PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : حضرت زهرا سلام الله علیها به روایت دایرة المعارف قرآن



SysT3M
17th October 2008, 03:41 PM
حضرت زهرا (س) به روایت دایرة المعارف قرآن


پیشگفتار


تعالیم هدایت بخش قرآن که چون شمعی فروزان فراروی انسانهاست، از صدر اسلام تا کنون مورد توجه محققان علوم قرآنی قرار گرفته است. آنان حاصل پژوهشها و تدبرهای خود را پیرامون این کتاب آسمانی در قالب کتابها و دایرةالمعارفها به جهان علم عرضه نموده اند. از جمله آنها دایرةالمعارف قرآن (Encyclopedia of the Quran)، بوده که در 5 جلد توسط انتشارات بریل در شهر لیدن (هلند) منتشر شده است. سر ویراستار این دایرةالمعارف خانم جین دمَن مک اولیف است. که چهارتن از معروف ترین قرآن پژوهان واسلام شناسان غربی، وی را در این راه یاری کردند. این چهار تن عبارتند از: کلودژیلیو، از دانشگاه اِکس - آن - پراونس (فرانسه)، ویلیام گراهام از دانشگاه هاروارد (آمریکا)، وَداد قاضی از دانشگاه شیکاگو (آمریکا)، اَندرو ریپین از دانشگاه ویکتوریا (کانادا). البته مونیک برناردز و ولیچ من از دانشگاه گرونینگن (هلند) و جان نَواس از دانشگاه کاتولیک لیوون، هیئت ویراستاران اصلی را یاری دادند.



همچنین هیأت مشاوران ارشد در این دایرةالمعارف عبارتند از: نصر حامد ابوزید از دانشگاه لیدن (هلند)، محمد ارکون از دانشگاه سوربن (فرانسه)، گرهارد بورینگ از دانشگاه ییل (آمریکا)، جرالد هاوتینگ از دانشگاه لندن (انگلستان)، فِرِد لیمهاوس از دانشگاه گرونینگن (هلند)، آنگلیکا نویورِت از دانشگاه برلین (آلمان). هر یک از مقالات کوتاه یا بلند این دایرةالمعارف، نوشته یکی از محققان مسلمان یا غیر مسلمان است که در دانشگاههای اروپا، کانادا، آمریکا و نیز برخی کشورهای اسلامی به تدریس و تحقیق در زمینه مطالعات قرآنی اشتغال دارند. از جمله مؤلفان مسلمان این دایرةالمعارف، می توان به نصر حامد ابوزید (مصری)، محمد علی امیر معزّی (ایران)، محمد ارکون (الجزایری)، وائل حلاّق (فلسطینی)، مستنصر (پاکستانی)، عبدالعزیز ساشادنیا (تانزانیایی) و محسن ذاکری (ایرانی)، اشاره کرد.


همچنین شماری از قرآن پژوهان معروف غربی مانند هربرت بِرگ، هریبرت بوسه، فردریک دنی، هریبرت آیزِنشتاین، ریچارد مارتین، هارالد موتسکی، اَندرو ریپین،اُری رُبین، مایکل سِلز و آلفورد ولچ، تألیف بخشی از مقالات دایرةالمعارف قرآن را بر عهده داشته اند. طرح تدوین و انتشار دایرةالمعارف قرآن، نخستین بار در سال 1993 در ملاقات میان خانم مک اولیف و آقای پری بیرمان از مسئولان انتشارات بریل مطرح شده و بلافاصله پس از تأیید و قبول آن از سوی این انتشاراتی مهم، چهار تن از محققان قرآن پژوه غربی به نامهای وَداد قاضی، کلود ژیلیو، ویلیام گراهامو اَندرو ریپین، شورای ویراستاری این دایرةالمعارف را تشکیل دادند. اینان با دعوت از معروف ترین نویسندگان و محققان قرآنی در دانشگاه های سراسر جهان، کوشیده اند کتابی مرجع در مطالعات قرآنی امروزی فراهم آورند که در این حوزه­ی تخصصی، جدیدترین اطلاعات و پژوهشها را به خوانندگان و علاقه مندان مباحث قرآنی ارائه دهد. این طرح، مشابه طرح انتشار دایرةالمعارف اسلام توسط همین ناشردر لیدن(هلند)است که به گونه ای بسیار وسیع تر، به تمامی مباحث و مطالعات اسلامی می پردازد. با این همه،نباید از یاد برد که مقالات دایرةالمعارف قرآن همگی صرفاً از منظری قرآنی و یا مرتبط با قرآن تألیف شده اند، اما در دایرةالمعارف اسلام وجود ندارند.


از آنجا که قصد سر ویراستار و هیأت ویراستاری این دایرةالمعارف، تهیه­ی دانشنامه ای جامع و مرجع در حوزه­ی مطالعات قرآنی بوده است، اعتنای ایشان به مباحث قدیم و موضوعات جدید به یکسان است. بر این اساس، مدخلهای این دایرةالمعارف بر دو گونه اند: گونه نخست که اکثریت مقالات را تشکیل می دهند، به معرفی شخصیت های مهم، مفاهیم، مکانها، ارزشها و حوادث مهمی می پردازند که مستقیماً در خود قرآن به آنها اشاره شده است و یا اموری هستند که اهمیت و ارتباط نزدیکی با متن قرآن دارند. نمونه­ی آنها مقالات ابراهیم، هارون، علی بن ابی طالب، کهف، ارتداد، تابوت عهد، عرفات، تدفین، بَدر، بسمله، نسخ و جزء آن است. دسته­ی دوم از مقالات دایرةالمعارف، به مباحث و موضوعات مهم حوزه­ی مطالعات قرآنی می پردازند. چند نمونه از این دست مدخل ها عبارتند از: پژوهش های قرآنی معاصر، رایانه ها و قرآن، هنر، معماری و قرآن، کنترل موالید، باستان شناسی قرآن و زبان و خط عربی. در این هر دو دسته مقالات، هم اطلاعات و منابع کهن اسلامی، و هم تحقیقات، نظریات و متون جدید قرآنی، مدّ نظر بوده است.


بررسی مقالات نشان می دهد که مسئولان علمی دایرةالمعارف قرآن (EQ) در انتخاب و گزینش مؤلف، بر تخصص و زمینه تحقیقاتی هر یک از مؤلفان تأکید ورزیده و سعی داشته اند تا تألیف مقالات مهم را به کسی بسپارند که در آن زمینه صاحب نظر بوده و تألیفاتی علمی - پژوهشی داشته باشد. برای نمونه تألیف مقاله پراهمیت «اسباب النزول» به قرآن پژوه معروف انگلیسی، آقای اَندرو ریپین سفارش داده شده که به صورت تخصصی در این موضوع به پژوهش پرداخته و پایان نامه دکتری وی با عنوان «متون اسباب النزول قرآنی: بررسی کاربرد و تحول آن» است. خانم زابینه اشمیتکه مؤلف کتاب اندیشه های کلامی علامه حلی نیز که به همراه مارتین مکدرموت و زیر نظر پروفسور ویلفردمادولنگ، تأثیر و تأثر و ارتباط آرا و اندیشه های متکلمان بزرگ شیعه با مکتب کلامی اعتزال را بررسی کرده، تألیف مقاله مهم «معتزله» را عهده دار شده است. در انتخاب و نامگذاری مدخل های این دایرةالمعارف، شیوه ای رعایت شده است که در دایرةالمعارف اسلام سابقه ندارد. ویراستاران و هیأت علمی این دایرةالمعارف در نامگذاری مدخل ها، بنا را بر انگلیسی بودن واژه ها گذاشته اند و معروف ترین اصطلاحات و اسامی اسلامی را بر مبنای تلفظ عربی شان آوانگاری نکرده اند، بلکه همواره کوشیده اند تا حد امکان از معادل های انگلیسی و لاتین متداول در متون و ادبیات غربی استفاده کنند. مثلاً به جای نسخ (Nackh)، از Abrogation و به جای تشبیه (Tashbih)، از Anthropomorphism و به جای جاهلیت (Jahiliyya) از ترکیب Age of Ignorance استفاده کرده اند. ایشان حتی اسامی خاص و اعلامی چون آدم، ابراهیم، هارون، هابیل، قابیل، یأجوج و مأجوج، و مانند آن را همانند دایرةالمعارف اسلام بر اساس تلفظ عربی آوانگاری نکرده اند، بلکه بر مبنای ادبیات کتاب مقدس، معادل های انگلیسی آنها را به کار برده اند.


البته اگر اسم خاص یا اصطلاحی که به عنوان یک مدخل به کار گرفته شده، معادلی در زبان لاتین نداشته باشد، بر مبنای تلفظ عربی اش آوانگاری شده است؛ مانند همه نامها و اسامی خاص مربوط به حوزه اسلام نظیر علی بن ابی طالب، ابوبکر، حمزه بن عبدالمطلب و فاطمه که در متون مقدس غربیان بکار نرفته و اصطلاحاتی نظیر جن، مصحف، معتزله، ناموس، حنیف، برزخ و بسمله که تنها در حوزه اسلام مطرح شده است. این روش هر چند برای غربیان مفهوم تر و مقبول تر است، این ایراد را دارد که از سیستم جامعی جهت ارجاع مدخل های هم معنا، بی بهره است.


به لحاظ اهمیت نقطه نظرات مستشرقان پیرامون مباحث اسلامی، در این نوشتار ترجمه یکی از مقالات دایرةالمعارف مذکور تحت عنوان «فاطمه» ارائه خواهد شد.


مؤلف این مقاله خانم جین دَمن مک اولیف، استاد کنونی مطالعات اسلامی در دانشگاه جرج تاون (آمریکا) است. که پیش تر از او یاد شد. وی در سال 1979، فوق لیسانس خود را در زمینه مطالعات ادیان از دانشگاه تورنتو (کانادا) دریافت کرده و در سال 1984، موفق به کسب دکتری مطالعات اسلامی از همان دانشگاه شده است. وی از سال 1986 تا 1992 در دانشگاه های امورای (Emory)، آتلانتا (Atlanta) و جورجیا (Georgia) به تدریس مطالعات دینی و اسلامی مشغول بوده، و از سال 1992 تا 2000 استاد مطالعات اسلامی در دانشگاه تورنتو بوده است. بیشتر مقالات و کتابهای مک اولیف درباره مسیح، مسیحیت و مسیحیان از منظر قرآن است. عناوین پاره ای از کتاب ها و مقالات وی چنین است: مسیحیان در قرآن و تفسیر؛ برگزیده تمام زنان عالم؛ مریم و فاطمه در تفاسیر قرآن؛ شناخت صائبین در تفاسیر قرآن؛ بافت قرآنی تحقیقات مسلمانان درباره تورات و انجیل؛ اهل کتاب در یک تفسیر فارسی؛ دیدگاه های طبری و ابن کثیر در باب تأویل قرآن.


مقاله فاطمه دارای تصاویری از دست نوشته های سوره فاتحه به خط نسخ، ریحان و ثلث است. آن تصاویر به همراه ترجمه زیر نویس های آن به ترتیب در پایان مقاله آورده شده است.


فاطمه


تنها فرزند محمد از نخستین همسرش خدیجه، که تا زمان وفاتشان زنده ماند. نام فاطمه در قرآن نیامده است، اما متون تفسیری{4} طراز اول، برخی آیات را با او و همسر و فرزندانش مرتبط دانسته اند. شخصیت فاطمه به عنوان کسی که نزدیکترین پیوند نَسَبی{5} را با شخص پیامبر دارد، به ویژه در اسلام شیعی، نوعی سیره نویسی و نیز آئین های دعا و توسل را ایجاد کرده است.{6}


مهمترین آیات قرآن که مفسران به فاطمه ربط داده اند، آیه ی 33 سوره ی احزاب و آیه ی 61 سوره ی آل عمران است. در نخستین آیه به «اهل بیت» اشاره می شود که معمولاً اهل بیت به معنای محمد، فاطمه، همسرش علی ابن ابی طالب و پسرانش، حسن و حسین تفسیر شده است و این معنا از دیگر معانی دقیق تر است. (طبری، تفسیر، ج 22، 8-6 که روایتی منسوب به عکرمه را هم ذکر می کند که می گوید مراد از اهل البیت تنها همسران پیامبر است {7} ؛ ابن الجوزی، زاد، ج 6، 381، ترتیب ترجیح موارد بیان شده در معنای اهل بیت را برعکس می کند). بنابر بعضی روایات، پیامبر خانواده اش را به شکلی واقعی یا نمادین به زیر عبای خویش گرفته است {8}. این روایت لقب دیگری را نیز برای این پنج تن فراهم آورده اند: «اهل الکساء» (برای اطلاع از رابطه فاطمه و عایشه همسر پیامبر، قس. طبری، تفسیر، ج 22، 8-7؛ Spielberg، Politics، 7-34 و نیز ن.ک: به مقاله عایشه بنت ابی بکر). در آیه ی 61 سوره ی آل عمران مجادله ای گنجانده شده است: «بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم، سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم» (ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین). مفسران مسلمان «سبب نزول{9}» این آیه را ماجرایی می دانند که در طی آن پیامبر به هیأت نمایندگی مسیحیان{10} نجران پیشنهاد داد هر دو طرف برای اثبات ادعایشان به درگاه خداوند دعا کنند (مباهله). محمد برای تأکید بر حقانیت ادعاهای الهی خود، خانواده اش از جمله فاطمه را گواه و ضامن قرار داد[أ‌]. روایت تفسیری درباره آیه 42 سوره آل عمران «و هنگامی را که فرشتگان{11} گفتند: "ای مریم! خداوند تو را برگزیده و پاک ساخته و تو را بر زنان جهان (العالمین) برتری داده است[ب‌]"»، ستایش آیه مذکور از مریم، مادر عیسی را به تکریم فاطمه نزد مسلمانان ربط داده است 24-19(. Chosen, MAculiffe ). مبنای این رابطه، چند گونه حدیث{12} است که در آن محمد برترین زنان همه دوران را : مریم، آسیه (زن فرعون)، خدیجه و فاطمه برمی شمارد (طبری، تفسیر، ج 3، 263؛ رازی، تفسیر، ج 8، 46؛ اما قس. تفاسیر شیعی چون ابوالفتوح رازی، روح، ج 3، 7-36 و مولا فتح الله کاشانی، منهاج، ج 2، 224، که بر برتری مطلق فاطمه اصرار می ورزند). متون شیعی رابطه ی مریم و فاطمه را به طور مبسوط شرح می دهند و هر دو را زنانی رنج کشیده می دانند، فاطمه مرگ پدر را به سوگ نشست و هر دو مادر [مریم و فاطمه] به چشم سر یا به چشم دل، شاهد قساوت روا داشته بر پسرانشان بودند. سیره نامه هایشان چنان درهم آمیخته است که یکی از القاب منسوب به فاطمه، مریم الکبری یعنی مریم بزرگتر است (80, *****, Stowasser; 27, Chosen, McAuliffe).


اسلام شناس فرانسوی معاصر، لوئی ماسینیون، از این رابطه میان فاطمه و مریم، نوعی تأویل روحانی ارائه کرده است. مصادره شخصیت فاطمه را در منابع گوناگونی می توان یافت، از جمله: آثار نیایشی معاصر (16-18, Fatima, Rahim; 109-18, Biographie de Fatima az Zahra)، مجموعه آثار روایی مالایایی (Wieringa, Does traditional) و نوشته های انقلابی نظریه پرداز ایرانی، علی شریعتی (وفات 1977).


جین دمن مک آلیف



--------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت ها


1. محسن ذاکری (ایرانی) مؤلف مقاله حکمیت در دایرةالمعارف قرآن بوده که راقم این سطور آن را ترجمه و در نشریه گلستان قرآن شماره 176، سال هفتم، خرداد 1383 (ه ش) منتشر شده است. «مترجم»


2. مقاله هنر، معماری و قرآن به قلم الگ گرابار است و توسط نگارنده این سطور ترجمه و در نشریه اسلام پژوهی، شماره اول، پائیز و زمستان 1383 (ه ش) منتشر شده است. «م»


3. برای اطلاع بیشتر از دایرةالمعارف قرآن: ن.ک: به مقاله «آشنایی با دایرةالمعارف قرآن»، مرتضی کریمی نیا، در شماره 86 نشریه گلستان قرآن، تهران 1380 (ه ش)؛ «انتشار جلد سوم دایرةالمعارف قرآن» (EQ)، علیرضا بهاردوست، در شماره 73 نشریه کتاب ماه دین، تهران 1382 (ه ش)؛ پیشگفتار دایرةالمعارف قرآن، جین دمن مک اولیف، انتشارات بریل، لیدن (هلند)، 2001 (میلادی). «م»


4. ن.ک: به مقاله «EXEGESIS OF THE QURAN: CLASSICAL AND MEDIEVAL»، (تفسیر قرآن: دوران کلاسیک و قرون وسطی)، در دایرةالمعارف قرآن.


5. ن.ک: به مقالات «BLOOD AND BLOOD CLOT; KINSHIP»، (خون و علقه؛ خویشاوندی)، در همین دایرةالمعارف.


6. ن.ک: به مقاله «SHIISM AND THE QURAN»، (تشیع و قرآن)، در همین دایرةالمعارف.


7. ن.ک: به مقاله «WIVES OF THE PROPHET»، (همسران پیامبر)، در همین دایرةالمعارف.


8. ن.ک: به مقاله «CLOTHING»، در همین دایرةالمعارف.


9. ن.ک: به مقاله «OCCASIONS OF REVELATION»، (اسباب النزول)، در همین دایرةالمعارف.


10. ن.ک: به مقاله «CHRISTIANS AND CHRISTIANITY»، (مسیحیان و مسیحیت)، در همین دایرةالمعارف.


11. ن.ک: به مقاله «ANGEL»، (فرشته)، در همین دایرةالمعارف.


12. ن.ک: به مقاله «HADITH AND THE QURAN»، (حدیث و قرآن)، در همین دایرةالمعارف.



--------------------------------------------------------------------------------

تعلیقات مترجم


تعلیقه الف: مفسران در سبب نزول آیه 61 سوره آل عمران گفته اند: هیأت نجرانی مرکب از عاقب و سید و گروهی که با آنها بودند به نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و پس از مذاکرات با حضرت رسول، آن حضرت آنها را به مباهله دعوت کرد. هیأت نجران تا فردای آن روز از حضرتش مهلت خواستند و پس از مراجعه به شخصیتهای نجران، اسقف به آنها گفت: شما فردا به محمد نگاه کنید، اگر با فرزندان و خانواده اش برای مباهله آمد، از مباهله با او بترسید، و اگر با یارانش آمد با او مباهله کنید. فردا که شد، پیامبر (ص) آمد در حالی که دست علی بن ابی طالب (ع) را گرفته بود و حسن و حسین (ع) در پیش روی او راه می رفتند و فاطمه (ع) پشت سرش بود. نصاری نیز بیرون آمدند در حالی که اسقف آنها پیشاپیششان بود. هنگامی که نگاه کرد که پیامبر (ص) با آن چند نفر آمدند، درباره آنها سؤال کرد. به او گفتند این پسر عمو و داماد او و محبوب ترین خلق خدا نزد اوست و این دو پسر، فرزندان دختر او از علی (ع) هستند و آن بانوی جوان دخترش فاطمه (ع) است که عزیزترین مردم نزد او و نزدیکترین افراد به قلب او است. سید به اسقف گفت: برای مباهله قدم پیش گذار. گفت: نه، من مردی را می بینم که نسبت به مباهله با کمال جرأت اقدام می کند. و من می ترسم راستگو باشد، و اگر راستگو باشد، به خدا یک سال بر ما نمی گذرد در حالی که در تمام دنیا یک نصرانی که آب بنوشد وجود نداشته باشد.


اسقف به پیامبر اسلام (ص) عرض کرد: ای ابوالقاسم، ما با تو مباهله نمی کنیم بلکه مصالحه می کنیم، با ما مصالحه کن. پیامبر (ص) با آنها مصالحه کرد. (ن.ک: ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 2، ص 579-578، انتشارت دار الکتب اسلامیه، تهران، 1374 (ه ش)؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان، ج 4، ص 367 - 359، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد، 1408 (ه ق) )


تعلیقه دوم ب: قرآن در آیه 42 سوره آل عمران می فرماید: «خداوند مریم را بر زنان جهان برتری داده است.» که مراد از آن، برتری حضرت مریم بر زنان عصر خودِ او است. و این عبارت قرآنی با آنچه که درباره حضرت فاطمه (ع) رسیده است؛ که او برترین بانوی جهان است، هیچ گونه منافاتی ندارد. زیرا در روایات متعدّدی از پیامبر (ص) و امام صادق (ع) نقل شده که مریم بانوی زنان زمان خود بوده، اما فاطمه بانوی همه زنان جهان از اولین تا آخرین است. (ن.ک: فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر قرآن، ج 2، ص 746، انتشارات دارالمعرفه، بیروت، 1406 (ه ق)؛ محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 456، انتشارات دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی تا).



--------------------------------------------------------------------------------


[أ‌] . برای اطلاع بیشتر از سبب نزول آیه 61 سوره آل عمران، ن.ک: تعلیقه الف در پایان مقاله (مترجم).


[ب‌] . در تفسیر آیه 42 سوره آل عمران، در تعلیقه ب نکته ای بیان شده است (م).

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد