PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نمادشنااسی سنن عزاداری2



تاری
29th January 2010, 12:33 PM
یارب
خدا هیچ کسی را صاحب عزا نکند مگر اینکه ظرف درکش را نصیب دلها جاری ساخته باشد چرا که این رسم آفرینش بوده و هست و از آن گریزی نیست.
در مراسمات عزا بر اساس مناطق، سننی برگزار می شود که ریشه در یک سری باورها دارد. شاید جالب باشد بدانیم برای مراسمات عزا چرا لباس سیاه می پوشیم؟
چرا تا هفتم به عزا می نشینیم؟
بزرگ عزای شیعیان یعنی ماتم بر امام حسین (ع) نییز آداب و سننی دارد که تاکنون زنده مانده و بر مارسیده است در ان تاپیک با بیان این آیین ها ی مختلف از نگاه مختلف سعی بر آن داریم تا ثبت آثار مردمشناس کرده باشیم.
اهداف:
1. گردآوری سنن عزاداریهای بومی برای نزدیکان
2. گردآوری سنن و آیین عزاداری ایام محرم و حسینیه
....
یا علی

تاری
22nd February 2010, 04:29 PM
یارب
آنچه در زیر بیان می شود بر اثر مشاهدات و تحقیقات شخصی است.
البته موجودیت این سنن در روستاها بیشتر نمود دارد تا در شهرها.

در مراسم عزاداری روستاهای آذربایجان هنوز رسم بر اینه که در هنگام فوت فردی، تمام فامیل بسیج شده و در خانه ی فوت شده حضور پیدا می کنند و موجب تسلی خاطر بازماندگان می شوند. یکی از کارهایی که اطرافیان انجام می دهند تهیه ی غذای اهل عزا و مهمانانشان است به هر اندازه که مهمان داشته باشند تقبل می کنند. و جالبه بدونیم که شستن ظرفهای اطرافیان که غذا آورده اند را هم ناپسند می دانند یعنی با خالی کردن غذا، ظرفش نشسته به صاحبش تحویل می دن. (چون غذای عزاست و نباید ظرفش در خانه ی عزا شسته بشه.!)
از نکته های جالبی که در مراسمات عزا دیده می شود اینه که، مهمانان را با شیر و خرما و چایی پذیرایی می کنند.
کفشهای مهمانان را به هیچ عنوان مرتب نمی کنند چون عقیده بر این دارند که خونه عادت به این نوع مهمونی می شود. حتی خود مهمانان از مرتب شدن کفشهاشون مکدر می شن!
مهمان در حین ورود با گفتن: خدا صبرتون بده و خدا رحمتش کنه
و هنگان رفتن آرزوی مهمانی خیربرای صاحبخانه را دارد.

تاری
9th April 2010, 06:29 PM
http://i1.tinypic.com/ne7228.jpg
یارب
مطلب جالبی در یکی از وبلاگها به چشمم خورد اینجا آوردم



رسم و آداب عزاداري ومحرم در لرستان



[/URL]

مردم لرستان با نزدیک شدن ایام محرم، با پوشیدن لباس و یا بازوبندهای مشکی، سیاه بندی تکیه­گاه­ها، مساجد و حسینیه­ها، و نصب پرچم­های این ایام و ... جهت عزاداری و سوگواری سالار شهیدان و یاران گرامیشان آماده میشوند. از جمله مراسم مردم لرستان در این ایام، حضور در مراکز عزاداری و تشکیل مجالس نوحه سرایی و سینه زنی می­باشد. سينه زنها كه عزاداران اصلي هستند دسته دسته گرد مي آيند. شبها در جلو دسته­هاي سينه­زني، چلچراغ حركت ميكند كه در حدود سي تا چهل چراغ توري را به طرز جالب، ديدني و با مهارت خاصي بر پايه صليب شکل چوبي سوار ميكنند و بوسيله يك نفر زورمند و كارآزموده كه نذر دارد حمل مي­شود.

یکی دیگر از اعمالی که مردم لرستان در ایام محرم انجام می دهند این است که در روز هفتم محرم همگي به حمام رفته و پس از اصلاح سرو صورت و نظافت كامل، لباسهاي تميز مي پوشند. و این روز را "تراش عباس" مي نامند. از این روز به بعد، عده اي جهت افروختن آتش در صبح عاشورا به جمع كردن و گردآوري هيزم مي پردازند. تا اگر در روز عاشورا برف و باران ببارد و هوا سرد باشد عزاداراني كه درگِل می افتند (مراسم گِل افتادن) از سرما حفظ گردند. بهمين خاطر عده اي در محل، دور گشته و با خواندن جملاتي از خانه­ها تقاضاي هيزم ميكنند. مردم نيز با كمال ميل به آنان هيزم مي­دهند.همچنین براي روز عاشورا خاك نرم و مخصوصي بنام گِل باغچاله (گِل رُس) آماده مي كنند و در ميدانهاي شهر قرار می­دهند.گِل بعنوان نماد عزاداری و ماتم ، یکی از عناصری است که در مراسم­های سوگواری اکثر مناطق لرستان حضور دارد.

http://reza21.persiangig.com/image/ashora8.jpg



آداب عزاداري در خرم آباد

چند روز پيش از عاشورا يعني در همان روزهاي اول ماه محرم اهالي خرم آباد و ساير مناطق لرستان، خودشان را براي عزاداري شهداي كربلا آماده مي كنند. اغلب مردم پيراهن سياه مي پوشند و يا بازوبندهاي سياه را با نوشته هاي يا حسين، يا حسين مظلوم، و . . . به بازو مي بندند. براي بجا آوردن نذرهاي خويش كه غالبا خوراكي هستند برنج، روغن، آرد، شكر، گلاب و زعفران و ساير مواد لازم را از اين قبيل تهيه مي بينند.
هر محله اي از جمله درب دلاكان و پشت بازار علم هاي خود را سر گذارها و خيابانهاي اصلي برپا مي كنند. صداي ساز و دهل كه آهنگ غم انگيز چمريونه مينوازد در محله و كوچه هاي اطراف بگوش مي رسد.
سينه زنها كه عزاداران اصلي هستند دسته دسته گرد مي آيند. شعرها و ابيات روزهاي نخست عزاداري بيشتر از اين قبيل است:

هر كه دارد عشق شاه كربلا عريان شود گر تكبر مي كند از اين عزا بيرون شود

يا:

محرم آمد و عيشم عزا شد حسينم وارد كرب و بلا شد


ماه محرم چو پديدار شد خون بدل احمد مختار شد

وقتي دسته هاي سينه زن جمع شدند، بسوي حسينيه ها و مساجد شهر حركت مي كنند. وقتی سينه زنها كاملا در محل مورد نظر استقرار يافتند، قبل از هر كاري نوحه خوان مرثيه جانسوزي ميخواند و سينه زني شروع مي شود.
روش سينه زني در خرم آباد به اينصورت است، اول نشسته و با يك دست سينه مي زنند بعد وقتي نوحه خوان فرياد مي زند اي واي شهيدا به دشت كربلا، همگي سرپا مي ايستند و ضمن جواب دادن به نوحه خوان در مقابل هم با دو دست بشدت به سينه ميزنند و بعد از مسجد يا حسينيه به عزاخانه ديگري ميروند.
روز هفتم را اهالي تراش عباس مي دانند در اين روز همگي به حمام مي روند و پس از اصلاح سرو صورت و نظافت كامل، لباسهاي تميز مي پوشند.
از روز هفتم به بعد عده اي براي افروختن آتش در صبح عاشورا به جمع كردن و گردآوري هيزم مي پردازند. زيرا اگر در روز عاشورا برف و باران ببارد و يخبندان هم باشد عزاداراني كه نذر دارند حتما بايد در گل بيفتند، بهمين خاطر عده اي دور خانه ها ميگردند و با خواندن جملاتي تقاضاي هيزم ميكنند. مردم نيز با كمال ميل به آنان هيزم ميدهند.

چويي هيمه درنن داس نذر حسين و عباس

براي روز عاشورا خاك نرم و مخصوصي بنام گل باغچاله (گل رس) آماده مي كنند و در ميدانهاي بزرگ و كوچك شهر مي ريزند.
شبها در جلو دسته هاي سينه زني چل چراغ حركت ميكند كه در حدود سي تا چهل چراغ توري را به طرز جالب، ديدني و با مهارت خاصي بر پايه اي صليب مانند و چوبي سوار ميكنند و بوسيله يك نفر زورمند و كارآزموده كه همه ساله نذر دارد حمل ميشود.
شب عاشورا دسته هاي سينه زني اغلب از اين قبيل اشعار را كه مناسبت هم دارند ميخوانند:

شب عاشوراست يا عيد قربان است


كرب وبلا يكسر از خون گلستان است


امشبي را شه دين در حرمش مهمان است


مكن اي صبح طلوع


عصر فردا بدنش زير سم اسبان است


مكن اي صبح طلوع


صبح عاشورا و مراسم گل افتادن

صبح خيلي زود، قبل از طلوع آفتاب صداي آشنا و دلگيرانه ساز و دهل كه نواي چمريونه مينوازد، همه را سراسيمه بسوي ميدان شهر و خره (گل) عاشورا ميخواند.
دسته دسته افراد سينه زني كه از سر تا بپا در گل غلط خورده اند در ميدان مي چرخند و يا در اطراف آتشهاي جاي جاي ميدان محله بر سر ميزنند و هي روو هي روو ميكنند.
در ميانه ميدان دسته اي بدنبال ذوالجناح هستند و فرياد ميزنند:

اي ذوالجناح با وفا پس كو حسين من (دسته اول)


اي مركب شير خدا پس كو حسين من (دسته دوم)

و يا:

اين بدن از كيست كه سر ندارد عزيز زهراست كفن ندارد


زاده زهراست عزيز زينب بي كس و ياور صحت ندارد

پس از چند ساعت عزاداري بي ريا و بدون تكبر و صادقانه و جانسوز گلي ها و كليه سينه زنان و عزاداران بسوي مركز شهر حركت مي كنند و اين مراسم تا ظهر عاشورا ادامه دارد. پايان عزاداري و مراسم روز عاشورا با ضرب المثل طوق اشگس اعلام ميشود.
طوق بر وزن سوق علامت ويژه و عمودي عزاداران ماه محرم در خرم آباد است، محور اصلي چوب نسبتا بلندي است بطول هشت تا ده متر كه از يك متر به بالا از چندين حلقه كه مركز آنها چوب اصلي است تشكيل ميشود.
يك پارچه از جنس مخمل دور حلقه ها مي بندند و در بالا و انتهاي آن يك قنديل نقره قرار ميدهند و اطراف آنرا با نوارهاي رنگي ريشه دار و آينه هاي كوچك زينت مي دهند.
قديمي ترين اين علم مخصوص روستاي ماسور بوده است كه بوسيله يكي از محترمين و معتمدين محل ساخته و حمل ميشده است. اين علم را از چترهاي متعدد و وسيع مي ساختند كه باكت و گلوني و پارچه هاي رنگارنگ ديگر تزئين ميدادند و روي شالي كه به كمر مي بستند حمل ميشده است، دو نفر نيز از دو طرف با رسن آنرا مهار ميكردند.
عزاداران روستاي ماسور پس از وارد شدن بشهر و انجام مراسم و گرداندن طوق در شهر و سينه زني ظهر عاشورا طوق را مي شكستند (قسمتهاي مختلف آنرا از هم جدا ميكردند) و در واقع عزاداري پايان مي پذيرفت.

اصطلاح (طوق اشگس) از آن زمان باقي مانده است كه به صورت يك ضرب المثل در بين مردم جا افتاده است و هر وقت جرياني پيچيده و يا جلسه و مجلسي پايان مي پذيرد ميگويند: "طوق اشگس" به اين معني كه موضوع خاتمه يافت.
بويژه در ظهر عاشورا كه مراسم سوگواري پايان مي پذيرد و عزاداران متفرق مي شوند اين مثل كاربرد بيشتري دارد.

قمه زني و تعزيه خواني


http://www.nacfiran.com/tazeye7.jpg

قمه زني و تعزيه خواني از روزگاران بسيار دور در خرم آباد و ساير مناطق لرستان مرسوم بوده و در حال حاضر نيز انجام ميگيرد. بويژه تعزيه خواني در شهرستان بروجرد و بخش هاي تابعه آن بنحو شايسته و با شكوهي خاطره جانسوز كربلا را ياد آور ميشود.

دختران چهل منبري


از اول صبح عاشورا، دختراني سياه پوش و نقابدار با پاي بدون كفش بصورت گروهي، مجالس عزا و حسينيه هاي شهر را ميگردند، و با نيت و خواستهاي مختلف بويژه بخت گشائي در هر جلسه و مراسم عزاداري يك شمع روشن ميكنند تا چهل منبر را سر بزنند و چهل شمع روشن كنند.


http://www.lorestanmiras.org/Web_Gallery/albums/userpics/normal_6~3.jpg


مراسم شام غريبان حسين

از عصر عاشورا به مدت سه شب با انجام مراسم شام غريبان عزاداري مي كنند. هر نفر از عزاداران يك دستار سياه مخصوص بنام كترا به سر و گردن و شانه هاي خود مي پيچاند و در عزا شركت ميكند.
پيمايش دسته گهواره اي سياه پوش را بر دوش ميكشند نفر بعدي يك تك روي سر دارد كه مقداري نان و حلوا و شمع روشن را درون آن حمل ميكند، كسي ديگر نيز گاهگاهي مشتي كاه روي سر عزاداران ميپاشد و با ورود آنان به مجالس عزا چراغها را خاموش ميكنند.

در طول راه و در مساجد و عزاخانه با كمك نوحه خوان خود اين اشعار را همراه با نواي غم انگيز فلوت ميخوانند:

حسين گمشدم اي رودم اي رود نهال خم شدم اي رودم اي رود


روم گويم به زينب كنج زندان كه اي زندانيان منزل مبارك


شام غريبان حسين امشب است امشب است


غلغله در ارض و سماء امشب است امشب است



يتيمي درد بي درمان يتيمي يتيمي خواري دوران يتيمي



اگردست حسين مي بود به دستم چرا كنج خرابه مي نشستم


بدين ترتيب مراسم و آداب عزاداري ماه محرم بپايان ميرسد.


محرّم در بروجرد




در دهه اول محرم شهر بروجرد میهمانان زیادی را به خود جلب می کند که مشتاق دیدن مراسم محلی تاسوعا و عاشورا هستند. شهرستان بروجرد بیش از سیصد هیات و دسته سینی زنی، زنجیرزنی و ... دارد که با شروع محرم فعال شده و عمدتا تا پایان صفر به کار خود ادامه می دهند. برپایی سقاخانه، تکیه و روضه از کارهای رایج این ایام است هرچند فعالیت های کوچک و بزرگ فراوانی در این ایام انجام می شود. به هرحال مراسم محرم شامل بخش های مختلفی است:

سقاخانه

یکی از دیدنی های بروجرد در ماه محرم تشکیل سقاخانه است به این صورت که با آغاز این ماه برخی خانواده ها یک یا چند اتاق بزرگ را سراسر با پارچه مشکی می پوشانند و دیوارها را با تصاویر امامان و آیات قرآن منقش می کنند و منبری چوبی در بالای این اتاقها قرار می دهند که بر روی آن تعداد زیادی چراغ به احترام و یادبود امام حسین (ع) و یارانش روشن می ماند. با غروب آفتاب درب خانه ها را باز می گذارند و معمولا با روشن کردن چراغ و آویختن پرچمی سیاه یا سبز باز بودن سقاخانه را نشان می دهند. مردم نیز در قالب گروههای کوچک و بزرگ و با فرستادن صلوات و یا خواندن اشعاری گروهی در مدح امام حسین (ع) در کوچه پس کوچه های شهر به راه می افتند و با عنوان میهمان از این سقاخانه به آن سقاخانه می روند. زنان نیز همراه با مردان خانواده یا بصورت گروههای زنانه به سقاخانه می روند و این ایام معمولا از امن ترین ایام برای تردد شبانه است چرا که بیشتر مردم تا پاسی از شب در معابر هستند. سقاخانه را قلیچ هم می گویند از آن رو که به هنگام ورود به منزل و برای اطمینان از باز بودن سقاخانه و آمادگی میزبان رسم بوده با صدای بلند بگویند:" قلیچه یا قولوچه" و در صورت شنیدن "قلیچه" به خانه وارد می شدند. "قولوچه" به معنی تمام شدن زمان و به هر روی عدم پذیرش میهمان بوده است. در بدو ورود به اتاقی که سقاخانه را تشکیل می دهد ابتدا به جای سلام رسم است بگویند:"بر قاتلان سید الشهدا لعنت". میزبان و یا دیگر میهمانان حاضر نیز در پاسخ می گویند:"بیش باد!". سپس شعرهایی در مدح شهدای کربلا خوانده می شود و بعضا سینه زنی مختصری نیز انجام می شود و چند دعایی در خصوص شفای بیماران، گشایش کار حاضران و برآوردن حاجات میزبان گفته می شود. صاحب خانه نیز با چای، شیر، میوه، شیرینی و مانند آن از میهمانان پذیرایی می کند. خیلی از مردم نذر می کنند که در صورت برآورده شدن حاجاتشان خدمتی به سقاخانه کنند و معمولا پارچه سیاه، چراغ و یا چای و شربت ... سقاخانه تا حدی از این راه تامین می شود. به هنگام خروج نیز رسم است بگویند: "اجرتان با سید الشهدا !" و بعد به سقاخانه دیگری بروند و این کار معمولا تا نیمه شب ادامه دارد. البته هرچند در سالهای اخیر از تعداد سقاخانه ها کاسته شده و یا مردم بیشتر با ورود به سقاخانه به دیدن دوستان قدیمی و گفتگو با آنان می پردازند اما هنوز هم این رسم از مهمترین رسوم اجتماعی بروجردی هاست. بویژه از گذشته در کنار فال و تماشا بودن و البته ثواب سقاخانه، یکی از بهترین مکان ها برای دیدن دختر ها توسط خانواده ها و امکان خواستگاری و امر خیر همین سقاخانه ها بوده است.

چهل منبر

در غروب و شامگاه تاسوعا، بسیاری از مردم و بویژه کسانی که در شبهای قبل سقاخانه داشته اند درهای خانه خود را به روی مردم باز می کنند و سینی بزرگی در ورودی خانه یا حیاط می گذارند و در آن به یادبود شهدای کربلا شمع روشن می کنند و با نوشیدنی و دیگر نذورات از میهمانان پذیرایی می کنند. بسیاری از زنان و مردان با تهیه چهل شمع، با پاي برهنه و بدون اين كه با كسي صحبت كنند از این خانه به آن خانه رفته و شمع های خود را در چهل سقاخانه مي گذارند. با این کار ضمن عزاداری، حاجات و خواسته های خود را نیز یادآوری می کنند و از امام حسین و یارانش شفاعت می طلبند. این آئین به چهل منبر مشهور است.

سینه زنی و زنجیرزنی

هیات های سینه زن و زنجیر زن بروجرد، فعالترین و پرطرفدارترین دسته های عزاداری این شهر و روستاها و مناطق اطراف هستند. معمولا در شبهای اول تا نهم محرم، اعضا و میهمانان این دسته ها، با تاریک شدن هوا در منزل یا تکیه ای جمع شده و پس از سخنرانی یک روحانی و شنیدن مداحی، شروع به به سینه زنی و زنجیر زنی می کنند. با توجه به کوچک بودن فضای اکثر خانه ها، ممکن است دسته های زنجیرزن تنها به سینه زنی بپردازند. با نزدیک شدن به شب تاسوعا، این دسته ها علاوه بر حضور در مجالس، به حرکت در معابر نیز می پردازند که بویژه در روزهای تاسوعا و عاشورا، جمعیت زیادی از اهالی شهر و میهمانان با تجمع در خیابانهای اصلی به استقبال این دسته ها می روند. بطور سنتی، این دسته ها از میدان رازان، خیابان صفا، شریعتی، بحرالعلوم و جعفری عبور می کنند و در در سه راه جعفری و نیز در صحن امامزاده جعفر به نوبت توقفی کوتاه کرده و بصورت نمایشی به سینه زنی و زنجیرزنی در مقابل مردم، روحانیون و مسئولان شهر می پردازند.

سینه زنی در بروجرد در قالب دسته های کوچک انجام می گیرد. به این ترتیب که بنابر بزرگی هیات، اعضا به سه، چهار، پنج ... دسته تقسیم می شوند و هر دسته دارای یک رهبر یا سردسته می شود. سردسته مسئول نگه داری گروه و جلوگیری از تفرق آنان است و شعار یا دم گروه به وی محول می شود. برای سهولت یادآوری دم، معمولا از قطعات شعری کوتاه استفاده می شود. کلیه دسته ها در انتهای دم خود، یک بخش مشترک با گروه دیگر دارند مثل "حسین یکه و تنهاست" که با رسیدن به آن دسته بعدی شروع به سینه زنی و خواندن دم خود می کند. معمولا دسته های نخست مربوط به افراد مسن و پیشکسوت است. دسته های میانی را جوانان تشکیل می دهند و آخرین دسته ها نیز نوجوانان هستند. لباس سینه زنهای بروجرد عمدتا یک پیراهن مشکی است جلوی آن مانند دریچه ای است که با دکمه باز و بسته می شود. در مجالس مردانه، دکمه های جلویی را باز می کنند و سینه می زنند. همچنین برخی جوانترها در اوج سینه زنی پیراهن خود را بطور کامل از تن بیرون می آورند.
هیات های زنجیرزن بصورت قطاری در دو صف موازی حرکت می کنند و باز هم به ترتیب از افراد سالخورده تا نوجوانان مرتب می شوند. چندین طبل و سنج زن مسئول ریتم بخشیدن و هماهنگ کردن زنجیرزنان هستند. لباس زنجیرزنی یک پیراهن سیاه ضخیم و بلند است که تا سر زانو ادامه می یابد و پشت آن دو دریچه همیشه باز دارد که محل برخورد زنجیر به بدن است. با رسیدن به هیات های دیگر، عزاداران به نشانه احترام زنجیرهای خود را بالا گرفته و تکان می دهند و همزمان یا حسین می گویند.

علامت گیری


http://lightpix.persiangig.com/image/lightpix%201/pre_archive/moharam28ox.jpg

اکثر دسته های سینه زن و زنجیرزن بروجرد دارای دست کم یک علم بزرگ فلزی هستند که در بروجرد به علامت مشهور است. علم ها معمولا در طول سال در حسینه ها و مساجد نگهداری می شوند و در روزهای تاسوعا و عاشورا در شهر گردانده می شوند. با شروع محرم، علم ها در سر کوچه یا کنار محل اجتماع هیات نگه داشته می شوند. در روزهای نهم و دهم محرم، در جلوی هر دسته ابتدا چندین پرچم در رنگهای مختلف با پایه هایی از نی بلند توسط نوجوانان حرکت می کند و بعد از آن یک یا چند علامت بزرگ و کوچک توسط جوانان پر زور و بازو حمل می شود. حمل این علم های بزرگ فلزی بخاطر سنگین بودن و نیز لنگر زدنشان بسیار دشوار است و علامت گیرها پی در پی تعویض می شوند. با رسیدن دو دسته به هم، علم ها روبروی هم قرار می گیرند و به اصطلاح سلام می کنند و ممکن است همزمان شروع به چرخیدن کنند. علامت سازی از حرفه های سنتی بروجرد هست و هنوز هم چند کارگاهی مشغول به آن هستند.

خَرّه گیری

خَرّه به معناي گِل و یا خاک مرطوب است. برخی عزاداران، سحرگاه عاشورا به حمام های عمومی شهر که در این روز همگی رایگانند می روند و پس از خره گيری با روشن شدن هوا در قالب دسته های عزادار در حالي كه سر و صورت خود را با گل آغشته اند به خيابان ها مي آيند. رسم است که در هنگام سینه زنی در صبح عاشورا این نوحه را بخوانند:

عزیزان قتل شاهان است امروز


حسین تا چاشت مهمان است امروز


گلوی نازک و بی شیر اصغر


نشانِ تیر عدوان است امروز


به زینب زندگی دیگر حرام است...

امروزه این کار بیشتر توسط قدیمی ترها انجام می گیرد و جوانان ترجیح می دهند طرحی از دست (به یاد ابوالفضل عباس) یا نوشته ای چون یا حسین بر لباس خود نقش کنند و یا قدری از گل را به موهای خود بمالند.

شام غریبان

با تاریک شدن هوا در غروب عاشورا، گروههایی از زنان و مردان با روشن کردن شمع و با بر سر نهادن طبق هایی حاوی کاه و خرما و شمع و یا عروسکهایی نشانگر کودکان یتیم کربلا، در کوچه پس کوچه های شهر به راه می افتند و با صدایی اندوهناک می خوانند:

امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است شام غریبان است...

و یا در همدردی با بازماندگان این واقعه، اینگونه زمزمه می کنند:

یتیمی درد بی درمان یتیمی


یتیمی خواری دوران یتیمی


الهی طفل بی بابا نباشد


اگر باشد در این دوران نباشد


یتیمی گردن طفلان کند کج


یتیمی درد بی درمان یتیمی...






تعزیه دوطفلان مسلم

یک نمایشنامه تراژیک (تعزیه) کاملا منحصر به فرد است که در ایام محرم توسط دسته های ویژه ای در بروجرد اجرا می شود. طی شبهای اول تا دهم محرم، این تعزیه هر شب سه چهار بار در خانه های مختلف، سقاخانه ها و تکیه ها اجرا می شود و در روزهای تاسوعا و عاشورا، همزمان با سایر هیات های عزادار، هیات های دوطفلی هم به حرکت در خیابانها و در مقابل مردم می پردازند. تعزیه دوطفلان مسلم، زبانی آهنگین دارد و جملاتی که خوانده می شود عمدتا شعرگونه و دارای وزن هستند و به نوعی نقالی شبیه هستند. شخصیت های اصلی داستان شامل دوطفلان مسلم، دو چوپان نیکوکار، حارث و عبیدالله حاکم کوفه است. لباس دوطفلان مسلم سبز رنگ است و لباس حارث قرمز رنگ. چوپانان نیز شولای نمدین همراه با کلاه نمدی بر سر می کنند. ویرایش بلند تری از این تعزیه نیز وجود دارد که عمدتا همراه با نواختن نی است و از موسیقی محلی تبعیت می کند. آوازهای معروف به دشتی همراه با نغمه نی به زیبایی اجرا می شوند. داستان این تعزیه بنا بر فولکور محلی روایت می شود که قدری با منابع تاریخی متفاوت است. از جمله این که گویا در واقعه اصلی چوپانی در کار نبوده و دوطفلان توسط خدمتکار زن حارث یافته و به خانه حارث برده می شوند و یا این که شروع حرکتشان از زندان است نه از خانه مادری.
خلاصه داستان: دو پسر نوجوان مُسلم ابن عقیل از یاران امام حسین (ع) دلتنگ مادر خود از زندان کوفه فرار می کنند و تشنه و نا امید سر به بیابان می گذارند. عبیدالله جایزه ای بزرگ برای دستگیری آنان تعیین می کند. کودکان به دو چوپان پناه می آورند اما حارث سر انجام آنان را یافته و به طمع جایزه بیشتر سر آنان را می برد.
صحنه اول:عبیدالله حاکم کوفه که از ماجرا با خبر شده، همه جنگجویان و بزرگان را فرا می خواند و به آنان دستور می دهد که طفلان را بیابند و در عوض جایزه بزرگی دریافت کنند:

یکی از غلامان خاص این دربار


رود به کوچه و بازار


پی گرفتن دو طفل مسلم زار


هر آنکه آورد نزد من دو طفل مسلم زار


دهمش اسب و زر و خلعت از همه بسیار

حارث بن ذی الجوشن از سپاهیان وی، پیشقدم می شود و می گوید:

به چشم ای امیر کار من است این خدمت


از برای خدمتت می دهم ز دست ملت


حارثم من، در جهان من نام دارم


خشم اولاد علی ام من ولی تاج دارم


همین الان شوم عازم به کوچه و بازار


تا بیارم بهر تو، دو طفل مسلم زار

امیر نیز با تاکید بر اصل قضیه به حمایت از وی می پردازد و وی را تشویق به نبرد می کند:

تو برو


من در پی ات از قسطنطنیه


سیصد هزار لشکر می فرستم


اگر از زور و بازوی عباس علی می ترسی


شمر را در کربلا


چون برق آذر می فرستم

و حارث می گوید:

رفتم پی مقصود اگر بخت بود یار


داغی بگذارم به دل حیدر کرار

صحنه دوم: دو چوپان شروع به چراندن گله گوسفندان خود می کنند و آواز می خوانند:

به حکمت ای خداوند جهاندار


برم این گوسفندان را به کهسار ...

دو کودک با این چوپانان مهربان که از دوستداران امام حسین (ع) هستند برخورد می کنند که به آنان شیر و نان می دهند. بعد از خوردن غذا، چوپانان با کشیدن شولای خود بر سر کودکان، آنان را مخفی می کنند.
صحنه سوم: حارث خشمگین سر رسیده و از چوپانان می پرسد آیا کودکان مسلم را دیده اند یا خیر. چوپانان در ابتدا انکار می کنند اما کودکان که ترسیده اند می خوانند:

برادر حارث آمد حارث آمد


به قصد کشتن ما حارث آمد

حارث مخفی گاه آنان را یافته و می پرسد شما که هستید. کودکان ساده دل نیز می گویند آیا در صورت گفتن حقیقت در امان خواهیم ماند و حارث نیز به آنان قول می دهد که کاری به آنها نداشته باشد. آنها هم می سرایند:

دو طفل مسلمیم خوار و صغیریم


در این صحرا به دست تو اسیریم

حارث که تمام روز در صحرا به دنبال آنان بوده، خشمگین شروع به تازیانه زدن به آنها می کند:

زمانی که ضربت زنم بر سرت


بسوزد دل مهربان مادرت

چوپانان با یادآوری بزرگی امام حسین (ع) و خاندان علی (ع)، از حارث می خواهند که کودکان را بخشیده و رها سازد و آنها هم در عوض تمام گوسفندان خود را به وی دهند. حارث که طمع پاداش بزرگتری از سوی حاکمان را دارد در جواب می گوید:

برو ای مرد چوپان این همه چون و چرا یعنی چه


دوستی با پسر شیر خدا یعنی چه

تلاش چوپانان در مبارزه با وی و یا التماس در بخشیدن کودکان به جایی نمی رسد و حارث آماده کشتن دو کودک می شود. کودکان محزونانه می سرایند:

به حارث آن دو طفل زار و نالان


چنین گفتند با حال پریشان


که ای ظالم بیا ترس از خدا کن


دمی اندیشه از روز جزا کن


مکش ما را که ما طفل صغیریم


در این صحرا به دست تو اسیریم


بیا و چون غلام حلقه در گوش


ببر ما را سر بازار و بفروش

اما حارث آرام نمی شود و قصد کشتن آنان را می کند. کودکان نیز آماده شهادت می شوند. برادر بزرگتر گرد برادر کوچکتر می گردد و می خواند:

یک دم روان شو


دورت بگردم


تو نوجوانی


مرگت نبینم


از دوری تو


در آه و دردم

سپس هر دو مشغول نماز می شوند. با گفتن الله اکبر، حارث به خشم می آید:

از این الله اکبر چیست مقصود


امیرم حکم مرگ هر دو فرمود

و بر سر نماز سر هر دو را می برد.
صحنه نهایی: طفلان سربریده بر زمین آرمیده اند و پارچه ای خونین بر روی آنهاست. چوپانان شعرهای محزونی بر جسدهای بی سر طفلان می خوانند.
نحوه روایت این داستان بسیار اندوهگین است بویژه صحنه هایی که چوپانان با کودکان مواجه می شوند، تلاش ناکام چوپانان در مبارزه با حارث، نماز خواندن کودکان پیش از مرگ و نیز التماس آنان مبنی بر زنده نگه داشتنشان و ... تماشاگران را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. معمولا بخش آخر نمایش (بریدن سر کودکان) به گونه ای اندوهناک است که کاراکتر های حارث، عبیدالله و ... نیز همگی ناخودآگاه به گریه می افتند. با خاتمه نمایش، مردم با ذکر صلوات و دعا صحنه را ترک می کنند. هنرمندان نیز مورد پذیرایی قرار می گیرند و آماده رفتن به مجلس بعدی می شوند.

کتل بندی

کتل بندی نوعی نمایش مذهبی در سطح خیابانهای شهر است که طی آن حیوانات گوناگونی چون اسب و شتر را به سبک قدیم آذین بندی می کنند و با تهیه لباسهای رنگی و زیور آلات، شخصیت های خوب و بد واقعه کربلا را بازسازی می کنند. هدف کتل، بازسازی صحنه های گرداندن اسیران کربلا در شام است که عموما با دهل و سرنا و سازهای محلی همراه است. کتل ها عموما همراه با دیگر دسته های عزاداری، در روزهای تاسوعا و عاشورا در خیابانهای شهر گردانده می شوند.

آتش زدن خیمه ها

عصر عاشورا، با برپایی چندین خیمه در یک فضای باز، چند اسب سوار خیمه ها را به آتش می کشند که نشان از جنایات عصر عاشوراست. مردم نیز با نوحه خوانی و سینه زنی، این صحنه های خاطره آوری کننده را تماشا می کنند.

تکیه بندی

عبارت است از ترتیب دادن چادر بزرگی در صحن یا حیاط یک خانه یا در پیاده روی خیابان. تکیه محلی برای اجتماع عزاداران است و عمدتا با نقاشی ها و شعرهایی در مدح امامان و نیز با پارچه های سبز و مشکی تزئین می شود. تکیه های قدیمی تر با برپا ردن خیمه های سایبانی بسیار بزرگ و دایره مانند در حیاط مساجد، حسینیه ها و خانه های مهم برپا می شدند. برخی از این چادرها به نحو بسیار زیبایی نقاشی و خطاطی شده بودند. اوج این هنر مربوط به دوره قاجار و اوائل پهلوی است.

نذر چراغ

یکی از آداب تاسوعا و عاشورا نذر کردن چراغ برای سقاخانه هاست. به این نحو که معمولا از سقاخانه های مشخصی که ویژه این کار است چراغی با اجازه صاحبخانه بر می دارند و نذر می کنند که با برآورده شدن حاجاتشان مثلا ده چراغ جایگزین آن کنند. در برخی مواقع به جای چراغ از کالاهای دیگر بویژه لیوان و استکان که مورد استفاده هیاتها و سقاخانه هاست استفاده می شود.

پرده خوانی

نوعی حماسه سرایی و نقالی است که طی آن راوی، در یک محل عمومی نظیر صحن یک امامزاده یا گورستان، بساط می گسترد و پرده بزرگی را به درختان یا دیوار می آویزد. این پرده تصویرهای مختلفی از قیام عاشورا و حوادث بعد از آن بویژه قیام مختار و انتقام از قاتلان حسین (ع) دارد. اسامی شخصیت ها در کنار آنان نوشته شده و نقّال از صحنه ای به صحنه دیگر رفته و با آب و تاب و یا با صدایی غمناک قصه ها را روایت می کند و بییندگان متاثر نیز به گریه می افتند. خاتمه کار ذکر دعا و صلوات و جمع کردن پول برای نقال است.

روضه

یکی از پر مخاطب ترین برنامه های مذهبی بروجرد برپایی روضه است. روضه مجلسی مذهبی است که در خانه ها برگزار می شود و میزبان ضمن پذیرایی از میهمانان ترتیب حضور مبلغان مذهبی و نوحه خوانان را نیز می دهد. با شروع محرم صدها مجلس روضه در بروجرد برپا می شود که عمدتا ده روزه اند. این کار تا پایان صفر ادامه دارد و معمولا زنان مخاطبان اصلی آن هستند. به این ترتیب که عصر ها بصورت گروهی در کوچه پس کوچه های شهر به راه افتاده و از یک مجلس روضه به مجلس دیگر می روند. روضه با سقاخانه کاملا متفاوت است و عمدتا در ساعات عصر و بعضا صبح برپا می شود و لزومی به سیاهپوش کردن خانه ها در آن نیست. عمدتا روضه ها با آویختن پرچم، باز گذاشتن در و پخش نوحه و نوارهای مذهبی و مصیبت، خود را نشان می دهند. زنان و دختران در روضه ها، به ملاقات هم می روند و عموما گپ زدن بی پایانشان موجب دلخوری سخنرانان و مداحان می شود. قلیان از لازمه های بیشتر مجالس زنانه و از جمله روضه هاست و چنانچه روضه ای فاقد قلیان باشد عمدتا مشتریان خود را از دست می دهد. زنان معمولا با دست پر از روضه ها بر می گردند و نقل و شیرینی و حلوا و میوه برای فرزندان یا شوهران خود می آورند.

قمه زنی

در گذشته در بروجرد رایج بوده و امروزه بصورت محدود و مخفیانه انجام می شود. قمه زنان معمولا در سحرگاه عاشورا در محل امامزاده جعفر بروجرد اجتماع و قمه زنی می کرده اند.

اربعین

همانند سایر شهرها، همزمان با چهلمین روز واقعه عاشورا مردم بروجرد نیز کسب و کار خود را تعطیل کرده و با پوشیدن لباس سیاه در قالب دسته های سینه زنی و زنجیر زنی به عزاداری می پردازند.

موسیقی محرم

موسیقی محرم بطور خاص بازتاب موسیقی محلی است. آوازهای معروف به دشتی یا دشتی لری بسیار گسترده اند و عمدتا با نی یا سرنا همراه می شوند که حزن زیادی دارند. در ایام تاسوعا و عاشورا نیز همین سازها به همراه دهل مورد استفاده هیات ها قرار می گیرند و عبور دسته جات عزادار از خیابانها با پخش نوحه ها و آوازهای دشتی و همراهی ساز انجام می گیرد.

دیگر آداب مذهبی بروجرد

در مناسبتهای مختلف مذهبی، برنامه های گوناگونی توسط بروجردی ها انجام می گیرد. از جمله می توان به جشنهای نیمه شعبان و یا عزاداری شهادت امام علی یا پیامبر اکرم را مثال زد. برخی از برنامه های مذهبی بروجرد از این قرارند:

مناقب خوانی

گونه ای ستايشگری مذهبی و روايات حماسی و آئينی است که به شکل تلويحی و ضمنی و با آواز انجام می شود.

چاوش خوانی

نوعی آواز است که با صدا و آواهای خوش شوق زيارت را در دل ها برمی انگيزند. در قديم چاوش خوانان به همراه کاروانان زيارتی، زائران را همراهی می کردند.

نقد نبرد حضرت علی (ع) و مرحب

نوعی نقالی است که شهامت و شجاعت امام علی (ع) را در نبرد خیبر روایت می کند. مرحب رئیس نگهبانان قلعه خیبر بوده است که در نبرد با سپاهیان اسلام چند تن از مسلمانان را می کشد اما در نهایت به دست علی (ع) کشته می شود. این نوع نقالی به نوعی رجزخوانی و شعرهای رد و بدل شده بین دو پهلوان را حکایت می کند.


محرم در ايلام

http://www.persianv.com/khabar/28252_495.jpg


سوگواري‌هاي مخصوص ايام شهادت امام حسين (ع) يکي از مهم‌ترينمراسم هاي سوگواري عمومي در ايلام به شمار مي رود. دراستان ايلام، بيرق هاي سبز وسرخ و سياه بر بام منازل، سر درب مساجد، مغازه ها و ... فرا رسيدن ايام محرم را خبرمي دهند و مردم آماده مي شوند تا با شکوه هر چه تمام تر مراسم عزاداري سالار شهيدانرا برگزار نمايند.
در دهه اول ماه محرم، در هر يک از روزها خانواده هاي ايلاميبه تهيه نذري(انواع خورش ها و پلوها) آش رشته، حليم و شربت مي پردازند و به فقرا ونيازمندان و همسايگان و عزاداران مي دهند. در شب عاشورا و تاسوعا در پاي ديگ هايحليم كه در خانه ها و كوچه ها و خيابان ها بار گذاشته شده اند؛ شب زنده داري ميكنند و در روزهاي عاشورا و تاسوعا با رفتن به خيابان ها و تشكيل دسته هاي عزاداري وسينه زني و ذکر مصيبت براي سالار شهيدان؛ حضرت امام حسين (ع) عزاداري مي كنند. مردمايلام ماه صفر را دوست ندارند چرا که معتقدند در اين ماه گل سرسبد آفرينش حضرتمحمد(ص) وفات نمودند.

منابع:
۱- آداب عزاداري در ماه محرم [U]http://www.irib.ir (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fi11.tinypic.com%2F 6qdwh36.gif)
۲- آيين هاي عزاداري و سوگواري سالار شهيدان در سرتاسر استان هاي ايران
http://www.istta.ir (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.istta.ir%2F)
۳- سایت بروجرد http://www.boroujerd.info (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.boroujerd.info %2F)
۴- فرهنگ عاشورا http://www.hawzah.net (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.hawzah.net%2F)


کل این مطلب از وبلاگ: http://www.loresoon.blogfa.com/post-518.aspx (http://www.loresoon.blogfa.com/post-518.aspx)
آورده شده است.

تاری
9th April 2010, 06:34 PM
عزاداری سرور و سالار شهیدان امام حسین (ع)
کربلا

http://asriran.com/files/fa/news/1386/10/27/86935_575.jpg

http://asriran.com/files/fa/news/1386/10/27/86936_178.jpg

http://asriran.com/files/fa/news/1386/10/27/86937_787.jpg

نجف

http://asriran.com/files/fa/news/1386/10/27/86938_942.jpg

http://asriran.com/files/fa/news/1386/10/27/86939_670.jpg

http://asriran.com/files/fa/news/1386/10/27/86940_262.jpg

بصره

http://asriran.com/files/fa/news/1386/10/27/86941_489.jpg

http://asriran.com/files/fa/news/1386/10/27/86942_128.jpg

منامه بحرین

http://asriran.com/files/fa/news/1386/10/27/86951_239.jpg

http://asriran.com/files/fa/news/1386/10/27/86952_907.jpg

منبع:
http://www.abdandanesh.blogfa.com/8610.aspx

تاری
9th April 2010, 06:35 PM
یارب


آیا می دانستید در دسته جات عزاداری ایام محرم عَلَم هایی که بر می دارند بر چه اساسی شکل گرفته و جزو فرهنگ شده است؟
چرا سینه زنی و زنجیر زنی جزو آداب عزادری شده است؟
تاریچه ی مجسمه های بز و طاووس و برخی حیوانات دیگر و شکل شمشیر و تبر و .... که از فلز به طرز زیبایی کار می شود از کجاست؟
نماد دست بر سر عَلَم چیست؟
....
اگر کسی در این زمینه ها اطلاعاتی دارد مشتاقانه می شنویم.
.....
به مرور به هر کدام می پردازیم.

http://uc-njavan.ir/images/jzq2p01usy35j8sdqd9y.jpg

http://uc-njavan.ir/images/7epjgx5bb1hy8ht2py2z.jpg

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد