو روش پايه براي تحت تاثير قرار دادن جريان "چي" به کار ميرود، روش اول با فروکردن سوزنهاي بسيار نازک در نقطه مورد نظر است که با آزاد کردن "چي" از يک گره، موجب حرکت آن ميشود. روش دوم با استفاده از گياهي به نام موکسا Moxa است. مخروطهاي کوچکي از اين گياه اخته ميشوند که مانند عود، بدون شعله ميسوزند. اين مخروط را بر روي نقطه مورد نظر قرار داده و ميسوزانند تا با گرم کردن آن و فرستادن انرژي گرمايي، "چي" را آزاد کنند. گاهي اوقات براي خارج کردن انرژي بيش از حد در اين روش، از سوزن هم استفاده ميشود که البته اين روش بسيار کمتر مورد استفاده قرار ميگيرد.
http://www.fadack.com/Archive/Medicine/learn/Image/Archive_0002_1.jpg
خانم نانسي ميلر از جمله پزشکاني است که با استفاده از طب سوزني و عناصر پنج گانه به درمان بيماران خود مي پردازد
◄ طب سوزني ، دوازده محور اصلي:
چينيان باستان 12 محور اصلي را، 12 مرکز فرماندهي امپراتوري بدن ميدانستند که هر يک بر بخشي از بدن و شخصيت انسان و نظارت ميکند و به وجود او در جهان هدف مي بخشد. علاوه بر اين، تمام اين مراکز با اتکا به يکديگر، کل وجود انسان را به تکاپو و زندگي وا ميدارند. با مطالعه محورهاي دوازده گانه، به احاطه بي نظير چينيان باستان بر بدن انسان و دنياي دروني او پي ميبريم. شيوه استدلال و نتيجه گيري آنان موجب شده است تا در طول ساليان دراز، طب سنتي چين همچنان جايگاه خود را حفظ کرده و تا حد زيادي کاربرد داشته باشد.
قلب: قلب سلطان بدن است. قلب علاوه بر حکمراني بر کل بدن، براي قلمرو فضاي کافي به وجود مي آورد تا به بهترين شکل عمل کند. مانند هر حکومت ديگر، ضعف سلطان، ضعف قلمرو او است و قلب ضعيف موجب عدم کارکرد صحيح اندامها و روان خواهد شد.
روده کوچک: روده کوچک جدا کننده مواد پاک از ناپاک است. چه اين ناپاکي از غذا باشد و چه از شنيدن اخبار ناخوشايند. هنگام سردرگمي، اين بخش به کمک ما مي ايد و آنچه ناپاک و نامناسب است را به روده بزرگ ميراند.
مثانه: محور مثانه، جايي است که انرژيهاي حياتي براي مواقع ضروري ذخيره ميشوند. اين محور است که به ما قدرت پافشاري بر نظريات را ميدهد و کمک ميکند تا از نيروي "چي" استفاده کنيم.
کليه: کليه مرکز اراده و تصميم گيري است. اين بخش وجود ما مانند آب است، زماني که طغيان ميکند هرچه بر سر راهش است با خود ميبرد و هنگامي که آرام است ميتواند کوهي را فرسوده کند. زماني که اين محور صدمه ديده باشد، قدرت انجام هيچ کاري را نداريم.
محافظ قلب: اين محور مانند سربازي است که در دفاع از حاکم ايستاده. اين محور ما را از صدمات ناشي از شوک و ضربه هاي بدني حفظ ميکند. زماني که محافظ قلب بيمار باشد، هرچيز موجب رنجش و صدمه ديدن ما ميشود. اگر انسان مضطربي هستيد، به خاطر ضعف اين محور است.
گرم کنندگان سه گانه: اين محور، دماي قسمتهاي اصلي بدن را متعادل و ميزان تندي احساسات را کنترل ميکند. محور گرم کننده، بر سردي و گرمي تنفس شخص و قابليت او در تبادل گرما(احساس) تاثير ميگذارد.
کيسه صفرا: اين محور، حاکم بر قدرت قضاوت و تشخيص است و به انسان کمک ميکند تا تصوير قابل انعطاف و اميد بخشي از اينده داشته باشد. اگر شخصي در تصور اينده مشکل داشته يا انعطاف ناپذير و متحجر باشد، ممکن است در اين محور دچار مشکل باشد.
کبد: اين محور، محور برنامه ريزي و عمل است و مانند فرمانده سپاه عمل ميکند، از محور کيسه صفرا دستور ميگيرد و ديدگاههاي او را با برنامه ريزي صحيح به عمل ميرساند. اگر شما مدام در حال نقشه کشيدن باشيد و هرگز به آن عمل نميکنيد، در محور کبد دچار مشکل هستيد.
ريه: ريه ها، گيرندگان انرژي خالص "چي" هستند. اين محور راه ارتباطي انسان با پاکي ها ، آسمانها و روحانيت است. اين محور به ما در درک و احترام به وجود خودمان، ديگران و جهان خارج کمک ميکند.
روده بزرگ: اين بخش، در واقع بر روند خروج مواد زائد از بدن، ذهن و روح فرماندهي ميکند.زماني که روده کوچک مواد پاک و ناپاک را جدا ميکند، روده بزرگ بر خروج ناخالصيها از بدن نظارت ميکند تا جايي براي ورود خوراک مادي و معنوي باز شود. اين محور بر قابليت ذهني رهايي از ناخواسته ها تاثير ميگذارد.
معده: محور معده منبع جذب بدن ما است. اين قابليت ممکن است براي جذب انرژي خالص از مواد غذايي يا کسب اطلاعات باشد يا اينکه به ما در هضم رويدادها کمک کند. اين محور بر قدرت انسان در تغذيه وجود خودش و ديگران و همچنين توانايي داشتن حس سيري و رضايت نظارت ميکند.
طحال: طحال مرکز حمل و نقل و پخش است. طحال مواد غذايي و نوشيدنيها را تغيير ميدهد و مواد لازم براي هر بخش را جدا ميکند تا به محل مناسب آنها برساند. اين روند براي تغذيه "چي" و ساخته شدن خون ضروري است. قدرت تفکر، تحصيل، تمرکز و به خاطر سپردن در اين محور وجود دارند.
http://www.fadack.com
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.